فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۶۴۱ تا ۱۴٬۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Social Structure of the Talented Students in Kerman
حوزههای تخصصی:
امروز زندگی را آغاز کن
حوزههای تخصصی:
ساختار عاملی فرم فارسی «پرسشنامه هراس اجتماعی» در یک نمونه ایرانی غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه هراس اجتماعی»، ابزار سرندی شناخته شده بین المللی در زمینه اختلال هراس اجتماعی (اختلال اضطراب اجتماعی) است که سازندگان آن، عبارات آن را در قالب سه خرده مقیاس مجزای ترس، اجتناب و علائم فیزیولوژیک طراحی کرده اند و مطالعات بین المللی متعدد و همچنین تعداد کمی مطالعه داخلی بر روی آن انجام گردیده است. کاستی های مطالعات قبلی، نویسندگان مقاله حاضر را به وارسی این پرسشنامه در نمونه ایرانی غیربالینی واداشته است. بدین منظور، 475 نفر از بین دانشجویان دانشگاه تهران، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و «پرسشنامه هراس اجتماعی» را تکمیل نمودند. برای تجزیه تحلیل داده ها، از روش اعتبار متقابل و تحلیل عاملی اکتشافی، موازی و تأییدی، استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و موازی، ساختار 2 عاملی «پرسشنامه هراس اجتماعی» و نتایج تحلیل عاملی تأییدی، برازش بهتر ساختار 2 عاملی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و ساختار 5 عاملی سازندگان این ابزار را با داده ها نشان داد. در مجموع، نتایج این مطالعه نشان می دهد که برخلاف مجزا کردن عبارات ترس، اجتناب و علائم فیزیولوژیک در شکل اولیه این ابزار، عبارات ترس و اجتناب حوزه های مختلف، برای سنجش شدت این اختلال، در کنار هم قرار می گیرند؛ پدیده ای که با طبیعت اضطراب اجتماعی و رابطه ی تنگاتنگ ترس و اجتناب، هماهنگ است.
چگونه می توان عکاس نشد
منبع:
لوح تیر ۱۳۷۷ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
اضطراب دانش آموز
رابطه محرومیت و افسردگی
منبع:
پیوند ۱۳۶۹ شماره ۱۳۴
حوزههای تخصصی:
بررسی نیم رخ روان شناختی افراد مبتلا به چاقی مراجعه کننده برای جراحی های چاقی در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه به دليل تغيير در شيوه زندگي و الگوي تغذيه اي، شيوع چاقي افزايش آشکاری داشته است. بسیاری از افراد در اثر شکست در تمام روش های کاهش وزن، در آخرین مرحله به سراغ جراحی چاقی می روند و به علت عدم توجه به عوامل روان شناختی، دوباره با شکست مواجه می شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی نیم رخ روان شناختی افراد مبتلا به چاقی مراجعه کننده برای جراحی های چاقی انجام گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع پیمایشی بود که به روش توصیفی در سال 92-1391 انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل مبتلایان به چاقی با نمایه توده بدنی (Body Mass Index یا BMI) بیشتر از 30 کیلوگرم بر مترمربع بود. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس (115 نفر) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس استاندارد سنجش اضطراب و افسردگی (Hospital Anxiety and Depression Scale یا HADS)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی پنج عاملی NEO (NEO Five-Factor Inventory یا NEO-FFI)، پرسش نامه 36 سؤالی سنجش کیفیت زندگی (36-Short form یا 36-SF) و پرسش نامه مکانیزم مقابله ای (Coping Operations Preference Enquiry یا COPE) جمع آوری گردید. میانگین نمرات زنان و مردان با استفاده از آزمون Independent t در نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمره اضطراب و افسردگی مشارکت کنندگان در سطح متوسطی قرار داشت. در میان ویژگی های شخصیتی، بعد دلپذیری بالاترین میانگین و مسؤولیت پذیری پایین ترین میانگین را به خود اختصاص داد. بالاترین میانگین سبک های مقابله ای با استرس مربوط به حل مسأله و مسأله مداری و پایین ترین میانگین مربوط به پذیرش بود. میانگین نمره کیفیت زندگی شرکت کنندگان در سطح متوسطی بود. تفاوت معنی داری بین میانگین نمره اضطراب زنان و مردان مشاهده شد و سبک مقابله ای اجتنابی در زنان بیشتر و کیفیت زندگی در مردان بیشتر بود.
نتيجه گيري: افراد مراجعه کننده برای جراحی های چاقی، دارای درجاتی از اضطراب و افسردگی هستند و از سبک های حل مسأله برای مقابله با استرس ها استفاده می کنند. همچنین، ابعاد شخصیتی ناسازگار دارند و از کیفیت زندگی متوسطی برخوردار می باشند. این ویژگی ها می تواند بر روند درمان و برگشت پذیری نتایج جراحی تأثیرگذار باشد.
رابطه مشکلات دلبستگی با علائم اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان و پیامدهای بعدی این اختلال، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه مشکلات دلبستگی با شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان مدارس ابتدایی منطقه 4 آموزش وپرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 95-1394 را شامل می شد. شرکت کنندگان تعداد 229 نفر (119 دختر، 110 پسر) از کودکان در دامنه سنی 11-6 ساله بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و از والدین شان خواسته شد مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسن و همکاران، 2006) و پرسشنامه دلبستگی میان خویشاوندی (کاپنبرگ و هالپرن، 2006) را در رابطه با کودک خود تکمیل کنند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین مؤلفه های مربوط به مشکلات دلبستگی و اختلال نافرمانی مقابله ای وجود دارد (01/0P<) و مشکلات دلبستگی پیش بین قوی برای شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان دبستانی است؛ به طوری که این مؤلفه ها توانستند 40 درصد واریانس رفتارهای مقابله ای کودکان را تبیین کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، همسو با نظریه دلبستگی بالبی، نقش دلبستگی در اختلال نافرمانی مقابله ای تأیید می شود. تلویحات تشخیصی و درمانی مشکلات دلبستگی برای درمان کودکان مبتلابه اختلال نافرمانی مقابله ای در مقاله بحث شده است.
نیازسنجی حمایت اجتماعی مادران کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال درخودماندگی، اختلالی است که بر دامنه وسیعی از حیطه های رشدی کودک اثر نامطلوب می گذارد و علاوه بر خود فرد، اطرافیان نیز به میزان زیادی درگیر مشکلات متعدد رفتاری کودک می شوند. از این رو، ارایه خدمات توان بخشی و حمایتی می تواند در کاهش این بار سنگینی که بر دوش والدین است، تا حدودی موثر باشد. بررسی حاضر نیازهای مادران کودکان درخودمانده به حمایت اجتماعی و توان بخشی فرزندانشان را مورد سنجش قرار داد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی و جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان درخودمانده در مرکز توان بخشی به آرا وابسته به دانشگاه شهید بهشتی بود. نمونه مورد مطالعه شامل بیست و هفت نفر از مادران کودکان درخودمانده بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نیازهای خانوادگی محقق ساخته بود که با استفاده از پرسشنامه نیازهای خانوادگی سیکلوس و کرنز (2006) طراحی شده بود و توسط مادران تکمیل شد. یافته های به دست آمده نشان داد که بیشترین نیاز مادران به داشتن اطلاعات درباره فرایند آموزش و مشارکت در برنامه های آموزشی و درمانی فرزندشان بود. بیشترین مشکلات کنونی کودکان درخودمانده در حیطه های گفتاری، ارتباط اجتماعی و مسائل عاطفی و بیشترین مسائل کودکان در سال گذشته در مشکلات رفتاری، مسائل عاطفی و توجه و تمرکز بوده است. همچنین بیشترین مسائل مادران در سال گذشته، مسائل خانوادگی و شغلی بوده است. به این ترتیب، مادران این گونه کودکان نیاز بالایی به حمایت اجتماعی و توان بخشی اجتماعی کودک خود دارند و این موضوع ضرورت برنامه ریزی برای آموزش خانواده و طرح ریزی برنامه های حمایتی و آموزشی مناسب را نشان می دهد.
رابطه جسم و جان کودک و اثر آن در تعلیم و تربیت
منبع:
وحید خرداد ۱۳۴۳ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
مقایسه عزت نفس ضمنی در افراد افسرده و سالم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پردازش منفی اطلاعات ضمنی مرتبط با خود با استفاده از آزمون تداعی ضمنی عزت نفس، در دانشجویان دارای افسردگی و بدون افسردگی انجام شد.تعداد 17 شرکت کننده ی دارای افسردگی و 17 نفر دانشجوی بدون افسردگی، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تشخیص افسردگی با استفاده از پرسشنامه ی افسردگی بک و مصاحبه ی بالینی صورت گرفت. با هدف کنترل اضطراب آزمودنی ها، از پرسشنامه ی اضطراب بک استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد.نتایج نمایانگر آن بود که گروه افسرده از گروه عادی، دارای نمره ی افسردگی بالا تری در پرسشنامه ی افسردگی بک بودند (001/0=p). همچنین عزت نفس ضمنی گروه افسرده با گروه آزمودنی های بهنجار، به طور معناداری متفاوت بود (003/0 = p).از یافته های این پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که افراد افسرده در آزمون تداعی ضمنی عزت نفس (IAT)، نمره ی عزت نفس ضمنی کمتری از افراد بدون افسردگی دارند.
روانشناسی: تنش در معلم
منبع:
تربیت ۱۳۷۳ شماره ۸۸
کودک و نوجوان
خود تصوری
تاثیر آموزش درس
حوزههای تخصصی:
اهداف: تنظیم خانواده بهعنوان راهکاری برای مقابله با افزایش جمعیت از سوی اکثر کشورها پذیرفته شده است. یکی از عوامل موفقیت برنامههای تنظیم خانواده، آموزش اهداف آن به دانشجویان است. این مطالعه بهمنظور بررسی تاثیر آموزش درس «جمعیت و تنظیم خانواده» بر آگاهی و نگرش دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد انجام شد.
روشها: این مطالعه، نیمهتجربی و از نوع قبل و بعد است. روش نمونهگ ی ر ی غ ی رتصادف ی ساده و در دسترس بود که 195 پسر مشغول به تحصیل در رشتهها ی مختلف در مقاطع کاردان ی و کارشناس ی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه در دو مرحله جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS 13 و روشهای آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون T و ضریب همبستگی استفاده شد.
یافتهها:3% دانشجویان سابقه انتخاب مجدد این واحد درسی را داشتند. میانگین نمره آگاهی دانشجویان قبل از آموزش 2/3 از 15 امتیاز قسمت آگاهی پرسشنامه بود که بعد از آموزش به 67/9 افزایش یافت (001/0= p ). همچنین میانگین نمره نگرش دانشجویان قبل از آموزش 75/4 از 15 امتیاز قسمت نگرش پرسشنامه بود که بعد از آموزش به 29/8 افزایش یافت (002/0= p ). بین سن، وضعیت تاهل، نوع رشته تحصیلی، سابقه انتخاب این درس، سال ورود به دانشگاه، مدرک تحصیلی والدین، مدرک و رشته تحصیلی همسر با آگاهی و نگرش دانشجویان اختلاف معنیداری وجود داشت (05/0>p).
نتیجهگیری: ارایه خدمات تنظیم خانواده بهواسطه آموزش واحد درسی «جمعیت و تنظیم خانواده» در دانشگاهها برای ارتقای سطح آگاهی و نگرش دانشجویان و در نتیجه بهبود عملکرد آنان نسبت به تنظیم خانواده موثر است
بررسی اثربخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر(ص)، بر رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه ی آموزشی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر(ص).بر رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمام خانواده های دارای فرزندان 5 تا 6 سال منطقه ی 1500 خانواری کشتارگاه از شهرستان شاهیندژ می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد100 خانوار انتخاب شدندکه تعداد 48 خانوار حاضر به شرکت در پژوهش شدند. سپس آزمودنی ها به طور کاملا تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند که هر گروه تشکیل شده شامل 20 خانواده بودند. سپس 8 اصل تربیتی پیامبر در قالب 8 جلسه ی آموزشی به والدین گروه آزمایش، آموزش داده شد و سپس از طریق والدین به فرزندانشان منتقل شد یا آموزش داده شد ولی آزمودنی های گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس رشد اجتماعی واینلند بود.
یافته: آموزش برنامه ی تربیتی مبتنی بر 8 اصل تربیتی پیامبر باعث افزایش رشد اجتماعی کودکان 5 تا 6 سال شده است.
نتایج: با توجه به نقش و اهمیت سال های اولیه ی زندگی و محیط خانواده بر رشد کودک در ابعاد مختلف شناختی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی و با تاکید بر فرهنگ دینی جامعه ی ایرانی و تاثیرپذیری زیاد مردم از آموزه های دینی، از این برنامه ی آموزشی می توان برای ایجاد، بهبود و شکوفایی رشد کودک به ویژه در بعد اجتماعی استفاده بکنیم