فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
" پژوهش حاضر به منظور هنجاریابی زیر مقیاس های ارزشیابی آزمون میکر در دانش آموزان کلاس های سوم تا پنجم ابتدایی انجام شده است. نمونه پژوهش مشتمل بر 292 دانش آموز دختر و پسر است. آزمون توانایی های شناختی میکر دارای چهار زیرمقیاس ارزشیابی است که بر اساس الگوی چندعاملی و شناخته شده هوش گیلفورد (1959) ساخته شده است. نتایج نشان داده که ضریب پایایی زیرمقیاس ها 77/0 است. ضریب پایایی کل آزمون 78/0 است. برای روایی ملاک از روش روایی همزمان استفاده شده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داده است که میان زیرمقیاس های ارزشیابی آزمون میکر و ارزیابی دروس تحصیلی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد (001/ p<).
یافته های مربوط به هنجاریابی چهار زیرمقیاس ارزشیابی آزمون تشخیص توانایی های شناختی میکر با توجه به رتبه درصدی ارائه شده است. نتایج نشان داد که در برخی از زیرمقیاس های ارزشیابی (سه زیر مقیاس EFU، EFC و ESS) دانش آموزان ایرانی نسبت به دانش آموزان آمریکایی بالاتر هستند و تنها در زیر مقیاس ESC پایین تر هستند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاداتی برای بهبود توانایی های ارزشیابی ارائه شده است.
"
تاثیر سبکهای رفتاری خانواده بر سلامت روانی دانش آموزان و بر نگرش آنان به روابط انسانی در مدرسه
حوزههای تخصصی:
"سبک رفتاری خانواده و نحوه ارتباط پدر و مادر با فرزندان، عامل موثری در وضعیت روانی و نگرشهای آنان به زندگی و مناسبات اجتماعی و، از جمله، چگونگی نگرش به روابط انسانی در مدرسه است. این تحقیق، که روی یک نمونه 1522 نفری از دانش آموزان دوره راهنمایی و متوسط عمومی و پیش دانشگاهی استان تهران انجام شده، با مطالعه پنج سبک رفتاری خانواده (یعنی خانواده منسجم و صمیمی، خانواده پاسخگو، خانواده بی تفاوت، خانواده مستبد، و خانواده آشفته) در پی پاسخگویی به این سوال بوده است که هر یک از انواع خانواده های مذکور چه تاثیری بر وضیعت روانی و بر نگرش نوجوانان و جوانان مدارس راهنمایی و دبیرستانی نسبت به نوع رفتار اولیای مدارس با دانش آموزان دارند.
برای سنجش عامل روانی، وضعیت متعادل فرد از لحاظ فاقد بودن پنج ویژگی اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، نگرشهای ضد اجتماعی، و روحیه خلافکاری، معیار قضاوت قرار گرفته است. همچنین، پنج متغیر سن، جنس، سطح تحصیلی، وضعیت اقتصادی، و وضعیت فرهنگی دانش آموزان نیز به عنوان متغیرهای زمینه ای بررسی شده است. روشهای آماری به کار رفته در این تحقیق، جدا از آمارهای توصیفی، شامل مقایسه میانگینها و تحلیل رگرسیون چند متغیره برای پیش بینی عوامل موثر بر وضعیت روانی دانش آموزان و نگرش آنان در مورد روابط انسانی در مدرسه بوده است.
نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت سبک رفتاری خانواده های منسجم و صمیمی و خانواده های پاسخگو، و تاثیر منفی سبک رفتاری خانواده های بی تفاوت و مستبد و آشفته بر سلامت روانی دانش آموزان و نگرش آنان به روابط انسانی در مدرسه است.
"
ارتباط باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی در بیماران اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی بیماران دارای توهم و هذیان بود. نمونه این پژوهش شامل 127 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی تحت درمان بود که در چهار ماهه اول سال 1384 برای درمان به صورت سرپایی و یا بستری به مجموعه روانپزشکی بیمارستان امام حسین (ع) مراجعه کرده و تا حد امکان با توجه به محدوده سنی 18 تا 30 و تحصیلات (حداقل دبیرستان) انتخاب شدند از این تعداد 28 نفر دارای هذیان ، 33 نفر دارای توهم، 36 نفر دارای هذیان– توهم و 30 نفر بدون هذیان– توهم بودند. مصاحبه بالینی سازمان یافته بر اساس ملاک های تشخیصی DSM- IV- R ، فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز و مقیاس نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی کی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی بیماران اسکیزوفرنی رابطه مثبت معناداری دارد (01/0>p). ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که در بیماران دارای هذیان مؤلفه باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار، در بیماران دارای توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، در بیماران دارای هذیان-توهم به ترتیب مؤلفه های خودآگاهی شناختی، باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و باورهای مثبت در مورد نگرانی و در بیماران بدون هذیان - توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های مثبت اسکیزوفرنی بودند . در صورتی که در بیماران دارای هذیان و دارای توهم مؤلفه باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و در بیماران دارای هذیان- توهم مؤلفه های باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های منفی اسکیزوفرنی بودند. این نتایج با یافته های تحقیقی دیگر هم خوانی دارد. توجه به نقش باورهای فراشناختی بر هذیان ها و توهمات در اسکیزوفرنی و تاکید بر اصلاح باورهای فراشناختی در درمان های روانشناختی این بیماران ازکاربردهای مهم این پژوهش می باشد.
دست برتری و توانایی چرخش ذهنی در کودکان
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق رابطه دست برتری و توانایی چرخش ذهنی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور 87 آزمودنی (45 دختر و 42 پسر) با میانگین سنی یازده سال و یک ماه و پنج روز که در مقطع پنجم ابتدایی به تحصیل اشتغال داشتند، بصورت تصادفی انتخاب شدند. نمونه مزبور از میان 4 مدرسه ابتدایی (2 مدرسه دخترانه و 2 مدرسه پسرانه) از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده جهت دست برتری، آزمون چاپمن (1987) و برای چرخش ذهنی آزمون آنلاین پی (2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری پژوهش از تحلیل واریانس دوراهه و آزمون ناپارامتریک خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دست برتری دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد (p=0.95). نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که عملکرد دو سو توانها در آزمون چرخش ذهنی نسبت به دانش آموزان چپ دست و راست دست در سطح بالاتری قرار دارد که از لحاظ آماری (p=0.003) معنادار است.
راهکارهای مقابله با گرایش به مصرف موادمخدر
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک مشکل جهانی است که تقریباً بیشتر کشورهای جهان با آن روبرو هستند. علاوه بر هزینه های مراقبت های بهداشتی و عدم بهره وری منابع انسانی، میلیاردها دلار هزینه اعتیاد به مواد مخدر است. اقدامات درمانی در بسیاری از موارد به نتایج مثبت منجر نمی شود. از این رو، اهمیت تلاش های پیشگیرانه و مقابله یا تمایل به استفاده از آن یک اقدام غیرقابل انکار است. مقاله حاضر با هدف مرور نظری و پژوهشی بر راهکارهای مقابله با گرایش به مصرف موادمخدر انجام شد. بر این اساس راهکارهای مقابله ای در حوزه مقابله با گرایش به مصرف موادمخدر با استفاده از مبانی نظری و عملی مرور شد. روش مطالعه حاضر، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط بود. در مجموع با توجه به نتایج پژوهش های انجام شده،
فرهنگ پذیری خانواده، مشکلات رفتاری، و مهارتهای اجتماعی در گروهی از کودکان مهاجر ایرانی در تورنتو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه میزان فرهنگپذیری والدین بهخصوص مادران ایرانی است که به شهر تورونتو کانادا مهاجرت کردهاند و سلامت کودکان آنها از نقطهنظر مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی. برای این منظور ابتدا مقیاس فرهنگپذیری ویژه ایرانیان مقیم کانادا فراهم آمد و روایی و پایایی آن با استفاده از یک گروه 119 نفری از ایرانیان مهاجر در تورونتو و با بهکارگیری چند روش محاسبه گردید. نتایج این بررسیها نشانگر روایی و پایایی مطلوب مقیاس در چهار حیطه فرهنگپذیری مشتمل بر هویت قومی, زبان, ارزشهای خانوادگی، و رسانههای قومی بود. پنجاه مادر مهاجر ایرانی در این بررسی شرکت کرده و پس از تکمیل پرسشنامه فـرهنگپذیری, مقیـاس مهارتهای اجتماعـی (گرشام و الیوت,1990) را بـرای 86 فـرزنـد دبـسـتانـی تـکمیل کـردند. نتایج حاصل از این بـررسی نشانگر رابطه معنادار بین میـزان فـرهنگپـذیـری مادران و مـهارت اجتماعی فرزندان بـود اما مـشـکلات رفـتـاری کودکان با میزان فرهنگپذیری مادران رابطه معنادار نداشت.
پیش بینی اختلالات رفتاری درونی سازی و برونی سازی در نوجوانان بر اساس ابعاد سرشت و منش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات درونی سازی و برونی سازی بر اساس الگوهای سرشت و منش مطرح شده توسط کلونینگر اجرا شد. کلونینگر با تأکید بر پارامترهای زیست شناسی یک چارچوب نظری محکم در باب شخصیت پدید آورده است که هم شخصیت بهنجار و هم شخصیت نابهنجار را در بر می گیرد. این مدل شامل چهار بعد نوجویی، آسیب پرهیزی، وابستگی پاداش و پشتکار برای سرشت و سه بعد خودراهبردی، خودفراروی و همکاری برای منش است. بدین منظور 500 دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از دبیرستان های شهر محلات انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. دانش آموزان به پرسشنامه مشکلات رفتاری آخنباخ(YSR) و پرسشنامه سرشت و منش کلونینگر(TCI)پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و به روش معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد سرشت و منش در مجموع، 42 % مشکلات درونی سازی و 36% مشکلات برونی سازی را تبیین می کند. آسیب پرهیزی به صورت مثبت و پشتکار، خودراهبردی و همکاری به صورت منفی پیش بین مشکلات درونی سازی هستند. از سوی دیگر نوجویی به صورت مثبت و آسیب پرهیزی، پاداش وابستگی، خودراهبردی و همکاری به صورت منفی پیش بین مشکلات برونی سازی هستند. این یافته ها می توانند در سبب شناسی مشکلات رفتاری و نیز راهبردهای پیشگیرانه به کار روند.
هوش هیجانی و سبکهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بـه منظور بررسی رابطه هوش هیجانی با سبکهای دلبستگی، 262 دانشجوی زن (با میانگین سنی 21 سال) و 238 دانشجوی مرد (با میانگین سنی 22 سال) فهرست هوش هیجانی بارـ ان (1997) و پرسشنامه سبک دلبستگی (هازان و شیور، 1987) را تکمیل کردند. یافته ها نشان دادند که در هر دو جنس، هوش هیجانی با سبک دلبستـگی ایمن رابطه مثبت و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه منفی داشت. تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که سبکهـای دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی می توانند در زنان 25 درصد و در مردان 17 درصد از واریانس هوش هیجانی را تبیین کنند.
بررسی نقش دلبستگی دوران کودکی، دلبستگی به خدا و سبکهای اسنادی بر اضطراب اجتماعی دانشجویان شهر بیرجند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش دلبستگی به والد، دلبستگی به خدا و سبکهای اسنادی بر اضطراب اجتماعی دانشجویان شهر بیرجند است. از میان جامعه آماری، 700 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد شهر بیرجند انتخاب شده اند. پرسش نامه های دلبستگی به والد (هازن و شیور، 1986م)، دلبستگی به خدا، سبکهای اسنادی (ASQ) و اضطراب اجتماعی (SD) تکمیل و از طریق تحلیل مسیر بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که سبک اسنادی شکست، و دلبستگی ناایمن به پدر به طور مستقیم اضطراب اجتماعی را پیش بینی میکنند. همچنین دلبستگی دوران کودکی از طریق دلبستگی به خدا و اسناد موفقیت بر افزایش یا کاهش اضطراب اجتماعی، مسیرهای معناداری نشان میدهد. بر اساس یافته های این پژوهش، میتوان گفت: دلبستگی ایمن دوران کودکی، سبکهای اسنادی مثبت و دلبستگی ایمن به خدا در کاهش اضطراب اجتماعی مؤثر هستند.
فراموشی اسامی خاص
حوزههای تخصصی:
اثر هیجان خشم و سبک های شناختی بر فرایند تصمیم گیری با واسطه گری تمایلات فراشناختی: ارائه مدلی یکپارچه در تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مکانیسم فرایند تصمیم گیری از منظر شناخت داغ می باشد. در همین راستا، نقش خشم به عنوان یک هیجان (همراه با نیمرخ شناختی) و سبک ها ی شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان شاخص انگیزش بر تصمیم گیری تحلیلی مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004) مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل تمایلات فراشناختی نقش واسطه متغیرهای پیش بین را با تصمیم گیری ایفا می کند. تفکر فعال روشنفکرانه نیز شاخص تمایلات فراشناختی می باشد. گروه نمونه پژوهش حاضر را 223 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز شکل دادند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)؛ خشم (لرنر و کلتنر، 2000)، ارزیابی شناختی (اسمیت و الزورت، 1985)، تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و تصمیم گیری (کلازینسکی، 2001) مورد استفاده قرار گرفتند. روایی و پایایی مقیاس ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها ی پژوهش نشان می دهند که خشم به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تفکر روشنفکرانه) تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند؛ نیاز به شناخت نیز به همین شکل اما در جهت مثبت پیش بینی کننده تصمیم گیری می باشد؛ نیاز به ساختار تنها با واسطه تفکر روشنفکرانه تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند و نیاز به قطعیت پیش بینی کننده نمی باشد. ارزیابی ها ی شناختی قطعیت و مسئولیت/کنترل فردی نیز نیمرخ شناختی هیجان خشم را تشکیل می دهند.
مقایسه ی ساختار انگیزشی و تحمل ابهام در دانش آموزان دختر با وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و پائین شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به مقایسه ی ساختار انگیزشی و تحمل ابهام در دو گروه دانش آموزان دختر با وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و پایین در شهر تهران پرداخته است. ساختار انگیزشی، مجموعه اهداف و شیوه های تعقیب آن توسط فرد را در برمی گیرد و توسط پرسشنامه ی PCI سنجیده می شود. تحمل ابهام نیز شامل چگونگی ادراک، تفسیر و واکنش افراد به موقعیت ها و محرک های مبهم است و توسط پرسشنامه یATS-I سنجیده می شود. نمونه ی این پژوهش دربرگیرنده-ی٦٠ آزمودنی، ٣٠ نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه با وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و ٣٠ نفر از دانش آموزان دختر با وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شهر تهران هستند که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. دراین پژوهش از t مستقل استفاده شده است. آزمودنی ها پرسشنامه PCIو ATS-I را تکمیل نمودند. α کرونباخ پرسشنامه PCI 81/0 و ATS-I77/0 می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین دو گروه به لحاظ 1- میزان کنترل آزمودنی در تحقق هر هدف، 2- میزان شادی در صورت تحقق هر هدف، 3- میزان غم و سرخوردگی در صورت شکست هر هدف و4- تحمل ابهام تفاوت معنادار وجود دارد. ولی تفاوت معناداری به لحاظ 1- اهمیت اهداف، 2- احتمال تحقق اهداف بدون دخالت آزمودنی، 3- میزان آگاهی آزمودنی به گام ها و اقدامات ضروری تا دستیابی به هر هدف، 4- میزان تعهد و وابستگی قلبی آزمودنی به تحقق هدف، 5- طول مدت زمان تحقق هدف، 6- میزان آزادی در انتخاب هدف، 7- میزان اهمیت هر هدف برای اهداف دیگر و 8- تعداد اهداف مشاهده نشد. این پژوهش همچنین نشان می دهد که نوجوانان خانواده های با وضعیت اقتصادی- اجتماعی پائین، بیشتر منابع استرس زا را کنترل می کنند و آنها در صورت تحقق اهدافشان شادی بیشتری را تجربه می کنند و در صورت نرسیدن به اهداف، میزان سرخوردگی شان نیز بیشتر است.
اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر تحول بلوغ عاطفی دانشجویان دختر در آستانه ی ازدواج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شایعترین مشکل مطرح توسط زوجهای ناراضی، عدم موفقیت در برقراری ارتباط است. یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی زناشویی، رشد و بلوغ عاطفی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر تحول بلوغ عاطفی دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج بوده است.
روشکار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و
پسآزمون با گروه شاهد است. جامعهی پژوهش شامل تمام دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج (نامزد و عقدکرده) دانشگاههای شهر ابرکوه در سال تحصیلی 90-1389 بودند. در این مطالعه روش نمونهگیری به شکل تصادفی بود. به این ترتیب که از میان دانشجویان 26-21 ساله در آستانهی ازدواج، آزمون بلوغ عاطفی گرفته شد و سپس از میان کسانی که در این آزمون نمرهای بین 89-106 (نشاندهندهی بیثبات بودن از لحاظ عاطفی) کسب نمودند، به شکل تصادفی 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد به شکل تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمون در 10 جلسهی90 دقیقهای در برنامهی آموزش مهارتهای ارتباطی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده، مقیاس بلوغ عاطفی (EMS) بود. پس از اجرای آموزش از گروههای شاهد و آزمون، پسآزمون به عمل آمد. دادهها توسط آمارههای توصیفی و آزمون تی مستقل، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، آموزش مهارتهای ارتباطی بر بلوغ عاطفی دانشجویان موثر بوده است (001/0=P).
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت مهارتهای ارتباطی و بلوغ عاطفی در ازدواج جوانان، برگزاری دورههای آموزشی برای جوانان به منظور آگاهی بهتر نحوهی ارتباط با دیگران به خصوص قبل از ازدواج، میتواند مفید باشد.
مطالعه روان سنجی پرسشنامه باورهای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر افزایش سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از بازگشت معتادان مرد در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش به اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری ، بر میزان سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از عود معتادان می پردازد.
روش: بررسی حاضر، یک پژوهشی شبه تجربی است که با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شده و ضمن استفاده از متغیر آزمایشی (آموزش های مهارت های ارتباطی به مدت 8 جلسه)، از پیش آزمون و پس آزمون 1 و پس آزمون 2، به فاصله 2 ماه استفاده شده است. نمونه مورد نظر پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان همسران معتادان مرد انتخاب شد که در حال اتمام مراحل ترک خود بوده، در مقطع زمانی 4 ماه (از فروردین تا تیرماه 1386)، به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی اصفهان مراجعه کرده و نمرات سازگاری زناشویی آنها زیر حد میانگین بوده است. (1 انحراف استاندارد زیر میانگین). برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون معناداری (خی دو) استفاده شد. ابزار پژوهش، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1979)، با چهار مؤلفه (رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دو نفری و ابراز محبت زناشویی) بوده است و برای سنجش بازگشت به مصرف معتادان از «تست آزمایشگاهی تشخیص سریع» ، استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که آموزش مهارت های ارتباطی، در سازگاری کلی، تاثیر مثبت داشته، همچنین آموزش مهارت های ارتباطی بر مؤلفه های توافق دو نفری و ابراز محبت، تاثیر مثبت نشان داد و به افزایش هر یک از شاخص های یاد شده منجر شد، اما در مؤلفه های رضایت زناشویی و همبستگی دو نفری تاثیر مثبتی مشاهده نشد. همچنین در پیشگیری از بازگشت معتادان مرد نیز تعداد بازگشت به مصرف در گروه کنترل، بیشتر از گروه آزمایش بود ولی از لحاظ آماری معنادار نبود.
نتایج: در کل، نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری، بر سازگاری زناشویی همسران معتادان مرد مؤثر است.
ساخت و هنجاریابی آزمون هوش هیجانی بر اساس نظریه ای موجود و فرهنگ بومی برای دانش آموزان شهرستان ارومیه
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، پاسخ به این سوال است که آیا می توان بر اساس نظریه های موجود و فرهنگ بومی برای نوجوانان ایرانی آزمون هوش هیجانی ساخت و سپس آن را برای جامعه ایران هنجاریابی کرد؟ برای این منظور ابتدا نظریه های هوش هیجانی مورد مطالعه قرار گرفتند و با هم مقایسه شدند. سپس در حوزه های مختلف مولفه های انتخاب شدند. سوالاتی در ارتباط با مولفه ها نوشته شد و سعی شد که در محتوا و شکل ظاهری سوالات فرهنگ بومی در نظر گرفته شود. برای وقوف به مشکلات احتمالی، آزمون محقق ساخته، به 35 نفر از دانش آموزان دبیرستانی داده شد. بر اساس بررسی مقدماتی تعدادی از سوالات تغییر یافتند و تعدادی نیز حذف شدند. آزمون محقق ساخته به همراه آزمون بار-آن اجرا گردید. آزمونی ها 362 نفر دانش آموز دبیرستانی بودند (183 پسر و 179 نفر دختر) که بطور تصادفی از میان دانش آموزان کلاسهای دوم و سوم دبیرستان ها انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پژوهش، روشهای آماری، میانگین، انحراف استاندارد، رتبه درصدی، همبستگی پیرستون، آزمون های کرویت بارتلت، کفایت نمونه برداری (KMO)، تحلیل عاملی با چرخش واریماکس و آلفای کرانباخ بکار گرفته شد. یافته ها نشان داد که آزمون محقق ساخته ویژگی ها و ملاک یک آزمون هوش هیجانی معتبر را دارا می باشد. یافته ها همچنین عامل جدیدی را معرفی کرد که نشان دهنده تاثیرات فرهنگی می باشد.
ویژگی های اوتیستیک در جمعیت بزرگسال: شواهدی برای فرضیه پیوستار اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تاکنون در مورد فراوانی اختلالات پیوستار اوتیسم درجمعیت بزرگسال بررسیهای اندکی در جهان شده است. در ایران نیز، این اولین مطالعه پژوهشی مقدماتی در این زمینه است. هدف این مطالعه، بررسی فراوانی علایم اختلالات پیوستار اوتیسم در دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای تهران و نیز ارزیابی برخی خصوصیات روانسنجی ابزار این پژوهش است.
روش: هزار نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای تهران با استفاده از برگردان فارسی پرسشنامه پیوستار اوتیسم (AQ) مورد بررسی قرار گرفتند. صحت ترجمه فارسی پرسشنامه و برگردان انگلیسی ترجمه فارسی آن را دو روانپزشک و سه روانشناس دارای مدرک دکترا تایید کردند. پرسشنامه ها به صورت حضوری در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفتند و یک هفته بعد جمع آوری شدند. اطلاعات مربوط به سن و جنس شرکت کنندگان نیز در بخش ابتدایی پرسشنامه ثبت گردید. فراوانی اختلالات پیوستار اوتیسم (بر اساس نقطه برش بالاتر از 32) بررسی شد. ابزار پژوهش از نظر همخوانی درونی و پایایی آزمون – بازآزمون مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: این پرسشنامه ها را 943 نفر تکمیل نمودند. توزیع نمره کل پرسشنامه در همه آزمودنیها به توزیع بهنجار بسیار نزدیک بود. نمره 120 نفر (12.7 درصد) از دانشجویان بالاتر از 32 بود. میانگین نمرات کسب شده از پرسشنامه پیوستار اوتیسم در مردان به طور معنی داری بیش از زن ها بود. برگردان فارسی AQ از نظر همخوانی درونی و پایایی آزمون - بازآزمون از ویژگیهای روانسنجی قابل قبولی برخوردار بود.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که نقایص جنبه های مختلف شناخت اجتماعی در اختلالات پیوستار اوتیسم پدیده هایی شایع هستند. این یافته ها ممکن است تایید کننده نظریه پیوسته بودن علایم اختلالات پیوستار اوتیسم با وضعیت بهنجار باشند.
مقایسه مزاج های عاطفی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یک مناقشه حل نشده بر سر اینکه آیا اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی باید در یک طیف مشابه در نظر گرفته شوند یا نه وجود دارد. هدف مطالعه حاضر فهم بیشتر در مورد تشابهات و تفاوت های بین دو اختلال به وسیله بررسی مزاج های عاطفی و طرح واره-های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقایسه ای است که 90 نفر، شامل 30 بیمار اختلال شخصیت مرزی (15 زن و 15 مرد)، 30 بیمار دوقطبی (15 زن و 15 مرد) و 30 نفر افراد بهنجار (15 زن، 25 مرد) انتخاب شده با روش نمونه گیری در دسترس، در آن شرکت داشتند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه، از پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محورI، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محور II، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر، نسخه کوتاه ارزیابی مزاج ممفیس، پیزا، پاریس و سن دیگو و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با بیماران دوقطبی و افراد بهنجار در 18 طرح واره ناسازگار اولیه و مزاج های عاطفی نمرات بالاتری را به دست آوردند؛ همچنین بیماران دوقطبی در مزاج های عاطفی ادواری خویی و تحریک پذیر و طرح واره های رها شدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/ گرفتار، استحقاق/ بزرگ منشی، پذیرش جویی/ جلب توجه و تنبیه نسبت به گروه افراد بهنجار تفاوت معناداری نشان دادند و نمرات بالاتری را به دست آوردند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه در اختلال شخصیت مرزی نسبت به اختلال دوقطبی شدت بیشتری دارند. این یافته ها بر تمایز بین دو اختلال تأکید می کند و بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که دو اختلال بیشتر متفاوتند تا مشابه. به طور کلی ارتباط قابل توجهی بین سطوح بالای مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه با اختلال شخصیت مرزی وجود دارد. در نهایت ترکیب خاصی از حساسیت مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه، با نوع خاصی از آسیب شناسی روانی مرتبط است.
تبیین و تحلیل دلالت های تربیتی دیدگاه معرفت شناختی ژیل دلوز و نقد دلالت های آن برای تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از قدرتمندترین جریان های فکری و نظری مطرح در جهان امروز پساساختارگرایی است و عرصه تعلیم و تربیت یکی از عرصه هایی که تحت تأثیر این جریان قرار گرفته و ورود پساساختارگرایی به عرصه تعلیم و تربیت مسائل ، پرسش ها و نگرش های جدیدی را ایجاد کرده است. پساساختارگرایی دلوز نیز با تأکید بر قلمرو زدایی و باز قلمرو سازی، تأکید بر شدن به جای بودن، نشانه شناسی ، نفی بازنمایی گرایی، رد تصویر جزمی اندیشه ، کوچ گرایی و کثرت گرایی ، تأکید بر تفکّر ریزومی و افقی در مقابل تفکّر درختی و عمودی ، تأکید بر فولدینگ ، میل و تأکید بر تفاوت و ناهمسانی و توجه به اقلیت های به حاشیه رانده شده، تعلیم و تربیت را با مسائل جدیدی مواجه کرده و بسیاری از مسائل تعلیم و تربیت فعلی را نیز مرتفع و راهبرد های جدیدی برای ابعاد و وجوه تعلیم و تربیت فراهم خواهد کرد. از طرف دیگر ، تأکید اکید او بر کثرت گرایی عرضی صرف و نفی روابط سلسله مراتبی و فضای بازنمایی، چالش های جدیدی را برای تعلیم و تربیت به خصوص در جوامع سنّتی به وجود خواهد آورد که در این مقاله پیامد های تربیتی دیدگاه معرفت شناختی دلوز بررسی و نقد شد.
مقایسه مکانیسم های مقابله ، فرسودگی شغلی و سلامت روان در بین دبیران ایران و هند5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر مکانیسم های مقابله در فرسودگی شغلی، سلامت روانی و کنترل و پیشگیری آن است. همچنین یافتن تفاوت در بهره گیری از مکانیسم های مقابله ای (مساله مدار و هیجان مدار) و فرسودگی شغلی معلمان در سه بعد ""خستگی عاطفی""، ""مسخ شخصیت"" و ""فقدان موفقیت فردی"" در میان دبیران ایرانی و هندی و بررسی نقش فرسودگی شغلی در سلامت روانی دبیران است. روش مطالعه، توصیفی و از نوع همبستگی است و برای اندازه گیری متغیرها، از پرسشنامه فهرست فرسودگی شغلی مازلاک، جکسون (1981)، پرسشنامه راههای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984) و پرسشنامه فهرست تجدید نظر شده، علایم روانی (SCL90R) در آگوتیس (1974) بهره گیری شده است. نمونه آماری شامل 600 نفر از دبیران زن و مرد شاغل در دبیرستانهای تهران (ایران) و پونا (هند) است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، متناسب با حجم جامعه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین نوع رابطه میان متغیرهای مورد پژوهش از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه میان متغیرها و تحلیل واریانس یک طرفه و دوطرفه بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که در بهره گیری از مکانیسم مقابله ای مساله مدار در میان دبیران زن و مرد تفاوت معنادار وجود دارد؛ اما در میان دبیران زن و مرد ایرانی تفاوت معنادار مشاهده نشد. 2) در بهره گیری از مکانیسم مقابله ای هیجان مدار در میان دبیران مرد و زن تفاوت معنادار وجود دارد و دبیران زن ایرانی در مقایسه با دبیران مرد ایرانی از مکانیسم مقابله ای هیجان مدار بیشتر بهره گیری می کنند، اما به عکس دبیران مرد هندی در مقایسه با دبیران زن هندی بیشتر از مکانیسم مقابله ای هیجان مدار بهره می گیرند 3) تفاوت معنادار در فرسودگی (خستگی عاطفی، مسخ شخصیت) در میان دبیران زن و مرد وجود دارد و دبیران مرد در مقایسه با دبیران زن از فرسودگی شغلی (خستگی عاطفی، مسخ شخصیت) بیشتر برخوردارند، ولی هیچ تفاوت معنادار در فرسودگی شغلی (فقدان موفقیت فردی) در میان دبیران زن و مرد مشاهده نشد. 4) ضریب همبستگی مثبت میان فرسودگی شغلی (خستگی عاطفی و مسخ شخصیت) و متغیرهای سلامت روان در میان دبیران زن و مرد وجود دارد و ضریب همبستگی منفی میان فرسودگی شغلی (فقدان موفقیت فردی) و بعضی از متغیرهای سلامت روان در میان دبیران زن و مرد ایرانی و هندی وجود دارد.
"