فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۸۰۱ تا ۱۱٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایرانیان از دیرباز به کتاب و کتابخانه اهمیت فراوانی می دادند. کتابخانه عمومی از جایگاه ویژه ای در جامعه برخوردار است و خدمات گوناگونی را ارائه می دهد. این کتابخانه ها با انجام وظایف و تحقق اهداف خود می توانند موجبات پیشرفت جامعه و افراد آن را فراهم آورند. هدف اصلی از تلاش عظیم و بسیج فراگیر جامعه برای ریشه کن کردن بی سوادی فراگرفتن مقطعی مهارت خواندن و نوشتن نیست بلکه توانا ساختن بزرگ سالان نو سواد برای استفاده از این مهارت ها در زندگی و استفاده از دنیای علم و دانش است. کتابخانه ها در جهت حمایت از امر آموزش و پژوهش، منابع و اطلاعات موردنیاز جامعه نو سواد را فراهم می آورند. در ایران با توجه به گسترش شبکه کتابخانه های عمومی در شهرها و روستاها، می توان مواد موردنیاز برای نو سوادان بزرگ سال جامعه را از طریق آن ها فراهم ساخت و به تثبیت مهارت های سواد و رسیدن به مرز خودآموزی کمک کرد. فعالیت های سوادآموزی کتابخانه های عمومی باید در جهت همکاری با دیگر ارائه دهندگان آموزش بزرگ سالان بوده و به درستی هدایت شود. هدف از مقاله حاضر ارائه راهکارهای مؤثر بر گرایش مطالعه بزرگ سالان از سوی کتابخانه ها و کتابداران در جهت گسترش و ترویج فرهنگ مطالعه به آن ها است.
طراحی مدل شکوفایی دختران بر اساس توانمندی های منشی مادران با نقش میانجی شیوه های فرزندپروری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، باهدف طراحی مدل ساختاری توانمندی های منشی مادران و شکوفایی دختران با نقش میانجی گری سبک های فرزند پروری اجراشده است. روش : پژوهش ازنظر هدف کاربردی و طرح پژوهش، توصیفی– همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرری در سال تحصیلی 98-97 به همراه مادران آن ها بود. تعداد 465 دانش آموز و مادر آن ها با روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها، از سه پرسشنامه شکوفایی سلیمانی و همکاران (1394)، توانمندی های منشی پترسون و سلیگمن (2004) و شیوه های فرزند پروری با مریند (1991) استفاده شده است. یافته ها : نتایج نشان داد توانمندی های اصالت، روشنفکری، تحسین زیبایی و قدردانی مادران بر شکوفایی دختران و همچنین توانمندی های مهربانی، هوش اجتماعی، انصاف، رهبری، خودتنظیمی بر سبک فرزند پروری قاطع اثر مستقیم دارد. بررسی اثر مستقیم سبک فرزند پروری مادران بر شکوفایی دختران بیانگر این مطلب است که سبک فرزند پروی سهل گیرانه و مستبدانه مادران بر شکوفایی دختران اثر معنادار ندارد، اما سبک فرزند پروری قاطع مادران بر شکوفایی دختران اثر مستقیم دارد. نتایج پژوهش اثر غیرمستقیم توانمندی های مهربانی، هوش اجتماعی و رهبری را بر شکوفایی باواسطه گری سبک فرزند پروری قاطع تائید کرد. نتیجه گیری : تقویت و کاربرد توانمندی های منشی معنادار شده در مادران هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تأثیری که بر سبک فرزند پروری قاطعانه می گذارد می توان موجب ارتقای شکوفایی دختران آن ها گردد.
بررسی مقایسه ای ارتباط بین تروماهای دوران کودکی با کارکرد شخصیت و صفات مرضی در بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی و گروه غیر بیمار
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی پیشینه افراد دارای اختلال شخصیت مرزی نشان می دهدکه اغلب این افراد در محیط های متزلزل خانوادگی پرورش یافته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رابطه ی کارکرد شخصیت و صفات مرضی در بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی و گروه نرمال از طریق تروماهای دوران کودکی انجام شد . روش : پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای و همبستگی بود. جامعه آماری را ۲۱۴ نفر از دانشجویان سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ دانشگاه کردستان و ۲۵ نفر از بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی بستری از آذر تا بهمن سال ۱۳۹۷ در بیمارستان روانی قدس، به روش نمونه گیری در دسترس تشکیل دادند و به پرسشنامه های آسیب های دوران کودکی (برنشتاین و فینک، ۱۹۹۸)، مقیاس بلند سطوح کارکرد شخصیت (موری و همکارن، ۲۰۱۱)، نسخه بلند سیاهه شخصیت برای پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی (انجمن روانپزشکان آمریکا، ۲۰۱۳) و پرسشنامه اختلالات شخصیت (فیرست و همکاران، ۱۹۹۷) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لجستیک انجام شد. یافته ها: بین نمرات اختلال شخصیت مرزی با کارکرد شخصیت در سطح (۰/۰۰۰> P ) و ترومای کودکی در سطح (۰/۰۰۰> P ) ارتباط مستقیم و معنادار یافت شد. یافته های پژوهش حاضر با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان دادند که بدکارکردی شخصیت و تروماهای دوران کودکی در سطح (۰/۰۰۰> P ) قادر است با درصد تبیین ۲۳ الی ۴۸ ٪ گروه دارای اختلال شخصیت مرزی را از گروه غیر بالینی تفکیک نماید. نتیجه گیری: با توجه به نتایج اختلال شخصیت مرزی از طریق تجارب تروماتیک دوران کودکی و بدکارکردی شخصیت قابل پیش بینی است و به بالینگران توصیه می شود در کار با بیماران مرزی نقش تروماهای دوران کودکی را در نظر داشته باشند.
مقایسه تأثیر راهبرد آموزشی داویس و آموزش سنتی بر پیشرفت مهارت های خواندن دانش آموزان پسر نارساخوان در پایه دوم دبستان شهرستان رشتخوار
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مهارت خواندن یکی از مهم ترین مهارت ها در دوره ابتدایی است به طوری که اختلال در آن بر یادگیری سایر دروس تأثیر می گذارد. هدف : هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر راهبرد آموزشی داویس با آموزش سنتی در بهبود خواندن دانش آموزان پسر نارسا خوان پایه دوم ابتدایی بود. روش : نوع پژوهش، نیمه آزمایشی بود. جامعه این پژوهش کل دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهر رشتخوار در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ بودند که با نمونه گیری تصادفی ۱۰ نفر از آن ها که بر اساس چک لیست ۲۷ گویه بررسی نشانگان نارساخوانی، کارنامه و کارت سنجش سلامت سال اول ابتدایی، دارای اختلال خواندن تشخیص داده شده بودند، انتخاب شدند و س پس ای ن دانش آموزان به صورت تصادفی به دو گروه، آزمایشی با مداخله روش داویس و گروه با آموزش سنتی تقسیم شدند. پس از اجرای مداخله آموزشی داویس پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد و داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از spss نسخه ۱۹ و با آزمون کلموگروف– اسمیرنوف و آزمون t وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون t وابسته و نمرات اختلافی دو گروه نشان داد، که میانگین بهبود در گروه داویس (۸/۱۵) در مقایسه با گروه سنتی (۲/۶۷) تفاوت قابل توجهی دارد که این حاکی از تاثیر مداخله درمانی داویس بر بهبود خواندن دانش آموزان است (۰/۰۱> p ). نتیجه گیری : می توان نتیجه گرفت که روش داویس با افزایش دامنه دقت و توجه، بهبود حافظه دیداری و درک مطلب، باعث پیشرفت در مهارت خواندن دانش آموزان شده است.
اثر بخشی معنادرمانی بر امید به زندگی در بیماران قلبی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی معنادرمانی بر امید به زندگی در بیماران قلبی بود، روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی بیماران قلبی بستری در بیمارستان امام علی تشکیل دادند. از بین جامعه آماری بیماران قلبی در بیمارستان امام علی 50 نفر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. که به صورت تصادفی به 2 گروه 25 نفر تقسیم شدند و در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. مقدار نسبت F برابر با 412/14 و مقدار p-value (سطح معنی داری) 001/0 و مجذور اتای سهمی برابر 370/0 ارائه شده است، F از نظر آماری معنی دار بود. معنا درمانی موجب افزایش میانگین امیدواری در بیماران گروه های آزمایشی نسبت به میانگین گروه کنترل شد و این تایید کننده فرضیه پژوهش مبنی بر معنا درمانی بر افزایش سطح امیدواری بیماران شهر تهران بود. نتایج یافته های تحقیق نشان داد، معنا درمانی موجب افزایش میانگین امید به زندگی در بیماران گروه های آزمایشی نسبت به میانگین گروه کنترل شده بود و این تایید کننده فرضیه پژوهش مبنی بر معنا درمانی بر امید به زندگی بیماران شهر تهران بود.
هم سنجی اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر بی رمقی زناشویی و تنیدگی پس ضربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری مداخلات فراخور برای کاهش اثرات منفی خیانت زناشویی ارج فراوانی دارد. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر هم سنجی کارایی زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر بی رمقی زناشویی و تنیدگی پس ضربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده همه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی منطقه غرب تهران در سال 1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه زوج درمانی شناختی رفتاری، زوج درمانی پذیرش و تعهد و گروه گواه گمارش شدند. آزمودنی های گروه شناختی رفتاری و گروه پذیرش و تعهد هرکدام به صورت جداگانه طی دوازده جلسه و یک بار در هفته به مدت 90 دقیقه تحت آموزش قرار گرفتند. طی این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. همه آزمودنی ها قبل و بعد از پژوهش به پرسشنامه بی رمقی زناشویی ((Pines, 1996 و تنیدگی پس ضربه ای (Foa, Riggs, Dancu, & Rothbaum, 1993) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که هر دو درمان تأثیر معناداری بر بی رمقی بدنی (64/ 7 ;F=002/ 0P=)، بی رمقی هیجانی (07/ 19 ;F=001/ 0P=)، بی رمقی روانی (42/ 16 ;F=001/ 0P=) و تنیدگی پس ضربه ای (72/ 65 ;F =001/ 0P=) داشتند. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در بی رمقی زناشویی وجود نداشت (05/0<p) ولی در تنیدگی پس ضربه ای تفاوت دو گروه معنادار بود و نتایج به نفع گروه زوج درمانی پذیرش و تعهد بود (05/0p <). بر اساس نتایج حاضر، می توان دریافت که زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر بی رمقی و تنیدگی پس ضربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مؤثر است؛ بر این اساس پیشنهاد می شود متخصصین مشاوره روان شناختی خانواده از این روش های زوج درمانی برای کاهش اثرات خیانت زناشویی بهره بگیرند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی – رفتاری بر خوشنودی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل فراوانی روی خوشنودی زناشویی تأثیر می گذارد، ناخشنودی جنسی یکی از این عوامل است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر خوشنودی زناشویی زنان دارای ناخشنودی جنسی بود. پژوهش حاضر ازنظر روش شناسی جزء طرح های آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، عبارت بودند از زنان دارای ناخشنودی جنسی که در سال 98 به مراکز مشاوره شهر تهران (9 مرکز مشاوره) مراجعه کرده بودند (750 نفر). از این جامعه با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر از زنان داوطلبی که دارای ملاک های ورود به طرح درمانی بودند، از طریق مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و کنترل جایگزین شدند. سپس هر گروه آزمایشی طی 9 جلسه 5/1 ساعته تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. اعضای هر سه گروه در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه خوشنودی زوجی اینریچ Fowers, Olson,1989)) را تکمیل کردند. تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات متغیر خوشنودی زناشویی در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس آزمون افزایش معناداری داشته است (P ≤0/05, F=259/39). همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در سنجش با درمان شناختی- رفتاری اثربخشی بیشتری بر خوشنودی زناشویی داشته است؛ بنابراین درمانگران و مشاورین خانواده می توانند با به کارگیری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی ناخشنودی جنسی زوجین کار کنند تا افزون بر حل مشکل آن ها خوشنودی زناشویی شان نیز افزایش پیدا کند و گام باارزشی جهت کاهش طلاق بردارند.
رابطه عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان با توجه به نگرش مذهبی والدین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان با توجه به نگرش مذهبی والدین صورت گرفته است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده که برای بررسی مدل تعدیلی از معادلات رگرسیونی استفاده گردید. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر و دختر پایه های چهارم، پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر یزد و والدین آنها می باشند که در مدارس دولتی و غیر دولتی مشغول به تحصیل بودند. 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. به منظور سنجش متغیر ها از مقیاس سنجش عملکرد خانواده (FAD)، مقیاس خودپنداره کودکان پیرز و هریس (CSCS) و پرسشنامه نگرش مذهبی (RS) برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. تحلیل همبستگی و رگرسیون برای تحلیل نتایج مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سه متغیر خودپنداره کودکان، نگرش مذهبی والدین و عملکرد خانواده همبستگی مثبت و معنا دار وجود دارد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که مجموع متغیرهای عملکرد خانواده، نگرش مذهبی والدین و اثر تعاملی آنها 30 درصد تغییرات خودپنداره کودکان را پیش بینی می کنند. نگرش مذهبی والدین در رابطه بین عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان نقش تعدیل کنندگی دارد و اثر تعاملی عملکرد خانواده با نگرش مذهبی والدین در خودپنداره کودکان معنادار می باشد. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر دلالت بر نقش عملکرد خانواده و نگرش مذهبی والدین در کیفیت خودپنداره کودکان داشته و نگرش مذهبی، عملکرد خانواده را در جهت افزایش خودپنداره کودکان تقویت (تعدیل مثبت) می کند.
سهم و نقش مولفه های رهبری اصیل درپیش بینی سلامت سازمانی با نقش میانجی سرمایه روانشناختی در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
87 - 99
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، تحلیل نقش میانجی سرمایه روانشناختی در رابطه بین رهبری اصیل و سلامت سازمانی در بین کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی تهران انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری پژوهش نیز کلیه کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی تهران بود. نمونه آماری پژوهش بصورت نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران در سطح خطای 5/0 برابر با 186نفر است. برای جمع آوری داده ها نیز از سه نوع پرسش نامه، رهبری اصیل آلیو (2006)، سرمایه روانشناختی لوتانز، اولیو و یوسف(2007) و سلامت سازمانی هوی و فلدمن استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری اصیل به صورت مستقیم بر روی سلامت سازمانی کارکنان تاثیر داشته است. همچنین رهبری اصیل به صورت غیر مستقیم و از طریق سرمایه روانشناختی بر روی سلامت سازمانی کارکنان تاثیر داشته است، به این معنی که سرمایه روانشناختی به عنوان متغیر میانجی در ایجاد رابطه بین رهبری اصیل و سلامت سازمانی نقش ایفا کرده است. نتیجه گیری می شود که مدیران دانشگاه می توانند با استفاده از مولفه های سبک رهبری اصیل که منجر به افزایش سرمایه روانشناختی در کارکنان می شود، زمینه را برای ایجاد محیطی سالم و ایمن مهیا کنند.
نقش ادراک نابرابری جنسیتی ، خودانضباطی و مسئولیت پذیری اجتماعی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
162 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی مسئولیت پذیری اجتماعی و خود انضباطی نسل جوان به دلیل اهمیت آن ها در تعیین نیروی فعال و آینده سازان جامعه، ضروری است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر نقش ادراک نابرابری جنسیتی خود انضباطی و مسئولیت پذیری اجتماعی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه های تهران بود. روش: این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه پژوهش 384 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود که به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ادراک نابرابری جنسیتی خوش رو و همکاران، پرسشنامه خود انضباطی زند کریمی و پرسشنامه مسئولیت پذیری سروش استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین ادراک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیت پذیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر رابطه مثبت وجود دارد (001≥P). نتایج رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام نشان داد که 35 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر توسط ادراک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیت پذیری تبیین می شود. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش رابطه بین ادارک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیت پذیری دانشجویان دختر با پیشرفت تحصیلی تایید می کند. بنابراین طرح ریزی مطالعات کمی و کیفی بیشتر جهت ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر، با توجه به نقش جنسیتی، اجتماعی، فرهنگی- آموزشی، سیاسی و اقتصادی آنان در جامعه، توصیه می شود.
تأثیر نسبت های مختلف تمرین (مشاهده عمل، تصویرسازی حرکتی و تمرین ترکیبی) بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان دختر: چالشی بر فرضیه بار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش برای پیشرفت بیشتر در تمرینات و یادگیری، آموزش های شناختی تصویرسازی و مشاهده عمل را مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نسبت های مختلف تمرین بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان دختر همراه با بار شناختی است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، اکتساب و یادداری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 98 دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنه سنی 12-8 سال به صورت تصادفی به 10 گروه (تمرین بدنی، تصویر سازی حرکتی، مشاهده عمل، تصویر سازی حرکتی- تمرین بدنی و مشاهده عمل - تمرین بدنی) بر اساس معیارهای ورود به مطالعه گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های جمعیت شناختی، تصویرسازی حرکتی ((MIQ-R و وضوح تصویرسازی حرکتی (VMIQ-2) تکلیف استروپ و تکلیف تطبیق رنگ زنجیره ای استفاده شد. شرکت کنندگان در مرحله اکتساب 1920 کوشش و 48 ساعت بعد در جلسه یادداری یک بلوک 80 کوششی را انجام دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس 2 (مراحل ارزیابی: اکتساب، یادداری) × 5 (گروه های آزمایشی) با تکرار روی عامل مراحل ارزیابی از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد اثر اصلی نوع تمرین و نوع بار شناختی معنادار است (05/0p<). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد شرکت کننده های گروه مشاهده عمل و تصویر سازی با بار شناختی پایین بهترین عملکرد و شرکت کننده های گروه تمرین با بار شناختی پایین ضعیف ترین عملکرد را نسبت به سایر گروه ها داشتند. انجام تمرینات به صورت ترکیبی مشاهده ای و تصویر سازی باعث عملکرد بهتر در یادگیری و تحکیم حافظه حرکتی شود.
اثربخشی برنامه بازسازی مهارت های ادراکی بر بهبود بدخط نویسی در دانش آموزان ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات بدخط نویسی یکی از مهم ترین مشکلات حوزه اختلال های یادگیری محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه بازسازی مهارت های ادراکی بر بهبود بدخط نویسی دانش آموزان ابتدائی بود. روش : طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را دانش آموزان ابتدائی استان خراسان رضوی در سال تحصیلی 97- 96 تشکیل دادند.روش نمونه گیری به صورت هدفمندبود، به این صورت که ابتدا دانش آموزان ابتدائی در پایه سوم در مدرسه کمیل شهرمشهد به وسیله سیاهه محقق ساخته از نظر مشکلات دستخط بررسی شدند. پس ازشناسایی دانش آموزان با مشکلات بدخط نویسی 20 نفر انتخاب و باگمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابتدا آزمودنی های گروه آزمایش در 16جلسه(45 دقیقه ای) تحت برنامه آموزش بازسازی مهارت های ادراکی قرارگرفتند در پایان هر دو گروه مجددامورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد برنامه بازسازی مهارت های ادراکی بر کاهش مشکلات خط دانش آموزان ابتدائی تأثیر دارد (025/0 p< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر،علاوه بر ابعاد جسمی و آموزشی مؤثر بر کاهش مشکلات خط، باید به عوامل دیگری از جمله ویژگی های شخصیتی دانش آموز نیز توجه نمود و طبق مشاهداتی که در هنگام آموزش و ارزیابی انجام شد، بُعدادراکی فرد در آموزش نقش بسزایی دارد، بنابراین می توان برنامه بازسازی مهارت های ادراکی را برای بهبود بدخط نویسی در دانش آموزان ابتدائی به کار برد.
رابطه معلم رهبری با سرزندگی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۹
169 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه چند متغیری بین معلم رهبری با سرزندگی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان بود. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی و از نوع همبستگی چند متغیری می باشد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم استان آذربایجان شرقی است که در سالتحصیلی 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردید. داده ها با استفاده از ابزارهای استاندارد بهزیستی تحصیلی، سرزندگی تحصیلی، معلم رهبری و هیجانات تحصیلی که روایی آن ها توسط دو معیار روایی همگرا و واگرا و با استفاده از روش حداقل مربعات جزیی تایید شد و پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 95 /0، 94 /0، 98 /0 و 98 /0 بدست آمد، گردآوری شد. برای آزمون آماری از مدل معادلات ساختاری تحت نرم افزار Smart pls و نیز از تحلیل رگرسیون چندگانه تحت نرم افزار 25spss.v. استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد مؤلفه معلم رهبری تاثیر مستقیمی بر بهزیستی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دارد؛ ﻣﺘﻐيﺮهای پیش بین(دانش و توانایی، چشم انداز توسعه ای، مسئولیت پذیری، نفوذ، محیط مثبت و قدردانی، همکاری و اخلاق) ﺑﺎ ﻣﺘﻐيﺮ ملاک بهزیستی تحصیلی راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨيداری دارند؛ شش ﻣﺘﻐيﺮ پیش بین(دانش و توانایی، چشم انداز توسعه ای، مسئولیت پذیری، نفوذ، محیط مثبت و قدردانی) ﺑﺎ ﻣﺘﻐيﺮ ملاک هیجانات تحصیلی راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨيداری دارند؛ دو ﻣﺘﻐيﺮپیش بین(نفوذ و قدردانی) ﺑﺎ ﻣﺘﻐيﺮ ملاک سرزندگی تحصیلی راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨيداری دارند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش های ناکارآمد و فرسودگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش های ناکارآمد و فرسودگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش : پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1398 بود. تعداد 40 زن دارای تعارضات زناشویی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 20 زن). پس از ریزش تعداد 34 نفر در پژوهش باقی ماندند (16 نفر در گروه آزمایش و 18 نفر در گروه گواه). گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (لواس و اسچامان- الیور، 2018) را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه نگرش های ناکارآمد (وایزمن و بک، 1978) و فرسودگی زناشویی (پاینز، 1996) بود. داده های پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش های ناکارآمد و فرسودگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی تأثیر معنادار داشته (p <0/001) و توانسته منجر به کاهش نگرش های ناکارآمد و فرسودگی زناشویی این زنان شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند اصلاح پردازش شناختی، توجه آگاهانه، پذیرش و رفتارهای آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش نگرش های ناکارآمد و فرسودگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی چارچوب برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت در دوره اول ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خلاقیت و فرآیند روبه رشد آن در عصر حاضر، توجه پژوهشگران و برنامه ریزان آموزشی را به تحلیل و بررسی خلاقیت از دید آموزشی جلب کرده است. نظام های آموزشی، با توجه به برنامه ها، اهداف، محتوا و امکانات آموزشی خود، نقش موثری در فعال سازی یا تضعیف نوانایی خلاقیت در افراد دارند.با توجه به آنچه گفته شد، هدف از انجام پژوهش حاضر طراحی چارچوب برنامه درسی علوم تجربی مبتنی بر پرورش خلاقیت در دوره اول ابتدایی می باشد. روش ها: پژوهش حاضر با توجه به هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از نظر رویکرد پژوهش؛ کیفی است و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه این پژوهش در مرحله کیفی، شامل منابع و اسناد و مدارک چاپی و الکترونیکی موجود (اعم از داخلی و خارجی) و نیز شامل متخصصان برنامه درسی و کارشناسان آموزش و پرورش ابتدایی آشنا با موضوع خلاقیت و آموزش علوم تجربی دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این مهم است که مسأله تربیت کودکان و پرورش استعدادهای فطری آنان از مسایل بسیار مهمی است که باید مورد توجه متولیان آموزش و پرورش قرار گیرد و برنامه ریزان درسی باید شرایط و بستر تجلی خلاقیت را در برنامه های درسی دوره ابتدایی و ازجمله در برنامه درسی علوم تجربی فراهم آورند تا دانش آموزان به تدریج مفاهیم اساسی علوم تجربی را که تعاملی انکار ناپذیر با فلسفه، باورها و ارزش های پذیرفته شده فرد و جامعه دارد. این مهم توجه به ابعاد گوناگونی از برنامه درسی خلاق (اهدف، محتوا، راهبردهای یاددهی-یادگیری، مواد و منابع، فعالیت های یادگیری فراگیران، روش های ارزشیابی، گروه بندی فراگیران، زمان و فضا) را یادآور می شود.
تاثیر نظریه ذهن بر درگیری تحصیلی (حیطه عاطفی– شناختی) با نقش میانجی پردازش هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : عملکرد تحصیلی همواره تابعی از ابعاد هیجانی و روان شناختی فرد است، بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای پردازش هیجان در رابطه نظریه ذهن با در گیری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش ها: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری 529 نفر از دانش آموزان دختر شهرستان قائم شهر بودند که تعداد 300 نفر به عنوان نمونه ی آماری و به روش دردسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه های پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، ﻣﻘﯿﺎس ﭘﺮدازش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﺎﮐﺮ و همکاران (2010) و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ نظریه ذهن استیرمن (1994) ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، بین نظریه ذهن و پردازش هیجانی با درگیری تحصیلی رابطه ی مستقیم معنی دار وجود دارد. مدل پژوهش دارای برازش بوده و تایید شد و 42/0 از واریانس درگیری تحصیلی توسط نظریه ذهن و پردازش هیجانی مورد تبیین قرار گرفت و پردازش هیجانی در رابطه ی بین نظریه ذهن و پردازش هیجانی با درگیری تحصیلی نقش واسطه ای دارا بود. نتیجه گیری: با تغییرات شناخت اجتماعی به عنوان هسته اصلی نظریه ذهن می توان پردازش هیجانی را افزایش داد و نهایتا درگیری تحصیلی آن ها را ارتقا بخشید.
برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی؛ نقاط قوت ناکافی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه های بالندگی هیئت علمی شامل همه اشکال پشتیبانی های سازماندهی شده برای کمک به بلوغ اعضای هیئت علمی به عنوان مدرسان، محققان، و شهروندان دانشگاه ها، حرفه ها و جوامع بزرگتر است. طراحی نظام مند و ارائه برنامه ها و فعالیت های نوآورانه در جهت بالندگی هیئت علمی یکی از راه های رشد و پیشرفت نظام دانشگاهی است. به دلیل اهمیت این برنامه ها و نقش تاثیرگذار آنها بر کیفیت نظام دانشگاهی، لازم است که ارتقای کیفیت این برنامه ها همواره مدنظر مدیران دانشگاهی باشد. ارزیابی این برنامه ها و شناسایی نقاط قوت آن ها، می تواند تسهیلگر تدوین خطوط راهنمایی برای برگزاری این برنامه ها با کیفیت بالاتر باشد. از این رو این پژوهش با هدف ارتقای کیفیت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط قوت آن از دیدگاه اساتید دانشگاه، به عنوان ذی نفعان اولیه برآمد. روش ها: در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط قوت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شد. مصاحبه های پیاده سازی شده با استفاده از رویکرد اشتراوس-کوربین کدگذاری شدند. یافته ها: در نهایت سه نقطه قوت برای این برنامه ها شناسایی شد که عبارتند از: «مدرسان برجسته»، «موضوعات و محتوای مناسب» و «روش های یاددهی-یادگیری اثربخش». نتیجه گیری: شناسایی تنها سه نقطه قوت برای برنامه های بالندگی نشان دهنده این است که برنامه های یاد شده از کیفیت لازم برخوردار نبودند و نیازمند بازنگری اساسی در اقدامات سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرا هستند.
تبیین شباهت های ساختاری نقاشی خودآموختگان با نقاشی کودکان بر اساس رویکرد روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۱۱ (پیاپی ۵۶)
129-138
حوزههای تخصصی:
افرادی که فاقد آموزش های رسمی هنر هستند به گونه ای خودانگیخته دست به آفرینش زده و آثاری خلق می کنند که با وجود منحصر به فرد بودنشان شباهت های زیادی به یکدیگر دارند. این شباهت ها را بیش از همه می توان در نقاشی های کودکان و خودآموختگان مشاهده کرد که می توانند نشان دهنده ی ریشه های روانشناختی مشترک آفرینندگان آن ها باشند . پرسش این جاست که «نقاشی کودکان و خودآموختگان از چه جنبه هایی و تا چه اندازه به یکدیگر شباهت دارند؟» و «علت بروز این شباهت ها را چگونه می توان تبیین نمود؟» هدف این پژوهش تبیین دلایل بروز این شباهت های ساختاری با رویکردی روانشناختی است که پس از بررسی و تحلیل آثار هر گروه مشخص می شود که دو عامل اصلی، یعنی عدم آموزش های رسمی و پرداخت ذهنی به موضوع، باعث شباهت آن ها شده و خود دلیلی است بر این امر که مراحل رشد انسان خطی نبوده، بلکه دایره وار است و آغاز نقاشی در دوران سالخوردگی را می توان نمودی از نئوتنی دانست که شور و شوق دوران کودکی و حس کنجکاوانه ی آن دوران دوباره در فرد زنده می شود. پژوهش پیش رو از جمله پژوهش های کیفی است که به صورت توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتابخانه های و میدانی انجام شده است.
مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان، نگرانی، فراخلق و نارسایی های شناختی در افراد با و بدون اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
91 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان، نگرانی، فراخلق و نارسایی های شناختی در افراد با وبدون اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. این پژوهش ازنوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری را تمامی بیماران زن و مرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی شهر اردبیل تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 47بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر براساس تشخیص روانپزشک و47 فرد عادی براساس مصاحبه بالینی بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی وکریج، مقیاس صفت فراخلق سالوی وپرسشنامه نارسایی شناختی برودبنت استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میانگین نمرات راهبردهای منفی تنظیم هیجان، نگرانی ونارسایی های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معنی داری بیشتر از افراد عادی بود. درصورتیکه میانگین نمرات راهبردهای مثبت تنظیم هیجان وفراخلق در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معنی داری از افراد عادی کمتر بود. این یافته ها بیان می کند که راهبردهای تنظیم هیجان، نگرانی، فراخلق و نارسایی-های شناختی در آسیب شناسی و پیشگیری اختلال اضطراب فراگیر می تواند قابلیت کاربرد داشته باشد.
اثر بخشی روان درمانی تحلیل کارکردی بر افسردگی، کیّفیت زندگی و نشانه های وسواس در مبتلایان به وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
75 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان تحلیل کارکرد بر وسواس، افسردگی و کیّفیت زندگی در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی است. پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال وسواس بود. از بین آن ها 30 بیمار متأهل مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی همراه با همسران آن ها جمعاً 60 نفر انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند . تعداد 6 جلسه 120 دقیقه ای فرد مبتلا و همسران در گروه شرکت داشتند و در تعداد 4 جلسه 60 دقیقه ای صرفاً همسران بیماران در گروه شرکت کردند، تمام 6 جلسه زوجین با هم در گروه شرکت داشتند و در 4 جلسه فقط همسران به صورت گروهی شرکت داشتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه های افسردگی بک، کیّفیت زندگی، مقیاس وسواس فکری و عملی ییل براون بودند. 10 جلسه درمان برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد گروه آزمایش در تمام متغیرها بهبود داشته است. لذا می توان از روان درمانی تحلیل کارکرد برای کاهش نشانه های وسواس و افسردگی و ارتقای سطح کیّفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال وسواس استفاده کرد.