فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۸۲۱ تا ۱۶٬۸۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۰
29 - 37
حوزههای تخصصی:
تأثیر یادگیری خودتنظیمی بر سبک های حل تعارض دانش آموزان دورة راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری خودتنظیمی بر سبک های حل تعارض دانش آموزان است. بدین منظور،240 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های خودتنظیمی بوفارد و نسخة دوم شیوة مقابله با تعارض رحیم (ROCI-II) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که راهبردهای شناختی و فراشناختی خودتنظیمی بر سبک های حل تعارض تأثیر معناداری دارند >100/0) P)؛ ولی راهبرد انگیزشی خودتنظیمی برسبک های حل تعارض تأثیر معناداری ندارد. راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر سبک همراهانة حل تعارض تأثیر معناداری دارند؛ اما راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر دیگر سبک های حل تعارض (اجتنابی، مهربانانه، مصالحه گرانه و سلطه گرانه) تأثیر معناداری ندارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که یادگیری خودتنظیمی، بهترین پیش بینی کنندة سبک حل تعارض سازنده است؛ بنابراین، نهادهای آموزشی باید برای آموزش و اعتلای یادگیری خودتنظیمی کوشش اساسی و جدی کنند.
اثربخشی یادگیری مشارکتی بر حمایت اجتماعی و شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی یادگیری مشارکتی بر حمایت اجتماعی و شادکامی دانش آموزان پسر اول متوسطه شهرستان قدس صورت گرفته است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است و برای رسیدن به هدف از روش تحقیق شبه آزمایشی استفاده شده است. طرح تحقیق شامل پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه این پژوهش شاملِ کلیه دانش آموزان پسر اول متوسطه شهرستان قدس است که در سال تحصیلی 1392-1391 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب نمونه از روش تصادفی خوشه ای استفاده شد. قبل از هر چیز، از هر دو گروه پیش آزمون حمایت اجتماعی و شادکامی و بعد از پایان دوره در نیمسال دوم، پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های آمارِ توصیفی شاملِ «میانگین» و «انحراف معیار» و در بخش آمار استنباطی از روش «تحلیل کوواریانس چند متغیّری» استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی بیشتر یادگیری مشارکتی در مقایسه با روش سخنرانی بر حمایت اج ت ماعی و شادکامی بوده است.
اثر بخشی نمایش عروسکی بر مهارت های اجتماعی و خلاقیت در کودکان پیش دبستانی شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر نمایش عروسکی بر مهارت های اجتماعی و خلاقیت در کودکان پیش دبستانی شهرستان مراغه انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه پیش دبستانی های شهرستان مراغه بود .نمونه آماری تحقیق حاضر دو پیش دبستانی از بین پیش دبستانی های شهرستان مراغه بصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه بصورت تصادفی جایگزین شد. برنامه نمایش عروسکی طی 8 جلسه توسط مربی کارشناس نمایش، برای گروه آزمایش هفته ای یک جلسه یکساعته اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت و پرسشنامه خلاقیت تورنس بود. داده های با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد نمایش عروسکی بر میزان مهارت های اجتماعی (شامل همکاری، قاطعیت، خویشتن داری و مهارت رفتاری) کودکان پیش دبستانی تأثیر دارد (05/0>P). همچنین بر اساس نتایج نمایش عروسکی بر خلاقیت (بسط، نوآوری، ابتکار و سیالی) کودکان پیش دبستانی شهرستان مراغه تأثیر دارد(05/0 > P).
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس نگرش به ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس نگرش به ازدواج روزن و براتین(1998) در نمونه ای زوجین ایرانی انجام شد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت در دسته ی پژوهش های توصیفی-همبستگی و از نظر هدف در دسته ی تحقیقات کاربردی قرار می گرد. بدین منظور 200 زوج (400نفر) از جامعه ی جوانان در شرف ازدواج که در سه ماهه ی سوم سال 1394 به مراکز مشاوره ی ازدواج تحت نظر وزارت ورزش و جوانان مراجعه کرده بودند، به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از تکمیل مقیاس نگرش به ازدواج روزن و براتین (1988) تعداد 370 داده قابل تجزیه و تحلیل بدست آمد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار های SPSS-23 و R تجزیه و تحلیل شدند. نتایج محاسبه شده برای آلفای کرونباخ و تتای ترتیبی (0.75 و 0.8) حاکی از اعتبار قابل قبول ابزار مورد نظر است. همچنین نتایج تحلیل عامل اکتشافی مقیاس نگرش به ازدواج حاکی از وجود 4 مؤلفه معنادار و قابل استخراج و همچنین روایی سازه ابزار مورد نظر بود. یافته ها حکایت ازپایایی و روایی قابل قبول مقیاس نگرش به ازدواج روزن و براتین (1998) دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده ی مشاوران و متخصصان امر ازدواج قرار گیرد.
مدیریت افسردگی از دیدگاه طب تلفیقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی، از جمله شایع ترین مشکلات روان پزشکی محسوب می شود که در صورت عدم درمان، نتایج زیانباری را در عملکرد فرد به وجود می آورد. درمان رایج این اختلال شامل مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین (Serotonergic Substance Reuptake Inhibitors یا SSRIs)، ضد افسردگي های سه حلقه ای (Tricyclic Antidepressants یا TCAs)، چهار حلقه ای و مهار کننده های مونوآمین اکسیداز (Monoamin Oxidase Inhibitors یا MAOIs) می باشد. در بعضی منابع، درمان های گیاهی نیز برای درمان این اختلال توصیه شده است.
مواد و روش ها: مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی درمان های رایج و گیاهی درمان اختلال افسردگی انجام شد. مطالب مربوط به موضوع افسردگی از منابع مختلف پزشکی ایرانی جمع آوری و سپس با مشورت با استادان صاحب نظر، جمع بندی و تدوین گردید. روش های درمانی استاندارد مطرح در کتاب ها و مقالات پزشکی رایج نیز مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت، درمان های افسردگی از هر دو دیدگاه جمع بندی و ارایه شد.
یافته ها: در مطالعات مختلف، داروهای گیاهی اثرات قابل توجهی در درمان افسردگی نشان داده اند و می توانند انتخاب مناسبی برای درمان این اختلال در همراهی با داروهای رایج باشند.
نتيجه گيري: از میان درمان های مؤثر جهت درمان افسردگی بر حسب شدت آن، شغل، مدت افسردگی، عود افسردگی و سایر بیماری های همراه، پزشک معالج اقدام به استفاده از مناسب ترین و ارزان ترین روش موجود خواهد کرد. در این راستا، انجام مطالعات وسیع تر ضروری به نظر می رسد تا جنبه های بیشتری از اثربخشی و بی عارضه بودن درمان های مکمل را آشکار نماید.
بررسی تاثیر القایی هیجان های شرم و گناه بر عملکرد حافظه فعال
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتباط بین شناخت و هیجان همواره برای محققان جالب و مورد توجه بوده است. علیرغم اینکه هریک حوزه ای جداگانه محسوب می شوند ولی با یکدیگر در تعامل اند. هدف: لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر القایی هیجان های شرم و گناه در عملکرد حافظه فعال انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 95-1394 بوده است. در این پژوهش ابتدا 100 دانشجو با دامنه سنی بین 19-23 سال به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی جمعیت شناختی و تکلیف دو گانه مداد-کاغذی را به منظور بررسی حافظه فعال انجام دادند. سپس از بین آن ها مجموعا 96 دانشجو بر اساس سن و عملکردشان در حافظه فعال در سه گروه هیجان شرم(32 نفر)، هیجان گناه(32 نفر) و گروه خنثی(32 نفر) همتاسازی شدند. سپس شرکت کنندگان تکلیف یادآوری خاطرات هیجانی و تکلیف دو گانه مداد-کاغذی را انجام دادند. داده ها به کمک 22 SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون، هیجان های شرم و گناه به طور معناداری (95/4= F ، 01/0 P < ) حافظه فعال افراد را تحت تاثیر قرار می دهند. نتیجه گیری: براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که هیجانات، عملکرد حافظه فعال را تحت تاثیر قرار می دهند و قرار گیری در معرض یادآوری خاطرات هیجانی منفی (شرم و گناه) در حافظه فعال افراد تداخل ایجاد می کند.
تأثیر آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان منجر به بروز مشکلات فراوانی در مدرسه می شود و نه تنها به تحصیل کودکان خدشه وارد می کند بلکه باعث به وجود آمدن مشکلات اجتماعی و کاهش توجه و حرمت خود آنها نیز می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مشکلات رفتاری کودکان (دختر) بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ششم مدارس واقع در منطقه 2 تهران در سال تحصیلی 96- 1395 بود که از بین آنها 20 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سنجش ذهن آگاهی کودک و نوجوان (گرکو و بائر، 2011) و فهرست مشکلات رفتاری کودکان (کوای و پترسون، 1987) بود. قبل از اجرای متغیر مستقل از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کودکان به صورت 12 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه گواه در پس آزمون به طور معناداری، مشکلات رفتاری (نشانه های اختلال رفتار هنجاری، نشانه های مشکلات توجه و ناپختگی و اضطراب و گوشه گیری) کمتری داشتند. همچنین افزایش معناداری در ذهن آگاهی و پذیرش کودکانی که در برنامه شرکت کرده بودند مشاهده شد (01/0 > P ). نتیجه گیری: بنا بر یافته های حاصل از این پژوهش، می توان از روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کودکان، در کاهش مشکلات رفتاری و افزایش ذهن آگاهی کودکان استفاده نمود.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس مؤلفه های سرمایه روانشناختی و مؤلفه های نگرش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی براساس مؤلفه های سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، خوش بینی، تاب آوری و امیدواری) و مؤلفه های نگرش معنوی (نگرش معنوی و توانایی معنوی) انجام شد. آزمودنی ها شامل 354 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه قم بودند که با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند؛ بدین گونه که از هر دانشکده، نمونه ای مستقل متناسب با حجم آن دانشکده انتخاب شد و به پرسش نامه های بهزیستی روانشناختی ریف، سرمایه روانشناختی لوتانز و سنجش نگرش معنوی شهیدی و فرج نیا پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند خودکارآمدی، خوش بینی و توانایی معنوی، توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی را داشتند؛ اما تاب آوری، امیدواری و نگرش معنوی قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی نبودند؛ بنابراین می توان با برنامه ریزی های صحیح در راستای تقویت خودکارآمدی، خوش بینی و معنویات، سطح بهزیستی روانشناختی افراد را ارتقا داد.
اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر بهبود حافظه نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نارسایی های عملکرد حافظه در اختلال استرس پس از سانحه و ارتباط این نارسایی ها با شدت علائم اختلال، لزوم به کارگیری راهکارهای نوین بهبود حافظه را در این بیماران می طلبد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی در حافظه نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. برای این هدف، 4 نوجوان (2 دختر و2 پسر) با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از 2 ابزار تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه تأثیر حوادث) انتخاب گردیدند. سپس نمونه موردنظر به صورت انفرادی به مدت 20 جلسه تحت برنامه آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفت. همه آزمودنی ها در سه مرحله (پیش از آموزش، پس از آموزش و 2 ماه پیگیری) با استفاده از پاره تست فراخنای ارقام مستقیم و معکوس آزمون هوش وکسلر کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که آموزش حافظه کاری هیجانی منجر به افزایش توانایی حافظه افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه از مرحله پیش از آموزش تا پیگیری شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان ادعا نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی می تواند گزینه مناسبی برای بهبود حافظه نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه باشد.
تأثیر آموزش توجه بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت نارسانویسی در دانش آموزان و لزوم ارائه مداخلاتی برای بهبود این اختلال به منظور پیشگیری از مشکلات بعدی، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش توجه بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با مبتلا به اختلال نارسانویسی بود.
تأثیرآموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:دیابت نوع یک بیماری خانواده نام گرفته است، چراکه ابتلای فرزند به دیابت سیستم خانواده را با فشارها و تنش های فراوانی مواجه می کند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مقابله با تنیدگی بر نشانه های بالینی مادران دارای نوجوان مبتلابه دیابت نوع یک بوده است.
بازنمایی معنایی تجارب معلمان از مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بحث کار راهه شغلی پژوهشی باهدف واکاوی تجربه و برداشت معلمان از مفهوم کار راهه شغلی انجام شد. پژوهش با پارادیم معرفت شناسی تفسیری و با راهبرد کیفی پدیدار نگاری انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه تحقیق، معلمان شهر سنندج در سال 1395 بودند. در یک فرایند نمونه گیری هدفمند به صورت گلوله برفی و با رعایت حداکثر تنوع با 49 نفر (34 مرد و 15 زن) مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت تا اشباع نظری داده ها حاصل گردید. پس از پیاده کردن و کدگذاری سه مرحله ای متن مصاحبه ها، یافته ها سه نوع برداشت متفاوت را نشان داد که در آن معلمان کار راهه شغلی خود را تجربه کرده بودند. طبقات توصیفی به دست آمده از مفهوم کار راهه شغلی تحت عناوین دست یابی به پست های مدیریتی، رشد حرفه ای و نبود کار راهه در شغل معلمی دسته بندی شدند. معلمان مرد مهمترین عوامل مداخله گر در طی مسیر شغلی را وجود تبعیض های مختلف و ارتباطات سیاسی برشمردند، درحالیکه، معلمان زن، عامل فرهنگ جامعه و مردسالاری را به عنوان مهمترین موانع تکمیل مراحل مسیر شغلی خود عنوان کرده بودند.
تحلیلی بر مهارت های ارتباطی به عنوان مولفه اصلی زمینه ساز توسعه صلح و دوستی در کتب درسی ( مطالعه موردی: کتاب های تعلیمات اجتماعی چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بخش مدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات عمده ای که افراد جامعه امروزی را تهدید می کند، عدم برقراری ارتباط صحیح و درک همدلانه است. آموزش در سال های نخست زندگی به عنوان دوران اساسی پی ریزی شخصیت، نقشی مهم و وافر در یادگیری و تثبیت رفتار دارد. بدون شک کودکان برای مقابله با تنش های زندگی و حفظ سلامت روانی خود به مهارت هایی نیاز دارند. آموزش مهارت های ارتباطی ضمن اینکه یک مولفه ی اصلی زمینه ساز توسعه صلح و دوستی در بین افراد است. همواره می تواند بستر مناسبی برای آماده سازی کودکان برای غلبه بر تنش های زندگی را فراهم کند. حال با توجه به اینکه در نظام آموزش و پرورش، دوره ابتدایی یکی از مهم ترین دوره ی تحصیلی افراد به شمار می آید. تحقیق حاضر، با هدف بررسی مؤلفه های مهارت های ارتباطی در کتب تعلیمات اجتماعی دوره دبستان در سال تحصیلی 1395-1394 انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری کتب مطالعات اجتماعی کلاس چهارم، پنجم و ششم ابتدایی، بخش مدنی است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که بیشترین فراوانی مربوط به مؤلفه های رفتن به سوی جمع، استفاده از مهارت های کلامی و غیرکلامی است. و به سه مؤلفه ی معرفی خود، نحوه ی انتخاب دوست و ضرورت دوست یابی توجه گردیده است. در پایان به مؤلفه های نامه نویسی، سلام کردن و آموزش عیادت نیز توجه شده است. حال آنکه در کتاب ششم ابتدایی مؤلفه معرفی خود، نسبت به 2 کتاب چهارم و پنجم کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس و با توجه به تغییرات اخیر در مواد درسی و ادغام این درس با دروس جغرافیا و تاریخ، اهمیت این مساله چندین برابر می گردد و به مسئولان و متولیان نهاد آموزش و پرورش به عنوان مؤثرترین نهاد در اجتماعی کردن افراد جامعه پیشنهاد می شود که ضمن بازنگری کارشناسی شده، در این درس مفاهیم اجتماعی بیشتری را بر مبنای آموزش مهارت زندگی کردن به فرد و با در نظر گرفتن زمینه های فرهنگی و اجتماعی بگنجاند. چرا که عملکرد اشتباه این نهاد تاثیر مستقیم بر روی سایر نهادهای جامعه خواهد داشت. اگر مدارس کار کرد اجتماعی کردن افراد را به درستی انجام ندهند، افرادی به جامعه تحویل می دهند که نه تنها یک شهروند وظیفه شناس برای جامعه نخواهد بود بلکه به وظائف خود در آینده به عنوان پدر و مادر آگاه نیست و موجبات نابسامانی اجتماعی را فراهم می سازد.
اثربخشی موسیقی درمانی بر بهبود افسردگی، کیفیت زندگی و شادکامی زنان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر موسیقی درمانی بر افسردگی، کیفیت زندگی و شادکامی زنان مبتلا به افسردگی انجام شد. روش تحقیق این مطالعه شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون-پس آزمون یک گروهی است. 30 زن مبتلا به افسردگی جزئی و خفیف بر اساس نقطه برش کسب شده در سیاهه افسردگی بک (نمره 10-14) و معیارهای ورود به مطالعه (داشتن حداقل تحصیلات دیپلم، جنسیت مونث، علاقه مندی به موسیقی) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و گروه آزمایشی مطالعه حاضر را تشکیل دادند. سپس 16 جلسه مداخله موسیقی درمانی بر روی آن ها اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم بلند سیاهه افسردگی بک (BDI)، فرم کوتاه مقیاس کیفیت زندگی (SF-36) و سیاهه شادکامی آکسفورد OHI)) بود که به صورت پیش آزمون-پس آزمون اجرا شد. نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف بررسی شد و در نهایت داده ها با استفاده از روش تحلیل آماری تی دو نمونه همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین داده های به دست آمده از نمرات افسردگی، شادکامی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به افسردگی قبل و پس از موسیقی درمانی تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین تأثیر این مداخله در بهبود کیفیت زندگی بیشتر از شادکامی بود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که موسیقی درمانی به عنوان روشی کم هزینه و قابل دسترس می تواند به عنوان راهکاری مناسب برای افزایش سطح شادکامی، بهبود کیفیت زندگی و کاهش افسردگی در زنان مبتلا به افسردگی به کار برده شود.
پیش درآمدی بر ادبیات مفهومی توانمندسازی روانی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مبحث توانمندسازی چنان محبوبیت یافته که مورد استفاده گروه های فعال اجتماعی و سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است و فراگیری استفاده از اصطلاح توانمندسازی دو پیامد مهم داشته است: اول مبهم ماندن تعریف و چارچوب این سازه ؛ دوم، مورد انتقاد واقع شدن سازمان هایی که روی این مقوله کار می کنند مبنی بر اینکه هیچ معیاری وجود ندارد که اثبات کند آنها واقعا توانسته اند اعضای خود را توانمند کنند. علیرغم گستردگی استفاده از مفهوم توانمندسازی، در پژوهش ها و سازمان ها و نهادهای اجتماعی به طور خاص در باب توانمندی روانی و اجتماعی افراد جامعه کمتر سخن به میان آمده است و یکی از دلایل آن پژوهش های انگشت شمار در این حوزه است. مقاله پیش رو با هدفمعرفی، توصیف و تحلیل مدل های رایج توانمندسازی روانی به منظور پیوند ارتباط معنادار دوبعد روانی-اجتماعی انجام شده است. این مقاله در مقدمه به معرفی پیشینه پژوهی توانمندسازی روانی و دنبال کردن خط سیر تحقیقات پیرامون سازه، سپس معرفی مدل هایپرکاربردو در آخر به نتیجه گیری و جمع بندی نظریات و پیشنهادهای پژوهشی آینده گرا می پردازد.
نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع علایم افسردگی به طور روزافزونی در حال افزایش است و اثرات مخرب آن بر روی فرد و جامعه بسیار گسترده می باشد. شناسايي عوامل خطر و محافظت کننده و درک فرایند ابتلا به علایم افسردگی به منظور پیشگیری به موقع و تلاش های مداخله ای اولیه، ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی بود.
مواد و روش ها: جامعه آماري این مطالعه، دانشجويان مقطع كارشناسي بودند كه 357 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسش نامه بررسی تجارب زندگی (Life Experiences Survey یا LES)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ) و پرسش نامه افسردگي Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) استفاده گردید. فرضیه پژوهش از طریق روش تحليل رگرسيون مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: راهبردهاي انطباقي تنظيم شناختي هيجان، رابطه بين رويدادهاي استرس زا و علایم افسردگي را تعديل نمود.
نتيجه گيري: افرادی که به دنبال تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان بیشتری از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، علایم افسردگی کمتری را تجربه می نمایند و بر عکس افرادی که پس از تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان کمتری از این راهبردها استفاده می کنند، تجربه علایم افسردگی بیشتری دارند. بر این اساس، مداخلات و برنامه های پیشگیرانه در زمینه علایم افسردگی، باید اهتمام ویژه ای به آموزش و ترویج راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان داشته باشند.
مقایسه تأثیر مداخله ای بازیهای ویدیویی سه بعدی و دو بعدی بر خلاقیت و مهارتهای اجتماعی دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی های دیجیتالی در سال های اخیر گسترش چشمگیری در میان کودکان، نوجوانان و بزرگسالان سراسر جهان و از جمله در ایران داشته است. به گونه ای که نه تنها میزان علاقه به بازی های دیجیتالی رشد بسیاری داشته، همچنین در سال های اخیر این بازی ها در زمینه های مختلف متنوع تر شده اند. مثلاً در این حوزه می توان به ظهور بازی های سه بعدی و دو بعدی اشاره داشت. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی های ویدیویی دو بعدی و سه بعدی بر خلاقیّت و مهارت های اجتماعی دانشجویان پسر صورت گرفته است. بدین منظور 45 نفر از دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بوشهر از طریق فراخوان انتخاب و پس از همسان سازی، بر اساس نمره هوش و تجربه انجام بازی های ویدیویی، به سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. شرکت کنندگان در دو گروه آزمایش، در یک دوره 20 جلسه ای به انجام بازی های ویدیویی دو بعدی و سه بعدی پرداختند. همه شرکت کنندگان در هر سه گروه، مقیاس های خلاقیت تورنس ( CT ) و مهارت های اجتماعی ( SSI ) را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا کردند؛ و سپس داده ها بر اساس روش آماری تحلیل کوواریانس بررسی شدند. نتایج نشان داد که انجام بازی های ویدیویی دو بعدی و سه بعدی بر مؤلفه سیّالی، و انجام صرفاً بازی های ویدیویی سه بعدی بر مؤلفه انعطاف پذیری از مؤلفه های خلاقیّت تأثیر دارد. علاوه بر این، انجام بازی های ویدیویی دو بعدی بر کنترل اجتماعی از مؤلفه های مهارت های اجتماعی نیز تأثیر دارد. از یافته های این پژوهش استنباط می شود که انجام بازی های ویدیویی دو بعدی و سه بعدی، از عوامل تأثیرگذار بر خلاقیّت (سیاّلی و انعطاف پذیری) و مهارت های اجتماعی (کنترل اجتماعی) است.