فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۷۴۱ تا ۱۴٬۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
الگوی روابط ساختاری ویژگی های انحرافی شخصیت، ادراک خطر و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد: نقش میانجی ادراک خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری ویژگی های انحرافی شخصیت، ادراک خطر و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. کلیه افراد مبتلا به وابستگی به مواد که در نیمه دوم سال 1393 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 140 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به مقیاس های مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق درمان، انحراف شخصیتی و ارزیابی شناختی حوادث پرخطر پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان با ویژگی های شخصیتی افکار خصمانه، بدنام سازی دیگران، بی اعتمادی به خود، وابستگی و سلطه پذیری ارتباط منفی دارد؛ ولی بین ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان ارتباط مثبت مشاهده شد. همچنین 53 % از واریانس بازشناسی، 44 % از واریانس دوسوگرایی و 47 % از واریانس گام برداری به وسیله ویژگی های انحرافی شخصیت تبیین شد. شاخص های برازش مدل نیز، مسیر ویژگی های انحرافی شخصیت به سه مؤلفه انگیزش درمان را با میانجی گری ادراک خطر تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که ادارک خطر پایین یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط ویژگی های انحرافی شخصیت به انگیزش درمان می باشد.
بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر بازی های زبان شناختی بر رشد آگاهی واج شناختی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست مقیم شیرخوارگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر بازی های زبانشناختی بر رشد آگاهی واج شناختی کودکان مقیم شیرخوارگاه یا مرکز شبه خانواده بررسی شد.نمونه ای شامل 24کودک پسر بی سرپرست وبدسرپرست سنین 4-5 سال بودکه در مراکز شبه خانواده نگهداری بود که به تصادف در دو گروه آزمایش(12نفر) و گروه گواه(12نفر) قرارگرفتند و پرسشنامه آگاهی واج شناختی که شامل خرده مقیاس آگاهی هجایی،آگاهی درون هجایی وآگاهی واجی بود به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرشد و کودکان گروه آزمایش ده جلسه بازی درمانی مبتنی بر بازی های زبانشناختی را دریافت کردند.نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد کودکانی که بازی های زبان شناختی را دریافت کرده بودند، در پس آزمون افزایش معناداری در آگاهی واج شناختی در مقایسه با گروه گواه داشتند. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که ارائه برنامه های آموزشی- توانبخشی در قالب بازی های زبان شناختی می تواند موجب افزایش آگاهی واج شناختی و ظرفیت های زبان شناختی کودکان مقیم شبه خانواده شود و می تواند در کار بالینی در قلمرو پیشگیری و ترمیم زمینه سازهای مشکلات خواندن در پرورشگاه ها و مهدهای کودک بکارگرفته شود.
مقایسه تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با نارسایی توجه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گفتار شخصی بر کارکرد اجرایی دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله با نارسایی توجه و عادی ، در شهر اصفهان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه های کنترل بود. روش نمونه گیری دو مرحله ای بود. نمونه نهایی شامل 20 پسر با نارسایی توجه (10 کودک گروه آزمایش و 10 کودک گروه کنترل اول) و 9 کودک عادی در گروه کنترل دوم بود. ابزارهای به کار رفته عبارت بودند از مقیاس خزانه لغات تصویری بریتانیا[1]، فرم کوتاه آزمون هوش وکسلر برای کودکان(ویسک-آر[2]) و خرده آزمون برج از آزمون عصب روانشناختی نپسی[3] . به منظور بررسی گفتار شخصی کودکان، از آن ها حین حل خرده آزمون برج فیلمبرداری شد و فیلم ها توسط سه کدگذار مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که کودکان با نارسایی توجه به طور معناداری خطاهای بیشتری را نسبت به گروه کنترل اول و دوم داشتند؛ در حالیکه هم در گروه آزمایش و هم در گروه کنترل دوم (که هر دو آموزش دریافت کرده بودند) میزان گفتار شخصی به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل اول که آموزش دریافت نکرده بود، افزایش یافت. با توجه به یافته پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که گرچه آموزش گفتار شخصی ، میزان گفتار شخصی کودکان با نارسایی توجه را افزایش می دهد اما این افزایش لزوما باعث افزایش کارکرد کودکان نمی شود، بلکه امکان دارد در مورد تکالیف دشوار نتیجه معکوس بدهد.
تنهایی و ریشه های آن
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۰
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام (نمره ی کل و هفت مولفه ی آن) نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست انجام شد. روش کار: این پژوهش بالینی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد اجرا شد. جامعه ی آماری شامل تمام نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر مشهد بودند که از میان آن ها 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون (15 نفر) و شاهد (15 نفر) جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی تحمل ابهام احمدپور مبارکه استفاده شد. گروه آزمون در 12 جلسه ی 100 دقیقه ای، در برنامه ی آموزش مهارت مدیریت استرس شرکت کردند، در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام (نمره کل و پنج مولفه از هفت مولفه ی آن) نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست تاثیر مثبت و معنی دار داشته اما تاثیر این آموزش بر دو مولفه ی اجتناب از ابهام زیبایی شناختی و اجتناب از بی نظمی، از لحاظ آماری معنی دار نبوده است. نتیجه گیری: بنا بر نتایج این پژوهش به نظر می رسد آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست موثر است.
رابطه تصویر بدنی و نمایه توده بدنی با بهداشت روانی در چارچوب تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت ویژه تحول جسمانی و ارتباط آن با تحول روان شناختی در دوران نوجوانی، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تصویر بدنی و نمایه توده بدنی با بهداشت روانی در چارچوب تحول در دختران بود. روش: طرح پژوهش حاضر تحلیلی مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر 16-11 ساله شهر تهران بود که در سال تحصیلی 94-1393در مقطع پنجم ابتدایی، هشتم دبیرستان و دهم دبیرستان مشغول به تحصیل بودند. دانش آموزان کلاس پنجم به عنوان اوایل نوجوانی، دانش آموزان کلاس هشتم دبیرستان به عنوان میانه و دانش آموزان کلاس دهم دبیرستان به عنوان انتهای نوجوانی در نظر گرفته شدند. نمونه ای به حجم 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های نگرانی درباره تصویر بدنی (لیتنتون و همکاران، 2005)، نمایه توده بدنی (لیتلتون، آکسوم و پوری، 2005)، و سلامت عمومی کلبرگ و هیلیر (1979) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر تصویر بدنی قوی ترین پیش بینی کننده است که به تنهایی 21 درصد از واریانس سلامت عمومی را تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین متغیرهای تصویر بدنی و نمایه توده بدنی با بهداشت روانی در دختران در دوره های مختلف تحول تفاوت معناداری وجود دارد (0/01 > p ). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که بین تصویر بدنی و نمایه توده بدنی با بهداشت روانی در دختران نوجوان رابطه وجود دارد و در سطح مقایسه تحولی، انجام مداخله برای بهبود تصویر بدنی می تواند در کانون توجه قرار گیرد.
پارانویا و دونژادی ها
حوزههای تخصصی:
رابطه فرا شناخت ، اضطراب و افسردگی در مادران دانش آموزان ناشنوا و عادی دوره پیش دبستانی و دبستانی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل، به صورت نیمه تجربی در سال 1393 در منطقه بن رود اصفهان انجام شد. نمونه گیری در سه مرحله، در دسترس، هدفمند و تصادفی از بین جامعه آماری زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ساکن در منطقه بن رود انجام شد. درنهایت 24 نفر به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده معیارهای تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر براساس DSM-IV ، مقیاس کوتاه شده GAD-7 و پرسشنامه سبک زندگی (LSQ) بود که این دو پرسشنامه در سه مرحله ارزیابی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه توسط گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. داده های آماری به روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد مداخلات آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی منجر به ارتقای سبک زندگی و کاهش اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شد (p=0/001).
وضعیت تغذیه کودکان پیش دبستانی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین میزان اثربخشی (انسجام، توازن و تناسب) برنامه درسی با شایستگی های فنی، زمینه ای و رفتاری دانشجویان دوره کارشناسی رشته های مدیریت (بازرگانی، صنعتی و آموزشی) دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین میزان اثربخشی (انسجام، توازن و تناسب) برنامه درسی با شایستگی های فنی، زمینه ای و رفتاری دانشجویان رشته های مدیریت (بازرگانی، صنعتی و آموزشی) دانشگاه شیراز بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده که جامعه آماری آن را تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های (مدیریت بازرگانی، صنعتی و آموزشی) دانشگاه شیراز (560 نفر) تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان نمونه پژوهش (376 نفر) انتخاب گردید. در تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای آماری SPSS16 و LISREL استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه اثربخشی برنامه درسی (علی نیا، 1391) و پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر مدل چشم شایستگی بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین افراد نمونه توزیع گردید. با استفاده از روش های آمار استنباطی داده ها تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین انسجام، توازن و تناسب برنامه درسی و نیز بین شایستگی های فنی، زمینه ای و رفتاری دانشجویان رشته های مورد نظر تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین مشخص گردید اثربخشی برنامه درسی با شایستگی های فنی، زمینه ای و رفتاری دانشجویان این سه رشته رابطه مثبت و معناداری دارد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری و ناتوانی فرزندان، یکی از منابع عمده پریشانی والدین به خصوص مادران به شمار می رود و سلامت و بهزیستی روانی آن ها را به خطر می اندازد. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش نيمه آزمايشي همراه با پيش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بر روی 16 نفر از مادران کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم دارای پرونده در بهزیستی شهر سبزوار انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد تخصیص یافتند. گروه آزمايش تحت مداخله 8 جلسه اي رویکرد ACT قرار گرفتند؛ در حالي که گروه شاهد هیچ مداخله اي را دریافت نکردند. پرسش نامه نگرانی پنسیلوانیا (Pennsylvania State Worry Questionnaire یا PSWQ)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (Intolerance of Uncertainty Scale یا IUS) و شاخص شدت بی خوابی (Insomnia Severity Index یا ISI) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رویکرد ACT منجر به کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (001/0 = P)، نگرانی (001/0 = P) و بی خوابی (001/0 = P) مادران گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد شد.
نتيجه گيري: روش ACT تأثیر بسزایی در کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم دارد و درمانگران می توانند از این رویکرد درمانی در جهت کاهش تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی این مادران استفاده نمایند.
نوجوانی از دوازده تا شانزده سالگی
منبع:
پیوند ۱۳۶۹ شماره ۱۲۸
حوزههای تخصصی:
ارتباط طرح واره های ناسازگار اولیه و علایم بالینی در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی با و بدون نمای سایکوتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تا کنون پژوهش های فراوانی درباره ی رابطه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و اختلالات روان پزشکی صورت گرفته است. با توجه به این امر، پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی طرح واره های ناسازگار در اختلال افسردگی اساسی با نمای سایکوتیک و اختلال افسردگی اساسی انجام گرفت. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بیمارستان تخصصی روان پزشکی اراک در سال 94-1393 بود. به این منظور تعداد60 بیمارمبتلا به اختلال افسردگی اساسی و30 نفر بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با نمای سایکوتیک به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه های طرح واره های یانگ و چک لیست علایم بالینی استفاده شد .برای تحلیل داد ه های پژوهش از آزمون های تابع تشخیص و تحلیل واریانس یک سویه با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگارانه ی نقص/شرم، شکست، انزوای اجتماعی، وابستگی/بی کفایتی، اطاعت و خویشتن داری/خودانضباطی ناکافی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با نمای سایکوتیک به گونه ای معنی دار (01/0P<) بیشتر از مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی است، به طور کل می توان نتیجه گرفت که علایم بالینی و طرح واره های ناساز گارانه، ابتلای افراد به اختلال افسردگی اساسی با نمای سایکوتیک و اختلال افسردگی اساسی را پیش بینی می کند در نتیجه ترکیب طرح واره های ناسازگار و علایم بالینی به عنوان پیش بینی کننده ی اختلال افسردگی اساسی با نمای سایکوتیک و اختلال افسردگی اساسی تایید شد. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط بین طرح واره های ناسازگار و علایم بالینی در اختلال افسردگی اساسی می توان گفت که طرح واره های ناسازگارانه در شکل گیری آسیب شناسی روانی در افراد موثرند.
بررسی نسبت روایی محتوایی و سازه ای پرسشنامه انتظارات آموزشی در زمینه محتوای درسی الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نسبت روایی محتوایی و ارزیابی اعتبار سازه پرسشنامه انتظارات آموزشی از یکسو و از سوی دیگر بررسی نقش انتظارات اطرافیان بر تغییر نگرش نسبت به استفاده از محتوای درسی الکترونیکی انجام شده است. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه های پیام نور فارس هستند برای تعیین حجم نمونه، از فرمول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های تئو (2006) و پرسشنامه محقق ساخته انتظارات آموزشی است. داده ها از طریق آزمون های تحلیل عاملی مرتبه دوم و رگرسیون چند متغیری بررسی شد. یافته ها: عامل های سه گانه دوستان و همکلاسی ها، اساتید و والدین روی هم رفته،712/53 درصد از کل واریانس پرسشنامه انتظارات آموزشی را تبیین می کند اگرچه در روش نسبت روایی محتوایی لاواشی تعداد 3 سؤال حذف شد اما در تحلیل عاملی مرتبه دوم هیچ کدام از سؤالات حذف نشدند. همچنین بین انتظارات آموزشی دوستان و همکلاسی ها (369/0= ß)، اساتید (302/0= ß) و والدین (287/0= ß) با تغییر نگرش نسبت به محتوای درسی الکترونیکی رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این انتظارات والدین (173/0= ß) و اساتید (230/0= ß) بر انتظارات دوستان و همکلاسی ها از یکدیگر مؤثر است. نتیجه گیری: مقیاس انتظارات آموزشی از روایی محتوایی و سازه ای مطلوب برخوردار است و می توان از آن برای ارزیابی انتظارات اطرافیان از دانشجویان استفاده کرد همچنین مدل رگرسیونی ارائه شده در پژوهش حاضر، مدل مناسبی برای بررسی انتظارات اطرافیان در تغییر نگرش نسبت به محتوای درسی الکترونیکی است.
قانونمندی های عشق در زندگی شخصی
حوزههای تخصصی:
کاربرد گزینه «هیچ کدام از موارد بالا» در سؤالات چندگزینه ای زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، کاربرد گزینه «هیچ کدام از موارد بالا» را به عنوان یکی از گزینه های سؤالات چندگزینه ای بررسی کرده است. هدف پژوهش، برآورد «تناسب»، «ضریب دشواری»، «ضریب تمییز» و عامل «حدس» در سؤالاتی با این گزینه و تخمین پایایی کل آزمون بوده است. محققان این طرح، پنج متن از «آزمون کلیدی انگلیسی سال 2010» موسوم به کت را انتخاب و سؤالات آن را در دو شکل موازی بازسازی کردند. آزمون اول، گزینه «هیچ کدام از موارد بالا» را نداشت؛ اما، آزمون دوم که دو هفته بعد برگزار شد، شامل این گزینه بود. هر دو آزمون، مشتمل بر سی و دو سؤال بود و بر روی صد و چهل و دو دانش آموز سوم دبیرستان اجرا شد. نتایج آزمون ها - که با روش سه پارامتری نظریه «پرسش- پاسخ» (آی آر تی) بررسی شدند – نشان داد که سؤالات دارای «هیچ کدام از موارد بالا»آسان تر بودند. این گزینه به تناسب و ضریب تمییز سؤالات آسیب نزد. امّا عامل حدس را افزایش داد. این، به نوبه خود می تواند پایایی و روایی آزمون را کاهش دهد.
بد زبانی
منبع:
پیوند ۱۳۶۳ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی: