فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۱۶۱ تا ۱۴٬۱۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: The goal of the present research is to determine the degree of the efficiency of group approach of ACT on the life quality of elderly people suffering from ARMD. Method: The research is a semi experimental study with the pre, post-test and experimental and control groups. The research population was the aging men and women suffering from ARMD selected from Karaj Nour-e-Didegan Ophtalmology Clinic. The sample of the research was 28 people were chosen through random sampling method and divided into two experimental and control groups. The program of approaching based upon therapy through ACT in the collective form within 8 sessions of 120 minutes. Results: The results were analyzed by studying the ANOVA with repeated measure and LSD and the result showed a significant meaning of the efficiency of ACT on sub scales of the life quality, physical sanity and psycho sanity. But no significant meaning was achieved to affirm the efficiency of ACT upon the environmental sanity. These effects did not persist on the process of follow- up. Conclusion: With regard to the research findings, one can employ ACT to improve life quality of the aged people who suffer from ARMD.
سنجش رابطه آگاهی از قوانین و اثرات سوءمصرف مواد مخدر و روان گردان ها و گرایش به استفاده از مواد مذکور میان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
105-118
حوزههای تخصصی:
هدف : امروزه گرایش به سوءمصرف مواد مخدر و روان گردان ها در دختران، ازجمله آسیب های اجتماعی است که توجه مسئولین و صاحب نظران عرصه های مختلف از قبیل جامعه شناسان، پزشکان، روان شناسان و غیره را به خود جلب کرده است . بررسی رابطه میزان آگاهی از اثرات سوءمصرف مواد مخدر، روان گردان ها و قوانین مرتبط، با میزان گرایش به استفاده از مواد مذکور در دختران دانش آموزمی باشد. روش: طرح پژوهش توصیفی-علّی بود. نمونه پژوهش شامل دختران دانش آموز مقطع متوسطه دوم شهر تهران که تعداد 399 نفر با ترکیب دو روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی غیرنسبتی برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. یافته ها: میزان آگاهی از اثرات و پیامدهای سوءمصرف مواد مخدر میان 64% دانش آموزان و میزان آگاهی از قوانین مبارزه با مواد مخدر میان 85% درصد دانش آموزان بالا بود. همچنین میزان گرایش به سوءمصرف مواد مخدر، در54% دانش آموزان پایین بود. نتیجه گیری: هرچه میزان آگاهی ازاثرات مصرف مواد مخدر و قوانین مرتبط افزایش یابد، گرایش به مصرف مواد مخدر کاهش می یابد. بنابراین می توان همواره با به کارگیری راهبردهای آموزشی جهت بالابردن سطح آگاهی دانش آموزان، درامر پیشگیری ازگرایش به سوءمصرف مواد مخدر استفاده کرد.
شیوع شناسی مصرف مواد و الکل در دانشجویان دانشگاه های ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
175-192
حوزههای تخصصی:
هدف: مصرف مواد و الکل به عنوان یک آسیب اجتماعی شناخته شده که خسارات زیادی را بر جامعه تحمیل می کند. این پژوهش با هدف بررسی میزان شیوع مصرف مواد و الکل در دانشجویان دانشگاه های ارومیه انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی مقطعی بود. تعداد450 نفر از میان دانشجویان دانشگاه های آزاد، دولتی و پیام نور شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-1396 با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. همه آن ها به آزمون غربال گری مصرف تنباکو، الکل و مواد اعتیاد آور پاسخ دادند و پس از حذف پرسش نامه های ناقص، تحلیل برای 436 نفر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شیوع مصرف سیگار، الکل و مواد به ترتیب %35/55، %15/82 و %16/28 می باشد. شیوع مصرف سیگار و الکل در دانشجویان مرد بیشتر از دانشجویان زن بود، اما شیوع مصرف مواد تفاوت نداشت. همچنین شیوع مصرف سیگار، الکل و مواد در دانشجویان بر اساس دامنه سنی، مقطع تحصیلی و تأهل تفاوت نداشت. علاوه بر آن شیوع مصرف سیگار، الکل و مواد در دانشجویان گروه هنر و شهرسازی بیشتر از سایر گروه ها بود (0/05> p ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که جنسیت و گروه های آموزشی تحت تاثیر الگوهای رایج مصرف مواد قرار گرفته و دانشجویان را در برابر خطر قرار داده است. لذا ضرورت بازنگری راهبردهای استراتژیک توسط مسئولان و برنامه ریزان آشکار می شود.
رابطه سرشت - منش، ابعاد نابهنجار شخصیت و خودکنترلی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
193-212
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد متاثر از عوامل متعدد زیستی- روانی- اجتماعی هست. برخی از ویژگی های شخصیتی، ایعاد سرشتی و مهارت های خودکنترلی نقش مهمی در وقوع آن دارند. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد در دانشجویان بر اساس ابعاد سرشت - منش و ابعاد نابهنجار شخصیت با نقش میانجی گری خودکنترلی بود. روش: نمونه ای با حجم 273 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و پرسش نامه های شخصیتی DSM-5 (PID-5) ، سرشت منش کلونینجر، مقیاس آمادگی به اعتیاد ایرانی و مقیاس خودکنترلی تانجی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد گرایش به اعتیاد با متغیرهای نوجویی، آسیب پرهیزی، همکاری و خود هدایتی رابطه دارد (05/0> P ). مدل حاصل نشان داد ابعاد عاطفه منفی و همکاری با واسطه گری خودکنترلی قادر به پیش بینی گرایش به اعتیاد بوده و ابعاد گسلش، روان پریش خویی و مخالفت ورزی به صورت مستقیم با گرایش به اعتیاد ارتباط دارند (05/0> p ). نتیجه گیری: مطالعه حاضر در راستای پژوهش های معطوف به بررسی ابعاد شخصیتی زیربنایی دخیل در اعتیاد، نشان داد که ابعاد نابهنجار شخصیتی و ابعاد سرشت منشی شخصیت نقش تعیین کننده ای در گرایش به مصرف مواد در جامعه دانشجویی دارند. می توان با شناسایی این ابعاد و ویژگی ها، راهکارهای مناسب جهت پیشگیری از این پدیده در محیط های دانشجویی ارائه نمود.
بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان گروهی بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
95 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان یکی از علل شایع مرگ و میر زنان در کشور ما بوده و درمانهای روانشناختی می تواند آثار روانی منفی در این بیماران را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله تنظیم هیجان بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهش های آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری مطالعه را زنان مبتلا به سرطان پستان تشکیل می دهند که در بهار سال 1396 به بیمارستان شهید افضلی کرمان مراجعه کردند. گروه نمونه 30 نفر از بیماران مراجعه کننده فوق بودند که به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت مداخله تنظیم هیجان قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس تاب آوری کانور و اضطراب مرگ. داده ها با استفاده از روشهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد جلسات مداخله تنظیم هیجان به افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان پستان تاثیر معناداری داشته است (01/0 (pنتیجه گیری: هیجانات از نظر اجتماعی مفید هستند و می توانند در انتقال احساسات به دیگران و تعامل اجتماعی سازنده باشند و نقش مؤثری بر تاب آوری و اضطراب مرگ زنان مبتلا به سرطان دارند.
روابط ساختاری دلسوزی به خود ، انعطاف پذیری شناختی و علائم اختلال استرس پس آسیبی در قربانیان حوادث آسیب زا در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی الگوی روابط ساختاری دلسوزی به خود، انعطاف پذیری شناختی و علائم پس آسیبی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام افرادی که در نیمه دوم سال 1395 به دلیل مواجه شدن با حداقل یک رویداد آسیب زا (از جمله انفجار مین منجر به نقص عضو و فوت والدین )، تحت حمایت کمیته امداد و بنیاد شهید شهرستان گیلان غرب بودند . نمونه مورد مطالعه 190 نفر برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین افراد آسیب دیده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی ، مقیاس دلسوزی به خود و پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی استفاده شد . داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. برای بررسی برازش مدل مفهومی پژوهش براساس الگوریتم تحلیل مدل ها و با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل انجام شد . نتایج تحقیق نشان دادند که شاخص های برازش مدل، مسیر دلسوزی به خود بر علائم استرس پس آسیبی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی را تأیید می کند. همچنین دلسوزی به خود هم به صورت مستقیم هم به صورت غیر مستقیم با تأثیر بر علائم استرس پس آسیبی همراه است. بنابراین انعطاف پذیری شناختی یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط دلسوزی به خود و علائم پس آسیبی است.
تمیز افراد خود آسیب رسان از افراد عادی بر اساس تجربه های مثبت و منفی، نوروزگرایی و ریخت های ارزشی انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش تجربه های عاطفی مثبت و منفی، نوروزگرایی و ریخت هایی ارزشی انگیزشی در تمیز افراد خود آسیب رسان از افراد عادی بود. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع علّی- مقایسه ای و جامعه آماری دانشجویان خوابگاه های دانشگاه های شهر تهران به تعداد تقریبی 35 هزار نفر در سال 1395 بود که بین 30 الی 50 شرکت کننده از هر یک از دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، خوارزمی، شاهد، شهید بهشتی و تربیت مدرس و در مجموع 218 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در نهایت از بین این تعداد و بر اساس پرسشنامه آسیب به خود سانسون، ویدرمن و سانسون (1998)، 40 نفر در گروه خود آسیب رسان و 40 نفر در گروه عادی غربال انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجربه های مثبت و منفی دینر، رایتز، تاو، کیم-پریتو، چوئی، اویشی و بیسواز-دینر 2010، مقیاس زمینه یاب ارزشی شوارتز (1992) و مقیاس 5 عاملی شخصیت نئو مک کری و کاستا 1986 را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل تشخیص استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نوروزگرایی (94/44 =F، 001/0 =P) و عاطفه منفی (04/8 =F، 006/0 =P) گروه خود آسیب رسان بالاتر از افراد عادی و میانگین عاطفه مثبت (84/15 =F، 001/0 =P)، جهان شمولی (96/8 =F، 004/0 =P)، خیرخواهی (14/15 =F، 001/0 =P)، سُنّت (68/13 =F، 001/0 =P)، همنوایی (39/16 =F، 001/0 =P) و ایمنی (54/7 =F، 007/0 =P) آن ها پایین تر از گروه افراد عادی است. تابع تشخیصی حاضر قادر به تبیین 8/49 درصد از واریانس رفتار خود آسیبی/عدم خود آسیبی بود و 3/91 درصد شرکت کنندگان را به درستی گروه بندی کرد. نتیجه گیری: از متغیرهای نوروزگرایی، همنوایی، عواطف مثبت، خیرخواهی، سُنّت، جهان شمولی و عواطف منفی می توان به عنوان معیاری برای پیش بینی عضویت گروهی افراد در گروه سالم و گروه خود آسیب رسان و معیارِ تمیز این دو گروه از یکدیگر استفاده کرد. بنابراین، ارائه آموزش برای بهبود متغیرهای یاد شده به تعدیل رفتارهای خود آسیب رسان کمک می کند.
اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بربهبود روابط بین فردی و بهزیستی روانی زنان 18تا50 سال مقیم در کمپ ماده 16 مشهد
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر بهبود روابط بین فردی و بهزیستی روانی زنان 18تا50 سال مقیم در کمپ ماده 16 مشهد بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری شامل، کلیه افراد مقیم در مرکز ماده 16 بانوان مشهد که دچار سوء مصرف مواد می باشند که بر اساس گزارش مدیر مرکز، تعداد کل افراد مقیم 157 نفر اعلام شد. نمونه مورد بررسی با استفاده از نمونه گیری داوطلبانه مبتنی بر هدف، انجام شد و پس از برآورد ملاک های ورود و خروج، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ساده، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگذاری شدند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بود از؛ مقیاس بهزیستی ذهنی توسط کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه مشکلات بین فردی بارخام و همکاران (1994). پس از اجرای نظریه انتخاب، داده های جمع آوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تفاوت بین یک متغیر وابسته روابط بین فردی و بهزیستی روانی، در گروه های آزمایش و کنترل وجود دارد. به عبارتی نظریه انتخاب بر متغیرهای وابسته پژوهش تاثیر مثبت معنی دار دارد. در نهایت یافته های پژوهش نشان داد نظریه انتخاب باعث بهبود روابط بین فردی و بهزیستی روانی زنان 18تا50 سال مقیم در کمپ ماده 16 مشهد گردید.
اثربخشی رفتار درمانگری دیالکتیک بر رفتارخودکشی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی دارای نشانگان شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۷ شماره ۷۱
755-763
حوزههای تخصصی:
زمینه: روی آوردهای مختلف با روش های متفاوت، تلاش در بهبود و درمان اختلال شخصیت مرزی و نشانگان آن داشته اند. در این میان، مؤثرترین روی آورد، رفتار درمانگری دیالکتیک گزارش شده است. هدف: تعیین اثربخشی رفتار درمانگری دیالکتیک انطباق یافته برای نوجوان درکاهش رفتار خودکشی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی دچار نشانگان اختلال شخصیت مرزی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دختران 15 تا 18 سال شهر کرج بودند که از بین آنها بر اساس ادبیات پژوهش، 24 نفر به شرط داشتن تشخیص نشانگان شخصیت مرزی از روانپزشک و حداقل 1 اقدام به خودکشی در 16 هفته اخیر، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرایط خروج از پژوهش نیز ابتلا به اختلال روان گسسته وار، رفتار هنجاری، فزون کنشی-کمبود توجه و وجود مشکلات قانونی بودند. گروه آزمایش 16 جلسه آموزش توانش ها و 16 جلسه رفتار درمانگری دیالکتیک گروهی را دریافت کردند و گروه گواه هیچ گونه مداخله روانشناختی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی بود که توسط آرنتز و همکاران در سال 2003 ساخته شده است و شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. یافته ها: ارزیابی تحلیل واریانس مختلط نشان داد کاهش میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری گروه رفتار درمانگری دیالکتیک، نسبت به گروه گواه دارای تفاوت معنی دار بود(0/001> P ). نتیجه گیری: رفتار درمانگری دیالکتیک انطباق یافته برای نوجوان می تواند رفتارخودکشی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی مبتلا به نشانگان اختلال شخصیت مرزی را کاهش دهد و در طول زمان ثبات خوبی داشته باشد.
مطالعه روابط اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم با توجه به میزان وابستگی آنها به شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه روابط اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان با توجه به میزان وابستگی آنها به شبکه های اجتماعی مجازی انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد؛ جامعه آماری پژوهش، شامل دانش آموزان دختر پایه دهم دبیرستان های ناحیه 1 شهر اهواز است که جمعاً 140 نفر نفر بودند. براساس جدول مورگان تعداد 100 نفر به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، روابط اجتماعی و پیشرفت تحصیلی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصله از پژوهش، در سطح آمار توصیفی از فراوانی، میانگین و در سطح آمار استنباطی نیز از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است. داده ها نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد. یافته ها: : بین زمان اختصاص داده شده به شبکه های اجتماعی مجازی و روابط اجتماعی دانش آموزان رابطه منفی و معناداری وجود داشت (01/0 > P ). همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین زمان اختصاص داده شده به شبکه های اجتماعی مجازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی و غیر معناداری وجود دارد (19/0 < P ). نتیجه گیری: با توجه به امکاناتی که شبکه های اجتماعی مجازی در اختیار دآنش اموزان قرار داده اند، علاوه بر برنامه ریزی برای پیشگیری از آسیب های احتمالی این شبکه ها در زمینه روابط اجتماعی دانش آموزان می توان از امکانات و قابلیت های شبکه های اجتماعی مجازی برای تعمیق یادگیری، افزایش انگیزش پیشرفت تحصیلی، مشارکت کلاسی و فعالیت های گروهی دانش آموزان استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مدیریت رفتار ی مادران بر سلامت روان مادران و نشانگان اختلال نارسایی توجه – بیش فعالی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشیآموزشمدیریترفتاری به مادرانکودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی برنشانگان نارسایی توجه- بیش فعالی کودکان وسلامت روان مادران بود. با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، مادران 34 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی، به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش برنامه گروهی مدیریت رفتاری کودکان قرار گرفت. آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه علایم مرضی کودکان در دو مرحله (قبل و بعد از مداخله) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اجرای برنامه آموزشی منجر به افزایش معنادار سلامت روان مادران گروه آزمایش در مقایسه با مادران گروه کنترل شده است. هچنین برنامه آموزشی منجر به کاهش نشانگان اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی شده است. در نتیجه برنامه مدیریت رفتاری کودکان در ارتقاء سلامت روان مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی موثر است. لذا پیشنهاد می گردد که درمانگران از این روش برای کمک به مادران این گروه کودکان استفاده نمایند.
ارایه و ارزیابی مدل تأثیر رشد زبان، بر عملکرد اجتماعی کودکان دچار آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آسیب شنوایی پایدار دوره ی کودکی که باعث بروز مشکلات زبانی و گفتاری می شود، تا حد زیادی درهمان اوایل کودکی خود را نشان می دهد. پژوهش های گذشته، رابطه ی قطعی بین مهارت های زبانی و عملکرد اجتماعی کودکان را نشان می دهند.هدف این مطالعه، ارایه و ارزیابی مدل تأثیر رشد زبان بر کارکرد اجتماعی کودکان دچار آسیب شنوایی است. روش: برای سنجش رشد زبان و عملکرد اجتماعی، آزمون رشد زبان-3 (3- TOLD) و ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان خردسال ماتسون در شهر شیراز روی 120 کودک دچار آسیب شنوایی اجرا و برای تحلیل داده ها در نرم افزار - Amos ، از مدل معادله ی ساختاری استفاده شد. یافته ها: تأثیر سطح رشد زبان بر رفتارهای اجتماعی، مستقیم و معنادار است و 35 درصد تغییرات عملکرد اجتماعی، با رشد زبان پیش بینی می شود. نتیجه گیری: رشد زبان نقش مهمی در عملکرد اجتماعی کودکان دچار آسیب شنوایی دارد.
طراحی مدل ساختاری صلاحیت ها و مهارت های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت پیش بینی توانمندسازی روانشناختی کارکنان بانک ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل ساختاری صلاحیت ها و مهارت های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت پیش بینی توانمندسازی روان شناختی کارکنان بانک ملی شکل گرفته است. این پژوهش با طرح همبستگی و روش تحلیللا آماری و معادلات ساختاری ( SEM ) در میان جامعۀ کارکنان شعب بانک ملی شهر تهران به اجرا درآمد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل " پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر و گرتچن (1995) با روایی محتوایی مورد تأیید و پایایی 85/0 و پرسشنامه محقق ساخته صلاحیت ها و مهارت های به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با روایی 44/29 و پایایی 88/0" بود، و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و لیزرل تجزیه و تحلیل صورت گرفت و در نهایت مشخص گردید بین صلاحیت ها و مهارت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (001/0 P < ). نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد صلاحیت های عملکردی، عاطفی و شناختی، 30% از واریانس توانمندسازی روان شناختی کارکنان را تبیین می کنند. نتایج حاصل از معادله ساختاری نشان دهنده تأثیر صلاحیت ها و مهارت های به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان با ضریب 90/0 بوده است.
مدل سه گانه معنا در شغل : شغل به عنوان امرار معاش، شغل به عنوان مسیر پیشرفت و شغل به عنوان رسالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالیان متمادی، شغل برای بشر به عنوان وسیله ای برای رفع نیازها، احتیاجات مادی و منبع درآمد تلقی می شد. در این زمان ها مشاغل به راحتی فراگرفته می شدند و افراد تا پایان عمر وظایف شغلی معمول را تکرار می کردند. کار کردن وسیله ای برای گذران زندگی بود و تلاش برای بقا از اهداف اصلی پرداختن به کار بود. با رشد جوامع و افزایش تنوع شغل و پیچیدگی های آن، الگوی موفقیت و پیشرفت از طریق شغل جامعیت بیش تری پیدا کرد. در این نگاه به شغل به مثابه نردبان عمودی پیشرفت نگریسته می شد که افراد در حال بالا رفتن از آن و خواهان پیشرفت، ترقی و موفقیت هستند. افراد بسیاری در تلاش برای رسیدن به موفقیت به بالای نردبان پیشرفت رسیدند و ناگهان به مسیر پیموده شده نظر انداختند. در این چشم انداز سوالات جدیدی مطرح گردید. آیا نردبان بر دیوار درست تکیه داده شده؟ سوالاتی که باعث ورود معناخواهی و رسالت در حوزه شغل و فعالیت های انسان عصر جدید شد. در این مقاله مروری بر مدل سه گانه معناها و جهت گیریهای شغلی همسو با پارادایم های ذکر شده و یافته های پژوهشی مربوطه مورد بررسی قرار می گیرد.
اثربخشی برنامه آموزشی افزایش صمیمیت بر مبنای فرهنگ بومی ایران بر رضایت زناشویی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین تأثیر آموزش افزایش صمیمیت بر مبنای فرهنگ بومی ایران بر رضایت زناشویی زوج ها بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری330 زوج مرتبط با مؤسسه فرهنگی شمس الشموس در منطقه 7 تهران در فروردین 1396بود. از میان آن ها 62 نفر که نمره پایین تر از نقطه برش 60 را در پرسشنامه صمیمیت کسب کردند؛ انتخاب و به شکل تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه گروهی آموزش صمیمیت را که ترکیبی از برنامه های ارتقاء روابط زوج های صادقی (1389) و صمیمیت شناختی رفتاری اعتمادی (1384) بود در 15 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه دریافت کرد. هر دو گروه در سه مرحله به پرسشنامه صمیمیت والکر و تامپسون (1983) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ اولسون و فاورز (1993) پاسخ دادند. پس از ریزش در هر گروه 11 زوج و 1 خانم متأهل باقی ماند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه در رضایت کلی زناشویی (871/8 =F، 0005/0 =P) و مولفه رضایت زناشویی (406/8 =F، 0005/0 =P)، ارتباط ها (267/4 =F، 0005/0 =P)، حل تعارض (594/7 =F، 0005/0 =P) و تحریف آرمانی (658/6 =F، 0005/0 =P) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به تأثیری که صمیمیت بر بهبود رضایت زناشویی دارد؛ توصیه می شود روان شناسان و مشاوران از این روش آموزشی برای اصلاح تعامل زوج ها و آموزش نحوه ارتباط آن ها با خانواده همسر استفاده کنند و رضایت زناشویی و انسجام زوج ها را افزایش دهند
سالمندی و آینده ی فراروی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
شمار سالمندان در جامعه ی کنونی ایران، با جمعیت هشت میلیونی به سرعت رو به افزایش است؛ سالمندی پدیده یی با ابعاد پیچیده ی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی است و از جنبه های مختلفی قابل توجه است، که به برخی از آنها اشاره می شود
مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و ترکیب نوروفیدبک و آموزش والدگری بارکلی بر ابعاد توجه و ادراک دیداری کودکان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (Attention Deficit Hyperactivity Disorder یا ADHD) یکی از اختلالات شایع روان پزشکی است که باعث آسیب تحصیلی، اجتماعی و خانوادگی می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نوروفیدبک (Neurofeedback) و ترکیب نوروفیدبک و آموزش والدگری بارکلی (Barkly parental training) بر ابعاد توجه و ادراک دیداری کودکان مبتلا به ADHD بود. مواد و روش ها: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ده هفته ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مبتلا به ADHD شهر اصفهان در مقطع دبستان در سال تحصیلی 97-1396 بود. تعداد 42 نفر از بین مراجعه کنندگان به کلینیک آموزش وپرورش اصفهان به همراه مادرانشان به شیوه هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی و با نسبت های مساوی در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. همه کودکان با آزمون عملکرد پیوسته دیداری/شنیداری (Integrative Visual and Auditory Performance Test یا IVT) در سه مرحله، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (Repeated measures ANOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد در مراحل پس آزمون و پیگیری بین دو گروه آزمایش در نمرات هوشیاری دیداری (96/0≥p)، کانون توجه دیداری (76/0≥p)، زمان واکنش دیداری (87/0≥p) و ادراک دیداری (42/0≥p) تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معناداری در نمرات ابعاد توجه و ادراک دیداری مشاهده شد. نتیجه گیری: نوروفیدبک و ترکیب نوروفیدبک و آموزش والدگری بارکلی تأثیر یکسانی در افزایش ابعاد توجه و ادراک دیداری کودکان مبتلا به ADHD دارند.
آموزش مهارت های اثربخش در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر و محرک در میان مددجویان کانون های اصلاح تربیت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
123-144
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل آموزش مهارت های اثربخش در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدردر میان مددجویان کانون های اصلاح و تربیت کشور انجام شده است. به همین منظور به بررسی مولفه های تاثیر گذار در بعد مهارتی شامل حل مسئله، برقراری ارتباط، کنترل استرس، خشم، رفتار و شناسایی شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب و ارائه ساز و کارهای اجرایی برای پیاده سازی مدل آموزش اثربخش در پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر و محرک پرداخته شد. روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی است گه در آن از روش آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شد. تعداد 22 متخصص با سابقه مربی گری و 212 نفر از شاغلین در کانون اصلاح تربیت اعضای دلفی بودند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تعیین روایی محتوایی از قضاوت خبرگان استفاده شد. آلفای کرونباخ پرسش نامه 0/981 به دست آمد. یافته ها: نتایج نشان داد موثرترین مولفه ها در وضعیت مطلوب در بعد مهارتی عبارت بودند از: حل مسئله مددجویان (0/92)، برقراری ارتباط (0/93)، مدیریت استرس (0/91) و رفتار (0/95). نتیجه گیری: تفاوت معناداری بین وضع موجود و مطلوب در زمینه حل مسئله، برقراری ارتباط، کنترل استرس و خشم و رفتار مددجویان وجود دارد.
بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر نشانگان استرس و میزان سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به سندرم قلب شکسته (ABS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش عزت نفس آشکار و ناآشکار در پیش بینی نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
91 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی ارتباط و ناهمخوانی عزت نفس آشکار و ناآشکار با نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان در سال تحصیلی 97-96 بودند. 95 نفر دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه در این پژوهش به عنوان نمونه شرکت کردند. ابزارهای اندازه گیری شامل مقیاس عزت نفس روزنبرگ، مقیاس ترجیحِ حروف الفبای نام، پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس افکار خودکشی بک و مقیاس احساس تنهایی بود. با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی، نتایج نشان داد، عزت نفس آشکار رابطه معکوسی با نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی دارد. عزت نفس آشکار و ناآشکار به طور همزمان، ارتباط معناداری با افکار خودکشی نشان دادند. به علاوه، ناهمخوانی بین عزت نفس آشکار و ناآشکار، ارتباط مثبت معناداری با نشانگان افسردگی و افکار خودکشی نشان داد. جهت ناهمخوانی نیز پیش بینی کننده مهمی بود. بر این اساس، عزت نفس آسیب دیده، ارتباط معنادارِ پایایی با افزایش سطح نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی داشت، درحالی که عزت نفس دفاعی یا شکننده، فاقد چنین ارتباطی بود. درمجموع، یافته های این تحقیق، بینش جدیدی به ارتباط عزت نفس آشکار و ناآشکار با نشانگان افسردگی، افکار خودکشی و احساس تنهایی فراهم آورد. ازاین رو مدل هایی که در سبب شناسی نشانگان درونی سازی تنها عزت نفس آشکار را در نظر می گیرند و اثرات عزت نفس ناآشکار را نادیده گرفته اند بایستی مورد بازنگری قرار گیرند.