ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۰۰۱ تا ۱۴٬۰۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۱۴۰۰۴.

ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ذهنی سازی: یک ابزار خودگزارشی برای ارزیابی ظرفیت ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیسازی روان سنجی روایی پایایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۲ تعداد دانلود : ۴۷۲
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ذهنی سازی دیمیتریویچ و همکاران (2017) در جمعیت ایرانی بود. پژوهش حاضر کمّی و از نوع غیرآزمایشی بود. نمونه پژوهش حاضر را 333 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر الشتر تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری دردَسترس از رشته های مختلف انتخاب شدند و به پرسش نامه های ذهنی سازی، سبک دلبستگی، شناخت اجتماعی و ذهن آگاهی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آلفای کرونباخ، روایی واگرا و همگرا و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. آلفای کرونباخ برای نمره کل و سه مؤلفه آن بین 73/0 تا 86/0 بود که نشان دهنده پایایی مطلوب این پرسش نامه است. یافته های تحلیل عاملی تأییدی نشان داد این مقیاس در جامعه ایرانی دارای سه مؤلفه است و شاخص های برازش مدل و بارهای عاملی از میزان مطلوبی برخوردار بودند. ذهنی سازی و مؤلفه های آن با ذهن آگاهی، سبک دلبستگی ایمن و شناخت اجتماعیْ همبستگی مثبت دارند که حاکی از روایی همگرای مطلوب این پرسش نامه است و با سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی رابطه منفی داشتند که بیانگر روایی واگرای مطلوب این پرسش نامه است. به طورکلی نسخه فارسی پرسش نامه ذهنی سازی از ویژگی های روان سنجی مناسبی برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی در جامعه ایرانی برخوردار است.
۱۴۰۰۸.

هراس اجتماعی و تاثیر آن بر اعتیاد به موادمخدر

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به موادمخدر دوراهی اجتماعی بدیل های اجتماعی هراس اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۴ تعداد دانلود : ۶۷۱
افزایش اعتماد به نفس اجتماعی قدم مهمی در راه پیشگیری از اعتیاد به موادمخدر قلمداد می شود. می توان از اعتماد به نفس به عنوان یک عامل کلیدی در راستای مقابله با "هراس اجتماعی" و کاهش اعتیاد به موادمخدر استفاده کرد. اضطراب و کاهش اعتماد به نفس اجتماعی خود از دلایل کم رنگ شدن شناخت منابع و بالا رفتن انگیزه های گرایش به موادمخدر است. یکی از مسائل مهم اجتماعی افزایش عزت نفس افراد و کاهش میزان گرایش به موادمخدر، مقابله با فوبیای اجتماعی، بخصوص در طیف سنی جوانان است. برای پیشگیری از ورود معضل موادمخدر در جامعه، احداث یک «پایگاه واکسیناسیون اجتماعی» لازم و ضروری است. این پایگاه با تزریق اعتماد به نفس و کاهش تب اضطراب اجتماعی در درون خانواده (و رفتار پرستاری اجتماعی ملازم با این نگرش ) عمل خواهد کرد. در مقاله حاضر روش های پیشگیرانه اعتیاد با نگاه اولویت بندی با استفاده از نظریه "تبادل اجتماعی" نظریه برچسب زنی"، "نظریه هراس اجتماعی"، "بدیل های اجتماعی" "دو راهی اجتماعی"، "عادت واره های فردی"، "سبک زندگی،" پارادایم های رفتاری"، "از خود بیگانگی و "کارکردگرایی مرتن" مرور می شود. پژوهش حاضر نگاه پیشگیرانه به اعتیاد و تاثیر هراس اجتماعی در این مسیر با استفاده از نظریه های جامعه شناختی است. این تحقیق از نوع توصیفی و کتابخانه ای است و در آن سعی شده استکه علاوه بر بسط و بهبود نظریه های موجود، از زاویه ای تازه و از منظر اجتماعی به اعتیاد پرداخته شود. می توان گفت که هراس اجتماعی باعث تضعیف نمودن شقوق اصلی سرمایه اجتماعی یعنی "اعتماد" و "شادی اجتماعی" می شود. هراس اجتماعی به تدریج با سست کردن پایه های سرمایه اجتماعی موجی از بی اعتمادی فردی و گروهی را در جامعه بوجود می آورد. این بی اعتمادی ها منجر به ضعف اراده فردی و افسردگی اجتماعی و سپس گرایش به موادمخدر می شود. مفهوم اضطراب اجتماعی چون با افسردگی و کسالت همراه است، باعث تمایل به مصرف موادمخدر در جامعه (بخصوص در جوانان) می شود. بنابراین، فرد بر سر یک "دو راهی اجتماعی" قرار می گیرد که بر حسب ذایقه و وضعیت خلق و خوی فعلی، گرایش و مسیر مطلوب خود را انتخاب می نماید.
۱۴۰۰۹.

تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر عملکرد حافظه ی فعال بیماران مبتلا به آسیب مغزی تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴۰۱۰.

مدل ساختاری مصرف مواد در دانشجویان: نقش معنویت، الگو گیری اجتماعی و نگرش به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف مواد دانشجو معنویت نگرش به مواد الگوگیری اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۱۱۶۰ تعداد دانلود : ۵۹۹
هدف: پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، نگرش به مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود.روش: به این منظور 504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های خوارزمی، پردیس کشاورزی و آزاد کرج به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی معنوی، فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، الگوگیری اجتماعی، عقاید منفی درباره مواد و بخش دخانیات پرسشنامه رفتارهای پرخطر را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با عقاید منفی درباره مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و انگیزه های مصرف میانجی گری می شود. همچنین اثر تقلای مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با بهزیستی معنوی میانجی گری می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد مذهب از طریق برقراری نظم اخلاقی، قواعد درونی و بیرونی و روش های مقابله ای سالم مانع پیوستن فرد به گروه های ناسالم دوستان و همسالان می شود لذا کمتر به سمت مصرف قلیان و سیگار کشیده می شود. بنابراین توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف مواد دیگر می تواند مفید باشد.
۱۴۰۱۱.

رویدادهای ناخوشایند فرهنگ‌پذیری خاص و عام و کنش‌وری روان‌شناختی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویـدادهای ناخوشایند فرهـنگ‌پذیری خاص رویدادهـای ناخوشایند عام کنش‌وری روان‌شناختی مثبت نشانه‌های روانی ـ جسمانی مهاجران ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۰
" هدر این پژوهش، نقش تعدیل‌کننده کنش‌وری روان‌شناختی مثبت در اثر رویدادهای ناخوشایند فرهنگ‌پذیری خاص و عام بر سازش‌یافتگی روان‌شناختی 238 مهاجر ایرانی مقیم امریکا، انگلیس و هلند بررسی شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از : فهرست رویدادهای ناخوشایند (لی و نگوئن، 1998)، مقیاس بهزیستی روان‌ـ ‌شناختی (ریف، 1989) و مقیاس نشانه‌های سلامت (صفدر و دیگران، 2003). نتایج نشان دادند که ارتباط بین کنش‌وری روان‌شناختی مثبت و نشانه‌های روانی ـ جسمانی معکوس است، در حالی که ارتباط مثبت بین رویدادهای ناخوشایند فرهنگ‌پذیری خاص و عام با نشانه‌های روانی ـ جسمانی و همچنین پیش‌بینی نشانه‌های روانی ـ جسمانی براساس رویدادهای ناخوشایند فرهنگ‌پذیری خاص بیش از رویدادهای ناخوشایند عام تأیید شد. به این یافته نیز دست یافته شد که کنش‌وری مثبت روان‌شناختی تعدیل‌کنندة اثر رویدادهای ناخوشایند عام و نه فرهنگ‌پذیری خاص بر نشانه‌های روانی ـ جسمانی بود. "
۱۴۰۱۴.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های اجتماعی اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شیوه شناختی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۰ تعداد دانلود : ۶۸۱
مقدمه: با توجه به این که یکی از مشکلات جدی دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، نارسائی در زمینه مهارت های اجتماعی است؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی در دانش آموزان انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر آزمایشی و طرح به کار رفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری دوماهه است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم ابتدایی مظنون به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی شهر لنگرود درسال تحصیلی 92 1391 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه کنترل و آزمایش جای دهی شدند. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی والکر در طی 17 جلسه به مدت دو ماه برای افراد گروه آزمایش ارائه گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه های اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: انتظار می رود براساس نتایج این پژوهش و سایر پژوهش های مشابه، آموزش مهارت های اجتماعی به عنوان یک جنبه مکمل برنامه های آموزشی مدارس در نظر گرفته شود.
۱۴۰۱۸.

تاثیربرنامه آموزشی مادران مبتنی بر نظریه ذهنیت هوش دویک بر رفتارهای یادگیری فرزندان چهار تا شش سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادران آموزش والدین کودکان 4 تا 6 سال نظریه ذهنیت دویک هوش افزایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هوش
تعداد بازدید : ۱۱۶۰ تعداد دانلود : ۷۴۲
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش مادر مبتنی بر نظریه ذهنیت هوش دویک بر رفتارهای یادگیری فرزندان چهار تا شش سال اجرا شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون و جامعه ی آماری پژوهش را مادران کودکان چهار تا شش سال تشکیل دادند. از میان جامعه آماری مورد اشاره، پنجاه مادر به صورت داوطلبانه انتخاب و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 25 نفر) گمارده شدند. برنامه آموزشی والدین مبتنی بر نظریه ذهنیت هوش دویک طی شش جلسه به مادران گروه آزمایش ارائه گردید. ابزار سنجش پرسشنامه رفتارهای یادگیری پیش دبستان (مک درموت و همکاران، 2002) بود و داده های حاصل از اجرای پژوهش از طریق تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) تحلیل گردید. نتایج نشان داد که آموزش والدین مبتنی بر نظریه ذهنیت هوش دویک بر انگیزه شایستگی و رفتارهای یادگیری کلی دارای تأثیر معناداری است (05/0>p)،اما بر توجه / پشتکار و نگرش نسبت به یادگیریدر کودکان 4 تا 6 سال دارای تاثیر معناداری نیست (05/0p>).
۱۴۰۱۹.

مقایسه فراوانی و شدت افسردگی در بیماران بستری در بیمارستان به علت حمله حاد عروق کرونر و بیماری کاتاراکت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افسردگی بیماری های ایسکمیک قلبی حمله حاد عروق کرونر کاتاراکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۰ تعداد دانلود : ۶۸۳
"مقدمه: اختلالات افسردگی یکی از ناتوانی های شایع مرتبط با بیماری های ایسکمیک قلبی می باشند و اثرات جدی در افزایش خطر حوادث قلبی بعدی و مرگ و میر در این بیماران دارند. بیماران مبتلا به کاتاراکت نیز با توجه به ماهیت بیماری و ایجاد ناتوانی در وضعیت بینایی در بروز خطر افسردگی می باشند اما به نسبت سایر بیماران بستری در بیمارستان، این میزان شیوع نزدیک تر به شیوع در کل جامعه می باشد و لذا می توانند به عنوان گروه کنترل بیمارستانی مناسبی مد نظر قرار گیرند، لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع افسردگی در بیماران متعاقب حمله حاد عروق کرونر و مقایسه با بیماران مبتلا به کاتاراکت انجام شد. روشکار: این مطالعه یک مطالعه ی توصیفی تحلیلی مقطعی بود. حجم نمونه در هر گروه 140 نفر بود و روش نمونه گیری سرشماری بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی استاندارد افسردگی بک و هم چنین پرسش نامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار آماری SPSS و استفاده از جداول توزیع فراوانی و آزمون آماری خی دو انجام شد. نتایج: درگروه بیماران عروق کرونری، 4/56% مرد،80% متاهل و در گروه بیماران کاتاراکت 1/47% مرد و 8/77% متاهل بودند. تفاوت معنی داری بین گروه ها از نظر عواملی مانند سن، جنس، شغل، وضعیت تحصیلات، وضعیت تاهل و محل زندگی وجود نداشت. با توجه به نتایج حاصل 70% افراد مورد مطالعه در گروه بیماران قلبی و 47% در گروه بیماران چشم افسردگی داشتند (0001/0=P). بیشترین درصد افسردگی در هر دو گروه در زنان دیده شد (002/0=P). در بیماران هر دو گروه کرونری و کاتاراکت در افراد با سابقه فشار خون بالا، دیابت و چربی خون بالا، میزان افسردگی بیشتر بود. بحث: میزان بالای افسردگی در افراد متعاقب حمله حاد عروق کرونر می تواند به علت شرایط ویژه بیماری آن ها، محیط پر استرس بستری و درمان های خاص آنان و هم چنین وجود افسردگی قبلی در آنان باشد. لذا تاثیر آن به عنوان یک عامل خطر تشدید بیماری های عروق کرونر قلبی باید مد نظر بوده و غربالگری بیماران بستری به علت حمله حاد عروق کرونر از نظر افسردگی توصیه می گردد. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان