فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۵۸۱ تا ۱۴٬۶۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبیین راهبردهای گذر از بحران میانسالی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کشف مؤلفهها و راهبردهای گذر از بحران میانسالی بود. در راستای این هدف، اطلاعات مورد نیاز برای پژوهش از طریق رویآورد کیفی و<br />روش نظریه مبنایی با استفاده از نمونهبرداری نظری و در هر مرحله با توجه به تحلیل دادههای پیشین از بین 20 نفر از زنان و مردان میانسالی که تمایل به انجام<br />مصاحبه داشتند، جمعآوری شد. نتایج این پژوهش بر اساس کدگذاری شامل هسته مرکزی شکلگیری فرایند بحران میانسالی بود که دربرگیرنده ارزیابی فرایند<br />زندگی و مقایسه با استانداردهای شخصی و اجتماعی است. پیامدهای بحران میانسالی در سه بخش رفتاری، شناختی و عاطفی بررسی شد. مؤلفههای گذر از<br />بحران میانسالی در قالب سه راهبرد سازههای شخصی کارآمد و نوع نگاه انسان پیرامون قابلیتهای فردی، دستاوردهای زندگی و دوره میانسالی بحث شد و<br />درنهایت، عوامل زمینهساز در شکلگیری سازههای شخصی کارآمد و نوع نگاه انسان در فرایند گذر از بحران میانسالی در دو بخش راهبردهای مقابله دینی و<br />شخصیت انتخابگر و عملگرا توضیح داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش با توجه به مشکلات و مسائل افراد میانسال در این دوره سنی، لزوم توجه درمانگران<br />و مشاوران را به اهمیت این فرایند برجسته میسازد.
نقش بخشودگی و معناداری زندگی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بخشودگی و معنا در زندگی، با بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی در دانشجویان است. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی با کاربرد رگرسیون در پیش بینی متغیرها است. جامعه آماری کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 94-1393 بودند. 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به پرسش نامه های رضایت از زندگی داینر، بهزیستی روان شناختی ریف، معنای زندگی استیگر و همکاران و بخشودگی احتشام زاده و همکاران پاسخ دادند. داده ها توسط ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بخشودگی و معنای زندگی، دارای ارتباط مثبت و معنادار با بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی می باشند، همچنین درک واقع بینانه از مؤلفه های بخشودگی و معنای زندگی، قادر به پیش بینی بهزیستی روان شناختی و رضایت زندگی، به عنوان متغیرهای ملاک در این پژوهش می باشند. نتایج این پژوهش، از نقش بخشودگی و معنا در زندگی، به عنوان عاملی تأثیرگذار در پیش بینی بهزیستی روان شناختی و رضایت از زندگی در دانشجویان حمایت می کند.
اثربخشی روایت درمانی بر کاهش گرایش به طلاق و مؤلفه های آن در زنان با ازدواج زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
73 - 98
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر کاهش گرایش به طلاق و مؤلفه های آن صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متأهل 15 تا 19 سال مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهرستان نیشابور، در سال تحصیلی 96-95 می باشند. از بین افراد در دسترس، 16 نفر داوطلب شرکت در پژوهش که نمره بالایی در پرسشنامه گرایش به طلاق روزلت، جانسون و مورو (1986) کسب کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند؛ این افراد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند؛ سپس طی 9 گام، جلسات فردی روایت درمانی برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد؛ بعد از اتمام مداخلات درمانی، پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نمرات تفاضلی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که روایت درمانی بر کاهش گرایش به طلاق در گروه آزمایش مؤثر بوده است (92/641= F؛ 0/05>p). اجرای روایت درمانی به طور انفرادی مؤلفه های تمایل به خروج از رابطه و مسامحه را کاهش و ابعاد ابراز احساس و وفاداری را افزایش داده است. با توجه به یافته های پژوهش می توان از این رویکرد در جهت بهبود روابط و کاهش میزان طلاق در جامعه استفاده کرد.
مداخلات روان شناختی در اعتیاد، یک مطالعه مقدماتی با مرور پیشینه در اثربخشی بهزیستی درمانی بر ابعاد شدت اعتیاد در مصرف کنندگان محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
227-240
حوزههای تخصصی:
هدف: مت آمفتامین ها دسته ای از آمفتامین ها می باشند که از سرعت جذب و اثرگذاری بالایی برخوردار می باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کارآمدی بهزیستی درمانی بر ابعاد شاخص شدت اعتیاد در مصرف کنندگان فعال مت آمفتامین انجام پذیرفت. روش: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی در قالب مطالعه ای تک سایت، در خلال فروردین تا تیرماه 1395، از میان جامعه مردان مصرف کننده فعال مت آمفتامین ساکن تهران، 30 مصرف کننده به روش داوطلبانه انتخاب و از طریق نرم افزار اکسل آفیس به طور تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. درمان بهزیستی طی مدت 12 جلسه و به صورت جلسات یک ساعته هفتگی به گروه آزمایش ارائه شد. شاخص شدت اعتیاد همچنین آزمایش ادرار با آستانه مفروض سیصد نانوگرم در میلی لیتر دو بار در هفته در طی دوازده هفته به منظور ارزیابی میزان مصرف محرک به عمل آمد . یافته ها: نتایج نشان دهنده اثربخشی مداخله بهزیستی درمانی بر دو مولفه وضعیت روانی و وضعیت مصرف شرکت کنند گان مطالعه داشت (0/01> p ). با این وجود نتایج ثانویه نشان داد که میزان مصرف بر اساس بررسی آزمایش ادرارکاهش معناداری را نشان نمی دهد (0/05< p ). نتیجه گیری: نتایج مذکور منعکس کننده دو یافته پژوهشی می باشد که یکی تائیدکننده کارآمدی مداخلات مبتنی بر درمان شناختی رفتاری است و دیگری وجود مغایرت بین نتایج حاصل از آزمایشات بیولوژیک با داده های مبتنی بر خود گزارش دهی است.
تأثیر آموزش شایستگی هیجانی- اجتماعی بر پرخاشگری، حل مسئله، و خوش بینی دانش آموزان با پایگاه اجتماعی اقتصادی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نتایج مطالعات حاکی از آن است که مجموعه ای از عناصر هیجانی، شناختی، رفتاری، و اجتماعی در تحول هیجانی - اجتماعی نقش ایفا می کنند. بدین ترتیب هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش شایستگی هیجانی - اجتماعی بر پرخاشگری، حل مسئله اجتماعی ، و خوش بینی دانش آموزان مربوط به پایگاه اجتماعی اقتصادی پایین بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون باگروه گواه است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه با پایگاه اجتماعی اقتصادی پایین شهرستان بابل در سال 1395 بود که از بین آنها 30 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای از مدارس مناطق کم برخوردار انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 نفر). برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری ( 1992 )، حل مسئله اجتماعی ( دی زوریلا و همکاران، 2002 ) و آزمون جهت گیری زندگی برای سنجش خوش بینی ( شی یر و کارور، 1994 ) استفاده شد. گروه آزمایش، برنامه آموزش شایستگی هیجانی اجتماعی را به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره نشان داد که بین نمره پرخاشگری، حل مسئله اجتماعی، و خوش بینی در دانش آموزان گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (0/05> P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، آموزش شایستگی اجتماعی هیجانی با افزایش توانایی دانش آموزان درباره شناسایی، بیان و تنظیم هیجان، باعث کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و افزایش حل مسئله شده است.
تاثیر آموزش ایمن سازی روانی بر واکنش های هیجانی و قابلیت اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیشتر دانش آموزان کم توان ذهنی، قابلیت اجتماعی مطلوبی ندارند و قابلیت اجتماعی نامناسب این افراد منجر به مشکلات روان شناختی در زندگی آنها می شود، در حالی که آموزش ایمن سازی روانی با نتایج مطلوبی همراه است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش ایمن سازی روانی بر واکنش های هیجانی و قابلیت اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی بود. روش : پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 15 تا 18 ساله شهرستان های تهران در سال تحصیلی 1396-1395 تشکیل دادند. شرکت کنندگان شامل 32 دانش آموز کم توان ذهنی بود که از مدارس نوراسلام ورامین و طاهر شهر ری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (16 نفر در هر گروه). گروه آزمایش، برنامه ایمن سازی روانی را در 10 جلسه 50 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه گواه این مداخله را دریافت نکرد. ابزارهای استفاده شده، مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی ( لاویباند ، 1995) و پرسشنامه قابلیت اجتماعی (فلنر، لیس و فیلیپس، 1990) بود. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در پس از مداخله، میانگین نمرات افسردگی، اضطراب، و تنیدگی گروه آزمایش به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود (0/001 P< ). همچنین میانگین نمرات قابلیت اجتماعی گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود (0/001 P< ). نتیجه گیری: برنامه ایمن سازی روانی به بهزیستی فردی و تجربه های عاطفی شخصی وابسته است و بر فرایندهای شناختی و همچنین روابط اجتماعی تاثیر می گذارد؛ بنابراین به نظر می رسد که آموزش این برنامه نقش مهمی در بهبود واکنش های هیجانی و قابلیت اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی داشته باشد .
طراحی بسته آموزشی تربیت جنسی نوجوانان مبتنی بر فرهنگ ایرانی و اثربخشی آن بر خودکارآمدی اجتماعی و خطرپذیری جنسی در دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (دی) ۱۳۹۷ شماره ۷۰
735-744
حوزههای تخصصی:
زمینه: تدوین برنامه تربیت جنسی نوجوانان، متناسب با فرهنگ ایرانی دارای اهمیت فراوانی است. با این وجود تاکنون پژوهشی در مورد تأثیر تربیت جنسی مبتنی بر فرهنگ ایرانی بر خودکارآمدی اجتماعی و خطرپذیری جنسی نوجوانان انجام نگرفته است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیرآموزش تربیت جنسی نوجوانان مبتنی بر فرهنگ ایرانی بر خودکارآمدی اجتماعی و خطرپذیری جنسی دانش آموزان دختر متوسطه اول تاکستان انجام شد. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش وگروه گواه است . جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر مدارس متوسطه دوره اول تاکستان در سال تحصیلی 98-1397 هستند. نمونه مورد بررسی عبارت بود از 50 نفر (هر گروه 25 نفر) که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. به گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش داده شد و گروه گواه در این مدت آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان موریس (2001) و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و احمدآبادی (۱۳۸7) بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش تربیت جنسی نوجوانان بر خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان در سطح 0/01 p< تأثیر معناداری دارد و همچنین آموزش بسته تربیت جنسی بر خطرپذیری جنسی دانش آموزان در سطح 0/01 p< تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که تربیت جنسی مبتنی بر فرهنگ ایرانی می تواند موجب افزایش خودکارآمدی اجتماعی و کاهش خطرپذیری جنسی در دانش آموزان دختر شود.
بررسی عوامل موثر بر روند "تجاری سازی تحقیقات علوم پزشکی"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
طراحی تکالیف پروژه محور و تأثیر آن بر سبک یادگیری دانشجویان کارشناسی اتاق عمل عنوان مکرری: طراحی تکالیف پروژه محور و تأثیر آن بر سبک یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تفاوت سبک های یادگیری در فراگیران بهتر است مدرسین، سبک های یادگیری فراگیران را تعیین نموده و بر اساس ویژگی های هر سبک، روش های آموزشی مناسبی را اتخاذ نمایند. در این مطالعه تکالیف پروژه محور به عنوان یک روش هماهنگ با سبک یادگیری جذب کننده و همگرا در تدریس درس فوریتهای پزشکی دانشجویان اتاق عمل طراحی و تأثیر آن بر سبک یادگیری تعیین گردید. روش کار: در یک مطالعه از نوع دو گروهه شاهد دار، گام های طراحی تکالیف پروژه محور بر اساس معیارهای یادگیری پروژه محور، برگرفته از مرور بر متون استخراج و سپس با شرکت 34 دانشجوی کارشناسی اتاق عمل (10 نفر گروه مداخله و 24 نفر کنترل) تکالیف پروژه محور در کلاس درس ارائه شد. پرسشنامه سبک یادگیری کلب قبل و بعد از اتمام دوره برای سنجش سبک یادگیری دانشجویان مورد استفاده قرارگرفت. یافته ها: بین گروهی که پروژه را ارائه کرده بودند و گروهی که در کلاس حضور داشتند و فقط در بحث شرکت کرده بودند از حیث تغییر در سبک یادگیری، تغییر معنا داری یافت نشد (05/0 < P ). همچنین علیرغم اینکه میانگین نمره مربوط به سبک های یادگیری در هر دو گروه (ارائه دهنده پروژه و مشارکت کننده در بحث) در تمام مدها افزایش یافته بود اما اختلاف بین قبل و بعد از آموزش در هیچکدام از گروهها معنی دار نبود (05/0 < P ). نتیجه گیری: طراحی تکالیف پروژه محور برای دانشجویان اتاق عمل و به عنوان یک روش آموزشی مطابق با سبک یادگیری جذب کننده و همگرا در دانشجویان یاد شده قابل پیاده سازی است. سبک یادگیری یک رفتار عادتی است و به نظر می رسد تغییر در نوع سبک یادگیری در کوتاه مدت نمی تواند حاصل شود. نیاز به انجام مطالعات بیشتر با حجم نمونه بیشتر، محدودیت های کمتر و اندازه گیری مکرر پیشنهاد می شود.
مدل ساختاریِ روابط رهبری اخلاقی مدیران دانشگاهی و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای آنان در واحدهای جامع دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : توسعه عملکرد حرفه ای اعضای هیئت علمی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که رهبری اخلاقی مدیران می تواند یکی از عوامل مؤثر در این زمینه باشد. این مطالعه با هدف تدوین مدل ساختاری روابط بین رهبری اخلاقی مدیران دانشگاهی و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای آنان، انجام گردید. روش کار: این پژوهش در تحصیلی 96-1395 و با روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه اعضای هیأت علمی واحدهای جامع دانشگاه آزاد اسلامی که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، یازده واحد جامع دانشگاهی از نواحی شمالی، جنوبی، شرقی، غربی و مرکزی کشور به صورت تصادفی انتخاب و سپس متناسب با تعداد اعضای هیأت علمی هر یک از واحدهای مذکور و از طریق نرم افزار برآورد حجم نمونه SPSS Sample Power ، 400 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه محقق ساخته رهبری اخلاقی، اخلاق حرفه ای و عملکرد آموزشی استفاده گردید. روایی محتوایی این پرسشنامه ها با کمک نظرات متخصصان و روایی سازه آنها از طریق تحلیل عاملی تأیید گردید و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 93/0، 90/0 و 89/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS 23 و Amos Graphic استفاده شد. یافته ها: اهم یافته های پژوهش حاکی از آن بود که متغیر رهبری اخلاقی مدیران دانشگاه در مجموع 80 درصد از واریانس متغیر عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی را تبیین می کند و در حد بالایی توان تبیین واریانس متغیر عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی را دارد و برازش داده ها به مدل برقرار است، همچنین نتایج نشان داد متغیر اخلاق حرفه ای اعضای هیأت علمی در رابطه بین دو متغیر رهبری اخلاقی مدیران و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی نقش میانجی ایفا می کند. در مجموع همه شاخص ها دلالت بر مطلوبیت مدل معادله ساختاری دارند. نتیجه گیری: در مجموع مدل معادلات ساختاری طراحی شده بر اساس جامعه آماری، نشان از اهمیت نقش رهبری اخلاقی مدیران دانشگاهی و همچنین اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی در توسعه عملکرد آموزشی آنها دارد. بر این اساس ضروریست مدیران دانشگاهی با رعایت اصول و مبانی ارزشی و اخلاقی در مدیریت و رهبری واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی، بستر مناسبی را در جهت توسعه عملکرد اعضای هیئت علمی و تحقق رسالتهای خطیر نظام آموزش عالی، فراهم نمایند.
ارائه مدلی جهت توانمندسازی دانشجویان علوم پزشکی با رویکرد استقرار دانشگاه ارزش آفرین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : علیرغم وجود مدل های متنوع توانمندسازی، هنوز مدل مناسبی برای دانشجویان علوم پزشکی ارائه نشده است. بدین لحاظ هدف این مقاله ارائه مدلی جهت توانمندسازی دانشجویان علوم پزشکی با رویکرد دانشگاه ارزش آفرین بوده است. روش کار: برای انجام این تحقیق علاوه بر مطالعه کتابخانه ای، از تکنیک دلفی فازی جهت پالایش عوامل و مؤلفه ها بهره گرفته شده است. سپس مدل مفهومی طراحی شده، به وسیله پرسشنامه ای 66 گویه ای و در بین 384 نفر از دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه های استان کرمان و به صورت تصادفی ساده مورد سنجش قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار smart PLS مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: مدل توانمندسازی دانشجویان علوم پزشکی و با رویکرد دانشگاه کارآفرین و ارزش آفرین طراحی و آزمون شد و با توجه به مقدار 696/0 = GOF ، برازش بسیار مناسب مدل تأیید شد. نتیجه گیری: مدل برازش شده نشان داد که بیشترین تأثیر در بین عوامل مطروحه را عوامل محیطی – زمینه ای با ضریب تأثیر 522/0 بر توانمند سازی دانشجویان و به صورت غیر مستقیم دارد.
نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مصرف سیگار علاوه بر اینکه یکی از عوامل خطرساز بیماری سرطان می باشد، می تواند نقش مهمی نیز در روند بهبودی بیماران مبتلا ایفا کند. این مسئله تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. روش: پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی و مقطعی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر تبریز در طی ماه های فروردین و اردیبهشت سال 1396 بودند. از جامعه ی یاد شده، 120 نفر بیمار، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزارهای ارزیابی پژوهش، پرسشنامه سازگاری وینبرگر و همکاران (WAI) (1979) و پرسشنامه روانی – اجتماعی توانمندی ایگو مارکاستروم و همکاران (PIES) (1997) بودند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون لوجستیک و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-21 تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین مولفه های سرکوبگری عاطفی، تجربه ذهنی پریشانی (12/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار می باشد. مدل رگرسیون برای سرکوبگری عاطفی برای 3/73% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. در خصوص توانمندی ایگو، مولفه های امیدواری (16/0-=β) و هدف (14/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار است. همچنین، مدل توانمندی ایگو برای 5/77% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. نتیجه گیری: تجربه ذهنی پریشانی، امیدواری و هدف، تعیین گرهای مهم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. لازم است در مداخلات ترک سیگار بیماران مبتلا به سرطان نقش این متغیرها در نظر گرفته شود.
اثربخشی الگوی بالینی خلاقیت درمانی بر ارتقای کارکردهای اجرائی و کاهش افسردگی بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۵)
20 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی الگوی بالینی خلاقیت درمانی بر ارتقای کارکرد اجرائی و کاهش افسردگی بیماران افسرده انجام شد. روش : روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی بود و مطالعه در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری اجرا گردید. جامعه آماری شامل بیماران افسرده ای بود که در سال 1394 به یکی از مراکز روان پزشکی شهر تهران مراجعه و دارای پرونده بودند. 30 زن و 20 مرد مبتلا به افسردگی به صورت تصادفی از بین جامعه آماری انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II)، فرم B (تصویری) آزمون خلاقیت تورنس، آزمون N-Back و آزمون استروپ بود. برنامه مداخله ای شامل یک دوره آموزشی 20ساعته خلاقیت درمانی بود که به صورت 10 جلسه 2 ساعته در طی 4 هفته برگزار شد. یافته ها : تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در کارکردهای اجرایی و نشانگان افسردگی تفاوت معناداری وجود داشته و اثربخشی آموزش الگوی بالینی خلاقیت درمانی برای گروه آزمایش در طول زمان پایدار ماند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان داد که آموزش الگوی بالینی خلاقیت درمانی می تواند موجب ارتقای کارکردهای اجرایی و کاهش افسردگی در زنان و مردان افسرده شود.
نقش پیش بین شخصیت بامدادی شامگاهی، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در رضایت زناشوییِ زنان میانسال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف شواهد جدید بر نقش مؤثر عوامل فیزیولوژیکی، شناختی و هیجانی در کیفیت رابطه میان زوجین دلالت دارد. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین شخصیت بامدادی شامگاهی، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان با رضایت زناشویی در زنان میانسال بود. مواد و روش ها روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمام زنان متأهل میانسال (۴۰ تا ۶۰ سال) ساکن شهر مشهد بود. از بین مناطق شهرداری، منطقه ۱ به عنوان نمونه به شیوه تصادفی انتخاب شد و از این منطقه ۲۱۱ زن با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند. هریک از شرکت کنندگان این مطالعه، فرم رضایت زناشویی انریچ، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی، پرسش نامه بامدادی شامگاهی و نسخه کوتاه پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد زیرمقیاس های ادراک گزینه های مختلف، ادارک کنترل پذیری و نمره کل انعطاف پذیری شناختی توان پیش بینی رضایت زناشویی را به صورت مثبت دارند (P<۰/۰۰۱). علاوه بر این، سهم شخصیت بامدادی شامگاهی در پیش بینی رضایت زناشویی معنادار بود و بامدادی بودن زیاد با رضایت زناشویی زیاد همراه بود (P<۰/۰۰۱). همچنین نتایج نشان داد ملامت خویشتن، نشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران، به نحو منفی (P<۰/۰۰۱) و پذیرش و دیدگاه گیری به نحو مثبت (P<۰/۰۵) رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری یافته های این مطالعه ضمن گسترش ادبیات پژوهش، لزوم توجه به ویژگی های فیزیولوژیکی، شناختی و هیجانی در برنامه های ارتقای روابط زوجین و نیز مشاوره پیش از ازدواج را برجسته می سازد.
پیش بینی هراس احتماعی بر اساس سبک های مقابله با استرس و شیوه های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درپژوهش حاضر به پیش بینی هراس اجتماعی بر اساس سبک های مقابله با استرس و شیوه های فرزند پروری پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش 270 نفراز دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهرستان اراک وهمچنین والدین آنها می باشند. در این تحقیق از سه پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و همکاران،پرسشنامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر، و پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامبریند به عنوان نظام پشتیبان بهره گرفته شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل(آزمون کولموگروف – اسمیرونوف ، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری)به انجام رسیده است. نتایج نشان دادکه سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی هراس اجتماعی را پیش بینی نموده در حالی که سبک مقابله ای مسأله مدار بر هراس اجتماعی تأثیری نداشته است وهمچنین شیوه فرزند پروری سهل گیر باعث کاهش هراس اجتماعی اما شیوه فرزندپروری مقتدرانه و مستبدانه باعث افزایش هراس اجتماعی در نوجوانان می شود.
مطالعه کیفیت رفتارهای دوستانه و تفسیر ارزیابی های مثبت و منفی در افراد دارای نشانه های فوبی اجتماعی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی کیفیت رفتارهای دوستانه و تفسیر ارزیابی های مثبت و منفی در افراد دارای نشانه های فوبی اجتماعی و افراد عادی صورت گرفت. این پژوهش علی - مقایسه ای و از نوع مورد شاهدی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان 25-18 سال ساکن شهر تهران در سال 1395 می باشد . حجم آماری حدودا 3500 نفر می باشد.از این جامعه، 74 نفر افراد دارای فوبی اجتماعی و 74 نفر افراد بهنجار بر حسب سن، تحصیلات و وضعیت تأهل همتا شدند. نمونه گیری در دو مرحله صورت گرفت 1- مرحله شناسایی که به صورت تصادفی خوشه ای بود 2- مرحله انتخاب آزمودنیها که به صورت تصادفی ساده بود. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای زیر استفاده شد1- مقیاس فوبی اجتماعی 2- مقیاس ترس از ارزیابی مثبت 3- مقیاس ترس از ارزیابی منفی 4- مقیاس رفتار دوستانه. داده های پژوهش با روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری مانوا، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد، بین افراد دارای فوبی اجتماعی و افراد بهنجار در ترس از ارزیابی رویدادهای مثبت و منفی و کیفیت رفتارهای دوستانه تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0>P) . طبق یافته های پژوهش، افراد دارای فوبی اجتماعی در مقایسه با افراد بهنجار، ترس بیش تری از ارزیابی رویدادهای مثبت و منفی دارند. همچنین افراد دارای فوبی اجتماعی در مقایسه با گروه بهنجار از کیفیت ضعیفی در رفتارهای دوستانه برخوردار هستند. تحلیل رگرسیون نیر نشان داد، فقط ترس از ارزیابی رویدادهای مثبت و منفی می توانند علایم اختلال فوبی اجتماعی را در زنان پیش بینی کنند .
اثر بخشی تصویر سازی ذهنی جنبشی بر اعتماد به نفس ورزشی در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تصویرسازی ذهنی جنبشی بر اعتماد به نفس ورزشی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی بود و جامعۀ آن شامل تمامی افرادی بود که به صورت آماتور در رشتۀ بسکتبال فعالیت می کردند. روش نمونه گیری این پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود، بدین منظور 30 نفر از دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و بر اساس پرسشنامۀ تصویرسازی تجدیدنظر شده هال و مارتین(1997)، به روش جور کردن نمرات، در دو گروه 15 نفرۀ تصویرسازی جنبشی و کنترل قرار گرفتند. به منظور سنجش اعتماد به نفس ورزشی شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس اعتماد به نفس ورزشی ویلی و نایت(2002) استفاده شد. گروه آزمایشی در مرحله اکتساب 6 جلسه تمرین کردند و در هر جلسه به 30 تمرین تصویرسازی جنبشی و سی شوت سه گام بسکتبال پرداختند و این در حالی بود که گروه کنترل در هر جلسه فقط به تمرین سی شوت سه گام بسکتبال پرداختند. نتایج نشان داد که با کنترل نمره پیش آزمون، بین نمرات پس آزمون اعتماد به نفس ورزشی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود داشت. یافته های این پژوهش موید تاثیر تصویرسازی ذهنی جنبشی بر بهبود اعتماد به نفس ورزشی در ورزشکاران است.
مقایسه توانایی یادگیری و حافظه در افراد وابسته به مت آمفتامین با افراد وابسته به اوپیوئید و سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
229-244
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر به مقایسه توانایی یادگیری و حافظه در افراد وابسته به مت آمفتامین، اوپیوئید و سالم می پردازد. روش : روش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل مردان وابسته به مت آمفتامین، اوپیوئیدها و مردان سالم شهر تهران بود. نمونه متشکل از 20 مرد وابسته به مت آمفتامین، 17 مرد وابسته به اوپیوئید و 20 مرد سالم بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از آزمون یادگیری کلامی- شنیداری ری برای ارزیابی یادگیری و حافظه استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که افراد وابسته به مواد، نمرات پایین تری در یادگیری و حافظه نسبت به گروه سالم دارند. گروه اوپیوئید در توانایی یادآوری و بازشناسی اطلاعات ضعیف تر عمل کردند. گروه مت آمفتامین، تکرار بیشتر در یادآوری و تداخل بیشتر در بازشناسی واژه ها نشان دادند. نتیجه گیری : گروه وابسته به مواد، آسیب بیشتری در توانایی یادگیری و حافظه داشتند. بررسی بیشتر آسیب پذیری این گروه ها، رهنمودی برای مداخلات مناسب به ویژه در حوزه بازتوانی فراهم می آورد.
تأثیر آموزش تفکر مثبت بر نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان درگیر تعارضات زناشویی
حوزههای تخصصی:
تعارضات زناشویی فرایندهای روان شناختی، هیجانی و ارتباطی زنان را با آسیب رویارو می سازند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تفکر مثبت بر نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه زنان دارای تعارضات زناشویی شهر تهران در سال 1395 بود که به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیر احتمالی داوطلبانه و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین صورت که از میان زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران، تعداد 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه نشاط ذهنی (ریان و فردریک، 1997)، تعارض زناشویی توسط براتی و ثنایی (1375) و پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) بود. داده های برآمده از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج برآمده از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تفکر مثبت بر نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی مؤثر بوده است ( P<0.001 ). بدین صورت که این آموزش توانسته نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی را افزایش دهد. برابر با یافته های پژوهش حاضر می توان آموزش تفکر مثبت را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی پیشنهاد داد.