فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۷۴۱ تا ۱۴٬۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
61 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به گزارشگری مالی متقلبانه و نقش اخلاق پولی و تعهد اخلاقی با استفاده از روش پژوهش آمیخته مبتنی بر روش تحلیل عاملی و مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. روش: این تحقیق با استفاده از روش دلفی و جامعه ی آماری شامل خبرگان حسابداری در حوزه گزارشگری مالی متقلبانه بوده که بر اساس نمونه کیری ملاک محور انتخاب شده اند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش از پرسش نامه تمایل رفتاری ایزن(2006)، پرسشنامه اخلاق پولی تانگ (1992) و پرسشنامه تعهد اخلاقی ایزن و بک (1991) استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش نگرش به رفتار ، کنترل رفتاری ادراک شده و اخلاق پولی اثر مثبت و معناداری بر تمایل به ارائه گزارشگری مالی متقلبانه دارد. همچنین تعهدات اخلاقی دارای رابطه منفی و معنی داری بر تمایل به گزارشگری مالی متقلبانه است. علاوه بر این هنجارهای ذهنی اثر معنی داری بر تمایل ندارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که افزایش نگرش رفتاری،کنترل رفتار ادراکی و اخلاق پولی سبب افزایش تمایل به ارائه گزارشگری مالی متقلبانه می گردد و تعهدات اخلاقی این تمایل را کاهش می دهد.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس هیجان خواهی و سبک های هویت در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده بیش از حد و نادرست از اینترنت و فناوری های مرتبط با آن توسط نوجوانان، یکی از مشکلات رایج و مهم جامعه ما است. هدف : پژوهش حاضر به منظور پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس هیجان خواهی و سبک های هویت در دانش آموزان انجام شد. روش: شرکت کنندگان پژوهش شامل 200 دانش آموز (101 نفر پسر و 99 نفر دختر) بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی باهدف پیش بینی بود. یافته ها: نتایج رگرسیون چند متغیری نشان داد می توان بر اساس مؤلفه های هیجان خواهی، میزان اعتیاد به اینترنت را به صورت معناداری پیش بینی کرد. همچنین نتایج نشان داد سبک های هویت اطلاعاتی و تعهد با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی معنادار و بین سبک های هنجاری و سردرگم/اجتنابی با اعتیاد به اینترنت رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ و بر اساس این سبک ها می توان اعتیاد به اینترنت را به صورت معناداری پیش بینی کرد. نتیجه گیری: در پیشگیری و درمان اعتیاد به اینترنت توجه به نقش هیجان خواهی و سبک های هویت ضروری است.
پیش بینی رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی با میانجیگری طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدفامروزه کیفیت زندگی در مقابل کمیت قرار گرفته و با توجه به ابعاد گسترده سلامتی، تعریف می شود و منظور از آن، سالهایی از عمر است که با رضایت و شادکامی و تلاش برای زندگی مطلوب و دستیابی به موفقیتها همراه باشد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف مطالعه نقش میانجی گر طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی انجام شد. روش بررسیاین مطالعه مقطعی در سال 1394 بر روی 366 نفر (171 پسر) از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین بعد از انتخاب به روش نمونه گیری چند مرحله ای، انجام شد. پرسشنامه های طرحواره ناسازگار اولیه، پرسشنامه صفات شخصیت ، و مقیاس بهزیستی ذهنی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته هانتایج تحلیل نشان داد متغیرهای مکنون طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت در کل 47 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می کنند. همچنین ملاحظه شد که برونگرایی به صورت مثبت و معنادار و روان رنجورخویی به صورت منفی و معنادار بهزیستی ذهنی را پیش بینی می کنند. بعلاوه نتایج نشان داد طرحوارهای ناسازگار اولیه رابطه بین سازگاری و بهزیستی ذهنی را به صورت مثبت، رابطه بین روان رنجورخویی و بهزیستی ذهنی را به صورت منفی و رابطه بین برونگرایی و بهزیستی ذهنی را به صورت مثبت میانجیگری می کند. نتیجه گیریبا نتایج بدست آمده می توان چنین نتبجه گیری نمود که احتمالا طرحواره های ناسازگار اولیه نقش اساسی در رابطه بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی ایفا می کند بنابراین با بهبود طرحواره ها می توان افراد را در افزایش بهزیستی ذهنی و پیشگیری از اختلالات و آسیبهای روانی یاری رساند.
پیشگیری نوین: نقش رسانه مجازی در پیشگیری از گرایش به مواد مخدر در فضای سایبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: جذابیت و گسترش فضای مجازی در بین اقشار جامعه و کارکردهای این بستر در ارتکاب جرائم مربوط به مواد مخدر، باعث شده تا مسئولین امر به فکر استفاده از این بستر در جهت تدوین برنامه های پیشگیرانه از اعتیاد به مواد مخدر باشند. البته در حال حاضر کارکردهای این فضا یکی از عوامل موثر در گرایش به اعتیاد و مصرف مواد مخدر تلقی می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش رسانه مجازی (فضای سایبر) در پیشگیری از از اعتیاد به مواد مخدر در بین اقشار گوناگون جامعه در قالب ارائه الگویی کاربردی بوده است. روش : پژوهش حاضر از حیث روش از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی بوده که با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل خبرگان و سرمتخصصان پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا، پلیس فتاناجا و سازمان های مرتبط با موضوع تحقیق و به تعداد 65 نفر بوده که برابر فرمول کوکران تعداد 56 نفر از جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوتن نمونه انتخاب شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد 1- فضای مجازی و مسئول سازی، 2- فضای مجازی و مشارکت اجتماعی، 3- فضای مجازی و آگاه سازی، 4-فضای مجازی و تولیدات خاص و در نهایت 5- فضای مجازی و مدیریت می توانند به ترتیب نقش بسزایی در پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر داشته باشند. نتیجه گیری : نتایج تحقیق حاضر می تواند گامی مهم برای تبیین روش های پیشگیری از اعتیاد در فضای مجازی و الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر در فضای مجازی باشد.
مقایسه اضطراب اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان شاهد و غیرشاهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحصیلات دانش آموزان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش و پرورش هر کشور است و تمام کوشش ها و کشش های این نظام، در واقع برای رسیدن به این هدف مهم است. این پژوهش با هدف مقایسه اضطراب اجتماعی و عزت نفس در دانش آموزان شاهد و غیرشاهد انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی- مقطعی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان شاهد و غیرشاهد مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه بود. تعداد 100 نفر (50 نفر دانش آموز شاهد و 50 نفر دانش آموز عادی) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه اضطراب اجتماعی و عزت نفس بود. داده های پژوهش با استفاده رو روش های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس با نرم افزار SPSS22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان مدارس عادی دارای نمره عزت نفس خانوادگی بالاتر از دانش آموزان مدارس شاهد و در ویژگی های عزت نفس تحصیلی و اجتماعی، دانش آموزان مدارس عادی دارای نمره پایین تری از دانش آموزان مدارس شاهد هستند. همچنین، داده ها نشان داد که دانش آموزان مدارس شاهد در اضطراب اجتماعی نمره بیشتری از دانش آموزان مدارس عادی دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه ریزان در مدارس و آموزش و پرورش لازم است به ویژگی های اجتماعی و اضطراب در بین دانش آموزان شاهد بیشتر توجه نمایند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عاطفه مثبت و منفی، انعطاف پذیری روان شناختی و مؤلفه های ذهن آگاهی افراد دارای علائم افسردگی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات ناتوان ساز و عودکننده با تغییرات در عاطفه، شناخت و کارکردهای عصبی- زیستی در طی یک دوره دوهفته ای مشخص می شود.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عاطفه مثبت، انعطاف پذیری روان شناختی و مؤلفه های ذهن آگاهی افراد دارای علائم افسردگی انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی همراه با گروه کنترل و آزمایش به صورت پیش آزمون- پس آزمون بود. ۳۰ نفر از دانشجویان دارای علائم افسردگی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخله ۸ جلسه ای ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه های افسردگی بک، پذیرش و عمل- نسخه دوم (AAQ-II)، تجارب عاطفی مثبت و منفی و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی بود.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر عاطفه مثبت و منفی، انعطاف پذیری روان شناختی و مهارت های ذهن آگاهی دارد.
نتیجه گیری: درمان ذهن آگاهی جهت افزایش عاطفه مثبت، انعطاف پذیری روان شناختی و مهارت های ذهن آگاهی افراد افسرده از اثربخشی لازم برخوردار است.
تأملی بر کارکرد آموزشی دانشگاه های نسل سوم در ایران: ارائه الگوی مفهومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی ها و ارائه الگوی کارکرد آموزشی دانشگاه های نسل سوم در ایران، انجام شده است. روش کار: این پژوهش با توجه به ماهیت آن به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها در قالب پژوهش-های کیفی است که از مجرای مصاحبه های نیمه ساختاریافته و هدفمند با 18 نفر از خبرگان صورت پذیرفته است. جامعه آماری شامل، خبرگان صنعتی به عنوان نماینده بخش صنعت، مدیران و کارشناسان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) به عنوان نماینده بخش دولتی و سیاست گذاری و اعضای هیئت علمی به عنوان نماینده بخش دانشگاهی، بوده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا و فرایند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. یافته ها: اجرای فرایند کدگذاری باز منجر به شناسایی چهل و هشت مفهوم اصلی گردید. پس از تجزیه تحلیل و طبقه بندی داده ها، در خصوص مدل کارکرد آموزشی دانشگاه های نسل سوم، مدل پیشنهادی در قالب شش سازه انتخابی، یازده مقوله محوری و چهل و هشت مفهوم باز بیان شد. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر این بود که دانشگاه های نسل سوم از لحاظ آموزشی، نیازمند ویژگی های مشابه و متمایزی با سایر دانشگاه ها هم چون تاکید بر ارائه آموزش های کاربردی، مهارت محور، ارائه آموزش های کوتاه مدت برای صنعت، اجرای هدفمند دوره های کارآموزی، گسترش رویکرد کارآفرینی و تجاری سازی، تاکید بر نیازسنجی آموزشی از صنایع است. از این رو، دانشگاه ها می توانند با عطف توجه به این موارد و با در نظر گرفتن نیازهای اقتصادی- اجتماعی منطقه ای خود به برنامه ریزی و سیاست گذاری آموزشی در راستای حرکت به سمت دانشگاه های نسل سوم اقدام کنند.
تأثیر آموزش به روش الگوی پیش سازمان دهنده بر نیازهای خود تعیین گری و معنای تحصیل در یادگیری زبان انگلیسی (مورد مطالعه: دانش آموزان اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در دوره متوسطه دوم)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در عصر کنونی، زندگی گسترده تر شده و انسان ناگزیر است جهت دستیابی و برقراری ارتباط با جوامع مختلف به یادگیری زبان مربوط به آن جوامع روی بیاورد. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش به روش الگوی پیش سازمان دهنده بر بهبود نیازهای خودتعیین گری (خودمختاری، شایستگی و ارتباط ادراک شده) و معنای تحصیل دانش آموزان سال دوم متوسطه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در درس زبان انگلیسی بود. روش کار: این پژوهش به ص ورت ش به تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از می ان دان ش آم وزان پس ر سال دوم متوسطه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان به روش تصادفی خوشه تک مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده ش دند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نیازهای خودتعیین گری و پرسش نامه معنای تحصیل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نیازهای خودتعیین گری و معنای تحصیل در یادگیری زبان انگلیسی نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده کاملاً مشخص است که توجه به معنای تحصیل و نیازهای خودتعیین گری در یادگیری درس زبان انگلیسی لازم و ضروری می باشد. و همچنین یافته ها حاکی از آن بود که آموزش به روش الگوی پیش سازمان دهنده در افزایش سطح نیازهای خودتعیین گری و معنای تحصیلی اثربخش است.
اثر آموزش مهارت های زندگی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر آموزش مهارت های زندگی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم و ششم در حال تحصیل مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهرستان اهواز در سال 1395-1394، به تعداد 3841 نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه های استاندارد شایستگی اجتماعی توسط کوهن و رسمن (1972) بوده است. نمونه پژوهشی به صورت روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و سپس 30 نفر از آزمودنی ها از بین این 8 کلاس به طور تصادفی انتخاب شده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دوره آزمایشی (آموزش مهارت های زندگی) برای گروه آزمایش طی 12 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد ولی در مورد گروه گواه هیچ آموزشی صورت نگرفت. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر 2 گروه پس آزمون به عمل آمد. تحلیل نتایج پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آنالیز کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های زندگی برافزایش شایستگی اجتماعی مؤثر است.
تأثیر روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مهارت های اجتماعی بخش مهمی از حوزه تحول فردی است که در کودکان کم توان ذهنی با تأخیر و نارسایی معناداری همراه است. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر روش قصه گویی بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به نشانگان داون بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 22 نفر از دانش آموزان مبتلا به نشانگان داون 6 تا 8 ساله شهر رشت در سال 95-1394 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای با روش قصه گویی آموزش دیدند ولی گروه گواه چنین مداخله ای را دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که روش قصه گویی موجب بهبود مهارت های اجتماعی (همکاری، جرئت ورزی، و خودمهارگری) کودکان مبتلا به نشانگان داون شده است (0/01>p ). نتیجه گیری: روش قصه گویی موجب بهبود مهارت های زبانی و ارتباطی همچون دقت شنیداری، افزایش درک معانی واژه ها، توانایی گوش دادن و صحبت کردن می شود که در نتیجه مهارت های اجتماعی نیز به صورت مثبت تحت تأثیر قرار می گیرد.
بازنمایی عوامل فردی مؤثر در احتمال آسیب طلاق: یک بررسی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش احتمال بروز طلاق از شوم ترین واقعیت ها و مخاطره آمیزترین پدیده هایی است که می تواند پویایی و سلامت هر جامعه ای را با تهدیدهای جدی همراه نماید، بدین منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بازنمایی شناسه های فردی اثرگذار در احتمال آسیب طلاق انجام شده است که با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجام شده است. میدان پژوهش دربرگیرنده همه زوج های در شرف ازدواج مراجعه کننده به مرکز بهداشت استان خراسان رضوی و همه درخواست کنندگان طلاق مراجعه کننده به مراکز مداخله بهزیستی است. شرکت کنندگان دربرگیرنده 15 زوج در شرف ازدواج، 20 زوج درخواست کننده طلاق که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. ملاک های ورود به این پژوهش در درخواست کنندگان ازدواج عبارت بود از: سن میان 18 سال تا 40 سال، تحصیلات سوم راهنمایی به بالا، ازدواج نخست و تمایل به مشارکت در پژوهش؛ در افراد درخواست کننده طلاق، افزون بر موارد فوق مدت زندگی زناشویی حداکثر 10 سال نیز لحاظ گردید. از فن مصاحبه، عمیق و نیمه ساختاریافته به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها در یک دوره شش ماهه جمع آوری، ثبت و با به کارگیری راهبرد هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد که سرانجام به شناسایی 579 کد اولیه، 25 مقوله فرعی و هفت مقوله اصلی اثرگذار در افزایش احتمال آسیب طلاق دربرگیرنده: خلق وخو، بلوغ فکری و روانی، مهارت های فردی، باورهای فردی، شیوه زندگی، مسائل شخصیتی و ویژگی ظاهری منتج گردید.
بررسی نقش پیش بین ناگویی طبعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در نتایج درمان دارویی، درمان انگیزشی و درمان ترکیبی (دارویی- انگیزشی) سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۵
21-45
حوزههای تخصصی:
اختلال سوء مصرف مواد یکی از شایع ترین و مزمن ترین اختلالاتی است که بار زیادی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی ناگویی طبعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در نتایج درمان دارویی، درمان انگیزشی و درمان ترکیبی دارویی- انگیزشی سوء مصرف مواد طراحی و اجرا گردید. روش این پژوهش توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی است. بدین منظور 180 نفر سوء مصرف کننده مواد به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان دارویی، مشاوره انگیزشی و درمان ترکیبی دارویی- انگیزشی قرار گرفتند. افراد آزمودنی پیش از درمان پرسشنامه های مربوط به مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS-12) و مقیاس ناگویی طبعی تورنتو ( TAS-20 ) را تکمیل کردند. پس از پایان دوره درمانی تعداد افراد باقی مانده هر گروه درمانی به ترتیب 45، 39 و 43 نفر بود. داده های پژوهش با استفاده از شاخص ها و روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند. در بررسی پیش بینی پذیری نتایج درمان براساس ناگویی طبعی، نتایج حاکی از امکان پیش بینی پذیری نتایج درمان بر اساس مداخله دارویی بود و ناگویی طبعی نتایج درمان های انگیزشی و ترکیبی را پس از سه و شش ماه نتوانست پیش بینی کند ( 0/05 > p ) . همچنین نتایج حاکی از سهیم بودن حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی نتایج هر سه درمان انگیزشی، دارویی و ترکیبی پس از سه و شش ماه بود (0/05 > p ) . نتایج پژوهش حاضر نشان داد ناگویی طبعی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی نتایج درمانی سوء مصرف مواد تأثیر گذارند. توجه به این متغیرها می تواند در پیشگیری، تشخیص و درمان سوء مصرف مواد مؤثر باشد.
بررسی تجربه زیسته شایستگی اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه (دوره اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر شوش از شایستگی اجتماعی انجام شده است. این مطالعه از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. روش: برای گزینش مشارکت کنندگان دارای اطلاعات غنی در پژوهش حاضر، از تشخیص پژوهشگر و اعلام آمادگی دانش آموزان و برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد و مصاحبه ها تا مرحله وقوع اشباع ادامه یافت، به همین رو حجم نمونه نهایی را 20 مشارکت کننده تشکیل داد. سپس داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش ون منن برای کشف معنای تجربیات دانش آموزان از شایستگی اجتماعی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های این مطالعه شامل 2 مضمون اصلی و 13 مضمون فرعی است. مضمون اصلی اول خودآگاهی اجتماعی اشت که شامل 5 مضمون فرعی مثل هم دلی، توسعه دیگران، خدمت-محوری، توانایی نفوذ و آگاهی سیاسی می شود و مضمون اصلی دوم مهارت اجتماعی است که شامل 8 مضمون فرعی مثل ارتباطات، توسعه پیوند ها، رهبری، همکاری، قابلیت های گروهی، ایجاد تعهد، مدیریت تعارض و تحول گرایی است. با توجه به یافته های این مطالعه به نظر می رسد که بهترین راه افزایش شایستگی اجتماعی ایجاد درک صحیح از شایستگی ها توسط والدین، اولیاء، مدرسه و مسئولین جامعه است. شایستگی های اجتماعی معیارهای مناسبی برای عملکرد افراد هستند که افراد را قادر می سازند وظایفی را که برعهده دارند با موفقیت انجام دهند.
مقایسه ی عملکرد عصب روان شناختی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و همتایان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
75-86
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد عصب روان شناختی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و همتایان عادی بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعات علی مقایسه ای بود. جامعه آماری عبارت بود از: مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به بیمارستان آموزشی درمانی امام رضا (ع) شهرستان خرم آباد در سال 1395. نمونه شامل 30 نفر معتاد تحت درمان با متادون، و 30 نفر افراد غیر معتاد بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، آزمون گنجینه لغات و حافظه وکسلر و همچنین آزمون عملکرد پیوسته انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد عملکرد گروه سوءمصرف کننده مواد نسبت به گروه همتایان عادی تفاوت دارد (0/05> p ). نتیجه گیری: مصرف مزمن مواد روان گردان موجب آسیب نواحی متعدد مغزی همچون قشر پیش پیشانی و هیپوکامپ شده و در نتیجه باعث اختلال در کارکردهای شناختی این نواحی می گردد.
اثربخشی تحریک مکرر دوطرفه مغناطیسی فراجمجمه ای بر بی لذتی و علائم افسردگی در مبتلایان به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
23 - 33
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک دوطرفه مکرر مغناطیسی فراجمجمه ای (rTMS) بر بی لذتی و نشانه های افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش: این مطالعه کار آزمایی بالینی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از دی 1395 تا شهریور 1396، 58 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه rTMS را بر روی قشر پشتی جانبی پیش پیشانی چپ(DLPFC) با فرکانس 10 هرتز و بر روی قشر DLPFC راست با فرکانس 1 هرتز دریافت کردند. گروه کنترل نیز rTMS ساختگی را دریافت کردند. بیماران از طریق مقیاس خوش کامی اسنیت همیلتون، مقیاس درجه بندی افسردگی همیلتون در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تحریک دوطرفه rTMS به گونه معنادار باعث کاهش نمرات میانگین بی لذتی و نشانه های افسردگی در افراد نمونه می شود. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که rTMS می تواند به عنوان یک رویکرد مؤثر برای درمان بی لذتی و نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی در نظر گرفته شود.
الگوی ساختاری آسیب کودکی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نشانه های شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
35 - 48
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قرار گرفتن در معرض وقایع آسیب زا، قبل و یا در دوران بلوغ پیامدهای منفی بر رشد شخصیت دارد و عامل خطر مهمی برای ابتلا به اختلال شخصیت مرزی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین آسیب کودکی و نشانه های شخصیت مرزی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام ساکنان منطقه هفت شهر کرج در تابستان سال ۱۳۹۶ بود. ۳۰۰ نفر با گزینش تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه آسیب کودکی(CTQ)؛ پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان(CERQ) و سیاهه نشانه های مرزی (BSL) بود. داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: شاخص های برازندگی از برازش قابل قبول داده ها با مدل حمایت کردند. یک ضریب مسیر کل بین آسیب کودکی و شخصیت مرزی (544/0=β، 01/0>P) مشاهده شد. یک ضریب مسیر مستقیم نیز بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجانی و شخصیت مرزی (513/0=β، 01/0>P) بدست آمد. یک ضریب مسیر غیرمستقیم هم بین آسیب کودکی و شخصیت مرزی (234/0=β، 01/0>P) آشکار شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد آسیب های دوران کودکی مانع از گسترش توانایی های سالم تنظیم شناختی هیجانی می شود. عاطفه منفی در افراد دچار اختلال شخصیت مرزی، آغاز گر چرخه راهبردهای منفی تنظیم هیجان از جمله نشخوار فکری است و منجر به شدید تر شدن تفکر خودسرزنش گرانه و دگرسرزنش گرانه می شود که در نهایت نشانه های اختلال شخصیت مرزی را منجر می شوند.
مقایسه اثربخشی مدل درمانی رویارویی و بازداری از پاسخ و روش کاهش فکر خطرناک بر کاهش ناگویی خلقی و اجتناب شناختی بیماران وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
109 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مدل درمانی رویارویی و بازداری از پاسخ و روش کاهش فکر خطرناک بر کاهش ناگویی خلقی و اجتناب شناختی بیماران وسواسی انجام شد. این مطالعه از طرح های نیمه آزمایشی با مدل پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به وسواس فکری – عملی بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره شهرکرد مراجعه نموده بودند. از میان آنها 48 نفر به صورت نمونه گیری داوطلبانه ی مبتنی بر هدف، انتخاب و سپس در سه گروه 16نفره به صورت تصادفی گمارده شدند. مراجعان گروه اول روش درمانی کاهش فکر خطرناک و مراجعان گروه دوم روش درمانی رویارویی و بازداری از پاسخ را به صورت انفرادی هر درمان را به مدت 10جلسه 60دقیقه ای دریافت کردند. از پرسشنامه های "اجتناب شناختی سکستون و داگاس و آلکسی تیمیا " برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی فیشر استفاده شد. یافته ها نشان داد که هر دو روش درمانی رویارویی و بازداری از پاسخ و کاهش فکر خطرناک بر کاهش اجتناب شناختی اثربخش می باشند، اما تفاوت معناداری بین اثربخشی این دو شیوه درمانی بر کاهش ناگویی خلقی بیماران وسواسی وجود دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که روش درمانی کاهش فکر خطرناک اثربخش تر از روش درمانی رویارویی و بازداری از پاسخ بر ناگویی خلقی و اجتناب شناختی بیماران وسواسی می باشد.
درمان شناختی- رفتاری بر وضوح خودپنداره، افسردگی، اضطراب و استرس، و عزت نفس در دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
131 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر وضوح خودپنداره، افسردگی، اضطراب و استرس، و عزت نفس در دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشق بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دختر و پسر دانشگاه خلیج فارس بودند. نمونه تحقیق 30 دانشجوی مبتلا به نشانگان ضربه عشق بود که به شیوه تصادفی ساده از بین 47 دانشجوی دارای نشانگان ضربه عشق انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بمنظور سنجش متغیرها از پرسشنامه ضربه عشق راس، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ((DASS-21، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و مقیاس وضوح خودپنداره کمپل و همکاران استفاده شد. گروه آزمایش، در 11 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله گروهی درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در متغیر افسردگی، استرس و عزت نفس وجود دارد. اما در وضوح خودپنداره تفاوت معناداری مشاهده نشد. این تحقیق نشان داد که درمان شناختی رفتاری می تواند درمان مناسبی برای کاهش مشکلات هیجانی و بهبود عزت نفس در افراد دچار نشانگان ضربه عشق باشد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر سلامت روانی، نشخوار ذهنی و احساس تنهایی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر سلامت روانی، نشخوار فکری و احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، تمامی زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر ساری در سال 1396 بود. نمونه آماری تعداد 40 نفر (گروه آزمایشی 20 نفر و گروه کنترل 20 نفر) بود که به صورت نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب گردید. در این پژوهش از سه پرسشنامه، مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان، پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو و پروتکل طرحواره درمانی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که طرحواره درمانی به طور معنی داری باعث ارتقای سلامت روانی و کاهش نشخوارفکری و احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی زنان مطلقه شد. با توجه به این یافته ها، مشاوران و درمانگران می توانند جهت بازتوانی زنان پس از طلاق در جهت افزایش سلامت روانی، کاهش نشخوارفکری و روابط اجتماعی تسهیل یافته تر از قواعد طرحواره درمانی استفاده نمایند.
مقایسه روان بنه های ناسازگار اولیه، احساس تنهایی و انواع عشق در مردان متأهل طلبه و دانشجوی استان قم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه روان بنه های ناسازگار اولیه، احساس تنهایی و انواع عشق در مردان متأهل طلبه و دانشجوی استان قم است. این پ ژوهش، از نوع توصیفی _ پیمایشی است. از میان طلاب متأهل مشغول به تحصیل در سطوح عالی و خارج مدرسه علمیه الهادی استان قم به تعداد 100 نفر و همچنین دانشجویان متأهل مرد در دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد (واحد پردیسان) به تعداد 1645، بر اساس فرمول تعیین حجم کوکران، طلاب 80 نفر و دانشجویان 312 نفر به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، فرم کوتاه پرسش نامه روان بنه های ناسازگار اولیه یانگ، پرسش نامه عشق مثلثی استنبرگ و پرسش نامه احساس تنهایی بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که دانشجویان از لحاظ روان بنه های ناسازگار اولیه به طور کلی میانگین بیشتری نسبت به طلاب داشتند. همچنین این گروه، از لحاظ احساس تنهایی و بعد شوق در میان ابعاد سه گانه عشق، میانگین بیشتری نسبت به طلاب داشتند.