فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۰۱ تا ۱۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در چند دهه اخیر، دیدگاه های مختلفی در میان شناخت پژوهان نسبت به چگونگی شکل گیری شناخت در جانوران و به ویژه انسان، شکل گرفته است. شناخت و فرآیندهای شناختی، بسیاری از فرآیندهای ذهنی مانند توجه ، شکل گیری دانش و اطلاعات، حافظه، قضاوت و ارزیابی، استدلال و محاسبه، حل مسأله و تصمیم گیری، ادراک و تولید زبان را در بر می گیرند. هدف: بررسی و مقایسه رویکردهای نوخاسته در مطالعه شناخت. روش: نقد و بررسی ادبیات. یافته ها: رویکردهای نوخاسته به شناخت از قبیل مفاهیم شناخت جسم آگین و درون مند، شناخت پایه مند، شناخت امتدادی، شناخت کنش مند، و شناخت موقعیت مند با یکدیگر و با شناخت رایانشی مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهند که مرز بین انواع رویکردهای جدید به مطالعه ی شناخت بسیار باریک است، به طوری که گاهی حتی به راحتی از یکدیگر قابل تشخیص نیستند. علاوه بر این، تمامی رویکردهای نوخاسته در مطالعه ی شناخت، با رویکرد شناخت رایانشی تفاوت زیادی دارند. نتیجه گیری: رویکرد جدید به علم شناخت، شناخت را با صفت های گوناگونی توصیف می کند که اغلب آن ها بیان گر آن هستند که نگرش جدید در شناخت پژوهی، از رویکرد غیر کالبدی و رایانشی صرف فاصله گرفته است و دریچه هایی به سوی تجربه و محیط پیرامون گشوده است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سطح تاب آوری زنان خواستار طلاق در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۱۱ (پیاپی ۵۶)
121-128
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر سطح تاب آوری زنان خواستار طلاق شهر تهران بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان خواستار طلاق بود که از طرف دادگاه خانواده شهر تهران به بخش مشاوره دادگاه ارجاع داده شدند و از بین آنها 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس یا داوطلبانه انتخاب شدند. سپس در دو گروه 30 نفره آزمایشی و کنترل به صورت گمارش تصادفی قرار گرفتند. پروتکل هفت جلسه ای طرحواره درمانی بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون مقیاس میل به طلاق رزبلت و همکاران (2001) و مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون( 2003) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که طرحواره درمانی بر سطح تاب آوری زنان خواستار طلاق تأثیر معنی داری دارد (P < 0.05) . بر این اساس می توان گفت طرحواره درمانی بر متغیرهای روان شناختی مانند تاب آوری زنان خواستار طلاق موثر است و سطح آن را بالا می برد. براین اساس برای تحقیقات آتی بر روی زنان خواستار طلاق بهتر است از طرحواره درمانی برای افزایش متغیرهای مربوط به سلامت روان استفاده شود.
بررسی نقش خشم و تحول روانی- معنوی در بروز و گسترش افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
افسردگی، یکی از اختلالات شایع روانی بوده و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از سازه های روان شناختی مرتبط با افسردگی، هیجان خشم می باشد. معنادهی به رویدادهای آسیب زای زندگی و تجربه خشم، تحت تأثیر تحول روانی معنوی افرادست. این پژوهش، درصدد بررسی نقش خشم و تحول روانی معنوی، در بروز و گسترش افسردگی است. بدین منظور، 172 نفر از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به تکمیل پرسش نامه افسردگی بک، پرسش نامه خشم چندبُعدی سیگل، و پرسش نامه تحول روانی معنوی جان بزرگی پرداختند. نتایج نشان داد که بین «خشم و تحول روانی معنوی با افسردگی»، و نیز بین «خشم و افسردگی»، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همبستگی منفی معناداری نیز بین «خشم و تحول روانی معنوی»، و بین «تحول روانی معنوی و افسردگی» وجود دارد. به نظر می رسد، خشم و تحول روانی معنوی در بروز و گسترش افسردگی، نقش مؤثری داشته، باید این دو عامل، به عنوان عوامل تأثیرگذار در پیش بینی افسردگی مورد توجه ویژه قرار گیرند.
شناسایی مؤلفه ها و ارائه الگوی توسعه مدیریت منابع انسانی بر اساس ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به شناسایی مولفه ها و ارائه الگوی توسعه سازمانی و بررسی ارزیابی عملکرد یادگیری سازمانی پرداختهاند. اما پژوهشی که شناسایی مؤلفه ها و طراحی الگوی توسعه مدیریت منابع انسانی بر اساس ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: شناسایی مؤلفه ها و طراحی الگوی توسعه مدیریت منابع انسانی بر اساس ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر بود. روش: تحقیق از نوع آمیخته (کمی - کیفی) بود، جامعه آماری شامل کارشناسان، مدیران و کارکنان سازمان منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر بود، از بخش کیفی 20 نفر ازکارشناسان سازمان بر اساس نمونه گیری هدفمند و از بخش کمی با روش سرشماری تعداد 189 نفر از مدیران، و کارکنان سازمان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی اسناد مدارک سازمان و در بخش کمی پرسشنامههای محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: متغیر یادگیری سازمانی کارکنان بر متغیر توسعه مدیریت منابع انسانی سازمان منطقه ویژه اقتصادی و متغیر ارزیابی عملکرد کارکنان بر متغیر توسعه مدیریت منابع انسانی تأثیر معنادار داشت (0.05 P< ). نتیجه گیری: برای توسعه مدیریت منابع انسانی میتوان از متغیرهای ارزیابی عملکرد و یادگیری سازمانی استفاده کرد.
تأثیر آموزش خودکنترلی بر قلدری ادراک شده و عملکرد شغلی کارکنان زن سازمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش خودکنترلی بر قلدری ادراک شده و عملکرد شغلی کارکنان زن سازمان تربیت بدنی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان شاغل در سازمان تربیت بدنی استان اصفهان بود که در سه ماهه پاییز سال 1397 مشغول به کار بودند. در این پژوهش تعداد 30 زن شاغل در سازمان تربیت بدنی استان اصفهان با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش مداخله آموزش خودکنترلی را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه در طول انجام پژوهش از دریافت این مداخله بی بهره بود. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه قادری سازمانی ادراک شده (محقق ساخته) و پرسشنامه عملکرد شغلی (هرسی و گلداسمیت،1990) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش خودکنترلی بر قلدری ادراک شده و عملکرد شغلی کارکنان زن سازمان تربیت بدنی تأثیر معناداری داشته است(p<0/0001). اندازه اثر آماری آموزش خودکنترلی بر قلدری ادراک شده و عملکرد شغلی کارکنان زن سازمان تربیت بدنی به ترتیب 67 و 56 درصد بود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش خودکنترلی با بهره گیری از فنونی همانند مهارت های ابراز وجود، شیوه های مقابله با استرس و بهبود روابط بین فردی، می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش عملکرد شغلی و کاهش قلدری ادراک شده کارکنان زن سازمان تربیت بدنی مورد استفاده گیرد.
تأثیر درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر پیروی از دستورات پزشک در بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش تأثیر درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر پیروی از دستورات پزشک در بیماران دیابتی بود. روش: روش این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه بیماران دیابتی عضو انجمن دیابت شهر مشهد در سال 1397 بود که از بین آن ها 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت همتا در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جای داده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 8 جلسه دریافت نمودند و گروه کنترل فقط از درمان رایج استفاده کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پیروی از دستورات پزشک (هیز و همکاران، 1994) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پیروی از دستورات پزشک بیماران شرکت کننده در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به صورت معناداری افزایش یافته بود (05/0 > P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش پیروی از دستورات پزشک بیماران دیابتی می شود.
طراحی مدل ساختاری عدالت سازمانی، تعیین پیشایندها (جو سازمانی، هوش هیجانی، ارزش های اخلاقی سازمان) و پیامدها (کار آفرینی سازمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : عدالت از قوانین حقوق بشر می باشد. نوعی از عدالت، عدالت سازمانی بوده که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد. اما مسئله اصلی اینست، آیا هوش هیجانی اثر مستقیم بر عدالت سازمانی و کارآفرینی سازمانی دارد؟ و با میانجی گری عدالت سازمانی اثر غیر مستقیم بر کارآفرینی سازمانی دارد؟ هدف : طراحی مدل ساختاری عدالت سازمانی، تعیین پیشایندها (جو سازمانی، هوش هیجانی، ارزش های اخلاقی سازمان) و پیامدها (کار آفرینی سازمانی) بود. روش : پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود، جامعه آماری شامل تمامی کارکنان اداری و آموزشی که همه به عنوان نمونه انتخاب شدند، بود. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه های استاندارد جو سازمانی هالپین و کرافت (2000)، کارآفرینی سازمانی مارگریت هیل (2003)، پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف - مورمن (1993)، مقیاس هوش هیجانی شوت و همکاران (1998) و پرسشنامه ارزش های اخلاقی سازمانی آمیکس و همکاران (2008). تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد هوش هیجانی به عنوان متغیر فردی برعدالت و کارآفرینی سازمانی، اثر نداشت (0/001 P< ). ارزش های اخلاقی بر عدالت سازمانی اثر مستقیم دارد، ولی برکارآفرینی ندارد، اما با واسطه عدالت سازمانی تأثیر غیرمستقیمی دارد. از ابعاد جو سازمانی، تأکید بر تولید اثر مثبت مستقیم بر عدالت سازمانی و کارآفرینی سازمانی دارد. مزاحمت بر عدالت و کارآفرینی سازمانی اثر مستقیم منفی دارد. تأثیر این دو با میانجی گری عدالت سازمانی بر کارآفرینی افزایش می یابد. فاصله گیری برکارآفرینی سازمانی اثر مستقیم منفی معناداری دارد. روحیه گروهی اثر مستقیم منفی معناداری بر عدالت سازمانی دارد همچنین با میانجی گری عدالت سازمانی، اثر غیرمستقیم منفی بر کارآفرینی دارد. ملاحظه گری اثر مستقیم مثبت و معناداری بر عدالت سازمانی دارد، بر کارآفرینی سازمانی تنها با میانجی گری عدالت سازمانی تأثیر مثبت معناداری دارد. عدالت سازمانی اثر مستقیم و مثبت برکارآفرینی سازمانی دارد. ارزش های اخلاقی و جو سازمانی بر درک عدالت سازمانی مؤثرند که با نقش میانجی عدالت برکارآفرینی سازمانی نیز اثرگذارند (0/05 P< ). نتیجه گیری : ارزش های اخلاقی و جو سازمانی بر درک عدالت سازمانی مؤثرند که با نقش میانجی عدالت سازمانی برکارآفرینی سازمانی اثرگذارند.
رابطه مسیر شغلی بی مرز و استخدام پذیری: نقش صلاحیت های مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مسیر شغلی بی مرز و استخدام پذیری با میانجی گری صلاحیت های مسیر شغلی بود روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، کلیه کارکنان شرکت های تولیدی- صنعتی شهر اصفهان بود. نمونه ای به حجم 192 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین سه شرکت انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس های نگرش های مسیر شغلی بی مرز (بریسکو و هال،2006)، میزان گرایش استخدام پذیری (فوگیت وکاینیکی،2008)، اطلاعات خود (کالانان و گرینهاوس،1992)، مهارت های مرتبط باشغل- مسیرشغلی (ابی و همکاران،2003)و وسعت شبکه های داخلی وخارجی (ابی، باتس و لاک وود، 2003) استفاده شد. نتایج نشان داد که صلاحیت دانستن چرایی در رابطه بین طرز تفکر بی مرز و استخدام پذیری، یک میانجی نسبی بود اما در رابطه بین گرایش به تحرک سازمانی و استخدام پذیری، نقش میانجی نداشت. همچنین صلاحیت دانستن چه کسی در رابطه مسیر شغلی بی مرز و استخدام پذیری یک میانجی نسبی به حساب آمد. صلاحیت دانستن چگونگی نیز در رابطه بین طرز تفکر بی مرز و استخدام پذیری، یک میانجی نسبی و در رابطه بین گرایش به تحرک سازمانی و استخدام پذیری یک میانجی کامل بود. در مجموع می توان گفت که طرز تفکر بی مرز از طریق صلاحیت های مسیر شغلی می تواند به استخدام پذیری منجر شود.
مقایسه اثر بخشی دو رویکرد زوج درمانی هیجان _ مدار و تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) بر تعارضات زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
4-23
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد زوج درمانی هیجان مدار و تصویرسازی ارتباطی (ایماگوتراپی) بر تعارضات زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران صورت گرفت . روش : روش تحقیق شبه آزمایشی دارای پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زن و شوهرانی بود که 1 تا 10 سال از ازدواجشان می گذشت و حداقل یک فرزند داشتند. تعداد افراد نمونه 30 زوج بودند از بین زوج های داوطلب مشارکت در پژوهش انتخاب شدند که هر یک از زوج ها به عنوان یک واحد تحلیل در نظر گرفته شدند. برای سنجش تعارضات زناشویی زوج ها از پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی و همکاران (1387) که یک ابزار 54 سوالی است که کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش های هیجانی، افزایش جلب رضایت فرزندان، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با دوستان و خویشاوندان همسر، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط مؤثر را می سنجد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج : تحلیل یافته ها نشان داد زوج هایی که تحت مداخله های زوج درمانی هیجان مدار و ایماگوتراپی قرار گرفتند تعارض زناشویی کمتری از زوج های گروه کنترل نشان دادند ولی تفاوت معنی داری بین تأثیر این دو نوع مداخله در کاهش تعارضات زناشویی ملاحظه نشد. نتیجه گیری : با توجه به یافته های این پژوهش مداخلات زوج درمانی هیجان مدار و ایماگوتراپی در کاهش تعارضات زناشویی مؤثر است و از این دو رویکرد می توان برای کاهش تعارضات زناشویی زوج ها استفاده کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
109 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال اضطراب فراگیرانجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهرستان تایباد در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. پس از ارزیابی اولیه با استفاده از مقیاس اختلال اضطراب فراگیر، 30 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 15نفر و کنترل 15نفر گمارش شدند.برنامه درمانی رویکرد پذیرش و تعهد، در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نارسایی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور و اجتناب شناختی سکستون و داگاس استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در نارسایی هیجانی و مؤلّفه های آن(دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکّر برون مدار) و اجتناب شناختی و مؤلّفه های آن(فرونشانی فکر، جانشینی فکر، حواس پرتی، اجتناب از محرک تهدید کنند، و تبدیل تصاویر به افکار)، وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود تا روان شناسان و روان درمانگران از نتایج این مطالعه در جهت کاهش نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال اضطراب فراگیر، بهره ببرند.
آزمون نظریه بین فردی خودکشی (IPTS) در دانشجویان ایرانی: نقش تعلق کام نایافته و سرباری ادراک شده در ایجاد تمایل و اقدام به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار های خودکشی به عنوان یکی از معضلات بهداشت روان محسوب می شوند. نظریه بین فردی خودکشی توانسته است یک چشم انداز امیدوارکننده برای درک رفتار خودکشی ایجاد کند. از آنجاییکه که مدل های رفتار خودکشی و مداخلات مربوطه برای همه گروه های فرهنگی یکسان نیست، این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤال که آیا مدل بین فردی خودکشی در بافت فرهنگی ایران نیز از برازش کافی برخوردار است، انجام شد. روش: پژوهش حاضر بنیادی و از نظر شیوه گرداوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از نمونه گیری دردسترس بر روی400 نفر از دانشجویان دانشگاه های مشهد با استفاده از مقیاس افکار خودکشی بک(BSSI)، نیازهای بین فردی خودکشی(INQ) در سال تحصیلی 98-97 اجرا و برای برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نشان داد ضریب مسیر سرباری ادراک شده به افکار خودکشی 58/0 و معنادار است (05/۰p < 32/13 t=) و ضریب مسیرتعلق کام نایافته 12/0 ومعنادار است (05/0>p، 65/2 t=). 78 درصد از واریانس نمرات اقدام به خودکشی از طریق دو متغیر سرباری ادراک شده، تعلق کام نایافته و افکار خودکشی41 درصد از واریانس نمرات افکار خودکشی از طریق سرباری ادراک شده و تعلق کام نایافته تبیین شده است. نتیجه گیری: مدل بین فردی خودکشی در جامعه ایرانی برازش دارد بنابراین می توان از این مدل در موقعیت های بالینی و درمانی در جهت ارزیابی فاکتورهای خطر خودکشی و سنجش تمابل به خودکشی افراد در جهت غربالگری و تشخیص افراد در معرض خطر استفاده کرد.
نقش واسطه ای بلوغ اخلاقی در رابطه سبک دلبستگی با رفتارهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۷
131-155
حوزههای تخصصی:
نقش تشخیصی امید به زندگی، خوش بینی، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی به عنوان ابعاد روانشناسی مثبت گرا در پیش بینی ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (کووید-19)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی امید به زندگی، خوش بینی، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی به عنوان ابعاد روانشناسی مثبت گرا در پیش بینی ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (کووید-19) بود. طرح پژوهش، تابع تشخیص دوگروهی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان کرجی از اسفند 1398 تا اردیبهشت 1399 بودند و 200 نفر به مقیاس ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (FDCS) ویسی و همکاران (1399)، امید به زندگی (ADHS) اشنایدر و همکاران (1991)، جهت گیری زندگی شی یرو، کارور و بریدگس (1994)، تاب آوری (RISC) کانر و دیویدسون (2003) و بهزیستی روان شناختی (PWS) ریف (1989) پاسخ دادند. پس ازاین مرحله افراد به دو گروه 50 نفره (50 نفر با ترس بالا و 50 نفر با ترس پایین) گروه بندی شدند. داده های گردآوری شده با آزمون تحلیل تابع تشخیصی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که با کمک امید به زندگی، خوش بینی، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی می توان ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس (کووید-19) را پیش بینی کرد و تحلیل ممیزی توانست با 87 درصد پیش بینی صحیح افراد را به دو گروه دارای ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس پایین و بالا طبقه بندی نماید. می توان نتیجه گیری کرد عواملی همچون امید به زندگی، خوش بینی، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در افراد بر ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس آنان تأثیرگذار است. پیشنهاد می شود درمانگران در ارائه راه کارهای کاهش ترس از ابتلا به بیماری کرونا ویروس به این عوامل توجه بیش تری مبذول نمایند.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس بر روی بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسیتی انجام شده است. روش: تحقیق حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایشی می باشد، جامعه آماری مطاله حاضر را کلیه بیماران دارای ملال جنسیتی زن که در نیمه دوم سال 1396 به مرکز انسیتو روان پزشکی شهر تهران مراجعه نموده و بر اساس مدارک پزشکی دارای اختلاال ملال جنسیتی بودند تشکیل می دهد که تعداد 30 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گماشته شدند، و به مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس DASS-42 قبل و پس از مداخله درمانی ذهن آگاهی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل یافته های حاصل از آزمون کواریانس چند متغیری نشان داد که تفاوت نمرات پس آزمون و پیش آزمون معنی دار می باشد (001/0 P= ) و مداخله درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش میزان اضطراب، افسردگی و استرس بیماران دارای ملال جنسیتی موثر بوده است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانگان افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به ملال جنسیتی موثر بوده و مراکز درمانی می توانند از برنامه های درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ملال جنسیتی بهره ببرند.
سیاست پژوهی تجردگرایی: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجرد گرایی در جامعه ایرانی رو به گسترش است و در تمام شهرستانها شروع به ازدیاد کرده است. باورها و نگرشهای دختران و پسران در این مورد تاثیر گذار است. بدون قضاوت در مورد ماهیت این پدیده، در پژوهش حاضر، نگرشها و باورهای جوانان مجرد مورد مطالعه قرار گرفت. تحقیق حاضر یک سیاست پژوهی بود و با نظریه داده بنیاد و از طریق مصاحبه با بیست و نه نفر از افراد مجرد ساکن شهر قم به این سؤال پاسخ می دهد که به نظر آنها علت تجرد چیست و چه نگرشی نسبت به ازدواج دارند؟ یافته های این تحقیق نشان داد که پسران و دختران از زوایای مختلفی به این پدیده می نگرند. به طور مثال، دو سوگرایی پسران در مقابل نگرش مثبت دختران به ازدواج، عاطفه گرایی و عاطفه زدایی پسران در مقابل عاطفه زدایی دختران، خودمحوری در پسران و موضع منفعلانه در دختران مشاهده شد. در هر دو جنس، کمالگرایی و انسانی زدایی از همسر فرضی بارز بود. نتیجه این که برای سیاسگذاری کلان برای ازدواج توجه به بافت فرهنگی و روان شناختی همزمان مورد نیاز است.
اثربخشی رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش بر اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خون بیماران قلبی – عروقی مراجعه کننده به بیمارستان بقیه ا...(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1655-1666
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی رفتاردرمانی مبتنی بر پذیرش و بررسی اضطراب در بیمارن مبتلا به بیماری قلبی - عروقی پرداخته اند. اما پژوهش که به بررسی اثربخشی رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش بر اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خون بیماران قلبی – عروقی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: بررسی اثربخشی رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش بر اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خون بیماران قلبی – عروقی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران قلبی - عروقی مراجعه کننده به بیمارستان بقیه ا... در شهر تهران طی ماه های خرداد تا شهریور در سال 1398 بود. تعداد 24 بیمار براساس نمونه گیری مبتنی برهدف به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (12 نفر) گماشته شدند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه دموگرافیک محقق ساخته (1398)، پرسشنامه اضطراب آشکار و پنهان اشپیل برگر (گراش و لاشن،1970) و پروتکل رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (فیننس، قادری، داهل، نیگر و اینیبرینک، 2019) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر انجام شد. یافته ها: رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش بر کاهش اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خون تأثیر معنادار داشت (0/001> p). نتایج به دست آمده در مرحله پیگیری ثابت بود. نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش شرکت کردند میزان اضطراب پنهان، اضطراب آشکار و فشار خونشان کاهش یافت
پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی در سنین مدرسه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه شامل کلیه کودکان خیابانی مراجعه کننده به موسسات (رویش نهال جوان فرحزاد، خانه علم فرحزاد، خانه کودک شوش، خانه کودک ناصرخسرو و خانه ای برای آینده) شهر تهران در سال 1397 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 158 نفر از کودکان خیابانی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) و کمال گرایی بشارت (1386) بوده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن بالای 0.7 به دست آمد. با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چند متغیره داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دشواری در توصیف احساسات با خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی رابطه منفی و بین دشواری در شناسایی احساسات با خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد ( 0.01 p< ). همچنین نتایج نشان داد که بین تفکر برون مدار با خودکارآمدی و کمال گرایی در کودکان خیابانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بنابراین خودکارآمدی و کمال گرایی پیش بینی کننده معنی دار ناگویی هیجانی هستند.
مقایسه ی ویژگی های شخصیتی، سبک زندگی و بلوغ عاطفی در بین زنان و مردان متاهل
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف مقایسه ی ویژگی های شخصیتی، سبک زندگی و بلوغ عاطفی در بین زنان و مردان متاهل در سال 98-1397 مشغول به کار در شرکت نفت بودند انجام شد. طرح پژوهش از نوع علی – مقایسه ای است. بدین منظور به روش نمونه گیری در دسترس 60 کارمند (30 زن و 30 مرد) انتخاب گردیدو پس از اجرای پرسشنامه ی شخصیتی نئوکاستا و مک کری( NEO )(1985)، یلوغ عاطفی سینک و بهاوارا(1984)و سبک زندگی میلر و اسمیت(2003)در دو گروه یافته ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیره و یک متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین مردان و زنان در بلوغ عاطفی تفاوتی مشاهده نشد، اما در مولفه ی سبک زندگی مردان نمرات بالایی در این مولفه اخذ کردند که نشان دهنده ی این است که سبک زندگی ناسالم تری نسبت به زنان دارند. همچنین در ویژگی های شخصیتی زنان نمرات بالاتری در مولفه ی روان رنجورخویی، توافق پذیری کسب کرده و مردان نمرات بیشتری در برون گرایی کسب کردند، و در بین دو گروه جنسیتی در مولفه های گشودگی به تجربه و مسئولیت پذیری تفاوت دیده نشد.
تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری و امکان سنجی آن در افزایش رضایت از زندگی است. رویکرد پژوهش کیفی و کمی بود و از دو روش تحلیل محتوا و آزمایشی استفاده شد. در بخش کیفی داده های مربوط به شکر و امید از منابع اسلامی گردآوری شد. برای اجرای پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه دختران جوان مجرد سنین 18−35 ساله شهر قم با شرایط اجتماعی−اقتصادی پایین بود که با نمونه گیری هدفمند، سه نفر انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها، افزون بر پرسش نامه رضایت از زندگی داینر (1985)، بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری با مبنا قرار دادن مداخله امیددرمانگری اسلامی صالحی و همکاران (1395) و افزودن برخی از فنون برخاسته از شکرگزاری براساس منابع اسلامی به کار گرفته شد. سپس جهت بررسی روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی از کارشناسان نظرخواهی شد. در بخش عملی بسته آموزشی، به شیوه طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با استفاده از نمودار و تحلیل دیداری تحلیل شدند. بسته آموزشی از سوی کارشناسان تأیید و امکان سنجی اجرای آن مشخص شد و نیز مداخله سبب افزایش رضایت از زندگی شد که روندی باثبات داشت و تغییرات در مرحله پیگیری یک ماهه نیز حفظ شد. بنابراین بسته آموزشی امید مبتنی بر شکرگزاری اسلامی امکان استفاده برای افزایش رضایت از زندگی دختران جوان محله های محروم شهر قم را دارد.
نقش نظم جویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیش بینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک ناتوان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
490 - 506
حوزههای تخصصی:
پژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف تعیین نقش متغیرهای نظم جویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیش بینی ﺑﻬﺰیﺴﺘی روانشناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک ناتوان ذهنی بود که در سال تحصیلی 98-97 کودکان آنها زیر نظر آموزش و پرورش ابتدایی استثنائی شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. تعداد 150 مادر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف فرم 54 سؤالی، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و مقیاس تعامل مادر و کودک پیانتا را جهت تعیین سهم هر یک از متغیرهای بهزیستی روانشناختی، نظم جویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. داده های به دست آمده به وسیله نرم افزار آماری spss-23 تحلیل گردید. طبق یافته ها، میان بهزیستی روانشناختی و راهبرد سازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی مثبت معنادار و بالعکس بین بهزیستی روانشناختی و راهبرد ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی منفی معنادار وجود داشت. همچنین میان ارتباط مثبت والد-کودک و بهزیستی روانشناختی نیز همبستگی مثبت معنادار مشاهده شد. الگوی نتایج حاکی از آن است که راهبرد سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و ارتباط مثبت والد کودک دارای توان پیشبینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک ناتوان ذهنی می باشد.