فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۲۱ تا ۱۱٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های شخصیتی و حافظه فعال در بزرگسالان آهسته گام مبتلا به نشانگان داون با و بدون اختلال آلزایمر انتخاب شده در شهر باکو و شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ روش کمی و از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گرداوری داده از نوع تحقیقات" علی– مقایسه ای" پس رویدادی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل بزرگسالان مبتلا به سندروم داون مبتلا به اختلال آلزایمر و بدون اختلال آلزایمر بالای 40 سال، که به صورت هدفمند و در دسترس 40 بزرگسال مبتلا به نشانگان سندروم داون مبتلا در کشور باکو، 20 مورد اختلال آلزایمر و 20 مورد بدون اختلال آلزایمر و 40 بزرگسال مبتلا به سندروم داون مبتلا در ایران (20 مورد اختلال آلزایمر و 20 مورد بدون اختلال آلزایمر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات لازم در این پژوهش، از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی و مقیاس حافظه فعال استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد تفاوت ویژگی های شخصیتی و حافظه فعال بزرگسالان آهسته گام مبتلا به نشانگان داون با اختلال آلزایمر و بدون اختلال در تهران و باکو معنادار است . همچنین میانگین ویژگی های شخصیتی، وظیفه شناسی، انعطاف پذیری، پذیرا بودن و حافظه فعال در بزرگسالان آهسته گام با نشانگان داون بدون اختلال آلزایمر در مقایسه با بزرگسالان آهسته گام با نشانگان داون و اختلال آلزایمر در کشور باکو نسبت به ایران به جز روان رنجوری بیشتر بوده است. بحث و نتیجه گیری: بر این اساس پیشنهاد می شود تا برنامه های مداخلات رفتاری مبتنی بر شناخت و ذهن آگاهی در حوزه تقویت ویژگی های شخصیتی و حافظه فعال برای والدین کودکان آهسته گام با نشانگان داون و دارای اختلال آلزایمر طراحی و استفاده شود.
رابطه بین تحمل ناکامی و انگیزه تأیید با سازگاری عاطفی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۳
170-189
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین تحمل ناکامی و انگیزه تأیید با سازگاری عاطفی دانش آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر سوم دوره متوسطه دوم منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر دانش آموز دختر بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، شامل پرسشنامه تحمل ناکامی هارینگتون (2005)، مقیاس انگیزه تأیید تری پاتی (1991) و سازگاری عاطفی دانش آموزان سینها و سینگ (1993) بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین تحمل ناکامی، انگیزه تأیید و سازگاری عاطفی با همدیگر رابطه معناداری وجود دارد. و همچنین متغیرهای انگیزه تأیید و تحمل ناکامی می توانند سازگاری عاطفی را پیش بینی کنند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتیجه گیری: بنابراین، براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که تقویت تأیید جویی و تحمل ناکامی می تواند در تربیت دانش آموزان با سازگاری عاطفی بالا مؤثر واقع شود.
بررسی صلاحیت بالینی مدرسین سطوح مختلف پرستاری از دیدگاه دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش بالینی، بخش اعظم آموزش های پرستاری را شکل می دهد و داشتن صلاحیت بالینی مدرسین، عامل مهم در انتقال دانش، مهارت و نگرش به دانشجویان است. تنوع سطوح مربیان و نبود روش آموزشی بالینی یکسان باعث شده هر مربی بر اساس توانمندی خود عمل کند لذا بررسی صلاحیت بالینی مدرسین ضروری به نظر می رسد. روش ها: این مطالعه توصیفی بر روی 165 دانشجوی پرستاری و اتاق عمل انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای دوبخشی شامل اطلاعات دموگرافیک و ویژگی های صلاحیت بالینی بود که در پنج حیطه شامل ویژگی های فردی، روابط بین فردی، مهارت های آموزشی، ارزشیابی بالینی و قدرت مدیریتی طراحی شده بود. دامنه امتیاز از صفرتا شش بود و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spas استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین سنی دانشجویان 5.9 ± 21 بود. میانگین کل نمره کسب شده برای صلاحیت بالینی اساتید دکتری پرستاری (1.1 ± 5.1) ، دانشجویان دکتری (1.1 ± 4.7)، مربیان (1.2 ± 4.48) و همکار بیمارستانی (1.3 ± 4.41) بود. و64.5 % از دانشجویان داشتن مدرس بالینی در سطح دکتری را ترجیح می دهند. در حیطه صلاحیت بالینی بیشترین امتیاز مربوط به ویژگی های فردی و کمترین امتیاز در نحوه ارزشیابی بالینی و قدرت مدیریتی بود. نتیجه گیری: اساتید دکتری پرستاری از نظر دانشجویان نسبت به بقیه مدرسان از صلاحیت بالینی بهتری برخوردار هستند و افزایش مدرسان دکتری مستقر در بالین می تواند در بهبود آموزش بالینی مؤثر باشد. همچنین برنامه ریزی در مورد نحوه ارزشیابی بالینی یکسان و افزایش قدرت مدیریتی، باعث ارتقای صلاحیت بالینی مدرسین می شود.
پیش بینی نشانه های وسواس فکری-عملی بر اساس حساسیت اضطرابی و حل مسئله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
109-116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های وسواس بر اساس حساسیت اضطرابی و حل مسئله اجتماعی انجام گرفت. روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت در سال 1397 بودند که از این بین 167 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وسواس-اجباری مادزلی ( MOCI )، حساسیت اضطرابی ( ASR-R ) و حل مسئله اجتماعی ( SPSI )، استفاده شد. داده های پژوهش به روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که حساسیت اضطرابی و حل مسئله اجتماعی با نشانه های وسواس رابطه معناداری دارند (01/0> P ). حساسیت اضطرابی (47/0 ß= )، جهت گیری مثبت (25/0- ß= )، جهت گیری منفی (33/0 ß= )، حل مسئله اجتنابی (36/0 ß= )، حل مسئله تکانشی (69/0 ß= ) و حل مسئله منطقی (47/0- ß= ) قابلیت پیش بینی معنادار نشانه های وسواس را دارند (01/0> P ). نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر چقدر میزان حساسیت اضطرابی کاهش و حل مسئله اجتماعی افزایش پیدا کند، به مقدار قابل توجهی نشانه های وسواس در بیماران کاهش پیدا می کند. بدین منظور لازم است درمانگران به ابعاد اضطرابی و اجتماعی بیماران مبتلا به وسواس فکری-عملی توجه بیشتری داشته باشند .
بررسی روش های تدریس سنتی و مدرن و تاثیر آن در یادگیری دانشجویان پیام نور اصفهان
حوزههای تخصصی:
یادگیری با سطح بهره وری بالا یکی از اهداف مهم آموزش عالی می باشد. روشهای سنتی به روش هایی گفته می شود که اکثر مراکز آموزشی دنیا، در طول تاریخ آموزش و پرورش از آن استفاده کرده اند و امروزه نیز یکی از متداول ترین روشهای حاکم بر مراکز آموزشی هستند. مهمترین این روشها، روش حفظ و تکرار، سخنرانی، پرسش و پاسخ، نمایشی، ایفای نقش، گردش علمی ، بحث گروهی و روش آزمایشگاهی است. تحقیق در پی بررسی و تبیین روش های تدریس سنتی و مدرن و تاثیر آن در یادگیری دانشجویان پیام نور اصفهان می باشد. بر این اساس پژوهشی در رابطه با دروس علوم انسانی مقطع کارشناسی ارشد دانشجویان دانشگاه پیام نور اصفهان با استفاده از شیوه طبقه ای متناسب انجام شده است. آزمودنی ها شامل 250 نفر در دو گروه گواه وآزمایشی می باشند. این پژوهش با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون در گروه های آزمایش و گواه صورت گرفت. گروه آزمایش به مدت 3 ماه هر هفته 50 دقیقه تحت آموزش به شیوه مدرن در درس های علوم انسانی قرار گرفتند و گروه گواه نیز به شیوه معمول و سنتی به یادگیری پرداختند. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون T و استفاده از نرم افزار spss تحلیل گردید. نتایج و بافته های پژوهش حاضر حاکی از تأیید فرض کلی تحقیق می باشد. اما باید خاطر نشان کرد که وقتی داده ها و اطلاعات بصورت خرد مورد مطالعه قرار می گیرند احتمال ریزش تحلیل های آماری زیاد تر می شود. و احتمال معنا داری نتایج را کاهش می دهد.
تعیین نقش واسطه ای مهارت ارتباطی در رابطه بین ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
135 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه با توجه به زیاد شدن آمار زوجین متقاضی طلاق و آثار نامطلوب آن بر جامعه و اجتماع بشری بررسی عوامل مؤثر بر دلزدگی زناشویی بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. دلزدگی زناشویی وضعیت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که در شدیدترین حالت آن به طلاق منتهی می شود. در همین راستا، این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای مهارت ارتباطی در رابطه بین ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق در شهر یزد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زوجین متقاضی طلاق در شهر یزد بودند که از بین زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 180 نفر از این زوجین به عنوان نمونه ی پ ژوهش انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی (BMC) پاینز (1996)، پرسشنامه تجدید نظر شده مهارت های ارتباطی جرابک (۲۰۰۴) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین ناگویی هیجانی و مهارت های ارتباطی با دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق رابطه معناداری وجود دارد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق، شناخت وکسب مهارت های ارتباطی توسط زوجین، باتوجه به رابطه ی معنا دار ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی می تواند نقش واسطه ای مؤثری در کاهش تقاضای طلاق داشته باشد.
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر نشخوارفکری و مسئولیت پذیری افراطی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
7 - 24
حوزههای تخصصی:
با توجه به میزان شیوع علائم وسواسی جبری به نظر می رسد باید جهت بهبود علائم اقداماتی انجام شود. از این رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر نشخوار فکری و مسئولیت پذیری افراطی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری انجام شد. این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از سه ماه بوده است. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری بودند که به مرکز مشاوره آرتیمان مشهد در سال 1398 مراجعه کرده بودند. از بین آن ها 16 فرد مبتلا به این اختلال به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل در انتظار درمان تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس پرسشنامه سبک پاسخ دهی نشخوار فکریو مسئولیت پذیری کالیفرنیا استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که طرح واره درمانی هیجانی بر کاهش نشخوارفکری و مسئولیت پذیری افراطی افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری مؤثر است. بنابراین،طرح واره درمانی هیجانیمی تواند بر کاهش نشخوار فکری و مسئولیت پذیری افراطی افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری مؤثر باشد. پیشنهاد می شود با به کارگیری این متغیرها از سوی مراکز درمانی، سایر ارگان ها و سازمان ها ی مرتبط بتوان در راستای بهبود وضعیت سلامت روان افراد گامی مؤثر برداشت.
اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
59 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی و تداوم اثر طرح واره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری در دانش آموزان دختر نوجوان بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از آن ها انتخاب و در گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری، در سه مرحله استفاده شد. گروه آزمایشی تحت طرح واره درمانی (8 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد طرح واره درمانی بر کاهش تمام مؤلّفه های دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری دانش آموزان دختر نوجوان اثربخش بود. اما گذشت زمان باعث شد به صورت معناداری این تأثیر در مرحله پیگیری کاهش داشته باشد. درواقع طرح واره درمانی با کار بر روی ابعاد چندوجهی فرد زمینه تغییر را فراهم کرده و اثر بخش است. از آن جایی که دوران نوجوانی فی نفسه با دشواری در تنظیم هیجان و ناهنجاری های رفتاری از جمله پرخاشگری همراه است، می توان طرح واره درمانی را به منظور کاهش دشواری تنظیم هیجان و پرخاشگری نوجوانان به کار برد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی بر گرایش به مواد در مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
73-94
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی بر گرایش به مواد در مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون که به مجتمع خدماتی- حمایتی شهید ملت دوست وابسته به سازمان بهزیستی شهر تهران در سال ۱۳۹۸مراجعه کردند، بودند. از میان آن ها، نمونه ای به حجم ۴۵ نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل ( هر گروه ۱۵ نفر) قرار داده شدند. در ادامه پژوهش، 10 نفر از پژوهش خارج شدند. بدین ترتیب، در گروه طرح واره درمانی ۱۱ نفر، در گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی ۱۳ نفر، و در گروه کنترل ۱۰ نفر باقی ماند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه گرایش به مواد استفاده شدکه توسط افراد هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه تکمیل شد. گروه آزمایشی اول و دوم به ترتیب مداخله طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی را در ۱۷ جلسه ۴۵ تا ۶۰ دقیقه ای به صورت فردی دریافت کردند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد و فقط تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله درمانی در کاهش گرایش به مواد موثر بودند و این اثرات پس از پیگیری دو ماهه باقی ماندند. همچنین، بین اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در پایان درمان و پس از پیگیری دو ماهه تفاوت وجود داشت. درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در مقایسه با طرح واره درمانی در کاهش میزان گرایش به مواد اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در کاهش گرایش به مواد موثر هستند و می توانند مورد استفاده درمانگران قرار گیرند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خستگی ناشی از سرطان و رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان به عنوان یک عامل استرس زای منفی، تاثیر جدی بر سلامت جسمی و روانی مبتلایان دارد. این امر لزوم مداخلات روان شناختی را در این بیماران ضروری می سازد، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خستگی ناشی از سرطان و رفتارهای خود مراقبتی بیماران سرطانی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر با توجه به موضوع آن، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری مطالعه حاضر نیز شامل تمامی بیماران مراجعه کننده به مرکز غیر دولتی سرطان شناسی شهرستان ارومیه در بازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1399 بودند. از بین جامعه آماری نمونه ای به حجم 30 نفر بیمار مبتلا به سرطان (15 نفر گروه آزمایش- 15 نفر گروه کنترل) براساس ملاک های ورودی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی بین دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خستگی ناشی از سرطان اوکویاما و همکاران (2000) و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی در بیماران سرطانی محقق ساخته استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر شفقت را تجربه کردند. سپس هر دو گروه بعد از اتمام جلسات به ابزارهای اندازه گیری پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد تفاوت میانگین نمرات خستگی ناشی از سرطان و رفتارهای خودمراقبتی بعد از درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با گروه کنترل معنادار است (001/0 ≥ P ) . به طوری که درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش خستگی ناشی از سرطان و افزایش رفتارهای خود مراقبتی شد. پیشنهاد می شود جهت بهبود خستگی ناشی از سرطان و رفتارهای خودمراقبتی بیماران در کنار سایر مداخلات از درمان مبتنی بر شفقت استفاده شود.
مروری نظری بر مفهوم "توهم منفی" آندره گرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۲ (پیاپی ۵۷)
119-202
حوزههای تخصصی:
توهم منفی به پدیده ی خاصی اشاره دارد که غالباً هم در زندگی روزمره و هم درمان بالینی اتفاق می افتد. این پدیده دال بر غیبتی بسیار مجازی و و در عین حال آشکار است و به طور ضمنی، به عاطفه ای ابرازنشده و تجربه ی غیرمعمولی که تحت تأثیر احساسات منفی است اشاره دارد. این پدیده نخستین بار توسط زیگموند فروید و ساندور فرنزی، به عنوان بخشی از طیف روان پریشی، شناسایی شد و سپس، عمدتاً توسط آندره گرین، خصوصاً در کارکرد امر منفی مطالعه شده است. تمرکز این مقاله بیشتر بر اظهارات گرین در مورد توهم منفی به مثابه ی پیامد تناقض توهم منفی در رابطه با بازنمایی فقدانِ غیرقابل بازنمایی خواهد بود. هدف از مقاله حاضر مروری نظری بر مفهوم توهم منفی در نظریه و رویکردهای مختلف در جهت آشنایی بیشتر متخصصان سلامت روان با این مفهوم است. امید است با افزایش دانش درباره این مفهوم، زمینه پژوهش های مفصل تر در راستای سنجش و درمان آن فراهم گردد.
مقایسه اثربخشی مدل درمان پاسخ محور و مدل درمان و آموزش کودکان با اختلال اوتیسم وناتوانی های مرتبط با آن با تأکید بر یکپارچگی حسی بر کنش های اجرایی دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
291-303
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم، نوعی اختلال عصبی تحولی است که جنبه های مختلف تحول کودک را تحت تأثیر منفی قرار می دهد. نارسایی در کنش های اجرایی یکی از نشانه های کودکان با اختلال طیف اوتیسم است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی مدل درمان پاسخ محور و مدل درمان و آموزش کودکان مبتلا به اوتیسم و ناتوانی های مرتبط با آن بر کنش های اجرایی دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه و مرحله پیگیری انجام شد. ۳۶ دانش آموز با میزان شدت اختلال اوتیسم متوسط به بالا (۲۱ پسر و ۱۵ دختر) با دامنه سنی ۸ تا ۱۲ سال پس از غربالگری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به منظور تعدیل حواس ۱۶ جلسه تمرینات مربوط به یکپارچگی حسی را دریافت کردند. سپس به صورت تصادفی در ۱ گروه گواه (۷ پسر و ۵ دختر) و دو گروه آزمایش شامل مدل درمان پاسخ محور (۸ پسر و ۴ دختر) و مدل درمانی و آموزشی (۶ پسر و ۶ دختر) جایدهی شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۲۰ جلسه ۴۵ دقیقه ای، تحت مداخله قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رتبه بندی رفتاری کنش های اجرایی (جیویا، ۲۰۰۰) و پرسشنامه سنجش دامنه اوتیسم (اهلر و گیلبرک، ۱۹۹۳) بودند. از آزمون تحلیل واریانس با تکرار سنجش برای تحلیل نتایج استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل درمان پاسخ محور بر مؤلفه های بازداری، تغییر توجه، مهار هیجان، و آغازگری؛ و مدل درمانی و آموزشی بر مؤلفه های سازمان دهی مواد، حافظه کاری، نظارت، و برنامه ریزی، اثربخشی بیشتری دارند. همچنین نتایج در مرحله پیگیری بعد از دو ماه، پایدار مانده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که مدل درمان پاسخ محور باعث تعامل بهتر فرد با محیط و افزایش حرمت خود می شود و مدل درمانی و آموزشی، تصویرسازی و ارتباط بیشتر دانش آموز با محیط فیزیکی و همچنین تعدیل حواس را فراهم می کند.
رابطه ی کمال گرایی و طرح واره های ناسازگار اولیه با سندرم ایمپاستر در دختران دانشجو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
24 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف : یکی از ویژگی های شخصیتی که روی عملکرد دانشجویان تأثیر می گذارد، نشانگان وانمود گرایی (سندرم ایمپاستر) است بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی کمال گرایی و طرح واره های ناسازگار اولیه با سندرم ایمپاستر در دختران دانشجو بود. روش : روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مؤنث مشغول به تحصیل در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در سال 97-1396 بود. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی-مورگان (1970) تعداد 350 نفر از دانشجویان انتخاب شدند و پرسشنامه نشانگان وانمود گرایی (کلانس-ایمز، 1978)، پرسشنامه کمال گرایی چندبعدی (فراست، 1990) و پرسشنامه طرح واره های ناسازگارانه یانگ-فرم کوتاه (یانگ، 2005) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش ورود هم زمان و نرم افزار آماری SPSS 26 انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که بین کمال گرایی و ابعاد آن (نگرانی درباره اشتباه، شک درباره اعمال، انتظارات والدینی، انتقادگری والدینی، استانداردهای شخصی و سازمان دهی) با نشانگان وانمود گرایی همبستگی معنا داری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که باوجوداینکه بین نمره کل طرح واره ناسازگار اولیه و تمامی ابعاد آن با نشانگان وانمود گرایی همبستگی معنا داری وجود دارد اما تنها ابعاد گرفتار/خویشتن تحول نیافته، خویشتن داری/خود انضباطی ناکافی، محرومیت هیجانی، رهاشدگی/بی ثباتی، بی اعتمادی/بدرفتاری، انزوای اجتماعی/بیگانگی، شکست، وابستگی/بی کفایتی، آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری، اطاعت و بازداری هیجانی توان تبیین تغییرات مرتبط با نشانگان وانمود گرایی را داشته اند. نتیجه گیری : دانشجویان دارای نشانگان وانمود گرایی باوجود شواهد بیرونی موفقیت ها، در درونی سازی موفقیت ها خود ناتوان هستند و کمال گرایی ناسالم و طرح واره های ناسازگاری اولیه از ویژگی های این افراد می باشند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی در زنان با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1667-1682
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات مختلفی اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر رفتارهای مرتبط با طلاق عاطفی در زنان نشان داده اند، اما آیا درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی مؤثر است و کدام یک تأثیر بیشتری دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی در زنان با مشکلات طلاق عاطفی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری 2 ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 203 نفر از زنان با مشکلات طلاق عاطفی ارجاع داده شده به مراکز مشاوره و مرکز اورژانس اجتماعی 123 شهرستان دزفول در سال 1397 بودند که 60 نفر از آنها به شیوه ی نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 20 نفرِ (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایگزین شدند. درمان شناختی رفتاری (داتیلیو، 2009) و طرحواره درمانی (یانگ و همکاران، 2006) در 16 جلسه، طی 2 ماه برای دو گروه آزمایشی انجام شد. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه خشونت علیه زنان (حاج یحیی، 1999) و مقیاس نگرش به خیانت زناشویی (واتلی، 2008) بودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که هر دو مداخله درمانی بر کاهش روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی در زنان مؤثر بوده و این نتیجه در مرحله پیگیری پایدار بود. (0/01 p< ). همچنین، بین درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی زنان تفاوت معناداری به لحاظ آماری یافت نشد (0/05 p> ). نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی از مداخلات مؤثر برای کاهش روابط فرا زناشویی و خشونت خانگی در زنان با طلاق عاطفی می باشند.
درمان و بازگشت معتادان با تاثیر استرس ادراک شده، توانایی حل مسئله و حساسیت به طرد
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر عوامل روانی چون استرس ادراک شده، توانایی حل مساله و حساسیت به طرد در درمان و بازگشت بعد از دو ماه معتادان است. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع مقایسه ای است. جامعه آماری مراجعه کنندگان مرد معتاد به مراکز ترک اعتیاد دولتی و خصوصی شهر ساوه (مراکز ترک اعتیاد رضوان، جنت، فردوس و زند) به تعداد 1400 نفر بودند. 112 نفر به روش نمونه گیری هدفمند تعیین شده و به صورت تصادفی در دو گروه (106 نفر با سابقه پاکی حداقل یک سال و 106 نفر با سابقه پاکی زیر دو ماه) دسته بندی شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، پرسشنامه حل مسئله PSI هپنر و پترسن (1982) و پرسشنامه حساسیت به طرد و غفلت عاطفی استفاده شد . روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید و متخصصان این حوزه تأیید شده است. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه های استرس ادراک شده (86/0)، حل مسئله هپنر (83/0) و حساسیت به طرد و غفلت عاطفی (72/0) برآورد شد که بالاتر از 7/0 و بیانگر هماهنگی درونی گویه ها و تأیید پایایی سؤالات بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ( Manova ) با کاربرد نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که میانگین "استرس ادارک شده"و "حساسیت به طرد" در معتادان درمان شده به طور معنی داری کمتر از گروه بازگشتی بود. در حالی که میانگین "توانایی حل مساله" در افراد پاک بالاتر از افراد بازگشتی برآورد شده است.حجم اثر نیز حاکی از آن بود که تقریباً 4/18 درصد از واریانس "استرس ادارک شده" و 2/18 درصد از واریانس "توانایی حل مساله" از طریق انتساب به گروه ها قابل تبیین است. این رقم در خصوص "حساسیت به طرد" به 8/10 درصد می رسید.
بررسی رابطه بین سن ازدواج با ناهنجاری های اجتماعی در بین جوانان شهر خرم آباد
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سن ازدواج و ناهنجاری های اجتماعی در بین جوانان شهر خرم آباد بود. روش پژوهش ار نظر هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه ی جوانان 25 تا 30 ساله شهر خرم آباد بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 199 نفر انتخاب و به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شد. درتحقیق حاضر از پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است،این پرسشنامه دارای26 سؤال می باشد. درضمن به لحاظ انعکاس پاسخ واقعی ذکرنام ونام خانوادگی درپرسشنامه الزامی نبوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون های پارامتریک و آزمون تی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین افزایش سن ازدواج و شاخص های ناهنجاری های اجتماعی (ارضای نامشروع، روابط نامشروع، بی بندوباری، بدپوششی و بدحجابی و جرایم خشن جنسی) ارتباط معناداری وجود دارد (01/0>p).
بررسی نقش میانجی نشانگان تنیدگی ادارک شده در رابطه باورهای فراشناختی و نشخوارهای ذهنی با عملکرد شغلی کارکنان آتش نشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی نشانگان تنیدگی ادارک شده در رابطه باورهای فراشناختی و نشخوارهای ذهنی با عملکرد شغلی آتش نشانان انجام شد.روش: این پژوهش توصیفی - همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان آتش نشانان شهرستان مشهد در سال 97 می باشد.. 205 نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نشانگان تنیدگی ادراک شده صفار زاده (1379)، پرسشنامه فراشناختی ولز (2004)، مقیاس پاسخ نشخوار نولن هوکسیما و مورو (1991) و پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1986)استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده ازروش های همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آموس و spss22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته ها نشان داد نشانگان تنیدگی ادراک شده در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشخوار ذهنی با عملکرد شغلی نقش میانجیگرانه معنی داری ایفا می نماید ولیکن، بین باورهای فراشناختی و نشخوار ذهنی با عملکرد شغلی رابطه معنی داری ندارند.نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت که رابطه باور های فراشناختی و نشخوار ذهنی با عملکرد شغلی آتش نشانان یک رابطه خطی ساده نیست و نشانگان تنیدگی ادراک شده می تواند نقش میانجی گرانه ایفا کند.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خوش بینی و ناگویی هیجانی معلمان زن بازنشسته مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسى اثربخشی روان درمانى مثبت نگر بر خوش بینى و ناگویى هیجانى معلمان زن بازنشسته مضطرب بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردى و ازنظر روش، نیمه آزمایشى با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بوده است که با استفاده از روش نمونه گیرى هدفمند، تعداد ۳۰ نفر از زنان مضطرب بازنشسته به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفى ۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خوش بینی شییر و کارور، ناگویى هیجانی تورنتو و اضطراب بک استفاده شد. پروتکل روان درمانی مثبت نگر به مدت هشت جلسه و هفته ای یک بار و هر جلسه به مدت 90 دقیقه روی گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها با رعایت مفروضه ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند روان درمانی مثبت نگر بر خوش بینی، ناگویی هیجانی، افزایش شناسایی احساسات، کاهش دشواری توصیف احساسات و افزایش تفکر عینی معلمان زن بازنشسته مضطرب مؤثر است و بر ناگویی هیجانی در گروه آزمایش در پس آزمون و مرحله پیگیری تغییرات کاهشی دارد و بر متغیر خوش بینی در گروه آزمایش در پس آزمون و مرحله پیگیری تغییرات افزایشی دارد. همچنین، اثرات مداخلات تا زمان پیگیری در گروه آزمایش پایدار باقی مانده است.
مطالعه کیفی ابعاد و عوامل موثر بر شکل گیری طفره روی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد و عوامل مؤثر بر شکل گیری طفره روی سازمانی معلمان مدارس انجام گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 11 نفر از معلمان زن با تجربه و عموماً با تحصیلات بالا در زمینه کار گروهی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 96-97 که از مناطق 6، 11؛ 2، و 5 انتخاب شدند. هم چنین مشارکت این افراد در پژوهش براساس میل شخصی و براساس نمونه گیری معیار (تجربه بالای 10 سال و مشارکت در کار گروهی) با توجه به قاعده اشباع نظری بوده است. از آنجا که استراتژی پژوهش، کیفی بوده داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های عمیق با مشارکت کنندگان جمع آوری و در قالب سه مرحله کدگذاری آزاد یا باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که طفره روی شامل دو بعد فردی و سازمانی که 13 مضمون فرعی می باشد. هم چنین عوامل مؤثر بر شکل گیری طفره روی در 4 مضمون اصلی (مدیریت، فرهنگ، ساختار و همکاران) و 15 مضمون فرعی قابل شناسایی هستند. نکته قابل توجه در این پژوهش این است که معلمان 4 عاملی را که در شکل گیری طفره روی مؤثر دانسته اند به عنوان عوامل اصلاحی برای جلوگیری از بروز این پدیده نیز بیان کردند. این پژوهش نشان داد که معلمان مدارس در معرض آسیب طفره روی قرار دارند و باید تصمیمات جدی برای جلوگیری از شیوع و مباره با آن اتخاذ نمود.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شایع ترین سرطان در میان زنان، سرطان پستان است که می تواند مشکلات روان شناختی زیادی برای افراد مبتلا به آن به وجود آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را همه زنان مبتلا به سرطان پستان شهر ارومیه در سال 1396 تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) معنویت درمانی گروهی دریافت کردند ولی شرکت کنندگان گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در این پژوهش از پرسش نامه رشد پس از سانحه استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد معنویت درمانی به طور معناداری در تسهیل فرایند رشد پس از سانحه زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثر بوده است (05/0>P)؛ به عبارتی دیگر، این مداخله توانست میزان رشد پس از سانحه را در گروه آزمایش ارتقا دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از کارآمدی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود؛ بنابراین معنویت درمانی را می توان روشی برای رشد و بهبود بیماران مبتلا به سرطان پستان دانست و از آن بهره برد.