فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۷۰۱ تا ۱۳٬۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
143 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تمایز یافتگی خود و عوامل اقتصادی با میانجیگری تعارضات خانوادگی در پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی انجام شد. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه آماری تحقیق ، کلیه افراد متاهل شهر بندرعباس بودند که با توجه به جدول مورگان و کرجسی تعداد 420 خانواده به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سهمیه ای انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران ، پرسشنامه نقش عوامل اقتصادی در تعارضات خانواده ، فرم کوتاه پرسشنامه تمایز یافتگی خود ، پرسشنامه چند وجهی شخصیتی مینه سوتا MMPI ، پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به آسیب های اجتماعی بود. یافته های پژوهش نشان داد، بین تمایز یافتگی خود و آسیب روانی رابطه وجود دارد اما بین تمایز یافتگی خود و تعارضات خانواده و نگرش نسبت به آسیب های اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین عوامل اقتصادی بر افزایش تعارضات خانواده و آسیب های روانی و اجتماعی نقش دارد، و در نهایت تعارضات خانواده نقش پیش بینی کنندگی بر آسیب های روانی و اجتماعی دارد.نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که تمایزیافتگی خود می تواند آسیب های روانی را پیش بینی کند ، همچنین عوامل اقتصادی فاکتور خوبی برای پیش بینی تعارضات خانواده و آسیب های روانی و اجتماعی است.
بررسی میزان اثربخشی مدارس هوشمند و مدارس عادی از لحاظ بعد خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۱۲ (پیاپی ۴۵)
141-152
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای میزان اثربخشی مدارس هوشمند و مدارس عادی از لحاظ بعد خلاقیت در دوره متوسطه شهر اراک انجام شده است. جامعه آماری شامل 6152 نفر دانش آموز مدارس عادی و 2540 نفر دانش آموز مدارس هوشمند ، و حجم نمونه شامل 384 نفر است که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی – علی-مقایسه ای می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد است که ضریب اعتبارآن با روش آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف آزمون سنجش شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با روشهای آماری، آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون t برای گروه های مستقل و آزمون مقایسه میانگین گروه های مستقل انجام شده است. نتایج نشان می دهدکه بین مدارس هوشمند وعادی از نظر میزان خلاقیت رابطه معنی داری وجود دارد. بین میزان خلاقیت در مدارس عادی و هوشمند بر اساس جنسیت تفاوت وجود ندارد. بین مدارس هوشمند و عادی بر اساس پایه های تحصیلی تفاوت وجود ندارد،اما بین دانش آموزان پایه سوم مدارس هوشمند و عادی تفاوت وجود دارد و نیز بین دانش آموزان پایه دوم مدارس تفاوت وجود ندارد. بین مدارس هوشمند و عادی بر اساس رشته های تحصیلی تفاوت وجود ندارد ، همچنین دربین دانش آموزان علوم انسانی و تجربی تفاوت وجود ندارد اما در بین دانش آموزان علوم ریاضی مدارس از لحاظ بعد خلاقیت تفاوت وجود دارد.
تأثیر آموزش گروهی والدین بر سلامت روان والدین و کاهش مشکلات کودکان دچار اختلالات طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مداخلات زودهنگام می تواند در تعدیل یا حذف بسیاری از نشانگان اصلی اختلالات طیف اوتیسم و افزایش مهارت های جدید نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری داشته باشد. آموزش والدین برای انجام مداخلات، منجر به کاهش احساس افسردگی، استرس و افزایش احساس توانمندی در آن ها خواهد شد. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدین و شیوه های مدیریت رفتار بر نشانگان اختلالات طیف اوتیسم کودکان آن ها و سلامت روان والدین، عملکرد خانواده و مکانیسم ها ی انطباقی والدین می پردازد. مواد و روش ها: یک گروه 30 نفری از والدین کودکان دچار اختلالات طیف اتیسم مراجعه کننده به درمانگاه دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. طول دوره مداخلات 10 جلسه 90دقیقه ای و منطبق با برنامه تانگ بود که به صورت هفتگی در انستیتو روان پزشکی تهران اجرا شد. به منظور بررسی والدین از سه پرسش نامه سنجش کارکرد خانواده (FAD)، راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس و مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد. به منظور بررسی کودکان از مقیاس درجه بندی اوتیسم کودکی استفاده شد. گروه آزمایش وکنترل قبل از شروع مداخلات مورد ارزیابی قرار گرفته و بعد از پایان جلسات مداخله و در مرحله پیگیری سه ماهه بعد مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند تا میزان تأثیر مداخلات تعیین شود. یافته ها: آنالیز داده ها با آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که آموزش روان شناختی در سه مراحل پس آزمون و پیگیری بر کاهش نشانگان بالینی و مؤلفه های آن، اثربخشی معنی داری داشته است و نتایج در مرحله پیگیری سه ماهه ثابت مانده است. با توجه به اینکه مقدار محاسبه شده F ه (859/4) معنادار است (0/023=P)، بنابراین می توان گفت که بین دو گروه آزمایش و کنترل در افزایش سلامت عمومی، بهبود عملکرد خانواده، بهبود رفتارهای کودک و ارتقای راهبردهای مقابله ای، تفاوت معنادار مشاهده می شود. نتیجه گیری: مطالعه حاضر اهمیت آموزش گروهی والدین در زمینه اختلالات طیف اوتیسم و شیوه های مدیریت رفتار بر سلامت روان والدین را نشان می دهد.
اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر دشواری های تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی در سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
134 - 152
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر دشواری های تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی در سندرم پیش از قاعدگی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز سلامت دولت آباد در نیمه دوم سال 1396 بود. نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفت. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه تحت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB-SF) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS) استفاده شد و داده های حاصل از اجرای پژوهش از طریق تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش دشواری های تنظیم هیجان و مؤلفه های آن تأثیر معناداری داشت. همچنین آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش بهزیستی روان شناختی و مؤلفه های آن تأثیر معناداری داشت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، جهت افزایش بهزیستی روان شناختی و کاهش دشواری تنظیم هیجان زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی بکار رود.
نقش میانجی هیجان خواهی در رابطه بین خودنظم جویی هیجانی و هویت سردرگم با اعتیاد به بازی های ویدئویی - رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۸ شماره ۸۳
2163-2173
حوزههای تخصصی:
زمینه: با مطالعه پژوهش های انجام شده درباره اعتیاد به بازی های ویدئویی - رایانه ای، از یک سو، مشخص شد که تمامی متغیرهای مطرح شده در این پژوهش، یکجا مورد بررسی قرار نگرفته اند. از سوی دیگر، در این مطالعات به رابطه علی متغیر مستقل با وابسته پرداخته شده و مکانیسمی که از طریق آن متغیر مستقل بر وابسته تأثیرگذار بوده، مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین، سؤال این است که آیا هیجان خواهی می تواند در این رابطه نقش میانجی داشته باشد؟ هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی هیجان خواهی در رابطه بین خودنظم جویی هیجانی و هویت سردرگم با اعتیاد به بازی های ویدئویی - رایانه ای در دانش آموزان پسر بود روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول تهران در سال 98- 1397 بوده و حجم نمونه شامل 405 دانش آموز می باشد که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های مقیاس اعتیاد به بازی های ویدئویی – رایانه ای (آنیوتاورن، 2008)، خودنظم جویی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، هویت سردرگم (برونسکی، 1989) و هیجان خواهی (آرنت، 1992) به دست آمده و با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان دادند که خودنظم جویی هیجانی و هویت سردرگم از یک سو، بر هیجان خواهی و از سوی دیگر، بر اعتیاد به بازی های ویدئویی – رایانه ای تأثیرگذار هستند. همچنین، هیجان خواهی بر اعتیاد به بازی های ویدئویی – رایانه ای تأثیر دارد (0/01 p˂ ). نتیجه گیری: افرادی که از خودنظم جویی هیجانی بیشتری برخوردارند و همچنین افرادی که از هویت سردرگم کمتری برخوردارند، میزان هیجان خواهی در آنها کاهش یافته و در نتیجه میزان اعتیاد به بازی های ویدئویی – رایانه ای در این افراد کاهش می یابد.
ارائه یک مدل جهت تبیین تعارضات خانوادگی در خانواده های دارای کودکان نقص توجه همراه با بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۷
207 - 224
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل علی جهت تبیین تعارضات خانوادگی در خانواده های دارای کودکان نقص توجه همراه با بیش فعالی بر روی 250 نفر از مادران مراجعه کننده به روانشناسان و مشاوران شهرستان شیراز که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند انجام شد. روش این پژوهش توصیفی – همبستگی است، جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه نشانه های بیماری دراگاتیس، مقیاس محیط خانواده موس و همکاران و سیاهه رفتاری کودک آخنباخ و همکاران استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده گردید. یافته ها نشان داد که مشکلات رفتاری کودکان اثر مستقیم و معنی داری هم بر پریشانی مادر و هم بر تعارضات خانوادگی دارد، پریشانی مادر اثر مستقیم و معنی دار بر تعارضات خانوادگی دارد و همچنین اثرغیر مستقیم از مشکلات رفتاری کودکان به تعارضات خانواده از طریق پریشانی مادر نیز معنی دار به دست آمد. در کل داده ها نشان داد که مدل پیشنهادی با069/0 RAMSE=برازش گردید. بنابراین نتایج فوق نشان می دهد که مدل فوق به دلیل توجه کردن به نقش عوامل تاثیر گذار مسیری مهم در جهت افزایش سلامت و استحکام خانواده باشد.
بررسی شیوع افسردگی و ناامیدی و رابطه آن بر گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در دانش آموزان دبیرستان های شهرستان دیواندره در سال 1397
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در جمعیت عمومی است که ناامیدی عامل اصلی آن است و می تواند سبب گرایش به اعتیاد شود؛ بنابراین با شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن، می توان شرایط مورد نیاز برای پیشگیری از آن را فراهم کرد. هدف : هدف از مطالعه حاضر، تعیین شیوع افسردگی و ناامیدی و رابطه آن بر گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در دانش آموزان دبیرستان های شهرستان دیواندره در سال ۱۳۹۷ است. روش: مطالعه حاضر مقطعی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دبیرستانی شهرستان دیواندره و حجم نمونه مطابق جدول مورگان، ۳۷۰ نفر برآورد شد. روش نمونه گیری به صورت طبقه بندی و ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه های استاندارد افسردگی و ناامیدی بک و همچنین پرسشنامه گرایش به سوء مصرف مواد است. داده ها توسط t-test ، آزمون همبستگی اسپیرمن و کای اسکوئر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در مطالعه حاضر شیوع ناامیدی در مطالعه حاضر ۶۶ درصد بود از سوی دیگر، ۲۶۵ نفر از دانش آموزان دارای میزان افسردگی کم، ۷۹ نفر دارای میزان افسردگی متوسط و ۲۶ نفر دارای میزان افسردگی زیاد بودند. بین میزان ناامیدی با معدل ( P=۰.۰۱۲ )، وضعیت اقتصادی خانواده (۰/۰۰۶= P ) و سابقه مصرف دخانیات در دانش آموزان (۰/۰۰۱> P ) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین افسردگی با سن (۰/۰۰۹= P ) و جنسیت (۰/۰۳۲= P ) رابطه معناداری داشت. نتیجه گیری : یافته ها دلالت بر این دارد که افسردگی و ناامیدی ﻧﻘ ﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﮐﯿﻔﯿ ﺖ زﻧ ﺪﮔﯽ و پیش بینی آﻣﺎدﮔﯽ ﺑﻪ اﻋﺘﯿﺎد دارﻧﺪ و اینکه دانش آموزان مورد مطالعه، در مجموع نیازمند خدمات بهداشت و روان بیشتری می باشند.
تاثیر بومی سازی طراحی و تولید کتاب الکترونیکی مبتنی بر فرامتن بر سطوح یادگیری و یادداری دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : کاربرد قابلیت ها و ظرفیت های فناوری های نوین آموزشی فرصتی برای دستیابی به یادگیری اثربخش و بهینه است. همچنین، بومی سازی، توجه به دانش بومی به منظور انباشتن دانش جهانی در برابر نیازها و خواسته های محلی است در این تحقیق با رویکرد بومی و طبق نیاز موجود ابتدا کتاب الکترونیکی مبتنی بر فرامتن طراحی، تولید و سپس میزان تأثیر آن بر سطوح یادگیری و یادداری مشخص گردید. روش کار : پژوهش حاضر از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) است. دانشجویان کارشناسی علوم تربیتی جامعه ی آماری بودند. گروه آزمایش از کتاب الکترونیکی مبتنی بر فرامتن استفاده کرد. ابزار جمع آوری داده ها آزمون معلم ساخته بود که روایی آن توسط متخصصان مورد تائید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (کوواریانس ورگرسیون) انجام شد. یافته ها: با قیاس داده های گروه گواه و آزمایش مشخص شد که روش یادگیری با کتاب الکترونیکی مبتنی بر فرا متن با پی ولیو کمتر از 05/0 موجب افزایش سطوح یادگیری و یادداری دانشجویان گروه آزمایش شد. همچنین تفاوت میانگین نمرات گروه های آزمایش و کنترل در سطح یادآوری معنی دار نبود؛ اما تفاوت میانگین نمرات در سطح فهم با توجه به F به دست آمده در سطح کمتر از 05/0 معنی دار و تفاوت میانگین نمرات در سطح کاربرد و بالاتر با T به دست آمده در سطح کمتر از 01/0 معنی دار بود. نتیجه گیری : بنابراین می توان از قابلیت های فناوری های نوین در فرایند یاددهی و یادگیری با توجه به استانداردهای موجود در طراحی و تولید رسانه و فرا رسانه استفاده کرد تا موجب افزایش یادگیری شود.
مقایسه ی کارکردهای اجرائی حل مسئله و حافظه ی فعال در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و زنان غیر افسرده ی سالم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی پس از زایمان، یکی از مشکلات اساسی در حوزه سلامت عمومی زنان است که تأثیر برجسته ای روی سلامت مادر و کودک دارد. هدف: هدف کلی پژوهش، مقایسه کارکردهای اجرایی حل مسئله و حافظه ی فعال در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و زنان غیر افسرده ی سالم بود. روش: جامعه آماری، کلیه مادران مراجعه کننده به مراکز سلامت شهر تبریز در سال ۱۳۹۶ بودند که از مدت زایمان این مادران ۳۰-۴۰ روز می گذشت، ۳۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از انجام غربالگری با پاسخ دهی به پرسشنامه افسردگی پس از زایمان، از لحاظ سن و میزان تحصیلات همتاسازی شده، در دو گروه، ۱۶ نفر مادران مبتلا به افسردگی پس از زایمان و ۱۹ نفر مادران سالم قرار گرفتند. ابزارهای مورد سنجش عبارت بودند از: آزمون رایانه ای برج هانوی جهت سنجش حل مسئله و آزمون رایانه ای N-Back ، برای سنجش حافظه ی فعال. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره ( MANOVA ( ، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در کارکردهای اجرائی حل مسئله و حافظه فعال، هر دو گروه ضعیف تر عمل نمودند. می توان گفت افسردگی پس از زایمان می تواند شرایط متفاوتی را از لحاظ عملکردهای شناختی-عصبی در افراد ایجاد کند. نتیجه گیری: شناسایی و فهم این عوامل می تواند علاوه بر کمک به درک بهتر این اختلال، به ارائه راهکارهای مختلف درمانی منجر شود .
رابطه علّی خودشفقت ورزی با رفتارهای مدنی- تحصیلی دانش آموزان: نقش میانجی حمایت خودمختاری والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
145-157
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای مدنی- تحصیلی زمینه همکاری و مشارکت را در تعامل های اجتماعی فراهم می آورند که به وسیله متغیرهای پیشایندی مانند خودشفقت ورزی و حمایت خودمختاری والدین تأثیر می پذیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی خودشفقت ورزی با رفتارهای مدنی-تحصیلی دانش آموزان و نقش میانجی گری حمایت خودمختاری والدینی است. روش: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه های نهم و دهم شهر مهاباد در سال تحصیلی 96-1395 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 645 دانش آموز انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خودشفقت ورزی نف (2003)، پرسشنامه رفتارهای مدنی-تحصیلی گل پرور(1389)، مقیاس سبک های والدگری گرولنیک، دسی و ریان (1997) بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نسخه 24 نرم افزار ایموس تحلیل شد. یافته ها : بر اساس مدل معادلات ساختاری، روابط بین متغیرها از برازش قابل قبولی برخوردار بود و یافته ها نشان داد که روابط بین خودشفقت ورزی با رفتارهای مدنی-تحصیلی ( 0/01 p< ) ، خودشفقت ورزی با حمایت خودمختاری والدینی ( 0/01 p< )، و حمایت خودمختاری والدینی با رفتارهای مدنی-تحصیلی ( 0/01 p< )، معنی دار است. یافته ها حاکی از آن است خودشفقت ورزی و حمایت از خودمختاری30 درصد واریانس رفتارهای مدنی - تحصیلی و خودشفقت ورزی20 درصد از واریانس حمایت از خودمختاری را پیش بینی و تبیین می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، حمایت خودمختاری والدینی در رابطه بین خودشفقت ورزی و رفتارهای مدنی-تحصیلی دانش آموزان نقش میانجی گری معنی داری دارد و باعث تسهیل بیشتر در پیش بینی رفتارهای مدنی-تحصیلی دانش آموزان می شود. بنابراین ، آموزش و ارتقای خودشفقت ورزی و آموزش مهارت های حمایت خودمختاری والدینی می تواند بهبود عملکرد تحصیلی و سلامت رفتارهای اجتماعی دانش آموزان را فراهم سازد.
رابطه بین راهبردهای مقابله مذهبی و تاب آوری با رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۳
317-331
حوزههای تخصصی:
رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و احساس تعلق به مدرسه با تاب آوری تحصیلی به واسطه خودتنظیمی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۷
225 - 246
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش واسطه گری خودتنظیمی تحصیلی در روابط بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی) و احساس تعلق به مدرسه با تاب آوری تحصیلی بر روی نمونه ای 512 نفره از دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر داراب انجام گرفت. اعضای نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های الگوی ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990)، مقیاس احساس تعلق به مدرسه براون و ایوانز (2002)، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده (1392) و مقیاس تاب آوری تحصیلی کسیدی (2016) را تکمیل نمودند. پس از جمع آوری داده ها، ارزیابی مدل پیشنهادی با روش معادلات ساختاری و استفاده از برنامه لیزرل، انجام گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای برون زا (جهت گیری گفت و شنود خانواده و جهت گیری همنوایی خانواده و احساس تعلق به مدرسه) قادر به پیش بینی خودتنظیمی تحصیلی هستند، خودتنظیمی تحصیلی قادر به پیش بینی تاب آوری تحصیلی است و خودتنظیمی تحصیلی میانجی گر ارتباط متغیرهای برون زا (جهت گیری گفت و شنود خانواده و جهت گیری همنوایی خانواده و احساس تعلق به مدرسه) و تاب آوری تحصیلی می باشد.
تدوین مدل اضطراب امتحان براساس مؤلفه های یادگیری خودراهبر و آگاهی فراشناختی با میانجی گری راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
61 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اضطراب امتحان براساس مؤلفه های یادگیری خودراهبر و آگاهی فراشناختی با میانجی گری راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان بود. جامعه آماری عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر ایلام در سال تحصیلی 97-96 (3250نفر) که تعداد 356 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی– مورگان و روش نمونه گیری در روش خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار پژوهش پرسشنامه یادگیری خودراهبر فیشر، کینگ و تاگو (2001)، پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980)، پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران(2005) و آگاهی فراشناختی راهبردهای خواندن، مختاری و ریچارد(2002) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری در نرم افزار آموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های گرد آوری شده برازش دارد و ضریب مسیر بین متغیرها معنادار می باشد و تمام فرضیه های پژوهش به استثنای ارتباط آگاهی فراشناختی با میانجیگری راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان بر اضطراب امتحان نیز در سطح5 0/0 معنادار و مورد تأیید می باشد. نتیجه گیری: با توجه به شیوع اضطراب امتحان استفاده از این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجانی و آگاهی فراشناختی در پیشگیری از اضطراب امتحان و ارتقاء سلامت روان دانش آموزان دارد.
بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و میزان استرس با اعتیاد به اینترنت و رضایت زناشویی در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از عوامل تعیین کننده سلامت خانواده رضایت زناشویی است، که همسران در ازدواج تجربه می کنند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و میزان استرس با اعتیاد به اینترنت و رضایت زناشویی در زنان متأهل بود. روش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت منطقه ۶ شهر تهران بود که به پرسشنامه های شخصیت نئو، رضایت زناشویی انریچ، اعتیاد به اینترنت یانگ و مقیاس استرس ادراک شده پاسخ دادند. جهت تحلیل یافته ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی، وظیفه شناسی، سازگاری و گشودگی با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنادار و بین ویژگی شخصیتی روان آزردگی و میزان استرس با رضایت زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین بین ویژگی های شخصیتی روان آزردگی و میزان استرس با اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت معنادار و بین برون گرایی، وظیفه شناسی، سازگاری و گشودگی با اعتیاد به اینترنت، رابطه منفی معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: در مجموع بین ویژگی های شخصیتی و میزان استرس با اعتیاد به اینترنت و رضایت زناشویی رابطه معناداری برقرار است.
نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نارضایتی جنسیتی بصورت تمایل پایدار به تعلق به جنس مقابل یا اصرار بر تعلق داشتن به جنس مقابل و ناراحتی مفرط از جنسیت تعیین شده و نقش جنسی نسبت داده شده به فرد تعریف شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عوامل شناختی و نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان عوامل هیجانی در بروز نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی انجام شد. روش : پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که برای طی مراحل قانونی تغییرجنسیت در سال ۹۶-۹۴ به اداره کل پزشکی قانونی خراسان رضوی مراجعه کردند. بدین ترتیب ۵۰ نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و پرسشنامه اختلال هویت جنسی را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان بکار گرفته شد. یافته ها : بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون در زمینه دشواری در تنظیم هیجان، مهمترین متغیر دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان بود همچنین نتایج این تحلیل در زمینه طرحواره های ناسازگار اولیه، به ترتیب طرحواره های بی اعتمادی و بازداری هیجانی را در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی مطرح میکند. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش، نقش همزمان عوامل شناختی و هیجانی در بروز نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی شایان توجه است.
اثربخشی معنویت درمانی بر پریشانی روانشناختی و تاب آوری بیماران تالاسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۸ شماره ۸۴
2285-2293
حوزههای تخصصی:
زمینه: بروز بیماری های جسمانی مزمن همچون تالاسمی موجب ایجاد پریشانی روانشناختی و کاهش تاب آوری بیماران می شود. پژوهش حاضر در پی آن است که آیا معنویت درمانی می تواند منجر به کاهش پریشانی روانشناختی و بهبود تاب آوری بیماران تالاسمی شود؟ هدف: بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر پریشانی روانشناختی و تاب آوری بیماران تالاسمی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران تالاسمی شهر شیراز در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 بیمار تالاسمی با روش نمونه گیری غیرتصادفی داوطلبانه و هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 بیمار در گروه آزمایش و 15 بیمار در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله معنویت درمانی (بوالهری و همکاران، 1391) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2003) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مختلط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی بر پریشانی روانشناختی و تاب آوری بیماران تالاسمی تأثیر معنادار دارد (0/001 p< ). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به کاهش پریشانی روانشناختی و بهبود تاب آوری بیماران شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که معنویت درمانی با بهره گیری از فنونی همانند، خودآگاهی و ارتباط با خود و خدا ، نوع دوستی ، بخشش خود و دیگران ، قدردانی و شکرگزاری می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش پریشانی روانشناختی و بهبود تاب آوری بیماران تالاسمی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش تشخیصی فراشناخت، طرحواره هیجانی و ذهن خوانی در تمایز بین افسردگی یک قطبی و دوقطبی با رویکردی شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
63 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش فراشناخت، طرحواره هیجانی و ذهن خوانی در تمایز بین افسردگی یک قطبی و دوقطبی با تکیه بر رویکردهای شناختی است. روش: پژوهش حاضر به طرح های علّی - مقایسه ای تعلّق دارد. جامعه آماری را کلّیّه افراد مبتلا به افسردگی یک قطبی و اختلال دوقطبی بیمارستان روان پزشکی رازی در سال 1398 تشکیل می دادند. بر اساس معیارهای ورود و خروج، به روش نمونه گیری در دسترس، 65 بیمار در گروه بالینی و 40 نفر در گروه شاهد انتخاب شدند. هر سه گروه با مقیاس باورهای فراشناختی ولز (MCQ، 1997)، مقیاس طوحواره هیجانی لیهی (LESS، 2002) و آزمون ذهن خوانی به وسیله چشم ها بارون- کوهن (RMET، 2001) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، داده ها در برنامه SPSS.v21 با استفاده از تحلیل واربانس چندمتغیّره و تحلیل تابع تشخیص تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین سه گروه از نظر متغیرهای فراشناخت (42/34=F، 000/0=P)، طرحواره هیجانی (23/58=F، 000/0=P) و ذهن خوانی (02/13=F، 000/0=P) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). با استفاده از تحلیل تابع تشخیص دو تابع شکل گرفت که ارزش ویژه آن ها دو گروه بهنجار و بالینی و یک قطبی و دوقطبی را از هم تفکیک می کند. ماتریس ساختار دو گروه بهنجار و بالینی از طریق متغیر شرم و گناه (321/0=FC) به خوبی قابل تشخیص هستند. همچنین، در تمایز بین افسردگی یک قطبی و اختلال دوقطبی باورهای نگرانی منفی (405/0=FC) و پذیرش احساسات (310/0=FC) نقش مهمّی در تشخیص این دو اختلال از یکدیگر دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت عوامل شناختی نقش مهمی در ابتلا به افسردگی یک قطبی و دوقطبی دارند و بر اساس آن می توان افراد مبتلا را از افراد عادی متمایز کرد. مضامین نظری و کاربردی نتایج در پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفته است.