فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۳۰۱ تا ۱۱٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اختلال نقص توجه/بیش فعالی یک اختلال عصبی رشدی است که با نشانه های کاهش توجه، افزایش تکانش گری و بیش فعالی همراه است. ورزش به عنوان یک درمان کمکی ایمن و کم هزینه برای کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی پیشنهاد شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکرد اجرایی مبتنی بر فعالیت حرکتی بر حافطه کاری و توجه پایدار این کودکان بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 9 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر کرمانشاه تشکیل بود که از میان آنان 20 کودک به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه 10 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. ابزار پژوهش آزمون بهره هوشی وکسلر کودکان، پرسشنامه Conners والدین، آزمون حافظه کاری و آزمون عملکرد پیوسته بود. برنامه آموزش کارکرد اجرایی مبتنی بر فعالیت حرکتی طی 12 هفته متوالی و دو بار در هفته به مدت 70 دقیقه در سالن ورزشی برای گروه آزمایش برگزار شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره در نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از پیشرفت معنادار در حافظه کاری و توجه پایدار کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی به دنبال 12 هفته تمرینات کارکردهای اجرایی بود (001/0 P≤ ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت از آنجا که آموزش کارکرد اجرایی مبتنی بر فعالیت حرکتی تاثیر مثبت و معناداری بر حافطه کاری و توجه پایدار کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی دارد، روش مداخله ای مناسبی جهت درمان این کودکان است. واژه های کلیدی:
اثربخشی آموزش بازی های حرکتی ریتمیک بر اضطراب جدایی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
66 - 83
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش بازی های حرکتی ریتمیک بر کاهش اضطراب جدایی کودکان 5 تا 6 سال بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه مورد مطالعه این پژوهش 29 کودک 5 تا 6 سال دارای اضطراب جدایی ارجاع داده شده به کلینیک تخصصی خانواده و کودک دانشگاه شهید بهشتی در سال 1397 بود که پس از غربالگری با مقیاس سنجش اضطراب جدایی (نسخه والد) 24 کودک به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 12 کودک) جایگزین شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت بسته آموزش بازی های حرکتی ریتمیک رافعی (1391) قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش آماری واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش بازی های حرکتی ریتمیک بر نمره کل اضطراب جدایی (10/60=P=0/004,F)، بعد ترس از تنها ماندن (7/43=P=0/012,F)، بعد ترس از رها شدن (F=10/39, P=0/004)، بعد ترس از بیماری های جسمی (10/09=P=0/004,F) و بعد نگرانی درباره حوادث خطرناک (F=3/97 P=0/049) مؤثر بوده است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: آموزش بازی های حرکتی ریتمیک یک مداخله راهبردی مؤثر برای کاهش میزان اضطراب جدایی کودکان است. بر مبنای نتایج این پژوهش به مشاوران و روان شناسان کودک می توان پیشنهاد نمود که با استفاده از این روش درمانی در کاهش اضطراب جدایی در کودکان بکوشند.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی سالمندان بر اساس ادراک خود و اضطراب مرگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
34 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهزیستی روان شناختی با این مفهوم که سلامت مثبت چیزی فراتر از فقدان بیماری است که در تمام دوران زندگی و به خصوص دوران سالمندی مطرح است. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی بهزیستی روان شناختی سالمندان بر اساس ادراک خود و اضطراب مرگ است. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه سالمندان بستری در آسایشگاه و سالمندان در منزل شهر تهران در سال 1398 بود. تعداد افراد نمونه جمعاً 400 سالمند بود که با روش خوشه ای انتخاب شدند. بدین صورت که از بین مراکز نگهداری سالمندان و سرای محلات ابتدا 5 مرکز نگهداری سالمندان و 5 سرای محله از مناطق 2 و 3 و 5 شهر تهران به تصادف انتخاب شدند و سپس از هر مرکز و سرا 40 سالمند به تصادف انتخاب و پرسشنامه ها روی آن ها اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970) و مقیاس خودهای سه گانه (1991) بودند. داده های پژوهش با روش رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد عوامل خود جسمانی و خود معنوی با بهزیستی روان شناختی رابطه ی مثبت معنادار دارند و مثبت بودن این ضرایب درواقع نشان دهنده این است که با افزایش این عوامل، میزان بهزیستی روان شناختی افزایش می یابد. همچنین اضطراب مرگ با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی معنادار دارد. مورد تأیید بود (p<0.05, β=-0.39) نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از معناداری مدل رگرسیون بود. بر این اساس در مراکز نگهداری سالمندان، برای افزایش سطح بهزیستی روان شناختی و ارتقای سلامت سالمندان توجه به پیشایندهای ادراک خود و اضطراب مرگ ضروری است.
تدوین مدل بومی عوامل مؤثر بر شادکامی کارکنان مجتمع فولاد مبارکه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نظر به متفاوت بودن شاخص شادی و عوامل مؤثر بر آن در محیط های جغرافیایی و سازمانی مختلف، در این پژوهش به تدوین مدل بومی عوامل مؤثر بر شادکامی کارکنان مجتمع فولاد مبارکه اصفهان پرداخته شده است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی است که ازلحاظ روش شناسی آمیخته (مشتمل بر روش های کیفی و کمی) و بخش کیفی آن به روش نظریه داده بنیاد و بخش کمی آن به روش همبستگی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه این طرح، شامل کلیه کارکنان فولاد مبارکه اصفهان به تعداد ۱۴۵۲۹ نفر در سال ۱۳۹۸ می باشد. با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۷۵ نفر از کارکنان که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته توسط ۴۰۷ نفر از کارکنان که به روش هدفمند انتخاب شدند، و تجزیه وتحلیل داده ها، پنج عامل مؤثر بر شادکامی کارکنان شامل بنیان های شادی ( روابط خانوادگی، نوع ارتباطات در محیط کاری، عدالت و حمایت اجتماعی، پاداش مادی و معنوی) ، شادی سازها (تفکر مثبت، خوش خلق بودن، هدفمندی، امنیت شغلی)، شادی شکن ها (استرس، بیماری، نبود عدالت و جوسازمانی نامناسب)، مکانیسم های شادی (هوش هیجانی، صمیمت، مهارت های اجتماعی، تأمین نیازهای اولیه) و پیامدهای شادی (آرامش، رضایت شغلی و خانوادگی، سلامتی) شناسایی و مدل بومی عوامل مؤثر بر شادکامی کارکنان تدوین گردید. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS۲۱ و نرم افزار الگو پردازی معادلات ساختاری SMART-PLS۳ در سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شد و برای انجام برازش مدل از نرم افزار PLS۳ استفاده شد . یافته ها: نتایج نشان داد که پنج عامل بنیان های شادی، شادی سازها، شادی شکن ها، مکانیسم های شادی و پیامدهای شادی از روابط مستقیم و غیرمستقیم با یکدیگر برخوردار هستند و مدل بومی عوامل مؤثر بر شادکامی کارکنان مجتمع فولاد مبارکه از برازش مطلوبی برخوردار است ( ۰۱/۰ p < ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که پنج عامل بنیان های شادی، شادی سازها، شادی شکن ها، مکانیسم های شادی و پیامدهای شادی دارای تأثیرات متقابل بر یکدیگر و از عوامل مؤثر بر شادکامی کارکنان مجتمع فولاد مبارکه می باشند.
سوگ های ناتمام عصر کرونا (کووید-19)
حوزههای تخصصی:
در بین عواقب جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی بیماری همه گیر کووید-۱۹، توجه به داغدیدگان و افراد سوگوار مغفول مانده است. رویدادهایی مانند این بیماری که با تلفات بسیار، غیرمنتظره و ناگهانی همراه هستند، منجر به سطوح بالاتری از علائم سوگ پیچیده و پایدار می شوند. همراه شدن قرنطینه خانگی، فاصله گذاری اجتماعی و سایر محدودیت ها و سیاست های اعمال شده با این بیماری همه گیر و همچنین فقدان های ثانویه علاوه بر فقدان اصلی، بر شکل گیری و شدت یافتن این اختلال دامن می زنند. لذا به احتمال زیاد این بیماری همه گیر منجر به شیوع سوگ پیچیده و پایدار در بسیاری از جوامع و کشورها میگردد که به نظر میرسد این امر نیازمند توجه ویژه و خاصی است.
بررسی اثربخشی آموزش توانمندسازی رفتاری بر بهبود رابطه مادر-کودک و خودکارآمدپنداری والدگری زنان سرپرست خانوار
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش توانمندسازی رفتاری بر بهبود رابطه مادر-کودک و خودکارآمدپنداری والدگری زنان سرپرست خانوار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه هدف این پژوهش مادران سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شاهرود بود که پس از بررسی جامعه مورد پژوهش از بین مادران سرپرست به صورت در دسترس، مادرانی که نمره های آن ها در پرسشنامه های خودکارآمدی والدینی و رابطه ی والد-فرزندی نمره پایینی کسب کرده بودند؛ 30 مادر به عنوان نمونه های پژوهشی انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار داده و گروه آزمایش 8 جلسه آموزش توانمندسازی رفتاری به صورت گروهی (جلسات روان- آموزشی) دریافت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کو واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توانمندسازی رفتاری به مادران میزان خودکارآمدپنداری والدگری (19/3= F ، 04/0= p ) را نیز به طور معناداری افزایش داده است؛ همچنین این آموزش در والدین میزان رابطه والد-کودک (53/7= F ، 01/0= p ) را نیز به طور معناداری افزایش داده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش توانمندسازی رفتاری به مادران، خودکارآمدپنداری والدگری و رابطه والد-کودک را ارتقا می دهد.
بررسی تاثیرآموزش تنفس ریتمیک به شیوه بازخوردی بر اضطراب بیماران تحت عمل جراحی تمپانوپلاستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تمرین تنفس ریتمیک با هدف کاهش اضطراب و کنترل شاخص های فیزیولوژیک بیماران می تواند موجب افزایش توانایی آنها در مقابله با بیماری ها باشد. این مطالعه با هدف تمرین تنفسی ریتمیک به شیوه بازخوردی بر کاهش اضطراب بیماران تحت عمل جراحی تمپانوپلاستی انجام شد. روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی، یک گروهی است که در سال 1397 در یکی از مراکز درمانی شهر تهران انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران تحت عمل جراحی تمپانوپلاستی بودند. نمونه های واحدهای مورد پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده با توجه به معیار ورود از بین بیمارانی که کاندید جراحی تمپانوپلاستی بودند؛ انتخاب شدند و آموزش تمرین تنفس ریتمیک در دو موقعیت (شب قبل از عمل در بخش و صبح روز عمل در اتاق عمل) و سطح اضطراب بیماران نیز دردو نوبت ( قبل و بعد از جراحی) اندازه گیری شد. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش 16/43 با انحراف معیار 16/12 بود. اکثر واحدهای مورد پژوهش(4/60 درصد) زن و سطح تحصیلات افراد دیپلم و بالاتر بود(2/79 درصد). همچنین نتایج نشان داد که میزان اضطراب بیماران قبل و بعد از اجرای تنفس ریتمیک در دو موقعیت بخش بستری و اتاق عمل کاهش و تفاوت معنی داری داشت(P<0.05). نتیجه گیری: روش تنفس ریتمیک به عنوان یک مداخله غیرتهاجمی، ایمن، آسان و ارزان می تواند جهت کاهش اضطراب بیماران تحت عمل جراحی تمپانوپلاستی مورد استفاده قرار گیرد. لذا استفاده از این روش به پرستاران جهت ارتقاء سلامت بیماران توصیه می شود.
تحلیل روان شناختی «انفعالات» و بررسی رابطه آنها با «اختیار» از دیدگاه قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان در بعضی موقعیت ها، حالت انفعالی به خود می گیرد؛ برای مثال خشمگین می شود؛ ماهیت این انفعالات چیست؟ و آیا با اختیار انسان و با ثواب و عقاب هماهنگ است یا از انسان سلب اختیار می کند؟ هدف پژوهش تحلیل روان شناختی انفعالات و اشاره ای به رابطه آن با اختیار است؛ برخی از پرسش های پژوهش عبارت اند از: «انفعالات در ساحت روانی انسان چگونه تحلیل روان شناختی می شود؟»، «اقسام انفعالات از دیدگاه قرآن کدام است و چه رابطه ای با مختار بودن انسان دارند؟»، «مصادیق انفعالات قرآنی کدام است؟»، «انفعالات در قرآن چگونه توصیف می شوند؟»، «تبیین عِلّی انفعالات چگونه است؟»، «پیش بینی و مدیریت انفعالات چگونه ممکن است؟»؛ این پژوهش به روش تفسیر موضوعی (شناسایی آیات مرتبط، بررسی دلالت آیات، رعایت بافت معنایی و سیاق آیات و ملاحظه معانی کنایی و التزامی آیات) انجام شده است. بعضی از دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. عواطف انسانی به سه نوع انگیزش، هیجان و احساسات تقسیم می شوند؛ 2. انفعالات بسیار فراوان هستند و حالت های پیوستاری و ترکیبی نسبت به یکدیگر دارند؛ 3. انفعالات (هیجان ها و احساسات) نوعاً در انسان با آثار فیزیکی همراهند و در وی تمایل به عملکرد ایجاد می کنند؛ 4. وجود انفعالات با اختیار انسان منافات ندارند.
بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
171-190
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر شهرستان لار انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی– همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد مصرف کننده مواد مراجعه کننده به ۱۵ مرکز ترک اعتیاد شهر لار بود. از این میان، تعداد 222 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت انفرادی پرسش نامه رضایت از زندگی، پرسش نامه عزت نفس، پرسش نامه حمایت اجتماعی، پرسش نامه احساس تنهایی و پرسش نامه خودکنترلی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد مخدر دارای نقش میانجی بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برنامه های درمانی می توانند با هدف قرار دادن افزایش حمایت اجتماعی، عزت نفس و خودکنترلی و کاهش احساس تنهایی موجب افزایش رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد شوند و زمینه را برای ترک مصرف مواد مخدر در آن ها فراهم آورند.
نقش قدردانی بر شادکامی با میانجی گری پذیرش خود و بخشش در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش قدردانی بر شادکامی با میانجی گری پذیرش خود و بخشش در سالمندانانجام شد. روش این پژوهش توصیفی - همبستگی بود. شرکت کنندگان 950 نفر از سالمندان (712 زن و 238 مرد) بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پذیرش بی قید و شرط جیمزلین و همکاران، بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران، قدردانی - فرم شش گویه ای مک کالوف و همکاران و شادکامی فوردایس استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های حاصل از بررسی تأثیرات مستقیم متغیرهای پژوهش نشان دادند قدردانی بر شادکامی، پذیرش خود و بخشش و پذیرش خود بر شادکامی و بخشش بر شادکامی تأثیر داشتند و متغیرهای قدردانی، پذیرش خود و بخشش، 28 درصد از تغییرات واریانس شادکامی را تبیین کردند. در نقش غیرمستقیم، قدردانی بر شادکامی با میانجی گری های متغیر پذیرش خود تأثیر داشت. همچنین، قدردانی ازطریق بخشش، تأثیر غیرمستقیم بر شادکامی داشت. درمجموع، مدل فرض شده پژوهش برازش مناسبی داشت؛ بنابراین، لازم است تا در ساخت بسته های آموزشی یا اجرای مداخلات روان درمانی در راستای افزایش شادکامی سالمندان، به نقش متغیرهای قدردانی، پذیرش خود و بخشش، توجه شود.
رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان: بررسی نقش میانجی خودکارآمدی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی روانشناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای اجرای پژوهش، تعداد 600 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس، آنها مقیاس های کیفیت برنامه درسی، اشتیاق تحصیلی و سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی روانشناختی) را تکمیل کردند. داده های حاصله با استفاده از نرم افزار آماری Amos24 با رویکرد مدل مسیر و به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (r = 0.47, p < 0.01). هم چنین، خودکارآمدی روانشناختی دانشجویان در رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان نقش میانجیگری جزئی ایفا می کند (0.23). بنابراین، با بهبود کیفیت برنامه درسی رشته های تحصیلی و حس خودکارآمدی روانشناختی در دانشجویان می توان اشتیاق تحصیلی آنان را ارتقا داد.
اثربخشی آموزش تفکر علمی بر مهارت حل مسئله در کودکان پیش دبستانی: طراحی و کاربست ابزار جدید حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
351 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر طراحی و کاربرد ابزار حل مسئله در بررسی اثربخشی آموزش تفکر علمی کودکان پیش دبستانی بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری این پژوهش، کودکان مراکز پیش دبستانی در سال تحصیلی 1397-1396 واقع در شهر تهران را شامل می شد. 8 کودک پیش دبستانی (4 دختر و 4 پسر) به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد ابزار طراحی شده برای مهارت حل مسئله از روایی محتوایی مناسبی (بین 0/8 تا 1) برخوردار است و اعتبار ابزار نیز با استفاده از روش باز آزمایی (0/724) به دست آمد. همچنین، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نتایج نشان داد برنامه آموزش تفکر علمی بر ارتقاء مهارت حل مسئله کودکان پیش دبستانی تأثیر معنی دار دارد (p<0/05) .آموزش تفکر علمی، این امکان را برای کودکان پیش دبستانی فراهم می کند تا تلاش کنند با استفاده از منطق، روابط بین حوادث را جستجو کنند و به تفکر خلاقانه و علمی مبادرت ورزند.
نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کژکاری جنسی یکی از اختلال های شایع در بین زنان است و معمولاً با ناراحتی چشمگیر بالینی در توانایی پاسخ دهی جنسی فرد یا تجربه لذت جنسی همراه است. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه های شهرستان شاهرود بود. چهارصد دانشجوی زن متأهل شهر شاهرود به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به شاخص عملکرد جنسی زنان، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری پاسخ دادند. داده های پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزارهای SPSS وLISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان، بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان رابطه وجود دارد (۰۵/۰>p). بعلاوه، راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان میانجی رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان میانجی رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان هستند.
اثربخشی آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خود مهار گری، خوددلسوزی و دیدگاه فهمی همسر در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
72 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خودمهارگری،خود دلسوزی و دیدگاه فهمی همسر بر زنان متأهل بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تعداد 5606 نفر از زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اراک در سال 1399 بود که 30 نفر از دانشجویان متأهل با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه کاربندی شدند. برنامه آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی در 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی، برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودمهارگری تانجنی و همکاران(2004)، پرسشنامه خود دلسوزی نف (2003) و پرسشنامه دیدگاه فهمی همسر لانگ (1990) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خود مهارگری (0/038=p و 12/65=F) و خود دلسوزی (0/041=p و 6/88= F)و دیدگاه فهمی همسر(0/038=p و 14/58=F) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری : یافته ها نشان داد که آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خودمهارگری و خود دلسوزی و دیدگاه فهمی همسر در زنان متأهل تأثیر داشته است.
بررسی عوامل تاثیرگذار در سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
11-34
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد مخدر از مهم ترین مسائلی است که عوارض آن تهدیدی جدی برای جامعه محسوب می شود و به عنوان یکی از بحران های چهارگانه قرن بیست و یکم همه جوامع را درگیر کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی علل و عوامل تاثیرگذار در سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد با رویکرد گراندد تئوری انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی در سال 1398 در شهر قروه انجام شد. 16 نفر با سابقه سوءمصرف مواد با حداقل 4 سال سابقه وابستگی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . جهت گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد . به منظور تسهیل در فرآیند کدگذاری و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. یافته ها: عوامل تاثیرگذار در سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد عبارت بودند از: الف) عوامل زمینه ساز شامل عوامل فردی و بین فردی؛ ب) عوامل آشکارساز شامل عوامل خانوادگی؛ و ج) عوامل تدوام بخش و تشدیدکننده شامل عوامل اجتماعی- فرهنگی و محیطی. نتیجه گیری: عوامل متعددی در بروز اعتیاد و سوءمصرف مواد نقش دارند و شناسایی آن ها در محیط ها، فرهنگ ها و جوامع مختلف امکان تدوین اقدامات پیشگیرانه و افزایش زمینه آگاهی عمومی را فراهم می کند.
پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت بر اساس حس انسجام، انعطاف پذیری روانشناختی و تکانشگری در بیماران قلبی عروقی مبتلا به چاقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت بر اساس حس انسجام، انعطاف پذیری روانشناختی و تکانشگری در بیماران قلبی عروقی مبتلا به چاقی انجام گرفت. روش: روش تحقیق همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران قلبی عروقی مبتلا به چاقی شهر تهران در سال 98-1397 تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد 220 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت والکر و همکاران (1987)، حس انسجام کیمیایی و همکاران (1392)، انعطاف پذیری روانشناختی بوند و همکاران (2011) و تکانشگری بارت (1995) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار Spss-V24 در سطح معنادری 0.05 و با استفاده از آزمون رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که حس انسجام، انعطاف پذیری روانشناختی و تکانشگری پیش بینی کننده معنی دار سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت در بیماران قلبی عروقی مبتلا به چاقی بودند (P<0.05) نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان با شناسایی عوامل تاثیرگذار بر کیفیت زندگی و سلامت روانی افراد به تدوین برنامه آموزشی مناسب و موثر دست زد.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های کنترل تعارض و سرسختی روانشناختی در زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های کنترل تعارض و سرسختی روانشناختی در زوجین بود، روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین شهر کرمانشاه در سال 1396 بود که به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، نمونه آماری این پژوهش تعداد 200 نفر از زوجین (100 زوج) بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه از مراکز مشاوره و کلینیک های روانشناختی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی سخت رویی اهواز (1377) ، پرسشنامه سبک های کنترل حل تعارض موری و اشتراس (1990) و آزمون طلاق عاطفی رزاقی (1387) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و نرم افزار مدلسازی Amos در سطح معناداری 05/0 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد سرسختی روانشناختی رابطه معنی داری با طلاق عاطفی زوجین شهر کرمانشاه دارد و بین سبک های کنترل تعارض و طلاق عاطفی زوجین نیز رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین سبک های کنترل تعارض و سرسختی روانشناختی زوجین نیز رابطه معنی داری بدست آمد همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد دو متغیر سرسختی روانشناختی و سبکهای کنترل تعارض می توانند به شکلی مثبت و معنی دار طلاق عاطفی را در زوجین پیش بینی کنند(P<0.005). نتیجه گیری:. براساس یافته هاسرسختی روانشناختی بالا می تواند از بروز طلاق عاطفی جلوگیری کند و هر چه سرسختی روانشناختی افراد بالاتر باشد کمتر دچار طلاق عاطفی می گردند.
آزمون و طراحی الگوی رابطه علیّ شایستگی تحصیلی و خود شفقتی با ترس از شکست تحصیلی از طریق اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه علیّ متغیرهای شایستگی تحصیلی و خودشفقتی با ترس از شکست تحصیلی از طریق اهداف پیشرفت بررسی شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر و پسر پایه دوم مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک شهر اهواز بود. از این جامعه تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس های شایستگی تحصیلی، خودشفقتی، ترس از شکست تحصیلی و اهداف پیشرفت جمع آوری گردید. نتایج مطالعه نشان داد که پس از حذف برخی از روابط غیرمعنی دار مستقیم بین متغیرهای پژوهش، برازندگی مدل پیشنهادی تأیید شد. نتایج حاکی است که بین خودشفقتی و شایستگی تحصیلی با ترس از شکست تحصیلی همبستگی منفی، خودشفقتی با اهداف عملکردی و اجتنابی همبستگی منفی، خودشفقتی با هدف تبحری همبستگی مثبت، جهت گیری اجتنابی با ترس از شکست تحصیلی همبستگی مثبت و هدف تبحری و عملکردی با ترس از شکست تحصیلی همبستگی منفی دارد. نتایج تحلیل همچنین نشان داد روابط غیرمستقیم متغیر شایستگی تحصیلی با اهداف پیشرفت از طریق ترس از شکست تحصیلی غیرمعنی دار، اما رابطه غیرمستقیم خودشفقتی با ترس از شکست تحصیلی از طریق اهداف یاد شده معنی دار گردید. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند به منظور کاهش ترس از شکست تحصیلی در دانش آموزان، شایسته است که مقوله شایستگی تحصیلی و خودشفقتی را در دانش آموزان تقویت نمود.
مقایسه اثربخشی قصه درمانی و بازی درمانی والد- کودک بر پرخاشگری و ترس اجتماعی کودکان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی اثربخشی قصه درمانی و بازی درمانی والد کودک بر پرخاشگری ترس اجتماعی کودکان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تشکیل دادند که در سال تحصیلی 99-1398 در مدارس شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند. کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره ابتدایی به صورت نمونه گیری در درسترس انتخاب شده و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای توسط معلمان این مدارس روی تمامی دانش آموزان اجرا گردید. پس از نمره گذاری پرسشنامه ها و غربال گری، تعداد 60 دانش آموز انتخاب شده و به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه 20 نفری قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری شهیم (1385) و ترس اجتماعی ماسیا و همکاران (2003) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که قصه درمانی و بازی درمانی والد- کودک بر پرخاشگری و ترس اجتماعی دانش آموزان تأثیر دارد و باعث کاهش پرخاشگری و ترس اجتماعی در آن ها می شود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بازی درمانی بر پرخاشگری و ترس اجتماعی کودکان تأثیر بیشتری دارد. بنابراین به مشاوران مدرسه پیشنهاد می شود از قصه درمانی و بازی درمانی برای کاهش مشکلات روان شناختی کودکان استفاده کنند.
رابطه ادراک خود و عزتنفس با تابآوری همسران جانبازان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ادراک خود و عزت نفس با تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران در سال 1399 انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی از نوع همبستگی می باشد که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل 700 نفر از همسران جانبازان مراجعه کننده به مرکز مشاوره روان شناسی شاهد و ایثار واقع در منطقه 5 شهرداری تهران در سال 1399 می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 300 نفر به دست آمده و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، پرسشنامه خودپنداره راجرز و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) به دست آمد. با توجه به انتشار ویروس کووید 19 این پرسشنامه ها در شبکه های مجازی (گروه مشاوره آنلاین مرکز مشاوره روان شناسی شاهد و ایثارگر، واتساپ و تلگرام) بارگزاری و نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون چندمتغیره) با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ادراک خود و عزت نفس با تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که میان مولفه های ادراک خود و تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران رابطه معنی دار وجود دارد همچنین بین مولفه های عزت نفس و تاب آوری همسران جانبازان شهر تهران رابطه معنی دار وجود دارد.