فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطه الگوی پنج عاملی شخصیت با احساس شادکامی در دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران مورد بررسی قرار گرفت. افراد شرکت کننده در نمونه تحقیق شامل 569 نفر (356 دانشجوی دختر و 213 دانشجوی پسر) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از میان دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز برگزیده شدند. برای بررسی فرضیه های پژوهش، دانشجویان مورد نظر به وسیله فرم کوتاه آزمون شخصیتی نئو و مقیاس شادکامی آکسفورد مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها فرضیه های تحقیق را تایید کردند و نشان دادند که بین ویژگیهای پنج گانه شخصیتی و احساس شادکامی همبستگی های ساده و چندگانه وجود دارد.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس "" تاب آوری خانواده "" سیکسیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر پژوهش در حیطه روانشناسی مثبت افزایش یافته است. هدف غایی این رویکرد شناسایی سازه ها و شیوه هایی است که بهزیستی انسان را فراهم می کند. بنابراین، بررسی خصوصیات روان سنجی ابزارهای پرکاربرد در این حیطه از جمله تاب آوری خانواده بسیار حائز اهمیت است. هدف: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس ""تاب آوری خانواده"" سیکسیبی (2005) می باشد. روش: در اجرای مقدماتی30 نفر و در اجرای اصلی 400 نفر از دانش آموزان دبیرستان های ناحیه4 شهر کرج در سال تحصیلی 92-1391 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و پرسشنامه تاب آوری خانواده را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی توسط نرم افزا های spss و لیزرل (lisrel) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده از روش آماری تحلیل عاملی اکتشافی شش عامل را نشان داد و نتایج تحلیل عامل تاییدی موید این است که ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با داده ها دارد و کلیه شاخص های نیکویی برارزش مدل را تایید می کنند. در بررسی پایایی پرسشنامه نیز ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی کل پرسشنامه به ترتیب 92/0 و 88/0 به دست آمد. همچنین ضرایب روایی همگرا پرسشنامه تاب آوری خانواده (سیکسبی 2005) با عملکرد خانواده نسخه 1 (FAD)، مقیاس عملکرد خانواده نسخه 2 (FAD)، مقیاس انسجام خانواده (1381)، و پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون(2003) به ترتیب 88/0-، 73/0-، 65/0 و 45/0 بدست آمد، در حد بالا و قابل قبولی بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که ویژگی های روانسنجی مقیاس مذکور رضایت بخش بوده و می توان از آن به عنوان ابزار پایا و روا در پژوهش های حوزه خانواده استفاده کرد.
"کاربرد نظریه های رشد شغلی در مشاوره شغلی (پیوند بین نظر و عمل) "
حوزههای تخصصی:
بررس رابطه بین سبکهای مدیریت تعارض و میزان استرس شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی ورامین- پیشوا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت تعارض یکی از مسائل مهمی است که راهنمای علمی مدیر در مواجهه با موقعیتهای متعارض بوده و در شکل دهی رفتار آنها برای اتخاذ تصمیمات جهت مقابله با تعارضات سازمانی مؤثر خواهد بود. از آنجا که هر مدیری در محیط سازمان خود با تعارض روبروست و هر رفتار و نحوه برخورد هر مدیر هنگام تعارض با کارکنان و یا ایجاد تعارض بین خود کارکنان، در فشار روانی آنان مؤثر است، به همین منظور به جهت استفاده بهینه از تعارضات که موجب اثرات سودمند بر کارکنان میشود و موجب فشار روانی کمتر در آنان میگردد، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سبکهای مدیریت تعارض و میزان استرس شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین- پیشوا پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی میباشد. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین-پیشوا و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیده است. نتایج این تحقیق نشان داد که بین سبکهای مدیریت تعارض رقابتی، همکاری، اجتناب و مصالحه با استرس شغلی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد ولی سبک انطباق، هیچ رابطه معناداری با استرس شغلی کارکنان نشان نداد، و اینکه کارکنان در موقعیتهای مختلف از سبکهای مختلف استفاده میکنند اما سبک غالب کارکنان (در اکثر اوقات) سبک همکاری میباشد. همچنین مشخص گردید که میزان استرس کارکنانی که مدیرانشان از سبک اجتناب استفاده میکنند از کارکنانی که مدیرانشان از سبک همکاری استفاده میکنند بیشتر است و در نهایت اینکه سبکهای مدیریت میتوانند در کاهش یا افزایش میزان استرس شغلی کارکنان تأثیر معناداری داشته باشند.
رابطه انسان شناسی با الگوی خانواده درمانی تجربه نگر - انسانگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، به عنوان موضوع مهم و حیاتی مورد مطالعه دانشمندان و فلاسفه قرار گرفته و هر کس به زعم خویش به این قضیه پرداخته است. مکاتب مختلف، انسان را به عناوین مختلف معنا کرده اند و در فلسفه هر آیین، انسان شناسی به طرق متفاوتی تفسیر گشته است، روانشناسی انسانگرا بر پدیدارشناسی تواناییهای ذاتی در انسان، آزادی انسان، حق انتخاب انسان علاقه مند است، خانواده درمانی تجربه گرا به طور مشخص به نقش موانع تجربی رشد شخصی در ایجاد وتداوم مشکلات والگوهای رفتاری ناکارآمد و مستمر اشاره دارد، این الگو بیان می کند که هر انسانی موجودی یگانه است و دارای منابع درونی و نیروی بالقوه ای است که آنها را به کار نمی گیرد. همچنین تصور می شود که افراد قادرند که استعداد ها و نیروهای بالقوه خود را تحقق بخشیده و به شکل کامل تری از انسانیت دست یابند. در مقاله حاضر سعی شد تا ارتباط انسان شناسی از منظر فلسفی و دینی با الگوی خانواده درمانی تجربه نگر - انسانگرا مورد بررسی قرار بگیرد. روش پژوهش حاضر ازنوع کیفی است. شیوه کار به این صورت است که ابتدا از طریق مطالعه و فیش برداری از کتب ومنابع مرتبط با موضوع اطلاعات و مطالب لازم گرد آوری شد، سپس مطالب مربوط به ویژگی های انسان سالم از منظر فلسفه، اسلام، تعلیم و تربیت بیرون کشیده شد و ارتباط این ویژگی ها با ویژگی های انسان سالم از منظر خانواده درمانی تجربه نگر- انسان گرا مورد بررسی قرار گرفت.
سبک های دلبستگی و اختلالات شخصیت: تحلیلی بر نقش نا ایمنی دلبستگی بر اختلالات شخصیت خوشه B و C(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه سبک های دلبستگی با اختلالات شخصیت خوشه B و C است. جامعه آماری تحقیق فوق را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد تبریز در سال 1389 تشکیل می دهد. با استفاده از پرسشنامه میلون ІІІ از میان تعداد 600 نفر دانشجو پس از غربالگری از لحاظ دارا بودن اختلال شخصیت، 150 نفر واجد اختلال شخصیت شناخته شدند، که از این افراد خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگ سال را نیز تکمیل کنند. ابزارهای بکار رفته جهت جمع آوری داده ها عبارت بودند از پرسشنامه چند محوری میلون ІІІ و مقیاس دلبستگی (AAQ) که هر دو ابزار از اعتبار و روایی قابل توجهی برخوردار هستند. یافته های پژوهش نشان داد که بین هیچ یک از سه سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی با اختلالات شخصیت خوشه B رابطه معنی داری وجود ندارد اما بین سبک دلبستگی ایمن و اختلال شخصیت خوشه C رابطه منفی معنی دار و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه مثبت معنی داری بدست آمد. و سبک های دلبستگی ناایمن (دوسوگرا و اجتنابی) روی هم رفته با هر دو خوشه اختلالات شخصیتB و C رابطه مثبت و معنی داری داشتند.
همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که فقط دو سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی توان پیش بینی خوشه اختلالات شخصیت C را دارا هستند و هیچ یک از سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی اختلال شخصیت خوشه B نبودند. نتیجه اینکه بین سبک های دلبستگی با اختلالات شخصیت خوشه B رابطه معنی داری وجود ندارد.
تضمین کیفیت در آموزش برمبنای مدل تحلیل اهمیت/عملکرد
حوزههای تخصصی:
اهداف: اثربخشی در آموزش منابع انسانی تابع کیفیت در این آموزشها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفههای کیفیت در آموزش منابع انسانی و ارائه الگوی نوینی برای تضمین کیفیت در آموزش منابع انسانی با استفاده از این مولفهها و سیستم تحلیلی روش تحلیل اهمیت- عملکرد ( IPA ) انجام شد.
روشها: این تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی در سال 1389 انجام شد. دادههای کیفی و کمی بهکمک مصاحبه و دو پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 آموزش گیرنده و 16 مدرس و برای اجرای پرسشنامه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای، 94 آموزش گیرنده و 21 مدرس از مدرسان و شرکت کنندگان دوره های آموزشی مرکز آموزش شرکت مخابرات ایران به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با روشهای کیفی و همبستگی پیرسون و اسپیرمن، ضریب تعیین و آزمون T همبسته به کمک نرمافزار SPSS 11.5 تحلیل شد.
یافتهها: 48 مولفه کیفیت در آموزش منابع انسانی شناسایی شد و بر اساس این مولفهها و سیستم تحلیلی مدل IPA ، الگویی عملیاتی برای ارزشیابی و تضمین کیفیت در آموزش منابع انسانی ارائه شد.
نتیجهگیری: مدل IPA ، در زمینه ارزیابی و تضمین کیفیت آموزش و بهسازی منابع انسانی، از توان بالایی برخوردار است و می تواند با جزئیات کامل، سیستم آموزشی را آسیب شناسی نموده و به فرآیند تصمیم گیری برای بهبود و تضمین کیفیت، کمک نماید.
تأثیر آموزش بارش مغزی بر خلاقیت دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز با کنترل هوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش آزمایشی میدانی به منظور بررسی تاثیر آموزش بارش مغزی بر پرورش خلاقیت دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده است. نمونه تحقیق شامل 91 دانشجوی دختر می باشد که در سال تحصیلی 82-81 مشغول به تحصیل بودند و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها عبارتند از: 1) آزمون هوشی ریون (برای کنترل هوش)، 2) آزمون خلاقیت عابدی (برای سنجش میزان خلاقیت) و 3) آزمون خلاقیت گیلفورد (برای سنجش میزان خلاقیت و تعیین پایایی و روایی آزمون خلاقیت عابدی). نخست گروه آزمایشی و گواه تحت آزمون هوشی ریون قرار گرفتند؛ سپس میزان خلاقیت هر دو گروه قبل و بعد از مداخله آزمایشی با آزمونهای خلاقیت عابدی و گیلفورد سنجیده شد. گروه آزمایشی در هشت جلسه یک ساعته تحت آموزش تکنیک بارش مغزی (لغت تصادفی، تصویر تصادفی و اسکمپر) قرار گرفتند. پس از اعمال برنامه مداخله آزمایشی بار دیگر میزان خلاقیت هر دو گروه سنجیده شد (مرحله پس آزمون). نتایج تحلیل کوواریانس و t تست گروههای مستقل نشان داد که بین تفاضل نمره های پیش آزمون – پس آزمون خلاقیت گروه آزمایشی و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین، از طریق تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) در میانگین تفاضل نمره ها در مولفه های سیالی، انعطاف پذیری و ابتکار، در گروهها تفاوت معنی داری مشاهده شد، ولی در مولفه بسط تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به طور کلی، نتایج نشان داد که آموزش تکنیک بارش مغزی موجب افزایش خلاقیت و مولفه های آن (سیالی، انعطاف پذیری و ابتکار) در دانشجویان دختر می شود.
آموزش: آموزش هیپنوتیزم (القا و تلقین در هیپنوتیزم)
حوزههای تخصصی:
ساخت عاملی پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ-40) در نمونه های غیربالینی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش ایمان و اخلاق در تحکیم بنیاد خانواده
منبع:
پیوند ۱۳۷۴ شماره ۱۸۶
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی سبک زندگی در برنامه های تلویزیون و راهکارهای ارتقای آن در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود وسائل ارتباطی و گسترش ارتباطات بشر هر روز بیش از پیش به اهمیت استفاده آن در زندگی انسان ها افزوده میشود. این پژوهش با هدف آسیب شناسی سبک زندگی در برنامه های تلویزیون و راهکارهای ارتقای آن در ایران امروز انجام شده است. این مطالعه کیفی، از نوع تحلیل محتوا و با مشارکت 40 نفر از صاحبنظران علوم ارتباطات و جامعه شناسی که با روش نمونه گیری هدفمند و با تنوع سن، مدت زمان تماشای برنامه های تلویزیونی در طول روز، تخصص و جنسیت انتخاب شدند و با مصاحبه ای عمیق و بدون ساختار جمع آوری اطلاعات گردید. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی بود. مقبولیت و عینیت داده ها با تلفیق در جمع آوری داده ها، تنوع مشارکت کنندگان تحقیق، مرور و بازنگری مکرر داده ها، بازبینی مشارکت کنندگان تحقیق و همکاران تحقیق به طور مکرر انجام شد. در این تحقیق ﺿـﻤﻦ ﺑیﺎن اﺻـﻮل و ﻣﻔـﺎﻫیﻢ سبک زندگی ایرانی اسلامی و ارﺗﺒـﺎط ﺗﻨﮕﺎﺗﻨـﮓ آن ﺑـﺎ ﻣﻮﺿـﻮع برنامه های تلویزیونی ﺑﺎ تأکید بر نظرات صاحبنظران و بینندگان تلویزیون، ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓی آسیب های وارده از تلویزیون بر سبک زندگی در ایران امروز ﭘﺮداﺧﺘﻪ شده است. در ﭘﺎیﺎن ﺑﻪ اراﺋـﺔ راﻫکﺎرﻫـﺎی ﮔﻮﻧـﺎﮔﻮن ﺑـﺮای ارتقای سبک زندگی در ایران امروز از طریق رسانه ملی و توسعه همه جانبه سبک زندگی اسلامی اﻗـﺪام ﺷﺪه اﺳﺖ.
اثربخشی آموزش مدیریت والدین بر کارکرد خانواده کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت والدین بر کارکرد خانواده های کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی صورت گرفته است. روش پژوهش اندازه گیری مکرر (از نوع طرح تک آزمودنی) است. جامعه آماری شامل مادران دارای فرزند 12-4 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می باشد که به بیمارستان رفیده مراجعه کرده اند. نمونه آماری شامل 14 مادر می شود که حاضر به شرکت در پـژوهش بـوده و بـا روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند.ابـزار پـژوهش، ابـزار سنحش خانـواده (FAD) می باشد. یافته های حاصل از پژوهش با استفاده از فرمول آماری تحلیل واریانس (انداره گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که در پایان دوره آموزش، کارکرد خانواده به طور معناداری بهبود یافته است. هم چنین پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت والدین منجر به افزایش و بهبودی کارکرد خانواده در خانواده های کودکان مبتلا به ADHD شده است.
پدیدار شناسی تجارب مادران در زندگی با کودکان ADHD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی با کودکان ADHD در خانواده، مسائل و مشکلات خاصی را برای مادران ایجاد می کند. هدف این پزوهش دستیابی به تجربه مادران کودکان ADHD در زندگی با آن ها بود. این مطالعه به شیوه کیفی، به روش پدیدارشناسانه، با نمونه گیری هدفمند و به وسیله مصاحبه ژرف نگر با 10 مادر که دارای کودک ADHD بودند، در مرکز مشاوره شمس تبریز، انجام شد.مصاحبه ها ثبت شده، سپس به صورت کتبی پیاده شدند و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجربیات مادران در زندگی با کودکان ADHDدر 4 مضمون اصلی «نابسامانی خانوادگی»، «نگرانی های اجتماعی»، «نگرانی های تحصیلی»، «احساسات منفی تجربه شده توسط مادر» و چندین مضمون فرعی خلاصه گردید. این یافته ها می تواند اطلاعات لازم را در خصوص منابع حمایتی و اتخاذ راهبردهای حمایتی و درمانی برای مادران کودکان ADHDجهت تامین سلامت روان آن ها فراهم نماید.
بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی و اعتباریابی مقیاس سنجش کارکرد خانواده ( FAD )
حوزههای تخصصی:
دو مشکل عمده در ارزیابی و سنجش خانواده وجود دارد: اول چارچوب های مفهومی متعددی که برای توصیف خانواده ارایه می شود، دوم تفاوت ابزارهایی که برای اندازه گیری کارکرد خانواده به کار می رود. یعنی ابزار واحدی که مورد توافق همگان باشد، برای ارزیابی آن وجود ندارد (کیت نر و همکاران، 1996). از این رو هنجاریابی ابزارهای خانواده، اهمیت ویژه ای برای خانواده-درمانی و کمک به حانواده ها دارد. در این پژوهش اعتباریابی ابعاد پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده (FAD) بدست آمده که می تواند مقدمه ای مناسب برای هنجاریابی این مقیاس باشد. پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده توسط 494 نفر از مادران دانش آموز مدارس ابتدایی شهر تهران تکمیل شد، 32 نفر از مادران دوبار پرسشنامه را دریافت کردند و پاسخ دادند؛ پس از جمع آوری داده ها، آلفای کرونباخ سؤالات مربوط به هر یک از ابعاد، تعیین و معادل سازی نمرات خام به نمرات استاندارد Z و تعیین نمرات استاندارد با میانگین 50 و انحراف استاندارد 10 (نمره t) انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آلفای کرونباخ کلی این پرسشنامه و خرده مقیاس های آن اعتبار دارد و ابعاد پرسشنامه از اعتبار بازآزمایی کافی برخوردار است. در این پژوهش، هم چنین سؤالاتی که همخوانی معتبری نداشتند، مشخص شدند.
معیارهای فیزیکی انتخاب همسر در دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی معیارهای فیزیکی انتخاب همسر در دانشجویان و مقایسه ی این معیارها در دانشجویان دختر و پسر، متاهل و مجرد و در سنین مختلف اجرا گردید. روش کار: تعداد 1126 دانشجو (432 پسر و 694 دختر) به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه های تهران، شاهد، شهید بهشتی، تربیت مدرس، الزهرا، علم و فرهنگ و دانشگاه های آزاد شهر تهران انتخاب و با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته ی ""بررسی معیارهای فیزیکی انتخاب همسر"" مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای پژوهش با استفاده از روش های آماری توصیفی و آزمون همگونی مجذور خی مورد تحلیل قرار گرفتئد.یافته ها: در پژوهش حاضر بین دختران و پسران و سنین مختلف دانشجویان از لحاظ ملاکهای فیزیکی انتخاب همسر، میزان تفاوت سن بین زوجین، جزئیات ظاهری صورت و بدن تفاوت معنی دار وجود داشت. حدود 73 درصد پسران به کمتر بودن سن زن اعتقاد داشتند در حالی که 95 درصد دختران ترجیح می دادند همسرشان از آن ها بزرگ تر باشد. دختران، پسرانی سبزه با بینی کشیده و بلندقامت را میپسندیدند و پسران برای داشتن همسری با پوست سفید، بینی کوچک و قامت متوسط تمایل بیشتری ابراز نمودند.نتیجه گیری: جنس و سن دانشجویان در سلایق آن ها برای معیارهای فیزیکی انتخاب همسر نقش موثری دارند. اکثریت بارز افراد تمایل به کمتر بودن سن زن نسبت به شوهر داشتند. جذابیت جسمانی همانند اکثر مطالعات نقش مهمی در انتخاب همسر دارند.
"
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر میزان پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که پرخاشگری و رفتار پرخاشگرانه آثار نامطلوبی بر حالت درونی افراد و به پیرو آن بر روابط بین فردی می گذارد، از طرفی توانایی در برقرارکردن ارتباط مؤثر با دیگران، باعث رشد مطلوب و شکوفایی شخصیت می شود، از این رو در پژوهش حاضر اثربخشی مهارت های ارتباطی برکاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره متوسطه بررسی شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه درسال تحصیلی90-89 و نمونه تحقیق60 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه پرخاشگری اهواز ( A.A.I ) بود. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود، که پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایشی و گواه، مداخله آزمایشی (مهارت های ارتباطی) بر روی گروه آزمایش به مدت 12جلسه 60 دقیقه ای و یک بار در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون، و آزمون پیگیری یک ماه پس از اجرای پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. به منظور تجزیه و انجام داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری و کواریانس (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره متوسطه در پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است. نتایج درباره زیر مقیاس های پرخاشگری نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی در ابعاد خشم و عصبیت، تهاجم و توهین و لجاجت و کینه توزی نیز مؤثر بوده است .