فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۷۴۱ تا ۱۳٬۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم آبان ۱۳۹۸ شماره ۸ (پیاپی ۴۱)
239-244
حوزههای تخصصی:
اختلال افسردگی یکی از متداول ترین اختلالات روانی با شیوع 16 درصد در بزرگسالان است و تقریبا 20 درصد از این بیماران پاسخ ناقص یا هم کلا پاسخی به درمان با داروهای ضدافسردگی و تثبیت کننده خلق و روان درمانی نمی دهند. هدف از این مطالعه، بررسی مرروی اثربخشی تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد افسرده مقاوم به درمان است. مطالعه حاضر با جستجو به صورت مروری در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی شامل الزیور، اسپرینگر، پابمد، ساینس دایرکت، گوگل اسکولار و اسکوپوس که مربوط به سال های 2012 تا 2017 بود و با کلید واژه های زیر صورت گرفت: تحریک مغزی، تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر، افسردگی اساسی مقاوم به درمان و اختلال افسردگی اساسی. همه مطالعات بررسی شده، نشان دهنده بهبودی علائم افسردگی پس از مداخله با آر تی آم اس یا تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مکرر هستند. همچنین، اثربخشی این روش علاوه بر کاهش علایم افسردگی مقاوم به درمان، در جلوگیری از عود و بازگشت علایم نیز به اثبات رسیده است. با توجه به اینکه میزان مقاومت در برابر دارو، روان درمانی، الکتروشوک درمانی و سایر روش ها در بیماران افسرده بالاست و از طرفی، اغلب روشهای مداخله ای عوارض جانبی متعددی دارند، بنظر می رسد که استفاده از روش تحریک مغزی آر تی ام اس به عنوان یک روش درمانی غیر تهاجمی و ایمن که اثربخش بودن و سودمندی بالینی آن تایید شده است، می تواند مفید واقع گردد
ارتباط بین روابط ابژه و شدت نشانه های افسردگی: نقش میانجی شفقت به خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه بین روابط ابژه و شدت نشانه های افسردگی انجام شده است. مواد و روش ها نمونه پژوهش شامل ۲۴۵ دانشجوی مرد و زن، ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ بود. دامنه سنی آن ها بین ۱۸ تا ۴۱ سال و روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای بود. آزمودنی ها به پرسش نامه های روابط موضوعی بل ، فرم بلند پرسش نامه شفقت به خود نف و فرم کوتاه افسردگی بک پاسخ دادند. داده های گرد آوری شده، با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری از نوع تحلیل مسیر و آزمون بوت استروپ توسط نسخه ۲۰ نرم افزار SPSS، نسخه ۸/۸ MPLUS و نسخه LISREL ۵/۱ تجزیه و تحلیل شد. یافته ها ارزیابی مدل فرضی پژوهش نشان داد این مدل برازش مطلوب دارد. نتایج نشان داد در مدل برازش یافته، شفقت به خود نقش واسطه ای در رابطه بین روابط ابژه و شدت نشانه های افسردگی ایفا می کند. نتیجه گیری پژوهش حاضر نشان می دهد بخشی از رابطه بین روابط ابژه و شدت نشانه های افسردگی به واسطه کاهش در شفقت به خود تبیین می شود. این یافته ها به درمانگران کمک می کند درک صحیح تری از سبب شناسی افسردگی داشته باشند.
کاربرد روش شناسی های گفتمانی در پژوهش های روانشناسی سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات روانشناختی در ایران رشدی یک سویه داشته است و فضای پژوهشگری در آن ازجهت هستی شناختی در واقع گرایی خام و از جهت معرفت شناسی در اثبات گرایی کورکورانه باقی مانده است و به معرفت شناسی های متاخرتر مانند برساخت گرایی اجتماعی و روش های گفتمانی کمتر پرداخته شده است. اهداف کلی این پژوهش عبارت است از: (1) توصیف مسائل روش شناختی در رویکردهای گفتمانی؛ و (2) شیوه اجرای روش های گفتمانی در روانشناسی سلامت. مفهوم گفتمان برخاسته از انتقاد به ایده آل عینیت یا در بعدی کلی تر انتقاد از تکیه کردن بر تجربه گرایی صرف در تعریف و تمیز علم از غیر علم است. اتکا بر عینی نگری و تجربی نگری از جهات مختلف با ویژگی های ذهن مانند میل به هماهنگی شناختی و قصدمندی ناهمخوان است. رویکردهای گفتمانی در روانشناسی سلامت بهتر می توانند پدیده هایی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی، تعریف بیماری و سلامتی و رابطه مسولیت پذیری در مراقبت های سلامتی را تبیین کنند. رویکردهای گفتمانی هم می توانند نشان دهند چگونه گفتمان های اجتماعی و مرتبط با قدرت علمی و اجتماعی، سلامتی و مسولیت در سلامتی را تعریف کنند و همین طور از طریق تحلیل مکالمات، شناسایی کنش های گفتاری، شناسایی خزانه های واژگان تفسیری و شناسایی راهبردهای گفتمانی دلایل مشکلاتی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی و اختلاف فهم بیمار و متخصصین سلامت را بکاوند. رویکردهای گفتمانی، حقیقت سلامت را از منظر زبانی بررسی می کنند و می توانند جهت گیری های افراد درباره پذیرش مداخلات یا مقاومت در برابر رعایت برنامه مداخله و درمان را تبیین کنند. بنابراین رویکرهای گفتمانی در روانشناسی سلامت می توانند به روانشناسان سلامت کمک کنند تا روش های بهتری را برای مراقبت از سلامتی پیدا کنند و بینش های جدیدی را درباره اینکه مراجعان چطور مفاهیم سلامت و بیماری را با زبان بر می سازند، به دست دهند.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه هویت جنسیتی/ ملال جنسیتی برای نوجوانان و بزرگسالان در نوجوان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی پرسشنامه نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی در دختران نوجوان اصفهان بود. طرح این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 400 دانش آموز دختر 16 تا 18 ساله مدارس مقطع متوسطه دوم اصفهان، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان، پرسشنامه هویت جنسی و مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آلفای کرانباخ، پایایی بازآزمون، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و روایی همزمان استفاده شد. پایایی بازآزمون و همسانی درونی به ترتیب 0/92 و 0/93 به دست آمد. ساختار عاملی مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی با استفاده از هردو شیوه تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس حاکی از وجود چهار عامل در این مقیاس بود که این عوامل در مجموع 63/44 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد الگوی چهار عاملی این مقیاس دارای برازندگی مناسبی است. ضرایب همبستگی نشان داد که روایی همزمان مقیاس نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی، با دیگر ابزارهای مذکور در حد مطلوبی بود. نتایج این مطالعه نشان داد مقیاس 27 سوالی نارضایتی جنسیتی و هویت جنسی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه سبک تغذیه ای والدین واردل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۷
45 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اعتباریابی پرسش نامه سبک تغذیه ای والدین است که دارای 27 گویه و چهار عامل است. پرسش نامه سبک تغذیه ای والدین ، ابزاری است برای سنجش شیوه ای که والدین برای تغذیه کودک خود به کار می برند. پس از ترجمه و تایید روایی محتوایی توسط کارشناسان، 298 مادر از کودکان ۶ تا ۱۱ سال به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مدارس ابتدایی نواحی چهارگانه شیراز انتخاب شدند و از آن ها آزمون به عمل آمد. برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی چهار عامل استخراج شد. تعداد دو گویه که بار عاملی معناداری بر روی عامل مکنون خود نداشتند، حذف شدند و در نهایت 25 گویه در چهار عامل دسته بندی شد. نتایج مربوط به ضرایب پایایی ابعاد این مقیاس نشان میدهد که ضرایب آلفای کرونباخ در دامنه 74/0 تا 85/0 قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی برای مدل چهار عاملی، برازشی مناسب نشان داد. نتایج حاصل از بررسی پایایی مرکب عوامل نشان می دهد که این ضریب برای این چهار سبک در دامنه 71/0 تا 86/0 قرار دارد. نتایج این پژوهش از روایی و پایایی مطلوب این مقیاس در جمعیت بهنجار ایرانی حمایت می کند.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن اگاهی بر میزان کیفیت خواب بیماران اسکلروزچندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکلروزچندگانه یکی از بیماری های ناتوان کننده سیستم ایمنی، با ماهیت تحلیل برنده سیستم اعصاب مرکزی می باشد که بخش قابل توجهی از زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت خواب این بیماران بود. روش : روش تحقیق نیمه ازمایشی با پیش ازمون و پس ازمون با گروه کنترل بود. جامعه اماری بیماران عضو انجمن ام اس شهرستان جهرم بودند که با نمونه گیری هدفمند پس از در نظر گرفتن ملاکهای ورود، همتاسازی و مشخص شدن تعداد، ۴۵ نفر در سه گروه ۱۵ نفری به صورت کاملا تصادفی قرار گرفتند. برای جمع اوری داده ها از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ استفاده گردید. پایایی با ضریب الفای کرونباخ ۰/۸۰۶ بدست امد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss22 و کوواریانس استفاده شد. یافته ها: هر دو روش بر کیفیت خواب تاثیر معناداری داشتند اما گروه درمانی شناختی رفتاری بیشتر بر کیفیت خواب تاثیر داشت. نتیجه گیری: می توان با روش گروه درمانی شناختی _ رفتاری کیفیت خواب را بهبود بخشید.
مقایسه عملکرد شناختی و روانشناختی مادران دارای کودک درخودمانده با مادران دارای کودک عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (فروردین) ۱۳۹۸ شماره ۷۳
101-107
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است که داشتن کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی می تواند اثرات نامطلوبی روی وضعیت روانشناختی مادر داشته باشد. اما آیا می توان عملکردهای روانشناختی آنان را با مادران عادی مقایسه کرد؟ هدف : این پژوهش، با هدف مقایسه عملکردهای شناختی (کنش وری های اجرایی، توانایی ذهن آگاهی) و روانشناختی (افسردگی، اضطراب، تنیدگی) بین مادران دارای کودک درخودمانده و مادران دارای کودک عادی انجام گرفته است. روش: مطالعه حاضر از نوع علی - مقایسه ای بود. دو گروه شامل 30 مادر دارای کودک درخودمانده، و 30 مادر دارای کودک عادی انتخاب شدند. ۳۰ مادر دارای کودک درخودمانده از میان مادران کودکان درخودمانده که در پاییز و زمستان 1397 جهت مداخلات توانبخشی برای فرزندشان، به مراکز توانبخشی و مرکز درخودماندگی شهرستان تبریز مراجعه کرده بودند انتخاب شدند. دو گروه، پرسشنامه های نقص کنش وری های اجرایی بارکلی (1997)، پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی بیر، وارد و مور (2013)، و مقیاس های افسردگی اضطراب و تنیدگی لوی بوند و لوی بوند (1995) را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میزان نارسایی کنش های اجرایی (0/007 p= ) و همچنین افسردگی، اضطراب و تنیدگی (0/001 p= ) در مادران دارای کودک درخودمانده بطور معنی داری بیشتر از مادران دارای کودک عادی بود. میزان ذهن آگاهی در مادران دارای کودک درخودمانده بطور معنی داری کمتر از مادران دارای کودک عادی بود (0/012 = p ). نتیجه گیری: مادران دارای کودک درخودمانده از افسردگی، اضطراب و تنیدگی بیشتر و ذهن آگاهی کمتری نسبت به گروه دیگر برخوردار بودند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم تابستان (مرداد) ۱۳۹۸ شماره ۷۷
617-625
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال وسواس یک بیماری جدی و ناتوان کننده اما قابل درمان است. نشخوارهای ذهنی و اضطراب اجتماعی از جمله مسائل روانشناختی رایج در بیماران وسواسی است. اثربخشی آموزش ذهن آگاهی در حیطه های مختلف ثابت شده است اما بر نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی بیماران وسواسی مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار ذهنی زنان دارای وسواس انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. در میان زنان دارای وسواس مراجعه کننده به کلینیک های شهر تهران در نیمه اول سال 1398 به روش در دسترس 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان مقیاس نشخوار ذهنی نولن هوکسما و مارو (1993) و مقیاس اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) تکمیل کردند. جلسات آموزش ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد اما برای گروه گواه، هیچگونه مداخله ای اعمال نشد. داده ها با روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش ذهن آگاهی باعث کاهش نشخوارهای ذهنی و اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش شد (0/005 (p< . نتیجه گیری: می توان به منظور کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی بیماران وسواسی و بهبود آنها از آموزش ذهن آگاهی استفاده کرد.
بررسی نقش شیوه های دل بستگی و سلامت روانی در روابط میان فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت شیوه های دل بستگی و سلامت روانی در زمینه های گوناگون زندگی ازجمله روابط میان فردی، به ویژه روابط زناشویی و روابط خانوادگی که از ارج بیشتری برخوردار است، در پژوهش حاضر به بررسی نقش شیوه های دل بستگی و سلامت روانی در روابط میان فردی دانشجویان پرداخته خواهد شد. روش طرح پژوهشی حاضر توصیفی از نوع رگرسیون چندگانه است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی بودند که به کتابخانه این دانشکده مراجعه می کردند. از این جامعه، به شیوه غیر احتمالی از نوع در دسترس، شمار 100 نفر (50 دختر و 50 پسر) انتخاب و به پرسشنامه های مهارت های ارتباطی بارتون (1990)، سلامت روانی گلدبرگ (1972) و آزمون دل بستگی هازن و شیور (1987)، پاسخ دادند. داده ها از طریق ابزار آماری رگرسیون چندگانه به شیوه ورود استاندارد، تحلیل گردید. فرضیه مدل حاضر، به طورکلی در سطح (001/0p
رابطه جوّ مدرسه و راهبردهای حل تعارض با هویت و التزام تحصیلی: نقش میانجی وظیفه شناسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در رویکرد جدید به مدرسه ترکیبی از نقش های فردی و اجتماعی بر رشد و پیشرفت دانش آموزان در مدرسه اثرگذار است؛ بنابراین در کنار عوامل فردی مانند ویژگی های شخصیتی، هویت تحصیلی و التزام تحصیلی به عواملی مانند جو مدرسه و مهارت حل تعارض بین فردی که بیشتر به بعد اجتماعی مدرسه مربوط می شود، توجه شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه جوّ مدرسه و راهبردهای حل تعارض با هویت و التزام تحصیلی با میانجی گری ویژگی های شخصیتی (وظیفه شناسی) بود. روش: روش پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره دوم شهر دزفول در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ و نمونه آماری برابر با ۳۰۰ دانش آموز بود که به روش تصادفی نسبتی مرحله ای انتخاب شدند. داده از طریق پرسشنامه جو مدرسه، پرسشنامه مدیریت تعارض، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (نئو)، پرسشنامه التزام تحصیلی و پرسشنامه هویت تحصیلی جمع آوری گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری مناسب در سطوح توصیفی و تحلیل مسیر استفاده شد . یافته ها : نتایج نشان داد که تمام مسیرهای مدل فرضی به جز مسیر راهبردهای حل تعارض به هویت و التزام تحصیلی در سطح ۰/۰۵ P< معنی دار هستند. نتیجه گیری : جو مدرسه بر التزام تحصیلی و هویت تحصیلی اثر مستقیم دارد و راهبردهای حل تعارض از طریق ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی به بهبود التزام تحصیلی کمک می کند.
اثربخشی درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر زنان سرپرست خانوار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۸ شماره ۸۰
949-956
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرور پژوهشی نشان می دهد که درمان مبتنی بر فراشناختی بر متغیرهای مختلفی تأثیر دارد و همچنین زنان سرپرست خانوار در راهبردهای کنترل فکر دچار مشکل هستند؛ اما مسأله این است که درمان فراشناختی بر راهبردهای کنترل فکر زنان سرپرست خانوار چه تأثیری دارد؟ هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان فراشناخت بر راهبردهای کنترل فکر زنان سرپرست خانوار شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه زنان سرپرست خانوار شهر تهران در سال 1397، 40 زن سرپرست خانوار به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان فراشناختی ولز (2000) دریافت کردند. راهبردهای کنترل فکر با پرسشنامه راهبردهای کنترل فکر ولز ودیویس (1994) سنجیده شد و داده های پژوهش با استفاده از کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج کواریانس نشان دادکه درمان فراشناختی بر افزایش راهبردهای کنترل فکر و مؤلفه های توجه برگردانی، کنترل اجتماعی و ارزیابی مجدد زنان سرپرست خانوار تأثیر معنی داری دارد (0/001≥ p ). نتیجه گیری: به منظور بهبود راهبردهای کنترل فکر و مؤلفه های آن یعنی توجه برگردانی، کنترل اجتماعی و ارزیابب مجدد زنان سرپرست خانوار می توان از درمان فراشناختی بهره گرفت.
پیش بینی ناگویی هیجانی براساس سبک های دلبستگی و ابعاد کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آذر) ۱۳۹۸ شماره ۸۱
981-990
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناگویی هیجانی به معنای توصیف، تمایز و تنظیم هیجانات است. مطالعات نشان داده اند که این سازه در پیوند عاطفی هیجانی نسبتاً پایدار کودک با مراقب اولیه ریشه دارد و تحت تأثیر تلاش فرد برای اجتناب از احساسات از طریق تمرکز بر کامل بودن و پنهان کردنِ نقایص است. بر همین اساس، آیا می توان از طریق سبک های دلبستگی و ابعاد کمال گرایی ناگویی هیجانی را پیش بینی کرد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ناگویی هیجانی براساس سبک های دلبستگی و ابعاد کمال گرایی در دانشجویان دانشگاه تهران انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی است. در این تحقیق 268 نفر (37 زن و 231 مرد) از دانشجویان به صورت داوطلبانه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران (بشارت، 1386) و مقیاس ناگویی هیجانی (بشارت، 2007) را تکمیل کنند. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره کمال گرایی خودمحور (0/30 = r ، 0/01> p )، کمال گرایی دیگرمحور (0/26- = r ، 0/01> p ) و کمال گرایی جامعه محور (0/14 = r ، 0/05> p ) ناگویی هیجانی نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش نمره زیرمقیاس سبک دلبستگی ایمن (0/35- = r ، 0/01> p ) نمره مقیاس ناگویی هیجانی کاهش و با افزایش نمره زیرمقیاس های سبک دلبستگی اجتنابی (0/38 = r ، 0/01> p ) و دوسوگرا (0/38 = r ، 0/01> p ) ناگویی هیجانی افزایش می یابد. نتایج همچنین نشان دادند که دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به همراه کمال گرایی خودمحور در مجموع 26% از تغییرات ناگویی هیجانی را تبیین می کنند (0/01> p ). نتیجه گیری: این بدان معنی است که ناکامی کودک در رابطه ایمن با مراقب به ناگویی هیجانی منجر می شود و تلاش های کمال گرایانه نیز روبرو شدن، شناختن، تمایز و توصیف احساسات را به تعویق می اندازند.
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق هیجانی بین زن و شوهر و عدم رابطه مناسب با خانواده همسر، می تواند باعث بروز طلاق شود؛ ازاین رو ضروری است روش هایی برای بهبود طلاق هیجانی و رابطه با خانواده همسر یافت شود. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش میزان طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه همسران مراجعه کننده به مرکز مشاوره جامعه القرآن مرکزی کرج در سال 97 بودند. نمونه موردمطالعه شامل 12 زن و شوهر (24 نفر) بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و اعضای گروه آزمایش در مرکز مشاوره جامعه القرآن مرکزی در سال 97 تحت زوج درمانی متمرکز بر هیجان قرار گرفتند. از مقیاس طلاق هیجانی (EDS) و بررسی کیفیت رابطه با خانواده همسر برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به غیراز کیفیت رابطه زن و شوهر با خانواده اصلی (053/0 F= ، 820/0 P-value = )، بین گروه آزمایش و کنترل در طلاق هیجانی (56/92 F= ، 001/0 P-value = )، و سایر ابعاد کیفیت رابطه با خانواده همسر (05/0 p<) تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های این پژوهش، زوج درمانی متمرکز بر هیجان می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود طلاق هیجانی و کیفیت رابطه با خانواده همسر در مشاوره های زناشویی مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی رابطه وقایع استرس زای زندگی با آمادگی به اعتیاد: ارائه مدل با آزمون نقش تعدیل کنندگی تیپ شخصیتی D(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
177-195
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وقایع استرس زای زندگی با آمادگی به اعتیاد؛ با آزمون نقش تعدیل کنندگی تیپ شخصیتی D بود. روش : روش پژوهش حاضر، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 97-1396 بود که 400 دانشجو از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سیاهه رویداد های زندگی پیکل، مقیاس آمادگی به اعتیاد وید و بوچر، مقیاس فشارزاهای روانی علی اکبری، مقیاس حمایت اجتماعی ثامنی و مقیاس تیپ شخصیتی D دنولت استفاده شد. یافته ها : بین آمادگی به اعتیاد با وقایع استرس زای زندگی، عوامل فشار زای روانی و بین تیپ شخصیتی D با آمادگی به اعتیاد، وقایع استرس زای زندگی، و فشار روانی رابطه مثبت به دست آمد. همچنین بین تیپ شخصیتی D و آمادگی به اعتیاد با حمایت خانوادگی رابطه منفی به دست آمد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد مسیرهای غیرمستقیم وقایع استرس زا، حمایت خانوادگی و عوامل فشار زای روانی به آمادگی به اعتیاد از طریق تیپ شخصیتی D دارای برازش می باشد. نتیجه گیری : می توان گفت: تیپ شخصیتی D می تواند نقش کلیدی در روابط بین متغیرهای وقایع استرس زای زندگی، آمادگی به اعتیاد، حمایت خانوادگی و فشار روانی داشته باشد.
رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و آشفتگی روابط زوجین در زنان متاهل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
9 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و آشفتگی روابط زوجین در زنان متاهل بود. روش: همبستگی و از پیمایش استفاده شد. جامعه آماری زنان متاهل دانشجوی واحد دانشگاهی گرمسار بود که با روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای معادل 100 نفر، پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ)، رضایت زناشویی انریچ( ۱۹۸۹) ، و تعارض زناشویی ثنائی (MCQ) (1379) بود. یافته ها: همه طرح واره های ناسازگار اولیه با تعارض زناشویی رابطه مثبت دارند و به عبارتی باعث افزایش تعارضات زناشویی و کاهش رضایت زناشویی می شوند. نتیجه: طرح واره های ناسازگار می توانند موجب کاهش رضایت زناشویی و افزایش آشفتگی بین روابط زوجین شوند، لذا کار پژوهشی و درمانی بر روی طرح واره های آسیب زننده به روابط متقابل بین زوج ها می تواند ضروری و نقش مهمی در کاستن از درگیری های خانوادگی یا زوجی که منجر به آشفتگی روابط آنها و ناخرسندی از ارتباط زناشویی می شود، داشته باشد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر مشکلات بین فردی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسیتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
49 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال هویت جنسیتی، اختلالی جدی است که فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی افراد مبتلا را با آسیب جدی مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر مشکلات بین فردی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسیتی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال هویت جنسیتی شهر اصفهان در سه ماهه پاییز سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 فرد مبتلا به اختلال هویت جنسیتی با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله درمان شناختی رفتاری را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه مشکلات بین فردی (بارخام، هاردی و استارتاپ، 1996) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری بر مشکلات بین فردی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسیتی تأثیر معناداری داشته است(f= 45/27, p<0/001). میزان تاثیر آماری درمان شناختی- رفتاری بر مشکلات بین فردی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسیتی 64 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری با بهره گیری از فنونی همانند انجام تمرین های رفتاری، شناسایی باورهای بنیادی ناکارآمد و بکارگیری هیجانات افکار منطقی و کارآمد می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش مشکلات بین فردی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسیتی مورد استفاده گیرد.
الگویابی انگیزش در ارتباط بین اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی با پیشرفت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این که چه عواملی بر پیشرفت و موفقیت تحصیلی دانشجویان تأثیر می گذارد، یا سهم و مشارکت هر عامل چه اندازه است، همواره از حیطه های مورد علاقه پژوهشگران بوده است. این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی روابط ساختاری - اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی با پیشرفت با واسطه گری نقش انگیزش پیشرفت انجام شد. روش کار : روش پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور خاص مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری 32500 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر بابل بودند که تعداد 508 نفر، 253 دختر و 255 پسر، به عنوان نمونه آماری و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و با پرسشنامه های انگیزش پیشرفت هرمنس، اضطراب امتحان ساراسون و اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم ارزیابی شدند. معدل کل نمرات آن ها به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین اضطراب امتحان، اهمال کاری تحصیلی و انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد و مدل پژوهش با برازش مناسب تأیید گردید. همچنین 31/0 از واریانس پیشرفت تحصیلی توسط انگیزش پیشرفت، اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی مورد تبیین قرار گرفت. نتیجه گیری: از این رو می توان نتیجه گیری کرد، با کاهش اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی می توان انگیزش پیشرفت را در دانشجویان بالا برد و پیشرفت تحصیلی آن ها را ارتقاء بخشید.
اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا صورت گرفت. مطالعه حاضر، مطالعه ای شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. 30 نفر از مادران کودکان کم شنوا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 5 جلسه هفتگی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی را دریافت کرد و پس از پایان درمان، هر دو گروه پرسشنامه های مربوط را مجدداً تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر افسردگی، انعطاف پذیری روان شناختی و ادراک توجیه رفتار مادران کودکان کم شنوا تأثیر معنی داری دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تاب آوری با رویکرد اسلامی می تواند برای بهبود شرایط روان شناختی مادران کودکان کم شنوا مفید باشد.
درستی آزمایی و قابلیت اعتماد نسخه فارسی مقیاس استفاده مشکل زا از پورنوگرافی در میان کاربران سایت های شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۸ شماره ۷۵
363-372
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان از کاربرد نسخه فارسی استفاده از پورنوگرافی برای کاربران شبکه های اجتماعی دارد. آیا این مقیاس از درستی آزمایی و قابلیت اعتماد کافی برخوردار است؟ هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی درستی آزمایی و قابلیت اعتماد نسخه فارسی مقیاس استفاده مشکل زا از پورنوگرافی در میان کاربران سایت های شبکه های اجتماعی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی بود که به صورت پیمایش آنلاین در میان کاربران شبکه های اجتماعی مجازی از مهر تا آذر 1397 اجرا شد. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و داوطلبانه و حجم نمونه برابر 408 نفر بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه استفاده از پورنوگرافی (کارول و همکاران، 2018) و مقیاس استفاده مشکل زا از پورنوگرافی(بوث و همکاران، 2018). داده ها با استفاده تحلیل عامل تأییدی و آزمون آلفای کرونباخ مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ضرایب به دست آمده برای مؤلفه های برجستگی، تغییر خلق، تعارض، تحمل، عود، محرومیت و کل مقیاس به ترتیب0/71 ، 0/80، 0/68، 0/84، 0/88، 0/80 و 0/94 قرار گرفتند که حاکی از قابلیت اعتماد مطلوب مقیاس است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز رابطه معناداری بین متغیرهای آشکار (سؤالات) و سازه های نهفته (عامل ها) را تأیید کرد و نشان داد که ساختار شش عاملی از برازش مطلوبی در نمونه ها برخوردارند (0/92= GFI ، 0/88 = AGFI ، 0/96 = CFI ، 0/06 = RMSEA ). نتیجه گیری: نسخه فارسی مقیاس استفاده مشکل زا از پورنوگرافی در میان کاربران سایت های شبکه های اجتماعی از درستی آزمایی و قابلیت اعتماد مطلوبی برخوردار است و استفاده از این ابزار در تحقیقات آینده قایل اعتماد است.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانگری انطباق یافته با آموزه های اسلامی با شفقت درمانگری کلاسیک در خودشفقتی بیماران مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۸ شماره ۸۰
869-878
حوزههای تخصصی:
زمینه : تحقیقات، اثربخشی شفقت درمانگری و ادغام برخی روان درمانگری ها با آموزه های دینی و اسلامی را تأیید کرده اند، اما آیا ترکیب شفقت درمانگری با آموزه های اسلامی می تواند اثربخشی آن را افزایش دهد؟ هدف : هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی شفقت درمانگری انطباق یافته با آموزه های اسلامی با شفقت درمانگری کلاسیک در خودشفقتی بیماران مبتلا به سرطان سینه بود. روش : روش این پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل 45 نفر از بیماران مراجعه کننده به بخش آنکولوژی بیمارستان شهدای تجریش در سال 1397 بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به شکل تصادفی در سه گروه شفقت درمانگری اسلامی، شفقت درمانگری کلاسیک و گروه گواه جایگزین شدند. جلسات آموزش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه شفقت درمانگری کلاسیک (بر اساس گیلبرت «2010») و شفقت درمانگری اسلامی (بر اساس پروتکل محقق ساخته، 1398) انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودشفقتی (نف، 2003) استفاده شد و داده ها با روش مانکوا مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها : نتایج نشان داد که گرچه هر دو درمان در مؤلفه های متغیر مورد مطالعه مؤثر بودند اما شفقت درمانگری انطباق یافته با اسلام در بهبود مؤلفه خودمهربانیِ خودشفقتی مؤثرتر از شفقت درمانگری کلاسیک بود (0/005 P= ). نتیجه گیری : ادغام با آموزه های اسلامی می تواند به اثربخشی شفقت درمانگری کلاسیک بیفزاید.