فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۰۱ تا ۵٬۸۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بودند که براساس جدول مورگان 358 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری دوتایی و فرایندخانواده استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (01/0 >p) و نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که به غیراز باورها مذهبی، مؤلفه های انسجام خانواده، مهارت های ارتباطی، مهارت های مقابله و تصمیم گیری و حل مسأله باهم 6/49% از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کنند. می توان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیش بینی سازگاری زناشویی را دارند.
تأثیر یوگا بر تاب آوری و مولفه های بهزیستی روان شناختی بانوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تمرینات ساخت و ساز روانی و جسمانی یوگا بر تاب آوری و مولفه های بهزیستی روان شناختی بانوان انجام شد.
روش: به منظور انجام این پژوهش، 30 نفر به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب و با جایگزینی تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گمارده شدند (15 نفردر گروه آزمایش و 15 نفردر گروه کنترل). گروه آزمایش از بین داوطلبان شرکت در کلاس یوگا بصورت تصادفی انتخاب شد و گروه کنترل نیز که از نظر دو متغیر سن و میزان تحصیلات با گروه آزمایش همسان شده بود، بصورت تصادفی برگزیده شد. از آزمون پارامتریک تحلیل کواریانس جهت تحلیل یافته ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس میزان تاثیر تمرینات یوگا را بر تاب آوری 67/0 نشان داد. در سلامت عمومی میزان تاثیر 457/0 نشان داده شده است. نتایج این پژوهش با یافته های قبلی همخوانی دارد و نشان می دهد که تمرینات یوگا بر افزایش تاب آوری (
نقش طرحواره های شناختی اولیه در پیش بینی ویژگی خودشیفتگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :طرحواره های شناختی به عنوان عناصر سازمان یافته ای از واکنش ها و تجارب گذشته تعریف می شوند که بدنه بادوامی از دانش را تشکیل می دهند؛ به طوری که می توانند بر برداشت های بعدی تأثیرگذار باشند و آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های شناختی اولیه در ویژگی خودشیفتگی صورت گرفت. مواد و روش ها:این پژوهش به روش همبستگی، بر روی 360 نفر از دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت جمع آوری داده ها، از فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (Schema Questionnaire-Short Form یا SQ-SF) و پرسش نامه شخصیت خودشیفته 40 ماده ای (Narcissistic Personality Inventory-40 یا NPI-40) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:طرحواره های محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، معیوب بودن، معیارهای سرسختانه، محق بودن (010/0 = P) و خودرشد نایافته (050/0 = P) به طور مثبت و معنی دار و طرحواره اطاعت (010/0 = P) به طور منفی و معنی دار با خودشیفتگی رابطه داشت. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که طرحواره های معیوب بودن، محق بودن، محرومیت هیجانی، اطاعت و بی اعتمادی (010/0 = P) و معیارهای سرسختانه و خودرشد نایافته (050/0 = P) به ترتیب نقش قابل توجهی در پیش بینی خودشیفتگی ایفا نمودند (57/0 = R 2). نتیجه گیری:طرحواره های ناسازگارانه اولیه می توانند به عنوان ساختارهای شناختی اساسی تمایلات خودشیفتگی در نظر گرفته شوند که به فهم بهتر این که چگونه افراد با ویژگی های شخصیت خودشیفته، محیط اجتماعی خود را ادراک می کنند، کمک می نماید
ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه و ارتباط آن با فرسودگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت در میان دانش آموزان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روانسنجی پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بری،بتی و وات(2005) در بین دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت.
روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه بود.نمونه مورد بررسی 350 دانش آموز(200پسر و 150دختر)بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه، فرسودگی تحصیلی و پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و ضریب همبستگی انجام شد.
یافته ها: آلفای کرونباخ کل مقیاس برابر با 88/0 است که حاکی از پایایی مطلوب این مقیاس میباشد. به منظور تعیین روایی واگرا،همبستگی این مقیاس با پرسشنامه فرسودگی تحصیلی محاسبه شد (567/0-)که حاکی از همبستگی منفی و معنی داری بود. علاوه بر این همبستگی مقیاس احساس تعلق به مدرسه و مقیاس انگیزش پیشرفت برابر441/0 میباشد که روایی همگرای مقیاس احساس تعلق به مدرسه را تائید می کند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی وجود شش خرده مقیاس حمایت معلم،مشارکت در اجتماع،احساس رعایت عدالت و احترام، احساس مثبت به مدرسه،تعلق فرد به مدرسه،مشارکت علمی را برای این مقیاس تائید کرده است.
نتیجه گیری: مقیاس اندازه گیری احساس تعلق به مدرسه را می توان به عنوان یک ابزار پایا و معتبر در موقعیتهای آموزشی و پژوهشی به کار برد.
ویژگی های روانسنجی چک لیست تجدید نظر شده مشکلات رفتاری کوای و پترسون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
اثربخشی گروه درمانی شناختی -رفتاری بر افسردگی، اضطراب و عزت نفس بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال دوقطبی یک بیماری روان پزشکی مزمن و ناتوان کننده است که میزان شیوع نوع یک آن، 4/1 تا 6/1 درصد است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر افسردگی، اضطراب و عزت نفس بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک پس از تثبیت فاز حاد می باشد. روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام بیماران مرد با تشخیص اختلال خلقی دوقطبی نوع یک بستری در بخش های بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد در سال 1390 بودند که با درمان دارویی فاز حاد در آن ها تثبیت شده بود. از میان این بیماران،30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه 15 نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمونتحت گروه درمانی شناختی-رفتاری 10 جلسه ای و گروه شاهد تحت درمان گروهی حمایتی غیر ساختاریافته قرار گرفتند. آزمون های افسردگی و اضطراب بک و عزت نفس آیزنک برای تمام بیماران، قبل، بلافاصله بعد و 2ماه و 6 ماه بعد از اتمام جلسات تکمیل شد. داده ها با شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس و تی مستقل با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 تحلیل شدند. یافته ها: بعد از گروه درمانی شناختی-رفتاری، میزان افسردگی و اضطراب در پایان درمان و دو ماه و شش ماه پی گیری،کاهش معنی داری نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0>P) اما افزایش در میزان عزت نفس در پایان درمان و دوره ی پی گیری، معنی دار نبود. نتیجه گیری: رویکرد گروه درمانی شناختی-رفتاری به عنوان یک درمان موثر برای کاهش افسردگی و اضطراب بعد از تثبیت فاز حاد در کنار درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک می تواند مد نظر قرار گیرد و می توان در بازتوانی بالینی این بیماران، از آن کمک گرفت.
رابطه سطح خلاقیت و مهارت های فراشناختی دانشجویان کامپیوتر با نمرات دروس برنامه نویسی
حوزههای تخصصی:
اهداف: از آنجا که برنامه نویسی از مهم ترین دروس رشته کامپیوتر است، برای راهنمایی بهتر دانشجویان و انتخاب روش مناسب تر تدریس مدرسین باید بدانند که کدام یک از تواناییهای ذهنی دانشجو تاثیر بیشتری بر یادگیری این درس دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه نمرات دروس برنامهنویسی دانشجویان کامپیوتر با سطح دو عامل خلاقیت و مهارتهای فراشناختی آنها انجام شد.
روش ها: این پژوهش همبستگی چندگانه در سال 1389 انجام شد. 200 دانشجوی دختر و پسر رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از آزمونهای خلاقیت CREE و آزمون حالات فراشناختی اُنیل و عابدی برای اندازه گیری خلاقیت و مهارتهای فراشناختی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، رگرسیون چندمتغیره، همبستگی پیرسون، آزمون های T و مجذور کای به کمک نرمافزار SPSS 12 استفاده شد.
یافته ها: سطح مهارتهای فراشناختی دانشجویان رابطه معنی داری با مقطع تحصیلی آنها داشت (01/0= p ) ، اما برای خلاقیت چنین رابطه معنی داری دیده نشد (05/0
p ) و مهارتهای فراشناختی (05/0 >p) دانشجویان رابطه چندگانه با نمرات دروس برنامه نویسی آنها داشت. نمرات دروس برنامهنویسی دانشجویان رابطه معنی داری با جنسیت و مقطع تحصیلی آنها نشان داد (05/0> p).
نتیجه گیری: مدرسین کامپیوتر میبایست به جای تاکید بر تکرار و تمرین بیشتر با کمک روشهای تدریس مناسب به ارتقای خلاقیت و مهارتهای فراشناختی دانشجویان به عنوان ابزاری برای بهبود یادگیری دروس برنامهنویسی کمک کنند، زیرا رشد این عوامل ذهنی، تاثیر خوبی بر یادگیری مستقل و خودتنظیم دانشجویان دارد.
بررسی وضعیت سلامت روانی کارکنان شرکت پالایش نفت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهصورت سرشماری ، مشتمل بر 985 نفر با میانگین سنی 5/42 سال و میانگین سنوات خدمت 19 سال در پژوهش شرکت کردند.
ابزار پژوهش فرم تجدید نظر شده چک لیست نشانهیابی 90 سئوالی است . نتایج نشان داد که بعد افسردگی و بعد ترس مرضی
، به ترتیب بالاترین و پایینترین میانگین را در پژوهش داشتهاند . تفاوت بین دو گروه روزکار و نوبتی فقط در بعد اختلال وسواس ،
معنادار بوده و در سایر ابعاد تفاوت معناداری بهدست نیامده است. ع لاوه بر این با تقسیم آزمودنیها بر حسب سطح تحصیلات نیز
فقط در بعد پارانوئید تفاوت معناداری بهدست آمد. همچنین در بین ابعاد آزمون ، به تفکیک مجرد و متاهل تفاوت معناداری بهدست نیامد
ولی تفاوتهای معناداری در ابعاد اضطراب، افسردگی، وسواس، پارانویید و شکایات جسمانی در بین سازمانهای هشتگانه پالایشگاه
به دست آمد. سرانجام این نتیجه حاصل شد که کارکنان با افزایش سن و سابقه خدمت از سلامت روانی بهتری برخوردار بودند.
واکاوی پدیدارشناسانه علل گرایش به اعتیاد و عامل های زمینه ساز ترک آن
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین دیدگاه معتادان بهبودیافته درخصوص علل گرایش به اعتیاد و عامل ترک موفقیت آمیز آن است. این مطالعه به روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تاویلی صورت گرفت. بدین منظور مصاحبه های بدون ساختار با ده معتاد بهبودیافته 24 تا 49 ساله انجام شد که در طی آن معتادان، تجربه های خود را درخصوص این پدیده بیان کردند. سه مضمون از یافته ها استخراج شد که می توانند دیدگاه معتادان بهبودیافته را از علل گرایش به اعتیاد و عامل ترک موفقیت آمیز آن به تصویر بکشند. این مضمون ها عبارتند از: علل فردی اعتیاد، علل اجتماعی گرایش به اعتیاد و انزجار از وضع موجود زندگی. یافته های این تحقیق توانست تصویر روشنی از علل گرایش افراد به اعتیاد و عامل ترک موفق آن ارائه کند. عدم وجود ثبات شخصیتی، حس برتری جوئی، گرایش به لذت طلبی، نبود مهارت های اساسی زندگی،کنجکاوی، احساس خوشی کاذب به دنبال مصرف، شرایط محیطی نامناسب و برخورد نامناسب اعضای خانواده، مهم ترین عامل های گرایش افراد به اعتیاد و تداوم آن است. همچنین انزجار از وضع موجود، مهم ترین عامل ترک اعتیاد معتادان بهبودیافته است.
اثر روشهای تمرینی آیروبیک و یوگا بر مولفههای خود توصیفی بدنی دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: خود پنداره ی بدنی میتواند تحت تاثیر برنامههای مداخلهای چون ورزش و تمرین بدنی یا برنامه های کاهش وزن قرار گیرد. بنا بر این ادراک بیشتر از نحوه ی شکلگیری و شیوههای تاثیر پذیری آن به وسیله ی روشهای تمرینی مناسب، برای نیل به سلامت روانی و رفتار مطلوب فردی، نقش مهمی را ایفا میکند. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر روشهای تمرین آیروبیک و یوگا بر مولفههای خود توصیفی بدنی دانشجویان دختر است. روش کار: تعداد 57 دانشجوی دختر غیرفعال دانشگاه فردوسی مشهد با دامنه ی سنی 25-19 سال که تجربهای در روشهای تمرینی منتخب نداشتند، به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی و به تعداد مساوی به سه گروه تجربی آیروبیک، یوگا و شاهد تقسیم شدند. آزمودنیها در گروههای تجربی، به مدت 10 هفته (2 جلسه در هفته و60 دقیقه در هر جلسه) در برنامه ی تمرینی مشخص شرکت کردند، اما آزمودنیهای گروه شاهد در این مدت در هیچ برنامه تمرینی سازمانیافتهای شرکت نداشتند. برای جمعآوری دادهها از پرسش نامه ی خود توصیفی بدنی در شروع و پایان برنامه ی تمرین استفاده شد و دادهها از طریق تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند.یافتهها: در پایان دوره ی تمرین، خود پنداره ی بدنی و مولفههای قدرت و فعالیت بدنی در گروه یوگا نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری بالاتر بود (05/0P<). مولفه ی هماهنگی نیز در گروه یوگا و آیروبیک به طور معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود (05/0P<). نتیجهگیری: بر اساس نتایج فوق تمرینات یوگا در بهبود برخی از مولفههای خود توصیفی بدنی از مزیت نسبی برخوردار است.
"
نقش جهت گیری اهداف در موفقیت تحصیلی دانش آموزان (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه بررسی آگاهانه عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی می تواند به بهبود بخشی کارایی دانش آموزان و در نتیجه افزایش بهره وری تحصیلی آنان کمک کند؛ پژوهش حاضر با هدف نقش اهداف پیشرفت در موفقیت تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر مشهد بودند (سال تحصیلی 93-92). تعداد 332 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و مقیاس جهت گیری هدف را تکمیل کردند. داده های پژوهش با آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: 1. رابطه اهداف عملکردی - گرایشی ...
بررسی اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه ADHD مرکب ، عمدتاً بی توجه و ADHD همراه با ODD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات، تفاوت میان زیرگروه های ADHD مطرح است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه های ADHD مرکب، عمدتاً بی-توجه و ADHD همراه با ODD در یک نمونه 6 نفری مبتلا به این اختلال در محدوده سنی 7-10 ساله بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و بهره گیری از مصاحبه بالینی و پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) و آزمون هوش ریون کودکان (دامنه هوشی 90-119) نمونه ها انتخاب و در یک بررسی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه، فرایند درمان بر روی (2 نفر گروه ترکیبی، 2 نفر عمدتاً بی توجه، 2 نفر ADHD همراه با ODD) انجام شد. یافته ها نشان داد که طی تحلیل دیداری نمودارها و نیز براساس شاخص های آمار توصیفی، آموزش بازداری از پاسخ موجب کاهش علایم ADHD نوع ترکیبی و ADHD عمدتاً بی توجه می شود. آموزش بازداری از پاسخ موجب کاهش معنی دار علایم زیرگروه ADHD/ODD نمی-گردد.
بررسی هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه اراک و رابطه آن با اضطراب رایانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
بررسی اثرات درمانی فلوکستین بر سندرم ملال پیش از قاعدگی
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش مبتنی بر رویکرد نوشتن برای یادگیری (WTL) در ارتقاء سطح یادگیری و تفکر دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزش مبتنی بر تکالیف نوشتاری بر سطح یادگیری و تفکر تأملی دانشجویان انجام گرفت. آموزش مبتنی بر تکالیف نوشتاری به عنوان متغیر مستقل در دو سطح تکالیف کوتاه نوشتاری و مقاله نویسی تحلیلی اجرا شد. با استفاده از طرح گروه های نامعادل با پیش آزمون و پس آزمون، 115 نفر از دانشجویان کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان امیرکبیر کرج به طور تصادفی در 3 گروه گمارده شدند:
گروه آزمایشی1 (تکالیف کوتاه نوشتاری)، گروه آزمایشی2 (مقاله نویسی تحلیلی)، و گروه گواه (آموزش سنتی). نتایج تحلیل کوواریانس و واریانس بر داده های حاصل از اجرای ابزارهای پژوهش (آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسشنامهﯼ تفکر تأملی کمبر (2000))، در دو مرحلهﯼ پیش آزمون و پس آزمون، که قبل و بعد از ارائهﯼ 16 جلسه آموزش اجرا شد، نشان داد: 1- میانگین نمرهﯼ یادگیری دانشجویان دو گروه نوشتاری، در همهﯼ سطوح یادگیری به جز سطح به یادآوردن، بالاتر از گروه آموزش سنتی به دست آمد و میانگین گروه مقاله نویسی در سطح به کاربستن بیش از گروه تکالیف کوتاه بود. 2- میانگین نمرهﯼ تفکر تأملی دانشجویان دو گروه نوشتاری نیز در سطوح درک و فهم، تفکر بر عمل، و تفکر انتقادی بالاتر از گروه آموزش سنتی بود و میانگین گروه مقاله نویسی در سطوح تفکر بر عمل و تفکر انتقادی بالاتر از گروه تکالیف کوتاه بود. در مجموع، این یافته ها اثربخشی آموزش مبتنی بر نوشتن را بر ارتقاء سطح یادگیری و تفکر تأملی دانشجویان تایید کرد و نشان داد که مقاله نویسی تحلیلی نسبت به تکالیف کوتاه اثربخش تر است.
پیش بینی رضامندی زناشویی برمبنای ویژگیهای شخصیتی: مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی و روش رگرسیون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ضرور ی است که با بررسی دقیق مدل های پیش بینیکننده جدید و دارای قابلیت های مضاعف، ضمن مقایسه با روش های آماری متداول و یافتن نقاط قوت و ضعف هر یکاز آنها، بتوان در پژوهش های آتی مدلی که محققان را به بهترین پیش بینی رهنمون سازد، پیشنهاد نمود. هدف از پیریزی این پژوهش، مقایسه توانایی مدل شبکه عصبی و رگرسیون در پیش بینی رضامندی زناشویی براساس ویژگیهای شخصیتی بود.
روش: ا ین پژوهش همبستگی، روی 300 زوج که به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحله ای از میان دانشجویان متاهل 3 دانشگاه شهر تهران در سال 1387 انتخاب شدند، به انجام رسید. آزمودنیها پرسشنامه های NEO-FFI و رضایت زناشویی ENRICH را تکمیل کردند . داده ها به کمکشبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه ، رگرسیون چندگانه، آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل با نرمافزار MATLAB 6.5 و SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: شبکه عصبی پرسپترون چندلایه به طور معنی داری موفق تر از رگرسیون چندگانه توانست رضایت زناشویی را پیش بینی نماید (05/0>p). سه عامل روان آزرده گرایی مرد، مسئولیت پذیری مرد و مسئولیت پذیری زن توانستند 4/24% واریانس رضامندی زناشویی مردان را به طور معنی داری تبیین نمایند (037/0> p ).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش زمینه را برای طراحی شبکه عصبی با قابلیت پیش بینی رضامندی زناشویی فراهم میآورد که تاثیر شایانی در کیفیت مشاوره های خانواده در ا ی ران خواهد داشت
پیش بینی مصرف مواد در نوجوانان بر اساس شاخص های خطرساز و محافظت کننده پیشگیری فردی، خانوادگی، همسالان و محل سکونت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی پیش بینی پذیری مصرف مواد توسط نوجوانان بر اساس عوامل خطرساز و محافظت کننده فردی، خانوادگی، مدرسه ای، دوستان و محله زندگی اجرا شده است.
روش: گروه نمونه 698 دانش آموز دوره ی متوسطه 19-14 سال (366 پسر و 332 دختر) بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس پیشگیری از مصرف مواد نوجوانان اندازه گیری و به وسیله آماره های رگرسیون لوجستیک دو ارزشی و تحلیل واریانس تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که عوامل فردی شامل کنترل تکانه، برون ریزی خشم، هوش هیجانی درون فردی و بین فردی پیش بینی کننده معنی داری از مصرف مواد در دانش آموزان بودند و اما وضعیت تحصیلی و نگرش مذهبی دانش آموزان اثر پیش بینی کنندگی معنی داری نداشت. میزان خطرپذیری مصرف مواد در بین دانش آموزان مصرف کننده سیگار بالاتر بود. از میان عوامل خانوادگی، دلبستگی ایمن به پدر و مادر، اثر پیش بینی کنندگی معنی داری داشت و میزان خطرپذیری مصرف مواد در بین دانش آموزانی که اعضاء درجه یک خانواده مصرف کننده مواد بودند، بالاتر بود. از میان عوامل مربوط به مدرسه و دوستان، وضعیت تحصیلی دوستان، نگرش دوستان به مواد، نگرش به مدرسه اثر پیش بینی معنی داری در مصرف مواد توسط دانش آموزان داشت و میزان خطرپذیری مصرف مواد در بین دانش آموزانی که دوستان آنها مصرف کننده سیگار و مواد بودند، بالاتر بود. با توجه به عامل محله سکونت نتایج نشان داد که میزان خطرپذیری مصرف مواد در بین دانش آموزانی که شاهد مصرف مواد در محله سکونت خود بودند، بالاتر بود و تفاوت معنی داری بین دختران و پسران از نظر شاخص کلی عوامل خطرساز و محافظت کننده پیشگیری از مصرف مواد وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که مصرف مواد توسط نوجوانان یک پدیده چند علیتی است و برای هر گونه مداخله پیشگیری در این خصوص توجه به عوامل فردی، خانوادگی، مدرسه، دوستان و محیط زندگی بایستی توامان باشد. با توجه با بالاتر بودن میزان عوامل خطرساز مصرف مواد در پسران در مقایسه با دختران، توجه خاصی باید به تفاوت های جنسیتی در مداخلات پیشگیری اعمال گردد.