فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۳۴۱ تا ۱۱٬۳۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر خودپنداره و اضطراب در دانش آموزان با ناتوانی های خاص یادگیری با نقش تعدیل کنندگی همبودی اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دارای ناتوانی خاص یادگیری شهر اهواز در سال 1398 تشکیل می دهند. از بین آنها 28 نفر شامل 9 دختر و 19 پسر (14 نفر به ازا هر یک از گروههای آزمایش و گواه به این صورت که هر گروه از تعداد مساوی دانش آموز دارای ناتوانی خاص یادگیری با همبودی اختلال نقص توجه بیش فعالی و بدون آن تشکیل می شد)، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودپنداره کودک پیرز – هریس و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس، استفاده شد. گروه آزمایش تحت آموزش نظریه ذهن قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار آموزش قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش نظریه ذهن بر بهبود خود پنداره و کاهش اضطراب دانش آموزان اثربخش بودند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد، همبودی اختلال نقص توجه-بیش فعالی اثر بخشی این آموزش را تعدیل کرد. لذا نتیجه گیری می شود که می توان از این روش آموزش در جهت کمک به داش آموزان دارای ناتوانی خاص یادگیری و به ویژه افراد دارای همبودی اختلال نقص توجه – بیش فعالی بهره برد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری و تحمل ابهام در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
89 - 112
حوزههای تخصصی:
نقش خانواده به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی می تواند هم در جنب ه مثب ت و هم در جنبه منفی ، بسیارتأثیرگ ذار باش د. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شفقت درمانی بر تاب آوری و تحمل ابهام در زنان متقاضی طلاق بود. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 185 نفر از زنان متقاضی طلاق می باشد که در 3 ماه اول سال 97-98 به مراکز مشاوره در سطح شهر نیشابور مراجعه کردند. که تعداد 36 نفر از آنان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به سپس به تصادف در دو گروه آزمایش 1 و 2 (12 نفره)، و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه اول طرحواره درمانی، گروه دوم شفقت درمانی را دریافت کردند و گروه سوم به عنوان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، و پرسشنامه تحمل ابهام مک لین (2008)، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که با توجه به F محاسبه شده که نسبت به F معیار در سطح 05/0 کوچک تر بود، هر دو نوع درمان در شاخص تاب آوری و تحمل ابهام اثربخش بوده است. اثربخشی شفقت درمانی در مقایسه با طرحواره در متغیر تاب آوری محسوس و معنادار است.، اما اثربخشی طرحواره درمانی در مقایسه با درمان شفقت ورزی در متغیر تحمل ابهام برتری داشته است (p<0/05).
الگوی علی روابط بین ویژگی های رهبری خدمتگزار، کارراهه شغلی، اخلاق کار و رفتار مدنی سازمانی در میان کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی علی روابط بین ویژگی های رهبری خدمتگزار، کارراهه شغلی، اخلاق کار و رفتار مدنی سازمانی در میان کارکنان دانشگاه ارومیه انجام شد. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی و از نوع معادلات ساختار ی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان اداری دانشگاه ارومیه به تعداد 596 بودند که نمونه ای به حجم 236 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی جهت مطالعه انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد رهبری خدمتگزار (تیلور، 2002)، کارراهه شغلی (آدکلا، 2011)، اخلاق کار (گریگوری، سی و پتی، 1990) و رفتار مدنی سازمانی (کانوسکی و اورگان، 1996) استفاده شد. نتایج حاصله از اجرای مدل های تحلیل مسیر خروجی نرم افزار، نشان دهنده مناسب بودن برازش مدل معادلات ساختاری است. نتایج آزمون فرضیات به روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که، رهبری خدمتگزار بر کارراهه شغلی، اخلاق کار و رفتار مدنی سازمانی اثر مستقیم و معناداری دارد. در ادامه نتایج حاکی از وجود اثر مستقیم و معنادار کارراهه شغلی و اخلاق کار بر رفتار مدنی سازمانی بود. همچنین نتایج نشان داد که کارراهه شغلی و اخلاق کار، نقش واسطه ای در رابطه علی بین رهبری خدمتگزار با رفتار مدنی سازمانی دارد. بنابراین، به طور کلی می توان گفت که کارراهه شغلی و اخلاق کار توانسته اند، نقش میانجی را در افزایش اثر رهبری خدمتگزار بر رفتار مدنی سازمانی ایفا کنند. بنابراین مدیران دانشگاه جهت بالابردن رفتار مدنی کارکنان می بایست به رهبری خدمتگزار، استقلال کاری و اخلاق کاری تاکید داشته باشند.
مقایسه کارکرهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت مرزی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: از آن جایی که مشکلات بین فردی و نقایص شناختی تاثیر قابل توجهی بر زندگی مبتلایان به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی ایفا می کند، هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در این بیماران با افراد بهنجاراست. روش : این مطالعه یک پژوهش توصیفی- مقایسه ای است که طی آن عملکرد اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین 3 گروه مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام بیماران سرپایی و بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اسکیزوفرنی که در سال 1397 به مرکز روان پزشکی بیمارستان امام حسین تهران مراجعه کرده بودند، و به روش نمونه گیری در دسترس از بین آن ها تعداد 74 نفر انتخاب شدند. آزمون های دسته بندی ویسکانسین و آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم در جلسه های انفرادی برای تمام آزمودنی ها اجرا شد و در نهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری(001/0>P) بین گروه بیماران اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی با افراد بهنجار در کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تفاوت وجود دارد و همچنین بین تعداد طبقات تکمیل نشده و پاسخ های صحیح از زیر مقیاس های کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اسکیزوفرنی در سطح(05/0>P) تفاوت وجود دارد و بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند. نتیجه گیری : کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و گروه بهنجار است و شدت بیماری در عملکرد کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تاثیر دارد.
تأثیر آموزش توانمندی های منش بر تبحرمداری نوجوانان: نقش شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثر آموزش توانمندی های منش بر تبحرمداری نوجوانان با واسطه گری شادی بود. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. 66 دانش آموز پایه نهم (33 نفر در گروه آزمایش و 33 نفر در گروه کنترل) از منطقه 4 تهران به روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. هر دو گروه، قبل و بعد از اجرای برنامه و یک ماه پس از آموزش به جهت گیری هدف الیوت و مک گرگور و شادی لیبومیرسکی و لپر پاسخ دادند. برنامه آموزشی توانمندی های منش به شیوه گروهی (به صورت حضوری و مجازی) برای دانش آموزان گروه آزمایش در 10 جلسه دو ساعته اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته و تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها نشان دادند برنامه مداخله ای توانمندی های منش ازطریق شادی موجب افزایش تبحرمداری می شود. نتایج نشان دادند برنامه آموزش توانمندی های منش نه تنها دانش آموزان را در راستای تبحرمداری هدایت می کند، موجب شادی بیشتری در دانش آموزان می شود.
نام شناسی از منظر زبان شناسی شناختی اجتماعی با تأکید بر بافت کاربرد-بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
193 - 212
حوزههای تخصصی:
نام شناسی شاخه ای از زبان شناسی، یا از نظر کریستال(2008) شاخه ای از معناشناسی است. نام شناسی را از منظرهای متفاوتی مورد مطالعه قرار داده اند. این مقاله با معرفی رویکرد زبان شناسی شناختی اجتماعی، که خود ادامه منطقی رویکرد زبان شناسی شناختی و زبان شناسی اجتماعی است، به حوزه نام شناسی می پردازد. نام شناسی ش ناختی اجتماعی را می ت وان زیرمجموعه زبان شناسی اجتماعی ش ناختی به ش مار آورد ک ه درک کاربرد-بنی اد از زب ان، تن وع درون-زبان ی و بینا زبان ی، مقوله بن دی و س رنمون ها، الگ وی فرهنگ ی، معن ای اجتماع ی و اث ر متقاب ل زب ان، فرهن گ، و ایدئول وژی، ج زء مفهوم ه ای بنیادی ن آن هس تند. البته باید اذعان داشت که اکثر مطالعات انجام شده در حوزه زبان شناسی شناختی، و حوزه جدیدتر و کمتر مطالعه شده زبان شناسی شناختی اجتماعی، در حوزه مفهوم شناسی هستند. لیکن به اذعان پژوهش گران این حیطه، تغییر زاویه توجه از مفهوم شناسی به سوی نام شناسی از تحولات ضروری و اجتناب ناپذیر در زبان شناسی شناختی و زبان شناسی شناختی اجتماعی است. هدف این مقاله، با استفاده از روش پژوهش اسنادی، تلاشی در راستای ادامه این برنامه پژوهشی است که توسط زندی و احمدی(1395) آغاز شده است؛ با این تفاوت که، مقاله حاضر بیشتر به مطالعه اسامی عام که نماینده یک مقوله هستند توجه دارد. مقاله حاضر چشم انداز دیگری را هم در این بحث می گشاید و آن تأکید بر رویکرد کاربرد-بنیاد در نام شناسی است. در تعبیر کاربردشناختی، نام شناسی به مطالعه انتخاب های واقعی واژگانی از میان مجموعه عبارات می پردازد و سؤالی که مطرح می کند این است که چه عواملی بر انتخاب یک عبارت خاص تأثیرگذار می باشند. این مقاله چنین نتیجه گیری می کند که انتخاب واژه مناسب برای یک مدلول خاص تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که در این میان نقش بافت از اهمیت فراوانی برخوردار است.
بررسی رابطه بین اشتیاق تحصیلی و قابلیت استخدام دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اشتیاق تحصیلی و قابلیت استخدام در بین دانشجویان دانشگاه شهرکرد انجام شد. این پژوهش مقطعی و از نوع توصیفی همبستگی بوده که 102 نفر از دانشجویان دانشگاه شهرکرد در سال تحصیلی 1400-1399 به شیوه ی تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران و قابلیت استخدام پول و همکاران پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام، آزمون T مستقل و تحلیل واریانس یک راهه انجام شد. نتایج نشان داد که رابطه اشتیاق تحصیلی و قابلیت استخدام در همه ابعاد (59/0=( r= مثبت و معنی دار است(01/0>p) واز بین مولفه های اشتیاق تحصیلی، دو مولفه نیرومندی و وقف خود، باهم 39% واریانس قابلیت استخدام را پیش بینی می کنند. علاوه بر این، بین دو متغیر اشتیاق تحصیلی و قابلیت استخدام بر اساس جنسیت تفاوتی وجود ندارد. اشتیاق تحصیلی بر اساس رشته تحصیلی نیز تفاوت معنی داری ندارد اما قابلیت استخدام بر اساس رشته تحصیلی، در میان دانشجویان دانشکده کشاورزی کمتر از دانشکده های دیگر است. بر اساس این نتایج می توان گفت که قابلیت استخدام بر اساس اشتیاق تحصیلی قابل پیش بینی است. بنابراین باید در برنامه ریزی های مبتنی بر ارتقای سطح اشتیاق تحصیلی دانشجویان به این مورد توجه شود.
رابطه فعالیت سیستم های مغزی رفتاری در بازگشت مصرف مواد با نقش میانجی گری بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
339-365
حوزههای تخصصی:
هدف: سازه های شخصیتی و هیجانی نقش محوری در بازگشت مصرف مواد دارند. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه فعالیت سیستم های مغزی رفتاری در بازگشت مصرف مواد با نقش میانجی گری بدتنظیمی هیجان بود. روش : در قالب یک طرح همبستگی، ۳۰۰ نفر از افراد مصرف کننده مواد محرک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرج انتخاب شدند و مقیاس بازگشت مصرف مواد، مقیاس پنج عاملی جکسون، و مقیاس بدتنظیمی هیجان-فرم کوتاه را تکمیل کردند. یافته ها : نتایج نشان داد که سیستم فعال ساز رفتاری، سیستم بازداری رفتاری و سیستم ستیز/گریز/ انجماد اثر مستقیمی بر بازگشت مصرف مواد داشتند. علاوه بر این، بدتنظیمی هیجان نقش میانجی گر در رابطه سیستم فعال ساز رفتاری و بازگشت مصرف مواد داشت، درحالی که بدتنظیمی هیجان در رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و سیستم ستیز/گریز/ انجماد با بازگشت مصرف مواد نقش میانجی گر نداشت. علیرغم عدم معناداری برخی از مسیر ها، مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به اثر معنادار سیستم های مغزی رفتاری بر بازگشت مصرف مواد از طریق بدتنظیمی هیجان و همچنین پایه های زیستی شخصیت و راهبردهای تنظیم هیجان، متخصصان حوزه اعتیاد می توانند نرخ بازگشت مصرف مواد را کاهش دهند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی دانش آموان دختر با اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی دانش آموان با اختلال افسردگی اساسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر تهران در در نیم سال دوم تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. تعداد 30 نفر از آنها پس از تشخیص اختلال افسردگی اساسی و به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای (در هر هفته 2 جلسه)، پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به صورت گروهی دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه خودکشی بک (1989) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه های آزمایش و کنترل در متغیر افکار خودکشی تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا روان شناسان و مشاوران از نتایج این مطالعه در جهت کاهش افکارخودکشی دانش آموزان بهره ببرند.
ویژگی های روانسنجی مقیاس والدگری ذهن آگاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
133 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر هدف بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس والدگری ذهن آگاهانه در والدین شهر شیراز بود. برای برآورد شاخص های روان سنجی مقیاس، تعداد 300 نفر از والدبن دارای کودک ۲ تا ۱۶ سال در شهر شیراز انتخاب شدند و مقیاس فرزندپروری ذهن آگاهانه برای روی آنها اجرا شد. بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی با روش تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. میزان کفایت نمونه برداری برابر 89/0 و معنادار بودن آزمون کرویت بارتلت نشانگر شرایط مطلوب برای انجام تحلیل عاملی بود. براساس یافته های پژوهش مقیاس فرزندپروری ذهن آگاهانه از دو عامل اشباع شده است که در مجموع 74/53 درصد از واریانس کل را تبیین می کند. همچنین معناداری شاخص های برازندگی در تحلیل عاملی تائیدی، مدل دو عاملی استخراج شده از تحلیل عاملی اکتشافی را مورد تائید قرار داد. همبستگی معنادار بین نمره کل مقیاس و خرده مقیاس های مقیاس فرزندپروری ذهن آگاهانه بیانگر روایی همگرایی مقیاس بود (001/0p<). تحلیل داده ها نشان داد که همسانی درونی کل مقیاس بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 95/0 است و ضریب پایایی آزمون از طریق تنصیف برای کل مقیاس و دو خرده مقیاس آن از نظر آماری معنادار بودند (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که مقیاس فرزندپروری ذهن آگاهانه دارای اعتبار و روایی مناسب برای سنجش فرزندپروری ذهن آگاهانه در جامعه ایرانی است.
تأثیر هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان دانش آموزان مقطع دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هنردرمانگری کمک می کند که افراد با احساسات و هیجانات ناشناخته خود روبرو شده و در نتیجه به شناختی از خود دست یابند و توانایی غلبه بر مشکلات را در قالب روش های گوناگون، به دست آورند. تنظیم هیجان نقش کلیدی در سلامت روانی کودکان داشته و می تواند در موفقیت های آینده آنها تأثیرگذار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان دانش آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی در چهارچوب طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. نمونه مورد مطالعه شامل 32 نفر از دانش آموزان پسر 9- 8 سال مقطع دوم دبستان شهر اصفهان در سال 1396 بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش (هر گروه 16 دانش آموز) به تصادف جایدهی شدند. بسته هنردرمانگری بیانگر در 12 جلسه 90-60 دقیق ه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالی در طی این مدت، افراد گروه گواه هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (2001) به عنوان ابزار مورد نظر جهت جمع آوری داده ها استفاده شد و در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس، تحزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس نتایج تحلیل داده ها، هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان مثبت تأثیر داشته است؛ بدین معنا که بین نمرات تنظیم هیجان مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش با گروه گواه، تفاوت معناداری مشاهده شده است (4/72F=، 0/05>P). نتایج همچنین نشان داد که تأثیر هنردرمانگری بیانگر در زیرمقیاس های تنظیم هیجان مثبت بر مؤلفه پذیرش و تمرکز مجدد، مثبت معنادار بوده (8/39F=، 0/000≥P)، ولی تأثیر آن بر تنظیم هیجان منفی (0/10F=، 0/755≤P)، معنادار نبوده است. نتیجه گیری: هنردرمانگری بیانگر با استفاده از ویژگی های خودبیانگری، تخیل، مشارکت فعال، برقراری ارتباط بین ذهن و جسم، و همچنین با فعال و قوی کردن شبکه های قشری مغز، می تواند مهارت های تنظیم هیجان مثبت را افزایش دهد که همین توانایی در رویارویی کودکان با شرایط تنش آور و مدیریت رفتارشان، مفید است.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر رضایتمندی زناشویی و احساس تنهایی در زوجین متقاضی طلاق
حوزههای تخصصی:
طلاق به عنوان یکی از غم انگیزترین پدیده های اجتماعی، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده است. این پژوهش با هدف اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر رضایت زناشویی و احساس تنهایی زوجین متقاضی طلاق شهر تهران صورت گرفت. روش این پژوهش شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجین متقاضی طلاق بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 32 نفر (16 نفر برای هر گروه) از متقاضیان طلاق مراجعه کننده به دادگاه های خانواده شهر تهران در سال 1398 انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ، 1989) و احساس تنهایی (راسل و همکاران، 1980) انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss20 در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار در افزایش رضایت زناشویی و کاهش احساس تنهایی زوجین متقاضی طلاق نقش موثری داشته است. بنابراین بر اساس نتایج این مطالعه زوج درمانی هیجانی موجب افزایش رضایت زناشویی و کاهش احساس تنهایی زوجین متقاضی طلاق می شود. لذا انجام مداخلات روان شناختی دیگر که رضایت زناشویی و احساس تنهایی را در زوجین متقاضی طلاق افزایش دهد، پیشنهاد می گردد
رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای پرخطر در میان بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری
حوزههای تخصصی:
طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند دیدگاه افراد به مسائل و مشکلات و نحوه برخورد با اتفاقات زندگی را تبیین نماید و با توجه به ماهیت نهادینه شده این طرح واره ها در بروز بسیاری از رفتارهای در نوجوانی، جوانی و بزرگسالی نقش دارد بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای پرخطر در میان بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری بود. روش پژوهش توصیفی همبتسگی به شیوه کاربردی بود که نمونه آماری مشتمل بر 90 بیمار بین 18 تا 50 سال با تشخیص اصلی OCD با استفاده از مصاحبه ساختاری بالینی DSM-IV-TR محور اول انتخاب شدند. همچنین به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه های طرحواره یانگ (SQ-SF) و مقیاس سنجش رفتارهای پرخطر(YBBSS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، ضریب همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون به کار رفت. بر اساس نتایج به دست آمده طرحواره های ناسازگار اولیه قادر است 32% از تغییرات در رفتارهای پرخطر را تبیین نماید و ضریب بتا به دست آمده نشان داد ابعاد طرد/بریدگی، محدودیت مختل و گوش بزنگی به ترتیب 0.21، 0.21 و 0.24 قادر به پیش بینی متغیر رفتارهای پرخطر هستند(Sig< 0.05). نتایج به دست آمده می تواند در بهبود کیفیت زندگی بیماران OCD کاربرد داشته باشد که به سایر محققان پیشنهاد می گردد در خصوص تاثیر پروتکل های مبتنی بر طرحواره درمانی بر بروز رفتارهای پرخطر و مکانیسم های دفاعی و ادراکی این بیماران تحقیقات بیشتری صورت دهند.
ملاحظات نظری و عملی در آزمون سیالی کلامی فارسی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند هنجاریابی و انطباق فرهنگی آزمون های سیالی کلامی در زبان فارسی و فرهنگ ایران، بیانگر تنوع سلایق و البته خطاهای محتوایی و روش شناختی است. هدف مقاله مروری حاضر بررسی مطالعات ایرانی در زمینه سیالی کلامی از نظر ساختار و محتوا؛ و در نهایت، معرفی آزمون سیالی کلامی متناسب با فرهنگ ایرانی و زبان فارسی برپایه دانش و یافته های موجود بود. در یک طرح مرور نظام مند، 35 مطالعه با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده دست کم شش نسخه از آزمون سیالی کلامی برای جمعیت ایرانی بود که در گروه ها و جمعیت های مختلف اجرا شده بودند و هر کدام نقاط قوت و ضعف بخصوص خود را داشتند. همچنین نسخه جدیدی برگرفته از داده های خام مطالعه قاسمیان شیروان و همکاران (2018) به عنوان نسخه استاندارد آزمون سیالی کلامی معرفی گردید که بیشترین تناسب را با معیارهای تدوین آزمون داشت. به نظر می رسد با توجه به نقش پررنگ سیالی کلامی نه تنها در توانمندی های زبانی، بلکه در کارکردهای شناختی عام، وجود یک آزمون واحد برای سنجش سیالی کلامی در جمعیت های بالینی و غیربالینی و مقایسه کارآمد آن ها برای مقاصد پژوهشی و درمانی ضروری بود و آزمون حاضر می تواند مبنای مطالعات بعدی باشد.
تأثیر آموزش نظم جویی هیجان بر سازش یافتگی اجتماعی در کودکان بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: غفلت از کودکان یکی از عوامل خطر برای تحول یافتگی مناسب هیجانی و اجتماعی است که تأثیر بلند مدت در تمام ابعاد تحولی در گستره عمر دارد. یکی از مداخله های تأثیر گذار برای کاهش پیامدهای غفلت، می تواند آموزش تنظیم هیجان باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش نظم جویی هیجان بر سازش یافتگی اجتماعی کودکان کار بدسرپرست بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان کار پسر و دختر تحت نظارت اداره بهزیستی شهرکاشان در سال 1397 بودند که از بین آنها نمونه ای شامل20 نفر در دامنه سنی 12 تا 14 سال به شیوه در دسترس انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، پروتکل آموزش تنظیم هیجان را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و افراد گروه گواه هیچ نوع مداخله ای را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه توانایی و مشکلات گودمن (1997)، و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش نظم جویی هیجان، تأثیر معناداری بر سازش یافتگی اجتماعی کودکان کار بدسرپرست داشت ( , F= 167/405/0P> ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش نظم جویی هیجان بر افزایش سازش یافتگی اجتماعی می توان نتیجه گیری کرد که تنظیم هیجان مطلوب با تعدیل ارزشیابی ها و واکنش های ذهنی فرد، به بروز واکنش های مناسب در ابعاد شناختی، انگیزشی، و رفتاری منجر می شود.
مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر پایبندی به درمان در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
59-78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ، مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر پایبندی به درمان در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون درشهر اصفهان بود . روش : این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراکز ترک اعتیاد با متادون شهر اصفهان درسال 1397 بود. از میان این جامعه، 10 نفر به شکل هدفمند و به روش همگون انتخاب شدند . ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که حاوی سوالات مرتبط با عوامل موثر بر پایبندی به درمان در افراد وابسته به مواد تحت درمان بود . داده های گردآوری شده به کمک روش تحلیل مضمون کلارک و براوون (2000) تحلیل شدند . یافته ها : نتایج نشان داد که عوامل موثر بر پایبندی به درمان شامل شش مقوله اصلی بودند: 1) پایبندی به کمک عوامل خانوادگی ، 2) پایبندی به کمک عوامل رفتاری ، 3)پایبندی به کمک عوامل معنوی ، 4) پایبندی به کمک عوامل اجتماعی ، 5) پایبندی به کمک اصلاح زندگی شخصی ، و 6) پایبندی به کمک عوامل درمانی . نتیجه گیری : در کل، نتایج نشان می دهد پایبندی به درمان با متادون در کنار شش عامل مهم مذکور رخ می دهد و درمانگران اعتیاد برای درمان با متادون باید به تقویت شش حیطه توجه کنند.
نقش نشخوار فکری مادر، ادراک مادر از شدت بیماری، حل مساله و عوامل مرتبط با جراحی در پیش بینی پیامدهای روان شناختی در کودکان مبتلا به بیماری های قلبی مادرزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : بیماری قلبی مادرزادی شایع ترین بیماری دوران جنینی و دومین علت مرگ در نوزادان و کودکان است. هدف مطالعه حاضر تشخیص عوامل کلیدی روان شناختی و زیستی تاثیرگذار بر پیامدهای روان شناختی ین کودکان بود. روش کار: این مطالعه از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام کودکان 12-8 سال مبتلا به بیماری قلبی مادرزادی از نوع سیانوز مراجعه کننده به بیمارستان قلب شهید رجایی بود. 338 نفر از کودکان و والدینشان به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی و از نوع در دسترس وارد مطالعه شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون برج لندن Shallice (1982) که روی کودکان اجرا شد و پرسشنامه های نشخوار فکری Nolen-Hoeksema (1999) و فهرست اختلال های رفتاری Rutter (1967) که توسط مادران پاسخ داده شد، استفاده گردید. به علاوه مادران به دو سوال ادراک مادر از شدت بیماری و شدت محدودیت فیزیکی کودک پاسخ دادند. اطلاعات مربوط به بیماری نیز از پرونده های کودکان استخراج شد. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS-25 و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام انجام شد. یافته ها: نشخوار فکری مادر، ادراک مادر و شدت محدودیت فیزیکی در مجموع 16 درصد از اضطراب/افسردگی کودک را پیش بینی کردند. نشخوار فکری مادر و حل مسئله 13 درصد از متغیر پرخاشگری/بیش فعالی را پیش بینی کردند. نشخوار فکری و حل مسئله 10 درصد از رفتار ضد اجتماعی و 7 درصد از ناسازگاری های اجتماعی کودک را پیش بینی کردند. نشخوار فکری 8 درصد از نقص توجه و در نهایت دفعات بستری 2 درصد از حل مسئله را پیش بینی کردند. از بین این متغیرها، نشخوار فکری مادر بیشترین قدرت پیش بینی و تعداد دفعات بستری در بیمارستان کمترین قدرت پیش بینی را داشتند. نتیجه گیری: عوامل روان شناختی به ویژه عوامل مرتبط با مادر، نسبت به عوامل مرتبط با جراحی نقش مهم تری در پیامدهای روان شناختی کودکان ایفا کردند.
مقایسه اثربخشی «گروه درمانی مبتنی بر شیوه های تعاملی و روان نمایشگری» بر خودآگاهی هیجانی دختران نوجوان با پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر شیوه های تعاملی و روان نمایشگری بر خودآگاهی هیجانی دختران نوجوان با پریشانی روان شناختی بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 33 دختر 16-14 ساله دانش آموز با پریشانی روان شناختی در سال تحصیلی 96-1395 بود. ایشان با نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. مداخله در چارچوب 10 جلسه دوساعته به روش درمان گروهی مبتنی بر شیوه های تعاملی و روان نمایشگری صورت گرفت و شرکت کنندگان در مراحل خط پایه و پس از درمان توسط دو پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر و خودآگاهی هیجانی ریف مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که گروه درمانی به شیوه های تعاملی و روان نمایشگری اثر معنی داری در افزایش خودآگاهی هیجانی (Eta=0.50)، مؤلفه های آن شامل تمایز گذاری هیجانات (Eta=0.25)، به اشتراک گذاری کلامی هیجان(Eta=0.42) داشته است و در مقایسه تنها درمان روان نمایشگری به شکل معنی داری توانسته مؤلفه آگاهی بدنی هیجان(Eta=0.35) را نیز بهبود ببخشد. یافته ها به طورکلی بیانگر آن است که گروه درمانی به شیوه های تعاملی و روان نمایشگری علاوه بر کمک به سلامت روان شناختی نوجوانان، بر بهبود خودآگاهی هیجانی آن ها نیز مؤثر است.
آزمون و مقایسه مدل علّی اعتماد تیمی بر اساس ویژگی های تیم، شغل و سازمان در کارکنان با اعتمادپذیری بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون و مقایسه مدل علّی اعتماد تیمی براساس ویژگی های تیم (بسندگی مهارت های شغلی)، شغل (ابهام نقش) و سازمان (رهبری مشارکتی) در کارکنان با اعتماد پذیری بالا و پایین بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) است. نمونه این پژوهش شامل 319 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری، تولید و انتقال آب جنوب شرق خوزستان بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. مقیاس های بسندگی مهارت های شغلی (جارونپا و همکاران، 1998)، ابهام نقش (ریزو و همکاران، 1970)، رهبری مسیر- هدف (ایندویک، 1988)، اعتمادپذیری (آشلیگ و همکاران، 2012) و اعتماد تیمی (کاستا و اندرسون، 2011) جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی مدل پیشنهادی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار های AMOS و SPSS نسخه 24 انجام گرفت. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب مدل پیشنهادی با داده ها بود. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم بسندگی مهارت های شغلی به اعتماد تیمی (0001/0p< ،56/0β=)، ابهام نقش به اعتماد تیمی (0001/0p< ،19/0- β=) و رهبری مشارکتی به اعتماد تیمی (0001/0p< ،18/0β=) معنی دار می باشند. علاوه بر این، نتایج تحلیل چندگروهی نشان داد که بین نمودار مسیر و ضرایب رگرسیونی مدل کارکنان با اعتماد پذیری بالا و کارکنان با اعتمادپذیری پایین تفاوت معنی داری وجود ندارد. در مجموع با توجه به نتایج پژوهش، دارا بودن مهارت های مورد نیاز شغل، وجود جوّ رهبری مشارکتی و کاهش ابهام نقش در وظایف و مسئولیت های تیمی می تواند سطح اعتماد در درون تیم ها را افزایش دهد.
ارتباط شکنندگی باورهای شادی و شادمانی تجربه شده: نقش تعدیل گر خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط شکنندگی باورهای شادی و شادمانی تجربه شده با نقش تعدیل کنندگی خوش بینی انجام گرفت. در این پژوهش پیمایشی، 225 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید باهنر شهر کرمان شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و از پرسشنامه های خوش بینی-بدبینی (LOT)، شکنندگی شادی (FHS) و شادی درونی (SHS) استفاده شد. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه سلسه مراتبی و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که شکنندگی باورهای شادی رابطه منفی معنی داری با شادمانی تجربه شده دارد. علاوه بر این، خوش-بینی توانست رابطه میان این متغیرها را تعدیل کند. به عبارت دیگر، خوش بینی رابطه ی شکنندگی باورهای شادی را بر شادمانی تجربه شده کاهش داد. بر این اساس، می توان با طراحی و اجرای مجموعه برنامه های آموزشی جهت ارتقای خوش بینی در دانشجویان به کاهش ارتباط شکنندگی باورهای شادی و شادمانی تجربه شده در آنان دست یافت