فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۲۶۱ تا ۱۴٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر بهزیستی عاطفی، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر اهواز بود. این پژوهش به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه است. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به ام اس، 30 نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و به طور کاملا تصادفی در دو گروه 15 نفری (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) وارد شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه بهزیستی عاطفی، مقیاس کیفیت زندگی استفاده شد. نتایج نشان داد که نمرات پس آزمون بهزیستی عاطفی و کیفیت زندگی در دو گروه تفاوت معنی دار داشته است. مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری می تواند در بهبود بهزیستی عاطفی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر باشد و توجه به وضعیت روان شناختی بیماران مبتلا ضروری به نظر می رسد.
مروری مختصر بر حساسیت اضطرابی و اختلال وسواسی- جبری
حوزههای تخصصی:
اختلال وسواسی- جبری یکی از اختلال های روانی شایع است که بر اکثر جنبه های زندگی فرد اثر می گذارد. در این راستا مطالعات مختلفی به بررسی عوامل زیربنایی در سبب شناسی این اختلال پرداخته اند. یکی از این عوامل حساسیت اضطرابی است که به ترس از حس های بدنی مرتبط با اضطراب اشاره دارد. حساسیت اضطرابی می تواند به طرق مختلفی مانند ترس از دست دادن کنترلِ توانایی های ذهنی، ترس از نشانه های بدنی و همچنین حساسیت نسبت به ارزیابی منفی دیگران در این اختلال نقش داشته باشد. از طرفی بررسی مدل های ابعادیِ اختلال وسواسی- جبری نشان داد که هر یک ازفنوتیپ های این اختلال با وجوه مختلفی از سازه حساسیت اضطرابی در ارتباط هستند. درنهایت بررسی درمان های موجود حاکی از آن است که حساسیت اضطرابی را می توان به عنوان یک عامل درمانی مهم در درمان اختلال وسواسی- جبری در نظر گرفت.
مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش(IRRT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان انجام شده است. روش: روش تحقیق این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامه های افکار خودآیند منفی کندال و هولون و شدت بیخوابی مورین 42 نفر از زنان مبتلا به سرطان که از بیخوابی و افکار خودآیند منفی در رنج بودند، بطور تصادفی ساده انتخاب و بطور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 14 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول 7 جلسه (هفته ای یک بار) فنونIRRT را بر اساس بسته آموزشی اسموکر دریافت کرد. گروه آزمایشی دوم 8 جلسه (هفته ای یک بار) فنون MBSR را بر اساس بسته آموزشی کابات-زین دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای IRRT و MBSR ، مجدداً افکار خودآیند منفی و بیخوابی اعضای هر سه گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. F محاسبه شده برای متغیرهای افکار خودآیند منفی و بیخوابی در هر سه گروه تفاوت معنادار را نشان داد. همچنین IRRT در کاهش افکار خودآیند منفی مؤثرتر از MBSR بوده است. اما در مورد بیخوابی بین دو روش درمانی تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: بطور کلی این پژوهش حاکی از این است، روش IRRT و MBSR را می توان مداخله ای مؤثر در کاهش افکار خودآیند منفی و بیخوابی زنان مبتلا به سرطان به حساب آورد.
نقش میانجی گرایانه هیجان خواهی در رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
117 - 143
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه هیجان خواهی در رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل انجام شد. روش و مواد: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور است. 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن (1999)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، پرسشنامه استفاده از شبکه های اجتماعی سلیمی (1393) و پرسشنامه انسجام خانواده سامانی (1381) استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده ازروش های همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار آموس و اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد هیجان خواهی در رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل نقش میانجیگرانه معنی داری ایفا می نماید و بین اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل رابطه معنی داری وجود دارد (05/0›p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که رابطه اشتیاق به شبکه های اجتماعی و سبک دلبستگی با انسجام خانواده در زنان متاهل یک رابطه خطی ساده نیست و هیجان خواهی می تواند این رابطه را میانجی نماید.
اثربخشی آموزش صبر بر امید و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش صبر بر بهزیستی روان شناختی و امید، در مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس بود. آزمودنی های تحقیق 20 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی شهر تهران بودند که با استفاده از مقیاس صبر، غیرصبور شناخته شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی و امید اجرا شد. آموزش صبر به عنوان مداخله ای در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پیش از شروع مداخله، بعد از پایان جلسات آموزشی و همچنین دو ماه بعد از مداخله، پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی و امید اجرا شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس و t زوجی انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش صبر بر ارتقا امید و بهزیستی روان شناختی مؤثر است. بنابراین، از آموزش صبر می توان برای ارتقا امید و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی استفاده نمود.
پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس رفتار دل بستگی در روابط زناشویی، کیفیت روابط زناشویی و سبک های دل بستگی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس رفتار دل بستگی در روابط زناشویی، کیفیت روابط زناشویی و سبک های دل بستگی در زنان متأهل است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری کلیه ی زنان متأهل شهر تهران در سال 1397 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 103 نفر از این افراد انتخاب شدند و به پرسشنامه های نگرش به خیانت زناشویی، دسترسی پذیری، پاسخگویی و همدم طلبی، کیفیت روابط زناشویی و سبک های دل بستگی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین رفتار دل بستگی در روابط زناشویی، کیفیت روابط زناشویی و سبک های دل بستگی با نگرش به خیانت زناشویی در زنان متأهل رابطه ی معنا داری وجود دارد (0/01> P ). تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد که دل بستگی ایمن (0/44- = β )، دل بستگی ناایمن دوسوگرای اضطرابی (0/53= β ) و دل بستگی ناایمن اجتنابی (0/11= β ) می توانند نگرش به خیانت زناشویی در زنان متأهل را پیش بینی کنند.
پیش بینی عمل به باورهای دینی براساس سبک های مقابله ای و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین عمل به باورهای دینی، با سبک های مقابله ای و خودکارآمدی در بین زنان متأهل شهر رشت بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلیه زنان متأهل شهر رشت در سال 1394 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دادند. از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 200 زن انتخاب شده و به پرسش نامه سبک های مقابله ای جالوویس، پرسش نامه عمل به باورهای دینی نیلسون و پرسش نامه خودکارآمدی شرز و همکاران پاسخ دادند. پس از جمع آوری اطلاعات، نتایج به دست آمده نشان داد که بین سبک های مقابله ای رویارویی، آرام کننده و خودکارآمدی با عمل به باورهای دینی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین سبک مقابله ای هیجانی با عمل به باورهای دینی همبستگی معنادار نشان داده نشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که زنان متأهل، بهتر است با پشتکار، رفتارهای مذهبی را در خود بالا ببرند تا به هنگام مواجهه با موقعیت های استرس زا، از سبک های مقابله ای رویارویی و آرام کننده استفاده کنند و بدین طریق میزان سلامت روانی خود را افزایش دهند.
نقش عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در پیش بینی رضامندی زناشویی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آبان ۱۳۹۷ شماره ۸ (پیاپی ۲۹)
159-180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان در پیش بینی رضامندی زناشویی در افراد مبتلا به OCD ب ود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی بیماران مبتلا به OCD بودند که در نیمه اول سال 1392 به بیمارستان روانپزشکی رازی شهر تبریز مراجعه کرده اند. تعداد 60 نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و برای تحلیل داده ها نیز از همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که رضامندی زناشویی مبتلایان به OCD با بلاتکلیفی در مورد آینده (45/0 r= ؛000/0> p )، نشخوارگری (28/0 r=- ؛ 01/0> p )، ارزیابی مجدد مثبت (28/0 r= ؛ 01/0> p )، فاجعه سازی (30/0 r= ؛ 00/0> p ) و نمره کلی تنظیم هیجان (32/0 r= ؛006/0> p ) ارتباط معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که34 درصد و32 درصد از کل واریانس رضامندی زناشویی بیماران مبتلا به OCD به ترتیب بر اساس برخی مؤلفه های عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان تبیین می شود. نتایج پژوهش کنونی می تواند تلویحاتی برای ایجاد زمینه های بیشتر حمایت اجتماعی از این بیماران بیش از پیش داشته باشد و پیشینه ای برای تحقیقات گسترده تر در این زمینه ایجاد کند.
مقایسه تحریفات شناختی و تنظیم شناختی هیجان در افراد معتاد و غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۱۱ (پیاپی ۳۲)
259-272
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تحریفات شناختی و تنظیم شناختی هیجان در افراد معتاد و غیر معتاد انجام شد. این پژوهش از نوع مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش مردان معتاد شهر بندرعباس و کارمندان سازمان های دولتی شهر بندرعباس می باشد. نمونه آماری پژوهش متشکل از 120 مرد (60 نفر مرد معتاد و 60 نفر مرد غیر معتاد) با دامنه سنی 20-50 سال بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه تحریف های شناختی عبدالله زاده و سالار (1389) و پرسشنامه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ( CERQ ) (گرانفسکی و همکاران، 2001) بودند. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری ( MANOVA ) به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تحریفات شناختی و تنظیم شناختی هیجان در افراد معتاد و افراد غیر معتاد تفاوت معناداری در سطح (05/0 ≥ P ) داشتند. بنابراین نتیجه می گیریم که تحریفات شناختی در افراد معتاد بیشتر از افراد غیر معتاد می باشد و تنظیم شناختی هیجان افراد غیر معتاد نیز بیشتر از افراد معتاد می باشد.
مروری بر زمینه های نظری و رویکردهای درمانی اصلی اختلال پراشتهایی روانی؛ چرا رفتاردرمانی دیالکتیکی موثرتر است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۱۱ (پیاپی ۳۲)
311-328
حوزههای تخصصی:
اختلال پراشتهایی روانی یکی از شایع ترین اختلالات خوردوخوراک است که در زنان شیوع بیشتری دارد و تأثیرات مخرب قابل توجهی بر سلامتی و کیفت زندگی این قشر می گذارد. از ابتدای توصیف این اختلال در سال 1979، درمان های دارویی و روان شناختی متعددی جهت بهبود علائم آن شکل گرفته است. رفتاردرمانی شناختی به عنوان درمان انتخابی این اختلال در نظر گرفته می شد؛ بااین حال نتایج مطالعات از نرخ بازگشت زیاد تا 50% و همچنین درصد بالای کناره گیری از درمان تا 28% را در این درمان نشان داده اند. اخیراً به نقش بد تنظیمی هیجانی در این اختلال توجه ویژه ای شده و بر این اساس رفتاردرمانی دیالکتیکی را برای این اختلال تطبیق داده اند. این پژوهش به بررسی رویکردهای اصلی مطرح در تبیین و درمان این اختلال پرداخته و با تبیین نقش بد تنظیمی هیجانی در شکل گیری این اختلال به توضیح منطق اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و سازوکارهای اثربخشی آن پرداخته است.
میزان و منابع استرس در آموزش بالینی و ارتباط آن با برخی ویژگیهای دانشجویان، مربیان و محیط بالین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشجویان پرستاری عوامل استرس زای متعددی را در آموزش بالینی خود تجربه می کنند که سبب افت یادگیری و عملکرد بالینی آن ها می گردد. مطالعه حاضر با هدف سنجش میزان استرس و منابع استرس زا در دانشجویان پرستاری و ارتباط آن با برخی ویژگیهای دانشجویان، مربیان و محیط بالین انجام شد. روش کار: در پژوهشی توصیفی و مقطعی، نمونه ای 256 نفری به روش تصادفی طبقه ای از دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی فلاورجان در سال 1395 انتخاب شد. ابزار مطالعه شامل پرسشنامه های اطلاعات فردی، استرس درک شده کوهن و منابع استرس زای آموزش بالینی بود. داده ها با استفاده از آمونهای آماری تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی پیرسن در سطح معنی داری 05/0 با کاربرد نرم افزار SPSS/21 تحلیل شد. یافته ها: اکثریت دانشجویان (1/96%) سطح استرس خود را متوسط و بالا گزارش نمودند. سن دانشجویان با میزان استرس همبستگی مثبت معنی داری داشت (037/0 = P ). بیشترین و کمترین منابع استرس زا، به ترتیب مربوط به حیطه های احساسات ناخوشایند و ارتباطات بین فردی بود. بیشترین عوامل تنش زا به ترتیب مربوط به "زجر کشیدن بیماران بدحال"، "تمیز کردن بیمار بعد از دفع"، "تذکر مربی در حضور پزشکان و پرسنل"، و "برقراری ارتباط با مربی" بود. نمرات منابع استرس زا همبستگی معکوس معنی داری با سابقه کار بالینی (014/0 = P ) و سن مربیان (029/0 = P ) داشت. نتیجه گیری: سطوح بالای استرس می تواند سبب کاهش یادگیری و کیفیت آموزش بالینی گردد، توصیه می شود دوره های آموزشی مدیریت استرس بویژه در زمان کارآموزی در عرصه برای دانشجویان و دوره های مهارتهای ارتباطی برای مربیان بالینی برگزار شود.
آزمون مدل علی طرحواره های نقش جنسیتی ، آگاهی جنسی و تمایز یافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۳
21 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل رابطه علی طرحواره های نقش جنسیتی، آگاهی جنسی و تمایز یافتگی بوده است. جامعه آماری این تحقیق متاهلین عادی شهر شیراز بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و بر اساس تعداد مولفه های موجود در مدل، تعداد 310 نفر از زوجین عادی که شامل 155 زن و 155 مرد متاهل که طول مدت ازدواج آنها بین 5 - 12 سال متغیر بوده و سن آنها زیر 50 سال باشد، انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل سه مقیاس تمایزیافتگی خود اسکورن و همکاران، آگاهی جنسی اسنل، فیشر و میلر، طرحواره نقش جنسیتی بم بود که روایی و پایایی ابزار مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ضریب تاثیر طرحواره های نقش جنسیتی و آگاهی جنسی بر تمایزیافتگی معنی دار است. بدین معنی که طرحواره های نقش جنسیتی بر تمایزیافتگی اثر مستقیم و معنی داری و آگاهی جنسی بر تمایزیافتگی اثر معکوس و معنی دار دارد.
بررسی نقش جنسیت در اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم دی ۱۳۹۷ شماره ۱۰ (پیاپی ۳۱)
243-254
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب اجتماعی ، نوعی اختلال روان شناختی است که با ترس مداوم و اجتناب از موقیت های اجتماعی به دلیل ترس از ارزیابی همراه است. اضطراب اجتماعی با اختلال قابل ملاحظه ای در عملکرد اجتماعی و شغلی در ارتباط است. تفاوت های جنسیتی در اضطراب اجتماعی برای جستجوی درمان مهم است. اگرچه اختلال اضطراب اجتماعی یکی از شایعترین بیماری های روانشناختی است، تحقیقات اندکی از تفاوت جنسیتی وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر ، مقایسه اضطراب اجتماعی در ابعاد ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژیک میان دانشجویان دختر و پسر می باشد. 392 نفر از دانشجویان دانشگاه شاهد شامل 182 پسر و 210 دختر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از آنها خواسته شد تا پرسشنامه هراس اجتماعی ( SPIN ) در سه بعد ترس، اجتناب و پاسخ فیزیولوژیک پاسخ دادند. نتایج آزمون T-Test نشان داد که تفاوت معناداری در نمرات اضطراب اجتماعی در دو جنس وجود ندارد. همچنین در سطوح ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژیک تفاوت معناداری مشاهده نمی شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که شیوع اضطراب اجتماعی در دانشجویان دختر و پسر تقریبا در یک سطح است.
رابطه خودکارآمدی، استرس شغلی و تاب آوری معلمان با هوش هیجانی دانش آموزان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی دانش آموزان با خودکار آمدی ، تاب آوری و استرس شغلی معلمان صورت گرفت . جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان و معلمان مدارس شهرتان سرپل ذهاب هستند. تعداد 77 معلم و 328 دانش آموز به صورت نمونه گیری در دسترس از مدارس شهرتان سرپل ذهاب انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و شاخص های آماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که هوش هیجانی دانش آموزان با خودکارآمدی ، تاب آوری و استرس شغلی معلمان رابطه مستقیم و معنی دار دارد . به این معنی که هوش هیجانی بالای دانش آموزان، از طرفی باعث افزایش خودکار آمدی و تاب آوری معلمان شده و از طرف دیگر به دلایلی باعث افزایش استرس معلمان می شود . افزایش هوش هیجانی دانش آموزان می تواند باعث افزایش خودکار آمدی و تاب آوری معلمان شود ولی بایستی به گونه ای تنظیم گردد که استرس شغلی معلمان از حدی فراتر نرود که توجه به این نکته می تواند در امر تعلیم و تربیت بسیار تاثیرگذار باشد .
نقش واسطه ای حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا در رابطه بین نشخوار ذهنی و نقص در کارکردهای اجرایی با حل مسأله ناکارآمد در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
83 - 94
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حل مسئله به عنوان یک عامل مهم در بیماری افسردگی اساسی شناخته می شود. چند بررسی اخیر نشان می دهد که نشخوار ذهنی و نقص در کارکرد اجرایی ممکن است یک متغیر تأثیر گذار در حل مسئله ناکارآمد در افراد افسرده باشد. اما مطالعات کمی درباره سازوکارهای درگیر در این رابطه انجام شده است. پژوهش حاضر با تأکید بر مدل ویلیامز، در قالب یک مدل علّی به بررسی نقش واسطه ای حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا در رابطه بین نشخوار ذهنی و نقص در کارکردهای اجرایی با حل مسأله ناکارآمد در افراد افسرده می پردازد. روش: بدین منظور 50 فرد مبتلا به افسردگی اساسی به روش نمونه گیری در دسترس در فاصله زمانی اردیبهشت 96 تا مهر96 انتخاب به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. همگی آزمودنی ها به مرکز مشاوره دانشگاه پیام نور، مرکز مشاوره آفرینش و بیمارستان شریعتی شهر فسا مراجعه کرده بودند. جهت گردآوری داده ها، پس از تشخیص افسردگی اساسی توسط روانشناس، از آزمون حافظه سرگذشتی، آزمون حل مسئله وسیله- غایت، پرسشنامه نشخوار ذهنی و دسته بندی کارت های ویسکانسین استفاده شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد نشخوار ذهنی بصورت مستقیم (471/0 - ) و غیرمستقیم (103/0-) بر حل مسئله تأثیر دارد. اثر کل نشخوار بر حل مسئله ( 573/ 0- )می باشدکه در سطح 95 درصد معنی دار می باشد. بنابراین با توجه به معناداری اثر مستقیم و غیر مستقیم، حافظه سرگذشتی بعنوان متغیر میانجی جزئی در تأثیر بین نشخوار بر حل مسئله عمل می کند. همچنین اثر مستقیم ( 309/0) و اثر غیرمستقیم کارکرد اجرایی (057/0 - ) بر حل مسئله معنی دار می باشد. بنابراین، حافظه سرگذشتی بعنوان متغیر میانجی جزئی در تأثیر بین کارکرد اجرایی بر حل مسئله عمل می کند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر به قسمی مدل سه عاملی ویلیامز را تایید می کند. نتایج نشان داد که افراد افسرده به دلیل خلق منفی، نشخوار ذهنی و نقص در کارکردهای اجرایی، در بازیابی خاطرات سرگذشتی به طور اختصاصی دچار مشکل می شوند و این مشکل در بازیابی، حل مسائل و مشکلات آنها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد و باعث می شود که راه حل های کمتر مؤثری را تولید کنند.
تبیین علّی مشغولیت تحصیلی بر اساس شناخت اجتماعی: نقش واسطه ای هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین علّی مشغولیت تحصیلی بر اساس شناخت اجتماعی، با توجه به نقش واسطه ای هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. 566 نفر (278 مرد، 288 زن) از دانشجویان دانشگاه شیراز با روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه شناخت اجتماعی (نجاتی، کمری و جعفری، زیر چاپ)، مقیاس امید به تحصیل (خرمائی و کمری، 1396)، مقیاس تحسین (شیندلر و دیگران، 2013) و سیاهه مشغولیت تحصیلی (سالملا-آرو و آپادایا، 2012) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و نتایج نشان داد که شناخت اجتماعی بر امید به تحصیل (46/0=β)، تحسین (37/0=β) و مشغولیت تحصیلی (49/0=β) و هیجان امید به تحصیل بر مشغولیت تحصیلی (24/0=β) اثر مستقیم دارد. از طرف دیگر، شناخت اجتماعی با واسطه گری هیجان مثبت تحصیلی (امید به تحصیل) بر مشغولیت تحصیلی اثر غیرمستقیم دارد (11/0=β). به طورکلی نتایج نشان داد که هیجان مثبت تحصیلی (امید به تحصیل) در رابطه بین شناخت اجتماعی و مشغولیت تحصیلی نقش واسطه ای دارد. نتایج این پژوهشاز آموزه های نظریه کنترل ارزش هیجان پیشرفت در دانشجویان ایرانی به طور تجربی حمایت می کند.
رابطه ی کیفیت خواب با سلامت روانی و فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی کیفیت خواب (کیفیت ذهنی خواب، دوره ی نهان خواب، طول دوره ی خواب، کارآمدی عادات خواب، مختل کننده های خواب، استفاده از داروهای خواب آور و سوء کارکرد روزانه ی فرد) با سلامت روانی و فرسودگی شغلی انجام گرفت. در این پژوهش 202 نفر از کارکنان آتش نشانی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش، پرسشنامه های کیفیت خواب، سلامت روانی و فرسودگی شغلی را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با استفاده از روش همبستگی ساده و رگرسیون چندمتغیری به روش ورود مکرر و گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که کیفیت خواب با فرسودگی شغلی و سلامت روانی ارتباط معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که از میان خرده مقیاس های کیفیت خواب، کیفیت ذهنی خواب، بهترین پیش بینی کننده ی سلامت روانی و اختلال در عملکرد روزانه، بهترین پیش بینی کننده ی فرسودگی شغلی در کارکنان است. با توجه به رابطه ی معنادار بین سلامت روانی نامطلوب، فرسودگی شغلی و کیفیت نامناسب خواب در کارکنان مورد مطالعه، بهتر است هرگونه برنامه ی مداخله ای در جهت پیشگیری یا کاهش مشکلات سلامت روانی، فرسودگی و کیفیت خواب کارکنان، بر کاستن شرایط استرس زای محیط کار و آموزش بهداشت خواب متمرکز شود.
تبیین ویژگی های محیط کالبدی و عصب روان شناختی در ادراک محیطی مبتلایان به دمانس از نوع آلزایمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این مطالعه، ویژگی های محیط کالبدی و تبیین آن را در الگوی معماری مبتنی بر عصب روان شناختی بررسی می کند تا بتواند پاسخ گوی نیازهای مرتبط با فرایندهای ذهنی (احساس، ادراک، حافظه و سازمان بندی رفتار هدفمند و تطابقی با محیط) مبتلایان به دمانس از نوع آلزایمر باشد. مواد و روش ها مطالعه حاضر با نمونه گیری هدفمند از مبتلایان به آلزایمر با روش پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه تحلیل محتوای کیفی (استقرایی) از ۹ مصاحبه نیمه ساختار یافته و متون پژوهشی مرتبط انجام شده است. از میان ۶ بیمار انتخاب شده، پس از آزمون های تعیین سطح بیماری، ۴ نفر انتخاب شدند. برای تکمیل مفاهیم، با ۵ نفر از مراقبان بیماران نیز مصاحبه شد. یافته ها تحلیل محتوای مصاحبه ها شامل ۲۸ کد استخراج شده اولیه، ۳ زیرطبقه شامل بی تفاوتی به عناصر محیطی، تمایل حضور در مکان های آشنا و استرس زا بودن محیط های نا آشنا و طبقه مرکزی با مفهوم «ادراک محیطی» استخراج شد. نتیجه گیری تبیین ویژگی های محیط کالبدی و عصب روان شناختی به صورت همزمان می تواند نقش بسزایی در ایجاد محیط سکونتی، مراقبتی و درمانی این مبتلایان داشته باشد. ازاین رو، به کارگیری نشانه های حسی محیط در کاهش اختلالات رفتاری اثربخش است. بنابراین، ادراک محیطی قوی تر به معنای وجود برهم کنش بیشتر میان ابعاد مختلف محیط (کالبدی و عصب روان شناختی) است.
اثر بخشی آموزش مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی بر تغییر نگرش نوجوانان دختر نسبت به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی بر تغییر نگرش دختران نوجوان بود. روش: روش پژوهش حاضر تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود. نمونه پژوهش 30 نفر دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی نیمی از آن ها در گروه آزمایش و نیم دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش دریافت کرد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی می تواند نگرش نوجوانان نسبت به مصرف مواد را بهبود دهد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی، مانند مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی می تواند برای پیشگیری از سوء مصرف مواد مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان آدلری بر علایم بالینی و رضایت از زندگی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر، یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی در مراکز بالینی و همچنین جمعیت دانشجویی است که غالبا مزمن است. هدف پژوهش حاضر بررسی درمان آدلری بر علایم بالینی و رضایت از زندگی دانشجویان مبتلا به اضطراب فر گیر بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و نمونه آماری شامل کلیه دانشجویان شهر نیشابور بود. نمونه ای آماری شامل 30 دانشجوی مبتلا به اضطراب فراگیر از بین دانشجویان ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﻨﻨﺪه به مرکز مشاوره دانشگاه های آزاد و پیام نور نیشابور بر اساس پرسشنامه نگرانی پن و مصاحبه بالینی انتخاب شدند و به شیوه تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند و سپس در 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان آدلری شرکت کردند. پرسشنامه های رضایت از زندگی داینر و اضطراب حالت-صفت اﺳﭙ ﯿ ﻠﺒﺮﮔﺮ به عنوان پیش آزمون و پس آزمون ارائه شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که درمان به شیوه آدلری توانسته میانگین نمرات اضطراب حالتی و صفتی گروه آزمایش را در مقایسه با گروه گواه، کاهش دهد ولی در متغیر رضایت از زندگی تفاوتی وجود نداشت. نتیجه گیری: می توان از درمان آدلری به عنوان یک مداخله اثربخش در کاهش شدت علایم بالینی اضطراب فراگیر استفاده کرد. استفاده از این مداخله برای کاهش علایم اختلال اضطراب فراگیر به بالینگران توصیه می شود.