فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۱۶۱ تا ۹٬۱۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش کارکرد های اجرایی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان با نارساخوانی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهء آماری شامل همه دانش آموزان با نارساخوانی پایه دوم و سوم شهرستان عباس آباد استان مازندران در طی سال تحصیلی 92- 1391 بود که 20 نفر از آن ها بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. آموزش کارکرد های اجرایی طی 10 جلسه به مدت 1 ماه به گروه آزمایش ارایه شد، در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسش نامهء مهارت های اجتماعی گرشام ( 1999) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر مهارت های اجتماعی وجود دارد. بدین معنا که آموزش کارکردهای اجرایی توانسته است میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان با نارساخوانی را افزایش دهد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در آموزش و درمان دانش آموزان با نارساخوانی، تقویت کارکردهای اجرایی باید به عنوان یکی از محورهای اصلی مورد توجه متخصصان و مربیان قرار گیرد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس دانش و نگرش جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس دانش و نگرش جنسی شامل روایی سازه، روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی)، همسانی درونی و پایایی بازآزمایی بود. هشتصد و سی و هفت زن و مرد ایرانی (386 مرد، 451 زن) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس دانش و نگرش جنسی (SKAS)، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS)، مقیاس رابطه رمانتیک (RRS) و مقیاس سلامت روانی (MHI-28) را تکمیل کنند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، علاوه بر یک عامل کلی دانش و نگرش جنسی، دو عامل را برای مقیاس دانش و نگرش جنسی تایید کرد. روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) مقیاس دانش و نگرش جنسی از طریق سنجش همزمان مشکلات زناشویی، وابستگی و ناایمنی رمانتیک و بهزیستی و درماندگی روانشناختی در مورد شرکت کنندگان محاسبه شد. ضرایب همبستگی میانگین نمره های آزمودنی ها در مقیاس های دانش و نگرش جنسی با شاخص های مشکلات زناشویی، وابستگی و ناایمنی رمانتیک و بهزیستی و درماندگی روانشناختی معنادار بود. همسانی درونی مقیاس دانش و نگرش جنسی بر حسب ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 84/0 تا 94/0 مورد تایید قرار گرفت. پایایی بازآزمایی مقیاس دانش و نگرش جنسی بر اساس نتایج دو بار اجرای آزمون محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 76/0 تا 87/0 مورد تایید قرار گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش، مقیاس دانش و نگرش جنسی برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
شیوع اختلالهای روانپزشکی در وابستگان به مواد افیونی
حوزههای تخصصی:
بررسی کاربرد مدل همخوانی فرد- محیط در استرس معلمان
حوزههای تخصصی:
"ارزیابی روابط خانوادگی "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۱ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
پرخاشگری کودکان و نوجوانان ونقش پدران، مادران و کارکنان مدارس در پیشگیری از این مشکل و کاهش آن
منبع:
پیوند ۱۳۷۷ شماره ۲۳۳
اثربخشی تغییر نگرش، آموزش ابراز وجود و ایمن سازی در مقابل استرس بر کاهش گرایش به مواد مخدر در دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
مقایسه سلامت روان، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان شاغل بازنشسته و زنان غیر شاغل شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه سلامت روان، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان شاغل بازنشسته و زنان غیر شاغل شهر کرمانشاه طراحی و اجرا گردید. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی و علّی- مقایسه ای بوده که در سال 1398 با مشارکت 200 نفر از زنان شهر کرمانشاه (100 نفر از زنان شاغل بازنشسته و 100 نفر از زنان غیر شاغل)انجام شد. نمونه های مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر برآورد شد. یافته ها: یافته های نشان داد که سلامت روان در کلیه شرکت کنندگان از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود. هر دو گروه خودکارآمدی خوبی داشتند. این در حالیست که میزان امید به زندگی در زنان غیر شاغل کمتر از حد مطلوب و این مقدار در زنان شاغل بازنشسته مطلوب به نظر می رسید. سلامت روان، خودکارآمدی و امید به زندگی در زنان شاغل بازنشسته به شکل معناداری بیشتر از زنان غیر شاغل بود (p<0.001). نتیجه گیری با توجه به اهمیت دوره سالمندی و افزایش تعداد سالمندان، پیشنهاد می شود امکانات ویژه ای از جمله تشکل های سالمندی مرتبط با نیازهای سالمندان، برنامه ریزی جهت برگزاری دوره های آموزشی با محوریت سلامت روان در نظر گرفته شود تا جامعه با آمادگی بیشتری به استقبال این پدیده برود و از بسیاری از مشکلات دوره سالمندی پیشگیری شود. همچنین فراهم کردن همکاری های اجتماعی زنان و کارآفرینی متناسب با وضعیت و شان زنان و تسهیل تعامل بین کار و زندگیِ خانوادگی توصیه می شود.
رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خودناتوان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خود ناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای150 دانش آموز پایه ی سوم دبیرستان های شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، سهل انگاری و خودناتوان سازی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله ی تحلیل رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سبک فرزندپروری مستبدانه با اهمال کاری و خود ناتوان سازی رابطه مثبت و معنادار دارد و سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با خودناتوان سازی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، از میان سبک های فرزندپروری ادراک شده، سبک فرزندپروری مستبدانه پیش بین مثبت و معنادار اهمال کاری و سبک مقتدرانه پیش بین منفی و معنادار خودناتوان سازی است. در مجموع، یافته ها بیانگر آن بود که می توان از طریق محبت و مشارکت بیشتر والدین در امر فرزندپروری، از آثار زیانبار رفتار اهمال کاری و خودناتوان سازی جلوگیری بهعمل آورد.
پیش بینی تصمیم گیری تحلیلی توسط هیجان شادی و ابعاد سبک های شناختی با واسطه گری تمایلات فراشناختی چکیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی، ساز و کار فرایند تصمیم گیری را با رویکرد شناخت داغ مورد بررسی قرار داد. در این راستا، مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004)، هیجان شادی و ابعاد سبک های شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان متغیر برون زاد، تمایلات فراشناختی متغیر واسطه ای و تصمیم گیری تحلیلی متغیر درون زاد مدل در نظر گرفته شدند. روش: شرکت کنندگان پژوهش، شامل 228 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)، به عنوان شاخص سبک های شناختی؛ مقیاس شادی (لیبومیرسکی و لپر، 1999)؛ مقیاس تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و مقیاس تصمیم گیری (کلازینسکی، 2001) مورداستفاده قرار گرفتند. پایایی ابزارهای پژوهش به روش آلفای کرونباخ و روایی آن ها به شیوه تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که هیجان شادی، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند؛ این پیش بینی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم (از طریق واسطه گری تفکر روشنفکرانه) صورت می گیرد؛ بدین شکل که هیجان شادی پیش بینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و در ادامه تفکر روشنفکرانه، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. در مقابل بعد نیاز به شناخت (از ابعاد سبک های شناختی) به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با واسطه گری تفکر روشنفکرانه)، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. بعد دوم سبک های شناختی یعنی نیاز به ساختار پیش بینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و بدین ترتیب با واسطه گری این متغیر، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند. درنهایت یافته ها حاکی از آن بود که بعد نیاز به قطعیت پیش بینی کننده تصمیم گیری تحلیلی نیست. نتیجه گیری: درمجموع نتایج پژوهش حاضر تائیدی است بر رویکرد شناخت داغ و به طور خاص مدل پردازش دوگانه کلازینسکی، مبنی بر اینکه فرایندهای شناختی، به ویژه تصمیم گیری تحلیلی، تحت تأثیر حالات هیجانی، وضعیت انگیزشی (سبک های شناختی) و تمایلات فراشناختی می باشند.
بررسی روایی و پایایی مقیاس نومیدی بک در گروهی از دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"به منظور بررسى روایى مقیاس نومیدى بک، نسخه انگلیسى آن، با رعایت اصول مربوط به ترجمه آزمونهاى روانى، از انگلیسى به فارسى برگردانده شد.سپس، آزمون به دست آمده، همراه با آزمون افسردگى بک، روى گروهى از دانشجویان رشتههاى مختلف که به صورت تصادفى خوشهاى انتخاب شده بودند، اجرا گردید.نتایج حاکى از آن بود که بین مقیاس نومیدى و آزمون افسردگى بک، همبستگى معنىدارى در جهت مثبت وجود داشت.علاوه بر این، افراد داراى افسردگى بالا و شدید نسبت به افراد داراى افسردگى پایین و خفیف، در مقیاس نومیدى بک، نمرات بالاترى کسب نمودند و تفاوت آنها از لحاظ آمارى معنىدار بود.این یافتهها حاکى از روایى همزمان مقیاس نومیدى بک در بین دانشجویان مىباشد.همچنین، با استفاده از روش بازآزمایى، پایایى بالایى براى مقیاس فوق پیدا شد. ضریب همسانى درونى(آلفاى کرونباخ)مقیاس نیز نسبتا بالا بود و پرسشهاى مقیاس با نمره کل آزمون همبستگى مثبت و معنىدار داشتند.با انجام تحلیل عاملى روى دادههاى به دست آمده بر اساس مقیاس نومیدى بک، پنج عامل زیر استخراج گردید:1-یأس در دستیابى به خواستهها؛2- عدم اطمینان به آینده؛3-بدبینى؛4-نومیدى در مورد آینده؛5-انتظار منفى نسبت به آینده.
"
رابطه علی خودتنظیمی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی خودتنظیمی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری(همبستگی) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر بوشهر در سال تحصیلی 96- 1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 240 نفر از دانش آموزان انتخاب و به پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، هوش اخلاقی و هیجان خواهی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها می باشد. در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی آمادگی به اعتیاد معنی دار به دست آمد؛ همچنین، هیجان خواهی در رابطه با خودتنظیمی، هوش اخلاقی و آمادگی به اعتیاد نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در برنامه های پیشگیری از اعتیاد نوجوانان ضروری است تا متغیرهای روان شناختی هیجان خواهی، خودتنظیمی و هوش اخلاقی در نظر گرفته شوند.
رفتار خودکشی گرایانه (ملاحظات بالینی و عوامل خطرساز)
منبع:
تربیت ۱۳۷۲ شماره ۸۶
حوزههای تخصصی:
نگاهی دیگر به مسأله افت تحصیلی و شیوه های مؤثر مقابله با آن در برخی از کشورهای پیشرفته صنعتی
منبع:
پیوند ۱۳۷۹ شماره ۲۵۳
حوزههای تخصصی:
سوظن
حوزههای تخصصی:
تعامل خطرپذیری و بازداری رفتاری در اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با و بدون اختلال سلوک در مقایسه با کودکان عادی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با تکانشگری و نقص در بازداری رفتاری همراه است، خطرپذیری نیز به عنوان جنبه ی مهمی از رفتار تکانشگرانه شناخته می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان خطرپذیری با در نظر گرفتن علائم بازداری رفتاری در کودکان دارای نشانه های نارسایی توجه/ بیش فعالی با و بدون اختلال سلوک، و مقایسه با کودکان عادی می باشد. روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای، 37 کودک دارای نشانه های نارسایی توجه/ بیش فعالی (شامل 23 کودک دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی و 14 کودک دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی توأم با علائم اختلال سلوک) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و گرایش به خطرپذیری و میزان بازداری رفتاری این کودکان به ترتیب با آزمون خطرپذیری بادکنکی ( BART ) و آزمون برو-نرو ( Go-Nogo ) اندازه گیری و با نمرات 18 کودک عادی مورد مقایسه قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش های تحلیل واریانس یک و چندمتغیره با متغیر کنترل مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، کودکانی که علاوه بر ADHD نشانه های اختلال سلوک را دارا هستند، پیش از کنترل نقایص بازداری بالاترین نمرات را در شاخص های خطرپذیری نسبت به سایر گروه ها کسب کردند ( P<0/05 )، اما پس از کنترل نقایص بازداری، تفاوت معناداری بین نمرات کودکان ADHD+CD و عادی در شاخص های خطرپذیری مشاهده نشد؛ همچنین کودکان ADHD و عادی پیش و پس از کنترل نقایص بازداری رفتاری، در شاخص های خطرپذیری تفاوت معناداری نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد که تکانشگری کودکان ADHD نسبت به کودکان عادی عمدتاً حاصل نقص در بازداری می باشد و این در حالی است که نقص در بازداری به تنهایی پیش بینی کننده رفتار پرخطر و سازش نایافته کودکان ADHD+CD نسبت به کودکان ADHD نبوده و می تواند تابعی از گرایش به خطرپذیری بالا نیز باشد.
تبیین تئوریک سلامت از دیدگاه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت را تشکیل می دهند. بنابراین سلامت آنان زیربنای سلامت جامعه و خانواده است. هدف این پژوهش کیفی، تبیین دیدگاه های زنان در زمینه مفهوم سلامت است. 22 خانم 20 تا 50 ساله در تهران، طی نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و تا اشباع داده ها مورد مصاحبه های عمیق نیمه ساختار تعاملی قرار گرفتند. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و با روش سه مرحله ای مقایسه مداوم تحلیل شدند.
این عوامل که به منزله طبقه های استخراج شده هستند عبارتند از: شیرینی و دشواری نقش مادری، عوامل فرهنگی ـ اجتماعی مؤثر بر سلامت و خانواده سالم زیربنای سلامت زنان.
سلامت زنان محور سلامت خانواده است که تحت تاثیر شرایط مناسب خانواده، روابط زناشویی خوب و برخورداری از حمایت های اجتماعی است. از این رو، نیازهای زنـان که زیربنـای خـانواده هـا هستند می بایست در تصمیم گیری و برنامه ریزی ها مبتنی بر شواهد واقعی باشند.