فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۸۱ تا ۴٬۷۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
تأثیر آموزش حل مسأله بر خودکارامدی و خودکارامدی ادراک شده در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از دیدگاه نظریه های شناختی اجتماعی، توان کنترل شخصی موجب ارتقای سلامت رفتاری می گردد. برجسته ترین نظریه های سلامت رفتاری در برگیرنده مفهوم خودکارامدی می باشد. هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر آموزش حل مسأله بر خودکارامدی و خودکارامدی ادراک شده در نوجوانان بود.
مواد و روش ها: در کارآزمایی بالینی حاضر، 160 نفر از نوجوانان در مقطع راهنمایی به صورت تصادفی ساده چند مرحله ای انتخاب شدند و سپس در سه گروه: مداخله شامل 64 نفر، شاهد با دارونما شامل 62 نفر و شاهد بدون دارونما شامل 34 نفر به طور تصادفی تخصیص داده شدند. آموزش مهارت حل مسأله، به طور اختصاصی برای گروه مداخله در طی 15 جلسه ارایه گردید. در گروه شاهد با دارونما در طی 15 جلسه، تنها به بحث راجع به مسایل بلوغ و نوجوانی پرداخته شد. گروه شاهد بدون دارونما هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات 3 مقیاس، پرسش نامه خودکارامدی عمومی ادراک شده Schwarzer و Jerusalem، خودکارامدی در روابط با همسالان Wheelerو Ladd و خودکارامدی ادراک شده در روابط با همسالان Oalandik بود. داده ها با استفاده از آزمون ANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: آموزش مهارت حل مسأله باعث تفاوت معنی دار نمرات خودکارامدی عمومی ادراک شده در سه گروه (010/0 > P و 704/4 = F)، خودکارامدی در روابط با همسالان در سه گروه (001/0 > P و 64/9 = F) و خودکارامدی ادراک شده در روابط با همسالان در سه گروه (010/0 > P و 2/4 = F) گردید.
نتیجه گیری: آموزش حل مسأله، راهبردی مناسب جهت افزایش خودکارامدی و ابزاری برای شناسایی، حل و یا سازگاری جهت بررسی چالش های نوجوانان و در نهایت سلامت رفتاری آن ها در طول زندگی می باشد.
تاثیر تعاملی روان درمانی بدنی و پس خوراند زیستی بر کنش عصب- روان شناختی عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش جهت بررسی تاثیر تعاملی رواندرمانی بدنی و پسخوراند زیستی بر کنش عصب-روانشناختی عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای ویژهی یادگیری طراحی شده است.
روشکار: این پژوهش کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد در سال 1389 انجام شد. کل آزمودنی ها شامل 17 نفر از مادران کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در مشهد می باشند که به طور تصادفی در دو گروه آزمون (7 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه، تمام آزمودنی ها با پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت و هوش هیجانی بار-ان ارزیابی گردیدند. گروه آزمون، تحت یک دورهی سه ماهه رواندرمانی بدنی (دو جلسهی 90 دقیقهای در هفته، در مجموع 24 جلسه) و آموزش پسخوراند زیستی (هر دو هفته یک بار، در مجموع 6 جلسه) قرار گرفتند. پس از اتمام دورهی آموزش، تمام آزمودنی ها توسط ابزارهای ذکر شده، ارزیابی مجدد شدند. برای بررسی نرمال بودن یافتههای دو گروه، از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد و با توجه به نرمال بودن نمرات عزت نفس و هوش هیجانی در دو گروه، برای مقایسهی میانگین نمرات از آزمون تی مستقل با سطح معنیداری 05/0>P استفاده شد.
یافتهها:نمرات مربوط به عزت نفس (042/0=P) و هوش هیجانی (011/0=P) در گروه آزمون نسبت به شاهد به طور معنیداری افزایش یافته بود.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی رواندرمانی بدنی و
پسخوراند زیستی در افزایش عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای یادگیری است.
هوش هیجانی
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۱۴
حوزههای تخصصی:
C-Test و سنجش توانایی عمومی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر ‘ گونه های مختلف C-Test بعنوان آزمونهایی برای سنجش توانایی عمومی زبانی مورد بررسی قرار گرفتند . در آغاز C-Test بعنوان گونه اصلاح شده آزمون بسته ( cloze) به رشته آزمون سازی زبان وارد شد و جایگاه خود را پید اکرد . اولین C-Test از طریق حذف نیمه دوم کلمات (بصورت یک کلمه در میان ) در یک متن چند پاراگرافی ساخته شد ‘ عمل حذف از جمله دوم متن آغاز می شد . بررسی های متعدد نشان دادند که این آزمون می تواند توانایی عمومی زبانی را همانند تافل و آزمون بسته اندازه بگیرد . هدف تحقیق حاضر این که یکبار دیگر روی نتایج تحقیقات قبلی صحه بگذارد . بدین منظور ‘ ده گونه مختلف C-Test با استفاده ا زروشهای حذف گوناگون ساخته شدند که یکی از این ده نوع براساس همان قاعده اول ساخته شد . این ده نوع C-Test به همراه یک تافل و آزمون بسته استاندارد در میان حدود 500 نفر دانشجوی سال آخر رشته زبان انگلیسی اجرا شد. نتایج تجزیه و تحلیلهای آماری نشان داد که C-Test می تواند تواناییهای متعددی را اندازه بگیرد که یکی ازآنها احتمالأ توانایی عمومی زبانی است ودر این راستا ‘ نمی توانند این توانایی را به طوریکسان اندازه بگیرند .
بررسی مقایسه ای امید به زندگی و خوشبینی در دانش آموزان ناشنوا و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای امید به زندگی و خوشبینی در دانش آموزان راهنمایی دختر ناشنوا و شنوای شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع عل ّی- مقایسه ای بود. بر این اساس تعداد60 نفر از دانش آموزان دختر در مقطع راهنمایی (30 نفر دانش آموز ناشنوا و 30 نفر دانش آموز شنوا) به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه هشت سؤالی جهت گیری به زندگی شیر و کارور (1985) و مقیاس خود گزارشی امید اسنایدر (1991) بزرگسالان را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون T دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته هانشان داد که تفاوت میانگین به دست آمده بین دو گروه در مقیاس امید برابر 04/7 بود که نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا از ناشنوا بوده است. علاوه بر این، تفاوت میانگین دو گروه در متغیر خوشبینی برابر 2 بود و نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا در مقیاس خوشبینی از دانش آموزان ناشنوا بوده است. از سوی دیگر نتایج آزمونt نشان داد که تفاوت بین دو گروه در متغیر های بین سن، امید به زندگی و خوش بینی معنادار است. بر اساس نتایج به دست آمده دانش آموزان ناشنوا در مقایسه با دانش آموزان شنوا آسیب پذیری بیشتری در متغیرهای امید و خوشبینی داشته اند و متعاقب این مسئله باید تحت خدمات روان شناختی و مشاوره ای قرار گیرند. ازآنجا که اعتقاد بر آن است که سازه های روان شناسی مثبت از جمله امید می تواند از افراد در برابر رویدادهای استرس زا حمایت کند، به نظر می رسد که تدوین و اجرای برنامه های پیشگیرانه برای دانش آموزان ناشنوا مفید فایده باشد. علاوه بر این یافته های مطالعات گوناگون نشان می دهد که خوش بینی اثر مطلوب روی سلامتی و رفتارهای سازشی دارد که در مقابله با موقعیت های استرس زا، افراد را یاری می کند و باید در گروه ناشنوا تلاش در جهت ارتقای آن صورت گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های تفکر انتقادی بر نگرش دانش آموزان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارت تفکر انتقادی بر تغییر نگرش نسبت به مواد مخدر در دانش آموزان پسر دبیرستان های شهر یزد بود. روش: طرح پژوهش از نوع آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری در این طرح کلیه دانش آموزان پسرسال اول مقطع دبیرستان شهرستان یزد هستند که در دو ناحیه آموزش و پرورش در سال 88-87 مشغول به تحصیل بودند. پس از انتخاب یک دبیرستان پسرانه و جایگزینی تصادفی آزمودنی ها به دو گروه آزمایش (20نفر) و کنترل (20نفر)، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد مخدر در مورد هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش، آموزش تفکر انتقادی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هر هفته یک جلسه دریافت کردند. در گروه کنترل هیچ متغیری اعمال نشد و آن ها در انتظار آموزش ماندند. پس از اجرای مداخله آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. سپس از تحلیل کواریانس و آزمون لوین برای تحلیل استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر این مطلب است که پیش فرض همگنی شیب ها و همگنی واریانس ها تأیید می گردد. معناداری F کوواریانس در سطح (05/0≥ P) نشان می دهد که آموزش تفکر انتقادی تاثیر گذار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش تفکر انتقادی بر تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به سوء مصرف مواد، مؤثر بوده است.
تاثیر تدریس مبتنی بر شواهد با رویکرد حل مساله بر جست وجوی منابع علمی، شناخت اصول سلامت و رضایت از تدریس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: دانشجویان علوم پزشکی به مهارت های رویکرد مبتنی بر شواهد برای ارتقای تفکر خلاق و توانمندی شغلی نیاز دارند. روش تدریس مناسب در "" آموزش مبتنی بر شواهد"" نامشخص است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر تدریس مبتنی بر شواهد با رویکرد حل مساله بر یادگیری جست وجوی منابع علمی، شناخت اصول سلامت و رضایت از تدریس بود.
روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی دانشجویان ترم سوم رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال 1388 به روش سرشماری انتخاب شدند. برای تدریس درس بهداشت، نمونه ها به صورت تصادفی به 2 گروه مساوی 38نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. از دو ابزار گردآوری اطلاعات در آغاز و پایان مطالعه استفاده و نمرات جست وجوی منابع علمی، شناخت اصول سلامت و رضایت دانشجویان از تدریس سنجش شد. داده ها با نرم افزار SPSS 16 و آزمون های آماری مجذور کای، T مستقل و T زوجی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین نمره کل شناخت دانشجویان و جست وجوی منابع علمی در گروه تجربی پس از مداخله به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود. میانگین نمره کل رضایت گروه تجربی از تدریس مبتنی بر شواهد با رویکرد حل مساله به طور معنی داری بالاتر از تدریس به روش سخنرانی و بحث گروهی در گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: به کارگیری رویکرد حل مساله در تدریس مبتنی بر شواهد با توجه به فعالیت گروهی دانشجویان، همچنین نظارت و حمایت مداوم مدرس از فعالیت های آموزشی دانشجویان می تواند دسترسی دانشجویان به منابع علمی، رضایت از تدریس و یادگیری آنان از اصول سلامت را ارتقا دهد.
تأثیر آموزش مهارت های خوش بینی بر هوش هیجانی پسران کانون اصلاح و تربیت شهرکرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش گروهی مهارت های خوش بینی بر هوش هیجانی پسران کانون اصلاح و تربیت شهرستان کرمان بوده است. در این راستا از روش نیمه آزمایشی با طرح دو گروهی انتساب تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و پرسشنامة هوش هیجانی به عنوان ابزار پژوهش بر روی نمونه مورد بررسی به اجرا گذاشته شد.60 نفر از پسران کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و پس از تقسیم با روش همتا کردن به دو دستة هم طراز، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طی 10جلسه طرح آموزش خوش بینی بر اساس نظریة سلیگمن اجرا شد و یک ماه بعد از اتمام جلسات، پس آزمون برگزار شد. از آزمون آماری t گروه مستقل برای تحلیل داده ها استفاده شد و نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش راهبردهای خوش بینی در ارتقای هوش هیجانی گروه آزمایش به صورت معنی داری مؤثر بوده است. بنابراین پیشنهاد می شود که آموزش گروهی مهارت های خوش بینی در برنامه های آموزشی مراکز کانون اصلاح و تربیت نوجوانان گنجانده شود.
تاثیر خودآموزی کلامی بر بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک بود. به عبارتی دسترسی به این مساله که آیا آموزش خودآموزی کلامی می تواند در بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثیر مثبتی داشته باشد یا خیر، هدفی بود که پژوهش به قصد دستیابی به آنها انجام پذیرفت. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه تجربی (نیمه آزمایشی) بود که در آن نمونه ای شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرآیند طرح، گروه آزمایشی در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه، نشان داد که گروه آزمایشی در پایان نسبت به گروه کنترل از بهبود قابل توجهی در علایم مرضی اختلال سلوک برخوردار است. به عبارت دیگر کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود معنی دار نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال سلوک شده بود.
نقش عوامل روانشناختی در اختلال های کنشی جنسی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی درونی رهیافت مناسب برای بهبود کیفیت نظام آموزش عالی؛ مطالعه موردی
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارزیابی درونی نوعی خودارزیابی است که برای پی بردن به کمیت و کیفیت وضعیت آموزشی و پژوهشی گروه توسط واحد آموزشی انجام می شود. هدف این تحقیق، ارزیابی درونی کیفیت آموزشی گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه تربیت معلم در ارتباط با هدفها و انتظارات و سپس ارایه پیشنهادات لازم برای بهبود کیفیت وضعیت موجود بود.
روشها: این تحقیق توصیفی- کاربردی در سال 1387 و 1388 انجام شد. به دلیل محدود بودن جامعه آماری مورد مطالعه به تمام شماری اعضای هیات علمی، دانشجویان، مدیر گروه و مسئولان کتابخانه پرداخته شد و از روش نمونهگیری در دسترس برای ارزیابی دانش آموختگان و کارفرمایان آنها استفاده شد. در انجام ارزیابی درونی ابتدا اهداف گروه در سه حیطه دروندادی، فرایندی و بروندادی تصریح و تدوین شده و سپس با توجه به تجربیات ملی و بینالمللی برای سه عامل اصلی درونداد، فرایند و برونداد تعداد 7 عامل، 40 ملاک و 124 نشانگر به همراه معیارهای قضاوت تدوین شد. سپس ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه و چک لیست تهیه و در اختیار نمونههای پژوهش قرار گرفت. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی بهکمک نرمافزار SPSS 16 تحلیل شد.
یافتهها: وضعیت موجود دروندادها، فرایندها، و بروندادهای گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه تربیت معلم نسبتاً مطلوب بود و گروه به طور کلی در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار گرفت.
نتیجهگیری: گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه تربیتمعلم برای عوامل دروندادی، فرآیندی و بروندادی دارای وضعیت نسبتاً مطلوب است. این ارزیابی درونی باعث شناخت اعضای هیات علمی گروه و دانشگاه از کیفیت وضعیت موجود شده و مبنایی برای تصمیمگیریهای آتی گروه خواهد شد.
بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و خلاقیت با پیشرفت ریاضی در دانش آموزان تیزهوش اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی (جهت گیری هدف های پیشرفت، خودکارآمدی و اضطراب امتحان)، راهبردهای یادگیری(مرور ذهنی، بسط دهی و سازمان دهی و راهبردهای یادگیری فراشناختی (تفکر انتقادی و خودنظم دهی فراشناختی) و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان تیزهوش اصفهان انجام شد. جامعه این پژوهش همه دانش آموزان دبیرستانی رشته های نظری شهر اصفهان بودند. برای انجام این پژوهش 200 دانش آموز(108 دختر و 92 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و همه آن ها پرسشنامه جهت گیری هدف های پیشرفت الیوت و موریاما، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و همکاران، و پرسشنامه خلاقیت تورنس را تکمیل نمودند. یافته ها نشان داد که هدف تبحرگرا، خودکارآمدی، سازمان دهی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی رابطه ی مثبت و معنادار، و اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی رابطه ی منفی و معنادار داشتند. خودکارآمدی، اضطراب امتحان و خلاقیت در یک مدل توانستند 42 درصد از واریانس پیشرفت درس ریاضی را پیش بینی کنند و نیز سهم خودکارآمدی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بیش از سایر متغیرها بود.
تأمل، تفکر
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۲
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دبستانی شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای رسیدن به سطح مطلوب سلامت روان در جامعه به داده ها و اطلاعات آماری مناسب از وضعیت موجود نیاز می باشد که این پژوهش نیز به همین منظور و با هدف بررسی میزان شیوع اختلالات هیجانی-رفتاری در دانش آموزان دبستانی شهر مشهد انجام گردیده است.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-مقطعی 500 دانش آموز دختر و پسر از پایه های اول تا پنجم دبستان های دولتی شهر مشهد در سال تحصیلی 90-1389 به روش ترکیبی (طبقه ای-چندمرحله ای) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه ی رفتاری کودک آخنباخ (فرم گزارش معلم) بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل واریانس تک عاملی ANOVA استفاده شده است.
یافته ها: به میزان15 درصد از کل دانش آموزان مقطع دبستان دچار مشکلات بالینی و 5 درصد در محدوده ی مرزی می باشند که بیشترین میزان شیوع مشکلات رفتاری مربوط به پایه ی پنجم وکمترین میزان شیوع مربوط به پایه ی سوم دبستان می باشد.
نتیجه گیری: این یافته ها توجه بیشتر به فضای روانی مدارس و ایجاد محیطی سالم و ایمن را توسط اولیای مدرسه می طلبد و همچنین می تواند هشداری برای مسئولین آموزش و پرورش، معلمان و والدین باشد تا توجه بیشتری به وضعیت سلامت روان و رشد هیجانی و اجتماعی کودکان نمایند.
ساختار عاملی فهرست تنیدگی ناشی از انتظارهای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
بهمنظور بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی فهرست تنیدگی ناشی از انتظارهای تحصیلی (AESI؛ انگ و هوان، 2006)، 143 پسر و 182 دختر دبیرستانی فهرست تنیدگی ناشی از انتظارهای تحصیلی (AESI) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (FNES-B؛ لری، 1983) را تکمیـل کردند. تحلیل عاملی اکتشـافی دو عامل انتظارهای والدیـن/ معلمان و انتظارهای خود را تأیید کرد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی ضمن حمایت از ساختار عاملی به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی، نشان دادند که الگوی دو عاملی AESI در مقایسه با الگوی تک عاملی برازش بهتری با دادهها دارد. همبستگی مثبـت معنادار بین نمرههای مقیاس ترس از ارزیابی منفی با نمرههای زیر مقیاسها و نمره کـل AESI مبین روایی همگرای این فهرست بود. همسانی درونی زیرمقیاسها و عامل کلی AESI مناسب بود. نتایج پژوهش حاضر، ثبات ساختار عاملی AESI و اعتبار این فهرست را برای سنجش تنیدگی ناشی از انتظارهای تحصیلی در دانش آموزان ایرانی نشان دادند.
"