فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۲۱ تا ۷٬۴۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
بررسی کاربرد انواع گروههای اسمی در جایگاه مبتدا در جمله های نوشتاری کودکان فارسی زبان
حوزههای تخصصی:
مقایسه عوامل تنیدگی زا و شیوه های مقابله با آن در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مقایسه عوامل تنیدگی زا و شیوه های مقابله ای در دانش آموزان پر تنش و کم تنش پرداخته است. سوالات و فرضیات مطرح شده به ارزیابی میزان تنش و نقش جنس در عوامل تنیدگی زا و شیوه های مقابله ای می پردازد. نمونه مورد بررسی شامل 124 آزمودنی می باشد که 62 پسر پرتنش و کم تنش و 62 دختر پرتنش و کم تنش را در بر می گیرد. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه DASS برای سنجش میزان تنش، مقیاس رویدادهای زندگی نوجوانان و پرسشنامه روش رویارویی می باشند. روش تحقیق، از نوع علی – مقایسه ای است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t برای میانگینهای مستقل و آزمون t هتلینک استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر این است که عوامل تنیدگی زا در دو گروه پرتنش و کم تنش تفاوت دارد. نقش جنس در نوع عوامل تنیدگی زا تاثیر ندارد. شیوه های مقابله ای در دو گروه پرتنش و کم تنش متفاوت است و نقش جنس در انتخاب شیوه های مقابله ای تاثیر دارد
بررسی ناهنجاری های قامت دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسى میزان شیوع ناهنجارىهاى وضع قامت در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز بود.در این تحقیق 13 مورد ناهنجارىهاى وضع قامت در 181 دانشجوى پسر و 194 دانشجوى دختر مورد بررسى قرار گرفت.شدت ناهنجارىها به سه دسته شدید، متوسط و طبیعى تقسیم گردید و براى وضعیت شدید یک امتیاز، وضعیت متوسط 3 امتیاز و وضعیت طبیعى، 5 امتیاز منظور شد.در این تحقیق، جهت تجزیه و تحلیل نتایج آمارى از نرمافزار اس.پى.اس.اس استفاده گردید.به منظور مقایسه میزان ناهنجارىها در دو گروه دختران و پسران، از آزمون مربع کاى استفاده شد.نتایج حاصل، حاکى از آن است که آزمونشوندهها، به یک یا چند انحراف مبتلا مىباشند.بر اساس آزمون مربع کاى، نتایج در بیشتر وضعیتها، حاکى از تفاوت معنىدار میزان شیوع ناهنجارىها در دو گروه دختران و پسران دانشجو مىباشد و در بیشتر موارد، ناهنجارىها در دختران، بیشتر از پسران است.شایعترین انحراف در دختران، با 2/73 درصد، مربوط به کف پاى صاف و در پسران، با 7/56 درصد مربوط به پشت گود است.کمترین انحراف، در دختران با 2/6 درصد، مربوط به پشت گرد و در پسران، انحراف بالاتنه به عقب با 6/0 درصد است.در این تحقیق، از نمودار درجهبندى نیویورک جهت سنجش ناهنجارىهاى وضع قامت استفاده گردید.
اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر بی ثباتی هیجانی و تکانشگری در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال دو قطبی اختلالی ناتوان کننده است که با دوره های عود کننده مانیا، هیپومانیا و افسردگی مشخص می شود. رفتار درمانی دیالکتیکی اساساً برای کمک به افرادی با مشکل در تنظیم هیجان تدوین گردید. این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر بی ثباتی هیجانی و تکانشگری در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی شهر اصفهان انجام گرفت.
روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز خصوصی روانپزشکی شهر اصفهان در پاییز و زمستان 1393 شامل می شدند. از بین آنها 24 بیمار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک، تشخیص اختلال دو قطبی را دریافت نموده و سایر ملاک های ورود به تحقیق را دارا بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی آزمودنی ها در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(هر گروه 12 نفر). آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه شخصیتی آیزنک (1986) و تکانشگری بارت (2004) پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، علاوه بر دارو درمانی، رفتار درمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی بر اساس بسته درمانی لینهان (1987) را دریافت نمودند اما بر گروه کنترل به جز دارو هیچ مداخله روانشناختی اعمال نگردید.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی بی ثباتی هیجانی و تکانشگری را بیماران دو قطبی را در مرحله پس آزمون کاهش داد و این اثر بخشی در مرحله پیگیری45 روزه نیز پایداری خود را حفظ نمود.
نتیجه گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر، می توان از رفتار درمانی دیالکتیکی به منظور کاهش بی ثباتی هیجانی و تکانشگری این بیماران در کنار دارو درمانی استفاده نمود.
اثربخشی مشاوره شغلی به سبک گروه های حمایت حرفه ای بر مهارت های جستجوی شغلی و اضطراب و درماندگی انتخاب شغل دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره شغلی به سبک گروه های حمایت حرفه ای بر افزایش مهارت های جستجوی شغلی و کاهش اضطراب و درماندگی انتخاب شغل دانشجویان صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان نیمسال آخر دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بوده که در سال تحصیلی 1385-86 در دانشکده مذکور مشغول تحصیل بودند. از 78 نفر مصاحبه شده توسط پژوهشگر، 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و از طریق قرعه کشی در دو گروه آزمایش (10 نفر دختر و 10 نفر پسر) و گروه کنترل (10 نفر دختر و 10 نفر پسر) جایگزین شدند. سپس پیش آزمون ها در دو گروه اجرا شده و بعد از این که گروه آزمایش به مدت 12 جلسه مشاوره شغلی به سبک گروه های حمایت حرفه ای را دریافت کردند، پس آزمون ها در دو گروه اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: 1) پرسشنامه مهارت های جستجوی شغلی، 2) پرسشنامه اضطراب انتخاب شغل، 3) پرسشنامه درماندگی انتخاب شغل. داده ها توسط آزمون آماری (t-test)t در سطح معناداری آلفای (0.01) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه پژوهش نشان داد که مشاوره شغلی به سبک گروه های حمایت حرفه ای در افزایش مهارت های جستجوی شغلی و کاهش اضطراب و درماندگی انتخاب شغل شرکت کنندگان موثر بوده است.
تیزهوشی و نبوغ کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۷ شماره ۱۱۲
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی دو مدل درمانی کمردرد: درمان مبتنی بر مشارکت همسر بیمار در مقایسه با درمان بیمار به تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه اثربخشی مقایسه ای دو درمان زوج محور و بیمارمحور را در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مورد ارزیابی قرار می دهد. 24 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن و همسرانشان به طور تصادفی در دو گروه درمانی مذکور جایگزین شدند. بیماران در گـروه درمـان زوج محـور همـراه بـا همسر خـود در جلسـات هفتگـی دو سـاعتـه به مـدت هفت هفتـه مشارکت کرده و آموزش هایی را پیرامون روش های مقابله با درد به شیوه دو نفره و مهار ت-های برقراری ارتباط حین درد دریافت کردند. بیماران در گروه بیمارمحور مهارت های مذکور را بدون حضور همسر و به صورت انفرادی دریافت کردند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، گروه دریافت کننده مداخله زوج محور به طور معناداری در مقایسه با گروه بیمارمحور در ترس از حرکت و آسیب و پاسخ منفی همسر به فعالیت بهبود بیشتری داشته اند. می توان گفت درمان بین رشته-ای که حضور همسر را به طور فعال ترغیب کند در بهبود برخی شاخص های مرتبط با بیمار نتیجه بخش خواهد بود.
مدیریت و روابط انسانی در مدرسه
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی:
"بدآموزی های فیلم های سینمایی "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۵ شماره ۸۴
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای نحوه ی مراجعه به مطب روان پزشکی در تهران و یک شهرستان با تجربه ی جدید یک روان پزشک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی و تحلیلی است که به منظور بررسی و شناخت مسیر مراجعه به روان پزشک در شهرستانی با تجربه جدید یک روان پزشک در مقایسه با تهران صورت گرفته است. متغیرهای مورد مطالعه شامل مشخصات جمعیت شناختی مراجعان، منبع ارجاع، محل مراجعه قبلی، استفاده از درمان های سنتی، محلی و نیز زمان بین بروز مشکل با نشانه بیماری تا نخستین مراجعه به روان پزشکی بوده است.
موارد و روش تحقیق: ابتدا از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد هزار نفر مراجعه کننده بار اول به اولین و تنها مطب روان پزشکی در یکی از شهرستان های استان کرمان به نام سیرجان با جمعیتی بالغ بر یک صد و بیست هزار نفر در سال اول افتتاح مطب و سپس هزار نفر دیگر در طی یک سال بعد انتخاب شدند. در تهران نیز با همین روش تعداد پانصد مراجعه کننده جدید برای سال اول تاسیس مطب و تعداد پانصد نفر دیگر نیز برای سال دوم انتخاب شدند. بعد از ارزیابی پرونده های تمامی مراجعان، متغیرهای پژوهش با استفاده از نرم افزار مربوطه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: بیش ترین منبع ارجاع به روان پزشک در هر چهار سال مورد ارزیابی، بستگان و آشنایان مراجعه کنندگان بودند. پزشکان عمومی نقش کمی در ارجاع بیماران به روان پزشک داشتند. در شهرستان سیرجان در طی سال دوم به تدریج میزان ارجاع از طرف متخصصان، پرسنل بهداشتی درمانی و مراکز غیرپزشکی با تفاوت معنادار آماری افزایش یافت. با این حال در تهران تفاوت بین منابع ارجاع در سال اول و دوم معنادار نبود.
به ترتیب 33.4% و 8.6% آنها به مطب سیرجان و تهران حداقل یک بار در طول عمر خود به درمان گر محلی مراجعه کرده بودند که از نظر آماری تفاوت معناداری داشت.
بحث و نتیجه گیری: تغییرات یاد شده در متغیرهای مورد ارزیابی و مقایسه آماری آن در دو شهرستان مورد مطالعه علاوه بر نشان دادن مشخصات جمعیت شناختی و سطح آگاهی مردم در خصوص چگونگی استفاده از خدمات بهداشت روانی می تواند نشان دهنده نقش مداخله های گوناگون آموزشی در سطح کلی جامعه نیز در سطوح مختلف درمانی برای پزشکان و پرسنل بهداشتی و درمانی دیگر جهت تشخیص صحیح مشکل و ارجاع به موقع بیماران به روان پزشک باشد و بر آن تاکید ورزد.
مقایسه میزان سرمایه اجتماعی در جوانان معتاد و غیرمعتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، مقایسه میزان سرمایه اجتماعی در بین جوانان معتاد و غیر معتاد شهر مشهد بود. روش: روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است. نمونه پژوهش شامل160 نفر معتاد و 160 نفر غیرمعتاد بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. افراد غیرمعتاد با توجه به سن و وضعیت تأهل با گروه معتاد همتا شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی بود. یافته ها: نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی جوانان معتاد به طور معناداری پایین تر از جوانان غیرمعتاد است. همچنین، میزان مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و شبکه روابط اجتماعی جوانان معتاد به طور معناداری پایین تر از جوانان غیرمعتاد بود. از دیگر نتایج این پژوهش این بود که شاخص روابط خانوادگی و دوستانه بیشترین قابلیت تمییز را در بین جوانان معتاد و غیرمعتاد دارد. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و شبکه روابط اجتماعی برافراد غیرمعتاد باید شرایط و بستر های مناسب برای سوق دادن جوانان معتاد به درگیر شدن در رویدادهای اجتماعی مانند گسترش سازمان ها و انجمن های داوطلبانه و غیر دولتی نظیر انجمن های مردم نهاد بهای بیشتری داده شود.
تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از مهم ترین علل سازش نایافتگی های دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود.
پیش بینی پایگاه های هویتی دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر مرتبط با غیر همجنس بر اساس پاره ای از ویژگی های دموگرافیک و روان شناختی آن ها در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کسب هویت منسجم در زمینه های مختلف زندگی مؤثر است و عوامل متعددی نیز در آن دخیل هستند. به این دلیل بررسی عوامل مؤثر بر پایگاه های هویتی در دانش آموزان، ضروری به نظر می رسد و هدف این پژوهش پیش بینی پایگاه های هویتی دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر مرتبط با غیر همجنس بر اساس پاره ای از ویژگی های دموگرافیک و روان شناختی آن ها بود.
مواد و روش ها: طرح تحقیق از نوع مقطعی و با روش همبستگی بود که در جامعه دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی مشغول به تحصیل در سال 1385 در شهر تهران که با غیر همجنس خود ارتباط داشتند، انجام شد. نمونه این پژوهش شامل 200 دانش آموز دبیرستانی (101 دانش آموز پسر و 99 دانش آموز دختر) بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. اطلاعات با استفاده از دومین پرسش نامه گسترش یافته سنجش عینی منزلت هویت من و پرسش نامه مقیاس عشق اشترنبرگ به دست آمد و با روش های آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل رگرسیون چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد هیچ یک از متغیرهای تحقیق با پایگاه هویت یافته، رابطه معنی دار نداشت. متغیر جنسیت با پایگاه در حال هویت یابی (857/13 =F ، 01/0 > P)، متغیرهای ترتیب تولد، هیجان، صمیمیت و جنسیت با پایگاه هویت زودرس (595/4 =F ، 01/0(P < و متغیرهای صمیمیت و هیجان با پایگاه هویت سردرگم رابطه معنی داری داشتند (648/16 = F، 01/0 P <).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، می توان گفت که رشد هیجانی مطلوب فرد با تشکیل هویت وی مرتبط است. پس توجه به تمام ابعاد رشد از جمله رشد اجتماعی– هیجانی در کنار رشد عقلی و جسمانی می تواند هدف مربیان تعلیم و تربیت قرار گیرد.
رابطه سبک های دلبستگی با تمایزیافتگی خود، انعطاف پذیری شناختی و صمیمیت زناشویی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
109-116
حوزههای تخصصی:
سبک های دلبستگی می توانند تبیین گر بسیاری از ویژگی های روان شناختی از جمله؛ تمایز یافتگی خود، انعطاف پذیری شناختی و صمیمیت زناشویی افراد باشد که لزوم توجه به این متغیر را نمایان می سازد. از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سبک های دلبستگی با تمایز یافتگی خود، انعطاف پذیری شناختی و صمیمیت زناشویی در دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان زن متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال بودند. نمونه ای به حجم 300 نفر به صورت در دسترس انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سبک های دلبستگی بزرگسال هازن و شاور (1987)، تمایز یافتگی خود اسکورن و فریدلندر (1998)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و صمیمیت زناشویی والکر، اسکونرسکی و تامپسون (2003) جمع آوری شدند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری شناختی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و با سبک های دلبستگی نا ایمن اجتنابی و اضطرابی-دوسوگرا، همبستگی منفی معنادار وجود دارد (05/0 P < ) . همچنین بین صمیمیت زناشویی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت و با سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی-دوسوگرا رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0 P < ) . با توجه به نتایج به دست آمده و اهمیت سبک های دلبستگی در صمیمیت زناشویی زوجین، پیشنهاد می شود در رابطه با شکل گیری سبک های دلبستگی در سنین گوناگون توجه بیشتری صورت گیرد تا در آینده زوجین مشکلات کمتری را تجربه کنند.
مقایسه شاخصهای تنفس گفتاری در مجروحین شیمیایی ناشی از گاز خردل با افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: نقش تنفس فقط به عملکرد حیاتی آن محدود نمی شود، بلکه از نظر گفتاری نیز اهمیت به سزایی دارد. هدف این مطالعه بررسی شاخصهای تنفس گفتاری در مجروحین شیمیایی ناشی از گاز خردل و مقایسه آن با افراد عادی می باشد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مقطعی- مقایسه ای ازنوع مورد- شاهدی می باشد. گروه مورد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، شامل 19نفر مرد مجروح شیمیایی ناشی از گاز خردل مراجعه کننده به بیمارستان بقیه ا...(عج) تهران بود و گروه شاهد شامل20 نفر مرد سالم از کارکنان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، که از طریق همتاسازی با گروه مورد انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای اندازه گیری شاخصهای تنفس گفتاری دستگاه اس.تی.یک دیسفونیا ساخته شده توسط آزمایشگاه دستگاههای G.M بود که بوسیله آن متغیرهای ظرفیت حیاتی، زمان آواسازی، حجم آواسازی، متوسط سرعت جریان هوا درطول آواسازی وحجم کلی بازدم اندازه گیری شد. همچنین مقادیر شاخص سرعت آوایی و میزان آواسازی نیز مورد سنجش قرار گرفت. داده های حاصل از تحقیق بوسیله آزمون آماری تی - مستقل تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: اختلاف آماری معناداری بین گروه مورد وشاهد در متغیرهای ظرفیت حیاتی (001/0P<)، زمان آواسازی(001/0P<)، حجم آواسازی (001/0P<)، شاخص سرعت آوایی(004/0=P)، حجم کلی بازدم (001/0P<) و میزان آواسازی(046/0=P) وجود داشت، ولی در متوسط سرعت جریان هوا بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت (615/0=P). نتیجه گیری: گازهای شیمیایی علاوه برتأثیر بر تنفس حیاتی، بر عملکرد تنفس گفتاری نیز مؤثر می باشند. این امر می تواند نقش مهمی را در معیارسنجی و تعیین شاخصهای مختل شده آوایی ایفا نماید، به نحوی که گفتار درمانگر می تواند خدمات گفتاری دقیق تری را به این بیماران ارائه کند.
"