فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه پرسشنامه خشم نواکو در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی (پایایی و روایی) پرسشنامه خشم نواکو انجام شده است. در این پژوهش 100 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه خشم نواکو بر روی آن ها اجرا شد. داده ها تجزیه و تحلیل شد و روایی آزمون با استفاده از سه روش همبستگی نمره های آزمون با آزمون پرخاشگری باس و پری، روش بررسی روایی محتوایی و روش تحلیل عاملی پرسشنامه بررسی شد. همچنین، پایایی آزمون با استفاده از دو روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی به دست آمد. نتایج نشان داد که پایایی این آزمون با روش آلفا برابر با 86/0 و با روش بازآزمایی برابر با 73/0 و روایی آزمون (همبستگی با آزمون باس و پری) برابر با 78/0 است؛ ضمن اینکه روایی محتوایی مورد تأیید پنج متخصص روان شناس، مشاور و جامعه شناس قرار گرفت و با تحلیل عوامل نیز تأیید شد. پرسشنامه خشم نواکو از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است و برای سنجش خشم افراد سودمند است. همچنین، این پرسشنامه برای بررسی خشم، به ویژه در موارد کلینیکی قابلیت خوبی دارد.
مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر هیجان به شیوه زوجی و فردی بر کاهش درماندگی رابطه زوجین دارای فرزند با بیمرای مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی میزان اثربخشی مداخله متمرکز بر هیجان (به شیوه زوجی و فردی) بر کاهش درماندگی رابطه زوج های دارای فرزند با بیماری مزمن انجام شد. نمونه شامل 60 نفر است (36 زن و 24 شوهر) که با اجرای آزمون (DAS) انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله متمرکز بر هیجان به شیوه زوجی و به شیوه فردی در مورد گروه های آزمایش اجرا شد.
برای آزمون فرضیه های پـژوهش از روش های آماری تحلیل واریانس، تعقیبی شفه و t مستقل در سطح 01/0 و 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد درمان به صورت معناداری اثربخش بود و توانست درماندگی رابطه را در زنان و شوهران به شیوه فردی و نیز به شیوه زوجی کاهش دهد. هم چنین این درمان توانست رضامندی، همبستگی، توافق و ابراز محبت زناشویی را در زنان و شوهران به شیوه فردی و نیز به شیوه زوجی افزایش دهد. به علاوه اثر بخشی درمان با اجرای فردی (فقط زن) و با اجرای زوجی (زن و شوهر) تفاوت معناداری نداشت و در هر دو شیوه به یک میزان اثربخش بود.
تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه در کاهش نشانه های اختلال سلوک کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه در کاهش نشانه های اختلال سلوک کودکان دبستانی (دختران 10 و 11 ساله) انجام شده است. براساس مطالعات، کودکان مبتلا به اختلال سلوک، در زمینه کاربرد مهارت های اجتماعی بسیار ضعیف عمل می کنند و این نقص به تداوم و تشدید مشکلات رفتاری آن ها می انجامد. این مطالعه از نوع تجربی حقیقی، با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است.گروه نمونه این پژوهش متشکل از 22 دختر دبستانی 10 و 11 ساله بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای در دو مرحله و سپس براساس نمره پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 (فرم والد و معلم) و پرسشنامه ارزیابی رفتار راتر (فرم معلم و والد) انتخاب شدند. از این افراد 11 نفر به طور تصادفی در گروه آزمایش و 11 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول 1 ماه، 12 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه قصه گویی و فعالیت های مکمل قرار گرفت. داده های پس آزمون، سه هفته پس از اتمام جلسات جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس بررسی شد. نتایج نشان دادند که براساس هر دو فرم دو پرسشنامه، آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر قصه موجب کاهش نشانه های اختلال سلوک در آزمودنی ها می شود (005/0>P). این نتیجه با یافته های پژوهشگران دیگر تطابق دارد و قابلیت کاربرد قصه و ساختار آن را در آموزش و درمان مشکلات رفتاری کودکان نشان می دهد.
کنترل شخصی ادراک شده و افسردگی پس از سکته قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی در بیماران بعد از سکته قلبی بسیار شایع است و پیامدهای ناگوار متعددی نیز برای این بیماران به همراه دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط کنترل شخصی در ارزیابی خط پایه و بروز افسردگی پس از سکته قلبی بود.
روش: 176 بیمار 32 تا 84 ساله که با تشخیص قطعی انفارکتوس میوکارد در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی (CCU) شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1385 بستری شده بودند، با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در جمع آوری داده های خط پایه از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و طبی، مقیاس کنترل شخصی، پرسشنامه افسردگی بک و اکوکاردیوگرافی استفاده شد. سه ماه پس از ترخیص، افسردگی در این بیماران با استفاده از مقیاس افسردگی بک ویژه مراقبتهای اولیه (BDI-PC) ارزیابی شد. داده های به دست آمده در خط پایه و مرحله پیگیری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که 45% از آزمودنیها دچار افسردگی پس از سکته قلبی بودند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس تفاوت معناداری در نمرات کنترل شخصی بین دو گروه بیمار پس از سکته قلبی با افسردگی و بدون افسردگی نشان داد.
نتیجه گیری: به طور کلی یافته ها نشان داد که احتمالا باورهای بیمار مبنی بر کنترل پذیری بیماری در روزهای پس از سکته قلبی با بروز افسردگی بعدی رابطه دارد. این یافته می تواند به منظور پیش گیری از بروز افسردگی پس از سکته قلبی در توانبخشی این بیماران مورد توجه قرار گیرد.
مبنای نظری تلفیق برنامه درسی بر اساس حکمت متعالیه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی مفهومی وسیع تر از سازماندهی زمان مدرسه جهت وقوع برخی تجربیات تربیتی دارد و شامل همه عناصر اساسی تعلیم و تربیت نظیر اهداف، محتوا، روش، ارزشیابی و غیره می باشد. از این رو، میان پایگاه فلسفی و موضع معرفت شناختی هر نظام تربیتی، با روش تدوین در برنامه درسی، ارتباط مستقیمی برقرار است. هر تعریفی از موضوع، ساختار و فرآیند علم مقتضی نوع خاصی از برنامه کسب علم است و دست کم، با رویکرد ویژه ای در برنامه درسی بیشتر تلائم دارد. به نظر می رسد، مبانی فلسفه اصالت وجود ازرویکرد تلفیقی در برنامه درسی حمایت می کند، زیرا اصل وحدت تشکیکیه (شخصیه) وجود و اصل مساوقت علم با وجود، در نظریه صدرالمتالهین، وحدت تشکیکیه علم را به جهت موضوع به اثبات می رسانند؛ در حالی که اصل حرکت جوهری و اصل قیام صدوری نفس، بر وحدت علم از جهت ارتباط با فاعل شناسا، دلالت دارند. نظریه صدرالمتالهین در زمینه همراهی علم حضوری با علم حصولی نیز اعتبار مرزهای ساختاری، مفهومی و روشی رشته های دانش را محدود می سازد. بدین ترتیب، همه اشکال دانش به خودی خود مرتبه ای از وجودشناسی است که طی حرکت جوهری (اشتداد وجودی) انسان شناسایی جلوه های گوناگون هستی را ممکن می سازد و در تکامل او که فی الواقع معرفتی است – یاری می رساند. بنابر رویکرد وحدت گرایانه اصالت وجود یادگیری دانش ها بهتر است، با توجه به مناسبات وجودشناختی آنان صورت پذیرد و آموزش رشته های گوناگون علم در بستر نوعی وحدت تشکیکی پیرامون مفهوم وجود تلقی یابد.
بررسی عوامل موثر بر تجربه پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش پیمایشی عامل های تبیین کننده تجربه پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد و عامل های اثرگذار بر آن را مورد بررسی قرار داده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای است که بر مبنای پرسشنامه PREQ طراحی و هنجارسازی شده است. جامعه آماری این پژوهش آن دسته از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد می باشند که در دوره زمانی مورد مطالعه، طرح مقدماتی پایان نامه (پروپوزال) آنها در شورای آموزشی دانشکده به تصویب رسیده است و یا از پایان نامه خود دفاع کرده اند. نمونه مورد بررسی بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین گردید. یافته های پژوهش نشـان داد که: بین تمـــام عامل های تبیین کننده تجربه پژوهشی رابطه معناداری وجود دارد. رضایت کلی دانشــجویان از عامل های هفت گانه تبیین کننده تجربه پژوهشی، متفاوت است. متغیرهایی مانند جنسیت، مقطع تحصیلی، حوزه آموزشی، میزان فعالیت علمی و مرحله انجام پژوهش بر میزان رضایت دانشجویان از عامل های تبیین کننده تجربه پژوهشی اثرگذار است. یافته های پژوهش نشان داد که به طور کلی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد از عامل های مختلف تبیین کننده تجربه پژوهشی رضایـت نسبی دارند.
هنجاریابی آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس (AMT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه مهارتهای حرکتی دانش آموزان کلاس اول دختر و پسر منطقه 3 آموزش و پرورش استان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: این پژوهش تحقیقی است توصیفی ـ تحلیلی که به منظور یافتن تفاوت های مهارت های حرکتی دختران و پسران 7 ساله در سال 83 به انجام رسیده است.
روش بررسی: جامعه مورد نظر شامل 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) می باشد که از 6 دبستان از منطقه 3 آموزش و پرورش انتخاب شده اند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. ابزار تحقیق شامل مقیاس رشد حرکتی لینکلن اوزورتسکی و پرسشنامه مربوط به اطلاعات شخصی می باشد. بعد از انجام ارزیابی های انفرادی و جمع آوری داده ها، کلیه اطلاعات با استفاده از نرم افزارspss و آزمون sample T - Test تجزیه و تحلیل گردیده و مقایسه میانگین نمرات مهارت های حرکتی انجام گرفت.
یافته ها: یافته های حاصل در ارتباط با اهداف پژوهش نشان دادند که بین میانگین نمرات مهارتهای حرکتی کلی، تعادل کلی، تعادل با چشم باز، تعادل با چشم بسته، تعادل داینامیک و استاتیک با چشم باز، هماهنگی حرکتی دو طرفه، هماهنگی اندام های فوقانی، هماهنگی اندام های فوقانی ـ تحتانی و دقت وسرعت حرکتی در دو گروه دختران و پسران کلاس اول ابتدایی تفاوت معنی داری وجود ندارد. تنها تفاوت معنی دار بین میانگین نمرات هماهنگی چشم و دست در دو گروه دختران و پسران می باشد.
نتیجه گیری: کاربرد نتایج این پژوهش در حیطه های مختلف درمانی ـ آموزشی رشد روانی حرکتی کودکان می باشد و می توان از این یافته ها در جهت بهبود هرچه بیشتر برنامه ریزی های مرتبط با کودکان در مراکز مختلف دولتی و غیر دولتی بهره برد."
دست برتری و هوش: مقایسه هوش (کلامی و عملی) و خرده مقیاس های آن بین چپ دست ها و راست دست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه نمره هوش(کلامی و عملی) و خرده مقیاس های آن براساس دست برتری بین دو گروه چپ دست و راست دست بوده است. نمونه پژوهش را 120 دانشجوی کارشناسی تشکیل دادند که به روش تصادفی ساده انتخاب و سپس با آزمون دست برتری ادینبورگ و مقیاس هوش وکسلر بزرگسالان مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج آزمون تی استودنت و تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین افراد چپ دست و راست دست در هوش کلی (2.63= t، 0.05>P)، هوش کلامی(61.13=F،0.01 P<) و سه تا از خرده مقیاس های هوش کلامی(اطلاعات، فراخنای ارقام و درک مطلب) و برخی از مؤلفه های هوش عملی (تکمیل و تنظیم تصاویر و طرح مکعب ها) تفاوت معناداری وجود دارد و هوش کلی و کلامی افراد چپ دست در این پژوهش، بیشتر از راست دست ها به دست آمد، در رابطه با هوش عملی (0.021=F، 0.05< P) و دو خرده مقیاس آن(الحاق قطعات و رمزنویسی) تفاوت معناداری بین دوگروه مشاهده نشد.
تاثیر مشاوره گروهی بارویکرد معنا درمانی بر سطح سلامت روان زنان سالمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
بررسی رابطه پرخاشگری آشکار و ارتباطی با سازگاری عاطفی- اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر دوره ابتدایی
بررسی تحولی ترجیح رنگ در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تحول ترجیح رنگ در کودکان 4 تا 10 ساله شهر اصفهان بوده است. بدین منظور 240 کودک (120 پسر و 120 دختر) به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای از مهدکودک ها ومدارس ابتدایی دو ناحیه آموزش و پژورشی شهر اصفهان انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از کارت های رنگی، شامل رنگ های زرد، صورتی، نارنجی، قرمز، آبی، سبز، بنفش، قهوه ای، خاکستری، سفید و سیاه جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس نشان داد ترجیح رنگ در چهار گروه سنی4، 6، 8، و 10 ساله در مورد رنگ های نارنجی، قرمز و قهوه ای معنی دار است (به ترتیب002/0P< ، 029/0P< و005/P<). علاوه بر این میانگین نمرات رنگ ها و نمودارهای مربوط به آنها نشان داد که به طور کلی رنگ های آبی، زرد، قرمز، نارنجی و صورتی جزء 5 ترجیح اول کودکان 4، 6، 8 و 10 ساله بوده؛ و رنگ های سبز، بنفش، سفید، قهوه ای، خاکستری و سیاه جزء 6 ترجیح آخر آنها قرار دارند. نتایج برمبنای مطابقت های پژوهشی و نظریه های مرتبط مورد بررسی قرارگرفته است.
بررسی فرایندهای واجی کودکان فارسی زبان2 تا ۴ ساله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: فرایندهای واجی، تغییراتی است که کودکان به هنگام بیان کلمات در نحوه تلفظ آن ایجاد میکنند تا بیان آنها برای ایشان راحتتر شود. این پژوهش با هدف بررسی فرایندهای واجی کودکان عادی فارسی زبان ۲ تا ۴ ساله صورت گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مقطعی و توصیفی- تحلیلی است. آزمودنیهای این پژوهش تعداد 128 دختر و پسر 24 تا ۴۸ ماهه تک زبانه فارسی زبان و فاقد هر نوع اختلال شدید شنوایی، بینایی، جسمانی، ذهنی، گفتار و زبان، عاطفی-روانی، ساختاری و کارکردی در تولید کنندههای گفتاری هستند که به صورت تصادفی ساده از مهدکودکهای مناطق مختلف شهر تهران انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، آزمون محقق ساخته فرایندهای واجی، متشکل از 43 واژه یک تا چهار هجایی شامل تمام واجهای زبان فارسی است که توسط آن فرایندهای واجی کودکان در مقولههای ساخت هجا، جانشینی همخوان، جانشینی واکه، همگونی کامل، جابجایی، و سایر فرایندها جمع آوری و بررسی میشود. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، منویتنی، تحلیل واریانس یکطرفه و کروسکال والیس تحلیل شد.
یافتهها: در هیچیک از فرایندهای واجی، تفاوت معناداری بین دخترها و پسرها مشاهده نشد (۰/۰۵>p)، اما فرایندهای واجی با افزایش سن روند رو به کاهش داشتند که این کاهش در فرایندهای ساخت هجا (۰/۰۰۱>p)، جانشینی همخوان (۰/۰۰۱>p)، جانشینی واکه (۰/۰۰3=p) و همگونی کامل (۰/۰۰3=p) معنادار بود.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تفاوت جنسی تأثیری بر چگونگی فرایندهای واجی ندارد. اما با افزایش سن فرایندهای واجی رو به کاهش میروند که میتواند نشانگر رشد ادراکات واجی و تسلط بیشتر کودکان گروههای سنی بالاتر بر نحوه تلفظ لغات باشد.
"
تاثیر برخورد مناسب معلم بر سبک های مقابله ای بد رفتاری و ضد اقتدار دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر برخورد مناسب معلم بر سبک مقابله ای بد رفتاری (A) و ضد اقتدار (B) دانش آموزان در پایه چهارم و پنجم ابتدایی ناحیه 3 تبریز انجام یافته است. در این پژوهش 28 نفر از دانش آموزانی که دارای سبک های مقابله ای B و A بودند با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. از آزمون شناسایی سبک های مقابله ای B و A برای تعیین دانش آموزانِ دارای سبک مقابله ای مزبور و از آزمون ریون کودکان به منظور سنجش هوش این دانش آموزان استفاده گردید. هدف استفاده از آزمون ریون، کنترل متغیر هوش در دانش آموزان مذکور بود. نتایج حاصل نشان دادند که: برخورد مناسب معلم به طور معنادار می تواند بد رفتاری (سبک A) و رفتارهای ضد اقتدار (سبک B) دانش آموزان را در کلاس درس کاهش دهد. بنابراین، برخورد مطلوب معلم در کلاس از عوامل بسیار مهم و تعیین کننده در چگونگی رفتار کلاسی دانش آموزان است. بر مبنای یافته های این تحقیق، پیشنهادهایی برای معلمان و دست اندرکاران ارائه شده است.
باور به دنیای عادلانه و ناعادلانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بیان تفاوت های گروه های جمعیت شناختی مختلف درباره دنیای عادلانه و ناعادلانه انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را زنان و مردان 17 سال به بالای شهر اصفهان در سال 1385 تشکیل دادند. گروه نمونه پژوهش متشکل از 1500 نفر بود که از طریق نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از مناطق شرق، غرب، جنوب و شمال شهر نمونه گیری شده اند. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسش نامه باور به دنیای عادلانه رابین و پیلاو می باشد. داده های حاصل از پرسش نامه با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی شفه و آزمون t گروه های مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که در گروه های سنی مختلف، گروه های 51 سال و بالاتر و 41 تا 50 سال در مقایسه با گروه های سنی پایین تر، دنیا را عادلانه تر و گروه 21 تا 30 سال در مقایسه با گروه 31 تا 40 سال و 41 تا 50 سال دنیا را ناعادلانه تر می پنداشتند.