فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۸۶۱ تا ۱۶٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی کارکرد توجه پایدار در افراد وابسته به مت آمفتامین، هروئین و افراد عادی بود. روش: در مطالعه ی حاضر که از نوع علّی - مقایسه ای می باشد، از بین مردان مراجعه کننده به کانون ترک اعتیاد تولد دوباره شهر تبریز، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر برای گروه وابسته به متامفتامین، تعداد 30 نفر برای گروه وابسته به هروئین، و تعداد 30 نفر نیز برای گروه عادی انتخاب شدند. این سه گروه از نظر سن، جنسیت، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، و وضعیت اجتماعی-اقتصادی با هم همتا شده بودند. هر سه گروه با استفاده از پرسشنامه ی خصوصیات جمعیت شناختی، و آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که در زمان واکنش آزمون عملکرد پیوسته، به عنوان شاخصی از توجه پایدار، تفاوت بین گروه متامفتامین و گروه هروئین و بین گروه مت آمفتامین و افراد عادی معنادار بود، که میانگین گروه متامفتامین بیشتر بود (0/01 P<). در خطای ارتکاب و پاسخ حذفی این آزمون نیز به عنوان شاخص های دیگری از توجه پایدار تفاوت بین گروه عادی و هروئین معنادار به دست آمد (0/01 P<). نتیجه گیری: در نتیجه می توان مطرح کرد که کارکرد افراد مصرف کننده ی متامفتامین و هروئین در تکلیف توجه پایدار نسبت به افراد عادی، ضعیف تر است. شناسایی و درک بهتر این عوامل علاوه بر درک دقیق تر مشکل، می تواند راهگشای مؤثرتر بودن درمان های کنونی و نیز ارائه ی راهکارهای جدید درمانی باشد.
خانواده و درگیری ها
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۸۹ و ۹۰
حوزههای تخصصی:
تاثیر استفاده از داستان در آموزش مهارت حل مسئله به کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر، باهدف مقایسه میزان تأثیر آموزش مهارت حل مسئله از طریق داستان و آموزش این مهارت به شیوه ی دزوریلا و نزو (2007)، بر میزان نمرات حل مسئله دانش آموزان پسر انجام گرفت. روش : شرکت کنندگان در این پژوهش، شامل 36 نفر از دانش آموزان 12 ساله بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از یکی مدارس شهر تهران انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه کنترل، گروه آموزش مهارت حل مسئله از طریق داستان و گروه آموزش مهارت حل مسئله به شیوه ی دزوریلا و نزو (2007) جایگزین شدند. گروه های آزمایش طی 10 جلسه ی یک ساعته، تحت آموزش قرار گرفتند. در این پژوهش از آزمون هدف – وسیله شور و اسپیواک (1981) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس و آزمون توکی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر آن بوده اند که نمرات حل مسئله هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشته است (91/4= F ، 05/0= P ). اما بین دو روش آزمایشی در نمرات حل مسئله تفاوت معناداری مشاهده نشد، و هر دو روش توان یکسانی در آموزش مهارت حل مسئله داشتند. نتیجه گیری : بنا بر یافته های پژوهش حاضر می توان این گونه نتیجه گیری نمود که داستان ها به دلیل جذابیت محتوایی و بار هیجانی به راحتی به یاد آورده و یا توجه آزمودنی ها را به خود جلب می کند و درنتیجه آموزش مهارت حل مسئله و تغییرات درمانی را تسریع می بخشد به حدی که در اندک مدتی آموزه ها تبدیل مهارت می گردد.
تاثیر برنامه کاهش استرس بهشیاری محور گروهی بر شدت فیبرومیالژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس بهشیاری محور به شکل گروهی بر شدت فیبرومیالژی بود. در یک طرح شبه آزمایشی، یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه، پس از مداخله و پی-گیری با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 25 بیمار با تشخیص فیبرومیالژی از میان بیماران مراجعه کننده به بیمارستان پارسیان شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به گروه آزمایش (13 = n؛ تحت برنامه کاهش استرس بهشیاری محور طی 8 جلسه گروهی یک بار در هفته) و گروه کنترل (12 = n) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه اطلاعات جعیت شناختی و شاخص ترکیبی شدت فیبرومیالژی (ICAF) را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پی گیری تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بیماران دریافت کننده برنامه کاهش استرس بهشیاری محور در دو مرحله پس از مداخله (سه ماه بعد از سنجش خط پایه) و پی گیری (9 ماه پس از سنجش خط پایه) شدت پایین تر فیبرومیالژی را گزارش کردند و عملکرد کلی آنان در مقایسه با گروه کنترل بهتر شده بود. طبق نتایج این پژوهش، برنامه کاهش استرس بهشیاری محور به شیوه گروهی روش موثری برای کاهش شدت فیبرومیالژی است. این یافته دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهشی در آینده و نیز کار بالینی در این زمینه است.
(جانبداری از پرورش و تربیت جدید) دست برای انجام کار مفید است
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۶ شماره ۹۵
حوزههای تخصصی:
تبیین اختلال فزون کنشی جنسی بر اساس الگوی پنج عاملی شخصیت در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : اختلال فزون کنشی جنسی (Hypersexual disorder یا HD)، به تلاش های ناموفق متعدد افراد برای کنترل یا کاهش مدت زمان صرف شده، درگیر شدن در تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی تعریف می شود که در پاسخ به حالات خلقی ملال آور یا رویدادهای استرس زا می باشد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلال HD در دانشجویان بر اساس الگوی پنج عاملی شخصیت (Five-factor model of personality یا FFM) انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی بود که در آن 320 دانشجوی پسر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 96-1395 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بر اساس دانشکده و کلاس انتخاب شدند و پرسش نامه رفتار فزون کنشی جنسی (Hypersexual Behavior Inventory یا HBI) و سیاهه شخصیتی NEO (NEO Personality Inventory) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون همبستگی Pearson و تحلیل Multiple linear regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط منفی و معنی داری بین HD با ابعاد توافق جویی (01/0 > P، 29/0- = P) و وظیفه شناسی (05/0 > P، 12/0 = P) وجود داشت، اما این اختلال با بعد روان نژندگرایی (01/0 > P، 46/0 = P) رابطه مثبت و معنی داری را نشان داد. الگوی FFM، اختلال HD دانشجویان را با توان مطلوبی پیش بینی کرد ( 2 R: 9/23 درصد). همچنین، ابعاد شخصیتی توافق جویی و روان نژندگرایی قادر به پیش بینی واریانس HD در دانشجویان بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده، ضرورت توجه به ابعاد شخصیتی توافق جویی و روان نژندگرایی را در اختلال HD دانشجویان نشان می دهد.
روش های ساده در درمان اسهال کودکان
حوزههای تخصصی:
از کدام نمونه هستید؟
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر در نمونه ای از جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک ادراک نزدیکی خطر یک سبک شناختی است که باعث ایجاد آسیب پذیری نسبت به اضطراب می شود. این سبک شناختی توسط پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر (LMSQ-R) سنجیده می شود. در پژوهش حاضر ساختار عاملی، روایی همگرا و تشخیصی، همسانی درونی و پایایی بازآزمایی ترجمه فارسی این پرسشنامه در نمونه ای از دانشجویان ایرانی به تعداد 343 نفر (152 پسر، 190 دختر) مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر (LMSQ-R)، مقیاس هراس اجتماعی کانور (SPIN)، پرسشنامه نگرانی پن (PSWQ) و زیرمقیاس افسردگی مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-42) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی از مدل دوعاملی این مقیاس شامل ادراک نزدیکی خطر فیزیکی و ادراک نزدیکی خطر اجتماعی حمایت کرد. همچنین نتایج تحلیل همبستگی تفکیکی نشان داد که پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر با نشانه های اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی، اما نه افسردگی مرتبط است، که نشان دهنده روایی همگرا و تشخیصی مناسب این مقیاس است. همسانی درونی و پایایی بازآزمایی پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر نیز در حد رضایت بخش مورد تایید قرار گرفت. بنابراین بر اساس نتایج پژوهش حاضر پرسشنامه سبک ادراک نزدیکی خطر برای سنجش اضطراب در نمونه های ایرانی از روایی و پایایی کافی برخوردار است.
مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی با عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی با عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری، دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که تعداد 360 نفر از آن ها با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های معنا در زندگی استگر (MLQ) و کنترل فکر ولز و دیویس (TCQ) و برای سنجش عملکرد تحصیلی از میانگین نیمسال اول استفاده شد. روایی سازه پرسش نامه ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی و پایایی با آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 63/0 و 73/0 محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین معنا در زندگی و راهبردهای کنترل فکر و هم چنین راهبردهای کنترل فکر با عملکرد تحصیلی رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد (001/0≤ p). اما بین معنا در زندگی و عملکرد تحصیلی رابطه ی معنادار وجود ندارد. مدل معادلات ساختاری نیز از تأثیر مستقیم راهبردهای کنترل فکر و معنا در زندگی بر عملکرد تحصیلی و از رابطه ی معنا در زندگی و کنترل فکر حمایت کرد.
اثربخشی برنامه قدرت مقابله بر اختلال نافرمانی مقابله ای، مشکلات توجه و مهارت های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:اختلال نافرمانی مقابله ای، یک اختلال شایع و ناتوان کننده در کودکان است که با میزان بالایی از مشکلات توجه و مشکلات ارتباطی همراه است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه قدرت مقابله بر اختلال نافرمانی مقابله ای و اختلال های همبود آن (نارسائی توجه و مهارت های ارتباطی) در کودکان بود. روش:پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر (18 نفر گروه آزمایش و14 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری هدفمند که نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای و اختلال های همبود آن یعنی مشکلات توجه و نقص در مهارت های ارتباطی داشتند را شامل می شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه سیاهه رفتاری کودک از نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ و پرسشنامه خودکارآمدی کودکان در روابط بین فردی با همسالان ویلر بود. برنامه قدرت مقابله با والدین و کودکان گروه آزمایش در16 جلسه گروهی 90 دقیقه ای از ابتدای سال تحصیلی 1393-1394 تا اواخر سال تحصیلی انجام شد. گروه کنترل نیز علاوه بر دریافت خدمات معمول مشاوره در فهرست انتظار برای مداخله قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. یافته ها:براساس نتایج به دست آمده، برنامه قدرت مقابله بر روی اختلال نافرمانی مقابله ای ومشکلات توجه تأثیر معناداری بر گروه آزمایش داشت، اما برنامه قدرت مقابله بر مهارت های ارتباطی با همسالان کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای، تأثیر معناداری نداشت. نتیجه گیری:یافته ها بیانگر آن است که برنامه قدرت مقابله به عنوان یک برنامه اثربخش در حیطه اختلال نافرمانی مقابله ای و مشکلات توجه است. با این وجود، نیاز به پژوهش های بیشتر و تغییر در محتوای برنامه برای اثربخشی در حیطه افزایش مهارت های ارتباطی دارد.
خشونت در مدرسه: نقش توانایی همدلی، مهارت های ارتباطی و حل تعارض در کاهش رفتارهای خشونت آمیز نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش با هدف بررسی نقش توانایی همدلی، مهارت های ارتباطی و حل تعارض در کاهش رفتارهای خشونت آمیز نوجوانان انجام شده است. مواد و روش ها طرح پژوهشی استفاده شده در این مطالعه از نوع آزمایشی به شیوه پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر دوره متوسطه استان های تهران و همدان بودند. برای انتخاب نمونه در مرحله اول از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و در مرحله دوم، از روش جایگزینی تصادفی سود برده شد. همچنین به منظور افزایش ضریب اطمینان از نظر کنترل افت آزمودنی ها، برای هر گروه ۲۰ نفر در نظر گرفته شد و به شیوه جایگزینی تصادفی افراد در چهار گروه ۲۰نفری قرار گرفتند. ابتدا پرسش نامه خشونت بین فردی بین دانش آموزان مدارس انتخاب شده در استان های تهران و همدان توزیع شد. سپس، ۸۰ نفر (هر استان ۴۰ نفر) از آن ها که نمره شان بالاتر از خط برش قرار داشت انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (گروه آزمایش ۱ و ۲) و گواه (گروه ۱ و ۲) قرار داده شدند. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی در قالب یک دور ه ۱۰ جلسه ای (جلسات گروهی ۹۰دقیقه ای) اجرا شد. ابزارهای اندازه گیری علاوه بر پرسش نامه خشونت بین فردی، شامل پرسش نامه هوش بهر هیجانی بار اون، مقیاس کنترل عواطف و نسخه دوم مقیاس شیوه مقابله با تعارض «رحیم» بودند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل MANCOVA سود برده شد. یافته ها نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقای مهارت همدلی، ارتباط مؤثر و حل تعارض دانش آموزان مقطع متوسطه مؤثر بوده است. همچنین نتایج بیانگر آن است که آموزش مهارت های اجتماعی در کاهش گرایش رفتارهای خشونت آمیز (خشونت کلامی و عملی) تأثیرگذار است. نتیجه گیری بنابراین می توان گفت که آموزش مهارت های اجتماعی مؤثر هستند.
اولیاء و مربیان و فرایند یادگیری
منبع:
پیوند ۱۳۷۲ شماره ۱۷۴
حوزههای تخصصی:
بررسی روند تحولی تعالی معنوی از نوجوانی تا پیری: مطالعه مقطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی روند تحولی تعالی معنوی از دوره نوجوانی تا پیری در شهر اصفهان در سال 90-91 بود. حجم نمونه 409 نفر را شامل می شد. پژوهش با توجه به هدف، مطالعه مقطعی بود؛ بنابراین افراد بر حسب سن در 4 گروه سنی شامل 77 نفر نوجوان (18-14 ساله)، 202 نفر جوان (39-19ساله)، 113 نفر میان سال (65-40 ساله) و 23 نفر پیر (88-66 ساله) و بر طبق جنسیت در دو گروه جنسی (213 زن و 196 مرد) در پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری در گروه سنی نوجوان به صورت چندمرحله ای تصادفی و در سایر گروه ها به صورت در دسترس بود. به منظور بررسی سازه تعالی معنوی از مقیاس ارزیابی احساسات مذهبی و معنوی (پیدمونت،2010) استفاده شد. این مقیاس پیش از انجام پژوهش تجزیه و تحلیل و روایی و پایایی آن تأیید شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که میان گروه های سنی از نظر روند تحولی تعالی معنوی، تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). مقایسه های زوجی نیز بیانگر وجود تفاوت معنی دار میان گروه سنی اول (18-14) با گروه های سنی سوم (65-40) و چهارم (88-66) و هم چنین میان گروه سنی دوم (39-19) با گروه های سنی سوم (65-40) و چهارم (88-66) بودند (05/0>P). نتایج نشان داد روند تحولی تعالی معنوی از نوجوانی تا پیری به صورت سیر صعودی است و در پیری به بالاترین حد خود می رسد، ولی تفاوت معنی داری بین دو جنس مشاهده نشد.
احساس کهتری
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۴
حوزههای تخصصی:
تاثیر تقویت حافظه فعال هیجانی بر کنترل شناختی افراد مبتلا به اضطراب صفت بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
بلاهای جان کودک
منبع:
پیوند ۱۳۶۱ شماره ۴۰
حوزههای تخصصی: