فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
111 - 135
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مسائل و مشکلات دانشجویان در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و ارائه راهکارهایی برای کاهش این مشکلات، طراحی و اجرا شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی بود و از فن پیمایشبرای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان مقاطع مختلف (2770 دانشجو) دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال تحصیلی 97-1396 بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن را متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی تأیید کردند. برای سنجش پایایی مقیاس های پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ (دامنه 881/0 – 723/0) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین مشکلات دانشجویان، مشکل مالی و نداشتن تفریح و سرگرمی مناسب بود. از بین متغیرهای مورد مطالعه، میزان استفاده از اینترنت، میزان مطالعه درسی، میزان درآمد خانوار و درآمد شخصی، نگرش اطرافیان به رشته تحصیلی و دیدگاه نسبت به آینده شغلی با میزان درک مشکلات به وسیله دانشجویان رابطه معنی دار داشتند.نتایج رگرسیون ترتیبی نشان داد سه متغیر میزان مطالعه درسی، میزان درآمد خانوار و دیدگاه نسبت به آینده شغلی در مجموع می توانند 4/17 تا 1/40 درصد تغییرات در متغیر وابسته میزان مشکلات دانشجویان را پیش بینی کنند.
اقتضائات بهره گیری از معنا شناسی ایزوتسویی در مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : محققان در این مقاله بر آن بودند تا با مطالعه مبانی نظری روش معناشناسی، نسبت آن را با مبانی اسلامی سنجیده و اقتضائات بهره گیری از آن را در مطالعات قرآنی کشف کنند. روش: روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی- استدلالی- کلامی است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اولاً، روش معناشناسی برای استفاده در متون مذهبی ایجاد نشده و نوعی از تحمیل نابجای آن توسط ایزوتسو بر قرآن صورت گرفته است. ثانیاً، نظیر این روش با عنوان علم مناسبات، برآمده از اندیشه های اسلامی باحثین حوزه قرآن در ادبیات علوم قرآنی وجود داشته است، بی آنکه نیازی به بهره گیری از روشهای دخیل باشد. ثالثاً، اگر اصراری بر بهره گیری از روش معناشناسی- به دلایلی نظیر بین المللی بودن این روش یا هر دلیل دیگر- وجود دارد، پژوهشگر می بایست متوجه مبانی نظری آن باشد و صرفاً به عنوان یک روش و ابزار با آن برخورد کند. رابعاً، روش معناشناسی برای فهم کلام قرآن، ضعفهایی دارد که استفاده از روشهای معین نظیر تفسیر موضوعی در کنار آن ضرورت دارد.
بررسی بنیانهای نظری علوم انسانی بومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی چگونگی اخذ علوم انسانی بومی در نزد متفکران ایرانی با توجه به آبشخور فکری آنان بوده است. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی بود و همچنین این پژوهش به لحاظ متغیر غایت، بنیادین نظری و از حیث ماهیت، اکتشافی-توصیفی بوده است. یافته ها: برخی از سنّتهای فکریِ علوم انسانی از جمله سنّت فوکویی، پدیدارشناسی، فرانکفورتی، هگلی و پوپری دروازه ای برای بومی کردن علوم انسانی در ایران بوده است و برخی از این سنّتهای فکری(پدیدارشناسی و فوکویی) به عنوان ردّیه ای برای علوم انسانی جدید، و اخذ علومِ بومی بوده است. همچنین یافته ها بیانگر آن است که نقطه آغازین علوم انسانی بومی آنجاست که نظریه پردازان ایرانی متوجه انتقادهای سنّت آبشخوری اشان، به سایر رویکردهای علوم انسانی بوده اند و این انتقادها را نوعی تردید و خلأهای موجود در علوم انسانی دانسته اند و دانش بومی را برای علاج و بهبود این خلأها و انتقادها مفهوم پردازی کرده اند. نتیجه گیری: امروزه علوم انسانی به حدی در سطح انضمامی و انتزاعی غلبه پیدا کرده است که حتی اگر متفکران ایرانی درصدد تحقق علوم بومی(نه علوم انسانی بومی) بوده اند، راهی جز گلاویز شدن و نقد علوم انسانی نداشته اند. متفکران ایرانی در رویکردهای خود نشان داده اند که از مجرای علوم انسانی است که می توان علوم انسانی بومی را ایجاد کرد.
مدخلی بر روش شناخت فقهی اشتغال زنان در نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳
79 - 108
حوزههای تخصصی:
کار و اشتغال جایگاهی بس والا در اسلام دارد؛ اما بحث اشتغال زنان، به ویژه در شغلی مانند پلیس که دارای سختی ها و شرایط ویژه است، با توجه به ویژگی های شخصیتی و روحی، جایگاه مادری و همسری و نظام قانون گذاری نیازمند تحلیل و بررسی عالمانه است. امروزه با توجه به توسعه جوامع و گسترش نیازها و پیدایش ابعاد گوناگون امنیتی و با توجه به اینکه در جامعه اسلامی محدودیت هایی برای پلیس مرد در مواجهه با زنان متهم، مجرم و ... وجود دارد، حضور زنان در شغل پلیس برای جامعه اسلامی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. از این رو، بایسته است نگاهی دقیق و جامع به چگونگی جواز فقهی حضور پلیس زن در اجتماع داشته باشیم. در این تحقیق، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی دلایل فقهی جواز اشتغال زن در شغل پلیس و الزامات این حضور پرداخته ایم. با استفاده از منابع استنباط احکام (قرآن، سنت و عقل) و تأیید و تقویت اصول عملیه و قواعد فقهیه، می توان با رعایت مسائل شرعی، به جواز حضور زن در شغل پلیس حکم داد. رعایت حجاب، حفظ عفت در نگاه، حفظ وقار و متانت، در برخورد ها و پرهیز از تماس بدنی غیرضروری از الزامات حضور زن در شغل پلیس است.
بررسی مبانی انسان شناختی علوم انسانی غربی و اقتضائات روش شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تببین مبانی انسان شناختی پارادایم های رایج در علوم انسانی غربی و پاسخ به این پرسش بود که آیا روش شناسی علوم انسانی غربی متأثر از مبانی انسان شناختی آن است یا خیر. روش: تحقیق حاضراز نوع توصیفی- تحلیلی و مطالب آن با روش کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها: انسان به عنوان موضوع علوم انسانی و انسان شناسی به مثابه یکی از پشتوانه ها و مبانی نظری علم، نقشی اساسی در فرایند تولید علم دارد. تنوع تعریف و تلقی های گوناگون از انسان، تأثیر زیادی بر حوزه معرفت شناسی، به ویژه در مباحث روش شناسی و روشهای تحقیق در علوم انسانی دارد؛ به گونه ای که پارادایم معیّنی در حوزه علوم انسانی می تواند متأثر از ایده ای خاص در باب ماهیت انسان باشد. برای مثال، تلقی شیء انگارانه و تصور مکانیکی از انسان و بالطبع گزینش روشهای کمّی در رویکرد اثباتی و تعریف انسان به موجودی آزاد، معناساز و خلاق و اتخاذ روشهای کیفی در رویکرد تفسیری، معلول همین تفاوت نگرش به انسان است. نتیجه گیری: روش شناسی علوم انسانی به نحو اجتناب ناپذیری متأثر از مبانی و پیش فرضهای انسان شناختی آن است؛ به گونه ای که تغییر در نوع نگرش به انسان می تواند روش شناسی و به تبع آن، به دلیل تأثیر عمیق روش شناسی، ماهیت علوم انسانی را متحول سازد.
بررسی شبهات حدیثی منتقدان حدیث شیعه در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی این تحقیق، استخراج و بررسی و نقد آرا و شبهات حدیثی منتقدان حدیث شیعه در ایران معاصر است. روش: روش تحقیق، اسنادی- تحلیلی است. با مراجعه به آثار و کتب موجود منتقدان حدیث شیعه، آرای حدیثی این جریان به دست آمد و با رجوع به منابع اصیل و احادیث کتب معتبر بررسی و نقد شد. یافته ها: منتقدان حدیث شیعه، جریانی اند که با شعار بازگشت به قرآن، مبارزه با خرافات و کم رنگ کردن نقش سنّت و روایات در هندسه مسائل دینی در ایران شکل گرفتند. این گروه از سویی بر اساس مبانی فکری خاص خود، بسیاری از عقاید و اعمال رایج شیعیان را شرک دانسته و از جهتی دیگر، نظر متفاوتی با سایر علمای شیعه در مورد مؤلفّان کتب روایی داشتند. همچنین با استفاده خاص خود از معیارهای مشهور نقد محتوایی حدیث، جوامع روایی شیعه را نقد کرده اند. نتیجه گیری: با مراجعه به کتب معتبر رجالی، مشخص شد که دیدگاه منتقدان حدیث شیعه درباره مؤلفان کتب حدیثی شیعه، بی اساس و فاقد پشتوانه علمی است. در نقد روایات کتب حدیث شیعه نیز این گروه، از طرفی قواعد فقه الحدیثی برای فهم صحیح محتوای روایات به کار نگرفته اند و از سویی، در انتساب حدیثی به ضعف، معیار تشخیص حدیث صحیح و ضعیف را بین متقدّمان و متأخران در نظر نگرفته ا ند.
تحلیل نیازسنجی شاخصهای توانمندساز ارتقای معرفت فرهنگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف محقق در این مقاله، تحلیل نیازسنجی شاخصهای توانمندساز ارتقای معرفت فرهنگی دانشجویان بود. روش: این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کمّی و کیفی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سه مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری به تعداد 15000 نفر است و حداقل تعداد نمونه تحقیق بر اساس جدول مورگان، 375 نفر با رعایت روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار مقاله، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 84 درصد بود. داده ها نیز به وسیله آزمونهای تحلیل عاملی، تی تک نمونه ای، تی تست، تحلیل واریانس آنوا و آزمون تعقیبی فیشر آنالیز شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های فعالیت فرهنگی، ارزش فرهنگی و نگرش فرهنگی، مهم ترین مؤلفه های معرفت فرهنگی تحقیق بوده و اینکه مؤلفه های معرفت فرهنگی در بین قومیت، وضعیت تأهل و جنسیت مختلف دانشجویان و نیز تحصیلات در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد تفاوت معناداری نشان نداد، اما در متغیّر تحصیلات در بین دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد با دانشجویان دکتری در خصوص رصد فرهنگی تفاوت معنادری یافت شد. نتیجه گیری: نتیجه کاربرد عوامل پژوهش حاضر، توسعه معرفت فرهنگی، ایجاد ذهنیت مثبت به این فعالیتها، رشد سلامت و شادابی روانی دانشجویان را به دنبال دارد.
شناسایی مؤلفه ها و نشانگرهای اخلاق پژوهش در آموزش عالی و واکاوی آنها در منابع روش تحقیق فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
31 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و نشانگرهای اخلاق پژوهش در آموزش عالی و واکاوی آنها در کتاب های روش تحقیق فارسی بود که با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل همه کتاب ها، مقاله ها، منشورها و موازین اخلاق پژوهش، مدارک و منابع مرتبط با اخلاق پژوهش در بین سال های 1350 تا 1396 بود. روش نمونه گیری از نوع سرشماری بود و با توجه به محدود بودن جامعه، از تمتمی منابع و مراجع استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، فرم فیش برداری بود و برای تحلیل و جمع بندی یافته ها از شیوه تحلیل کیفی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد به طور کلی، سه مؤلفه و برای هر مؤلفه نشانگرهایی برای اخلاق پژوهش قابل طرح است که عبارت اند از 1- اصول اخلاقی پژوهشگر و موارد مربوط به آن؛ 2- اصول اخلاقی مرتبط با شرکت کنندگان پژوهش و موارد مربوط به آن؛ 3- اصول اخلاقی مرتبط با انتشار نتایج پژوهش و موارد مربوط به آن. همچنین نتایج نشان داد در کتاب های روش تحقیق، در ارتباط با مؤلفه ها و نشانگرهای اخلاق پژوهش، به طور پراکنده و سطحی، مباحثی ارائه شده است. درمجموع با نظر به اهمیت و منزلت اخلاق پژوهش در نظام آموزش عالی، ضروری است تا در حوزه نظر و عمل، توجه ویژه ای به آن معطوف شود.
شناخت آسیبها و راهکارهای کارامدی دروس معارف اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش پژوهش حاضر، به روزرسانی، اصلاح رویکرد و کارامدی درورس معارف اسلامی به طور کلی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور و به طور خاص بررسی میدانی این معضلات و مسائل در دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود. روش: فرایند حاضر با مشارکت 241 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است که در سال تحصیلی 96-1395 در رشته تحصیلی شان دروس ارائه شده گروه معارف را اخذ و گذرانده اند.کلیه آزمودنی ها در بخش پرسشنامه جمعیت شناختی برای ارزیابی سن، جنسیت و دانشکده ها است و پرسشها در چهار بعد، شامل محتوای آموزشی، روش تدریس و حوزه ساختاری مطرح شده است. عوامل درگیر در فرایند آموزش از دید دانشجویان، سنجش و داده ها با استفاده از روشهای توصیفی(میانگین انحراف معیار و درصد) توسط نرم افزار اس.پی.اس.اس-19 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش در ابعاد چهارگانه پرسشنامه نشان داد که در ابعاد محتوا و متون آموزشی، حوزه ساختاری، اولویت گذاری اهداف و حوزه اساتید، اشکالات اساسی وجود دارد که به منظور اصلاح، برخی راهکارها و پیشنهادها ارائه شده است. نتیجه گیری: با برطرف شدن مشکلات و حل معضلات پیش روی دروس معارف، می توان برای جهت دهی و هدفمند کردن علم آموزی در رشته های تخصصی و ایجاد انگیزه در دانشجویان امیدوار بود.
درون داد و برون داد تأثیر انقلاب اسلامی ایران در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران از مهم ترین پدیده های تاریخ جهان معاصر است که دستاوردهای مهمی داشته و لذا بررسی بازتاب آن در کشورهای اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: هدف از انجام این تحقیق، بررسی برون دادها و درون دادهای تأثیر انقلاب اسلامی ایران در کشور سوریه بود. روش: برای تحلیل داده ها از روش توصیفی- تحلیلی و نظریه سیستمی استفاده شده است. یافته ها: کشور سوریه به خاطر شرایط ویژه، در تعامل آشکار با انقلاب اسلامی بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان برون داد جهانی ایران، در ابعاد مختلف کشور سوریه تأثیرگذار بوده است. نتیجه گیری: درون داد انقلاب اسلامی ایران در سوریه، کنترل و مهار جنبشهای اسلامی سوریه و برون داد آن، شکل گیری خط مقاومت قوی برای کنترل و مهار رژیم صهیونیستی و عراق و جلب حمایت ایران برای مقابله با گروههای تکفیری- سلفی است.
نقش آموزه های امامت شیعه در تقویت هنجارهای سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال ارائه راهکاری مؤثر و کاربردی برای تقویت سرمایه اجتماعی با استفاده از آموزه های مهم ترین دارایی معرفتی شیعی، یعنی امامت بود. روش: با توجه به ویژگی های موضوع که جنبه اکتشافی دارد، از روش توصیفی- تحلیلی و تاریخی- تفسیری استفاده شده است. یافته ها: آموزه های امامت شیعه در گسترش مهم ترین مؤلفه های هنجارهای سرمایه اجتماعی؛ یعنی همیاری، همکاری، مدارای اجتماعی، تقویت ارزش زندگی و وساطت و حمایت اجتماعی بسیار مؤثرند. نتیجه گیری: امامت شیعه با داشتن شاخصهایی چون: عصمت، علم و ولایت الهی، ضمن ارائه بهترین منظومه معرفتی و هنجاری سرمایه اجتماعی، مشروعیت بخش و ضامن اجرا و گسترش سرمایه اجتماعی است.
شناخت جایگاه علوم تربیتی در ارائه نظام نیاز و ارضا (بر مبنای فلسفه چگونگی اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف فهم و سنجش پتانسیلهای فلسفه چگونگی اسلامی در مسیر کاربردی شدن انجام شده است. روش: این پژوهش کیفی با روش اسنادی انجام شده و طرح پژوهش از نوع حدوثی و پیدایشی است. یافته ها: با توجه به قرار گرفتن مفاهیم نیاز و ارضا ذیل رفتار انسان و در قالب مفاهیم مرتبط با انگیزش، ابتدا جایگاه نسبی علوم تربیتی با نظر به تحلیل حرکت و رفتار انسان، در دو حوزه جامعه شناسی و روان شناسی تشریح شده؛ سپس ابعاد فلسفی فلسفه چگونگی اسلامی معرفی شده و با استفاده از حد اولیه فلسفه(اصالت فاعلیت) و سه مسئله اصلی آن(وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی)، تعریف نیاز وارضا و همچنین قواعد اولیه طراحی نظام نیاز و ارضا(نظام مندی و سطح بندی نیازها و سازوکار نیاز و ارضا) بر اساس تحلیل فلسفه از حرکت انسان ارائه شده است. نتیجه گیری: جایگاه علوم تربیتی به عنوان فاعل مادون نسبت به فلسفه مضاف خود(تعلیم و تربیت) و فاعل مافوق نسبت به سطوح کاربردی خود (برنامه ریزی تربیتی) در ارائه نظام نیاز و ارضا تشریح و سه مسئله اصلی فلسفه چگونگی اسلامی به عنوان مسائل اصلی علوم تربیتی برخاسته از این فلسفه مطرح شد. از دستاوردهای مهم پژوهش این است که بر خلاف معمول که حرکت و فاعلیت انسان ذیل نیازها و قوه های او به عنوان علت حرکت تحلیل می شود، جریان و نظام نیاز و ارضا ذیل قواعد فاعلیت و حرکت انسان تحلیل شده که بی سابقه بوده است و می توان علوم تربیتی برخاسته از فلسفه شدن اسلامی را متکفل تحلیلهایی از نوع تحلیلهای متکی بر فاعلیت دانست.
راهبردهای اجتماعی- ارتباطی پلیس برای مقابله با جرایم خشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
77 - 112
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف. نتایج یافته ها نشان می دهد که میزان برخی جرایم خشن از نزاع های فردی گرفته تا سرقت های به عنف و یا زورگیری در حد تقریبا بالایی است؛ بر این اساس، سوال اساسی این تحقیق آن است که راهبردهای پلیسی مقابله با جرایم خشن در کشورمان کدام است؟ روش شناسی. از نظر هدف، کاربردی، از نظر تجزیه و تحلیل داده ها کیفی – اکتشافی با تاکید بر مدل سوات است. روش جمع آوری داده ها میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز، مصاحبه ساخت یافته به وسیله پرسش نامه بوده است. جامعه نمونه این تحقیق 95 نفر از مدیران جایگاه 17 و 18 مرتبط با موضوع مقابله با جرایم خشن در درون سازمان ناجا در شهر تهران و 35 نفر از اساتید، نخبگان و فرهیختگان مرتبط با موضوع، در بیرون از ناجا که به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل با استفاده از آزمون خی دو و اولویت بندی فریدمن است. یافته ها و نتیجه گیری. به طور کلی، جامعه در خصوص پیشگیری و مقابله با جرایم خشن با مشکلات بسیاری مواجه است. ما نیازمند استفاده از تدابیر نظارتی مانند ثبت مجرمان خطرناک و خشن، آگاه سازی عمومی، استفاده از فناوری واپایش و نظارت الکترونیک هستیم. علاوه بر آن، فرهنگ گفت و گو و کنترل(واپایش) خشم باید به شکلی موثر تقویت شود. در کنار آن، بهره برداری از رویکردهای ترمیمی و میانجیگرانه نسبت به برخی از جرایم خشن (مانند نزاع های فردی و جمعی) برای جلوگیری از تشدید و تکرار این جرایم ضروری است.
نگرش تحلیلی بر کنترل راهبردی؛ الگوها و دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳
173 - 209
حوزههای تخصصی:
کنترل راهبردی درصدد تحقق ارکان جهت ساز و اهداف سازمان است و راهبردهای سازمانی را نشانه گرفته و عامل موفقیت هر سازمانی در رسیدن به اهدافش می باشد. به نوعی می توان گفت که کنترل راهبردی به استفاده از معیارهای دراز مدت و راهبردی مرتبط با ارزیابی اقدامات مدیریتی و عملکرد اشاره دارد. مبحث کنترل راهبردی- با توجه به پیچیدگی های آن- از جمله موضوعات مدیریتی است که کمتر از حوزه های دیگر مورد توجه محققین قرار گرفته است؛ به همین دلیل، هدف این پژوهش، ارائه دیدی جامع در حوزه کنترل راهبردی است و به روش مرور نظام مند ادبیات انجام پذیرفته است. در ابتدا، جهت ایجاد درکی مشترک از موضوع، تعریف کنترل، انواع کنترل و تفاوت بین ارزیابی، نظارت و کنترل مطرح گردیده و در ادامه، با تمرکز بر موضوع کنترل راهبردی، به بررسی مفهوم، الگوها و دیدگاه های مربوط از منظر نظریه پردازان مختلف داخلی و خارجی و دسته بندی های ارائه شده از سوی آنها پرداخته شده است. در انتها نیز پس از بیان مزایا و معایب الگو ها و دیدگاه ها، پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی، ارائه گردیده است.
ظرفیت شناسی مطالعات میان رشته ای علوم قرآن و حدیث (مطالعه موردی تحلیل محتوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تکنیک روش تحلیل محتوا از جمله مطالعات میان رشته ای علوم قرآن و حدیث در دوره اخیر است که از حوزه علوم اجتماعی به عرصه مطالعات قرآنی- حدیثی راه یافته و با هدف ارائه چارچوب منسجم و مدل منطقی در مطالعات با شیوه تحلیلی- ساختاری، متون دینی را پردازش می کند. این مقاله در سه بخش اصلی به معرفی، مبانی و کارکردهای روش تحلیل محتوا در مطالعات متون دینی به عنوان یکی از ظرفیتهای مطالعات میان رشته ای علوم قرآن و حدیث پرداخته است. روش: این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، ظرفیتها و کارکردهای روش تحلیل محتوا را در مطالعات علوم قران و حدیث بررسی کرده است. یافته ها و نتیجه گیری: مهم ترین یافته های این مطالعه از رهگذر استخراج مبانی مطالعات میان رشته ای تحلیل محتوا این است که روش تحلیل محتوا از دو مبنای خاص روش شناختی و معرفت شناختی برخوردار است. کثرت گرایی و ترکیب همگرایانه از مهم ترین مبانی روش شناختی روش تحلیل محتواست. همچنین پرهیز از یکسونگری در قبال پدیده ها و متون، از جمله مبانی معرفت شناختی مطالعات میان رشته ای تحلیل محتواست. کاربست این روش در متون دینی دارای کارکردهای متنوّعی از جمله تنقیح مطالب، پایایی، تقلیل گرایی، نگرش چند سطحی، لایه شناسی متون، مقایسه متون مشترک و از همه مهم تر، تخریج مدل منطقی است که از طریق این کارکردها می توان مطالعات میان رشته ای در علوم قرآن و حدیث را توسعه و تعمیم بخشید.
تحلیل استراتژی توسعه دانشکده های اقماری با استفاده از تکنیک SWOT (مورد مطالعه دانشگاه بوعلی سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
7 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی و شناسایی فرصت ها، تهدیدها، نقاط قوت و ضعف و تدوین و اجرای استراتژی های مناسب برای مقابله با تغییرات درونی و بیرونی دانشکده های اقماری بود. روش پژوهش بر اساس ماهیت داده ها کمی و نوع پژوهش، کاربردی است و از لحاظ گرد آوری اطلاعات نیز در گروه پژوهش های کتابخانه ای و میدانی قرار می گیرد. در شناسایی عوامل اولیه از طریق بررسی مستندات سند راهبردی دانشگاه بوعلی سینا و مصاحبه با خبرگان و در ارزیابی عوامل از کارکنان، اعضای هیئت علمی و دانشجویان استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 1600 تن از استادان، کارمندان و دانشجویان دانشکده های اقماری دانشگاه بوعلی سینا بود و بر اساس جدول مورگان، حجم نمونه 310 نفر انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان می دهد استراتژی های تدافعی مناسب ترین استراتژی ها برای آینده دانشکده های اقماری هستند. استراتژی رویکرد تدافعی با تأکید بر تأسیس پردیس دانشگاهی در محل استقرار یکی از دانشکده ها به منظور کاهش هزینه های آموزشی یا تجمیع دانشکده های اقماری در داخل دانشگاه به عنوان استراتژی های مناسب برای این دانشکده ها پیشنهاد می شود.
نقش مجازی ناجا در شکل دهی و تداوم بخشی به جامعه اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
177 - 202
حوزههای تخصصی:
گستره فضای مجازی سراسر جهان را درنوردیده و بر جامعه اسلامی ایران نیز سایه انداخته است؛ از آنجا که بر پایه رهنمودهای مقام معظم رهبری، جامعه اسلامی به مثابه یکی از چند مرحله تحقق تمدن نوین اسلامی است، شناخت نقاط قوت و ضعف فضای مجازی و چگونگی استفاده بهینه از آن، بسیار حائز اهمیت است؛ در این میان، نقش نهادهای انقلابی مانند ناجا در چارچوب وظایف و اختیارات قانونی در ایمن و مفیدسازی فضای مجازی در ساخت و پرداخت جامعه اسلامی مبهم باقی مانده است. بنابراین، با این پرسش مواجه هستیم که ناجا با نظر به چارچوب منظومه فکری مقام معظم رهبری در خصوص فضای مجازی با هدف تولید و تداوم جامعه اسلامی از چه جایگاهی برخوردار است؟ هدف مقاله پیش رو، نشان دادن توان بالفعل و بالقوه ناجا در استقراربخشی به اجتماعی از دین داران است که بستر لازم را برای زایش تمدن نوین اسلامی فراهم می آورند.در این مقاله، تحقق چنین هدفی به شیوه توصیف و تحلیل گزاره ها و آموزه های ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری انجام می گیرد. ناجا به مثابه یک بازیگر فعال، با درک دیگری (فضای مجازی) در چارچوب هنجارهای انقلابی، انتظار مقام معظم رهبری را در نقش و جایگاهی که به آن سپرده شده است، بر آورده می سازد.
راهبردهای ارزش آفرینی در پژوهشهای علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال ارتباط بین فنّاوری نرم با تحقیقات علوم انسانی و به منظور ارزش آفرینی در پژوهشهای علوم انسانی اسلامی بود. روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی و کمّی(آمیخته) است که به صورت توصیفی- تحلیلی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی انجام شده است. یافته ها: در مرحله اول برای گردآوری داده ها، از ابزار مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شده است. در مرحله دوم، با استفاده از تکنیک SWOT ، راهبردهای مدیریتی به منظور ارزش آفرینی در پژوهشهای علوم انسانی ارائه شد. بدین منظور ابتدا نقاط قوّت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای پژوهشهای علوم انسانی شناسایی و توسط کارشناسان وزن دهی شدند. سپس ماتریس SWOT استخراج و راهبردهای مناسب ارائه شد. نتیجه گیری : چهار راهبرد اصلی شاملِ تحول در علوم انسانی و پژوهشهای علوم انسانی، کارآفرینی در پژوهشهای علوم انسانی، روشهای تحقیق در پژوهشهای علوم انسانی و راهبرد ساختاری در پژوهشهای علوم انسانی، در راستای ارزش آفرینی در پژوهشهای علوم انسانی ارائه شده است.
تأملاتی در نسبت میان عقل و امام معصوم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک مسئله اساسی در مباحث امام شناسی که به ندرت درباره آن بحث شده، این است که چه رابطه و نسبتی میان وجود امام با عقل، اعم از عقل به معنای هستی شناسانه و معرفت شناسانه برقرار است. هدف: امام(ع) به سبب مقام و رتبه وجودی، از قدرت عقلانی برتر و معارف الهی برخوردار است که از آن برای شناخت و درک اشیا و هدایت به سوی حقیقت بهره می گیرد. هدف از این نوشتار این بود که به مسائل پیرامون مقوله عقل امام و نسبت میان الهامات ربّانی و علوم و معارف شهودی و لدنَی امام با عقلش و نیز رابطه میان عقل و علم امام(ع) بپردازد. روش: پژوهش پیش رو با شیوه توصیفی و تحلیلی به این موضوع غامض و پیچیده که کمتر مورد توجه و رمزگشایی قرار گرفته، پرداخته است. یافته ها: قرآن و روایات با اشاره به عصمت و خطاناپذیری عقل و اهل بیت(ع) و کارکرد یگانه ای که هر دو در هدایت بشر داشته اند، ما را به این نکته رهنمون می سازند که با توجه به کمال نفس امام، عقل ایشان، هم به عنوان منبع و هم ابزار شناخت کامل بوده و نقص ندارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد عقل به عنوان یک حقیقت مجرد و مستقل که اولین و محبوب ترین مخلوق و واسطه ایجاد موجودات دیگر معرفی شده است، در واقع به حقیقت وجود امام معصوم(ع) اشاره دارد.
بررسی رابطه خودشناسی با جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودشناسی مهارتی اکتسابی و مؤثر بر رشد فرد است که با بسیاری از متغیّرهای روان شناختی مرتبط است و نقش مهمی در فرایندهای درمانی ایفا می کند.همچنین تأکید زیادی در متون دینی به آن شده است؛ به نحوی که آن را سودمندترین شناختها دانسته اند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودشناسی و جهت گیری مذهبی بوده است. روش: شرکت کنندگان در پژوهش، 214 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بودند که تقریباً از هر دو جنس زن و مرد به نسبت مساوی با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مقیاس خودشناسی انسجامی(قربانی و همکاران، 2008) و جهت گیری مذهبی(بهرامی احسان، 1380) ابزار های سنجش در این پژوهش اند. تحلیل داده ها از طریق ضرایب همبستگی، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که خودشناسی با جهت گیری مذهبی و ارزنده سازی، همبستگی مثبت و با سازمان نایافتگی و کامجویی، همبستگی منفی دارد. بنابر داده های رگرسیون سازمان نایافتگی و ارزنده سازی، قدرت پیش بینی خودشناسی را 34/0 نشان می دهند. بنابر این، خودشناسی می تواند به نحو مؤثری ابعاد مختلف جهت گیری مذهبی را پیش بینی کند.