فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۵۴۱ تا ۱۴٬۵۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
بروز اختلافات زناشویی و طلاق، مؤلفه های روان شناختی، هیجانی و ارتباطی زنان را با آسیب جدی مواجه می سازد. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر روان درستی، بخشش و بی رمقی زناشویی زنان در معرض طلاق زنان شهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده همه زنان درخواست کننده طلاق مراجعه کننده به دادگستری شهر اصفهان در سه ماهه تابستان 1397 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. در این پژوهش از سه پرسشنامه روان درستی، پرسشنامه گرایش به بخشش و پرسشنامه بی رمقی زناشویی استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. برآیندها نشان داد روان درمانی مثبت گرا بر روان درستی، بخشش و بی رمقی زناشویی زنان در معرض طلاق شهر اصفهان تأثیر دارد ( f= 83/96, p<0/001 ). بر این اساس که این درمان توانسته منجر به بهبود روان درستی و بخشش زنان در معرض طلاق و کاهش بی رمقی زناشویی آن ها شود. با توجه به برآیندهای به دست آمده می توان نتیجه گیری نمود که روان درمانی مثبت نگر می تواند با آموزش مفاهیمی همچون امید و خوش بینی به عنوان یک درمان کارآمد برای بهبود روان درستی و بخشش زنان در معرض طلاق و کاهش بی رمقی زناشویی آن ها به شمار آورده شود.
بررسی برنامه آموزشی رشته کارشناسی علوم آزمایشگاهی در دانشگاههای علوم پزشکی ایران در نیمه اول سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری به دلیل تأثیر بر آینده شغلی آنها اهمیت زیادی دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری انجام شد. روش کار: این مطالعه نیمه-تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی حضرت فاطمه (س) شهر شیراز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از میان آنان 40 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 70 دقیقه ای با روش آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی آموزش دید. گروه ها به پرسشنامه های اضطراب امتحان اهواز و عملکرد تحصیلی درتاج در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی باعث کاهش اضطراب امتحان (001/0 > P ، 283/39 = F ) و افزایش عملکرد تحصیلی (001/0 > P ، 190/24 = F ) دانشجویان پرستاری شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری بود. بنابراین مشاوران و روانشناسان برای کاهش اضطراب امتحان و افزایش عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری می توانند از روش آموزش راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی استفاده کنند.
نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک، افیون و سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
71-90
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک، افیون و سیگاری بود. روش : در قالب یک طرح علی-مقایسه ای از بین مراجعه کنندگان مبتلا به مصرف مواد محرک، افیون و سیگاری به صورت در دسترس شامل 45 بیمار مبتلا به افیون و 45 بیمار مبتلا به محرک و 45 بیمار مبتلا به سیگاری انتخاب شدند و توسط پرسش نامه های انتخاب پاداش (کربای، پرتی و بیکل، 1999) و فرم کوتاه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان (حسنی، 1390) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تابع تشخیصی استفاده شد. یافته ها : نتایج تابع تشخیصی با دو متغیر انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان توانست 93/3 درصد افراد مواد محرک، 88/9درصد افراد مواد افیونی و 86/4 درصد افراد سیگاری را درست گروه بندی کند؛ به عبارت دیگر به صورت کلی 89/6 درصد کل شرکت کنندگان درست طبقه بندی شدند. نتیجه گیری : در تفکیک و تشخیص سه گروه مواد محرک، افیون و سیگاری، متغیر انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سهم معناداری داشتند، بنابراین در برنامه های پیشگیری و درمان مرتبط با این سه اختلال پیشنهاد می شود به این عوامل توجه ویژه ای شود.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر بر تاب آوری و عزت نفس نوجوانان دارای علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر، رویکرد نوظهوری به درمان می باشد که درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral therapy یا CBT) را با روان شناسی مثبت نگر و درمان راه حل محور به بهترین وجه تلفیق کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر بر تاب آوری و عزت نفس نوجوانان دارای علایم افسردگی بود. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد انجام شد. بدین منظور، پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) در پنج مدرسه متوسطه اول پسرانه اجرا گردید. از بین دانش آموزانی که نمره افسردگی بالاتر از نمره برش کسب کردند و ملاک های ورود و خروج را داشتند، 34 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و 17 نفر به گروه آزمایش و 17 نفر به گروه شاهد (بدون مداخله) اختصاص یافت. مقیاس تاب آوری Connor و Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC) و مقیاس عزت نفس Rosenberg (Rosenberg Self-Esteem Scale یا RSES ) به عنوان پیش آزمون اجرا و سپس مداخله درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر در گروه آزمایش انجام شد. در پایان، مقیاس های فوق به عنوان پس آزمون اجرا گردید. یافته ها: نمرات تاب آوری دانش آموزان گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین، درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر منجر به افزایش معنی دار نمرات عزت نفس دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر می تواند به عنوان رویکرد مؤثری جهت تقویت مؤلفه های عملکرد مثبت در نوجوانان دارای علایم افسردگی کاربرد داشته باشد و انجام پژوهش های بیشتر در آینده این موضوع را مشخص می کند.
نقش واسطه ای انگیزه های استفاده از اینترنت در رابطه بین سبک های دلبستگی و اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آذر ۱۳۹۷ شماره ۹ (پیاپی ۳۰)
91-108
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای انگیزه های استفاده از اینترنت در رابطه بین سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت انجام شد. جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی 1395-1394 بودند که 204 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد که پرسشنامه سبک های دلبستگی، پرسشنامه انگیزه های استفاده از اینترنت و آزمون اعتیاد به اینترنت را تکمیل کنند. داده های گردآوری شده با آزمون آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای 20 SPSS و LISREL-8.53 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا به طور مستقیم با اعتیاد به اینترنت رابطه دارند . سبک دلبستگی ایمن با واسطه انگیزه فرار/ وقت گذرانی بر اعتیاد به اینترنت اثر غیرمستقیم و مثبت دارد، اما اثرغیرمستقیم سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی بر اعتیاد به اینترنت معنادار نبود . مدل فرضی تحقیق با داده های مشاهده شده برازش مطلوب دارد. متغیرهای پیش بین 23 درصد از تغییرات اعتیاد به اینترنت دانشجویان را تبیین می کنند. در مجموع نتایج پژوهش حاضر مؤید این است که توجه به نقش عوامل درون فردی سبک های دلبستگی و انگیزه های استفاده از اینترنت در مطالعه اعتیاد به اینترنت دانشجویان ضروری است.
روان شناسی محیط زیست و آلودگی هوای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آذر ۱۳۹۷ شماره ۹ (پیاپی ۳۰)
109-122
حوزههای تخصصی:
شهر تهران یکی ازآلوده ترین شهرهای جهان مح سوب م ی ش ود که این آلودگی عواقب جسمانی و روانی زیان باری به دنبال دارد. این پژوهش با روش تحلیلی- کاربردی مبتن ی ب ر مطالع ات کتابخان ه ای و اسنادی با هدف بهره گیری از اصول روان شناسی محیط زیست در واکاوی رفتار و نگ رش شهروندان در قالب چهار مقوله؛ دلایل اهمیت توجه به آلوگی هوا، نگرش و ادراک شهروندان در مورد آلودگی، راهکارهای کلی کاهش آلودگی هوا، راهبردهای ترویج رفتار پایدار و عوامل موثر بر رفتار می پردازد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که تاکنون در زمینه آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل شهری و ترافیک در کلان شهر تهران بسیار سخن رفته و طرح های متعددی انجام یافته است اما در این طرح ها و برنامه های انجام شده، تمرکز بیشتر بر سیاست گذاری های کلی بوده است و در سطح تغییر الگوی رفتار فردی کار خاصی انجام نشده است. روان شناسی محیط زیست به عنوان یکی از گرایش های جدید روانشناسی راهکارهایی را برای کاهش این معضلات زیست محیطی ارائه کرده است که مسئولان می توانند از این راهبردهای علمی و اثربخش جهت تغییر الگوهای رفتاری افراد برای کاهش آلودگی هوا و ترافیک استفاده کنند. پیشنهاد می شود آموزش هایی همگانی در مورد معضل آلودگی هوا و تغییر و تصحیح نگرش و ادراک شهروندان برگزار شود و در کنار بسط بضاعت رفتاری شهروندان، به جای سیاست تنبیهی بیشتر بر سیاست های پاداشی تاکید و از رسانه ملی جهت تاثیرگذاری بیشتر استفاده شود.
اثربخشی تحلیل روان شناختی فیلم های با مضامین دینی بر دینداری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل روان شناختی فیلم های برگزیده با مضامین دینی بر دینداری دانشجویان انجام گرفته است. روش این پژوهش از نوع طرح های شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعۀ آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه های تهران بوده اند که 40 نفر از این دانشجویان به شیوۀ نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوۀ تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه در کارگاه های تحلیل روا ن شناختی فیلم های با مضامین دینی شرکت کردند، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از نسخه کوتاه مقیاس دینداری استفاده گردید. یافته ها نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که میانگین مؤلفه های دینداری به ویژه مؤلفۀ عواطف دینی در گروه آزمایش افزایش یافته است، اگرچه این افزایش به لحاظ آماری معنادار نبوده است. نتیجه گیری بنابراین، می توان گفت با تحلیل روان شناختی فیلم های با مضامین دینی، امکان افزایش برخی از مؤلفه های دینداری امکان پذیر می باشد. فیلم ها با شیوۀ روایت گونه ای که دارند از لایه های مقاومت مخاطبان عبور می کنند و احتمالاً در ارتقای سطح دینداری افراد اثرگذار باشند.
ساختار هدفی تبحری و بی صداقتی تحصیلی: نقش میانجی جهت گیری هدف یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : تعیین رابطه ساختار هدفی تبحری و بی صداقتی تحصیلی با توجه به نقش واسطه گری جهت گیری هدف یادگیری بود. روش کار : 385 دانشجوی کارشناسی (شامل 131 پسر و 254 دختر) دانشگاه لرستان به روش نمونه برداری طبقه ای نسبی انتخاب و مقیاس ساختار هدفی کلاس (میگلی وهمکاران،2000)، مقیاس بی صداقتی تحصیلی (خامسان و امیری،1389)، و مقیاس جهت گیری هدف پیشرفت (بوفارد وهمکارن، 1998) را تکمیل کردند روش این پژوهش توصیفی و ازنوع همبستگی بود که در آن رابطه بین متغیرها در قالب تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد که ساختار هدفی تبحری پیش بینی کننده منفی بی صداقتی تحصیلی و پیش بینی کننده مثبت جهت گیری هدف یادگیری است. همچنین نتایج تحلیل مسیر، نشانگر نقش واسطه ای جهت گیری هدف یادگیری در بین ساختار هدفی تبحری و بی صداقتی تحصیلی بود. نتیجه گیری : با توجه به اینکه ساختار هدفی تبحری و جهت گیری هدف یادگیری با بی صداقتی تحصیلی ارتباط معکوسی دارد، می توان نتیجه گرفت که حاکم شدن ساختار هدفی تبحری در کلاس و انتخاب جهت گیری هدف یادگیری باعث کاهش بی صداقتی تحصیلی در بین دانشجویان می شود.
تأثیر آموزش تفکر انتقادی بر اساس نظریه ساختن گرایی ویگوتسکی بر میزان تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نقش تشخیصی مدل حساسیت به تقویت، راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان و انعطاف پذیری شناختی در تشخیص افراد دارای اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تشخیصی مدل حساسیت به تقویت، راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان و انعطاف پذیری شناختی در تشخیص افراد دارای اعتیاد به اینترنت انجام گردید. طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه پژوهش، دانشجویان کاربر اینترنت در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین (18 تا 35 سال) بودند. انتخاب نمونه با روش نمونه گیری در دسترس صورت پذیرفت. نمونه ی پژوهش شامل 92 شرکت کننده (46= اعتیاد به اینترنت، 46= عادی) بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی، پرسشنامه راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان و مقیاس پنج عاملی جکسون گردآوری گردید و با آزمون تحلیل تشخیص تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ارزیابی مجدد و انعطاف پذیری شناختی به صورت منفی، و سپس، سیستم فعال ساز، سیستم بازداری و فرونشانی به صورت مثبت به ترتیب قوی ترین رابطه را با تابع حاضر داشتند و متمایز کننده گروه ها از یکدیگر بودند. اما سیستم جنگ – گریز - انجماد نقش معناداری در تمیز دو گروه نداشت. به طور کلی، انعطاف پذیری شناختی، راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجانی و حساسیت سیستم های فعال ساز و بازداری عوامل مهمی در تشخیص افراد دارای اعتیاد به اینترنت از افراد عادی هستند.
مدل یابی ساختاری اختلالات اضطرابی و افسردگی در کودکان و نوجوانان دختر شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
49 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مدل یابی ساختاری اختلالات اضطرابی و افسردگی در کودکان و نوجوانان بود. روش: پژوهش حاضر طرحی از نوع تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری است. به این منظور 280 نفر از دانش آموزان دختر 6-13 ساله شهر ارومیه انتخاب شدند و مقیاس تجدید نظر شده ی اضطراب و افسردگی کودکان و همچنین آزمون الگوی سه بخشی اضطراب را تکمیل کردند. یافته ها: با مقایسه ی روایی مدل های اندازگیری اختلالات اضطرابی از طریق تحلیل عاملی تأییدی، مدل شش عاملی اختلالات اضطرابی مورد تأیید قرار گرفت. در گام دوم به منظور بررسی روایی سازه مدل شش عاملی، ارتباط نظری آن در قالب روابط منتج از الگوی ساختاری سه سطحی براون (1998) و مقایسه آن با مدل های دو سطحی از طریق مدل یابی معادله ساختاری (SEM) انجام گرفت، که در آن یافته های به دست آمده از روایی افتراقی الگوی شش عاملی اختلال های اضطرابی و افسردگی راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانپزشکی، ویراست پنجم و مدل سه بخشی اضطراب و افسردگی حمایت می کند. از میان چند الگوی ساختاری، بهترین برازش ساختاری به دست آمد که در آن عوامل مرتبه ی بالا شامل ابعاد عاطفی (عاطفه ی منفی و عاطفه ی مثبت) به شیوه ی قابل انتظار روی عوامل اختلال اضطرابی و افسردگی، اثر معنی دار می گذارند. نتیجه گیری: الگوی سلسله مراتبی تلفیقی براون و کورپیتا با در نظر گرفتن محدودیت های پژوهش حاضر مورد تأیید قرار می گیرد.
بررسی اندیشه مرتبه بالاتر از دیدگاه پیتر کاروترز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تبیین طبیعت آگاهی یکی از مهم ترین و پیچیده ترین مباحث فلسفی است. آگاهی چیست؟ چطور ذهن آگاه با بدن ارتباط دارد؟ آیا می توان آگاهی را از حیث فعالیت مغزی تبیین کرد؟ چطور می توانیم احساس بوی یک گل رز یا یک تجربه بصری آگاهانه را تبیین کنیم؟ پرسشی که باید هر نظریه مقبولی در آگاهی به آن پاسخ دهد آن است که: چه چیزی یک حالت ذهنی را یک حالت ذهنی آگاهانه می کند؟ به عبارت دیگر چه چیزی یک حالت ذهنی ناآگاهانه را به یک حالت آگاهانه تبدیل می کند؟ برخی از فلاسفه تلاش کرده اند که پاسخ این پرسش را با آگاهی مرتبه بالاتر بدهند. اما آیا این پاسخها کافی است؟ روش: روش مطالعه و پژوهش در این مقاله، فرآیند گام به گام جمع آوری اطلاعات از منابع دست اول در موضوع مقاله است و به عبارت دیگر روش کتابخانه ای است. یافته ها: انواع گوناگونی از نظریه مرتبه بالاتر وجود دارد که بستگی به آن دارند که چطور بازنمایی مرتبه بالاتر توصیف شود. به طور کلی ایده در نظریات آگاهی مرتبه بالاتر این است که آنچه یک حالت ذهنی را آگاهانه می کند آن است که آن حالت متعلق نوعی بازنمایی مرتبه بالاتر باشد. برای مثال میل من برای نوشتن یک مقاله خوب! وقتی آگاهانه می شود که من از آن میل «مطلع» شوم. هر نظریه ای که برای تبیین آگاهی از لحاظ حالات مرتبه دوم تلاش کند، نظریه مرتبه دوم آگاهی دانسته می شود. در این مقاله عمدتا به دیدگاه پیتر کاروترز که به «اندیشه مرتبه بالاتر بالقوه» معروف است، پرداخته ایم . نتیجه گیری: بنظر می آید که این دیدگاه با مشکلات مهمی دست به گریبان است و پاسخ به آنها مطابق همه دیدگاه های بازنمایی (مرتبه اول یا دوم) بسیار دشوار. حتی با مبنای کاروترز هم که مدعی بود حالات ذهنی آگاهانه محتوای التفاتی دوتایی کسب می کنند نیز نمی توان پاسخ آنها را داد
اثربخشی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(TDCS) بر بهبود توجه دیداری در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۳)
85 - 96
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(TDCS) بر بهبود توجه دیداری در دانش آموزان مقطع متوسطه صورت گرفته است.روش:این پژوهش نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی96-95 بود.نمونه گیری به صورت داوطلبانه انجام شد،به این ترتیب که از بین مدارس مقطع متوسطه منطقه 2 تهران 3 مدرسه به شکل تصادفی انتخاب شد در مرحله بعد فراخوانی در تابلوی اعلانات این مدارس نصب شد. سپس از داوطلبان دعوت به عمل آمد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه سلامت عمومی روانی (SCL-25) و آزمون دقت تولز – پیرون بود.ابتدا پرسشنامه ها به صورت پیش آزمون اجرا شد سپس مداخله تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(TDCS) برای گروه آزمایش انجام شد.در پایان دوره شرکت کنندگان با استفاده از آزمون دقت تولز – پیرون مجدد مورد ارزیابی قرار گرفتند که داده های پس آزمون را تشکیل داد. به منظور بررسی تفاوت پاسخ ها قبل و بعد از تحریک الکتریکی و تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. یافته ها:نتایج تحقیق پس از مداخله نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر توجه دیداری تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(TDCS)در بر بهبود توجه دیداری در دانش آموزان مقطع متوسطه موثر است.
رابطه مهارت های فراشناختی در یادگیری و جهت گیری هدف با یادگیری خودتنظیم در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطه مهارت های فراشناختی در یادگیری و جهت گیری هدف تحصیلی با یادگیری خودتنظیم در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم بود. این پژوهش یک مطالعه همبستگی بود که در 210 دانش آموز دختر که به شیوه تصادفی خوشه ای از بین کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان اردکان در سال تحصیلی 94-93 انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مهارت های فراشناختی در یادگیری آلتینداگ و سنموگلو، پرسشنامه جهت گیری هدف میدگلی و همکاران و پرسش نامه راهبرد های یادگیری خودتنظیم پینتریچ و دی گروت، جمع آوری و با استفاده آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که هر سه بعد مهارت های فراشناختی در یادگیری و دو بعد جهت گیری هدف عملکردی و تبحری با یادگیری خودتنظیم در دانش آموزان رابطه معنی داری مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین ابعاد مهارت های فراشناختی در یادگیری، دانش فراشناخت دریادگیری، و برنامه ریزی و مدیریت یادگیری، و از بین ابعاد جهت گیری هدف تحصیلی، جهت گیری هدف تبحری و اجتنابی قادر به پیش بینی یادگیری خودتنظیم دردانش آموزان بودند. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مهارت های فراشناختی در یادگیری و جهت گیری هدف پیش بینی کننده های معنی داری برای یادگیری خودتنظیم در دانشجویان هستند.
مفهوم سازی معنابخشی و ملاحظات کاربردی آن در روان شناسی صنعتی و سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله معنابخشی را به عنوان یکی از مفاهیم برخاسته از علوم شناختی معرفی کرده است و ملاحظات کاربردی این مفهوم را در روان شناسی صنعتی-سازمانی مورد بررسی قرار داده است. معنابخشی تلاشی در جهت درک منظم و منطقی رویدادها معرفی شده است که به رویدادهای محیطی و رفتار افراد معنا می بخشد و درک تغییرات ناگهانی در محیط بیرونی را تسهیل می کند که این امر به عمل متناسب با تغییرات منجر می شود. مفهوم نظری و دلالت های کاربردی معنابخشی امروزه در مطالعات سازمانی و مدیریتی کشورهای توسعه یافته به موضوعی راهبردی جهت دستیابی مؤثرتر به اهداف معین تبدیل شده است. در این مقاله، ابتدا مفهوم سازی معنابخشی ارائه شده و سپس مؤلفه های متمایزکنندۀ آن از سایر فرایندهای تبیینی (مانند تفسیر و درک و فهم) بیان گردیده است. بعلاوه، دلالت های کاربردی معنابخشی در روان شناسی صنعتی و سازمانی مورد مداقه قرار گرفته است که به عنوان مصداق به چگونگی کاربرد معنابخشی در جهت کاهش فرسودگی شغلی، ارتقای رضایت شغلی و افزایش انگیزش شغلی در سازمان ها پرداخته شده است. در پایان، به چالش های موجود در این مسیر اشاره شده است.
محاسبه اندازه اثر در طرح های تک آزمودنی با استفاده از روش های ناهمپوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
115 - 130
حوزههای تخصصی:
گزارش اندازه اثر در طرح های تک آزمودنی در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. روش های متنوعی برای محاسبه اندازه اثر در طرح های تک آزمودنی وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف توصیف محاسبه اندازه اثر با استفاده از روش های ناهمپوش که غیرپارامتریک و نابسته به توزیع هستند و همچنین بررسی نقاط قوت و ضعف هر یک از این روش ها را انجام شد. در یک پژوهش تک آزمودنی از نوع AB دوازده جلسه درمان نوروفیدبک برای بررسی اثربخشی آن بر بهبود توجه بینایی- فضایی در یک کودک 8 ساله مبتلا به اختلال خواندن انجام شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون پاسنر استفاده شد و برای تحلیل داده ها، اندازه اثر با استفاده از روش های ناهمپوش PND<strong><em>، </em></strong>PAND<strong><em>، </em></strong>ECL<strong><em>، </em></strong>PEM<strong><em>، </em></strong>NAP و TAUnovlap محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان اندازه اثر با استفاده از روش های ناهمپوش بین 69 تا 84 درصد به دست آمد که نشان دهنده اثربخشی مثبت نوروفیدبک در بهبود توجه بینایی- فضایی بود. پژوهش حاضر می تواند راهنمای پژوهشگران و درمانگران در نحوه استفاده از روش های ناهمپوش برای محاسبه اندازه اثر در طرح های تک آزمودنی و تصمیم گیری درباره اثرات درمان باشد.
اثربخشی آموزش حل مسئله اجتماعی بر مؤلفه های کفایت اجتماعی دانش آموزان قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازآنجاکه نقص در کفایت اجتماعی در دانش آموزان قربانی قلدری یکی از عوامل تشدید و تداوم قربانی شدن این افراد است و از طرفی مطالعات انجام شده، حاکی از تأثیر یادگیری حل مسئله بر ارتقا کفایت اجتماعی است، در این راستا هدف ازپژوهش حاضرتعیین اثربخشی آموزش برنامه حل مسئله اجتماعی طراحی شده بر مؤلفه های کفایت اجتماعی در دانش آموزان قربانی قلدری بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری موردمطالعه شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های دخترانه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی 96 95 بود ونمونه آماری شامل 30 دانش آموز قربانی قلدری بود که به روش خوشه ای در چند مرحله انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند.گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش برنامه حل مسئله اجتماعی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس قربانی قلدری کالیفرنیا و مقیاس کفایت اجتماعی فلنراستفاده شد.داده ها به وسیله SPSS-16 با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد، آموزش برنامه حل مسئله اجتماعی طراحی شده بر کلیه مؤلفه های کفایت اجتماعی دانش آموزان قربانی قلدری، تأثیر معنی داری داشته است (001/0Pنتیجه گیری: ازآنجاکه نتایج، بیان گر اثربخشی برنامه طراحی شده در ارتقای کفایت اجتماعی دانش آموزان قربانی قلدری بود. پیشنهاد می شود برنامه آموزش حل مسئله اجتماعی به عنوان بخشی از دوره های آموزش ضمن خدمت متولیان درگیر بادانش آموزان، جهت ارتقای مهارت های مقابله ای دانش آموزان قربانی قلدری قرار گیرد.
مقایسه تنظیم شناختی هیجان و کارکردهای اجرایی در دختران نشانگان شکست در عشق و دختران عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۲۷)
183-204
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه تنظیم شناختی هیجان و کارکردهای اجرایی در نوجوانان دختر با و بدون نشانگان شکست در عشق در قالب یک طرح پژوهشی پس رویدادی علی- مقایسه ای انجام گرفته است. نمونه مورد بررسی شامل 66 دختر (33 نفر دارای نشانگان و 33 نفر بدون نشانگان) متوسطه ی نوبت دوم شهرستان خورموج در سال تحصیلی 94-95 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ضربه عشق راس، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و نرم افزارهای کامپیوتری ویسکانسین، عملکرد مداوم و استروپ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین نوجوانان دختر دارای نشانگان و بدون نشانگان در همه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (جز توسعه دیدگاه) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین مولفه های بازداری و انعطاف شناختی در افراد دارای نشانگان به صورت معناداری پایین تر از افراد نرمال بود. اما در مولفه توجه مداوم تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج نشان دهنده ی لزوم توجه به راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، بازداری و انعطاف پذیری شناختی در نوجوانان دختر دارای نشانگان هم در جهت درمان و هم پیشگیری است.