فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مؤسسه زدایی از درمان بیماران روانی آن را به موضوعی خانوادگی تبدیل کرده است. نقش مراقبت از بیماران در خانواده، فرسودگی و اختلالات روان پزشکی را برای مراقبان به دنبال دارد. در تحقیق حاضر فرسودگی و سلامت روانی مراقبان در رابطه با شدت سایکوپاتـولوژی ـ نشانه های مثبت و منفی بیماری ـ مهارت های زندگی بیماران، دانش خانواده ها و خصوصیات جمعیت شناختی بیماران بررسی می شود.
117 بیمار اسکیزوفرنی و اعضاء خانواده آنان پرسشنامه های سلامت روانی GHQ-28، پرسشنامه آگاهی سنجی خانواده های مبتلایان به اسکیزوفرنیا، فرم کوتاه آزمون برنامه مصاحبه تجارب خانواده های بیماران روانی، آزمون سطح شناختی آلن و مقیاس علائم مثبت و منفی (PANSS) را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که نشانه های کلی سایکوپاتولوژی و مهارت های زندگی بیماران با فرسودگی مراقبان همبسته است، اما بین طول بیماری و آگاهی مراقبان با فرسودگی یا سلامت روانی آنان همبستگی معناداری بدست نیامد. ارائه آموزش، مهارت ها و یا منابع به خانواده این بیماران، می تواند علاوه بر ارتقاء سلامت روانی و جسمی آن ها به بهبود عضو بیمار خانواده نیز کمک کند.
"مقایسه ی افسردگی، انزوای اجتماعی و ارتباطات خانوادگی دانش آموزان دختر کاربر و غیر کاربر اینترنتی دبی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بسیاری از محققین، متخصصین آموزشی و منتقدین اجتماعی این مسئله را مطرح می کنند که اینترنت، زندگی افراد را تغییر می دهد، اما در چگونگی این تغییر و مثبت و منفی بودن آن اختلاف نظر دارند.
هدف این مطالعه این است که به مقایسه افسردگی، انزوای اجتماعی و ارتباطات خانوادگی نوجوانان دختر کاربر و غیر کاربر اینترنتی در دبیرستان های شهر تهران بپردازد. از پرسش نامه ارتباطات خانوادگی، آزمون افسردگی CDI و مقیاس انزوای اجتماعی UCLAجهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. تحقیق در دو مرحله صورت گرفت .در مرحله اول، داده های مطالعه در پی نمونه گیری خوشه ای تصادفی مرکب از 227 دانش آموز دختر دبیرستانی(115 کاربر و 112 غیر کاربر اینترنتی ) به دست آمد . نتایج حاصل از آزمون«t» و همچنین تحلیل واریانس نشان داد که بین گروه کاربران و غیر کاربران در سه متغیر افسردگی، انزوای اجتماعی و ارتباطات خانوادگی، تفاوت معناداری وجود ندارد.
در مرحله دوم با توجه به نتایج موجود از میان کاربران اینترنتی (میانگین 10 ساعت یا بیشتر) ، 25 دانش آموز به روش تصادفی انتخاب شده و با 25 دانش آموز غیر کاربر در سه متغیر ذکر شده مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج آزمون«t»نشانگر تفاوت معنادار بین دو گروه در هر سه متغیر بود.
"
بررسی تحول نظریه گاردنر از هوش به ذهن: پنج ذهن برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تحول نظریه گاردنر از هوش به ذهن می باشد. در مقاله استدلال شده است که بیشتر دیدگاه هایی در این زمینه مطرح شده است بر توانایی های زبانی و ریاضی تأکید داشتند و به همین دلیل گاردنر آنها را مورد نقد قرار داد و نظریه هوش های چندگانه خود را مطرح نمود. او پس از بیست وسه سال در سال ۲۰۰۶، نظریه دیگری مطرح نمود و به معرفی پنج ذهن پرداخت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که گاردنر نه تنها به عنوان یک روان شناس بلکه بیشتر به عنوان یک سیاست گذار و نظریه پرداز به معرفی ذهن ها پرداخته است. او معتقد است سیاست های آموزشی امروز که هنوز برای یادگیری طوطی وار ارزش قائل است، دانش آموزان را برای جهان دیروز آماده می کند. به زعم او همه افراد در آینده به این پنج ذهن نیاز خواهند داشت و سعی او بر این است تا مخاطبان را به ضرورت پرورش این ذهن ها مجاب سازد نه اینکه به معرفی ویژگی های شناختی و مفهومی آنها بپردازد.
بررسی مهارت تفکر انتقادی دانشجو معلمان مراکز تربیت معلم تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین مهارت تفکر انتقادی دانشجو معلمان مراکز تربیت معلم تبریز با روش پیمایشی انجام گرفت. 160 دانشجو معلم (77 پسر، 83 دختر) از مراکز چهارگانه تربیت معلم تبریز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و از آزمون مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین مهارت تفکر انتقادی کلی دانشجو معلمان 8.1، خرده آزمون تحلیل 3.41، ارزیابی استدلال 3.87، استنباط 3.81، استقرا 4.49 و قیاس 3.96 به دست آمد. دانشجو معلمان به لحاظ خرده مولفه های تفکر انتقادی به چهار گروه یا خوشه (""گروه رشد نایافته در تحلیل- ارزیابی- قیاس""، ""گروه استقرا- استنباط ضعیف""، ""گروه تفکر انتقادی نسبتا رشد یافته"" و ""گروه تفکر انتقادی رشد نایافته جامع"") طبقه بندی شدند. برای گروه بندی دانشجو معلمان، روش آماری تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و تحلیل تابع تشخیص به کار رفت.
بررسی ارتباط شیوه های مقابله ای با سلامت روانی افراد مبتلا به دیابت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از بیماریهای مزمن شایع که باعث به خطر افتادن سلامت روانی افراد می شود دیابت است به طوری که بیش از 100 میلیون نفر در جهان مبتلا به دیابت هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سلامت روانی با روشهای مقابلهای بیماران دیابتی میباشد.
روشکار: در این پژوهش علی مقایسه ای 193 بیمار (زن و مرد) مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران دیابتی مراجعهکننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی (ره) اردبیل در سال 86-1385 در کنار افراد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. داده های لازم با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با استفاده از آزمون آماری تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل گردیدند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که در افراد مبتلا به دیابت، 54 درصد مشکوک به اختلال روانی هستند. همچنین نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که روشهای مقابله ای گریز- اجتناب (001/0P<)، حل مدبرانه مسئله (01/0P<)، و مقابله رویارویی (01/0P<) به ترتیب اولویت می توانند سلامت روانی را پیش بینی کنند.
نتیجهگیری: سهم روش مقابلهای گریز- اجتناب در پیشبینی سلامت روانی بیماران دیابتی بالاتر از سایر روشهای مقابله است. ناآگاهی در مورد روشهای مناسب برخورد با مشکلات باعث استفادهی بیماران دیابتی از روش هیجانمدار گریز- اجتناب، آرامش لحظه ای حاصل از آن و گرفتار شدن در چرخهی معیوب بیماری می شود.
تاثیر آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی ذهنی در ارتقاء عملکرد ورزشی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های روانی تصویرسازی ذهنی در ارتقاء عملکرد ورزشی بازیکنان فوتبال انجام شد. 60 بازیکن پسر(20-28سال) به روش نمونه گیری در دسترس از بین تیم های نیمه حرفه ای فوتبال استان تهران انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل(30N1=N2=) جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. ابتدا عملکرد ورزشی، مهارت های تصویرسازی و خودگویی بازیکنان به ترتیب با استفاده ابزارهای فهرست وارسی رفتار ، مهارت های روانی و مهارت خودگویی اندازه گیری شدند، سپس مهارت های تصویرسازی و خودگویی در 14جلسه گروهی به گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه کنترل فقط مهارت های فنی را تحت نظر مربی تمرین کردند. بعد از مداخلات، عملکرد ورزشی آزمودنی ها دوباره اندازه گیری شد. دو هفته بعد، به منظور تعیین ماندگاری مداخلات، عملکرد آزمودنی ها در مرحله پیگیری اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی ذهنی می توانند عملکرد های «پاس دادن، حفظ و کنترل توپ و گرفتن توپ از حریف» را به طور معناداری افزایش دهند. همچنین نتایج نشان داد که اثر مداخلات در مرحله پیگیری ماندگار بوده است. نتایج شواهدی را پیشنهاد می کند که برنامه آماده سازی روانی مبتنی بر خودگویی انگیزشی و مهارت های تصویرسازی روش مناسبی برای ارتقاء سطح عملکرد بازیکنان فوتبال است. لذا به منظور بهبود سطح آمادگی روانی و عملکرد فرآیندی بازیکنان فوتبال، لازم است زمینه به کارگیری برنامه آماده سازی روانی بازیکنان فراهم شود.
شیوه های بازنمایی اعتیاد در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، پاسخ به این سؤال بوده که فیلم های سینمایی پس از انقلاب مسائل مربوط به اعتیاد و معتادان را چگونه بازنمایی کرده است. روش: برای پاسخ به این سوال 33 فیلم سینمایی ساخته شده بین سال های1360 تا 1390 که شخصیت های اصلی آنها را معتادان تشکیل داده اند، به روش تحلیل محتوایی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در فیلم های مورد بررسی، معتادان غالباً مرد، مجرد، بیوه یا مطلقه و اکثریت آن ها تحصیلکرده و دارای مدارک دانشگاهی بودند. همچنین، مصرف هروئین بیش از سایر انواع مواد مخدر در فیلم ها نمود داشته، خانه شخصی معتاد و خانه دوستان مهم ترین مکان های مصرف بوده و دوستان مهم ترین تهیه کننده مواد مخدر و مهم ترین عامل شروع مصرف نمایش داده شده اند . از سوی دیگر، طلاق و فروش فرزند بیشترین فراوانی آسیب های مربوط به معتادان فیلم ها را شامل شده و خانواده و گروه دوستان به عنوان مهم ترین علل اعتیاد در فیلم ها برجسته شده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که فیلم های سینمایی در بازنمایی های خود از مسئله اعتیاد و معتادان نوعی ""اعتیادپژوهی عامه پسند"" فراهم می کنند که با اعتیادپژوهی آکادمیک تاحدودی همپوشانی دارد.
امید در نگرش دانش آموزان تک والد: فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی امید در نگرش دانش آموزان تک والد(فرزند طلاق) اجرا گردید. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 16دانش آموز دختر تک والد مقطع ابتدایی در یکی از مدارس ابتدایی شهر چهاردانگه بودند که به روش انتخاب هدفمند برگزیده شدند. ابزار گردآ.وری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه کیفی و از نوع مصاحبه با پرسش های باز و استاندارد شده بود و داده ها مطابق با رویکرد نظریه زمینه ای استراس و گلاسر تحلیل و طبقه بندی کردید. نتیجه: درباره امید و مدرسه، کودکان تک والد به دلیل داشتن مشکلات خانوادگی که به دنبال طلاق والدین پیش آمده دارای مشکلات تحصیلی بوده و آنها دچار افت تحصیلی شده و بسیاری از آنها انگیزه ی پیشرفت و ادامه تحصیل را ازدست داده اند. درباره امید و خانواده کودکان تک والد اغلب در تعریف خانواده دچار سردرگمی شده و تعریف خانواده مطابق با آنچه در واقعیت تجربه می کنند، متفاوت است. آنها در رابطه با والدی که در کنار آنها حضور ندارد، احساس دلتنگی می کنند و برای بودن در کنار والد غایب خود اشتیاق نشان می دهد. ا آنها آرزوی برگشت دوباره ی خانواده در کنار هم را در ذهن خود می پرورانند.برخی نیز از اینکه خانواده دوباره در کنار هم باشند و مثل گذشته در کنار هم زندگی کنند، احساس ناامیدی می کنند.آنها به موجب شرایطی که با آن مواجه هستند به دیگر دوستان خود حسادت کرده و زندگی خود را با آنها مقایسه می کنند.
تأثیر آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک بر کاهش علایم وسواسی جبری کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های چند دهه اخیر بر روی اثرات روابط مبتنی بر دلبستگی و نحوه تربیت مراقبان کودک و اثرات آن نشان داده اند که سبک تربیت والدین و کیفیت رابطه ای والد و کودک در شکل گیری اضطراب کودک نقش معنی داری دارد، هدف از اجرای این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک بر کاهش علایم وسواس جبری در کودکان است.
مواد و روش ها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی 30 نفر از مادران کودکان 12-6 سال که کودکان آن ها بر اساس معیارهای DSM_IV_TR (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) تشخیص اختلال وسواس جبری داشتند، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک و شاهد قرار گرفتند. مادران گروه مداخله، بدون حضور کودکان در 12 جلسه 2 ساعته آموزش شناختی رفتاری شرکت کردند. به منظور جمع آوری داده ها مقیاس سنجش وسواس Yale-Brown به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری اجرا شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: گروه مداخله و شاهد در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری را نشان داد که بیانگر کاهش افکار و اعمال وسواسی جبری در حیطه های زمان، تداخل، ناراحتی، مقاومت و کنترل در گروه مداخله بود.
نتیجه گیری: آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک در تمام حیطه ها بر کاهش وسواس کودکان مؤثر بوده است.
بررسی اعتبار و روایی فرم کوتاه پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تهیه فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P- short) و بررسی اعتبار و روایی آن بود.
مواد و روش ها: نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P) بر روی 420 نفر (200 نفر زن) از شرکت کننده های جامعه دانشجویی ایران در سال تحصیلی 89-1388 اجرا شد. فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان
(CERQ-P- short) با استفاده از حذف گام به گام ماده ها با بالاترین میزان آلفا، در صورت حذف ماده بر اساس نتایج، تجزیه و تحلیل اعتبار تدوین شد. روایی مقیاس به شیوه های تحلیل مؤلفه اصلی با استفاده از چرخش Varimax، همبستگی بین خرده مقیاس ها و روایی ملاکی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج Cronbach’s alpha (با دامنه 68/0 تا 82/0) نشان داد که 9 خرده مقیاس فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P-short) دارای اعتبار مطلوبی هستند. تحلیل مؤلفه اصلی ضمن تبیین 75 درصد واریانس، الگوی 9 عاملی اصلی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) را مورد حمایت قرار داد. همچنین، همبستگی بین خرده مقیاس ها به نسبت بالا بود. سرانجام، الگوی همبستگی خرده مقیاس های فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P- short) با علایم افسردگی بیان گر روایی ملاکی مقیاس بود.
نتیجه گیری: فرم کوتاه نسخه فارسی پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ-P- short) در جامعه ایران، خصوصیات روان سنجی مناسبی داشت.
نقش عوامل شناختی، شخصیتی، سابقه خانوادگی و فشار روانی در پیش بینی اختلال وسواسی - اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل شناختی (شامل باورهای ناکارآمد، تفسیر مزاحمت های ذهنی، تمایل به فرونشانی افکار، توانایی ادراک شده کنترل فکر و راهکارهای کنترل فکر)، صفات شخصیتی، سابقه خانوادگی و فشار روانی در پیش بینی ابتلا به اختلال وسواسی - اجباری بود. 103 آزمودنی مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری و 103 آزمودنی غیربالینی در این پژوهش شرکت داشتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: برنامه مصاحبه برای اختلالات اضطرابی در DSM-IV- نسخه تمام عمر، پرسشنامه باورهای وسواسی، سیاهه تفسیر مزاحمت های ذهنی، سیاهه فرونشانی خرس سفید، پرسشنامه کنترل فکر، پرسشنامه توانایی کنترل فکر، سیاهه پنج عاملی شخصیتی نئو، مقیاس رویدادهای زندگی و پرسشنامه اطلاعات شخصی. نتایج تحلیل ممیز همزمان نشان داد که به کمک متغیرهای فوق می توان ابتلا به اختلال وسواسی - اجباری را پیش بینی نمود. تابع حاصل 58% واریانس تفاوت ها گروه ها را تبیین می کند. این تابع 87.9% از افراد دو گروه را به درستی به گروه های خود منتسب می کند. تحلیل ممیز گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب متغیرهای تمایل به فرونشانی افکار، سابقه خانوادگی، برونگرایی، استفاده از راهکار تنبیه برای کنترل فکر، وظیفه شناسی، باورهای ناکارآمد در حیطه کمال گرایی / قطعیت و صفت شخصیتی توافق بیش از سایر متغیرها در تمایز دو گروه سهیم هستند.
مقایسه اثربخشی فنون شناختی – رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها (دارو درمانی و شناختی رفتاری) در درمان اختلال وسواس فکری و عملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهشهایی تجربی و مبتنی بر نظریه های شناختی ـ رفتاری و زیست شیمیایی درمان اختلالهای روانی و به منظور ارزیابی کار آمدی نسبی تکنیک های شناختی ـ رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها در درمان اختلال وسواس فکری وعملی انجام شده است. بدین منظور ما از بین مراجعین زن و مرد (متأهل و مجرد، 15 تا 45 ساله) مراجعه کننده به کلینیکهای روانشناسی، 4 گروه 8 نفری به صورت تصادفی جایگزینی انتخاب نمودیم. نتایج پژوهش بیانگر این است که از لحاظ سن، تحصیلات و مدت ابتلاء و جنسیت تفاوت معنی داری میان گروهها وجود ندارد، اما از نظر وضعیت تأهل تفاوت معناداری میان گروهها به چشم می خورد. نتایج پژوهش در مورد فرضیه اول و دوم بیانگر این است که هر کدام از روشهای درمانی به تنهایی موجب کاهش علایم وسواسی سطح افسردگی، اضطراب، تغییر باورها، افکار ناهشیارانه یا ناسالم و نیز بهبود نسبی سازگاری اجتماعی بیماران شده است. همچنین، نتایج مربوط به فرضیه سوم حاکی از این است که ترکیب دارو درمانی و تکنیک شناختی ـ رفتاری نسبت به هر یک از درمانها به تنهایی، و گروه کنترل فهرست انتظار اثر بخشی بیشتری داشته است. نتایج مربوط به فرضیه چهارم بیانگر این است درمان شناختی ـ رفتاری نیز به جز شاخص بهبود افسردگی در سایر شاخصها نسبت به دارو درمانی برتری دارد. اثر بخشی بیشتری داشته است. نتایج مربوط به فرضیه چهارم بیانگر این است درمان شناختی ـ رفتاری نیز به جز شاخص بهبود افسردگی در سایر شاخصها نسبت به دارو درمانی برتری دارد.
بررسی مبانی مهارت های اجتماعی از دیدگاه لقمان حکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مبانی مهارت های اجتماعی از دیدگاه لقمان حکیم می باشد. در سال های اخیر در غرب توجه زیادی به مباحث مهارت های اجتماعی و ارتباطی و آموزش و به کارگیری این مهارت ها در سطوح مختلف زندگی شده است. این در حالی است که لقمان حکیم قرن ها پیش از این پندها و اندرزهایی داشته که به تعبیر امروز از مصادیق بارز و برجسته آموزش مهارت های اجتماعی می باشد.
در همین راستا در قرآن مجید نیز سوره ای تحت عنوان لقمان وجود دارد که در این سوره به فرازهایی از پندهای لقمان حکیم به فرزندش اشاره شده است. در این مقاله آن دسته از سخنان آن حکیم بزرگوار که منطبق با مبانی مهارت های اجتماعی است استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
در این پژوهش از روش کتابخانه ای و فیش برداری برای گردآوری اطلاعات استفاده شد و با استفاده از روش تحلیل محتوا به تجزیه و تحلیل پندها و اندرزها پرداخته شده است. براساس یافته های این تحقیق، اساس پندها و اندرزهای ایشان حتی پس از گذشت قرن ها از حیات او به طور کامل و جامع منطبق با مبانی آموزش مهارت های اجتماعی می باشد که به طور اختصار عبارتند از:
سپاسگذاری، صبر، قناعت، علم دوستی، احترام به بزرگان و اندیشمندان، آینده نگری و دوری از غفلت، سکوت و نگاهداری زبان و کلام به جا و به هنگام، میانه روی و دوری از افراط و تفریط، دوری از افراد جاهل و نادان و مجالست با دانشمندان، عفت در پرسش، راز نگهداری، صداقت، ترحم، نیکوکاری، حسن خلق و نیت، دوری از خشم و غضب و ... یافته های تحقیق نشان داد که مفهوم مهارت های اجتماعی در پندها و اندرزهای لقمان حکیم همان برقراری و شکل گیری یک رابطه صحیح با دیگران است که فرد بتواند بدون آن که حقوق دیگران را نادیده بگیرد به اهداف خود دسترسی پیدا نماید.
بررسی رابطه باورهای مذهبی و هوش هیجانی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی روابط ساده و چندگانه باورهای مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دبیرستانی میپردازد. نمونه شامل 110 دانش آموز پسر دبیرستانی شهرستان کرج است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. آزمودنی ها «پرسشنامه عمل به باورهای مذهبی» و «آزمون هوش هیجانی (برادبِری و گریوز)» را تکمیل نمودند.
یافته ها ی پژوهش حاضر نشان داد که بین باورهای مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0> p )؛ همچنین بر اساس نتایج، مولفه های باور مذهبی میتوانند 3/23% از تغییرات هوش هیجانی دانش آموزان را پیش بینی نمایند (025/0> p ). نتیجه آنکه آموزش مسائل دینی و اخلاقی، دانش آموزان را در شناخت و مدیریت هیجان های خود و داشتن زندگی بهتر یاری خواهد کرد.
علل و راه حلهای تاخیر در ازدواج جوانان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر در افزایش سن ازدواج در جوانان و راه حلهای مؤثر جهت رفع این مشکل پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی بوده است. جامعه آماری، کلیه دختران بالای 25 سال و پسران بالای 27 سال ساکن شهر زاهدان و نمونه آماری 120 نفر از این جامعه بوده است. گروه نمونه به روش تصادفی در دسترس انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آمار توصیفی و آمار استنباطی،آزمون خی دو، استفاده شده است.
نتایج نشان داد که فرصتهای ازدواج برای دختران دارای تاخیر در ازدواج نسبت به پسران بیشتر فراهم بوده است و دختران مهمترین دلیل ازدواج نکردن خود را نیافتن فرد مورد علاقه و ادامه تحصیل معرفی کرده اند. پسران مشکلات اقتصادی و بیکاری را دلیل عدم ازدواج خود مطرح کرده اند. میزان امید برای ازدواج در آینده در پسران نسبت به دختران بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که دختران و پسران، کاهش انتظارات والدین را به عنوان راه حل عمده معضل ازدواج می دانند. در اولویت دوم پسران و دختران رفع مشکلات اقتصادی و بیکاری را به عنوان راه حل مطرح کرده اند.
اثر بخشی گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر پیشگیری از عود افراد سم زدایی شده
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پدیده اعتیاد در افراد سم زدایی شده، یکی از معضلات مهم درمانی برای سوء مصرف مواد است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر پیشگیری از بازگشت افراد سم زدایی شده می باشد.
روش: این پژوهش به صورت آزمایشی با گروه کنترل نابرابر انجام گرفت. با استفاده از نمونه گیری در دسترس و از افراد سم زدایی شده مراجعه کننده به مرکز دولتی درمانی نگهدارنده با متادون شهرستان بجنورد، 24 نفر به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. هردو گروه در پیش آزمون، مقیاس پیش بینی از بازگشت رایت و همکاران را کامل کردند و پس از انجام گروه درمانی با گروه آزمایش، پس آزمون و پس از 5 ماه، آزمون پیگیری از هر دو گروه گرفته شد. در هنگام تکمیل آزمون پیگیری، مرفین چک نیز انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد که از لحاظ میزان وسوسه و احتمال مصرف مواد بین دو گروه تفاوت معنی داری در مرحله پیش آزمون وجود نداشت. تحلیل کواریانس نیز نشان داد که از لحاظ وسوسه مصرف بین دو گروه تفاوت معنی داری در پس آزمون و مرحله پیگیری وجود دارد، اما این تفاوت برای احتمال مصرف مواد معنی دار نبود.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل ممکن است از لحاظ وسوسه مصرف مواد در افراد سم زدایی شده مؤثر باشد و می تواند مورد توجه متخصصان قرار گیرد.
رابطه سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان بود. از میان جامعة آماری دانشجویان، 364 نفر به عنوان نمونه آماری، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه سبک زندگی اسلامی کاویانی ILST، پرسش نامه سلامت روان GHQ-28 و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RIS بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان، رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج فرضیه های جزیی این پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان، با جنسیت آنان رابطه وجود دارد، از سوی دیگر، بین سبک زندگی اسلامی، سلامت روان و تاب آوری دانشجویان با تأهل و تجرد آنها نیز رابطه معنادار مشاهده شد. ازاین رو، با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت: سبک زندگی اسلامی موجب ارتقا سلامت روان و میزن تاب آوری دانشجویان می شود.
مقایسه کارکرد اجرایی و شواهد عصب روانشناختی در اختلال وسواسی ـ اجباری و اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
"
چکیده مقاله:
مقدمه: منظور از پژوهش حاضر سنجش کارکرد اجرایی بیماران مبتلا به اختلالات وسواسی-اجباری و اضطراب فراگیر بود. روش: نمونه مورد مقایسه متشکل از سه گروه 22 نفری از مبتلایان به اختلالات وسواسی- اجباری، اضطراب فراگیر و افراد بهنجار با همتاسازی در متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل بود. روش پژوهش از نوع پس رویدادی بوده است و داده های پژوهش پس از جمع آوری از طریق آزمون های اضطراب بک، افسردگی بک II، مقیاس وسواسی- اجباری ییل- برآون و آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: در سنجش کارکرد اجرایی با استفاده از آزمون ویسکانسین، گروه وسواسی عملکرد ضعیف تری را نسبت به دو گروه دیگر نشان داد، اما تفاوتی میان گروه های اضطراب فراگیر و بهنجار دیده نشد. بحث: به نظر می رسد که در اختلال وسواسی- اجباری، وجود نقائص عصب روان شناختی منجر به عملکرد ضعیف تر این بیماران نسبت به مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار می شود.
"
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه ی شدت فازهای مانیا و مختلط اختلال دو قطبی با شدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شواهد زیادی مبنی بر هم ابتلایی اختلال وسواسی-جبری در بیماران با اختلال دوقطبی موجود می باشد. لذا این طرح با هدف تعیین رابطه ی شدت فازهای مانیا ومختلط اختلال دوقطبی باشدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی در سال 1390، 30 بیمار بیمارستان های امام حسین (ع) و طالقانی تهران که با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (در فاز مانیا و مختلط) بستری شده بودند، با کمک مصاحبه ی بالینی ساختاریافته جهت بررسی اختلالات محور یک در DSM-IV (SCID-I) از نظراختلال وسواسی-جبری بررسی و در صورت تایید تشخیص وارد مطالعه شدند. پرسش نامه ی مانیای یونگ، مقیاس افسردگی هامیلتون، مقیاس یل-براون و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی در مورد تمام بیماران تکمیل شد. شدت فازهای مانیا ومختلط و نیز شدت علایم وسواسی-جبری در هفته ی اول بستری، زمان ترخیص از بیمارستان و یک ماه بعد از ترخیص، ارزیابی شدند. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های آماری مانند آمار توصیفی، اندازه گیری مکرر، آزمون تی، ویلکاکسون و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه ی 19 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین شدت علایم وسواسی-جبری و نمره افسردگی هامیلتون در زمان بستری و ترخیص، تنها در فاز مختلط ارتباط معنی داری بود (به ترتیب 005/0= Pو 029/0=P).
نتیجه گیری: ارتباط معنی دار شدت علایم وسواسی-جبری با جزء افسردگی فاز مختلط اختلال دوقطبی، می تواند مبنی بر ارتباط بیشتر شدت وسواس با اپیزودها یا علایم افسردگی اختلال دوقطبی باشد که این یافته می تواند در بیماران دچار این هم ابتلایی پیشنهادکننده ی راهکارهای درمانی مناسب تر باشد.
یادگیری خود راهبر در کلاسهای چند پایه
حوزههای تخصصی: