فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۳۰۱ تا ۱۲٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
229-243
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون که به کلینیک های درمانی ترک اعتیاد شهر کرمانشاه در سال 1397 مراجعه کرده بودند. نمونه ی آماری 30 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر (آزمایش و گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش مهارت های مثبت اندیشی (خدایاری فرد، زندی، حاج حسینی و غباری بناب، 1395) دریافت کردند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ی سرسختی روان شناختی اهواز کیامرثی، نجاریان و سهرابی زاده هنرمند (1377) بود. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه از نظر سرسختی روان شناختی تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: می توان گفت آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر افزایش سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون مؤثر است.
تاثیر آموزش حل مساله بر ابعاد راهبردهای مقابله با استرس و مسئولیت پذیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
100 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف از این تحقیق تعیین تأثیر آموزش حل مسئله بر راهبردهای مقابله بر استرس و مسئولیت پذیری دانشجویان است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه آزمایشی با گروه شاهد و آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون است. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان کارشناسی آموزش از دور است که با روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر از بین این افراد انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارش شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس لازاروس و فولکمن (1988) و پرسشنامه مسئولیت پذیری نعمتی (1387) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار Spss و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند، نتایج تحلیل نشان داد آموزش حل مسئله بر ابعاد راهبردهای مقابله با استرس (راهبردهای مسئله مدار و هیجان مدار) و همچنین مسئولیت پذیری دانشجویان تأثیرگذار است و گروه آزمایش بعد از آموزش بیشتر از روش های مسئله مدار استفاده کرده بودند. نتیجه گیری : با توجه به اینکه مسئله مداری میزان توانایی افراد برای مواجه با مسائل روز آن هاست و بر اساس نتایج تحقیق آموزش حل مسئله می تواند این توانایی را در دانشجویان افزایش داده و باعث ارتقاء توانمندی های آن ها برای مواجه با مشکلات و حل آن ها باشد توصیه می شود، آموزش حل مسئله در تقویت مهارت های دانشجویان مورد توجه قرار گیرد و از طریق برنامه های آموزشی و دانشگاهی پرورش یابد.
اثر بخشی ترکیب مداخله های رفتاری و بازسازی شناختی بر اضطراب امتحان دانش آ موزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش بی ثباتی ازدواج، فاجعه نمایی و ماجراجویی در پیش بینی افکار خودکشی معتادان در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱۱ (پیاپی ۴۴)
141-148
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بی ثباتی ازدواج، فاجعه نمایی و ماجراجویی در پیش بینی افکار خودکشی معتادان در حال ترک انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعۀ توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر شامل کلیۀ معتادان در حال ترک شهرستان آستانه اشرفیه در سال 1396 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 70 نفر از معتادان در حال ترک به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل شاخص بی ثباتی ازدواج بوث، جوهانسون و ادوارز (1983)، پرسشنامۀ تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی،کرایج و اسپینهاون (2001)، مقیاس هیجان خواهی زاکرمن (1971) و مقیاس افکار خودکشی بک (1961) بودند. داده ها با کمک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری به روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین بی ثباتی ازدواج، ماجراجویی و فاجعه نمایی با افکارخودکشی معتادان در حال ترک همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج بررسی تاثیر متغیرها نشان داد که متغیرهای ماجراجویی با 16 درصد، فاجعه نمایی با 25 درصد و بی ثباتی ازدواج با 11 درصد قادر به پیش بینی افکار خودکشی معتادان درحال ترک هستند. این نتایج حاکی از آن است که بی ثباتی ازدواج، فاجعه نمایی و ماجراجویی نقش با اهمیتی در پیش بینی افکار خودکشی معتادان در حال ترک دارند،. بنابراین با توجه به یافته های پژوهش حاضر فرآهم آوردن آموزش های تنظیم شناختی هیجان، کنترل هیجانی و بهبود روابط بین فردی در حین ترک به منظور کاهش افکار خودکشی و اقدام به خودکشی توصیه می شود.
اعتباریابی مقدماتی پرسش نامه اعتیاد به غذای یل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: اختلال خوردن یکی از اختلالات شایع روانی است که باعث مشکلات متعددی در سلامت جسمی و عملکرد روانی و کیفیت زندگی می شود. هدف از این مطالعه، ترجمه و بررسی روایی و اعتبار نسخه فارسی پرسش نامه اعتیاد به غذای یل در افراد با اختلال اعتیاد به غذای شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: در قالب یک پژوهش توصیفی مقطعی، به روش نمونه گیری دردسترس در فاصله زمانی اسفند ۱۳۹۶ تا خرداد ۱۳۹۷، نمونه ای به حجم ۹۸ نفر از بیماران مبتلا به اعتیاد به غذا و۶۷ نفر افراد غیروابسته به غذا از مرکز تغذیه نوین شهر اصفهان انتخاب شد و افراد ابزارهای پژوهش (پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه ۲۵ سؤالی اعتیاد به غذا) را تکمیل کردند. جهت تحلیل داده ها از نسخه ۲۴ نرم افزار SPSS و نسخه ۱۸ نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد ساختار عاملی پرسش نامه درمجموع از برازش مناسبی برخوردار است و روایی سازه مطلوبی دارد. بر اساس نتایج تحلیل واریانس، در بررسی روایی افتراقی بین افراد با اختلال اعتیاد به غذا و افراد سالم از لحاظ تمام زیرمقیاس های وابستگی به غذا تفاوت معنی داری مشاهده شد (P<۰/۰۵). ضرایب آلفای کرونباخ و تنصیف به غیر از عامل G، در سایر خرده مقیاس ها بالاتر از ۰/۷ به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که نسخه ترجمه شده به فارسی YFAS از روایی و اعتبار نسبتاً مطلوبی برخودار است و می توان در موقعیت های بالینی و پژوهشی برای ارزیابی اعتیاد به غذا از آن استفاده کرد.
نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان دررابطه بین تئوری ذهن با هیجانات منفی(اضطراب، افسردگی، استرس) والدین کودکان استثنایی مراکز توانبخشی روزانه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی رابطه ی تئوری ذهن با هیجانات منفی(اضطراب، افسردگی، استرس) با میانجیگری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان انجام شد. جامعه آماری کلیه والدین کودکان استثنایی مراکز روزانه ی توانبخشی جسمی، حرکتی، ذهنی، شهر مشهد در سال 97-1396 بود. نمونه ای با حجم 196 نفر براساس جدول کرجسی و مورگان با روش دردسترس انتخاب شد. پرسشنامه های پژوهش، نظم جویی شناختی هیجان، آزمون ذهن خوانی از طریق تصویرچشم و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس بود. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج همبستگی نشان داد که تئوری ذهن با اضطراب و افسردگی همبستگی منفی معنادار دارد ولی رابطه معنادار با استرس تاییدنشد. و با راهبرد ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان(ملامت دیگران) همبستگی منفی معنادار دارد و با سایر راهبردهای ناسازگارانه رابطه تایید نشد. و با راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان (تمرکزمجددمثبت، دیدگاه گیری) رابطه مثبت معناداردارد. با سایر راهبردها رابطه تاییدنشد. راهبردهای ناسازگارانه (ملامت خویش، ملامت دیگران، نشخوارفکر، فاجعه سازی) با اضطراب، افسردگی، استرس رابطه مثبت معناداردارند و راهبردهای سازگارانه (تمرکزمجددمثبت، دیدگاه گیری) با اضطراب، افسردگی، استرس رابطه منفی معناداردارند و راهبردهای ارزیابی مجدد با استرس و پذیرش با افسردگی، همبستگی منفی معنادار دارند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادکه الگوی پیشنهادی نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجان در ارتباط تئوری ذهن باهیجانات منفی از برازش خوبی برخورداراست و راهبردهای ملامت دیگران، دیدگاه گیری، تمرکزمجددمثبت علاوه بر رابطه ی مستقیم، ارتباط غیرمستقیم و میانجی گر بین تئوری ذهن با هیجانات منفی (اضطراب، افسردگی) دارند. باتوجه به یافته های پژوهش، نتیجه گیری می شود بین تئوری ذهن و هیجانات منفی (اضطراب، افسردگی) رابطه ی منفی معناداروجوددارد. علاوه براین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (ملامت دیگران، دیدگاه گیری، تمرکزمجددمثبت) نقش واسطه ای دارند. و این گامی نو درراستای تدوین مدلهای نظری پیش بین هیجانات منفی(اضطراب، افسردگی) والدین کودکان استثنایی محسوب می شود.
مقایسه ی آستانه ی مطلق خوانایی ده فونت پرکاربرد فارسی در خواندن به شیوه ی بازنمایی سریع و متوالی محرک دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش، مقایسه آستانه مطلق خوانایی ده فونت پرکاربرد فارسی در تکلیف سریع خوانی فارسی به شیوه RSVP و در سه سرعت صد، سیصد و پانصد کلمه در دقیقه است. RSVP یا ارایه سریع و متوالی محرک دیداری، یک روش طراحی تکلیف های شناختی است که به عنوان یک فن سریع خوانی نیز کاربرد دارد. هدف این پژوهش، تعیین فونت بهینه فارسی از دیدگاه دانش ارگونومی دیداری و بررسی اثر متغییر های دموگرافیک(سن، جنسیت و تحصیلات) و بعضی توانایی های شناختی (حافظهکاری و سرعت پردازش) بر خطای خواندن در تکلیف تشخیص کلمه است. در این پژوهش برای نخستین بار مفهوم آستانه مطلق خوانایی به عنوان یک شاخص عینی در مقایسه فونت ها مطرح شد. تحلیل نتیجه های به دست آمده از بیست آزمودنی با سن های 11 تا 79 سال و مدارک تحصیلی از باسواد زیردیپلم تا دکترا، برتری فونت Iran Sans 5.5 و سپس b Titr را نسبت به سایر فونت ها نشان داد. همچنین مشخص شد سن در میان متغییرهای دموگرافیک و حافظه کوتاه مدت در متغییرهای شناختی با مجموع خطای خواندن آزمودنی ها دارای همبستگی هستند.
اعتباریابی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه نیازهای بین فردی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیازهای بین فردی (تعلق پذیری خنثی و ادراک سربار بودن) نقش مهمی در سلامت روان افراد دارند. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه نیازهای بین فردی بود. روش این پژوهش مقطعی- توصیفی بود. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانشجویان دانشگاه محقق تشکیل می داد که از بین آنها 500 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نیازهای بین فردی، مقیاس کوتاه شکست و به دام افتادگی، پرسشنامه سلامت بیمار، پرسشنامه تجربیات ناگوار کودکی و پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر بود. برای تجزیه و تحلیل از روش های تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون استفاده شد. تحلیل عاملی تائیدی مدل 15 سوالی دو عاملی نشان داد که برازش مناسبی بین داده ها با مدل مد نظر بر قرار است. بنابراین این پرسشنامه با 12 سوال و دو عامل تعلق پذیری خنثی و احساس سربار بودن جهت سنجش نیازهای بین فردی در جامعه دانشجویان ایرانی تایید شد. تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه نیازهای بین فردی از برازش مطلوبی در جمعیت ایرانی برخوردار است. و همچنین، جهت بررسی روایی پرسشنامه به برآورد همبستگی آن با افسردگی، اضطراب، شکست و تجربیات ناگوار کودکی اقدام شد و نتایج آن تحت عنوان روایی همگرا گزارش شد که نشان می دهد پرسشنامه از روایی مطلوبی برخوردار است. از این یافته ها نتیجه گرفته می شود که می توان از این پرسشنامه برای شناسایی مشکلات روانی همچون تنهایی و انزوا و عدم تعلق و ادراک سربار بودن و ارزشمندی و اهمیت فرد استفاده کرد و به پیش بینی آسیب های احتمالی همچون خودکشی و رفتارهای مخرب پرداخت.
اثربخشی شناخت درمانی گروهی بر مبنای مایکل فری بر تنظیم شناختی هیجان و کاهش اضطراب دختران افسرده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
37 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی شناخت درمانی بر مبنای مایکل فری بر تنظیم شناختی هیجان و اضطراب دختران افسرده در بهار سال 1397 اجرا شد. روش: پژوهش به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا 300 نفر دانش آموز دختر به صورت در دسترس انتخاب و با پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (CERQ)، پرسش نامه اضطراب بک (BAI) و پرسش نامه افسردگی بک(BDI-S) مورد ارزیابی قرار گرفتند، سپس30 شرکت کننده برای گروه نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گفتند، هر گروه دارای 15 شرکت کننده بود. یافته ها: آموزش گروهی شناخت درمانی مایکل فری بر مولفه های تنظیم شناختی هیجان مثبت (تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه وسیع تر و پذیرش) در سطح احتمال 001/0 و مولفه های تنظیم شناختی هیجان منفی (سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه آمیز کردن) دختران افسرده و مضطرب در سطح احتمال 05/0 مؤثر بود. نتیجه گیری: آموزش گروهی شناخت درمانی برمبنای مایکل فری باعث افزایش راهبردهای مثبت و کاهش راهبردهای منفی در گروه دختران افسرده می گردد و در نهایت اضطراب دختران افسرده را به طور معنی داری کاهش می دهد
تأثیر آموزش حل مسئله بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
131-143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مهارت های اجتماعی، رفتارهای اجتماعی مورد قبول و فراگرفته شده ای هستند که موجب ارتباط با دیگران و بهبود کیفیت زندگی شده و در برقراری ارتباط مؤثر و پذیرش اجتماعی نقش مهمی دارند. از سویی دیگر حل مسئله یکی از مهم ترین مهارت هایی است که می تواند سلامت روانی کودکان را در رویارویی با مشکل های کنونی و آینده حفظ و تقویت کند؛ بنابراین در این راستا تقویت مهارت حل مسئله یکی از راه های مقابله با مشکل های زندگی است هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر حل مسئله بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی، بود. روش: روش این پژوهش، کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا، نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. کودکان مقطع پیش دبستانی مهدکودک های شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 97-1396، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 24 نفر (شامل 16 پسر و 8 دختر) از این کودکان، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه، به شیوه تصادفی جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (گرشام و الیوت،1990) استفاده شد. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد، سپس افراد گروه آزمایش، 16 جلسه تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند در حالی که گروه گواه مداخله هدفمندی دریافت نکرد. سپس، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. پس از گذشت چهار ماه، دوره پیگیری نیز برای هر دو گروه به عمل آمد تا پایایی نتایج با گذشت زمان مورد بررسی قرار گرفته باشد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-20 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش حل مسئله در دو مرحله پس آزمون و پیگیری باعث افزایش مهارت های اجتماعی (شامل همکاری، جرئت ورزی، مسئولیت پذیری و خودمهارگری) در کودکان پیش دبستانی شده است (0/001> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان نتیجه گرفت از آنجا که مهارت حل مسئله به چگونگی برطرف کردن مشکلات و مدیریت مسائل زندگی مربوط می شود،آموزش این مهارت ها به کودک، زمینه ساز بهبود تعامل و ارتباط سازنده و مؤثر با جهان پیرامون شده و موجب ارتقاء سطح مهارت های اجتماعی و روابط بین فردی مطلوب می شود. آموزش مهارت های حل مسئله در این مطالعه توانسته است زمینه همکاری، مسئولیت پذیری، و تعامل بین فردی مطلوب را در کودکان تقویت کند و در نهایت موجب افزایش مهارت های اجتماعی افراد گروه آزمایش شده است.
مشخصات روان سنجی و ساختار عاملی پرسشنامه آگاهی بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیراً سازه ای به نام آگاهی بدنی در حوزه ی سلامت تعریف شده است و به معنای تمرکز بر روی حس های بدنی درونی و آگاهی از آن ها است. آگاهی بدنی سازه ای دووجهی است که می تواند ابعاد انطباقی و غیرانطباقی داشته باشد. با وجود اهمیت این سازه در حوزه ی سلامت روان، مشخصات روان سنجی پرسشنامه ای که آگاهی بدنی را بسنجد، در ایران بررسی نشده است. بدین ترتیب، هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه آگاهی بدنی (شیلدز، مالوری و سیمون، 1989)، در ایران بود. پس از ترجمه به فارسی و ترجمه ی متن اصلاح شده ی فارسی به زبان اصلی، داده ها جمع آوری شد. 238 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران، به پرسشنامه ی آگاهی بدنی پاسخ دادند. داده ها با روش همبستگی پیرسون، آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد تحلیل قرار گرفتند. ضریب آلفای کرونباخ در پرسشنامه ی آگاهی بدنی، 0/88 به دست آمد. برای بررسی روایی همگرا از زیرمقیاس پرسشنامه ی تجربه ها (زیرمقیاس فاصله گرفتن) و برای بررسی روایی واگرا از پرسشنامه ی نگرانی ایالت پنسیلوانیا استفاده شد و ضریب همبستگی (0/3= r ) و ضریب همبستگی غیرمعنادار (0/02= r ) به دست آمد. در تحلیل عاملی اکتشافی این پرسشنامه، 4 عامل به دست آمد و در تحلیل عامل تأییدی، این مدل 4 عاملی برازش مناسبی داشت (0/06= RMSEA ؛ 2/15= Chi-square/df ) این پژوهش شواهد امیدبخشی از خصوصیات روان سنجی پرسشنامه ی آگاهی بدنی در جمعیت غیربالینی دانشجویی نشان می دهد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شفقت خود بر خود انتقادگری و اجتناب شناختی رفتاری در نوجوانان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شفقت خود بر خود انتقادگری و اجتناب شناختی رفتاری در نوجوانان تا تشخیص افسرده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع روش آزمایشی کنترل شده تصادفی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان مبتلا به نشانه های افسردگی آموزش و پرورش ناحیه 4 شیراز که در سال 97-98 در مقطع تحصیلی دهم تا دوازدهم در حال تحصیل بودند، بود. از بین این افراد 30 نفر به صورت پس از غربال گری بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. پرسشنامه سطوح خود انتقادگری ، پرسشنامه اجتناب شناختی - رفتاری و پرسشنامه افسردگی بک اجرا شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش گروهی شفقت درمانی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات خود انتقادگری و اجتناب شناختی - رفتاری در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون، نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت. گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را در نمرات خود انتقادگری و اجتناب شناختی -رفتاری نشان دادند. نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از آن است که آموزش گروهی مبتنی بر شفقت خود عامل تأثیرگذار مهمی بر کاهش مؤلفه های افسردگی شامل خود انتقادگری و اجتناب شناختی - رفتاری در نوجوانان است.
اثر بخشی مداخله روانی – آموزشی بر بهبود آسیب ایگو، بازنمایی های انسانی و شاخص های ویژه آزمون رورشاخ در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال دوقطبی، یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات در سراسر دنیاست. با توجه به سیر طولانی و تمایل به عود این بیماری مداخلات روان شناختی موثر اهمیت پیدا می کند. هدف: مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله روانی- آموزشی بر بهبود آسیب ایگو، بازنمایی های انسانی و شاخص های ویژه در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی انجام شد. روش کار: در این مطالعه شبه آزمایشی دو گروهی (گروه آزمایش و کنترل)، با سنجش در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، ۳۰ بیمار دوقطبی از میان بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی زن و مرد که در زمان حال یا گذشته در بخش اعصاب و روان بیمارستان کوثر شهرستان سمنان بستری بودند، به صورت در دسترس انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (۱۵= n ) و گروه کنترل (۱۵= n ) گماشته شدند. بهبود آسیب ایگو، بازنمایی خوب انسانی، بازنمایی ضعیف انسانی و شاخص های ویژه در هر پنج مرحله پیش آزمون، پس آزمون و ۳ مرحله پیگیری توسط آزمون رورشاخ سنجیده شد. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد مداخله ی روانی- آموزشی گروهی بارسلونا در بهبود آسیب ایگو، روابط ابژه و پردازش فکر، در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی موثر است. به علاوه در کاهش میزان اثربخشی این روش مداخله ای، عامل زمان اثر نداشته است (۰/۰۵> P ). نتیجه گیری: مداخله ی روانی- آموزشی گروهی بارسلونا باعث بهبود آسیب ایگو، روابط ابژه و پردازش فکر، در بیماران دوقطبی می شود.
شناسایی عوامل زمینه ساز طلاق هیجانی در بافتار فرهنگی اجتماعی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه هیجانی بنیادی ترین عامل پیوند زناشویی است و مخرب ترین رابطه، ارتباط نزدیکی است که تهی از صمیمیت و مهرورزی باشد. در عصر حاضر بروز و رشد طلاق هیجانی، اصلی ترین کارکرد خانواده را مختل کرده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل زمینه ساز طلاق هیجانی در بافت اجتماعی فرهنگی شهر کرج انجام شد تا برآیندهای آن بتواند ضمن پیشگیری از گسترش طلاق هیجانی زمینه غنی سازی روابط زناشویی را فراهم آورد. جامعه آماری شامل همه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره رازی شهر کرج بود که از آن ها آزمون طلاق هیجانی گاتمن به عمل آمد. با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری هدفمند 20 نفر انتخاب شد و تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه با آن ها ادامه یافت. با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها جمع آوری و برای شناسایی عوامل و تحلیل داده ها از فنون «کدگذاری مفاهیم و پی ریزی یک دیدگاه» اشتراوس و کربین استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در کدگذاری باز، به شناسایی عوامل فردی؛ خانوادگی؛ رابطه ای و فرایندی؛ اجتماعی فرهنگی منجر شد. برآیندها نشانگر این است که «عدم مراقبت و عشق ورزی» مقوله محوری الگوی یافته های پژوهش است. با توجه به یافته های پژوهش به مشاوران و روانشناسانی که به فعالیت حرفه ای مشاوره ازدواج و زوج درمانی اشتغال دارند، پیشنهادمی شود که به عوامل زمینه سازی که در این مقاله آمده توجه ویژه ای داشته باشند و به زوج ها مهارت و هنر مراقبت از عشق (احترام، اعتماد، پذیرش، صداقت، وفاداری، تعهد و حمایت) را آموزش دهند.
اثربخشی کیفیت زندگی درمانگری بر مهارت های ارتباطی، اعتیاد به فضای مجازی، رضایت زناشویی و خودنظم جویی هیجانی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (اردیبهشت) ۱۳۹۸ شماره ۷۴
247-256
حوزههای تخصصی:
زمینه: شواهد نشان می دهند که روابط زیاد و بدون مرز در شبکه های مجازی به اعتماد میان زوج ها آسیب جدّی وارد می کند و اختلافات زناشویی، جدایی و حتی طلاق را موجب می شود. آیا می توان با کیفیت زندگی درمانگری بر مهارت های ارتباطی و اعتیاد اینترنتی به افزایش کیفیت زندگی زوجین کمک کرد؟ هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کیفیت زندگی درمانگری بر مهارت های ارتباطی، اعتیاد به فضای مجازی، رضایت زناشویی و خودنظم جویی هیجانی در زوجین بود. روش : این پژوهش نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری تحقیق شامل زوجین مبتلا به اعتیاد به اینترنت و دارای مشکلات ارتباطی در شهر اصفهان بود. از میان آنها،20 زوج به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (10 نفر) و گواه (10 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1991)، پرسشنامه خودنظم جویی هیجانی (هافمن و کشدان، 2010)، پرسشنامه مهارت های ارتباطی (کوئین دام، 2004)، و پرسشنامه رضایت زناشویی (اولسون، 2006) بودند. کیفیت زندگی درمانگری (فریش، 2006) هفته ای یک بار در 8 جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل وایانس با اندازه گیری مکرر تحزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت زندگی درمانگری بر اعتیاد به فضای مجازی (0/001> p ، 83/89= F ) ، مهارت های ارتباطی (0/001> p ، 282/65= F )، خودنظم جویی هیجانی (0/001> p ، 162/66= F )، و رضایت زناشویی (0/001> p ، 70/78= F ) تاثیر معناداری داشت. این نتایج در دوره پیگیری نیز تداوم یافت. نتیجه گیری : در مجموع مشخص شد که کیفیت زندگی درمانگری زوجین ممکن است به عنوان روشی جدید و مؤثر در بهبود اعتیاد به فضای مجازی، خودنظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی، و رضایت زناشویی زوجین مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین اثر صفات بیمارگون شخصیت بر تجارب تجزیه ای در بیماران افسرده: نقش میانجی گر نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم تابستان (مرداد) ۱۳۹۸ شماره ۷۷
579-595
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیماران افسرده در تجارب تجزیه ای و مؤلفه های کارکردهای اجرایی از جمله توجه و برنامه ریزی، سرعت پردازش اطلاعات، توجه انتخابی و هشیاری، اجتناب و بازداری نقص هایی را نشان می دهند. بر این اساس، مسأله تحقیق این است که آیا نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی اثر صفات بیمارگون شخصیت بر تجارب تجزیه ای را تبیین می کند. هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش میانجی گر نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی در رابطه بین صفات بیمارگون شخصیت و تجارب تجزیه ای در بیماران افسرده انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام افراد افسرده با سابقه خودکشی مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی و روا شناسی شهر کرمان در سال 1397 بود. 378 نفر با روش نمونه گیری هدفمند گزینش شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت بر اساس DSM5 کروگر و همکاران (2012)، پرسشنامه نظم جویی هیجانی گراتز و روئمر (۲۰۰۴)، پرسشنامه اجتناب تجربی گامز و همکاران (2011)، مقیاس تجارب تجزیه ای برنستاین و پاتنام (۱۹۸۶)، مقیاس افکار خودکشی بک، پرسشنامه افسردگی بک - ویرایش دوم (۱۹۹۶) بودند . یافته ها : نتایج نشان داد که اثرات مستقیم و غیر مستقیم صفات بیمارگون شخصیت بر تجارب تجزیه ای از طریق نقش میانجی نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی معنادار است (0/01> p ، 0/05> p ). نتیجه گیری: صفات بیمارگون شخصیت، نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی در توصیف تجارب تجزیه ای دارای اهمیت هستند. همچنین نظم جویی هیجانی و اجتناب تجربی به عنوان متغیرهای میانجی، رابطه بین صفات بیمارگون شخصیت و تجارب تجزیه ای را تبیین می کند.
نقش واسطه ای ناگویی طبعی در پیش بینی نگرش های تغذیه ای بر اساس دشواری های تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (دی) ۱۳۹۸ شماره ۸۲
1213-1219
حوزههای تخصصی:
زمینه: نگرش های تغذیه ای ناسالم و دشواری های تنظیم هیجان از جمله مشکلات مهم در بین جوانان است، اما مسئله اصلی اینست آیا ناگویی طبعی دررابطه با دشواری های تنظیم هیجان و نگرش های تغذیه ای نقش واسطه ای دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای ناگویی طبعی در پیش بینی نگرش های تغذیه ای بر اساس دشواری های تنظیم هیجان انجام شد. روش: پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود و بر روی 130 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور نجف آباد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، اجرا شد. پرسشنامه های پژوهش شامل مقیاس ناگویی طبعی تورنتو (1994)، آزمون نگرش به تغذیه گارنر و گارفینکل (1979) و مقیاس دشواری تنظیم هیجانی گراتز و روئمر (2004) بود. داده ها با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مستقیم بین متغیر پیش بین (دشواری های تنظیم هیجان) و متغیر ملاک (نگرش های تغذیه ای) معنادار نمی باشد (0/05 )، اما ضرایب مسیر غیرمستقیم بین این متغیرها با میانجی گری ناگویی طبعی معنادار می باشد (0/05>p ). نتیجه گیری: ناگویی طبعی میانجی گر پیش بینی نگرش های تغذیه ای بر اساس دشواری های تنظیم هیجان است، که نقش ناگویی طبعی را در تنظیم هیجان و بهبود نگرش های تغذیه ای نشان می دهد.
سبک دلبستگی و اعتیاد: مکانیزم اثر و درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۱۲ (پیاپی ۴۵)
153-164
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک بیماری است که در آن فرد یک رفتار را با وجود آگاهی از عوارض مضر آن تکرار می کند. اعتیاد یک شرایط روانشناختی و جسمی است که همه جنبه های زندگی، سلامتی، خانوادگی، و اجتماعی را تهدید می کند و به دلیل بار اجتماعی و اقتصادی زیادی که بر دوش جامعه و فرد می گذارد همیشه یکی از خطوط اصلی پژوهش به شمار می رود. مطالعات مختلف، عوامل متفاوتی را در گرایش افراد به اعتیاد بررسی کرده اند، اما یکی از موارد مهم در بروز و حفظ اعتیاد، رابطه کودک با مراقب اصلی (مادر) در سال های اولیه رشد است که الگوی اولیه برای روابط بعدی، و همچنین ساختار اصلی روش های مقابله فرد در برابر استرس را شکل می دهد. آنچه اکنون در پژوهش ها مورد توجه قرار گرفته، استفاده از این متغیر در پیش بینی اعتیاد نوجوانان و همینطور در درمان افراد معتاد است. در این مقاله، با بررسی تمام جنبه های دلبستگی و همینطور بررسی انواع آن، مکانیزم اثر مشترک در اعتیاد و دلبستگی بررسی شده و همچنین درمان هایی که با توجه به نظریه دلبستگی برای اعتیاد تدوین شده اند، مورد مطالعه قرار گرفته است.
بررسی وضعیت مورد تعرض قرارگرفتن کارکنان پرستاری بخش های روان پزشکی و عوامل مرتبط با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با تعیین وضعیت مورد تعرض قرار گرفتن پرسنل پرستاری بخشهای روانپزشکی و عوامل مرتبط با آن انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش مطالعه ای توصیفی تحلیلی گذشته نگر بود و جمعیت مورد مطالعه آن پرسنل پرستاری شاغل در بخشهای روانپزشکی بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان بودند .ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خشونت شغلی علیه پرستاران بود، پرستارانی که تمایل جهت شرکت در مطالعه و حداقل یک سال سابقه کار در بخش روانپزشکی را داشتند وارد مطالعه شدند و پرسشنامه را تکمیل نمودند. یافته ها با استفاده از روشها و آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی در نرم افزار آماری spssv.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: درصد کلی تعرض نسبت به پرسنل پرستاری به صورت خشونت کلامی (95.5%)، خشونت فیزیکی (79.7%) و زورگویی و اوباشی گری(35.7%) بوده است. برای بررسی ارتباط آماری بین بین متغیرها و بروز تعرض از آزمون کای اسکویر(chi-square) استفاده شد .بین نوبت کاری داشتن پرسنل و بروز خشونت فیزیکی ارتباط آماری معنی داری مشاهده گردید. همچنین بین شب کاری و بروز خشونت فیزیکی ارتباط آماری معنی داری مشاهده گردید. در خصوص نوع بیماری افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به صورت معنا داری بالاترین میزان خشونت فیزیکی را داشتند. در خصوص بخش محل فعالیت بیشترین میزان بروز خشونت فیزیکی در بخش حاد روانپزشکی بوده است که از لحاظ آماری معنا دار می باشد. مطالعه ما نشان دادکه اعمال خشونت کلامی، فیزیکی و زورگویی علیه پرستاران مرد بیشتر از پرستاران زن بوده است . نتیجه گیری: وقوع تعرض علیه پرسنل پرستاری بسیار بالا بوده لذا جهت به حداقل رساندن خشونت در محیط بیمارستان بایستی از سوی مسئولان امر راهبردهای پیشگیرانه مناسب ، اجرای مدیریت صحیح ، اقدامات محافظت کننده مناسب و آموزش در نظر گرفته شود.