فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۶۰۱ تا ۱۱٬۶۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
بروز تعارض در رابطه زناشویی اجتناب ناپذیر است؛ با این حال، وجود احساسات مثبت به زندگی زناشویی کمک می کند؛ بنابراین، هدف این پژوهش، مقایسه میزان تأثیر درمان مثبت نگر و معنادرمانی بر احساسات مثبت نسبت به همسر و تعارضات زناشویی در زنان متأهل بود. پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 60 نفر (در سه گروه 20 نفره) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه احساس های مثبت و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی بود. جلسات درمان مثبت نگر شامل هشت جلسه مبتنی بر پروتکل چان و کافمن و سیلبرمن بود و جلسات معنادرمانی شامل هشت جلسه مبتنی بر پروتکل اسچلنبرگ و همکاران بودند. گروه گواه در مدت اجرای پژوهش هیج مداخله ای دریافت نکردند. علاوه بر آماره های توصیفی، از تحلیل کواریانس و مقایسه زوجی بنفرونی برای تحلیل داده ها استفاده شد. درباره تعارضات زناشویی نتایج نشان دادند درمان مثبت نگر فقط بر مؤلفه افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و معنادرمانی بر مؤلفه های افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود و جداکردن امور مالی از یکدیگر تأثیر معناداری دارد و گروه معنا درمانی در مقایسه با گروه درمان مثبت نگر به صورت معناداری بر مؤلفه کاهش همکاری اثربخشی بالاتر دارد. اگرچه هر دو مداخله بر احساسات مثبت نسبت به همسر تأثیر معنی داری داشتند، اثربخشی معنادرمانی در مقایسه با درمان مثبت نگر در بهبود احساسات مثبت نسبت به همسر در زنان متأهل بیشتر بود.
شیوع شناسی اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
47 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: اضطراب اجتماعی اختلالی با شیوع بالا است که عملکرد اجتماعی افراد را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش، بررسی شیوع شناسی اضطراب اجتماعی دانش آموزان و تفاوت های سنی و جنسیتی و وضعیت اجتماعی اضطراب اجتماعی آنان بود. روش: طرح این پژوهش طرح توصیفی-زمینه یابی بود. جامعه ی آماری مورد نظر تمامی دانش آموزان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397- 1396 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 1200 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه استاندار شده اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA) که دارای روایی و اعتبار می باشد، پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین جنسیت و اضطراب اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد و همچنین بین وضعیت اجتماعی و اضطراب اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد اما بین سن و اضطراب اجتماعی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد 5/39 درصد از دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی متوسط و 5/53 درصد دارای اضطراب اجتماعی شدید می باشند و نرخ شیوع اضطراب اجتماعی در بین دانش آموزان 4/2 می باشد. بحث و نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش نتیجه می گیریم باید امکانات مرتبط به پیشگیری، غربال و مداخله را در مدارس در هر دو جنس و در سنین پایین تر و بدون در نظر گرفتن وضعیت اجتماعی به کار گیریم.
پیش بینی بخشودگی زناشویی بر اساس تنظیم هیجان، دلبستگی به خدا و راهبرد مقابله دین محور در زنان دارای تجربه خشونت خانوادگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
115-128
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ساختار بعضی از خانواده ها شرایط را برای اعمال خشونت علیه زنان فراهم می آورد. خشونت، سلامت و امنیت خانواده را تهدید می کند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بخشودگی زناشویی بر اساس تنظیم هیجان، دلبستگی به خدا و راهبردهای مقابله دین محور در زنان دارای تجربه خشونت خانوادگی انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در سال 1396 بود که از بین آنان 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس های بخشش زناشویی، تنظیم شناختی-هیجانی، دلبستگی به خدا و مقابله مذهبی بود و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که متغیّرهای تنظیم هیجانی (61/0=r و 05/0>P)، دلبستگی به خدا (48/0=r و 05/0>P) و راهبرد مقابله دین محور (52/0=r و 05/0>P) با بخشودگی زناشویی در زنان دارای تجربه خشونت خانگی رابطه مثبت و معناداری داشت و به صورت معناداری توانست 8/41 درصد از تغییرات مربوط به بخشودگی زناشویی را در زنان دارای تجربه خشونت خانگی پیش بینی کند (05/0>P). نتیجه گیری : با توجه به نتایج مطالعه می توان گفت راهبرد مقابله دین محور، دلبستگی ایمن نسبت به خدا و تنظیم هیجان در میزان بخشش زناشویی مؤثر است. بنابراین در برنامه ریزی های مسئولان آشناسازی زنانِ دارای تجربه خشونت خانگی با سازه های اسلامی-معنوی و مدیریت هیجان ضروری به نظر می رسد.
رابطه بین هوش معنوی و هوش هیجانی با تاب آوری، رضایت از زندگی و سلامت روان در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۵۰)
105-116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش معنوی و هوش هیجانی با تاب آوری، رضایت از زندگی و سلامت روان در زوجین صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین شهر اهواز بود، که حداقل یک سال از زندگی مشترکشان می گذشت. حجم نمونه 125 زوج، متشکل از 250 نفر زن و مرد به تعداد مساوی که به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش مقیاس هوش معنوی ( SII )، مقیاس هوش هیجانی شات ( SSREI )، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون ( CD-RISC )، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) و مقیاس سنجش سلامت عمومی ( GHQ ) می باشند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که در پیش بینی تاب آوری، رضایت از زندگی و سلامت روان در زوجین ، متغیرهای هوش معنوی و هوش هیجانی نقش مهمی ایفا می کنند. نتایج حاصل از تحلیل کاننی نیز نشان داد که ترکیب خطی تاب آوری، رضایت از زندگی و سلامت روان به وسیله ترکیب خطی هوش معنوی و هوش هیجانی قابل پیش بینی است.
مروری بر رابطه بیماری ریوی با فاکتور روانی استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۵۰)
163-172
حوزههای تخصصی:
بیماری ریوی، یک بیماری التهابی مزمن مجرای هوایی، با تحریک پذیری بیش از حد و انسداد مجرای هوایی است.در بعضی افراد عوامل خطر وجود دارد که آن ها را نسبت به پیشرفت بیماری حساس تر می کند. فاکتورهایی مثل استرس، افسردگی و اضطراب هنوز به عنوان ریسک فاکتور قطعی درنظر گرفته نمی شوند. توجیه زیستی این ارتباط به این صورت بیان می شود که شرایط روانی و مواجهه با عوامل استرس آور می تواند پاسخ ایمنی را تغییر دهد و فرد را در برابر پیشرفت بیماری حساس تر کند. هدف از این مطالعه، مروری بر رابطه بیماری ریوی و عامل روانشناختی استرس و اضطراب بود.روش تحقیق به صورت مروری بود. کلمات کلیدی استرس، اضطراب، بیماری ریوی و آسم در پایگاه های الکترونیکی مجلات معتبر علمی – پژوهشی داخلی و بین المللی از سال های 2000 تا 2019 جستجو شد. بیشتر مطالعات منتشر شده از یک ارتباط مثبت بین بیماری ریوی و تاثیر روانی استرس و اضطراب متعدد حمایت کردند. روش های مختلف زندگی، شرایط استرس آور، به عنوان عوامل مستعدکننده در بیماری های بیماری ریوی محسوب می شود.
تبیین قدردانی بر اساس ویژگی های شخصیتی با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح اضطراب کودکان در ارتباط با میزان آگاهی و نگرش آنها از بیماری کرونا بر اساس مدل باور سلامتی و میزان استرس، اضطراب و افسردگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیرات مخرب شیوع بیماری های عفونی مانند کرونا و بحران اجتماعی ناشی از آن بر سلامت جسم و روان؛پژوهش حاضر بر طبق الگوی باور سلامت و با هدف بررسی رابطه بین سطح اضطراب کودکان با میزان آگاهی و نگرش آنها از بیماری کرونا و میزان استرس، اضطراب و افسردگی مادران شان در دوران قرنطینه، انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بر روی 260 نفر از دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی مناطق 2، 4 و 21 شهر تهران و مادران آنها در سال 1399انجام شد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه میزان آگاهی و نگرش کودکان ازویروس کرونا، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والد وپرسشنامه اضطراب، استرس و افسردگی استفاده شد . تحلیل داده ها با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معناداری بین سطح اضطراب کودکان با اضطراب (45 /0 = r )، استرس(35 /0= r )، وافسردگی مادران( 44 /0= r )، میزان آگاهی کودکان از کرونا (19 /0= r )، و سن ( 14 /0 -= r )، وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد اضطراب، افسردگی و استرس مادران و میزان آگاهی کودکان از ویروس کرونا به ترتیب پیش بینی کننده های های معنادار اضطراب کودکان نسبت به بحران ناشی از کرونا (در مجموع 34%) بودند. طبق نتایج مطالعه حاضر از اقدامات ضروری برای حفظ وارتقاء سلامت روان کودکان درشرایط بحرانی، آموزش والدین در خصوص تنظیم هیجا نهای منفی است. همچنین لازم است اطلاعات مربوط به ویروس نوپدید و بیماری ناشی از آن با توجه تحول شناختی کودکان بر مبنای الگوی باورسلامت ومتناسب با سن به آنها ارائه شود.
طراحی برنامه مربی گری کارآفرینانه در شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:مربی گری کارآفرینانه به عنوان یک پشتیبانی کننده افراد به منظور تقویت و توسعه مهارتهای آنان از طریق یادگیری کارآفرینانه جهت شناسایی و تشخیص فرصتها است، بر همین اساس مدلهای متعددی جهت تسهیل در فرایند مربی گری ارائه شده است، اما دانشی که بتواند الگو و مدل جامعی از این پدیدهمربی گری کارآفرینانه را ارائه دهد، محدود میباشد. هدف تحقیق طراحی یک مدل نظامند و مفهومی از مربی گری کارآفرینانه ارائه شده است که مقوله های کلیدی این سازه را نشان میدهد. روش:روش تحقیق توسعه ای - کاربردی و گردآوری داده ها کیفی است. در این تحقیق از روش نمونه گیری هدفمند و به طور مشخص از تکنیک گلوله برفی، تعداد 16 مصاحبه نیمه ساخت یافته با مدیران ارشد و کارشناسانی که درگیر مربی گری در کسب و کارهای کوچک و متوسط بودند، صورت پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته ها:تجزیه و تحلیل پژوهش نشان دهندهی استخراج بالغ بر 212 خرده مقوله از مصاحبه ها و نیز احصاء 48 مقوله فرعی و 8 زیر مقوله اصلی و 7 مقوله اصلی است که عبارتند از: اهداف پایه و پیشرفته، ویژگی های متربی(ویژگی های کارآفرینی، عمومی شخصیتی)، ویژگی های مربیان (دانش و مهارت های مربی گری، خصوصیات شخصیتی، توانایی ها، مساله گشا) شرایط سازمانی(ساختاری، مدیریتی، فرهنگی)، اقدامات مربی گری کارآفرینانه (مفاهیم مشترک دوطرف، وظایف مربی، وظایف متربی)، نتایج و دستاوردها (مزایای فردی؛ توسعه فردی، دانش و مهارت، خودباوری و خودآگاهی و مزایای سازمانی؛ ایجاد شرکتهای جدید، بهبود و توسعه محصولات و خدمات) میباشند. نتایج:مقولههای که قالب مدل مربی گری کارآفرینانه را تشکیل میدهند عبارتند از: اهداف پایه(تغییر نگرش، کاهش تعارضات) و اهداف پیشرفته(تفکر خلاقانه، جانشین پروری، بهبود و اصلاح واحدها، افزایش بهره وری)، ویژگی های متربی(انگیزه قوی،اشتیاق، صداقت، یادگیری، ریسک پذیری، تحمل ابهام)، ویژگی های مربیان(مهارت ارتباطی، همدلی، سوالات چالشی، شنونده خوب، انعطاف پذیری در راه حل ها، در دسترس بودن، محرم، مشارکت در ایده ها)، شرایط و الزامات سازمانی(شناسایی فرصت ها، کاهش فرایندها، حمایت از ایده ها، دسترسی به منابع، بکارگیری افراد خلاق، شایسته سالاری)، اقدامات مربی گری(حس مسئولیت، تعامل دوطرف، همراستا بودن اهداف، تقویت اعتماد به نفس، شفاف سازی)، نتایج و دستاوردها( شناخت نقاط قوت و ضعف، ایجاد واحدهای جدید، توانایی حل مسائل، پرهیز از ناامیدی، افزایش کیفیت و کمیت خدمات) می باشند.
اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر کمک طلبی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر کمک طلبی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان متوسطه دوره اول شهر اصفهان در سال 1399-1398 بوده است که از میان آن ها نمونه آماری به صورت هدفمند و براساس احراز ملاک های کم پیشرفتی گزینش شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های مورداستفاده در پژوهش شامل پرسشنامه کمک طلبی ریان و پنتریچ (1997) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سواری (1390) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین کمک طلبی و تعلل ورزی تحصیلی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنا داری وجود دارد (0/001P<). نتایج نشان داد که بازآموزی اسنادی یک برنامه آموزشی مؤثر برای افزایش کمک طلبی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت است.
بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه مادران با میزان لجبازی – نافرمانی مقابله ای و پرخاشگری فرزندان
حوزههای تخصصی:
خانواده اولین پایه گذار شخصیت، ارزش ها و معیارهای فکری فرد است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک و خط مشی زندگی فرد در آینده دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه مادران با میزان لجبازی – نافرمانی مقابله ای و پرخاشگری کودکان بود.: جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر دبستان دوره ابتدایی عصمتیه شهر مشهد و مادرانشان در سال تحصیلی 1398-1399 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه طرحواره یانگ توسط مادران، پرسشنامه لجبازی – نافرمانی مقابله ای هومرسن (2006) و مقیاس پرخاشگری باس و پری (1992) توسط فرزندان تکمیل گردید. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه مادران با میزان پرخاشگری و لجبازی در فرزندان رابطه معنادار وجود دارد ( p<0.05 ). نتایج حاکی از اهمیت رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه مادران با روابط آن ها با کودک شان دارد. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آسیب شناسی، پیشگیری و درمان اضطراب کودکان دارد .
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، نوروفیدبک و درمان مبتنی بر تمرینات ادراکی - حرکتی اسپارک بر دشواری تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلالات عصبی تحولی دوران کودکی است که بر ابعاد گسترده ای از کارکردهای افراد مبتلا به آن از جمله تنظیم هیجانی تأثیر دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی و مقایسه درمان های ذهن آگاهی، نوروفیدبک، و درمان مبتنی بر تمرینات ادراکی – حرکتی (اسپارک) بر تنظیم هیجان کودکان با اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه تجربی همراه با گروه گواه و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در شش ماه نخست سال 1398 شهر اصفهان بودند که 60 نفر از آنان به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه درمان ذهن آگاهی، درمان نوروفیدبک، درمان ادراکی - حرکتی (اسپارک)، و گروه گواه جایدهی شدند. سه گروه درمانی هر یک به مدت 10 هفته تحت مداخلات مورد نظر قرار گرفتند؛ در صورتی که افراد گروه گواه مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان بنفورد و همکاران (34) استفاده شد. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد در مرحله پس آزمون تفاوت معنا داری بین گروه های آزمایش با گروه گواه وجود دارد (01/0 p< ). در مقایسه گروه ها مشخص شد مداخله ذهن آگاهی، اثربخشی بیشتری نسبت به درمان نوروفیدبک داشته (05/0 p< )، ولی تفاوت معنا داری بین مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی و مداخله حسی حرکتی اسپارک مشاهده نشد (05/0 p> ). همچنین یافته های مربوط به مرحله پیگیری نشان داد گروه های مداخله ای ذهن آگاهی و اسپارک میزان اثربخشی خود را حفظ کرده اند (01/0 p< ) ولی از اثر درمانی نوروفیدبک در طی زمان کاسته شده و اثربخشی آن پایدار نمانده است (05/0 p> ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد روش ذهن آگاهی با افزایش وضوح و پذیرش هیجان ها، و مداخله فعالیت های ادراکی- حرکتی از طریق تعدیل ارتباطات عصبی در مغز، موجب تنظیم و برون ریزی هیجانی شده و زمینه را برای کاهش دشواری تنظیم هیجان مساعد می کنند.
نقش سبک های فرزند پروری والدین در پیش بینی رشد اجتماعی کودکان پیش دبستان 5 و 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
87 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی نقش سبک های فرزند پروری والدین در پیش بینی رشد اجتماعی کودکان پیش دبستان 5 و 6 ساله انجام شده است. رشد و تکامل ابتدای کودکی یک پنجره فرصت برای ارتقاء سلامت است، بنابراین کیفیت مراقبت در این دوران نقش بسزایی در سلامت و رشد و تکامل مطلوب کودک دارد همچنین سن پیش دبستانی دوره مهمی برای رشد اجتماعی است. روش: این پژوهش به روش همبستگی انجام شده است و رابطه بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پیش دبستان مهدهای کودک شهر تهران (والدین کودکان مقطع پیش دبستانی) شامل 3 شهرستان تهران، ری و شمیرانات در سال تحصیلی 1398-1397 است که ت عداد 618 مهدکودک فعال را دارا می باشد.نمونه پژوهش شامل 236 نفر از کودکان و والدینشان با روش نمونه گیری تص ادفی خوش ه ای بود. افراد مورد پژوهش پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1973) و پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند (1965) را تکمیل نمودند و داده های بدست آمده با نرم افزار spss و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون فرضیه های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان ضریب همبستگی مشاهده شده بین رشد اجتماعی و سبک های فرزندپروری والدین ارتباط دارد. از نظر آماری نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ضریب همبستگی بین سبک های فرزندپروی سهل گیرانه و مقتدرانه با رشد اجتماعی در سطح معن اداری 05/0p> مثبت و معنی دار است اما ضریب همبستگی پیرسون بین سبک فرزندپروری مستبدانه و رشد اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، سبک فرزندپروری مقتدرانه در سطح معنی داری آزمون (0.0001) بهترین متغیر برای پیش بینی رشد اجتماعی کودکان است. با استناد به یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان گفت، سبک های فرزندپروری یکی از پیش بینی کننده های مهم رشدی بویژه در حیطه اجتماعی کودکان است. لیکن تفاوتی که در این پژوهش با سایر پژوهش های انجام شده دارد، این است که نتایج ارتباط بین سبک سهل گیرانه و رشد اجتماعی را نشان می دهد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد: زمانی که والدین در روش های تربیتی خود در مورد فرزندشان ثابت قدم هستند، رفتارهای ابراز وجود و اعتماد را به آنها ارائه می دهند، به گفته های کودکان خود گوش می سپارند و گفتگو با آنها را ترویج می دهند؛ همچنین روش انضباطی آنان توأم با گرمی، منطق و انعطاف پذیری است و تا حدی به کودکان خود آزادی (سبک سهل گیرانه که در پژوهش های دیگر ارائه نگردیده است ) می دهند، کودکان رشد اجتماعی بیشتری را نشان می دهند.
اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، خودکنترلی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال کم توجهی/بیش فعالی یک اختلال عصبی/ رشدی است که توسط تعدادی از علائم، رفتارهای تکانشی و ناتوانی در تمرکز نشان داده می شود. ضروری است با به کارگیری درمان های روان شناختی مناسب نسبت به کاهش این علائم اقدام نمود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، خودکنترلی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی انجام گرفت. مواد و روش ها: ر وش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان پسر ۱۳ تا ۱۸ سال دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شیراز در سال ۱۳۹۸ بودند. در این پژوهش تعداد ۳۰ نوجوان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی نفر از طریق ارزیابی روان پزشکی و مقیاس رفتاری کودک آخنباخ با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی را طی دو ماه و نیم در (۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای) دریافت نمودند؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل آزمون برو/نرو، پرسشنامه خودکنترلی تانجنی و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی تأثیر معنادار دارد . (۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان مبتلابه اختلال کم توجهی/بیش فعالی شده است؛ بنابراین در نظر گرفتن این روش درمانی در کنار سایر روش ها، در جهت کاهش علائم افراد مبتلا به اختلال کم توجهی/بیش فعالی پیشنهاد می شود.
مقایسه تفکر انتقادی و سبک های یادگیری دانشجویان محقق و غیرمحقق دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفکر انتقادی منجر به ایجاد انگیزه جهت یادگیری، کسب مهارت های حل مساله، تصمیم گیری و خلاقیت می گردد. این مطالعه با هدف مقایسه تفکر انتقادی و سبک های یادگیری دانشجویان محقق و غیرمحقق دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1396 انجام شد. روش ها: دراین مطالعه ی تحلیلی- مقطعی، جامعه آماری تمام دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گناباد و مشغول به تحصیل در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 بودند. روش نمونه گیری برای دانشجویان غیرمحقق به روش طبقه ای و برای دانشجویان محقق به روش سرشماری بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا و پرسشنامه سبک یادگیری وارک بود. داده ها در پایان با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 با آزمون های t مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون و با لحاظ سطح معناداری کمتر از 05/0 تحلیل شد. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد مقایسه میانگین تفکر انتقادی در دو گروه دانشجویان محقق و غیرمحقق تفاوت آماری معناداری داشت (05/0 P< ). همچنین مقایسه میانگین سبک های یادگیری در دو گروه(05/0 P< ) به جز در سبک دیداری در سایر انواع سبک ها رابطه آماری معناداری مشاهده شد (05/0 P > ). [m1] نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد دانشجویان محقق در مقایسه با دانشجویان غیرمحقق از تفکر انتقادی بالاتری برخوردارند و سبک های یادگیری فعال تری داشتند شاید بتوان گرایش به فعالیت های پژوهشی را عاملی برای این مهم دانست. توجه بیشتر مسئولین آموزشی و پژوهشی به تشویق دانشجویان به فعالیت های پژوهشی و فراهم کردن زمینه برای این امر می تواند به توسعه تفکر انتقادی و استفاده موثر از سبک های یادگیری کمک کند.
نقش واسطه ای بی حوصلگی و ترس از در حاشیه ماندن در رابطه بین نشانگان افسردگی و استفاده مشکل زا از تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
109 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش واسطه ای بی حوصلگی و ترس از در حاشیه ماندن در رابطه بین نشانگان افسردگی و استفاده مشکل زا از تلفن همراه انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر نورآباد در سال تحصیلی 1398- 1399 بود. از این جامعه تعداد 276 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس چندبعدی حالت بی حوصلگی، ویرایش دوم سیاهه افسردگی بک، مقیاس استفاده مفرط از تلفن همراه و مقیاس ترس از در حاشیه ماندن گردآوری و با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد اثر مستقیم نشانگان افسردگی ، اثر مستقیم بی حوصلگی و اثر مستقیم ترس از در حاشیه ماندن بر استفاده مشکل زا از تلفن همراه مثبت معنادار بود. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای بی حوصلگی و ترس از در حاشیه ماندن در رابطه نشانگان افسردگی و استفاده مشکل زا از تلفن همراه معنادار بود. بر اساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت که افسردگی، بی حوصلگی و ترس دور بودن از اطلاعات و در حاشیه ماندن از رخدادهای اجتماعی از عوامل مهم اثرگذار بر استفاده مشکل زا از تلفن همراه در بین نوجوانان است. لذا، پیشنهاد می شود که متخصصین از طریق آموزش و مداخلات مشاوره ای با کاهش بی حوصلگی و اضطراب ناشی از در حاشیه بودن به نوجوانان کمک کنند که نشانگان معمول افسردگی و استفاده مشکل زا از تلفن همراه را مدیرت کنند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود اسنادهای ارتباطی و عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
125 - 140
حوزههای تخصصی:
طرحواه درمانی، درمانی است ابتکاری و تلفیقی که هدف اصلی آن تغییر و بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه وکمک به توسعه طرحواره های سالم است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود اسنادهای ارتباطی و عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 30 زن آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر (15 زن در گروه کنترل و 15 زن در گروه آزمایش) بودند که به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. جلسات آموزشی در 6 ماهه اول سال 1398 برگزار شد. برای گردآوری داده ها از شاخص عملکرد جنسی (روزن و همکاران) و مقیاس اسناد ارتباطی (فینچام و برادبری) استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه (90 دقیقه ای) به صورت هفتگی یک جلسه در طی دو ماه، آموزش طرحواره درمانی دریافت کردند و برای گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یکراهه و چندراهه استفاده شد. یافته ها نشان داد که طرحواره درمانی می تواند به طور معناداری موجب بهبود اسناد ارتباطی و عملکرد جنسی افراد گردد . بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی را می توان به عنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود اسنادهای ارتباطی و عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسرمدنظر قرار داد.
شناسایی و مقایسه سبک های یادگیری بر اساس جنسیت، موضوع درسی، و پایه تحصیلی با تأکید بر روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
193-204
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل مؤثر بر یادگیری بسیار گسترده و وسیع بوده و شناسایی این عوامل در رفع مشکلات و نارسایی های موجود در نظام آموزشی، بسیار مهم است. یکی از این عوامل، سبک یادگیری است و پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مقایسه سبک های یادگیری بر اساس جنسیت، موضوع درسی، و پایه تحصیلی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان پایه های چهارم، پنجم، و ششم ابتدایی استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 97-1396 بود. برای انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 1961 دانش آموز ( 928 نفر پسر و 1033 دختر ) انتخاب شد ه و به پرسشنامه سبک یادگیری وارک (1998) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل خوشه ای و خی دو وارسی و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل خوشه ای حاکی از تشخیص پنج سبک در بین دانش آموزان از جمله سبک دیداری، شنیداری، خواندن/ نوشتن، جنبشی، و چندگانه دارد که سبک چندگانه، بیشترین تعداد؛ و سبک شنیداری، کمتر میزان را به خود اختصاص داده است. نتایج همچنین نشان داد سبک یادگیری بر اساس جنسیت (01 P ؛ 87/16 X 2 = ) ، و پایه تحصیلی (05 P ؛ 320/18 X 2 = ) متفاوت است، اما بین سبک یادگیری بر اساس نوع درس (موضوع درسی)، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش سبک ارجح در دانش آموزان، سبک یادگیری چندگانه (ترکیبی) است. از سوی دیگر سبک یادگیری بر اساس جنسیت و پایه تحصیلی، متفاوت است؛ اما بر اساس نوع درس (موضوع درسی)، تفاوت معناداری در بین سبک ها مشاهده نشده است. بدین ترتیب، آگاهی از نوع سبک یادگیری دانش آموزان جهت تدریس مؤثر معلمان و کاهش مشکلات یادگیری، مهم است.
شناسایی عوامل ایجاد عدالت آموزشی در محیط های یاددهی-یادگیری و موانع گسترش آن (ارائه یک چارچوب در آموزش وپرورش)
حوزههای تخصصی:
اگرچه نتایج پژوهش ها در خصوص شناسایی عوامل ایجاد عدالت آموزشی و دسترسی برابر افراد، اثرات مثبت این امر را آشکار ساخته و نظام های آموزشی در حال حرکت به این سمت هستند؛ بااین وجود موانع متعددی برای تحقق وجود دارند. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، شناسایی راهکارها و روش های ایجاد و برقراری عدالت آموزشی و موانع گسترش آن می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی–تحلیلی است که اطلاعات آن از طریق بررسی کتب و مقالات و... جمع آوری شده است. در این نوشتار، ضمن بیان اهمیت و ضرورت شناسایی عوامل ایجاد عدالت آموزشی به مهم ترین موانع پیش روی ایجاد برابری آموزشی در کشور ایران، اشاره شده است. در پایان، کلیه عوامل و موانع مؤثر بر ایجاد عدالت آموزشی تحت الگویی جامع ومانع، سازمان دهی شده اند. یافته ها حاکی از آن است که اگر عدالت آموزشی در محیط های یاددهی-یادگیری برقرار باشد؛ انصاف و برابری در آموزش و امکانات، دسترسی به محیط های آموزشی، انگیزه و امید به تحصیل و ... بیشتر می شود.
تهدیدات فراروی تربیت اسلامی در عصر حاضر
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل در یک جامعه به خصوص در نهاد خانواده، مسئله تربیت است که دین مبین اسلام نکات متعددی را در این باره برای مخاطبانش بیان نموده است؛ از کوچکترین تا بزرگترین نکات پیرامون تربیت در منابع اسلامی یافت می شود. تربیت پرورشی است که از راه انتقال معنا صورت می گیرد تحلیل ابعاد مسئله تربیت، یکی از ضرورت هایی است که باید صورت بگیرد و از منظر آموزه های اسلام که رسالت آن تعلیم و تربیت است، بررسی شود. پژوهش حاضر تهدیدات فراروی تربیت اسلامی را با روشی توصیفی- تحلیلی از نوع کتابخانه ای مورد واکاوی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در عصر حاضر مسائلی سبب کم رنگ شدن تربیت اسلامی شده است که اساس تربیت به سمت تربیت لیبرالی رفته است. برای حل این تهدیدات نیاز است خانواده ها و والیات تربیت آموزه های اسلامی را در وهله اول مرور کنند و در وهله بعدی با برنامه ریزی به فرزندان انتقال دهد.
اثر بخشی بازی درمانی با رویکرد شناخت اجتماعی بر مشکلات رفتاری کودکان با اختلال های رفتاری برون نمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
219 - 234
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف طراحی اثربخشی بازی شناختی اجتماعی بر کودکان با اختلال رفتاری برون نمود انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان ۱۰ تا ۱۳ سال مراکز اموزشی تهران در سال ۹۷-۹۶ بود. از بین کل جامعه هدف تعداد دو مرکز و از هر مرکز ۱۰ نفر در مجموع،۲۰ نفر که دارای پرونده اختلال برون نمود بودند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی دو گروه آزمایش(۱۰ نفر) و گروه کنترل(۱۰ نفر) جانمایی شدند. قبل از اجرای برنامه اصلی، برنامه به صورت آزمایشی بر روی سه نفر از جامعه هدف اجرا شد و بعد از رفع ضعف های موجود به مدت سه ماه در برنامه بازی درمانی شرکت نمودند و گروه کنترل در این مدت هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پرسشنامه آخنباخ (فرم گزارش معلم) برای گرداوری اطلاعات اجرا شد. اعتبار پرسشنامه مذکور با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۸۳ درصد گزارش شده است. همچنین همبستگی درونی مقیاس ها به منزله شاخص روایی ۹۷/. بوده است. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بازی درمانی با رویکرد شناخت اجتماعی موجب کاهش مشکلات رفتاری کودکان با اختلال برون نمود (P≤0/05) شد. با توجه به تفاوت معنی دار بین گروههای آزمایش و کنترل می توان از بازی درمانی مبتنی بر شناخت اجتماعی به عنوان روش درمانی موثر برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان با اختلال برون نمود استفاده کرد.