فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۰۴۱ تا ۱۵٬۰۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش هدف های پیشرفت و معنای تحصیلی در پیش بینی موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر انجام شد. مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان شوش در سال 1395 بودند که از میان آنها 350 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسشنامه های تجدیدنظرشده هدف های پیشرفت (الیوت و موریاما، 2008)، معنای تحصیلی (هندرسون-کینگ و اسمیت، 2006) و موفقیت تحصیلی (صالحی، 1392) جمع آوری و با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند. یافته ها نشان داد هدف گرایش به تبحر (451/0= r )، هدف گرایش به عملکرد (290/0= r ) و معنای تحصیلی (364/0= r ) با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر رابطه مثبت و معنادار داشتند، اما هدف اجتناب از تبحر (118/0= r ) و هدف اجتناب از عملکرد (097/0= r ) با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر رابطه معناداری نداشتند. همچنین متغیرهای هدف های پیشرفت و معنای تحصیلی به طورمعناداری توانستند 7/52 درصد از تغییرات موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر را پیش بینی کنند که در این پیش بینی سهم هدف گرایش به تبحر بیش از سایر متغیرها بود (05/0> p ). نتایج حاکی از اهمیت هدف های پیشرفت و معنای تحصیلی در پیش بینی موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر می باشد. بنابراین برای افزایش موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر می توان هدف گرایش به تبحر، معنای تحصیلی و هدف گرایش به عملکرد آنان را افزایش داد.
نقش تعهد شخصی، اخلاقی و ساختاری به ازدواج در پیشبینی توافق، رضایت و انسجام زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعهد زناشویی به معنای جهت گیری بلندمدت نسبت به رابطه مشترک پیش بینی کننده برآیندهای زناشویی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سه گانه تعهد زناشویی (شخصی، اخلاقی و ساختاری) در پیش بینی توافق، رضایت و انسجام زناشویی است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 286 نفر از زنان و مردان متاهل ساکن شهر قزوین بودند که به شیوه تصادفی از نقاط پنج گانه شهر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس توافق، رضایت و انسجام زناشویی، پرسشنامه تعهد زناشویی کلی و پرسشنامه ابعاد سه گانه تعهد زناشویی است. نتایج نشان داد که بین تعهد زناشویی کلی، تعهد شخصی و تعهد اخلاقی با توافق زناشویی، رضایت زناشویی و انسجام زناشویی رابطۀ مثبت و معنادار و بین تعهد ساختاری با توافق زناشویی، رضایت زناشویی و انسجام زناشویی رابطۀ منفیِ معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که تعهد زناشویی کلی و تعهد شخصی قادرند به میزان متوسطی متغیر رضایت، توافق و انسجام زناشویی را پیش بینی کنند. تعهد شخصی عاری از اجبار و محدودیّت های محیطی و ناشی از تمایلات زوجین به وفادارماندن به رابطه زوجی نقش تعیین کننده ای در انسجام زناشویی و افزایش رضایت و توافق بر موضوعات مشترک زناشویی دارد.
رابطه دین داری و امید: نقش واسطه ای صبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدلی ساختاری جهت تعیین رابطه مؤلفههای دینداری، صبر و امید بود. روش پژوهش حاضر همبستگی بود. شرکتکنندگان شامل 527<br />دانشجوی دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونهبرداری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و پرسشنامه دینداری (گلاک و استارک، 1965 )، مقیاس صبر<br />(خرمائی، فرمانی و سلطانی، 1393 ) و پرسشنامه امید (اشنایدر، 1996 ) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با دادههای پژوهش برازش مناسب دارد<br />و اثر مستقیم دینداری بر صبر و صبر بر امید تأیید شد. همچنین اثر واسطهای صبر بین دینداری و امید مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر<br />بهتر است بر باورها و اعتقادات مذهبی (مانند معرفت الهی) و عاطفه دینی (مانند دلبستگی به خدا) بیش از مناسک و پیامدهای دینی کار شود. به عبارت دیگر،<br />ابعاد مختلف دین، اگر با صبوری همراه شوند باعث ارتقا سطح امیدواری افراد شده، برای ایجاد زندگی پرامید و هدفمند جوانان مؤثرتر از حالتی است که آموزش<br />دینداری بهتنهایی انجام شود. نتیجه این فرایندها تولید نظریه و مدلهایی خواهد بود که در کاربستهای تربیتی، آموزشی، مشاورهای و درمانی سودمند و مؤثر<br />باشد.<br /><br />
اثر بازگشت پذیری انتخاب بر تغییر نگرش در ناهماهنگی شناختی: پارادایم انتخاب آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثر بازگشت پذیری انتخاب بر تغییر نگرش در پارادایم انتخاب آزاد نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر (1957) بود. روش: پژوهش شبه آزمایشی در قالب طرح بین آزمودنی 4 گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه و جامعه آماری 650 دانشجوی روان شناسی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 94-1393بود. برای حضور 15 نفر در هر گروه طبق پیشنهاد دلاور (1396)، 60 نفر از آ ن ها به شکل نمونه گیری در دسترس و همتاسازی از نظر سن و جنس انتخاب و به دو گروه انتخاب آسان و دو گروه دشوار 30 نفری و هریک به گروه های انتخاب بازگشت پذیر و بازگشت ناپذیر 15 نفری تقسیم شدند. هشت آزمون روان شناسی که بر اساس میزان پیچیدگی انتخاب شده بودند به آزمودنی ها داده شد تا قبل و بعد از انتخاب به ارزیابی مطلوبیت آن ها بپردازند. گروه بازگشت پذیر پس از انتخاب می توانستند آن را عوض کنند. تغییر نگرش، به وسیله پرسشنامه پژوهشگر ساخته 1393 این پژوهشگران، در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. با حذف 6 پرسشنامه های ناقص، داده های 54 نفر با تحلیل واریانس عاملی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد در گروه های انتخاب دشوار، نگرش گروه انتخاب بازگشت ناپذیر به گزینه انتخاب شده به طورمعناداری مثبت تر شد درحالی که در گروه انتخاب بازگشت پذیر نگرش منفی تر شد (48/29=F، 001/0=P). نتیجه گیری : این نتایج نشان می دهند فقط در انتخاب های بازگشت ناپذیر تغییر نگرش مثبت رخ می دهد. از این رو فروشندگان کالا و خدمات برای کمک به مثبت تر شدن نگرش خریداران، بهتر است فرایند تعویض کالا را بیش از حد هموار نسازند.
طراحی الگوی پرورش کارکنان با اشتیاق در بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش، طراحی الگویی برای پرورش کارکنان با اشتیاق در بخش دولتی ایران بود. روش: روش پژوهش شامل فراترکیب، پیمایش و نظام خبره فازی بود. جامعه آماری در روش فراترکیب، تعداد 158 مقاله، در روش پیمایش، تعداد 1039 نفر از کارکنان سه اداره کل استان آذربایجان غربی و در روش الگوسازی ریاضی، 20 نفر از کارکنان بود. نمونه گیری در فراترکیب، انتخاب 65 مقاله از میان 158 مقاله از مجله های معتبر داخلی به زبان فارسی از سال 1389 تا 1395و خارجی به زبان انگلیسی از سال 2003 تا 2016، و در روش پیمایش انتخاب 290 نفر از کارکنان، و در روش الگو سازی ریاضی انتخاب 20 نفر از کارکنان برای تکمیل ابزار پژوهش بود. برای تعیین اعتبار مقیاس از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و نیز اعتبار همگرا از طریق محاسبه همبستگی از پرسشنامه 56 گزینه ای تائیدشده توسط خبرگان در بهار 1396، استفاده شد و برای تعیین پایایی، ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی بازآزمایی محاسبه شد و پس از حذف 6 پرسشنامه ناقص و 3 داده پرت، داده های 281 آزمودنی ازطریق رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین متغیر مکنون فرهنگ ایرانی-اسلامی و حالت های روان شناختی (375/0β = ، 001/0=P) و ضریب مسیر غیرمستقیم بین مؤلفه های شرایط شغلی (125/0β= ، 001/0 = P)، شخصی (134/0β = ، 01/0 = P) و سازمانی (231/0β = ، 002/0 = P ) با متغیر اشتیاق کارکنان مثبت و معنادار است. نتیجه گیری: از آن جا که جامعه هدف، ابعاد و مؤلفه ها و شاخص های استخراجی از روش فراترکیب را تائید کرد؛ بنابراین توجه به مؤلفه های دارای وزن عاملی بالاتر در اشتیاق کارکنان، می تواند ظرفیت های روان شناختی بیشتری را در آن ها خلق کند.
کیفیت روابط بین فردی بر اساس بخشش خود، بخشش دیگران و بخشش موقعیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۷ شماره ۶۸
409-417
حوزههای تخصصی:
زمینه: بخشش در روابط به عنوان عامل بهبود دهنده کیفیت روابط بین فردی شناخته می شود. با این حال، سؤال این است که آیا تفاوت در ابعاد بخشش و همچنین نگرش های مختلف نسبت به نقش های جنسیتی در فرهنگ ایرانی، که جنبه های مختلفی از ایعاد بخشش را در زنان و مردان برجسته می کند، کیفیت روابط بین فردی را پیش بینی می کنند یا خیر؟ و اگر چنین است، این جنبه ها چیست؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه انواع بخشش (بخشش خود، بخشش دیگران و بخشش موقعیت ها) با مشکلات بین شخصی و مقایسه نقش تعاملی انواع بخشش بر کیفیت روابط در زنان و مردان اجرا شد روش: از میان دانشجویان دانشگاه تهران تعداد 286 نفر (دختر: 154 و پسر: 132) به پرسشنامه های بخشش هارتلند ( HFS,2005 ) و پرسشنامه مشکلات بین شخصی ( (IIP-30,2012 پاسخ دادند. یافته ها: نتایج همبستگی و تحلیل رگرسیون داده ها نشان داد که بین انواع بخشش و مشکلات بین شخصی رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0 (P< و این رابطه منفی از طریق بخشش موقعیت ها در زنان (0/62- B= )و بخشش خود در مردان (0/56- B= ) اتفاق می افتد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده تفاوت جنسیتی در پیش بینی کیفیت روابط بین شخصی بر اساس انواع بخشش بود، به عبارتی دیگر مشکلات بین فردی در مردان اشاره به عدم بخشش خود یا سخت گیری مردان به نقاط ضعف و نقص های شخصی است در حالیکه مشکلات بین فردی در زنان می تواند نشانه ای از عدم بخشش موقعیت ها یا عدم پذیرش فشارهای اجتماعی و فرهنگی باشد.
رابطه هوش اخلاقی با نگرش به بی وفایی در فرزندان با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی وفایی زناشویی پدرومادر برای فرزندان تنش زاست و فرزندان در هر سنی که باشند تحت تأثیر بی وفایی آن ها قرار می گیرند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی هوش اخلاقی، با نگرش به بی وفایی در دو گروه از فرزندان با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را، همه افراد بالای 18 سال با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر مناطق چهارگانه شهر تهران در سال 1396 - 1395 تشکیل می دادند که با استفاده از روش تحلیل توان تعداد 212 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با به کارگیری پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک و کیل 2005 و نگرش به بی وفایی ویتلی 2006 گرد آوری شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های t مستقل و z فیشر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، میان نگرش به بی وفایی در دو گروه از فرزندان با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر تفاوت معنی داری وجود دارد (0.05>p)، همچنین از میان ده مؤلفه هوش اخلاقی دو مؤلفه وفای به عهد (p
مبانی فقهی حرمت استعمال مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
51-72
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به عوامل مختلفی همچون آسان تر شدن تولید مواد مخدر، این معضل بیش از پیش دامن گیر تمامی جوامع بشری، از جمله ایران اسلامی شده است؛ از این رو، مقاله حاضر مبانی فقهی حرمت استعمال مواد مخدر را مورد بررسی قرار داده است. یافته ها: از عموم و اطلاقات برخی از آیات قرآنی می توان حرمت شرعی این عمل را به صراحت و به وضوح کشف کرد. از آن جمله است: ادله مربوط به ممنوعیت قتل نفس و نهی از به هلاکت انداختن خود، ممنوعیت زائل کردن عقل، لزوم دوری از پلیدی ها و اعمال شیطانی که استعمال مواد مخدر در رأس آن قرار دارد. علاوه بر این، روایات خاصی نیز بر حرمت این عمل دلالت داشته و بنای عقلا نیز مؤید ممنوعیت این عمل است. نتیجه گیری: ارائه مبانی حرمت مواد مخدر می تواند به دست اندرکاران مبارزه با این پدیده شوم، به دلیل دستیابی به اجازات شرعیه و دستورات دینی مبنی بر ممنوعیت شرعی استعمال مواد مخدر، این مساعدت را داشته باشد که با عنایت به این مبانی، در جهت ریشه کنی این پدیده، با آسودگی خاطر و با دستان باز، نهایت تلاش خود را انجام دهند. به متشرعین نیز انگیزه دینی می دهد که از این عمل اجتناب کنند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجانی مصرف کنندگان مواد افیون
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی یکی از فنون شکل دهی رفتار و رویه ای برای تغییر باورهای غیر انطباقی با استفاده از نظریه شناختی-رفتاری به درمان نابهنجاری های اعتیاد است.
هدف: این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجانی مصرف کنندگان مواد افیونی انجام شد.
روش: در قالب یک طرح تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل از میان مصرف کنندگان مواد افیون به مراکز ترک اعتیاد شهر سنندج ۲۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ده نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای (۱ جلسه در هفته) تحت آموزش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت، اما برای گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نگردید. اعضای هردو گروه بر اساس مقیاس تنظیم هیجانی نادیا گرنفسکی، ویان کریچ و فیلیپ اسپین هاون مورد آزمون قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات متغیر شاخص کلی دشواری تنظیم هیجانی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون با مهار اثر پیش آزمون، دارای کاهش معنی دار بود (۰/۰۰۱≥P).
نتیجه گیری: راهبردهای شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به افراد کمک می کند تا برانگیختگی ها و هیجان های منفی را تنظیم نمایند. بر این اساس یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد آموزش شناخت شناسی مبتنی بر ذهن آگاهی در پیشگیری از بازگشت افراد وابسته به مواد افیونی مؤثر بوده است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری معطوف بر عدم تحمل ابهام و درمان دارویی بر مؤلفه های نگرانی، عدم تحمل ابهام و اجتناب شناختی در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف اختلال اضطراب فراگیر (GAD) وضعیت آشفته ساز بسیار شایعی در محیط های اجتماعی و مراکز مراقبت های اولیه است. دریافت نکردن درمان های مؤثر روان شناختی و دارویی برای آن، هزینه های گزافی را بر خانواده و جامعه تحمیل کرده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری معطوف بر عدم تحمل ابهام با درمان دارویی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. مواد و روش ها در طرحی شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با دو گروه، 24 نفر از بیماران زن مبتلا به GAD پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب شدند و در دو گروه درمانی قرار گرفتند: گروه اول درمان شناختی رفتاری معطوف بر عدم تحمل ابهام (CBT-IU) که 12 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس از طریق فراخوان و گروه دوم درمان دارویی که 12 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جامعه مدنظر در گروه اول (گروه درمان روان شناختی) شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه کردستان و جامعه مدنظر در گروه دوم (گروه کنترل و درمان دارویی) شامل تمامی بیماران زن مراجعه کننده به مراکز درمانی خصوصی شهر سنندج بود. گروه اول (CBT-IU) 12 جلسه درمان انفرادی هفتگی را دریافت کردند و گروه دوم زیر نظر روان پزشک با داروهای ضد اضطراب (SSRIs) تحت درمان دارویی قرار گرفتند. تمام آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسش نامه های نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ)، عدم تحمل ابهام (IUS) و اجتناب شناختی (CAQ) را کامل کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (Repeated Measure) و با استفاده از نرم افزار SPSS 21 تحلیل شدند. یافته ها نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد تفاوت نمرات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در متغیرهای نگرانی (F=12/53؛ P<0/05)، عدم تحمل ابهام (F=4/40؛ P<0/05)، و اجتناب شناختی (F=0/45؛ P<0/05) از لحاظ آماری معنی دار است. نتیجه گیری از آنجا که مداخله شناختی رفتاری به طور اختصاصی به مؤلفه های شناختی (نگرانی، عدم تحمل ابهام و اجتناب شناختی) می پردازد و ابزارهای انتخاب شده نیز اغلب مؤلفه های مرتبط با مداخله انجام شده برای این گروه را می سنجند، اثربخشی بیشتر این درمان بر متغیرهای بررسی شده در مقایسه با درمان دارویی توجیه پذیر است. با توجه به تأثیر درمان شناختی رفتاری معطوف بر عدم تحمل ابهام بر مؤلفه های شناختی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، این نتایج برای متخصصان بالینی دست اندرکار در مراکز درمانی تلو یحا ت کاربردی دارد.
بررسی نقش میانجی پاسخگویی فردی در رابطه جو روان شناختی و توانمندسازی روان شناختی با عملکرد شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آبان ۱۳۹۷ شماره ۸ (پیاپی ۲۹)
131-158
حوزههای تخصصی:
حیاتی ترین مسئله در هر سازمانی عملکرد شغلی است. در صورت وجود سیستم پاسخگویی مطلوب در سازمان، اثربخشی سازمانی و بهبود عملکرد شغلی زمانی حاصل می گردد که نیروی انسانی سازمان، توانمند و درک درستی از محیط کاری شان داشته باشند. این پژوهش با هدف بررسی اثر جو روان شناختی و توانمندسازی روان شناختی بر عملکرد شغلی با میانجی گری پاسخگویی فردی در کارکنان دانشگاه ارومیه انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش 202 نفر از کارکنان دانشگاه ارومیه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد جو روانشناختی کویز و دکوتیز(1991)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995)، پرسشنامه عملکرد شغلی توسط پاترسون (1992) و پاسخگویی فردی هاچوارتر،کاکمار و فریس( 2003) استفاده شد. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون اندازه گیری شده در الگوی مفهومی از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادکه ضریب همبستگی بین متغیرهای جو روان شناختی و توانمندسازی با پاسخگویی مثبت و معنی دار هستند. همچنین بین متغیرهای پاسخگویی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنی دار هستند. شدت این همبستگی دو به دو از 31/0 تا 65/0 در نوسان است. بیشترین ضریب همبستگی بین جو روانشاختی با توانمندسازی (65/0 (r = می باشد . از تحلیل همبستگی میان متغیرهای برون زا و درون زا می توان نتیجه گیری کرد که هر گونه افزایش در جو روانشناختی و توانمندسازی همراه با افزایش در نمرات احساس پاسخگویی فردی و همچنین هر گونه افزایش در احساس پاسخگویی فردی در بین کارکنان همراه با افزایش در نمرات عملکرد شغلی می باشد.
نقش سبک های تربیتی والدین و کارکرد تحولی خانواده در پیش بینی افسردگی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش سبک های تربیتی والدین و کارکرد تحولی خانواده در پیش بینی افسردگی دانشجویان دختر انجام گرفت. پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه ی پژوهشی شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه رازی کرمانشاه که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند. حجم جامعه ی پژوهشی 6200 نفر بود. نمونه ای به حجم 361 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه ی شیوه های فرزندپروری بامریند (1972)، کارکرد تحولی خانواده عالی و همکاران (1392) و پرسشنامه ی افسردگی بک (1988) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق شاخص های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش ورود استفاده شد. یافته ها نشان داد بین سبک تربیتی مقتدرانه و کارکرد تحولی خانواده با افسردگی رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد و رابطه ی معنی داری بین سبک تربیتی سهل گیرانه و مستبدانه با افسردگی مشاهده نشد. تجزیه و تحلیل رگرسیونی نشان داد سبک تربیتی مقتدرانه و کارکرد تحولی خانواده 20 درصد از واریانس افسردگی را پیش بینی می کنند. نتایج پژوهش، نقش و اهمیت سبک های تربیتی والدین و کارکرد تحولی خانواده را در پیش بینی افسردگی دانشجویان دختر متذکر می سازد
مقایسه توانایی حل مسئله اجتماعی در دانش آموزان دختر کم توان ذهنی و همسالان با تحول ذهنی بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : دانش آموزان کم توان ذهنی از جمله افرادی هستند که در توانایی حل مسئله اجتماعی ضعف دارند و در هنگام رویارویی با موقعیت های اجتماعی با مشکلات بسیاری روبرو می شوند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه توانایی حل مسئله اجتماعی در دانش آموزان دختر کم توان ذهنی و دانش آموزان با تحول ذهنی بهنجار بود. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. حجم نمونه این پژوهش شامل 134 نفر (67 نفر دانش آموز کم توان ذهنی و 67 نفر دانش آموز بهنجار) بودند که آزمودنی های کم توان ذهنی به روش در دسترس و آزمودنی های با تحول ذهنی بهنجار با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از مراکز آموزش عمومی و ویژه شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور سنجش میزان توانایی حل مسئله اجتماعی از نسخه تجدیدنظرشده سیاهه حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002) استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی و بهنجار در نمره کل توانایی حل مسئله اجتماعی و خرده مقیاس های آن تفاوت معنی داری وجود دارد (0/01> p )؛ بدین معنا که دانش آموزان کم توان ذهنی در نمره کل توانایی حل مسئله اجتماعی و خرده مقیاس های آن ضعیف تر از دانش آموزان دختر با تحول ذهنی بهنجار بودند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کم توانی ذهنی افزون بر تأثیرگذاری منفی بر عملکرد شناختی، بر توانمندی اجتماعی نیز تأثیر می گذارد. بدین ترتیب، آموزش مهارت های توانایی حل مسئله اجتماعی به افراد کم توان ذهنی در محیط های گوناگون و همچنین توانمندسازی خانواده های این افراد ضروری است.
بررسی میزان افت تحصیلی و عوامل موثر بر آن در دانشجویان مقاطع مختلف دانشگاه علوم پزشکی مازندران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کیفیت آموزش درمانگاهی در بیمارستان بقیه الله(عج)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش بالینی مهمترین دوره جهت تربیت پزشکان با صلاحیت است. آموزش بالینی، به ویژه آموزش درمانگاهی با چالشهای متعددی همراه است. این مطالعه با هدف تعیین کیفیت آموزش درمانگاهی بیمارستان بقیه ا.. در سال تحصیلی 96-1395، انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است. نمونه گیری به روش سرشماری در دانشجویان پزشکی به تعداد 100 نفر انجام گرفت. در این مطالعه برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه ( ACLEEM: Ambulatory Care Learning Education Environment Measure ) و برای آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 21 استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش یکصد نفر شرکت کننده در زمان مطالعه بودند که، تعداد 34 نفر استاد،25 نفر رزیدنت و 41 نفر دانشجوی پزشکی عمومی بود. کیفیت آموزش درمانگاهی از دیدگاه اساتید، با نمره 84/3 ± 21 و با کیفیت متوسط بدست آمد. کیفیت آموزش از نظر رزیدنتها، با نمره 52/24 ± 48/112 و با کیفیت خوب بدست آمد. کیفیت آموزش از نظر دانشجویان پزشکی عمومی، با نمره 06/23 ± 85/111 و با کیفیت متوسط ارزیابی شد. نتیجه گیری: برای کیفیت بخشی بیشتر به آموزش درمانگاهی فراهم کردن شرایط کامل از جمله مدیریت تعداد بیماران، دسترسی آسان به منابع علمی و سوابق پزشکی بیماران مورد تاکید است.
اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر بازشناسی بیان چهره ای هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
253-276
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر بازشناسی بیان چهره ای هیجان در افراد وابسته به مواد بود . روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 نفر فرد وابسته به مواد با شرایط یکسان از نظر سن، تحصیلات، شغل و... انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. شرکت کنندگان به آزمون اکمن (بازشناسی بیان چهره ای هیجان) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) قرار گفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) بر بازشناسی بیان چهره ای هیجان در افراد وابسته به مواد موثر است. در واقع برنامه ترمه بیان چهره ای هیجان را در افراد وابسته به مواد بهبود داده است. نتیجه گیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان از برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) در تقویت بیان چهره ای هیجان افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
رابطه بین سبک های دلبستگی و طرح واره های ناسازگار با گرایش به خیانت: نقش تعدیل گر تعهد مذهبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خیانت (Infidelity) یکی از دردناک ترین تجارب روابط زناشویی است. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش تعدیل گر تعهد مذهبی (Religious commitment) در رابطه بین سبک های دلبستگی (Attachment styles) و طرح واره های ناسازگار (Maladaptive schemas) با گرایش به خیانت (Tendency to infidelity) انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس (125 زن متأهل و 125 مرد متأهل) بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شیوه های رفتاری (Behavioral Systems Questionnaire یا BSQ)، فرم کوتاه طرح واره های ناسازگار اولیه (Early Maladaptive Schemas Questionnaire- Short Form یا EMSQ-SF)، تعهد مذهبی (Religious Commitment Questionnaire یا RCQ) و مسائل رابطه ای (Questionnaire Relation Issues یا RIQ) استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد تعهد مذهبی در رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی با گرایش به خیانت اثر تعدیل گر دارد (05/0>p) ولی این عامل تعدیل گر سایر روابط بین سبک های دلبستگی و حوزه های طرح واره های ناسازگار با گرایش به خیانت نبود (05/0<p). نتیجه گیری: تعهد مذهبی می تواند رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی با گرایش به خیانت را تعدیل و همچنین برای کاهش این گرایش مؤثر باشد.
رابطه بین ذهنی سازی با اضطراب و اجتناب مرتبط با دلبستگی در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین نظریه ذهن (Theory of mind) با سبک های دلبستگی (Attachment styles) اضطرابی و اجتنابی در نوجوانان دختر صورت گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش بر اساس روش توصیفی–همبستگی بود. دویست و هشتاد نفر از نوجوانان 13-12 سال و 14 تا 17 ساله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. دو گروه شرکت کننده به پرسشنامه های ذهن خوانی از روی تصاویر چشم ها (Reading the Mind in the Eyes Test یا RMET-R) و تجارب روابط نزدیک-ساختارهای رابطه (Experiences in Close Relationships– Relationship Structures یا ECR-RS) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام در نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شد. یافته ها: بین دقت نظریه ذهن در نوجوانان کم سن تر (13-12 سال) و سبک دلبستگی ازنظر اضطراب با مادر، پدر، دوست و اضطراب کل رابطه معنی دار وجود داشت (01/0>p). تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که اضطراب با پدر، مادر و دوست به ترتیب 096/0، 003/0 و 001/0 از واریانس نظریه ذهن را به طور معنی داری پیش بینی می کند (01/0>p). رابطه معنی دار در گروه نوجوانان بزرگتر مشاهده نشد. نتیجه گیری: به منظور درک بهتر رابطه بین دلبستگی نوجوانان و نظریه ذهن ضرورت دارد که عوامل مشترک آن ها در نظر گرفته شود و بین انواع مختلف دلبستگی ناایمن به خصوص بین اضطراب و اجتناب تمایز قائل در نظر گرفته شود.
الکتروانسفالوگرافی و توجه: مقایسه ریتم قشر مغزی حالت استراحت در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی و ارزیابی اثربخشی آموزش آموزه های دینی روان شناختی بر روابط سالم و مهارت های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به هدف شناسایی اثربخشی بسته آموزشی طراحی شده مبتنی بر آموزه های دینی – روان شناختی بر روابط سالم و مهارت های ارتباطی طراحی و اجرا گردید. جامعه آماری شامل زنان متأهل ساکن منطقه یازده و دوازده تهرانی است که حداقل، یک سال و حداکثر پانزده سال از زمان ازدواج آنان گذشته است. نمونه آماری، شامل 36 زن متأهل در منطقه 11 و 12 تهران است که با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. از مقیاس مناسبات سالم و مقیاس مهارت های ارتباطی استفاده شد. ابتدا، از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد، آنگاه، گروه آزمایش طی هفت جلسه دو ساعته، تحت آموزش بسته آموزشی طراحی شده قرار گرفت. پس از پایان آموزش، مجدداً از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای مقایسه نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که آموزش بسته آموزشی بر روابط سالم و ابعاد روابط سالم و مهارت های ارتباطی، تأثیر مثبت دارد.