فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۷۲۱ تا ۱۳٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
45 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی بر افسردگی و سرمایه های روان شناختی افراد دارای بیماری ام اس انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمام افراد مبتلا به ام اس شهر تهران در سال 1396 بود که به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین صورت که از بین افراد مبتلا به ام اس مراجعه کننده به مراکز درمانی تهران، تعداد 30 نفر به صورت دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی(بک و همکاران، 1994) و پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی بر افسردگی و سرمایه های روان شناختی افراد دارای بیماری ام اس موثر بوده است (P<0.001). بدین صورت که این درمان از طرفی توانسته افسردگی را کاهش داده و از طرف دیگر سرمایه های روان شناختی افراد مبتلا به ام اس را افزایش دهد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که از درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی جهت کاهش افسردگی و افزایش سرمایه های روان شناختی بیماران مبتلا به ام اس استفاده گردد.
تأثیر برنامه توانبخشی ورزشی تداومی و تناوبی هوازی بر افسردگی و اضطراب بیماران قلبی بعد از جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از انجام این پژوهش مقایسه تأثیر دو شیوه برنامه توان بخشی ورزشی بر اضطراب و افسردگی بیماران قلبی پس از جراحی بای پس عروق کرونر بود. مواد و روش ها روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری نیز بیماران قلبی بعد از عمل بای پس عروق کرونری بودند که در ۳ ماهه نخست سال ۱۳۸۸ به مرکز قلب تهران برای عمل مراجعه کرده بودند. بدین منظور ۲۰ بیمار با روش نمونه گیری دردسترس (داوطلبانه) انتخاب شدند و در دو گروه ورزشی تمرین تداومی هوازی (۰۱n=) و تمرین تناوبی هوازی (۰۱n=) قرار گرفتند و به مدت ۸ هفته و هر هفته سه مرتبه در این پژوهش شرکت کردند. اضطراب و افسردگی آزمودنی ها در دو مرحله قبل و بعد از انجام برنامه و با استفاده از نسخه فارسی پرسش نامه کاستلو و کمری با روایی و پایایی قابل قبول اندازه گیری شد. آزمون آماری استفاده شده، آزمون تی مستقل و زوجی بود. نرم افزار آماری استفاده شده نسخه ۱۶ نرم افزار SPSS بود. یافته ها یافته ها نشان دهنده تأثیر معنی دار کاهنده هر دو برنامه ورزشی تداومی (قبل ۴۸/۵±۱۶/۸۹ در مقایسه با بعد ۷۸/۴± ۳۰/۸۲ ، ۰۰۸/۰=P) و تناوبی هوازی (قبل ۰۱/۵۷۰±/۸۳ در مقایسه با بعد ۸۰/۳±۳۰/۷۷، ۰۲۲/۰ =P) بر اضطراب و افسردگی بیماران بعد از عمل جراحی بای پس عروق کرونری بود و بین دو گروه تمرین ورزشی تفاوت معناداری در بهبود اضطراب و افسردگی دیده نشد (۳۸۱/۰ P=). نتیجه گیری درمجموع می توان گفت که هر دو شیوه برنامه ورزشی هوازی تداومی و تناوبی بر کاهش اضطراب و افسردگی بیماران بعد از عمل جراحی بای پس عروق کرونری تأثیر مثبتی دارد، ولی شواهدی وجود ندارد که نشان دهد بین نوع (تداومی، تناوبی، مقاومتی، ایروبیک و غیره) و شدت (کم، متوسط و شدید) و تأثیرات آن بر جنبه های روحی و روانی تفاوتی وجود داشته باشد. از این رو هر دو نوع برنامه برای مراکز بالینی و توان بخشی روان شناختی پیشنهاد می شود.
طراحی و ارزشیابی بسته آموزشی مهارت های معنوی برای دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این طرح با هدف تدوین سرفصل و بسته آموزش مهارت های معنوی برای دانشجویان انجام شده است تا بتوان آن را در دوره های آموزش مهارت های زندگی برای ارتقای سلامت در بُعد معنوی تلفیق کرد و مربیان و گروه روان شناسان و مشاوران آن را به دانشجویان آموزش دهند. مواد و روش ها در ابتدای طرح به روش تدوین کاریکولوم و محتوای آموزشی با مروری بر منابع و پژوهش های مربوط به مهارت های زندگی، معنویت در سلامت و منابع دینی و اسلامی، ابعاد معنوی انسان، رویکردهای کل نگر و نظام مند به انسان، همچنین مشاوره و روان درمانی با رویکرد معنوی دینی شروع و به صورت کتابخانه ای و وسیع بررسی شد. سپس فهرستی از اهداف و سرفصل های آموزشی مهارت های معنوی تنظیم شد. به منظور نیاز سنجی آموزشی و تأیید اعتبار اهداف و اولویت بندی موضوعات آموزشی این یافته ها در جلسات متخصصان از حوزه مشاوره و روان شناسی بالینی و کارشناسان حوزه دانشجویی به بحث گروهی و نظرسنجی گذاشته شد و سرفصل، محتوای آموزشی و بسته آموزشی در چند کارگاه آموزشی کشوری با مشاوران مراکز مشاوره و دانشجویان ارزشیابی نهایی و تأیید شد. یافته ها ۸ مهارت معنوی مورد تایید و معتبر در این مطالعه به دست آمد که از آنها سرفصل ها و بسته آموزشی بر اساس نیاز و نظرسنجی از دست اندرکاران مراکز مشاوره دانشجویی کشور تهیه و مقبولیت و پذیرش عمومی این متون تایید گردید. نتیجه گیری این مطالعه نشان داد با وجود تردید موجود در معنوی یا دینی بودن متون مهارتهای زندگی اولین الگوی آموزشی در حوزه مهارتهای معنوی، در تلفیق با الگوهای آموزش مهارتهای زندگی برای توسعه سلامت معنوی و مطالعه بیشتر در ارتقای آن به جامعه دانشجویی ارایه گردید.
رشد مسیر شغلی مبتنی بر اُمید براساس اهمال كاري تحصیلی و انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اين پژوهش بررسي رشد مسير شغلي مبتني بر اميد بر اساس انگيزه تحصيلي و اهمال كاري تحصيلي بود. روش تحقيق از نوع توصیفی- همبستگي بود. نمونه آماري شامل 231 نفر از دانشجويان دختر دانشگاه اصفهان بودند كه با استفاده از روش نمونه گيري خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گيري پژوهش شامل پرسشنامه رشد مسير شغلي مبتني بر اميد (HCCI؛ نورمن اماندسون و همكاران، 2013)، پرسشنامه اهمال كاري تحصيل ( سولومون و راثبلوم، 1984) و پرسشنامه انگيزه تحصيلي (والرند و همكاران، 1989) بود. براي تجزيه و تحليل آماري از شاخص هاي آمار توصيفي و ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيره(همبستگي چندگانه) استفاده شده است. با توجه به ضريب همبستگي پيرسون رابطه معنادار و مثبت بين اميد و مؤلفه هاي انگيزه تحصيلي وجود داشت يعني با افزايش هريك از مؤلفه هاي انگيزه تحصيلي اميد افزايش مي يابد و بين اميد و مؤلفه هاي اهمال كاري تحصيلي رابطه منفی و معنادار بدست آمد يعني با افزايش هريك از مؤلفه هاي اهمال كاري تحصيلي اميد كاهش معناداري يافته است. نتايج تحليل رگرسيون انجام شده پيش بيني اميد را از طريق متغير انگيزه تحصيلي و مؤلفه هاي آن و متغير اهمال كاري تحصيلي و مؤلفه هاي آن مورد تائيد قرار داد.
تأثیر بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: . بیشتر کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، مهارت های اجتماعی مناسبی ندارند و در سازش با محیط های مختلف و دوست یابی، دارای مشکلات اساسی هستند . برخی متخصصان معتقدند که بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری می تواند به کودکان مبتلا به این اختلال در یادگیری مهارت های اجتماعی کمک کند و برخی مشکلات رفتاری آنها را کاهش دهد. بدین ترتیب پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری بر مهارت های اجتماعی پسران پیش دبستانی با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام شد. روش : پژوهش حاضر، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. در این پژوهش 30 پسر با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی 5 تا 6 ساله شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از از مراکز پیش دبستانی شهرستان آران و بیدگل در سال تحصیلی 1397-1396 انتخاب شده اند و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه، جایدهی شدند. گروه آزمایش، بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری را در 12 جلسه 40 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که به گروه گواه این آموزش ارائه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) بود. داده های به دست آمده از پرسشنامه در قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که پس از مداخله، میانگین نمرات مهارت های اجتماعی گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ( 0/001 P < و 57/77 = F ). همچنین میانگین نمرات همه خرده مقیاس های مشارکت ( 0/0001 < P و 64/30 F = ) ، ابراز وجود ( 0/0001 < P و 54/48 F = ) ، و مهار خود ( 0/0001 P < و 39/09 F = ) در گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری : بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه، بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری باعث بهبود مهارت های اجتماعی، مشارکت، ابراز وجود، و مهار خود در کودکان پیش دبستانی با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شد. با توجه به این که در این شیوه مداخله، از فعالیت های هیجانی، عملی، و غیرکلامی استفاده می شود و از لحاظ نظری، تأکید بر تعامل فرد و محیط است، بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی موثر واقع شده است.
نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی(مطالعه موردی؛ کارکنان بیمارستان امیرالمومنین تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی در کارکنان بیمارستان امیرالمومنین تبریز انجام پذیرفت. روش: پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بیمارستان کلیوی امیرالمومنین شهر تبریز(N=250) می باشد از این تعداد و بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 100(55 مرد و 45 زن) نفر و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه خستگی مزمن جیسون، پرسشنامه 5عامل شخصیتی نئو و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت والکر، سی کرست و پندر تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی دارد و مطابق با یافته های پژوهش، ارتباط سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی از جمله روان رنجوری (583/0)؛ برون گرایی (404/0-)؛ دلپذیربودن(186/0-)؛ تجربه پذیری(383/0-)؛ با وجدان بودن(213/0-) و سبک زندگی سلامت محور(472/0-) می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش میانجی سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در رابطه سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی دارد و اثر سندرم خستگی مزمن با عامل های شخصیتی به صورت مستقیم بوده و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت به عنوان متغیر میانجی اثرغیرمستقیمی در این ارتباط به وجود آورده است.
تحلیل عوامل دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی و میزان وفاداری آن ها به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی و میزان اهمیت هر یک از مولفه های دلبستگی شغلی از دیدگاه کارکنان است. علاوه بر این نیز همبستگی دلبستگی شغلی کارکنان با وفاداری آن ها نسبت به سازمان و میزان تحصیلات و سابقه خدمت کارکنان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان آموزشی، پژوهشی و مالی دانشگاه شهید بهشتی می باشد که نمونه آماری این پژوهش از طریق فرمول کوکران به تعداد 124 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته میزان دلبستگی شغلی کارکنان و اهمیت هریک از عوامل آن از دیدگاه کارکنان مورد بررسی قرار گرفت این پرسشنامه در دوبخش 20 گویه ای طراحی شد که در مجموع ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه محقق ساخته 0.797 می باشد. این مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری در میانگین نمره دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی بین وضع موجود و مطلوب آنها وجود دارد و میانگین وضع موجود دلبستگی شغلی کارکنان به میزان 83/0 کمتر از وضعیت مورد مطلوب آنهاست. میانگین دلبستگی شغلی در مجموع به میزان 12/0 پایین تر از میانگین نظری قرار دارد که آماره t برای آن 620/2- بوده و مقدار معناداری آن در سطح کمتر از 05/0 تأیید شده است و فقط میانگین دلبستگی شغلی در مولفه «شرایط شغل و تناسب شاغل با آن» بر خلاف دیگر مولفه ها به مقدار 13/0 بالاتر از میانگین نظری قرار دارد. در خصوص میزان اهمیت هریک از عوامل دلبستگی شغلی از دیدگاه کارکنان مولفه «شرایط شغل و تناسب شاغل با آن» از بیشترین اهمیت برخوردار است، پس از آن مولفه «رهبران و مدیران» جایگاه دوم، مولفه «نظام جبران خدمات و پاداش» جایگاه سوم و مولفه «فرصت های یادگیری و رشد کارکنان» از کمترین اهمیت برخوردار است. همچنین در اندازه گیری دلبستگی شغلی کارکنان بین مولفه رهبران و مدیران با سابقه خدمت کارکنان همبستگی معناداری در سطح آلفای کمتر از 05/0 وجود دارد و بقیه ضرایب همبستگی معنادار نشده اند.
رابطه راهبردهای کنترل تعارض و سخت رویی با سردمزاجی عاطفی زوجین
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه راهبردهای کنترل تعارض و سخت رویی با سردمزاجی عاطفی زوجین شهر سرپل ذهاب بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری این پژوهش عبارت است از تعداد 200 نفر از زوجین ( 100 زوج) که ناچار بر اساس وضعیت موجود آماری آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، از مراکز مشاوره شهر سرپل ذهاب هستند که در سال 1398 به این مراکز مراجعه داشتند، انتخاب گردیدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه سخت رویی اهواز ( 1377 )، راهبردهای کنترل حل تعارض موری و اشتراس ( 1990 ) و سردمزاجی عاطفی رازقی ( 1387 ) است. نتایج پژوهش با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون نشان دادند که بین راهبرد استدلال جهت کنترل تعارض با سردمزاجی عاطفی زوجین رابطه منفی معنی داری وجود دارد بین راهبرد پرخاشگری کلامی جهت کنترل تعارض با سردمزاجی عاطفی زوجین رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین راهبرد پرخاشگری فیزیکی جهت کنترل تعارض با سردمزاجی عاطفی زوجین رابطه منفی معنی داری وجود دارد. بین سخت رویی با سردمزاجی عاطفی زوجین رابطه منفی و معنی داری مشاهده می شود. متغیر سخت رویی با ضریب بتای 0/34 و متغیر راهبرد استدلال جهت حل تعارض با ضریب بتای 0/31 می توانند به طور منفی و معنی داری متغیر راهبرد پرخاشگری کلامی جهت حل تعارض با ضریب بتای 0/24 و متغیر راهبرد پرخاشگری فیزیکی جهت حل تعارض با ضریب بتای 0/22 می توانند به طور مثبت و معنی داری سردمزاجی عاطفی زوجین را پیش بینی کنند. در عصر حاضر به دنبال تغییرات سریع اقتصادی و اجتماعی، اساس روابط زناشویی و خانواده تا حدی ضعیف شده است. ضعیف شدن روابط زناشویی، باعث تضعیف ازدواج، روابط و ناهنجارهای درون خانواده می شود و همین امر باعث به هم خوردن روابط خانواده ها و درنهایت بروز انحرافات کوچک و بزرگ، درون خانواده ها شده است.
ارتباط سبک های فرزند پروری والدین با استعداد استعمال مواد مخدر در دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر زابل
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک مشکل بزرگ فردی و اجتماعی است که علاوه بر عوارض جسمی و روانی، سلامت جامعه را نیز از نظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مورد تهدید و آسیب قرار می دهد. عوامل متعدد خانودگی و اجتماعی در ایجاد استعداد اعتیاد و استعمال مواد مخدر نقش دارند که با شناخت آن ها می توان برنامه های پیشگیرانه را اجرا کرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های فرزند پروری والدین با استعداد استعمال مواد مخدر در دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر زابل صورت پذیرفت. روش اجرای این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد.ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شیوه های فرزند پروری شیفر(1965)، پرسشنامه استعداد اعتیاد چندوجهی مینه سوتا (MMP1-2)(1386) می باشد جامعه آماری در این پژوهش شامل 25732نفر می باشد حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و جدول کرجسی 1 و مورگان 2(1970)برابر با 364 نفر تخمین زده، تعداد 364 دانش آموز و والدین(182والدین) و (182دختر) به عنوان نمونه در دسترس در سنجش به واسطه پرسشنامه ها شرکت نمودند.. داده های پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار spss و آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد بین سبک های فرزند پروری والدین با استعداد استعمال مواد مخدر در دانش آموزان دبیرستانی دختر شهرستان زابل رابطه وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس حاصل از تفاوت میانگین استعداد استعمال مواد مخدر به تفکیک میزان تحصیلات والدین نشان می دهد که هرچه تحصیلات والدین بیشتر باشد اعتیاد در خانواده کاهش می یابد.
نقش مادی گرایی، رفتارهای احتکاری و نارسیسم در اعتیاد به خرید دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
25 - 40
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش مادی گرایی، رفتارهای احتکاری و نارسیسم در اعتیاد به خرید دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند در سال تحصیلی 96-1395 بود. نمونه پژوهش شامل 300 دانشجوی دختر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. آن ها به مقیاس اعتیاد به خرید برگن، پرسشنامه ارزش های مادی گرایانه، پرسشنامه رفتار احتکاری و مقیاس شخصیت تاریک پاسخ دادند. داده های پژوهش با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مادی گرایی، رفتارهای احتکاری و نارسیسم با اعتیاد به خرید رابطه دارند. رفتارهای احتکاری و مادی گرایی پیش بینی کننده اعتیاد به خرید در دانشجویان دختر بودند، اما نارسیسیم پیش بینی کننده اعتیاد به خرید نبود. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که رفتارهای احتکاری و مادی گرایی نقش مهمی در اعتیاد به خرید دانشجویان دختر دارند؛ بنابراین توجه به نقش این متغیرها در پیش بینی اعتیاد به خرید توسط پژوهشگران، متخصصان علوم رفتاری و درمانگران ضروری به نظر می رسد.
ساخت و بررسی روایی پرسشنامه سوءرفتار و غفلت آموزشی (فرم دانش آموز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
211-222
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سوءرفتار و غفلت آموزشی، سازه های مطرح شده جدید در متون علمی هستند که نبود ابزار معتبر برای اندازه گیری آنها، مطالعه این حوزه مهم روان شناسی را با مشکلاتی مواجه کرده است. پژوهش حاضر با هدف ساخت و تعیین روایی پرسشنامه سوءرفتار و غفلت آموزشی (فرم دانش آموز) انجام شد. روش: این پژوهش، توصیفی است که جامعه آماری آن شامل تمامی دانش آموزان پایه های چهارم تا ششم ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 96-1395 بودند و تعداد 386 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه مورد مطالعه، انتخاب شدند و به گویه های پرسشنامه طراحی شده برای سوءرفتار و غفلت آموزشی، پاسخ دادند. یافته ها: نتایج بررسی روایی ابزار با روش تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل سوءرفتار آموزشی و غفلت آموزشی را تأیید کرد و مقادیر بارهای عاملی و شاخص های برازش نیز در مدل تحلیل عاملی اکتشافی مورد تأیید قرار گرفت. همچنین اعتبار این پرسشنامه نیز با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای دو عامل پرسشنامه، 91/0 و 92/0 محاسبه شد که بسیار مطلوب و قابل پذیرش است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت ارزیابی سوءرفتار و غفلت آموزشی به ویژه در دانش آموزان ابتدایی، می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه ساخته شده، ابزاری مناسب و معتبر برای ارزیابی این حیطه در دانش آموزان ابتدایی است.
اثربخشی مداخله توانبخشی شناختی رایانه محور بر بهبود حافظه فعال بیماران مبتلا به سکته مغزی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
163 - 178
حوزههای تخصصی:
مقدمه:امروزه سکته مغزی از شایع ترین بیماری های نورولوژیک ناتوان کننده در جهان است.بروز عوارض شناختی یکی از مشکلات شایع در افراد مبتلا به سکته مغزی است.از این رو این مطالعه با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه محور بر عملکرد حافظه فعال بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام گرفت.روش: مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش30 بیمار 30 تا 65 ساله مبتلا به سکته مغزی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند،به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند.افراد گروه آزمایش، با استفاده از نرم افزار توانبخشی شناختی Captain’s Log،21 جلسه آموزش دیدند و افراد گروه کنترل در آن دوره هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند.در این پژوهش آزمون حافظه فعال وکسلر(مقیاس حافظه عددی)و آزمون حافظه کاری فضایی کمبریج در پیش آزمون و پس آزمون به کار رفت.یافته ها:نتایج تحلیل انکوا حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه فعال گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون وجود دارد.نتیجه گیری:یافته ها نشان داد که توانبخشی شناختی رایانه محور،حافظه فعال مبتلایان به سکته مغزی را بهبود می بخشد و می توان از آن به عنوان روش موثر و مفیدی برای بهبود عملکرد حافظه این گونه بیماران سود جست.
تحلیل استنادی و محتوایی مجله پژوهش های نوین روانشناختی از آغاز انتشار (1385) تا سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۳
107-129
حوزههای تخصصی:
نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقابله های معنوی در رابطه بین سابقه آسیب و نشانه های شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اگرچه رابطه بین سابقه آسیب (History of trauma) و نشانه های شخصیت مرزی (Symptoms of borderline personality) به خوبی تأیید شده است، اما توجه اندکی به نقش عوامل میانجی این رابطه شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation strategies) و مقابله های معنوی (Spiritual coping) در رابطه بین سابقه آسیب و نشانه های شخصیت مرزی بود. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 200 زن سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر نیشابور به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس شخصیت مرزی (Borderline Traits Scale یا BTS)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ)، پرسشنامه سابقه آسیب (Trauma History Questionnaire یا THQ) و پرسشنامه مقابله معنوی (Spiritual Coping Questionnaire یا SCQ) را تکمیل کردند. داده های پژوهش به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL و با استفاده از روش همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مدل ارائه شده در مورد نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان و مقابله های معنوی در رابطه بین سابقه آسیب و نشانه های شخصیت مرزی از برازش قابل قبولی برخوردار است. بعلاوه، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگار و مقابله های معنوی منفی میانجی رابطه بین سابقه آسیب و نشانه های شخصیت مرزی هستند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بر اهمیت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگار و مقابله های معنوی منفی در ایجاد نشانه های شخصیت مرزی پس از آسیب تأکید دارد.
نقش هیجان های پیشرفت در بهزیستی جسمانی با میانجیگری خودارزیابی مثبت و احساس های بدنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهزیستی جسمانی (Physical well-being) از ملاک های اصلی کیفیت زندگی است و هیجان ها (Emotions) از عوامل مهمی هستند که زمینه بهزیستی جسمانی را فراهم می کنند. ازاین رو، در مطالعه حاضر رابطه هیجان های پیشرفت با بهزیستی جسمانی دانش آموزان و شناخت فرایندهای ارتباطی بین آن ها مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تهران بود. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی (1146 نفر) انتخاب شدند. پرسشنامه هیجان های پیشرفت (Achievement Emotions Questionnaire یا AEQ)، مقیاس بهزیستی جسمانی (Physical well-being scale)، مقیاس خودارزیابی مثبت (Self-evaluation scale) و مقیاس احساس های بدنی (Bodily sensation scale) برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری) در نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شد. یافته ها: مدل بهزیستی جسمانی در نمونه پژوهش برازنده بود (073/0=RMSEA، 78/2=χ2/df). مسیر هیجان های پیشرفت و بهزیستی جسمانی مثبت و معنادار بود. اثر خودارزیابی مثبت بر بهزیستی جسمانی و اثر احساس های بدنی بر بهزیستی جسمانی نیز مثبت و معنادار بود. همچنین، خودارزیابی مثبت و احساس های بدنی در رابطه بین هیجان های پیشرفت با بهزیستی جسمانی نقش میانجی داشتند. نتیجه گیری: هیجان های پیشرفت نقش مهمی در تعیین بهزیستی جسمانی دانش آموزان دارا هستند. مسیرهای شناختی (خودارزیابی مثبت) و عاطفی (احساس های بدنی) حمایت گر این رابطه هستند. شناخت و توجه به این متغیرها عاملی کلیدی در بهزیستی جسمانی دانش آموزان است.
اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر سازگاری و سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۳۸)
171-178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر سازگاری و سلامت روان دانش آموزان انجام شد. برای این منظور از بین تمامی هنرستان های کار و دانش دخترانه ناحیه 2 استان قزوین در سال تحصیلی 94-93، 40 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بعنوان نمونه پژوهش انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش مهارت های ذهن آگاهی قرار گرفت؛ و مقیاس سازگاری دانش آموزان و پرسشنامه سلامت روان کیز بعنوان ابزار پژوهش در هر دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله (قبل و بعد از آموزش) استفاده شد. در پایان داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ که یافته های به دست آمده نشان داد بین نمرات پیش آزمون پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به این معنا که آموزش مهارت های ذهن آگاهی موجب افزایش سازگاری (اجتماعی، عاطفی، آموزشی) و سلامت روان دانش آموزان شده است. بنابراین با توجه به یافته های پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت آموزش مهارت های ذهن آگاهی می تواند به عنوان یکی از روش های مؤثر بر سازگاری و سلامت روان دانش آموزان مورد استفاده مربیان و همچنین مشاوران و درمانگران قرار گیرد.
سیری اجمالی بر موضوع مطالعات دین و سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ اسلام، به دانش سلامت توجه بسیاری شده است. سلامت در اسلام امتیاز به شمار می آید و مقدمه یی برای نیل به کمالات دیگر است. از سویی تأثیر دین بر سلامت به ویژه سلامت معنوی و سلامت روان بارها تأکید شده و بر ضرورت و اهمیت موضوع سلامتی، بهداشت و تأثیر آن در زندگی دنیوی و اُخروی اشاره ی فراوان شده است؛ از سوی دیگر باید توجه داشت هدف از سلامت مادی و معنوی خودِ موضوع سلامت نیست بلکه هدفی بالاتر مد نظر است و آن این است که از سلامت با تمام ابعادی که دارد در مسیر رضای الهی به کار گرفته شود.
نقش باورهای ارتباطی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی رضایت جنسی پرستاران زن متأهل شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش باورهای ارتباطی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی رضایت جنسی پرستاران متأهل زن شهر کرمانشاه انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود.جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی پرستاران متأهل زن شهر کرمانشاه در سال 95 -94 است نمونه آماری 278 نفربر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های باروهای ارتباطی اپستین و ایدلسون، پنج عاملی بزرگ شخصیتی مک کری و کاستا و رضایت جنسی لارسون انجام شد. داده های جمع آوری شده ازطریق آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره با روش گام به گام و نرم افزار spss-20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین ویژگی شخصیتی روان نژندی با رضایت جنسی رابطه ی منفی معنی داری در سطح (05/0>p) و بین ویژگی های شخصیتی (دلپذیر بودن، انعطاف پذیر بودن و مسئولیت پذیر بودن) با رضایت جنسی رابطه ی مثبت معنی داری در سطح (01/0>p) وجود دارد. بین باورهای ارتباطی (باور به مخرب بودن مخالفت و کمال گرایی جنسی) و باورهای ارتباطی کل با رضایت جنسی رابطه ی منفی معنی داری در سطح (01/0>p) و بین توقع ذهن خوانی با رضایت جنسی رابطه ی منفی معنی داری در سطح (05/0>p) وجود دارد و نیز بین ویژگی شخصیتی برون گرایی و باورهای ارتباطی (باور به تغییر ناپذیری همسر و باورهای مربوط به تفاوت جنسیتی) رابطه ی معنی داری مشاهده نشد. همچنین از بین ویژگی های شخصیتی، مسئولیت پذیری و از بین باورهای ارتباطی (باور به مخرب بودن مخالفت و کمال گرایی جنسی) باهم 34 درصد رضایت جنسی را پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که ویژگی شخصیتی مسئولیت پذیری و باورهای ارتباطی (باور به مخرب بودن مخالفت و کمال گرایی جنسی) توان پیش بینی رضایت جنسی رادارند.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آبان ۱۳۹۸ شماره ۸ (پیاپی ۴۱)
213-220
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بود، با طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه. نمونه پژوهش، 30 نفر دانش آموز بودند که به شیوه ی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه ( 15 نفر) قرار داده شدند. برای گروه آزمایش، گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای با توالی هر هفته یک جلسه اجرا، ولی گروه گواه، درمان دریافت نکرد. دو گروه در هنگام شروع و پایان پژوهش با استفاده از پرسش نامه خود ناتوان سازی تحصیلی میگلی، آرون کومار و اردن (1996)، آزمون شدند، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل گردید. نتایج نشان داد؛ گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش خود ناتوان سازی تحصیلی مؤثر است. نتیجه؛ گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه مؤثر است.
پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان بر اساس ابعاد ادراک از محیط کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم دی ۱۳۹۸ شماره ۱۰ (پیاپی ۴۳)
171-180
حوزههای تخصصی:
درگیری تحصیلی یک فرآیند کلیدی در پیش بینی نتایج آموزش در دانش آموزان و یکی از مهم ترین شاخص های نشان دهنده کیفیت آموزش و پیشرفت تحصیلی است. شناسایی عوامل مهم محیطی تأثیرگذار بر درگیری تحصیلی دانش آموزان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان بر اساس ابعاد ادراک از محیط کلاس انجام شد. روش این پژوهش توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان (4151 نفر) در سال تحصیلی 97-1396 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 399 دانش آموز از با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های درگیری تحصیلی فردریکس و همکاران (2004) و فعالیت های کلاس من جنتری و همکاران (2002) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ادراک از محیط کلاس با درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معنادار دارد و مؤلفه های چالش (43/0= β )، علاقه (33/0 = β )، لذت (20/0= β ) به ترتیب بیشترین توانایی پیش بینی درگیری تحصیلی را داشتند. با توجه به نتایج به دست آمده انجام اقداماتی به منظور بهبود محیط کلاس از طریق طراحی و اجرای فعالیت های کلاسی چالش برانگیز و لذت بخش و ایجاد علاقه می توان به افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان کمک کند.