فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۹۰۱ تا ۱۰٬۹۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۷
339-348
حوزههای تخصصی:
زمینه: کارکردهای اجرایی مغز، ساختارهای مهمی هستند که با فرآیندهای روانشناختی، مسئول کنترل هوشیاری، تفکر و اعمال مرتبط با آن هستند. بنابراین مسئله پژوهش این است که آیا با استفاده از مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت، تن آگاهی و تلفیق این دو با یکدیگر می توان کارکردهای اجرایی را ارتقا بخشید. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه مداخله ای روان درمانی پویشی کوتاه مدت، آموزش تن آگاهی و تلفیق این دو برکارکردهای اجرایی انجام شد. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود که آزمون برج لندن جهت سنجش عملکردهای اجرایی مغز (توانایی حل مسئله) به کار گرفته شد. جامعه پژوهش شامل ۲۰۷۶ نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم منطقه ۴ شهر تهران بود که در سال تحصیلی ۹۶-13۹۵ مشغول به تحصیل بودند. ۶۰ نفر آزمودنی انتخاب که پس از مصاحبه تشخیصی اولیه ۴۵ نفر، به روش نمونه در دسترس مناسب جهت شرکت در دوره شناخته شدند، در مرحله بعد افراد به صورت تصادفی براساس قرعه کشی در ۳ گروه آزمایش و ۱ گروه کنترل جایگیری شدند. ابزار پژوهش آزمون برج لندن شالیس (1982)، پروتکل روان درمانی پویشی دوانلو (1995) و مداخله تن آگاهی کبات – زین (1982، 1990) بود. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل بر روی نمرات پیش آزمون و پس آزمون بین دو گروه آزمایش وکنترل نشان داد که برنامه های آموزش تن آگاهی، برنامه مداخله ای روان درمانی پویشی کوتاه مدت و تلفیق این دو باعث افزایش نمرات در هر سه گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری شده است و اثربخشی مداخله تلفیقی بیشتر از دو مداخله دیگر بوده است (0/05> p ). نتیجه گیری: مداخله تلفیقی بیشترین تأثیر و مداخله تن آگاهی کمترین تأثیر را بر توانایی حل مسئله آزمودنی ها داشته است. هرچند که تأثیرگذاری مداخله مبتنی بر روان درمانی پویشی کوتاه مدت بیشتر از مداخله تن آگاهی بوده است اما تفاوت بین این دو مداخله قابل توجه نبود، این در حالی است که تفاوت مداخله تن آگاهی و تلفیقی قابل توجه بود.
Effectiveness of Lifestyle-Based Stress Management Program on Emotional Problems and Life Satisfaction in Patients with Myocardial Infarction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
59 - 70
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of the present study was to examine the effect of lifestyle-based stress management program on emotional problems and life satisfaction in patients with myocardial infarction. Method: This research was quasi-experimental with pre-test, post-test and control group. The statistical population of this research consisted of all patients aged 40-65 years old with myocardial infarction who were under treatment at Kasra Hospital in Karaj in the first six months of 2019. The study sample consisted of 90 patients with heart attack who were identified among the patients and selected by targeted sampling method and randomly assigned to two experimental and control groups. Data were collected using the Depression, Anxiety and Stress Scale as well as the Satisfaction With Life Scale. The collected data were analyzed using the method of Multivariate analysis of covariance (MANCOVA). Results: Multivariate analysis of covariance showed that the lifestyle-based stress management program significantly reduced emotional problems and increased life satisfaction in the experimental group (p <0.01). Conclusions: The stress management program helped patients identify dysfunctional thoughts that trigger anxiety and depression and experience fewer emotional problems by feeling self-control, attention management, changing the assessment system and using cognitive strategies. Also, by identifying and correcting irrational attitudes and beliefs, the subjects were able to better cope with the physical effects of the disease or to deal with its negative psychological complications and have more life satisfaction. These findings have important implications for education and promoting mental health of patients with myocardial infarction.
طراحی برنامه توانبخشی شناختی سرور مبتنی بر رایانه و بررسی تأثیر آن بر کارآمدی هجی کردن و پردازش دیداری – واج شناختی دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
264-283
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ضعف دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس در رمزگردانی ، ذخیره و بازیابی نظام آوایی و نوشتاری سبب می شود تدوین و اجرای برنامه های مداخله ای سودمند در زمینه اختلال های یادگیری خاص اهمیت دو چندانی یابد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر طراحی برنامه توانبخشی شناختی سرور مبتنی بر رایانه و بررسی اثر آن بر کارآمدی هجی کردن و پردازش دیداری – واج شناختی دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس بود. روش: پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری را تمام دانش آموزان پسر کلاس سوم ابتدایی با اختلال نارساخوانی – نادرست نویسی مراجعه کننده به مراکز اختلال های یادگیری شهرستان کاشان در سال تحصیلی 98-97 تشکیل داد. برای انتخاب نمونه 20 دانش آموز نارساخوان – نادرست نویس بر اساس آزمون های تشخیصی (فهرست تشخیصی نشانگان نارساخوانی ساختاریافته بر اساس ملاک های پنجمین ویرایش کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، آزمون هوشی وکسلر کودکان و مقیاس درجه بندی کانرز) به روش نمونه گیری هدفمند انتخب شده و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و گواه جایدهی شدند (هر گروه 10 نفر). پس از اجرای پیش آزمون های اختلال بیان نوشتاری - مؤلفه دیکته (باعزت، 1389) و پردازش دیداری-و اج شناختی (حسینی، مرادی، کرمی نوری، حسنی و پرهون، 1395)، گروه آزمایشی تحت مداخله برنامه توانبخشی شناختی سرور مبتنی بر رایانه قرار گرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. بلافاصله پس از اتمام مداخله، پس آزمون های مذکور بر روی گروه ها به صورت همزمان اجرا شد. همچنین آزمون های پیگیری نیز پس از گذشت سه ماه بر روی گروه ها اجرا شد. داده های آماری با روش تحلیل واریانس چندمتغیره اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد 20 جلسه توانبخشی شناختی تکلیف درست نویسی و تکلیف رنگ در برنامه نرم افزاری سرور موجبات کاهش خطاهای هجی کردن و بهبود پردازش دیداری – واج شناختی گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری را فراهم کرد ( 0/01 p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که استفاده از تمرینات تکلیف درست نویسی و تکلیف رنگ در برنامه توانبخشی شناختی سرور مبتنی بر رایانه بر هجی کردن و پردازش دیداری – واج شناختی دانش آموزان نارساخوان – نادرست نویس، اثربخش است. در نتیجه می توان آن را به عنوان یک روش توانبخشی سودمند به متخصصان و درمانگران حوزه اختلال های یادگیری خاص پیشنهاد داد .
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مزاج در تراز رضایت جنسی زنان شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
سلامت جنسی و برقراری یک رابطه ی جنسی کارآمد و کارآمد نه تنها نشانه ای از سلامت روانی است بلکه اختلال در آن سلامت بدنی و اجتماعی افراد را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مزاج در تراز رضایت جنسی زنان شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش حاضر آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش زنان شهر اصفهان در سال 1399-1400 هستند. از میان آن ها 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) گمارده شدند، نخست مقیاس استاندارد رضایت جنسی زنان متسون و تراپنل (2005) میان همه شرکت کنندگان توزیع شد، سپس اعضای گروه آزمایش، به مدت هشت جلسه در برنامه آموزشی مبتنی بر مزاج شرکت کرده و در برابر، گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان دهنده ی تفاوت معنی دار میان دو گروه آزمایش و گواه در رضایت جنسی (F=19/885) و مؤلفه های آن ارتباط جنسی (520/ 4 F= ) و سازگاری جنسی (549/7 F= ) و رضایت جنسی (76/5 F= ) و اضطراب رابطه ای (093/3 F= ) و اضطراب شخصی (240/13 F= ) است ( P< 0/05 ) ؛ بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مزاج باعث افزایش و بهبود رضایت جنسی در زنان شهر اصفهان شده است ، پس زوج درمانگران می توانند از این رویکرد در بهبود روابط زوجین و افزایش رضایت مندی زناشویی استفاده نمایند.
قلدری در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسط شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی قلدری در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسط شهر تبریز صورت گرفت. نمونه این پژوهش به وسیله روش نمونه گیری در دسترس از 3 مدرسه انتخاب گردید و با استفاده از پرسشنامه قلدری النا بوکلیرو و مارسلو داربو (132) پرسشنامه داده ها جمع آوری شدند. یافته های پژوهش نشان داد که حدود 80% دانش آموزان معتقد به وجود قلدری، 9/40% دانش آموزان به عنوان شاهد قلدری، 3/33% قربانی قلدری و 8/9% به عنوان قلدر و 16% آنان ترکیبی از این حالت را تجربه می کنند. نتایج پژوهش بیانگر این بود که 57% موارد قلدری از نوع قلدری کلامی، 40% از نوع فیزیکی و 56/2% از نوع اجتماعی/رابطه ای اتفاق می افتد. واکنش حدود 57% دانش آموزان به قلدری، تقویت کننده آن و تنها کمتر از 29% دانش آموزان واکنش های مبتنی بر عدم حمایت و تشویق قلدری نشان داده اند. همچنین نتایج نشان داد که به هنگام وقوع قلدری اقدامات مسئولین مدرسه در 70% موارد موجب تقویت و در 8/28% موارد موجب کاهش قلدری در مدارس می شود. با توجه به آسیب های جسمی و روانشناختی و زمینه سازی قلدری برای آسیب روانی-اجتماعی در دانش آموزان و با توجه به اهمیت مدرسه هم به لحاظ وقوع و هم به لحاظ کنترل و پیشگیری قلدری می توان با اجرای سیاست های مشخص، ارائه آموزش های مناسب و اجرایی و برنامه های پیشگیری و مداخله مناسب در مدارس از وقوع و ایجاد پیامدهای آسیب زا قلدری جلوگیری کرد.
مقایسه عملکرد خانواده ورضایت زناشویی ،درخانواده های دارای فرزند مبتلابه اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی وعادی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه عملکرد خانواده و رضایت زناشویی در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی و عادی بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع مقایسه ای است. جامعه آماری کلیه خانواده های دانش آموزان ابتدایی شهرستان تربت جام 97-98 سال بود. 100 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده پرسشنامه عملکرد خانواده، پرسشنامه رضایت زناشویی و پرسشنامه علائم کودکان بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین عملکرد خانواده و میانگین رضایت زناشویی در خانواده های عادی و کودکانی که دارای کودکان توجه بیش ازحد بودند بیشتر بود. همچنین بین کلیه اجزای عملکرد خانواده در خانواده های دارای فرزند دارای اختلال بیش فعالی با کمبود توجه (ADHD) و خانواده های طبیعی تفاوت وجود دارد. مشخص ترین تفاوت با مؤلفه نقش، کمترین تفاوت با مؤلفه حل مسئله است.
اثربخشی آموزش توانایی های حرکتی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نقص توجه/بیش فعالی تخریب قابل ملاحظه ای در کنش های اجتماعی، آموزشی، شغلی و توانایی های حرکتی ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش توانایی های حرکتی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ی ششم ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 99-1398 بودند؛ و نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی ها در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های اختلال کمبود توجه سوانسون و نولان و پلهام، فرم والدین (1980)، خرده آزمون های حافظه عددی و تشابهات از مقیاس هوشی وکسلر (2002) و آزمون تصاویر پیچیده آندره ری (1942) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 18 جلسه 45 دقیقه ای جلسات آموزش توانایی های حرکتی را به صورت گروهی دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 25 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه کنترل نشان داد که کارکردهای اجرایی حافظه ی فعال و برنامه ریزی-سازماندهی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت؛ و اثربخشی آموزش توانایی های حرکتی بر کارکردهای اجرایی در مرحله ی پس آزمون تأیید گردید (01/0 > p ). میزان این تأثیر در کارکرد اجرایی حافظه ی فعال 64/0 و برنامه ریزی- سازمان دهی 69/0 بود (01/0> p ). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج حاکی از تأثیر آموزش توانایی های حرکتی بر کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود؛ و می توان از این روش برای درمان این کودکان استفاده کرد.
طراحی الگوی توسعه منابع انسانی برای دانشجویان با تمرکز کارآفرینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ضرورت کارآفرینی در دانشگاه ها و مشارکت آن در توسعه اقتصادی جوامع، مقوله ای است که دانشگاه ها و پژوهشگران زیادی را به خود مشغول کرده است. لذا هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی توسعه منابع انسانی دانشجویان با محوریت کارآفرینی بود. روش ها: تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کیفی و کاربردی می باشد و جامعه آماری را خبرگان و فعالان بخش کارآفرینی و سیاست گذران حوزه منابع انسانی دانشگاه فرهنگیان در سطح کشور تشکیل می دادند که از کل جامعه 19 نفر به روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. تحلیل داده ها از طریق مصاحبه و با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی با نرم افزار MAXQDA نسخه 12 انجام شد. یافته ها: یافته های تحقیق پس از پیوند بین مقوله ها و مقوله محوری درنهایت به ترسیم مدل نظری انجامید. پنج مضمون اصلی و چهارده مقولی فرعی عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل نهادی، راهبردها، مدیریت، منابع مادی و غیرمادی، تأمین توسعه، انگیزش، جامعه دانشگاهی توسعه اجتماعی اکوسیستم کارآفرینی مطلوب، سطح دانشگاه و نظام تعلیم و تربیت و 476 کد مفهوم پس از پالایش کدهای مفهومی استخراج گردید. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش توسعه منابع انسانی کارآفرین محور در دانشگاه فرهنگیان با رشد تفکر کارآفرینانه در نظام تعلیم و تربیت پیامدهایی معطوف به بالندگی آموزشی، روان شناختی و رشد اقتصادی دارد که توجه مدیران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت را می طلبد.
اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی بیماران مبتلا به سرطان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
105 - 118
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقتی بر اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی بیماران سرطانی با علائم افسردگی صورت گرفت . روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر تبریز و مطب چندین نفر از متخصصان شهر تبریز در سه ماهه سوم سال 1398، بودند که دارای علائم افسردگی بودند. نمونه ی پژوهش 30 نفر بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل به صورت یکسان گمارش شدند. گروه آزمایش به صورت گروهی، در 8 جلسه دوساعته، تحت درمان مبتنی بر خودشفقتی قرار گرفتند، درحالی که اعضای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ی درمانی دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی پذیرش و عمل برای سنجش اجتناب تجربه ای و پرسشنامه ی آمیختگی شناختی بودند. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر خودشفقتی در کاهش اجتناب تجربه ای (03/0>P) و آمیختگی شناختی (01/0>P) بیماران مبتلا به سرطان دارای علائم افسردگی تأثیر معناداری داشته است . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر خودشفقتی، روشی مؤثر در کاهش اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی بیماران مبتلا به سرطان دارای علائم افسردگی بوده است.
تدوین فرصت یاب تحصیلی بومی بر اساس الگوی رغبت ر کروی تریسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین فرصت یاب تحصیلی بومی بر اساس الگوی کروی تریسی(2002) بود. در این پژوهش موقعیت جغرافیایی رشته های دانشگاهی در الگوی کروی مشخص شد. روش: روش پژوهش توصیفی است. جامعه آماری کلیه رشته های دانشگاهی در چهار گروه علوم ریاضی، علوم تجربی، علوم انسانی و هنر بود که از هر رشته 6 الی 8 دانشجوی تحصیلات تکمیلی به طور داوطلبانه به پرسشنامه ی پژوهش پاسخ دادند. در این مقاله نتایج مربوط به دو رشته ی فیزیک و رشته حقوق ارائه شده است. یافته ها: با توجه به یافته ها ، رشته فیزیک در الگوی هشت تیپ رغبت پایه در سه حوزه طبیعت، فنی و کامپیوتر قرار گرفت. این رشته در نمای دو بعدی متمایل به سمت ربع اشیاء-اندیشه ها بود. رشته حقوق نیز در الگوی هشت تیپ رغبت پایه با سه حوزه مدیریت، تاثیرگذاری مشخص شد. رشته حقوق در نمای دو بعدی متمایل به سمت ربع افراد-داده ها بود.به لحاظ پرستیژ هردو رشته در حوزه پرستیژ بالا قرار گرفتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها چنین نتیجه گیری می شود که دانشجویان داوطلب رشته فیزیک باید علایق بالایی در حوزه های طبیعت و فنی و دانشجویان داوطلب رشته حقوق باید خودکارامدی بالایی در حوزه های مدیریت،محاسبات کسب و کار داشته باشند . با توجه به بالا بودن سطح پرستیژ دانشجویان هر دو رشته می توانند انتظار داشته باشند که الگوی نیاز به ارزشگذاری اجتماعی و نیاز به داشتن وجهه اجتماعی در این دو رشته تحصیلی به خوبی پاسخ داده شود.
مقایسه اجتناب تجربه ای در جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی، اضطرابی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(مرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۹
629-637
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعددی به بررسی اجتناب تجربه ای، تنیدگی، افسردگی و اضطراب جانبازان پرداخته اند. اما پژوهشی که به بررسی مقایسه اجتناب تجربه ای در جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی، اضطرابی و عادی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اجتناب تجربه ای در جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی، اضطرابی و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر پس رویدادی بود. از این رو تعداد 35 نفر از جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی، 35 نفر از جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان اضطرابی و 35 نفر از جانبازان مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه پس از تشخیص اولیه روان پزشک و مصاحبه بالینی ساختار یافته به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه ها از نظر متغییرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شدند. پرسشنامه پذیرش و عمل (بوندو همکاران، 2011)؛ چک لیست اختلال تنیدگی پس از سانحه (ویرایش نظامی-1994)؛ پرسشنامه افسردگی بک (ویرایش- II -1996)؛ پرسشنامه اضطراب بک (ویرایش- II -1996) و پرسشنامه جمعیت شناختی در میان افراد شرکت کننده اجرا شد. داده ها از طریق روش تحلیل واریانس یک متغیره ( ANOVA ) و آزمون تعقیبی جهت مقایسه زوجی گروه ها مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد سازه شناختی اجتناب تجربه ای در بیماران مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی در مقایسه با دو گروه دیگر بیشتر بود (0/001 > P ) . نتیجه گیری: از این مطالعه می توان نتیجه گرفت بیماران مبتلا به اختلال تنیدگی پس از سانحه همراه با نشانگان افسردگی از اجتناب تجربه ای و فرار افکار بیشتری برخوردار بودند
مقایسه ابعاد بازشناسی هیجان در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت وسواسی و بهنجار
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توانایی بازشناسی هیجان، برای درک رفتار شخص مقابل ضروری است و بازشناسی هیجان می تواند از چهره، صدا و حرکات بدن انجام پذیرد. هدف : هدف پژوهش، مقایسه ابعاد بازشناسی هیجان در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی و وسواسی و عادی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی در سال تحصیلی ۱۳۹۵ تشکیل دادند. ۴۰۰ دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه ی بالینی میلون ۳ را کامل کردند. سپس براساس ملاک های ورود ۳۰ نفر برای هر گروه انتخاب شدند. آزمون های بازشناسی هیجان چهره ای، صوتی، تنی و نظریه ذهن بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه شخصیت ضداجتماعی و شخصیت وسواسی در امتیازدهی برانگیختگی هیجان صوتی خشم (۰/۰۲۸= p ) و بین گروه شخصیت وسواسی و عادی در امتیازدهی شدت هیجان خنثی ( ۰/۰۴۹= p ) تفاوت معنادار وجود داشت. در بازشناسی هیجان تن بین گروه شخصیت ضداجتماعی و عادی در دو حالت هیجان شادی (۰/۰۰۴= p )، (۰/۰۰۱= p ) و بین گروه شخصیت وسواسی و عادی در یک حالت هیجان شادی ( ۰/۰۱۶= p ) تفاوت معنادار وجود داشت ( ۰/۰۵ < p ). نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، افراد با ویژگی های شخصیت ضداجتماعی در بازشناسی هیجان تن عملکردی بهتری دارند و می توان پیش زمینه ای نظری برای شیوه های جدید درمانی را مطرح کرد. البته تحقیقات بیشتری در بازشناسی هیجان به روش های مختلف (صوت، حرکات بدن) در نمونه های بالینی ضرورت دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری، رضایت زناشویی و نگرش نسبت به ناباروری زنان نابارور
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک مشکل رو به افزایش است که پیامدهای روان شناختی فردی و خانوادگی زیادی به دنبال دارد. هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری، رضایت زناشویی و نگرش نسبت به ناباروری در زنان نابارور شهر اصفهان بود. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهش های شبه آزمایشی بوده و جامعه آماری آن را کلیه زنان نابارور که به مراکز درمانی ناباروری شهر اصفهان در سال ۱۳۹۷ مراجعه می کردند، تشکیل می دادند. به روش نمونه گیری در دسترس، ۳۰ نفر انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) جای گرفتند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی هشت جلسه در گروه آزمایش اجرا شد. از شرکت کنندگان هر دو گروه خواسته شد به پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسشنامه محقق ساخته نگرش نسبت به ناباروری پاسخ دهند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار ۲۰ Spss و به روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بین گروهی نشان داد که تاب آوری و رضایت زناشویی افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در افزایش و نگرش منفی نسبت به ناباروری کاهش پیدا کرده است. به استثنای مرحله پیگیری تاب آوری، این تفاوت معنادار در مراحل پس آزمون و پیگیری رضایت زناشویی و نگرش منفی مشاهده شد (۰/۰۱> P ). نتیجه گیری: با توجه به عناصر درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و هماهنگی آن با مشکلات روان شناختی ناباروری، می تواند روان درمانی مناسبی برای پیامدهای روان شناختی این افراد باشد.
مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل 90 نفر از زوجین مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران شهر مشهد در زمستان 1397 بودند که به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و گروه گواه کاربندی شدند. گروه های آزمایشی، با رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پروتکل تلفیقی طرحواره درمانی مبنتی بر پذیرش و تعهد مورد آموزش قرار گرفتند. هر سه گروه مقیاس تعارضات زناشویی ((MCQ ثنایی و همکاران (1387) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 24 و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری 0.05 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو درمان بر کاهش تعارضات زناشویی اثربخش می باشندو مقدار F بدست آمده برای هر دو گروه آزمایش در سطح آلفای 01/0 معنی دار بود. همچنین بین اثربخشی دو درمان تفاوت معناداری بود. میانگین تعارضات زناشویی در گروه ACT 2/184 و بعد از درمان4/153 و میانگین تعارضات زناشویی قبل از درمان در گروه طرحواره درمانی مبتنی بر ACT 6/179 و بعد از درمان، 1/132 بدست آمد و مقایسه میانگین ها نشانگر اثربخشی بیشتر طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی بود (P<0.1). نتیجه گیری: با توجه به افزایش نرخ طلاق در کشور، رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند درکاهش تعارضات زناشویی و در نهایت کاهش میل به طلاق موثر باشد.
تحلیل همبستگی کانونی رابطه بین ابعاد ذهنیت فلسفی و سبک رهبری اقتضایی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ابعاد ذهنیت فلسفی و سبک رهبری اقتضایی مدیران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، کلیه مدیران مرد و زن شاغل در مدارس دولتی شهرستان بیله سوار مشتمل بر 100 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان نمونه آماری به تعداد 80 نفر بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه سنجش ذهنیت فلسفی مدیران بر اساس مدل اسمیت با ضریب آلفای 74/0 و سنجش سبک رهبری اقتضایی هرسی و بلانچارد با ضریب آلفای 81/0 استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیر سبک تفویضی بیشترین تأثیر را در ایجاد ترکیب خطی متغیرهای وابسته دارد. متغیر تعمق واجد بیشترین وزن در تولید متغیر کانونی از ابعاد ذهنیت فلسفی است و متغیر انعطاف پذیری دارای بیشترین رابطه با متغیر ترکیبی حاصل از متغیرهای وابسته است. وزن واریانس مشترک (مجذور همبستگی کانونی) میان این دو دسته متغیر برابر با 42 درصد است که از لحاظ آماری معنادار می باشد. مطابق نتایج پژوهش، ذهنیت فلسفی مدیر عاملی تأثیرگذار در به کارگیری سبک رهبری اقتضایی مدیر می باشد. مدیران با ذهن انعطاف پذیر بالا، در رهبری کارکنان تمایل دارند از سبک مشارکتی بیشتر استفاده -کنند. به منظور افزایش سطح عملکرد مدیران باید به ذهنیت فلسفی آنان اهمیت داده شود.
بررسی تاثیر میزان سواد رسانه ای معلمان با گرایش به تفکر انتقادی آنان
حوزههای تخصصی:
سواد اطلاعاتی گسترش مفهوم سواد سنتی در پاسخ به جامعه ای است که ما در آن زندگی می کنیم،برای اینکه فردی از نظر اطلاعاتی با سواد باشد، باید بتواند تشخیص دهد اطلاعات در چه زمانی مورد نیاز است و توانایی یافتن، ارزیابی، و استفاده مؤثر از آن را داشته باشد، افراد دارای سواد اطلاعاتی کسانی هستند که آموخته باشند چگونه بیاموزند. آنها می دانند که چگونه یاد بگیرند، زیرا می دانند که دانش چگونه سازماندهی شده است و چگونه می توان اطلاعات مورد نیاز را پیدا کرد و از اطلاعات به گونه ای استفاده کرد که دیگران نیز بتوانند از آن بیاموزند. افراد دارای سواد اطلاعاتی برای یادگیری مادام العمر آمادگی دارند، چرا که همیشه می توانند اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا کنند و از آن برای تصمیم گیری آگاهانه استفاده نمایند، به طور کلی در این تحقیق سعی می شود به بررسی تاثیر میزان سواد رسانه ای معلمان با گرایش به تفکر انتقادی آنان پرداخته شود ،پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه های اجراء همبستگی می باشد، جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه ی معلمان مدارس دخترانه مقطع متوسطه منطقه 6 شهر تهران می باشد.((N=102. ؛که با استفاده از جدول کرچسی و مورگان 80 نفر از آن به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک (منظم) حجم نمونه آماری از بین کل جامعه آماری انتخاب شد. ابزار های اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن مورد تایید اساتید متخصص قرار گرفته است؛تجزیه وتحلیل بین داده های بدست آمده در این تحقیق به وسیله ی نرم افزار spss وبهره گیری از آزمون های آمار کالموگروف و اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت .ماحصل تحقیق نشان از این داردکه همبستگی مثبتی بین متغییرهای تحقیق وجود دارد.
تدوین مدل عوامل موثر بر حسادت کارکنان با استفاده از تکنیک دیمتل و فرایند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسادت کارکنان یکی از ساخت های معنادار در محیط کاری است که اثر قوی احساسی بر کارکنان دارد. حسادت از احساسات منفی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تدوین مدل عوامل موثر بر حسادت کارکنان صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی بوده و بر مبنای ماهیت و روش در گروه توصیفی دسته بندی می شود. همچنین بر مبنای نوع داده ها، می توان آن را پیمایشی - موردی دانست. جامعه آماری این پژوهش 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی می باشند که دارای سابقه فعالیت در حوزه منابع انسانی یا دارای تحصیلات مرتبط با رشته مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی بوده اند. با توجه به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش، 19 عامل (9 عامل فردی و 10 عامل سازمانی) به عنوان عوامل موثر بر حسادت کارکنان شناسایی گردید. سپس به منظور غربال کردن عوامل شناسایی شده از تکنیک دیمتل استفاده گردید. به این منظور بعد از انجام محاسبات، میانگین تاثیر و تاثر عوامل محاسبه شد و عواملی که R+J آنها بیشتر از میانگین محاسبه شده، بودند (7 عامل فردی و 7 عامل سازمانی) مورد پذیرش قرار گرفته و در گام نهایی، به منظور اولویت بندی عوامل موثر بر حسادت سازمانی پذیرش شده با تکنیک دیمتل، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده گردید. نتایج نشان داد که در بعد فردی، مقایسه اجتماعی منفی در رتبه اول، ارزیابی شناختی آگاهانه از آینده بهتر دیگران در رتبه دوم و آگاهی از توانایی های دیگران در رتبه سوم قرار گرفتند. همچنین در بعد سازمانی، سطح پایین انصاف و عدالت در سازمان در رتبه اول، ارزیابی عملکرد در رتبه دوم و تعامل رهبر- عضو در رتبه سوم قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که مدیران منابع انسانی در سازمان ها باید برای مواجه شدن با هرگونه احساس از سوی کارکنان (مثبت یا منفی) آمادگی داشته باشند و قدرت آنها در آنجا مشخص خواهد شد که بتوانند حسادت را به رقابت و به عنوان یک عامل انگیزشی تبدیل کنند.
The effect of God-Oriented Spiritual psychotherapy (God-OSP) on Psychospiritual development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
God-oriente d spiritual psychotherapy (God-OSP) is an approach based on Islamic resources. Its basic assumption is the development of perceptual filed to the origin of being and resurrection, in addition to self and objective existence, activating the spiritual dimension, creating monotheistic attitude, providing the ground for the treatment and change of clients with psychological problems. The aim of this research is to study the effect of God-OSP on psychspiritual development (PSD) as a criteria of mental and spiritual health. The method was quasi-experimental with a pretest-posttest design in the clinical clients. The sample of this study included 20 clients being selected by voluntarily sampling. All of them had anxiety problems. All of them, in addition to clinical interviews by clinicians and receiving a diagnosis of anxiety, took the psychospiritual development questioner (PSDQ). Then, they entered the spiritual group therapy. After 45 weekly sessions of treatment, they were tested again, and the obtained data were analyzed. The findings showed that the clinical signs of low level of psychological development associated with psychological disorders were significantly reduced under the effect of God-OSP. In the other words, the signs of the egocentric faith and the transitional faith (ambivalence) decrease. On the other hand, the signs of Reconstructed Faith and Transcendent Faith significantly increase. But, at the dogmatic stage (second stage), the subjects did not change significantly. The findings of this study confirmed the two basic assumptions that spiritual therapy not only reduces the clinical signs associated with low levels of development but also provides the basis for transcendent human growth and development. This interactive effect increases the effectiveness of spiritual therapy and reduces the rate of recurrence based on clinical self-reports.
نقش نشخوار فکری، همدلی عاطفی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری پرستاران
حوزههای تخصصی:
کیفیت بالای زندگی کاری از عوامل اساسی توانمندسازی منابع انسانی موردنیاز سیستم مراقبت بهداشتی شناخته شده است. ازآنجاکه پرستاران جزء بسیار مهم سیستم مراقبت درمانی کشور محسوب می شوند، لذا مطالعه حاضر به بررسی نقش نشخوار فکری، همدلی عاطفی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری پرستاران پرداخته است. تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی – همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر تبریز در سال 1397 و حجم نمونه شامل 150 نفر پرستار بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پاسخ های نشخواری (نولن هوکسما و مورو، 1991)، مقیاس همدلی عاطفی (مهرابیان و اپستاین، 1972)، پرسشنامه مهارت های ذهن آگاهی (کنتاکی، 2004) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (والتون، 1973) استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت زندگی کاری پرستاران با متغیرهای ذهن آگاهی و همدلی عاطفی رابطه معنی دار دارد، ولی با متغیر نشخوار فکری رابطه معنی داری ندارد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای ذهن آگاهی و همدلی عاطفی درمجموع 8% از واریانس کیفیت زندگی کاری پرستاران را توجیه می کنند. نظر به اینکه پرستاران نقش مهمی در بهبود و ارتقاء سلامت افراد جامعه دارند بهبود کیفیت زندگی کاری آن ها از طریق فاکتورهای روانی، به خصوص همدلی عاطفی و ذهن آگاهی که در این مطالعه رابطه معنی داری با این متغیر حاصل شد، به عنوان یک اولویت بهداشتی مطرح می گردد.
بررسی رابطه باورهای انگیزشی با تجربه فراشناختی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تنکابن
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای انگیزشی با تجربه فراشناختی دانش آموزان دوره اول ابتدایی اجرا گردید. این پژوهش از نوع کاربردی است که با طرح پژوهشی همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تنکابن که در مراکز آموزشی شهر تنکابن در سال تحصیلی 1397-1398مشغول به تحصیل بوده اند. که ازتعداد1200 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با استفاده از جدول مورگان تعداد 278 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون به کمک نرم افزار spss انجام گردید. نتایج نشان داد که بین باورهای انگیزشی با تجربه فراشناختی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد هم چنین بعد از بررسی رگرسیون مشخص شد برخی از مولفه های باورهای انگیزشی توان پیش بینی تجربه فراشناختی را دارد.