فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۰۱ تا ۵٬۴۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر یک دوره فعالیت منظم ورزشی بر پرخاشگری دانشآموزان عقبماندة ذهنی آموزشپذیر 9 تا 15 سال شهرستان لردگان انجام گرفت. به این منظور از بین دانشآموزان عقبماندة ذهنی آموزشپذیر به صورت تصادفی ساده 28 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (7 پسر و 7 دختر) و کنترل (7 پسر و 7 دختر) گمارده شدند. پرسشنامة پرخاشگری قزل سفلو و همکاران (1387)، بهعنوان پیشآزمون روی دو گروه اجرا شد. سپس فعالیت ورزشی بهعنوان برنامة مداخلهای به مدت 2 ماه و هر هفته 3 جلسه (45 دقیقهای) روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از اتمام دورة مداخله، آزمون پرخاشگری بار دیگر روی دو گروه اجرا شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس با بهرهگیری از نرمافزار تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل در میزان پرخاشگری تفاوت معنادار آماری (001/0 ) وجود دارد که نشان میدهد اجرای یک دوره فعالیت منظم ورزشی بر کاهش پرخاشگری و خردهمقیاسهای آن در دانشآموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است. بنابراین میتوان دریافت که فعالیت منظم ورزشی بر کاهش پرخاشگری دانشآموزان عقبماندة ذهنی آموزشپذیر تأثیر دارد.
مقایسه پنج عامل بزرگ شخصیت، خودکارامدی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران فراری و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع فزاینده فرار دختران نوجوان از خانه و عواقب ناگوار فردی و اجتماعی آن، پژوهش حاضر با هدف بررسی پنج عامل بزرگ شخصیت، خودکارامدی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران فراری و عادی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از حیث هدف، بنیادی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، از نوع توصیفی بود. جامعه آماری مطالعه را کلیه دختران فراری شهر کرمانشاه در سال 1393 تشکیل داد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 50 نفر انتخاب و با 50 نفر از دختران یکی از دبیرستان های شهر کرمانشاه از لحاظ جنس، سن و تحصیلات همتاسازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیتی (Five-Factor Model یا FFM)، پرسش نامه خودکارامدی عمومی ( General Self-Efficacy Scale یا GSES ) و پرسش نامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان ( Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ ) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین دو گروه در متغیرهای روان رنجورخویی، گشودگی، برون گرایی، وظیفه شناسی، توافق، خودکارامدی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به روند رو به رشد فرار دختران از منزل و مسایل و عواقب حاصل از فرار دختران، توجه به مسأله پیشگیری و شناسایی عوامل زمینه ساز و اجرای مداخلات گوناگون جهت اصلاح آن ها، امری ضروری به نظر می رسد.
بهزیستی درونی از دیدگاه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه سبک های دلبستگی و ترس از ارزیابی منفی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت، به عنوان یکی از پدیده های عصر جدید، شامل جنبه های شناختی، هیجانی و رفتاری است. تحقیق حاضر، با هدف تعیین رابطه سبک های دلبستگی و ترس از ارزیابی منفی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه تحقیق، شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران بود که در سال 1392 در یکی از مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری مشغول به تحصیل بودند. از میان این افراد، تعداد 161 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت، دلبستگی بزرگسالان و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی (264/0=r)، ناایمن اضطرابی (300/0=r) و ترس از ارزیابی منفی (174/0=r) با اعتیاد به اینترنت رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین سبک دلبستگی ایمن (020/0=r) با اعتیاد به اینترنت، رابطه معناداری یافت نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن بود که سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی (130/0=R2) و ترس از ارزیابی منفی (030/0=R2) سهم معناداری در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان دارند. بنابراین، ضروری است، در فرآیند پیشگیری از اعتیاد به اینترنت به نقش عوامل روان شناختی مانند سبک های دلبستگی ناایمن و ترس از ارزیابی منفی توجه نمود.
تأملی در سازههای مذهبی و جایگاه آنها در روانشناسی سلامت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
"چکیده: مجموعه در حال رشدی از پژوهش، اثرات مثبت رفتارها و باورهای مذهبی را بر سلامت جسمانی و روانی نشان دادهاند. همچنانکه شواهد افزایش مییابد، عناصر مذهبی و معنوی در مدلهای نظری پذیرش بیشتری مییابد. اگرچه مطالعات اخیر حکایت از خلاقیت فزایندهای دارد، باید برای روشن شدن روابط درونی میان سازههای مذهبی و اثرات همبسته آن با سلامت، مطالعات بیشتری صورت گیرد.
مقالة حاضر ضمن ارائه تعاریفی از مفاهیم سلامت و مذهب که با چهارچوب روانشناسی سلامت متناسب است، رابطه مشارکت مذهبی و جهتگیری مذهبی با سلامت روانی را مورد بحث قرار داده است. سپس مفهوم مقابله مذهبی را بررسی و به کنکاش در مدل مقابله مذهبی پارگامنت پرداخته و تلاش کرده است تا مکانیزمهای شناختی و رفتاری را که نقش واسطهای در ارتباط میان مذهب و سلامت روانی ایفا میکنند، مورد بررسی قرار دهد. این مقاله با ذکر مزایا و معایب مقابله مذهبی برای سلامت و ارائه پیشنهادهایی برای تلفیق متغیرهای مذهبی در عرصه پژوهشهای آتی به ویژه در قلمرو روانشناسی سلامت بالینی خاتمه مییابد. "
مقایسه حافظه آشکار (حافظه یادآوری و بازشناسی) در زنان مبتلا به پراشتهایی عصبی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رابطه تن و شناخت ازجمله مباحث مربوط به یکپارچگی جنبه های مختلف انسان است و به نظر می آید جنبه های مختلف عصبی روان شناختی جدا از هم نیستند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه حافظه آشکار (حافظه های یادآوری و بازشناسی) زنان مبتلا به پراشتهایی عصبی و زنان عادی انجام شد. روش: این یک مطالعه توصیفی از نوع پس رویدادی بود. نمونه آماری شامل دو گروه، 20 نفر زن مبتلا به پرخوری روانی، از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های درمانی جهت درمان اختلال پُرخوری و 20 نفر زن بهنجار بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. آزمون پژوهشگر ساخته پرخوری روانی (با پایایی از طریق دونیمه سازی و بازآزمایی و روایی مناسب) و آزمون حافظه آشکار (حافظه بازشناسی و حافظه یادآوری) بر روی افراد دو گروه اجرا شدند. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل واریانس چند متغیری، با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های: یافته ها این پژوهش نشان داد که دو گروه موردمطالعه در حافظه بازشناسی تفاوت معناداری باهم داشتند و افراد مبتلا به پرخوری روانی در این نوع حافظه به طور معنی داری ضعیف تر از گروه عادی عمل کردند. در متغیر حافظه یادآوری تفاوت معنی داری بین دو گروه به دست نیامد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که زنان مبتلایان به پرخوری روانی در جنبه هایی از حافظه از افراد عادی ضعیف تر عمل می کنند.
کهنسالی
منبع:
فرهنگ ۱۳۶۷ شماره ۲ و ۳
حوزههای تخصصی:
کمال گرایی نوروتیک و اختلال بدشکلی بدن در افراد مبتلا به بیماری های پوستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ویژگی های شخصیتی مانند کمال گرایی، می تواند از عوامل زمینه ساز یا تشدید کننده اختلالات جسمانی یا روان پزشکی باشد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه کمال گرایی نوروتیک و اختلال بدشکلی بدن در بیماران پوستی و افراد سالم و بررسی نقش کمال گرایی و بدشکلی بدن بر روی پیش بینی احتمال ابتلا به بیماری های پوستی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. نمونه گیری به صورت تصادفی، خوشه ای و تک مرحله ای صورت گرفت. ابتدا دو کلینیک پوست به صورت تصادفی انتخاب گردید و 112 نفر از مراجعه کنندگان به آن جا مورد بررسی قرار گرفتند. 106 فرد سالم نیز به عنوان گروه شاهد در این مطالعه شرکت نمودند که با گروه پژوهش از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همسان سازی شده بودند. برای جمع آوری داده ها، پرسش نامه کمال گرایی نوروتیک و مقیاس خودسنجی نشانه های اختلال بدشکلی بدن پس از جلب رضایت آن ها تکمیل گردید.
یافته ها: میانگین نمرات کمال گرایی نوروتیک و اختلال بدشکلی بدن (01/0 > P) در گروه بیماران پوستی به صورت معنی داری بالاتر از گروه افراد سالم به دست آمد. همچنین، کمال گرایی نوروتیک و بدشکلی بدنی، توان پیش بینی احتمال ابتلا به بیماری پوستی را داشت (23/0 = R، 01/0 > P).
نتیجه گیری: کمال گرایی نوروتیک و بدشکلی بدنی می تواند باعث ایجاد یا تشدید اختلالات پوستی و به تبع آن، ایجاد اختلال بدشکلی بدن در افراد مبتلا به انواع اختلالات پوستی شود. بنابراین، آگاهی از ویژگی شخصیتی کمال گرایی و اختلال بدشکلی بدن برای پزشکان و متخصصان، جهت ارایه خدمات روان درمانی و پیشبرد بهتر فرایند درمان حایز اهمیت می باشد.
عوامل محیطی و اجتماعی مؤثر در ترک تحصیل (بازماندگان از تحصیل) دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 90-89
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل محیطی و اجتماعی مؤثر در ترک تحصیل دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان میاندوآب انجام شد. جامعه آماری این تحقیق دو گروه دختران ترک تحصیل نکرده و ترک تحصیل کرده در سال تحصیلی 90 - 89 در سه پایه متوسطه شهرستان میاندوآب هستند که تعداد دختران ترک تحصیل نکرده 4085 نفر و تعداد دختران ترک تحصیل کرده 604 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انجام پذیرفت و از هر دو گروه به تعداد 234 نفر ترک تحصیل و به همین تعداد نیز دانش آموزعادی (مشغول به تحصیل) که مجموعاًً 468 نفر بود به عنوان نمونه تصادفاً گزینش گردید. روش تحقیق حاضر علی- مقایسه ای بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است برای تعیین میزان تاثیر میزان متغیرها در فرضیه ها دو گروه از دختران (مشغول به تحصیل و بازماندگان از تحصیل) مقایسه گردیدند و اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمونt) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عوامل محیطی، خانوادگی، اقتصادی، عوامل مربوط به مدرسه ی ترک تحصیل، گروه همسالان بین دانش آموزان عادی و بازمانده از تحصیل متفاوت است و این تفاوت از لحاظ آماری معنادار است یعنی عوامل ذکر شده بیشترین نقش را در ترک تحصیل دختران داشته است و همچنین اختلاف میانگین ترک تحصیل دانش آموزان براساس محیط زندگی (محیط روستایی وشهری) برابر 28/1 است که نشانگر ترک تحصیل بیشتر دانش آموزان درمحیط روستایی به محیط شهری می باشد ولی این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. یعنی محیط زندگی نقش عمده ای در ترک تحصیل دانش آموزان دختر نداشته است.
بررسی ارتباط بین حافظه کلامی و غیرکلامی، پردازش اطلاعات، بازداری پاسخ با بازشناسی بیان چهره ای هیجان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین حافظه کلامی و غیرکلامی، پردازش اطلاعات، بازداری پاسخ با بازشناسی بیان چهره ای هیجان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی بود، که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون بازشناسی بیان چهره ای هیجان، آزمون حافظه وکسلر، آزمون استروپ و پرسشنامه پردازش اطلاعات استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه ورود استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین حافظه کلامی و پردازش اطلاعات با بازشناسی بیان چهره ای هیجان ارتباط مثبت معناداری وجود دارد (05/0>P & 01/0>P). همچنین بین بازداری پاسخ و بازشناسی بیان چهره ای هیجان ارتباط منفی معناداری وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها بازداری پاسخ می تواند بازشناسی بیان چهره ای هیجان را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مورد پیش بینی قرار دهد. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه ی آسیب شناسی و درمان اختلال اسکیزوفرنی دارد.
مقایسه ی رضایت دانشجویان از کیفیت برنامه ی درسی و عملکرد استادان و کارکنان دانشکده ی علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، مقایسه ی رضایت دانشجویان زن و مرد رشته های مختلف دانشکده ی علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه شیراز، از کیفیت برنامه ی درسی و عملکرد استادان وکارکنان مربوط است. روش تحقیق در این مطالعه، از نوع توصیفی – پیمایشی است و جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان رشته های تربیت بدنی، روان شناسی بالینی، علوم کتابداری و اطلاع رسانی، مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، آموزش پیش دبستانی و دبستانی و کودکان استثنایی است که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین دانشجویان ترم های 5 و 7 رشته های مذکور، تعداد 181 نفر انتخاب شده و پرسشنامه ی برنامه ی درسی مدیریت ورزش دانشگاه فلوریدا (2004) بین آنان توزیع گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss 16 و از طریق روش های آماری توصیفی و T-test و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که: 1) دانشجویان زن رضایت بالاتری از کیفیت عملکرد استادان خود دارند. 2) بین میزان رضایت دانشجویان زن و مرد از کیفیت عملکرد کارکنان و کیفیت برنامه ی درسی، تفاوت معناداری وجود ندارد. 3) بین میزان رضایت دانشجویان رشته های مختلف از کیفیت عملکرد کارکنان و کیفیت برنامه ی درسی، تفاوت معناداری وجود ندارد. 4) از دیدگاه دانشجویان، بالاترین کیفیت عملکرد، متعلق به اساتید آموزش پیش دبستانی و پایین ترین کیفیت عملکرد، متعلق به استادان علوم کتابداری و اطلاع رسانی است. 5) در کلیه ی رشته ها، بالاترین میزان رضایت دانشجویان از کیفیت دروس تخصصی و پایین ترین رضایت از دروس کارورزی و عملی است.
اثربخشی خانواده درمانی با الگوی شناختی ـ رفتاری مذهب محور بر عملکرد خانواده بر سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر متوسطه شهر اهواز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر الگوی شناختی- رفتاری مذهب محور، بر ناسازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال اول الی چهارم دبیرستان بوده است. از میان زوجین مراجعه کننده به کلینیک تخصصی محقق، برای مشاوره خانواده و حل تعارضات خانوادگی از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب شدند. آنان به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه ارزیابی عملکرد خانواده، پرسش نامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بودند. گروه آزمایش 10 جلسه ٤٥ دقیقه ای خانواده درمانی شناختی- رفتاری مذهب محور دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل آشکار ساخت که تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان وجود دارد (001/ 0>p). در گروه آزمایش، در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل عملکرد خانواده به طور معنی داری افزایش یافته بود. همچنین میزان سازگاری رفتاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش، به طور معنی داری در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل افزایش یافت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که خانواده درمانی مبتنی بر الگوی شناختی - رفتاری مذهب محور، بر بهبود عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آ موزان پسر دبیرستانی شهر اهواز مؤثر بوده است.
کاربرد تئوری عمل منطقی در پیشگیری از سوء مصرف اکستازی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر تئوری عمل منطقی در پیشگیری از سوء مصرف اکستازی در بین دانشجویان شهر همدان انجام گردید.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که روی 140 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر همدان انجام شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود که با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم و وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد در دوبخش کلی آگاهی از عوارض سوء مصرف اکستازی و سازه های تئوری عمل منطقی بود که قبل و 2 ماه بعد از انجام مداخله آموزشی توسط دانشجویان تکمیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که در بین سازه های تئوری عمل منطقی، هنجارهای انتزاعی قویترین پیش بینی کننده سوء مصرف اکستازی بود. اختلاف معنی داری برای میانگین نمرات سازه های این تئوری از قبیل نگرش نسبت به مصرف، هنجارهای انتزاعی ترغیب کننده و قصد مصرف اکستازی در گروه های مداخله و شاهد به دست آمد. همچنین ارتباط معنی داری بین بهره گیری از مداخله آموزشی در افزیش آگاهی دانشجویان از پیامدهای سوء مصرف اکستازی بین گروه مداخله و گروه شاهد مشاهده گردید.
نتیجه گیری: با توجه با یافته های پژوهش چنین استنباط می شود که آموزش اختصاصی بر اساس تئوری عمل منطقی در بهبود نگرش، هنجارهای انتزاعی و قصد رفتاری دانشجویان موثر بوده است، لذا پیشنهاد می گردد از این الگو در آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد استفاده گردد.
عوامل شناختی و هیجانی مؤثر بر کمردرد مزمن زنان: تبیین نقش باورهای ترس- اجتناب، فاجعه آفرینی درد و اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درد یک تجربه ادراکی پیچیده و با دخالت ساز و کارهای روان شناختی است که باعث اختلال در عملکرد فرد می شود. هدف اصلی این پژوهش تحلیل رابطه بین عوامل شناختی و هیجانی با درد مزمن زنان مبتلا به کمردرد شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی بوده، جامعه آماری آن کلیه زنان مبتلا به کمردرد مزمن که در تابستان 1390 به کلینیکهای خصوصی، بیمارستان ها و مطب های خصوصی شهر اصفهان مراجعه کردند، را شامل می شد. تعداد 50 نفر از زنان مبتلا به کمردرد مزمن به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه جمعیت شناختی، پرسش نامه غربالگری چند بعدی درد، مقیاس باورهای اجتناب- ترس، مقیاس فاجعه آفرینی درد و مقیاس بالینی (بیمارستانی) اضطراب بود. داده های حاصل از پرسش نامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی Pearson، رگرسیون Stepwise و Hierarchical مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین درد با باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی درد و اضطراب رابطه مثبت وجود داشت و نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی 6/45 درصد از واریانس درد را تبیین می کنند. همچنین نتایج رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مؤید نقش تعدیلی شغل در رابطه بین اضطراب با درد بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که بر حسب باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی می توان درد مزمن زنان مبتلا به کمردرد را پیش بینی نمود و با توجه به نقش تعدیل کنندگی شغل در رابطه بین کمردرد با اضطراب، می توان با کاهش فشارهای شغلی، اضطراب و در نتیجه درد را کاهش داد.
اثر بخشی قصه گویی بر مؤلفه های هوش اخلاقی کودکان دختر پیش دبستانی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین موضوعات در تربیت کودک، پرورش هوش اخلاقی اوست و قصه گویی به عنوان ابزاری جهت انتقال پیام های اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب می گردد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قصه گویی بر هوش اخلاقی دختران خردسال شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر4 تا 6 ساله مهدهای کودک شهر اصفهان بود. پس از انتخاب 30 کودک از سه مهد کودک در منطقه 3 شهر اصفهان با روش تصادفی خوشه ای؛ در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه 77 سؤالی میکله بوربا توسط والدین آن ها تکمیل گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از لحاظ متغیرهای همدلی، وجدان، احترام و بردباری تفاوت معنی دار وجود دارد (0/05p≤). نتیجه گیری: از این رو می توان از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روش های از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.
توجه تقسیم شده و یادگیری دانشجویان: مطالعه ئی درباره ی نقش معرفت اولیه و حافظه ی کوتاه مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان توجهی که فراگیر در شرایط مطالعه از خود نشان می دهد در یادآوری های او نقش مهمی ایفا می کند . در این تحقیق چگونگی تقسیم توجه در یادگیری فراگیران بزرگسال و نحوه تاثیر آن بر عملکرد مجموع یادآوری آنها در شرایطی که حافظه کوتاه مدت و دانش قبلی آنها نسبت به موضوع و یادآوری آنها از نظر حافظه بلند مدت تحت کنترل قرار گرفته بود مورد مطالعه قرار گرفت