فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۲۴۱ تا ۱۲٬۲۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
129 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: همه گیری بیماری کرونا و اجرای قرنطینه، اثرات مختلفی بر جنبه های روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ارتباط اضطراب و همبستگی ناشی از بیماری کرونا با سلامت روان در جامعه شهر تهران است. روش: به این منظور نمونه ای شامل 618 زن و مرد بزرگسال توسط پرسشنامه GHQ-12، مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علیپور، 1398)، و همبستگی اجتماعی (بر اساس پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز و شاپیرو، 2004) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که اضطراب بیماری کرونا (بصورت منفی) و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کرونا (بصورت مثبت) با سلامت روان همبستگی دارد. همچنین مشخص شد که اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کرونا، به ترتیب 47 و 26 درصد از تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: این نتایج نشان دهنده بروز اثرات مثبت و منفی روانی و اجتماعی در زمان قرنطینه بوده و دارای تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات بحران در زمان همه گیری بیماری کرونا است.
مقایسه ابعاد کمالگرایی، نظم جویی هیجانی و خودآگاهی در افراد مبتلا به بیماری قلب و عروق و فاقد بیماری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری های قلبی و عروقی جزء بیماری های جدی محسوب می شوند. بنابراین اطلاع از خطرات و علائم هشدار دهنده می تواند حتی از مرگ جلوگیری نماید. خطر ابتلا به برخی از انواع بیماری های قلبی عروقی بستگی به عوامل زیادی دارد. برخی از این عوامل قابل کنترل و برخی دیگر غیر قابل کنترل می باشند. از این رو، مطالعه حاضر به منظور بررسی مقایسه مولفه های قابل کنترل روانی، نظیر کمالگرایی ، تنظیم شناختی هیجانی و خودآگاهی در افراد مبتلا به بیماری قلب و عروق و سالم پرداخت. این مطالعه مقطعی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش، بیماران قلبی و افراد فاقد بیماری بودند که در بازه زمانی شهریور تا آذر 1396 به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند. تعداد 150 نفر (75نفر افراد مبتلا به بیماری قلبی، 75 نفر افراد فاقد بیماری قلبی) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های کمالگرایی (تری شورت و همکاران، 1995)، نتنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی، 2002) و خودآگاهی (نئواستروم و داویس، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t گروههای مستقل و مانوا تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری از نظر کمالگرایی، نظم جویی هیجانی و خودآگاهی بین افراد مبتلا به بیماری قلبی و افراد سالم وجود دارد (01/0 > p ، 05/0 > p ) وتحلیل واریانس نیز یافته های پژوهش را تایید کرد. با توجه به یافته ها، می توان نتیجه گرفت که با برگزاری دوره های آموزشی و درمان شناختی-رفتاری و بیوفیدبک مبتلایان به بیماری قلبی می توان موجب بهبود اثرات روانشناختی بر پیشرفت بیماری شد.
ارائه الگوی روابط علی کارکردهای شناخت اجتماعی و درگیری تحصیلی با نقش واسطه ای اهداف پیشرفت در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آبان ۱۳۹۸ شماره ۸ (پیاپی ۴۱)
185-196
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تبیین مدلی برای پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان از طریق کارکردهای شناخت اجتماعی و نقش واسطه ای اهداف پیشرفت بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان دبیرستان های دخترانه دولتی منطقه 3 شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 260 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده بودند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس درگیری تحصیلی (ریو و تیسنگ، 2011)، پرسشنامه توانایی های شناختی (نجاتی، 1391)، و پرسشنامه اهداف پیشرفت (الیوت و مک گرگور، 2001) بود. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-24 و آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که خرده مقیاس های خودآگاهی، تئوری ذهن، و تشخیص تهدید کارکردهای شناخت اجتماعی دانش آموزان، 24/0 و خرده مقیاس های اجتناب از عملکرد و گرایش به عملکرد اهداف پیشرفت 26/0 از تغییرات واریانس درگیری تحصیلی را پیش بینی می کنند. نتایج مدل مفهومی برونداد نیز نشان دهنده کارکردهای شناخت اجتماعی با واسطه گری کامل اهداف پیشرفت، 25/0 از تغییرات درگیری رفتاری، 18/0 از تغییرات درگیری عاطفی، 31/0 از تغییرات درگیری شناختی، و 18/0 از واریانس خرده مقیاس درگیری عاملیت را تبیین می کنند. با توجه به نقش کارکردهای شناخت اجتماعی بر جهت گیری هدف و درگیری تحصیلی، برنامه های توان افزایی کارکردهای شناخت اجتماعی دانش آموزان می تواند کمک بسزایی در جهت گیری اهداف پیشرفت و درگیری تحصیلی دانش آموزان داشته باشد.
بررسی روابط خانوادگی، خودکنترلی و ناگویی خلقی به عنوان عوامل پیش بینی کننده اختلال بی اشتهایی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
95-113
حوزههای تخصصی:
هدف : اختلال بی اشتهایی روانی یکی از اختلال های نسبتاً شایع روانی است که در دهه های اخیر شیوع یافته و تعداد زیادی افراد، به ویژه دختران جوان را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش به منظور پیش بینی اختلال بی اشتهایی روانی به عنوان متغیر ملاک و روابط خانوادگی، خودکنترلی و ناگویی خلقی به عنوان متغیرهای پیش بین انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. نمونه ٔ این مطالعه شامل ۱۰۹ نفر از زنان شهر شیراز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. بی اشتهایی روانی با استفاده از پرسشنامه ٔ گارنر و گرفینکل (۱۹۷۹)، روابط خانوادگی با استفاده از پرسشنامه ٔ پیوند خانوادگی پارکر و همکاران (۱۹۷۹)، خودکنترلی با استفاده از مقیاس خودکنترلی گراسمیک (۱۹۹۳) و ناگویی خلقی با به کارگیری مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (۱۹۸۶) اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته ها نشان دادند که شتاب زدگی به عنوان یکی از زیر مقیاس های خودکنترلی (۰۵/۰ , p< ۲۴/۰- β = ) و حمایت افراطی از زیر مقیاس های روابط خانوادگی (۰۵/۰ , p< ۲۳/۰ β = )، اختلال بی اشتهایی روانی را پیش بینی کردند. این در حالی است که ناگویی خلقی قادر به پیش بینی اختلال بی اشتهایی روانی نبود. نتیجه گیری : پژوهش نشان داد که تلاش برای تنظیم شتاب زدگی و کاهش حمایت افراطی در روابط خانوادگی در پیش گیری از ابتلا به بی اشتهایی روانی می تواند مؤثر باشد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و علائم روان شناختی همسران جانباز اعصاب و روان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و علائم روان شناختی همسران جانباز اعصاب و روان بود. روش: در این پژوهش از طرح درون گروهی تک آزمودنیA- B با خط پایه و با مداخله درمانی به همراه دوره پیگیری استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه همسران جانباز اعصاب و روان بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر تهران در سال 1398 بودند که به تعداد 5 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از موقعیت خط پایه بیست جلسه طرح واره درمانی انفرادی به مشارکت کنندگان ارائه گردید. در تحلیل داده های پژوهش، از تحلیل دیداری و درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد طی تحلیل دیداری نموادر داده ها طرح واره درمانی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و علائم روان شناختی همسران جانباز بنیاد شهید و امور ایثارگران موثر بوده است. به عبارت دیگر شاخص های درصد بهبودی و اندازه اثر مربوط به حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه و علائم روان شناختی بیانگر کاهش متوسط در شرکت کنندگان بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش ،ضروری به نظر می رسد که در مداخلات بالینی همسران و خانواده های جانباز اعصاب و روان ،برنامه ریزی لازم برای مداخله در سطوح شناختی و هیجانی صورت گیرد و بدلیل تاثیر طرح واره درمانی بر کاهش علایم روانشناختی می توان به عنوان یک رویکرد موثر سود جست.
ارایه مدل جهت پیش بینی کمرویی از طریق ناگویی خلقی، احساس تنهایی و هویت اجتماعی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارائه مدلی جهت پیش بینی کمرویی از طریق ناگویی خلقی، احساس تنهایی و هویت اجتماعی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم پرداخته است. روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دوم شهر گرگان مشتمل بر 2400 در سال تحصیلی 95-96 بوده است. نمونه ی مورد بررسی 331 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، مقیاس احساس تنهایی راسل، پرسشنامه هویت اجتماعی صفاری نیا؛ و مقیاس کمرویی چیک- بریگز استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی خلقی، هویت اجتماعی و احساس تنهایی به ترتیب 11/0، 19/0- و 12/0 اثر مستقیم بر کمرویی دارا بودند و برازش مدل تایید گردید و به طور کلی سه متغیر برون زا توان پیش بینی 24/0 از متغیر کمرویی را دارا بودند. با توجه به اثر بدست آمده می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان کمرو تجاربی در ناگویی خلقی و احساس تنهایی در این اختلال دارا می باشند و کسب هویت اجتماعی متناسب می تواند کاهنده ی موثری جهت بهبود تعاملات اجتماعی گردد.
اثربخشی آموزش تاب آوری برافزایش سازگاری دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
187-194
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر تاب آوری در افزایش سازگاری دانشجویان جدیدالورود خوابگاهی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دختران جدیدالورود خوابگاهی رشته های مختلف تحصیلی دوره کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 93- 92 بود . برای انجام این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس وسپس جهت جایگزینی آزمودنی ها دردوگروه آزمایش وکنترل از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد که ازاین میان 30 نفر از دانشجویان که نمره پایین تر از میانگین در آزمون سازگاری با دانشگاه ( (SACQ کسب کرده بودند انتخاب شدند . برای گروه آزمایش برنامه آموزش مهارت های تاب آوری اجرا و بعد از مداخله برای هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد . طرح پژوهش آزمایشی و برای تحلیل داده ها از روش آماری کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تاب آوری به طورمعناداری ودرسطح 001/0 P< موجب افزایش سازگاری دانشجویان با دانشگاه درگروه آزمایش شده است درحالی که چنین تغییری در آزمودنی های گروه کنترل مشاهده نشده است . به عنوان نتیجه گیری می توان گفت آموزش تاب آوری در افزایش سازگاری دانشجویان مؤثر است.
شناسایی و تبیین تجربه متخصصین تعلیم و تربیت و دانشجو معلمان در فرایند شناسایی و شکل گیری اخلاق حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اخلاق حرفه ای، همواره یکی از مهم ترین اهداف نظام آموزشی بوده است. مربیان تعلیم وتربیت دریافتند که برنامه ریزی مبتنی بر شایستگی حرفه ای یک روش آماده کردن فارغ التحصیلان برای یک زمینه در حال تغییر است. روش کار : مطالعه کیفی حاضر با رویکرد گراندد تئوری در پاییز 1397 بر روی 24 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان به روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع داده ها و با رعایت محرمانه بودن اطلاعات و امکان ترک مطالعه درهر زمان که مایل بودند ادامه یافت، روش جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت؛ داده هابر اساس روش اشتراس وکوربین تحلیل گردیدند. یافته ها: به طور کلی هفت طبقه اصلی و 8 طبقه فرعی ایجاد شد که در نهایت ششتم از این طبقات تحت عناوین عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی، عوامل جهانی، عوامل علمی مؤثر بر اخلاق حرفه ای استخراج شدند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که درنقش عوامل مختلف در شکل گیری اخلاق حرفه ای کم توجهی خاصی در بخش های مختلف در جهت توجه عمیق به اخلاق حرفه ای به عنوان یکی از ارکان اصلی رشد و تعالی راندمان کاری مشاهده می شود و لازم است مسئولین و دست اندرکاران تعلیم و تربیت به این امر مهم توجه کرده در برنامه ریزی های آینده برای آموزش و پرورش و دانشگاه ها گام های بلندی بردارند. که این امر می بایست در خصوص دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مورد توجه ویژه قرار گیرد زیرا این دانشجویان در آینده ای نه چندان دور وارد جرگه تعلیم و تربیت می شوند و در صورتی که در حد مطلوب تربیت نشده و رشد نیافته باشند ضربات جبران ناپذیری بر نسل های بعدی وارد خواهد شد.
اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر بر عاطفه مثبت و منفی زنان دارای همسر با اختلالات روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
177 - 194
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تعیین مداخلات مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر بر عاطفه مثبت و عاطفه منفی زنان دارای همسر با اختلالات روانی در سال 1395 و در شهر اصفهان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، با گروه کنترل بود. جمعیت آماری شامل کلیه زنان دارای همسر با اختلال روانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحت پوشش سازمان نظام و بهزیستی اصفهان بودند. از بین زنان 30 نفر که تمایل به همکاری در جلسات درمانی داشتند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی گمارده در این طرح گروه آزمایش در طی 10 جلسه آموزش گروهی 90 دقیقه ای با تناوب هر هفته دو بار در معرض مداخلات مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر قرار گرفت همه آزمودنی ها قبل از مداخله، پس از آن و 45 روز بعد در مرحله پیگیری به پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (1988) پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که مداخلات مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر باعث افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید (001/0>p). به علاوه این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تائید شد (001/0>p). بنابراین جهت افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی زنان دارای همسر مبتلا به اختلال روانی می توان از مداخلات مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر استفاده نمود.
یاد داشتی به بهانه نکوداشت سالار قافله روانشناسان ایران، دانشمند معظم استاد دکتر محمود منصور
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر الگوهای ارتباطی درون خانواده دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهرستان اهر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرهنگ های سنتی اغلب خانواده ها، افراد را به پذیرش صرف عقاید و عدم شرکت در تصمیم گیری ها ترغیب می کنند. هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر الگوهای ارتباطی درون خانواده دانش آموزان شهرستان اهر بود. روش: نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان سال اول متوسطه شهرستان اهر در سال ۹۱-۹۰ بود. حجم نمونه ۶۰ دانش آموزان از این جامعه بود که ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و سپس تصادفی ساده انتخاب گردیدند. و در دو گروه ۳۰ نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای سنجش الگوهای ارتباطی از پرسشنامه کوئرنر و فیتز پاتریک (۲۰۰۲) استفاده شد. مداخله آزمایشی(مهارت های ارتباطی) بر روی گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ی ۷۰ دقیقه ای و یک جلسه در هفته اجرا گردید، و پس از اتمام آموزش از هر ۲ گروه پس آزمون به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده علاوه بر آمار توصیفی از آمار استباطی تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: آموزش مهارت های ارتباطی باعث تغییر در الگوهای ارتباطی درون خانواده(افزایش جهت گیری گفت و شنود و کاهش جهت گیری همنوایی) دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. نتیجه گیری: با آموزش مهارتهای ارتباطی می توان الگوهای ارتباطی را که در خانواده شکل گرفته است تغییر و بهبود بخشید.
اثربخشی آموزش مهارت های هوش اخلاقی بر سازش یافتگی (عاطفی، آموزشی، اجتماعی) دانش آموزان زورگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم تابستان (مرداد) ۱۳۹۸ شماره ۷۷
519-527
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است که آموزش مهارت های هوش اخلاقی اثرات مؤثری بر سازش یافتگی های عاطفی، آموزشی و اجتماعی دارد، اما آیا این آموزش ها می تواند بر دانش آموزان زورگو نیز مؤثر باشد؟ هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی اثربخشی آموزش مهارت های هوش اخلاقی بر سازش یافتگی (عاطفی، آموزشی، اجتماعی) دانش آموزان زورگو انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان در حال تحصیل دوره ی متوسطه دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 40 دانش آموز انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 11 جلسه آموزش مهارت های هوش اخلاقی بوربا (2005) را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سازش یافتگی سینها و سینگ (1993) و پرسشنامه ی تجدید نظر شده زورگو / قربانی اولویوس(1998) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانش آموزان زورگو گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان زورگو گروه گواه در پس آزمون به طور معناداری سازش یافتگی (عاطفی، آموزشی، اجتماعی) بیشتری داشتند (0/01> p ). نتیجه گیری: بنابراین، می توان از آموزش مهارت های هوش اخلاقی برای افزایش سازش یافتگی (عاطفی، آموزشی، اجتماعی) دانش آموزان زورگو استفاده کرد.
ارائه مدل گرایش به مصرف مواد بر اساس ادراک تعارض بین والدین و نقش میانجی مشکلات هیجانی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
293-310
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نقش میانجی مشکلات هیجانی-رفتاری در رابطه با ادراک تعارض بین والدین و گرایش به مصرف مواد انجام شد. روش : روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قدس استان تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای،600 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش، سیاهه رفتاری آشنباخ، مقیاس ادراک تعارض بین والدین و مقیاس گرایش به مصرف مواد بود. یافته ها : نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که متغیر مشکلات هیجانی-رفتاری به عنوان متغیر میانجی در رابطه با تعارضات بین والدین و گرایش به مصرف مواد وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی است. همچنین در این مدل مسیر غیرمستقیم تعارضات بین والدین به گرایش به مصرف مواد با میانجی مشکلات هیجانی-رفتاری معنادار بود. مسیر مستقیم تعارضات بین والدین به سمت گرایش به مصرف مواد معنادار به دست نیامد. می توان گفت که میانجی به صورت نسبی معنادار است . نتیجه گیری : این یافته ها در امر پیشگیری از گرایش به مصرف مواد در مدارس و نهادهای مرتبط مثمر ثمر است. از طرفی می توان در هنگام تنظیم مداخلات درمانی و فرموله بندی درمان، تعارضات خانواده و مشکلات هیجانی و رفتاری را به عنوان عوامل خطر لحاظ کرد.
بررسی رابطه ابعاد خشم و ویژگی های انحرافی شخصیت با پرخاشگری سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
پرخاشگری سایبری رفتارهای پرخاشگرانه ای هستند که در فضای سایبری به صورت مخفیانه اتفاق می افتد و چهره به چهره نیستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ابعاد خشم و ویژگی های انحرافی شخصیت با پرخاشگری سایبری در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه پژوهش شامل 220 دانشجو بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان دانشجویان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 97- 96 در دانشگاه محقق اردبیلی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ابعاد خشم، انحراف شخصیت و پرخاشگری سایبری استفاده شد. داده های گرد آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که پرخاشگری سایبری با خشم بیرونی و خشم انگیختگی از ابعاد خشم و بدنام سازی، اعمال خصمانه و سلطه گری از انحراف شخصیت همبستگی مثبت دارد. نتایج رگرسیون نشان داد که ابعاد خشم و انحراف شخصیتی می توانند 22 درصد از پرخاشگری سایبری را پیش-بینی کنند. به نظر می رسد هرچه خشم و انحرافات شخصیتی در افراد بالاتر باشد احتمال انجام رفتارهای پرخاشگرانه در اینترنت بیشتر است لذا پیشنهاد می گردد که دانشگاه ها کارگاه هایی را جهت کاهش پرخاشگری های اینترنتی با تاکید بر کنترل مولفه های خشم و انحراف شخصیتی برگزار نمایند.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان معتاد ترک کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
139-156
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی زنان معتاد ترک کرده انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون، با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان و دختران معتاد ترک کرده در کمپ بانوان تهران بودند. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از بین افراد مستقر در کمپ با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی به صورت پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش مهارت های زندگی در ارتقا نمرات در خرده مقیاس های سلامت جسمانی، سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیط موثر بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی به خصوص مهارت های مدیریت هیجان، مدیریت استرس، حل مسئله، و ارتباط مؤثر می تواند باعث ارتقاء سطح کیفیت زندگی شود و گام مؤثری در بازتوانی و عدم عود مجدد معتادان ترک کرده باشد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعه پنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
127 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعه پنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دوگروهی سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. مداخله برای بیماران گروه آزمایش تحت 10 جلسه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس فاجعه پنداری درد سالیوان و همکاران (1995)، پرسش نامه تحمل پریشانیسیمونز و گاهر (2005) و پرسش نامه ی رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996) بود . یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعه پنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا اثر دارد (001/0>p). این اثرات در دوره پیگیری 45 روزه همچنان باقی مانده است . نتیجه گیری: بر اساس نتایج آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت دارای تلویحاتی به منظور بهبود وضعیت روان شناختی بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا است که از آن می توان در راستای بهبود کیفیت زندگی این بیماران بهره برد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و تاب آوری در موفقیت ورزشی با میانجی گری ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A study on Chronic Pain and Sleep Quality in Mothers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Chronic pain is one of the most important medical problems that affect many people every year. The highest prevalence of chronic pain is in adulthood. Sleep problems are one of common symptoms of chronic pain. The aim of this study was to compare sleep quality in mothers with chronic pain and healthy mothers. Methods: This study was comparative and its statistical population was included all women referred to the Pain Clinic of Imam Hossein Hospital, Tehran, Iran. Among them, 159 persons were selected using convenience sampling method. Pittsburgh Sleep Quality Index, Von korff Pain Intensity Scale and demographic information Form were used to collect data. Data analysis was done using t-test and one way analysis of variance. Results: The results showed that sleep quality in mothers with chronic pain was significantly different from healthy mothers, and with increase in pain intensity, sleep quality decreased. Conclusions: Results of this study have implications on need pay attention to quality of sleep in mothers with chronic pain and its impact on daily routine and their duties as a parent.
اطلاعات گریزی: راهبردی برای آسان سازی تصمیم های احساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگامی که مردم می خواهند یک تصمیم احساسی بگیرند، ممکن است از اطلاعاتی که می تواند تصمیم عقلانی را در آن ها قوی تر کند، فرار کنند. با هدف بررسی اطلاعات گریزی به عنوان راهبردی برای آسان سازی تصمیم های احساسی و در یک طرح آزمایشی، فراخوان شرکت در پژوهش به سی هزار مشترک تلفن همراه ساکن تهران و کرج پیامک شد و در نهایت 383 نفر (149 مرد) با میانگین سنی 32 سال در پژوهش شرکت کردند. نخست، آزمودنی ها با یک گزینه عقلانی و یک گزینه احساسی روبه رو شدند و سپس اطلاعات گریزی آن ها اندازه گیری شد. سپس آزمودنی ها به گونه تصادفی به سه گروه گمارده شدند و همان اطلاعاتی که از آن گریخته بودند به سه شکل گوناگون به آن ها داده شد. در پایان، آزمودنی ها یکی از دو گزینه را برگزیدند و کشش آن ها به گزینه احساسی اندازه گیری شد. آزمون z و تحلیل رگرسیون لُجیستیک نشان داد که بیشترِ آزمودنی ها از اطلاعات فرار کردند، امّا همین اطلاعات بر تصمیم آن ها اثر گذاشت، آزمودنی هایی که از اطلاعات فرار کردند گزینه احساسی را بیشتر انتخاب کردند و هر اندازه کشش آزمودنی ها به گزینه احساسی بیشتر بود، اطلاعات گریزی آنان نیز بیشتر بود. پس مردم از اطلاعات فرار می کنند تا آسان تر بتوانند تصمیم های احساسی بگیرند.
اثرات زبان انگیزشی رهبر بر اشتیاق کارکنان ازطریق متغیرهای میانجی ادراک از ارتباطات شفاف و متقارن، درک از ارتباط فرد سازمان و شهرت درون سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثرات زبان انگیزشی رهبر ازطریق متغییرهای میانجی ادراک از ارتباطات شفاف، متقارن، درک از ارتباط فرد سازمان و شهرت درون سازمانی ادراک شده بر اشتیاق کارکنان است؛ بدین منظور، 787 نفر از کارکنان شرکت سرمایه گذاری (هولدینگ) توکافولاد به صورتِ طبقه ای متناسب با حجم شدند و به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. ابزارها عبارت بودند از: پرسشنامه ارتباطات متقارن دوزیر و همکاران (1995)، پرسشنامه ارتباطات شفاف راولینز (1992)، پرسشنامه ارتباط فرد با سازمان هان و گرونیگ (1999)، پرسشنامه شهرت سازمانی گاردبرگ و فومبرون (2002)، پرسشنامه اشتیاق کارکنان سَکس و روتمن (2006) و کانگ (2010)، پرسشنامه زبان انگیزشی رهبر ومیفیلد و همکاران (1998). داده های پژوهش با روش الگوسازی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین زبان انگیزشی بر ارتباطات متقارن با ضریب تأثیر 41/0، زبان انگیزشی بر درک از ارتباطات شفاف با ضریب تأثیر 48/0، درک از ارتباط متقارن دوطرفه بر درک از ارتباطات شفاف سازمان با ضریب تأثیر 26/0، درک از ارتباطات شفاف سازمان بر ادراک ارتباط فرد از سازمان با ضریب تأثیر 14/0، ادراک ارتباط فرد از سازمان بر متغییرهای شهرت درون سازمانی ادراک شده و اشتیاق کارکنان به ترتیب با ضریب تأثیر 61/0 و 64/0 و شهرت درون سازمانی بر اشتیاق کارکنان با ضریب تأثیر 30/0 رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. پس فرضیه اصلی پژوهش تأیید شد؛ هرچند که تأثیر زبان انگیزشی به صورتِ مستقیم بر متغیر اشتیاق کارکنان با ضریب تأثیر 04/0 معنادار نشد. بنابراین، مدیران با شناخت جوّ و محیط سازمان باعث می شوند ارتباط دوطرفه مناسب تری با پیروان خود برقرار کنند و انتظارات و ذهنیات خود را راحت تر و شفاف تر با پیروان خود در میان بگذارند. ازسوی دیگر، این روابط شفاف و متقابل و زبان حمایت گر مدیران ارشد باعث می شود کارکنان این هولدینگ از بودن در این شرکت و یا مجموعه شرکت های این هولدینگ احساس خوشایندی داشته باشندکه این موضوع به بهبود روابط کارکنان با سازمانشان، شهرت درون سازمانی اداراک شده آنها و اشتیاق کارکنان منجر می شود .