فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۶۴۱ تا ۱۱٬۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
265 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین نقش صفات مرضی شخصیت، روان بنه های ناسازگار اولیه و هیجانی در پیشبینی اختلالات شخصیت خوشه C میباشد. این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی میباشد. نمونه آماری 359 نفر (230 نفر زن و 129 نفر مرد) میباشد که به صورت در دسترس از بین افراد دامنه سنی 18 تا 50 سال شهرستان مشهد انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال های شخصیت، سیاهه شخصیت براساسDSM-5، پرسشنامه روان بنه های ناسازگار اولیه و مقیاس روان بنه های هیجانی لیهی بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که متغیرهای کنترل، خودگردانی مختل، مهارگسیختگی، بازخورد فکری، عاطفه منفی، اتفاق نظر، منطقی بودن به شکل معناداری دارای توان پیش بینی اختلال شخصیت وابسته هستند و متغیرهای کنترل، طرد و بریدگی، احساس گناه و شرم، ابراز، عاطفه منفی، ارزش های برتر و دوام به شکل معناداری دارای توان پیش بینی اختلال شخصیت اجتنابی هستند و متغیرهای عاطفه منفی، دیدگاه ساده انگارانه به هیجان، روان پریشی گرایی، ارزش های برتر، مهارگسیختگی و احساس گناه و شرم به شکل معناداری دارای توان پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی جبری هستند. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که صفات مرضی شخصیت، روان بنه های ناسازگار اولیه و هیجانی در پیشبینی اختلالات شخصیت خوشه C نقش معناداری را دارد.
نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری والدین با مشکلات دوره بلوغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
395 - 416
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای سبک های فرزند پروری، جو عاطفی، دانش نوجوان و نحوه گذراندن اوقات فراغت در رابطه بین شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش با مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی در نوجوانان دختر و پسر در دوره بلوغ بود. جامعه آماری شامل تمام دختران و پسران نوجوان در شهر یزد بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشه چند مرحلهای،200 نفر دختر و پسر سنین 16-12 سال و مادران آن ها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های «سبک ها و ابعاد فرزند پروری»، «جو عاطفی خانواده برن»، «بررسی اوقات فراغت نوجوان»، «بررسی آگاهی از تغییرات دوره بلوغ»، «بررسی وضعیت اقتصادی و تحصیلی»، «مقیاس ارزیابی رفتار کودکان»، فرم والدین (ویرایش سوم)، «نظام بهبود مهارت های اجتماعی» و «پرسشنامه بررسی دانش جنسی» بود. برای آزمون مدل پژوهش، از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای پژوهش دارای همبستگی معنی دار با یکدیگر هستند(0/01≥p) و مدل پژوهش در سطح معناداری 01/0 در بین نوجوانان از برازش مطلوب و مناسب برخوردار است. اثر مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش بر مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی نوجوانان هم معنادار بود (96/t ≥ 1، 05/0≥p).
اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
43 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال خواندن یکی از انواع رایج اختلال یادگیری است که به نقص در اکتساب مهارت های خواندن اشاره دارد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی تمرین های عملی عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. به این منظور از بین دانش آموزان نارساخوان در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-99 با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش( 15 نفر) و کنترل( 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم، آزمون عصب شناختی کولیج و آزمون توجه و تمرکز d2 استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کواریانس با استفاده از spss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تمرین های عصب روانشناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان موثر است(p<0/01). تمرین های عملی عصب روانشناختی می تواند رویکرد درمانی موثری در جهت بهبود کارکردهای اجرایی و دامنه توجه دانش آموزان نارساخوان باشد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده اند که ذهن آگاهی بر بسیاری از متغیرهای روانی اثرگذارند؛ بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی و کاربردی بود. طرح تحقیق به صورت پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه های تجربی و گواه بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی مراجعه کننده به کلینیک روان شناختی سلامت شهر تهران تشکیل دادند. با توجه به اینکه نوع تحقیق نیمه تجربی بوده و مداخله صورت گرفت 29 نفر (گروه های گواه و تجربی) به عنوان حجم نمونه بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق را پرسشنامه رضایت جنسی ( LSSQ ) و پرسشنامه عملکرد جنسی زنان ( FSFI ) تشکیل دادند. در مطالعه حاضر، برای بررسی توزیع طبیعی داده ها از آزمون شاپیروویلک استفاده شد. برای بررسی داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه ANOVA ، آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با توجه به اختلاف میانگین های رضایت جنسی و عملکرد جنسی، نمرات از پیش آزمون تا پس آزمون افزایش یافته است. همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه تجربی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0> p ). اختلاف بین پیش آزمون و پس آزمون رضایت جنسی و عملکرد جنسی در گروه کنترل معنادار نیست (522/0= p ). همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری رضایت جنسی و عملکرد جنسی گروه کنترل کاهش صورت گرفته است (906/0= p ). نتیجه گیری : به نظر می رسد که ذهن آگاهی می تواند بر بسیاری از متغیرهای روانی ازجمله اختلالات جنسی و رضایت جنسی زنان دارای همسران با روابط فرازناشویی اثرگذار باشد. جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پیشنهاد می گردد که تحقیقات بیشتری صورت بگیرد.
پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک های حل مسئله اجتماعی و ویژگی های شخصیتی در زنان ورزشکار
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
113 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک های حل مسئله اجتماعی و ویژگی های شخصیتی در زنان ورزشکار بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل کلیه بانوان ورزشکار در ایستگاه های تندرستی منطقه 22 شهر تهران تشکیل می دادند که از بین آن ها 320 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه حل مسئله اجتماعی و پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی- فرم کوتاه استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام به وسیله نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 انجام شد. نتایج نشان داد، که ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی، برون گرایی و توافق پذیری قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی زنان ورزشکار می باشند. همچنین سبک های حل مسئله اجتماعی جهت گیری منفی به مسئله و سبک اجتنابی قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی زنان ورزشکار است. درنتیجه باید گفت که سبک های حل مسئله اجتماعی و ویژگی های شخصیتی می توانند اضطراب اجتماعی را در زنان ورزشکار پیش بینی کنند.
مقایسه انعطاف پذیری شناختی، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله با درد بین افراد مبتلا به کووید 19 پاسخ دهنده و عدم پاسخ دهنده به درمان خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه انعطاف پذیری شناختی، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله با درد بین افراد مبتلا به کووید19 پاسخ دهنده و عدم پاسخ دهنده به درمان خانگی بود. روش: روش پژوهش علی _ مقایسه ای بود. جامعه آماری، افراد مبتلا به کووید 19 پاسخ دهنده و عدم پاسخ دهنده به درمان خانگی در شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، 87 نفر پاسخ دهنده به درمان خانگی و 92 نفر عدم پاسخ دهنده به درمان خانگی انتخاب شدند و پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و راهبردهای مقابله با درد روزنشتایل و کیف (1983) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: بین انعطاف پذیری شناختی، ابعاد سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله با درد گروه های پاسخ دهنده و عدم پاسخ دهنده به درمان تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 P< ). راهبرد مقابله ای فاجعه آفرینی در گروه پاسخ دهنده به درمان کمتر از گروه عدم پاسخ دهنده به درمان بود ولی در انعطاف پذیری شناختی ، خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و راهبردهای مقابله ای توجه برگردانی، تفسیر مجدد درد، گفتگو با خود، نادیده انگاشتن درد، دعا- امیدواری، افزایش فعالیت رفتاری) گروه پاسخ دهنده به درمان بالاتر از گروه عدم پاسخ دهنده به درمان بود. نتیجه گیری: انعطاف پذیری شناختی، سرمایه روان شناختی و راهبردهای مقابله با درد در پاسخ دهی به درمان خانگی کووید 19 تأثیر دارند. نتایج شواهدی را نشان داد که بکارگیری مداخلات پیشگیرانه و درمانی مبتنی بر روان شناسی مثبت مانند تقویت انعطاف پذیری شناختی، سرمایه روان شناختی و راهبردهای کارآمد مقابله با درد می توانند در روند درمان خانگی و افزایش پاسخ به درمان کووید 19 موثر باشند.
تاثیر برنامه آموزش حافظه رقابتی برسوگیری تفسیر دربیماران سرطانی دچاراختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بر طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، بیماری های پزشکی مانند سرطان زمانیکه ناگهانی و فاجعه بار باشند به عنوان رویدادی آسیب زا در نظر گرفته می شوند و می تواند عاملی برای شروع اختلال استرس پس از سانحه باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه آموزش حافظه رقابتی بربهبود عملکرد سوگیری تفسیر در بیماران مبتلا به سرطان که دچار اختلال استرس پس از سانحه شده اند، می باشد. روش: با روش پژوهش نیمه آزمایشی یک نمونه 60 نفری از بیماران با تشخیص تازه سرطان با علایم استرس پس از سانحه انتخاب شد و به یک گروه مداخله آموزش حافظه اختصاصی(30 نفر) و گروه دوم شامل مداخله آموزش حافظه رقابتی(30 نفر)، تقسیم شدند. ارزیابی های پیش آزمون شامل سیاهه فهرست اختلال استرس پس از سانحه (PCL-5) بود و مجموعه ای از فیلم های کوتاه نیز به منظور بررسی سوگیری تفسیر بکار گرفته شد. گروه یک شش جلسه ۴۵ دقیقه ای و گروه 2 هفت جلسه ۴۵ دقیقه مداخله انفرادی دریافت کردند. کلیه ارزیابیها در مراحل پس از درمان و نیز پی گیری سه ماهه اجرا شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط بررسی شد. یافته ها: تحلیل نتایج حاکی از اثربخشی معنادار مداخله آموزش حافظه رقابتی در کاهش میزان سوگیری تفسیر در بیماران سرطانی با علایم استرس پس از سانحه در قیاس با گروه آموزش حافظه رقابتی بود. نتیجه گیری: ما نتیجه گرفتیم که مداخله آموزش حافظه رقابتی می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در کاهش سوگیری تفسیر در افراد سرطانی دچار اختلال استرس پس از سانحه به کار رود.
مقایسه تیپ شخصیت D و حافظه اینده نگر و گذشته نگر در بیماران MS و قلبی_عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
171 - 187
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت بیماری های قلبی عروقی و MS و توجه روزافزون به کنترل این بیماری به نظر می رسد عوامل روان شناختی نقش مهمی در پدیدآیی و پیشگیری و درمان این دو بیماری دارد ؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه تیپ شخصیت D و حافظه اینده نگر و گذشته نگر در بین بیماران MS،قلبی عروقی و افراد عادی بود . روش: روش تحقیق از نوع مطالعات علّی- مقایسه ای و روش نمونه گیری در دسترس بود در این راستا 90 نفر آزمودنی(30 بیمار مبتلا به MS، 30 بیمار قلبی_عروقی و 30 نفر همراهان بیمار) انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه تیپ شخصیتی و حافظه اینده نگر و گذشته نگرموردسنجش و مقایسه قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و بررسی تفاوت دوبه دو متغیرها با استفاده از آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بیماران مبتلا به MS و قلبی عروقی نمره بالاتری در تیپ شخصیت D و نمره بالاتری در حافظه اینده نگر و گذشته نگر نسبت به افراد عادی دارند، امّا بین بیماران MS و قلبی عروقی تفاوت معنادار نمی باشد . نتیجه گیری: بیماران قلبی و مبتلایان به MS نمره بالاتری در تیپ شخصیتی D، حافظه اینده / گذشته نگر، عاطفی منفی و بازداری هیجانی نسبت به افراد عادی دارند.
اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر سواد عاطفی بر کاهش طلاق عاطفی و احساس تنهایی در زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر سواد عاطفی بر کاهش طلاق عاطفی و احساس تنهایی در زنان خیانت دیده انجام شد. این مطالعه با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان خیانت دیده شهر ماهشهر بود که با استفاده از روش در دسترس تعداد 24 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (1995) و احساس تنهایی راسل، پیلوا و کورتونا (1980) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مبتنی بر سواد عاطفی بر کاهش طلاق عاطفی و احساس تنهایی در زنان خیانت دیده تأثیر معناداری داشته است (001/0> P ). با توجه به این که زنان خیانت دیده دارای سطوح بالایی از طلاق عاطفی و احساس تنهایی هستند، بهره گیری از رویکردهای مختلف روان درمانی از جمله آموزش سواد عاطفی می تواند در بهبود طلاق عاطفی و احساس تنهایی این افراد مؤثر باشد.
بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی پاول بر بهبود کارکرد های اجرایی، حافظه و توجه جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی به شیوه پاول بر بهبود کارکردهای اجرایی، حافظه و توجه جانبازان مبتلاء به اختلال PTSD است. روش: این مطالعه بر روی 24 جانباز مبتلا به اختلال PTSD در قالب دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جهت اجرای این پژوهش از آزمون های PSSI، آزمون کارت های ویسکانسین، آزمون استروپ و آزمون حافظه فعال استفاده گردید. تحلیل آماری این پژوهش به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد روش توانبخشی شناختی پاول بر بهبود خطای درجاماندگی، تعداد طبقات تکمیل شده، توالی، فراخنای فضایی رو به جلو و معکوس، خطای تداخل زمان و خطای تداخل اشتباهات موثر است. بحث و نتیجه گیری: درمان توانبخشی شناختی پاول بر بهبود کارکردهای اجرایی، حافظه و توجه جانبازان مبتلاء به اختلال PTSD مؤثر است.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم شناختی هیجان بر تنیدگی والدینی مادران کودکان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۲۰۵-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پرﺧﺎﺷﮕﺮی یکی از مشکلات اﺳﺎﺳی در ﻣﺪارس اﺳت و اعضای خانواده به خصوص مادران، نقش مهمی را در تحول رفتارهای پرخاشگرانه کودکان ایفا می کنند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با آموزش تنظیم شناختی هیجان بر تنیدگی والدینی مادران کودکان پرخاشگر بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهرستان نمین در سال تحصیلی 9۸-9۷ (تعداد: 540) به همراه مادران شان بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 60 نفر از مادران این دانش آموزان با احراز ملاک های ورود به پژوهش به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه 20 نفره، جایدهی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس پرخاشگری شهیم (شهیم، 1385) و پرسشنامه تنیدگی والدینی (آبیدین، 1995) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار 20 SPSS انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم شناختی هیجان، هر دو تأثیر معناداری در کاهش تنیدگی والدینی مادران کودکان پرخاشگر داشتند. همچنین شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به آموزش تنظیم شناختی هیجان، اثربخشی بیشتری در کاهش تنیدگی والدینی مادران کودکان پرخاشگر داشته است (0/05p<). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی بیشتر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنیدگی والدینی می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی از طریق فنونی مانند توجه به تنفس و بدن و معطوف کردن آگاهی به اینجا و اکنون، بر نظام شناختی و پردازش اطلاعات فرد تأثیر گذاشته و باعث کاهش نشخوارهای فکری و نگرش های ناکارآمد در افراد می شود. این تغییرات در نهایت باعث کاهش تنیدگی والدینی در فرد می شود.
مهار روان شناختی والدین: پیش بینی مسئولیت پذیری شخصی و سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین مسئولیت پذیری شخصی و سرزندگی تحصیلی بر اساس مهار روان شناختی والدین بود. 313 دانش آموز دبیرستان دوره اول (پایه نهم) و دوم (پایه یازدهم) شهرستان فیروزآباد در سال تحصیلی 97-1396 با روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های مهار روان شناختی پیشرفت محور و وابسته محور (سوننس و دیگران، 2010)، مسئولیت پذیری شخصی (مرگلر و شیلد، 2016) و سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد که بعد مهار شناختی و پاسخگویی مسئولیت پذیری توسط توجه مشروط والدین به طور مثبت، توسط مهار پیشرفت محور والدین به طور منفی و بعد مهار رفتاری هیجانی مسئولیت پذیری نیز به طور منفی توسط اتکا به والدین پیش بینی می شود. افزون بر آن، این نتایج نشان داد که مهار پیشرفت محور والدین به صورت منفی پیش بینی کننده سرزندگی تحصیلی است. در مورد نقش تعدیل گری جنس، یافته ها نشان داد که در دختران اتکا به والدین پیش بین منفی هر دو مؤلفه مسئولیت پذیری شخصی است، اما در پسران توجه مشروط والدین پیش بین مثبت مهار شناختی و پاسخگویی است. سرزندگی نیز در دختران توسط مهار پیشرفت محور به صورت منفی و در پسران توسط توجه مشروط والدین به صورت مثبت و توسط اتکا به والدین به صورت منفی پیش بینی می شود. این یافته ها حاکی از آن است که توجه مشروط والدین به دلیل تأکید بر رفتار و پیامدهای آن، افزایش مسئولیت پذیری شخصی دانش آموزان را در پی دارد، اما تأکید بر عملکرد بالاتر از استاندارد در مهار پیشرفت محور، به دلیل آنکه بر توانایی فراتر از تحول شناختی دانش آموز تأکید دارد با کاهش مسئولیت پذیری شخصی همراه است. همچنین، وابستگی به والدین در رفتارها و حل مشکلات، مهار درونی رفتاری هیجانی را تضعیف می کند. افزون بر آن، والدین پیشرفت محور با ایجاد تنیدگی و اضطراب و احساس های منفی، مانند گناه و شرم که در پی عملکرد بالاتر از استاندارد به وجود می آید، موجب کاهش سرزندگی می شوند.
اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی بر انگیزش و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه یادگیری اجتماعی هیجانی بر بهبود انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان انجام شد. طرح این پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه گواه و جامعه آماری آن شامل همه دانش آموزان پسر دوره دبیرستان در شهر زنجان بود. ابتدا یک مدرسه با روش نمونه برداری دردسترس انتخاب شد، سپس آزمودنی ها با روش نمونه برداری تصادفی، انتخاب (تعداد 44 نفر) و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند (تعداد 22 نفر). بسته آموزشی مهارت های اجتماعی هیجانی به مدت دوازده جلسه و هر جلسه به مدت یک ساعت به گروه آزمایشی آموزش داده شد، اما گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان (گرین، میلر، کروسن، دوک و آکی، 2004) و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر یادگیری اجتماعی هیجانی بر انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی تأثیر مثبت معناداری دارد. همچنین یادگیری اجتماعی هیجانی از عوامل مؤثر بر انگیزش یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی است. بر همین مبنا، به کارشناسان آموزش وپرورش پیشنهاد می شود که برای داشتن دانش آموزانی با انگیزش و خودکارآمدی تحصیلی بالا، به نقش یادگیری اجتماعی هیجانی توجه ویژه داشته باشند<span lang="AR-SA"> <span dir="RTL">
اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمراقبتی و کیفیت زندگی وابسته به دیابت در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۹ شماره ۹۵
1453-1464
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کاهش درد افراد مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته است. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمراقبتی و کیفیت زندگی وابسته به دیابت در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: تعیین میزان اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمراقبتی، کیفیت زندگی وابسته به دیابت در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو بود . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، با پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه بود، جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به دیابت نوع دو که به بیمارستان امام حسین (ع) در شهر تهران در طی ماه های دی ماه ۱۳۹7 تا اردیبهشت ۱۳۹8 مراجعه کرده بودند بود. 60 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (30 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه خودمراقبتی ( گلاسگوو تابرت، 1994 )، پرسشنامه کیفیت زندگی (توماس و همکاران، 1994) و برنامه آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ( جوادی و همکاران، 2019). تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: نشان داد که در گروه آزمایش، میانگین نمره خودمراقبتی و کیفیت زندگی به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل و افزایش پیدا کرده است. (0/001 < P ). نتیجه گیری: بیماران زن مبتلا به دیابت نوع 2 که در جلسات درمانی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند خودمراقبتی و کیفیت زندگی بیشتری را کسب کردند.
نقش تئوری تبادل اجتماعی در پیش بینی ازدواج به وصال نرسیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه مسایل جنسی چند عاملی هستند و تا کنون از منظر روانشناسی اجتماعی به این موضوع کمتر پرداخته شده است، لذا این پژوهش به منظور بررسی نقش تئوری تبادل اجتماعی در پیش بینی ازدواج به وصال نرسیده صورت گرفت. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های جنسی شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 220 نفر از زنان واجد شرایط انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال مولائی نژاد و همکاران (2014) و پرسشنامه تبادل اجتماعی لیمبن و همکاران (2011) به عنوان ابزار استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد، سبک های پیگیری (001/0p= و 244/0 r=)، فردگرایی (7/0p= و 289/0-r=) و منفعت طلبی (0001/0p= و 283/0- r=) رابطه مثبت معنی دار و سبک های انصاف (0001/0p= و 379/0 r=) و سرمایه گذاری افراطی (0001/0p= و 277/0 r=) رابطه منفی معنی دار با اختلال ازدواج به وصال نرسیده دارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیری نشان داد که تنها سبک انصاف 14 درصد از واریانس اختلال ازدواج به وصال نرسیده را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه سبک های تبادل اجتماعی به خصوص سبک انصاف در اختلال ازدواج به وصال نرسیده موثر است، به کارگیری آموزش های مناسب در این زمینه می تواند در پایداری خانواده کمک کننده باشد.
اثربخشی درمان فراشناختی(MCT) بر کاهش نگرانی و فرانگرانی افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(GAD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۹
187 - 197
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان فراشناختی در کاهش نگرانی، فرانگرانی افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر صورت گرفت. دو شرکت کننده بر اساس مصاحبه تشخیصی انتخاب و پس از احراز شرایط پژوهش وارد طرح درمان شدند. این پژوهش در قالب طرح تجربی تک آزمودنی با استفاده از خط پایه چند گانه پلکانی به مرحله اجرا گذاشته شد. درمان فراشناختی به مدت هشت جلسه با پیگیری یک ماهه به کار گرفته شد. پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا و فرانگرانی ولز برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که فراشناخت درمانی تاثیر قابل توجهی در کاهش نگرانی و فرانگرانی افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر دارد و تاثیر این روش درمانی به طور نسبی در طول زمان تداوم داشت. درمان فراشناختی به جای تمرکز بر شناخت، بر کنترل فرآیند های حاکم بر آن توجه می کند و می تواند در درمان افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر موثر باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی شوخی در تغییر عواطف مثبت و منفی برانگیخته شده به هنگام تعارض در زوجین دارای سبک دل بستگی ایمن-ناایمن اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
97-108
حوزههای تخصصی:
استفاده از شوخی در روابط زوجی ازجمله روش های سازنده ای است که به تنظیم هیجان در همسران کمک می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی شوخی (استفاده از شوخی مثبت) در تغییر هیجانات مثبت و منفی برانگیخته شده به هنگام تعارض در زوجین دارای سبک دل بستگی ایمن-ناایمن اضطرابی بود. پژوهش حاضر از نوع طرح اندازه گیری مکرر دوگروهی با دو گروه آزمایش و کنترل است که در آن هر گروه چهار بار مورد ارزیابی قرار گرفتند. جامعه آماری در این پژوهش، دربرگیرنده کلیه زوجین ساکن شهر تهران در سال 1398 است. حجم نمونه شامل 20 زوج (10 زوج با الگوی دل بستگی ایمن-ناایمن اضطرابی برای گروه آزمایشی و 10 زوج با همین الگو برای گروه کنترل) بود که بر اساس ملاک های ورود و خروج به صورت هدفمند برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش گمارده شدند و از طریق پرسشنامه سبک دل بستگی بزرگ سال (AAQ) و مقیاس عواطف مثبت و منفی (PANAS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر بین گروهی 2*4 نشان داد که آموزش شوخی مثبت موجب کاهش هیجانات منفی (51/0= Ƞ ،05/0 p < ،97/38 F= ) برانگیخته شده به هنگام تعارض در زوجین ایمن-ناایمن اضطرابی و همچنین افزایش هیجانات مثبت (56/0= Ƞ ،05/0 p < ،95/47 F= ) آنان نسبت به گروه کنترل می شود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که مشاوران و درمانگران مهارت های شوخی مثبت و اجتناب از سبک های شوخی منفی را به مراجعین خود آموزش دهند تا درزمینه ی کاهش هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت به هنگام بروز تعارض و بهبود روابط زوجی شان از آن ها بهره گیرند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری، مهارت های خود مدیریتی و مهارت های تعاملی زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهزیستی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری، مهارت های خود مدیریتی و مهارت های تعاملی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان خیانت دیده شهر اصفهان در سال 1398 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش در طی 8 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه انعطاف پذیری (دنیس و وندروال، 2010)، مهارت های خود مدیریتی (هاوثون و نک، 2008) و پرسشنامه مهارت های تعاملی (هالک،2010) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تفاوت معناداری بین میانگین نمرات انعطاف پذیری، مهارت های خود مدیریتی و مهارت های تعاملی زنان خیانت دیده در دو گروه آزمایش و کنترل نشان داد.
Investigating the Efficacy of Implicit Stimulation in Visual Hemisphere-Specific According to the Bakker’s Balance Model for the Reading and Writing Skills of individuals with linguistic developmental Dyslexia: A case study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
83 - 98
حوزههای تخصصی:
Individuals with developmental dyslexia have difficulties with accurate and fluent word recognition and spelling. Hemisphere alluding stimulation (HAS) is one of the neuropsychological techniques to stimulate cerebral hemispheres through the visual vessel, by word selection with various sizes and fonts. It increases the perceptual traits of the text and balances the reading speed by stimulating the right hemisphere. The aim was to investigate the efficacy of the implicit stimulation in visual hemisphere-specific according to the Bakker’s Balance Model for the reading and spelling skills in two students with the linguistic developmental dyslexia. In a single-subject design, two female students (mean age = 9.35 years) were selected through convenience sampling from the 3rd grade in the elementary school. They were diagnosed as having the linguistic developmental dyslexia, evaluated by the Wechsler Intelligence Scale for Children (WISC-IV), who answered the Diagnostic Reading Disorder Test (DRDT) and the Writing Disorder Test (WDT). One student was considered a case subject and the other one a control subject. The case received implicit stimulation in visual hemisphere-specific for 16 sessions (twice a week), but the control subject did not. After the intervention and three months later, the subjects answered the DRDT and WDT again. The results of the visual analysis in combination with the non-overlap methods were used to calculate the effect size. The findings showed that the intervention increased the reading fluency (effect size = 90.74%), reading comprehension (effect size = 69.11%), reading speed (effect size = 200%), and spelling mistakes (effect size = 62.5%) of the case subject. The efficacy of the implicit stimulation in cerebral hemisphere was significant (p < 0.01), even three months later. We conclude that the implicit stimulation in visual hemisphere-specific is probably an effective method for improving the functioning of the reading and spelling skills in people with the linguistic developmental dyslexia.
مقایسه اثربخشی دو روش آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو روش آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل تمامی دانش آموزان دبستانی با اختلال خواندن بودند که در بهار 96 به مراکز مشاوره اداره آموزش و پرورش شهر تهران مراجعه کرده بودند. سپس این دانش آموزان در سه گروه 15 نفری (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) به طور تصادفی جایگزین شدند و برنامه مداخله ای آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری بر روی گروه های آزمایش در طی 10 جلسه اجرا شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و در دسترس انجام گرفت و جهت سنجش مشکلات خواندن نیز از مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر برای کودکان ویرایش سوم و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) استفاده شد. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی و تمرینات حافظه کاری هر دو در سطح (01/0 ˂ p )، در کاهش مشکلات خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خواندن موثر بوده اند. اما میزان اثربخشی روش تمرینات حافظه کاری در مقایسه با روش مهارتهای تنظیم هیجانی بیشتر بوده و این تفاوت از نظر آماری معنادار بوده است. هر دو شیوه آموزشی و مداخله ای در رفع مشکلات خواندن دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری خواندن اثربخش و سودمند هستند.