فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۹۸۱ تا ۱۴٬۰۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در جریان یادگیری، متغیرهای زیادی مثل انگیزش، عزت نفس و سبک های یادگیری می توانند بر یادگیری تاثیر بگذارند. در این میان، شواهد پژوهشی نشان داده که انگیزش یکی از عوامل مهم در بهبود عملکرد دانشجویان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نیمرخ انگیزش دانشجویان با استفاده از رویکرد فرد-محور و مقایسه خودنظم دهی با توجه به این نیمر خ ها انجام گرفته است. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. نمونه آماری پژوهش حاضر دانشجویان علوم پزشکی ارومیه بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از روش تحلیل خوشه ای، تحلیل واریانس یک راهه بهره گرفته شد. یافته ها: براساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای، سه خوشه انگیزشی برای دانشجویان به دست آمد: 38/2 در خوشه کمیت پایین، 38/7 درصد در خوشه کمیت متوسط، 25 درصد در خوشه کمیت بالا قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که خوشه کمیت پایین نسبت به خوشه های کمیت متوسط و بالا خودنظم دهی سطح پایین تری دارند ( p<0/01 ). نتیجه گیری : یافته های به دست آمده می تواند به مسئولین حوزه آموزش کمک نماید تا با طراحی برنامه های مداخله ای تربیتی در ارتقا و یا حفظ انگیزش دانشجویان به ویژه دانشجویان سال آخر، در طول سال های تحصیلی اقدامات موثری را انجام دهند.
افسردگی، ترس از جا ماندن و پراکندگی هویت: اعتیاد به تلفن همراه در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی اعتیاد به تلفن هوشمند بر اساس افسردگی، ترس از جا ماندن و پراکندگی هویت در نوجوانان بود. ۳۸۲ دانش آموز دبیرستانی با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند و نسخه کوتاه مقیاس اعتیاد به تلفن هوشمند (کوون، کیم، چو و یانگ، ۲۰۱۳)، مقیاس ترس از جا ماندن ابل (ابل، باف و بر، ۲۰۱۶)، مقیاس افسردگی نوجوانان کوتچر (لبلان، المودوار، بروکس و کوتچر، ۲۰۰۲) و سیاهه مراحل روانی اجتماعی اریکسون(روزنتهال، گورنی و مور، ۱۹۸۱) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون همزمان انجام شد. نتایج نشان داد که افسردگی، ترس از جا ماندن و پراکندگی هویت اثر پیش بینی کنندگی معنا داری بر شاخص اعتیاد به تلفن همراه هوشمند در نوجوانان دارند. بر اساس این یافته ها می توان برنامه های پیشگیری به منظور کاهش افسردگی، ترس از جا ماندن و پراکندگی هویت و در نتیجه کاهش اعتیاد به تلفن همراه در نوجوانان را طراحی کرد.
تحلیل روان شناختی «مترفین» و «عالمان فاسد» به عنوان دو گروه مرجع در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل روانشناختی ثروتمندان متمول «مترفین» و عالمان فاسد از منظر قرآن کریم به عنوان دو گروه مرجع است. برای رسیدن به این هدف ابتدا ملاک و معیارهای گروه و گروه مرجع از نگاه علم معاصر تبیین گردید و سپس با روش تحلیل محتوای کیفی، آیات مرتبط با بحث مورد بررسی قرار گرفت، برای این مهم از واژگان مرتبط «تبع»، «اسوه» و «اقتداء» استفاده شد. با توجه به اهمیت دو گروه ثروتمندان و عالمان فاسد و تأثیر به سزای آن ها در جامعه، این دو گروه به عنوان جامعه هدف انتخاب شدند؛ در ادامه با استفاده از روش تفسیر موضوعی، آیات مرتبط با این دو گروه تحلیل و ویژگی های آن ها از قرآن کریم استخراج شد. یافته ها نشان داد ویژگی های مترفین شامل تکرار و اصرار بر راه اشتباه، مقدم دانستن منافع خود بر حق و حقیقت، ارائه منطقی نادرست و لجاجت در مسیر انحراف و ویژگی های عالمان فاسد شامل استفاده از اموال ناحق و نامشروع، جمع آوری ثروت و عدم پرداخت وجوهات شرعی، مسدود کردن راه خدا، تحریف احکام الهی و کتمان حق، به دست آمد.
مقایسه عملکردهای شناختی در سیر اعتیاد: از تمایل تا ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
107-126
حوزههای تخصصی:
هدف : در سال های اخیر شیوع اعتیاد در جامعه ایرانی رو به افزایش است اما همه افراد درگیر این پدیده شوم نمی شوند. به نظر می رسد برخی آمادگی های محیطی، رفتاری، شخصیتی و شناختی در آسیب پذیری نسبت به اعتیاد سهیم باشند. پژوهش حاضر در راستای بررسی آمادگی های شناختی به مقایسه ی عملکردهای شناختی بازداری و برنامه ریزی در افراد معتاد، معتادین تحت درمان، دو گروه از نوجوانان با تمایل بالا و پایین به اعتیاد، و افراد سالم پرداخته است. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. گروه نمونه این پژوهش 183 نفر بود که در 5 گروه جای می گرفتند. از این بین 30 نفر گروه معتاد و30 نفر افراد در حال ترک و تحت درمان با متادون به صورت در دسترس در شهر اراک انتخاب شدند. تعداد 30 نفر افراد سالم نیز انتخاب شدند. همه گروه ها به آزمون های استروپ و برج لندن پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره در بازداری شناختی نشان داد بین گروه سالم، تمایل بالا و پایین تفاوت وجود نداشت. دو گروه معتاد و تحت درمان نسبت به این 3 گروه عملکرد ضعیف تری داشتند و ضعیف ترین عملکرد مربوط به گروه معتاد بود. در برنامه ریزی شناختی ضعیف ترین عملکرد در گروه معتاد مشاهده شد. پس از آن گروه تحت درمان با حفظ فاصله معنادار از 3 گروه دیگر قرار داشت. گروه تمایل بالا، تمایل پایین، و سالم به ترتیب در مراتب بعدی قرار داشتند. نتیجه گیری: عملکردهای شناختی بین افراد معتاد، معتادین تحت درمان، دو گروه از نوجوانان با تمایل بالا و پایین به اعتیاد، و افراد سالم متفاوت است.
رابطه بین ساختار توانمندساز مدارس با خشنودی شغلی معلمان و اثربخشی مدارس مقطع ابتدایی شهرستان قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید، سازمان های آموزشی، یکی از اساسی ترین سازمان ها می باشند که مسئولیت عظیم تعلیم و تربیت رسمی افراد جامعه را بر عهده دارند. بنابراین ایجاد درکی روشن از مشخصات مدارس اثربخش، یک پیش شرط ضروری برای توسعه راهبردهای منطقی بهبود مدرسه است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ساختار توانمندساز مدارس با خشنودی شغلی معلمان و اثربخشی مدارس مقطع ابتدایی شهرستان قرچک انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه شهرستان قرچک در سال تحصیلی 96- 1395 می باشد. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 269 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، تصادفي طبقه ای بوده و به منظور گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه استاندارد ساختار توانمندساز، خشنودی شغلی و اثربخشی مدارس استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفت. یافته های ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد بین ساختار توانمند مدرسه با خشنودی شغلی و اثربخشی مدارس مقطع متوسطه شهرستان قرچک رابطه معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. هچنین متغیر ساختار توانمند مدرسه 19 درصد واريانس متغير اثربخشی مدارس مقطع متوسطه شهرستان قرچک را تبیین می کند. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده این نکته است که ساختار توانمند مدارس به عنوان عامل تأثیر گذار بر رضایت شغلی کارکنان و معلمان و در نتیجه اثربخشی مدارس، نقش بی بدیلی ایفا می کند.
مقایسه عملکرد حافظه در افراد سالم و وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۳۸)
107-112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر حافظه در همه جنبه های زندگی و تاثیر پذیری آن از مصرف مواد مخدر این پژوهش با هدف مقایسه عملکرد حافظه در افراد معتاد و سالم انجام پذیرفت. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسه ای می باشد. به همین منظور 100 نفر از افراد معتاد تحت پوشش اداره بهزیستی آذربایجان شرقی به شیوه دردسترس و 100 نفر از افراد عادی با استفاده از همتاسازی انتخاب شدند و به پرسشنامه حافظه گذشته نگر و آینده نگر (PRMQ) پاسخ دادند. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که تفاوت معناداری بین افراد معتاد و افراد عادی در تخریب عملکرد حافظه کلی، گذشته نگر، آینده نگر،بلند مدت وکوتاه مدت، وجود دارد. نتیجه گیری: استفاده از مواد تاثیرات مخرب و جبران ناپذیری به قسمت های از مغز که در عملکرد حافظه نقش دارند می گذارد و همین مساله باعث عملکرد ضعیف افراد معتاد در حافظه می شود.
آسیب شناسی ارتباط با جنس متفاوت در شبکه های اجتماعی مجازی: یک مطالعه پدیدارشناسی با نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترده شدن اینترنت و ایجاد شبکه های اجتماعی در بستر آن منجر به شکل گیری گروه های مختلف مجازی شده است. ارتباط با جنس متفاوت (Relationship with different sex) یکی از پدیده هایی است که از طریق فضای مجازی بسیار رایج شده به گونه ای که به دوران نوجوانی نیز تسری یافته است. هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی ارتباط نوجوانان با جنس متفاوت در شبکه های اجتماعی مجازی (Virtual social networks) بود تا درک عمیق تری از آن حاصل شود. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به روش کولایزی (Colaizzi's method) صورت گرفت. نمونه پژوهش شامل 11 دانش آموز پسر 14 تا 16 ساله یکی از مدارس متوسطه منطقه 18 تهران بود که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک های شرکت در پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: تحلیل مصاحبه ها منجر به شناسایی سه مفهوم اصلی تجربه ارتباط با جنس متفاوت، فساد جنسی، پیامدهای آسیب زا و 11 مقوله انگیزه ارتباط، الگوگیری ارتباط با جنس متفاوت، تنوع روابط، رقابت برای تصاحب کردن، تقویت رابطه، ارتباط جنسی، ترویج فساد جنسی، آسیب های جنسی، اجتماعی، فردی و 73 خرده مقوله شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد شبکه های اجتماعی مجازی سبب تسهیل هر چه بیشتر ارتباط نوجوانان با جنس متفاوت و تقویت این روابط شده و زمینه را برای ارتباط آن ها در دنیای واقعی و پیامدهای آسیب زای آن فراهم می کند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش میزان علائم اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
177 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری ودرمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر کاهش میزان علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. این مطالعه یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 45 دانشجوی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود که با روش نمونه گیری در دسترس [1] انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه اضطراب اجتماعی [2] به منظور ارزیابی میزان اضطراب اجتماعی قبل از شروع مداخله و پس از آن پاسخ دادند. نتایج پس از تجزیه و تحلیل با استفاده از آزمون کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری میان گروه کنترل و دو گروه آزمایش وجود داشت و هر دو درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش میزان علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان اثربخش بودند و اگرچه میزان اثربخشی رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیش از درمان شناختی رفتاری بود، اما این میزان تفاوت از نظر آماری معنادار نبود. یافته های پژوهش نشان می دهند که دو شیوه درمانی در کاهش علایم اضطراب اجتماعی اثربخش هستند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند جایگزین مناسبی برای درمان شناختی رفتاری در درمان اختلال اضطراب اجتماعی باشد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و غنی سازی روابط گاتمن بر الگوهای ارتباطی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین ویژگی های روابط زناشویی، چرخه ها یا الگوهای ارتباطی است که میان همسران شکل گرفته و بیشتر در پرتو تکرار استوار می شوند. پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار و رویکرد غنی سازی روابط گاتمن بر الگوهای ارتباطی زنان صورت گرفت. مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنانی که به دلیل مشکلات ارتباطی با همسر در سال 1396 به مرکز مشاوره فراز شهرستان خمین مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. تعداد 36 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه الگوهای ارتباطی (Communication Patterns Questionnaire) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و بونفرونی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد میان آزمودنی های گروه های آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری در الگوهای ارتباطی وجود دارد، به گونه ای که رویکرد هیجان مدار و غنی سازی روابط توانسته بودند به طور معنی داری در کاهش الگوهای ارتباطی اجتنابی، توقع/کناره گیری و افزایش الگوی ارتباطی سازنده متقابل در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری مؤثر باشند. همچنین نتایج آزمون بونفرونی نشان داد تفاوت بین گروه رویکرد هیجان مدار با گروه غنی سازی روابط گاتمن در الگوهای ارتباطی زنان معنی دار بود؛ به این معنی که رویکرد غنی سازی بیشتر از رویکرد هیجان مدار بر الگوهای ارتباطی مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان از هر دو رویکرد به ویژه رویکرد غنی سازی روابط گاتمن جهت بهبود الگو های ارتباطی زوجین و درنهایت افزایش کیفیت زندگی زناشویی استفاده نمود.
پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس شکرگزاری و حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان مبتلا به سرطان خون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان خون، پنجمین سرطان رایج در بزرگسالان است که می تواند برای فرد تهدیدکننده باشد. هدف از مطالعه حاضر، پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس شکرگزاری و حمایت اجتماعی در زنان مبتلا به این بیماری بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع همبستگی و پیش بینی بر اساس روش های رگرسیون است. در این پژوهش، 82 نفر از زنان مبتلا به سرطان خون بستری و سرپایی در بخش های بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های رشد پس از آسیب (تدسچی و کالهون،1996)، شکرگزاری (گودرزی، نوری و مرزوقی،1393) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988)، استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین شکرگزاری و حمایت اجتماعی با رشد پس از آسیب رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها می توانند به طور معناداری رشد پس از آسیب را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش های مبتنی بر ارتقای شکرگزاری در این بیماران و تأمین حمایت اجتماعی برای آنان، می تواند زمینه ی ایجاد رشد پس از آسیب را ایجاد کند
اعتباریابی و هنجاریابی پرسش نامه های شخصی تی - شغلی DISC و HPI در بین کارکنان سازمان پالایش و پخش فراورده های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر ابزارهای موجود برای سنجش شخصیت در کشور به منظور قضاوت درباره افرادی به کار می روند که در محیط های بالینی ارزیابی می شوند. این ابزارها در محیط های سازمانی کاربرد چندانی ندارند؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نیم رخ ساز شخصیت (مؤسسه یادگیری کارلسون، 1994)، پرسش نامه شخصیت هوگان (هوگان و هوگان، 1995)، بررسی اعتبار ملاکی هم زمان این ابزارها با تیپ نمای مایرزبریگز (مایرز و بریگز، 1962) و HEXACO اشتون و لی، 2000) در دو مطالعه مستقل انجام شده است. نمونه مطالعه اول شامل 230 نفر و مطالعه دوم شامل سیصد نفر می شود که از میان کلیه کارکنان شرکت پالایش و پخش فراورده های نفتی اصفهان با روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از شاخص های رتبه درصدی، تحلیل عوامل تأییدی و ضریب هم بستگی پیرسون تحلیل شده اند. یافته ها از تأیید اعتبار ملاکی پرسش نامه های و حکایت می کند. در این پژوهش هنجارهای دو ابزار اصلی شخصیت در محیط سازمانی برای نخستین بار به دست آمده است. هنجارهای مذکور در فعالیت های مهم منابع انسانی، ازجمله گزینش کارکنان، طبقه بندی شغلی و نظام جانشینی، کاربرد دارند.
تحول فضائل و توانمندی های شخصیتی در دوره بزرگسالی: با نگاهی بر تفاوت های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین سیر تحول توانمندی های شخصیتی از دوره بزرگسالی در حال پیدایش تا بزرگسالی میانه در زنان و مردان شهر اصفهان بود. پژوهش در چارچوب پژوهش های تحولی مقطعی و در قالب طرح علی مقایسه ای برنامه ریزی شد. نمونه پژوهشی 340 نفر (170 زن و 170 مرد) در 4 گروه سنی 18 تا 29 ساله، 30 تا 39 ساله، 40 تا 49 ساله و 50 تا 59 ساله بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از سیاهه توانمندی ها و ارزش ها در عمل (پیترسون و سلیگمن، 2003) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد میزان اکثر توانمندی های شخصیتی با گذر زمان دچار تغییر می شود. به عبارتی خلاقیت، روشن بینی و عشق به یادگیری، صداقت، پشتکار و سرزندگی، هوش اجتماعی، خودتنظیمی، آینده نگری و تواضع، امید، شوخ طبعی و قدرشناسی، انصاف و برابری و شهروندی در گروه سنی 30 تا 39 ساله افزایش یافته اما در گروه 50 تا 59 ساله کاهش یافت. همچنین میان توانمندی های شخصیتی در زنان و مردان تفاوت معنادار بود و زنان میانگین نمرات بالاتری داشتند. یافته ها نشان داد زنان به طورکلی در همه گروه های سنی نمرات بالاتری نسبت به مردان در توانمندی های شخصیتی کسب کردند. نتایج آزمون t مستقل در زنان و مردان نشان داد توانمندی های شخصیتی دلیری، آینده نگری و قضاوت (تفکر انتقادی) در گروه 18 تا 29، خودتنظیمی در گروه 30 تا 39 و دلیری، پشتکار، صداقت، عشق و بخشش در گروه 40 تا 49 ساله از لحاظ آماری معنی دار بود.
اثر بخشی مداخله مبتنی بر مدل خود مراقبتی اطلاعاتی-انگیزشی-مهارت های رفتاری بر کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیابت بیماری مزمنی است که پایبندی به آن نیازمند پذیرش و مراقبت است، بنابراین برافزایش دانش دیابت و همچنین افزایش انگیزه ی بیماران برای مراقبت از خود توصیه می شود. این پژوهش نیز در همین راستا با هدف بررسی اثر مدل خود مراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی - مهارت های رفتاری بر کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به دیابت صورت گرفته است. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و شبه آزمایشی با طرح «پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل» و جامعه ی آماری متشکل از کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز دیابت شهر یزد می باشد. نمونه ی آماری شامل تعدادی از کودکان و نوجوانان 17-10 ساله که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی کیفیت زندگی می باشد. داده ها در این پژوهش به روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند و بین میانگین نمرات کیفیت زندگی بر حسب عضویت گروهی تفاوت معناداری وجود داشت. و مداخله موجب بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان با میزان تاثیر 6/23 درصد شده است. با توجه به اینکه اطلاعات، انگیزه ی بیمار و همچنین مهارت های رفتاری وی بر بهبود زندگی او مؤثر هستند، می توان از طریق کاربرد مدل خود مراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارت های رفتاری به آنها کمک کرد تا به کیفیت مورد نظر خود برای زندگی دست یابند.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر باورهای فراشناختی و نگرانی از تصویر بدنی دانشجویان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم دی ۱۳۹۸ شماره ۱۰ (پیاپی ۴۳)
133-142
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر باورهای فراشناختی و نگرانی از تصویر بدنی دانشجویان دختر افسرده انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد پس از ارزیابی بالینی اولیه و بر اساس ملاک های پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) برنامه گروه درمانی فعال سازی رفتاری را دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه فراشناختی ولز و همکاران (2004) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (200) استفاده شد. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای باورهای فراشناخت مثبت درباره نگرانی و نگرانی از تصویر بدنی، تفاوت معناداری وجود دارد. از آنجا که کسب نمره بیشتر در این دو متغیر نش ان از ش دت ای ن علائ م در افراد دچار افسردگی است، میانگین این نمرات در گروه مداخله در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل ب ه میزان معنی داری پایین تر بود. بنابراین، می توان گفت که به کارگیری فنون درمان درمان فعال سازی رفتاری در کاهش باورهای فراشناختی مثبت درباره نگرانی و نگرانی از تصویر بدنی دانشجویان دختر افسرده، مؤثر است.
تحول ادراک دیداری و فرافکنی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تحولی ادراک دیداری و فرافکنی در دانش آموزان بود. 129 دانش آموز(۶۰ پسر، ۶۹ دختر) از منطقه ۲ تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۷، بااستفاده از روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها شامل ۴۴ نفر در مقطع پیش دبستانی، 42 دانش آموز کلاس اول و 43 دانش آموز کلاس سوم بودند. طرح پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود و آزمودنی ها آزمون تصاویر درهم آندره ری(ری، ۱۹۴۱) و آزمون ترسیم درخت (کخ، ۱۹۴۹) را کامل کردند. سپس تحلیل واریانس تک متغیری و چندمتغیری و آزمون همبستگی پیرسون به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد که ادراک دیداری و فرافکنی کودکان با افزایش سن و مقطع تحصیلی تحول می یابد. همچنین نتایج نشان داد که کودکان با سنین مختلف از نظر ادراک دیداری و فرافکنی با هم تفاوت دارند و عملکرد آنها با افزایش سن بهبود پیدا می کند.
نقش هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی در پیش بینی رضایت از زندگی و باور به جهان عادل
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی در پیش بینی رضایت از زندگی و باور به جهان عادل در مشارکت کنندگان در برنامه های مؤسسات خیریه شهر تهران بود. روش : این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و از بین شرکت کنندگان زن و مرد فعال در برنامه های مؤسسات خیریه شهر تهران 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک و کیل (2008) ، همدلی جولیفی و فارینگتون (2006)، گرایش های مطلوب اجتماعی کارلو، هاوسمان، کریستیانسن و راندال (2003)، باور به جهان عادل ساتون و داگلاس (2005) و رضایت از زندگی اندیکت (1993) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج همبستگی نشان داد که بین باور به جهان عادل و رضایت از ندگی با هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین باور به جهان عادل با ابعاد هوش اخلاقی (بعد مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشش) و ابعاد گرایش های مطلوب اجتماعی رابطه معناداری به دست آمد؛ ولی بین باور به جهان عادل با ابعاد همدلی و بین رضایت از زندگی و ابعاد هوش اخلاقی (بعد درستکاری، مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشش) و ابعاد گرایش های مطلوب اجتماعی و ابعاد همدلی (بعد عاطفی-هیجانی و بعد شناختی) رابطه معناداری به دست آمد. همچنین هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی توانستند باور به جهان عادل و رضایت از زندگی را در شرکت کنندگان در برنامه موسسات خیریه پیش بینی کنند. نتیجه گیری: انجام رفتارهای منصفانه، همدلی، پذیرش دیگران و حقوق و مسئولیت ها از ویژگی های بارز افراد با هوش اخلاقی بالا و همدل است که مجموع این ویژگی ها موجب احساس رضایت درونی در فرد و در نهایت رضایت از زندگی می شود.
رابطه بین ناگویی خلقی و بدتنظیمی هیجانی با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۱
97-112
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ناگویی خلقی و بدتنظیمی هیجانی با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه این پژوهش شامل 361 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد سمنان در سال 96 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ناگویی خلقی تورنتو (1994)، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد زرگر و همکاران (1385) بود. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مولفه های ناگویی خلقی و آمادگی به اعتیاد رابطه وجود داشت. دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات در مجموع 18 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد را تببین کردند. همچنین، نتایج نشان داد که بین مولفه های بدتنظیمی هیجانی با آمادگی به اعتیاد رابطه وجود داشت. عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در کنترل تکانه و دشواری در دست زدن به رفتار هدفمند در مجموع 29 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد را تببین کردند. در مجموع نتایج حاکی از اهمیت و نقش ناگویی خلقی و بدتنظیمی هیجانی در وابستگی به مواد بود لذا توجه به تنظیم هیجان با استفاده از راهبردهای مناسب در پیشگیری از وابستگی به مواد ضروری است.
امید به آینده، روابط دلبستگی، و مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کار کودکان یک موضوع مهم جهانی است، زیرا بر بهزیستی جسمی، روانی، و اخلاقی کودکان تأثیر می گذارد و کودکان شاغل در معرض خطرات جسمی، تنش، و مشکلات روانی-اجتماعی قرار دارند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه امید به آینده، روابط دلبستگی، و مشکلات هیجانی- رفتاری در کودکان کار با سایر همسالان انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. برای انتخاب نمونه از مؤسسه کودکان کار شهرستان رشت 50 نفر در دامنه سنی 10 تا 12 سال و از میان همسالان آنها از یک مدرسه هم جوار نیز 50 نفر به روش در دسترس و بر حسب شرایط ورود به پژوهش، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، مقیاس امید کودکان (اشنایدر و همکاران، 1997)، پرسشنامه روابط دلبستگی (هالپرن و کاپنبرگ، 2006)، و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر کودکان - ویژه والدین و معلمان (راتر، 1975) بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که نمره شاخص کلی امید به آینده در گروه کودکان کار نسبت به سایر همسالان به طور معناداری کمتر (0/002> P ) است و نمره کلی مشکلات هیجانی-رفتاری از دیدگاه والدین (0/003> P ) و از دیدگاه معلمان (0/001> P ) در گروه کودکان کار نسبت به سایر همسالان، به طور معناداری بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمره تمامی خرده مقیاس های روابط دلبستگی، به غیر از واکنش هیجانی در کودکان کار از سایر همسالان به طور معناداری کمتر (0/001> P )، و میانگین نمره تمامی خرده مقیاس های مشکلات هیجانی-رفتاری از دیدگاه معلمان در کودکان کار نسبت به سایر همسالان به طور معناداری بیشتر است (0/002> P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، می توان گفت که شرایط سخت زندگی کودکان کار باعث می شود تا حمایت لازم و کافی را از خانواده و والدین حامی دریافت نکنند و این خلأ، موجب عدم شکل گیری دلبستگی ایمن با والدین شده و میزان امید به آینده را در آنها کاهش می دهد. از سویی دیگر، محیط کار برای کودکان سرشار از بدرفتاری های جسمی و جنسی است که موجب بروز مشکلات هیجانی-رفتاری در آنها می شود.
بررسی کیفی فرایند بهبودی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبودی فرایندی است که فرد از طریق آن سلامت و بهداشت خود را ارتقاء می دهد، به صورت مستقل و معنی دار زندگی می کند و در جامعه ای خارج از سیستم بهداشت روان مشارکت می کند. تمرکز بر درمان های زیستی و دارودرمانی موجب غفلت از توجه به عوامل غیر زیستی مؤثر بر بهبودی و برنامه ریزی جهت اصلاح آن شده است. پژوهش حاضر با هدف ایجاد مدلی جامع و یکپارچه برای تسهیل کننده های بهبودی در اختلال دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. شرکت کنندگان ۳۱ نفر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بهبودیافته بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با روش مثلث سازی (مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و مصاحبه با عضو آگاه خانواده) صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش نظام مند استروس و کربین استفاده شد. مدل استخراج شده شامل شرایط علی، میانجی، راهبردها و پیامدهای بهبودی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. مقوله های استخراج شده شامل علل فردی (کم حساسیتی نسبت به انگ اختلال، نگرش مثبت، سبک زندگی فعال، معنویت گرایی متعادل، ادراک صمیمیت، منبع کنترل درونی)، خانوادگی (جو خانوادگی مثبت و آگاهی و مشارکت خانواده) و اجتماعی (حمایت اجتماعی، تصویر مثبت از اجتماع، ادراک عدالت، اندک بودن انگ اجتماعی، اشتغال و شبکه های اجتماعی) بود. این یافته می تواند گامی در جهت چند بعدی شدن درمان اختلال دوقطبی و تمرکز بر جنبه های غیر زیستی آن باشد .
الگوی ساختاری اعتیاد به اینترنت بر اساس صفات ناسازگار شخصیت و نارسایی هیجانی با میانجی گری احساس تنهایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۷
117 - 138
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت و پیامدهای آن یکی از موضوعات جدی و تاثیرگذار بر زندگی مدرن انسان است. این پژوهش با هدف مطالعه الگوی ساختاری اعتیاد به اینترنت بر اساس صفات نابهنجار شخصیت و نارسایی هیجانی با میانجی گری احساس تنهایی دانشجویان انجام پذیرفت. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 شد. 800 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی مرحله ای و با توجه به معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IA)، پرسشنامه احساس تنهایی (UCLA)، فرم کوتاه نسخه بزرگسالان پرسشنامه شخصیت (PID-5-BF) و مقیانس نارسایی هیجانی تورنتو (TAS-20) صورت پذیرفت. نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری نشان داد که مدل مورد نظر از برازش قابل قبولی برخوردار است. در مجموع یافته های این پژوهش حاوی تلویحات مهمی درباره اعتیاد به اینترنت و عوامل تاثیر گذار بر آن یعنی صفات ناسازگار شخصیت، نارسایی هیجانی و متغیر میانجی احساس تنهایی بود.