فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف : مسئله اصلی این تحقیق پاسخ به این دو پرسش بود که: اولاً چه تلقی ای از علم سبب شد تا جامعه شناسان معرفت نتوانند محتوای معرفت علمی را مورد بررسی های جامعه شناختی قرار دهند؟ ثانیاً چه عواملی سبب شد تا تامس کوهن توانست برای اولین بار این کار را انجام دهد؟ روش: روش تحقیق، اسنادی- تحلیلی بود و با مراجعه به متون جامعه شناسی معرفت، فلسفه علم و جامعه شناسی معرفت علمی سعی شد تا پرسشهای ذکر شده بررسی شوند. یافته ها و نتیجه گیری: جامعه شناسان معرفت به دلیل نگرش پوزیتیویستی نتوانستند معرفت علمی را مورد کاوشهای جامعه شناختی قرار دهند؛ در حالی که تامس کوهن به دلیل آشنایی با فلسفه ویتگنشتاین و برگرفتن نگرشی غیر پوزیتیویستی، کوشید برای اولین بار امکان بررسی جامعه شناختی معرفت علمی را مطرح کند.
تحلیل موضوعی پژوهش های رشته مطالعات برنامه درسی به منظور شناخت وضع موجود (مورد مطالعه: فصلنامه های تخصصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
67 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، توصیف و تحلیل موضوعی پژوهش های رشته مطالعات برنامه درسی به منظور شناخت وضع موجود بود. در راستای این هدف با استفاده از روش تحلیل کمی، مقاله های فصلنامه های تخصصی رشته مطالعات برنامه درسی بر مبنای چارچوب موضوعی دانشنامه ایرانی برنامه درسی، بررسی و تحلیل شدند. جامعه آماری شامل مقاله های مجلات تخصصی در پنج سال اخیر (1397-1392) بود که کل جامعه آماری (تمام شماری) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چک لیست محقق ساخته بر اساس محورهای دانشنامه ایرانی برنامه درسی بود که روایی آن با استفاده از اعتبار ساختاری و نظرسنجی متخصصان و پایایی آن به روش پایایی بین گروهی برآورد شد. به منظور تجزیه وتحلیل یافته ها از تحلیل توصیفی بهره گرفته شد. بر اساس یافته های پژوهش، در مقاله های مجلات تخصصی، بیشترین توزیع موضوعی مربوط به محورهای «برنامه درسی و حوزه های محتوایی» و کمترین توزیع مربوط به محورهای «تاریخ»، «تجارب عملی برنامه ریزی درسی و نوآوری های برنامه درسی»، «مشاهیر در جهان»، «مبانی» و «بیانیه ها و توصیه های بین المللی» بود. در نهایت، نتایج پژوهش نشان دهنده محدود شدن عناوین و موضوعات پژوهش ها به تعداد کمی از قلمروهای دانشنامه برنامه درسی و تکرار و موازی کاری موضوعات و بی توجهی پژوهش ها به قلمروهای نوین رشته مطالعات برنامه درسی بود.
ارزیابی درونی کیفیت گروه آموزشی مهندسی محیط زیست دانشگاه تهران
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۱
9 - 37
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی درونی گروه مهندسی محیط زیست دانشگاه تهران انجام گرفت. ارائه یک نیم رخ جامع و روشن از عملکرد یک مؤسسه یا برنامه براساس خودارزیابی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید ها نیازمند بکارگیری فرایند ارزیابی می باشد. به این منظور از روش تحقیق ارزشیابی و اقدام پژوهی استفاده شد و با کمک پرسشنامه و چک لیست اطلاعاتی، اطلاعات مورد نیاز از مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی، دانشجویان و مسئول کتابخانه به شیوه سرشماری و دانش آموختگان و کارفرمایان آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس جمع آوری گردید. نتایج نشان داد میانگین وزنی بدست آمده در عامل های هیأت علمی (4/2)، دانشجو (43/2)، دانش آموخته-پیامد (5/2) و پژوهش و تألیفات (4/2) با توجه به ملاک ها و نشانگر های در نظرگرفته شده نشان دهنده وضعیت نسبتاَ مطلوب گروه در عامل های مورد نظر و میانگین عامل های امکانات و فضا های آموزشی (17/2)، ساختار سازمانی (92/1)، فرایند تدریس– یادگیری (11/2) و دوره های آموزشی مورد اجراء (13/2) نشان دهنده وضعیت نامطلوب گروه در عامل های موردنظر می باشد. این نتایج حاکی از این می باشد که گروه مهندسی محیط زیست تهران در برخی ابعاد تا رسیدن به وضع مطلوب و یا هدف های نهایی خود فاصله زیادی ندارد و این امر مستلزم برنامه ریزی و ارائه راه کارهایی برای رفع نقاط ضعف خود در ابعادی می باشد که دارای ضعف می باشند.
غنی سازی دروس معارف اسلامی با استفاده از مدل یادگیری تلفیقی انعطاف پذیر و تاثیر آن بر رضایت تحصیلی و یادگیری خود راهبر دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر غنی سازی دروس معارف اسلامی با استفاده از مدل یادگیری تلفیقی انعطاف پذیر و تاثیر آن بر رضایت تحصیلی و یادگیری خود راهبر دانشجویان علوم پزشکی اسدآباد (مطالعه موردی: درس فرهنگ و تمدن اسلامی) بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اسدآباد در سال تحصیلی 402-1401 تشکیل دادند. از بین جامعه فوق 90 نفر از دانشجویان کارشناسی که درس فرهنگ و تمدن اسلامی را در نیمسال اول سال تحصیلی اخذ کرده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی و کنترل (هر گروه 45 نفر) قرار گرفتند. مشارکت کنندگان گروه آزمایش به مدت یک ترم تحصیلی از رویکرد یادگیری تلفیقی انعطاف پذیر و گروه کنترل از روش متداول بهره مند شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های رضایت از تحصیل لنت و همکاران (2007) و فیشر، کینگ و تاگو (2001) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری) استفاده شد.
تاریخ رصدگری در ایران و جهان اسلام تا رصدهای ممتحن (213 قمری / 828 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
به رغم تأکید شماری از اخترشناسان دوره اسلامی بر نبود رصدی میان رصدهای بطلمیوس (حدود 130-141 میلادی) و «رصدهای ممتحن»، در منابع مختلف گزارش هایی پراکنده از رصدهایی در همین بازه، چه در روزگار ساسانی و چه در دوره اسلامی به چشم می خورد. جستار حاضر دربردارنده تحلیل آگاهی های موجود درباره این رصدها است: سه مجموعه رصد ایرانی در دوره ساسانی (در حدود 470، 556 و حدود 633-634 میلادی)، رصدهای رصدگری ناشناس در 90 -100 قمری / 709 -718 میلادی در بُست (شهر لشکرگاه امروزی در افغانستان)، رصدهای احمد بن محمد نهاوندی حاسب در جندی شاپور در 170 و اندی قمری / 787 -795 میلادی، و رصدهایی احتمالاً در مرو توسط یحیی بن ابی منصور در 202 ق / 817 میلادی یا اندکی پیش از آن. همه این رصدها در محدوده جغرافیایی ایران جای داشته اند. گویا پژوهشگران عموماً توجهی به رصدهای بُست و مرو نداشته اند..
بررسی موانع تحقق علوم انسانی قرآن بنیان(رویکردی آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: محققان در پژوهش حاضر به بررسی موانع تأثیرگذار بر تحقق علوم انسانی قرآن بنیان و ارائه راهکارهای مناسب به منظور تحقق آن در جامعه پرداخته اند. روش: روش تحقیق در این پژوهش آمیخته و ترکیبی، در بخش کیفی به شیوه نظریه برخاسته از داده ها و در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار بخش کیفی شامل مصاحبه با20 نفر از متخصصان مراکزآموزش عالی و حوزه علمیه کازرون است که به شیوه هدفمند با استفاده از افراد کلیدی در حد اشباع نظری انتخاب و انجام شده است. در بخش کمّی نیز بر اساس نمونه گیری غیر احتمالی، تعداد 103 نفر افراد کلیدی مراکزآموزش عالی و حوزه علمیه انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخته در اختیارشان قرار گرفت. یافته ها: موانع تأثیرگذار بر علوم انسانی قرآن بنیان، شامل چهار بعد ضعف در اندیشه ورزی، مهارتهای انسانی ناقص، ضعف در ارزشگذاری و ضعف در بینش اند؛ که از بین آنها مهارت انسانی ناقص، اندیشه ورزی ضعیف، ضعف در ارزشگذاری و ضعف بینشی از نظر اولویت، جزء مشکلات تلقی شدند. نتیجه گیری: توجه به اندیشه ورزی، نوآوری ها در چارچوب اندیشه ها و ارزشهای اسلامی، ارزش دادن به علوم انسانی بومی و تقویت بینش دانش آموزان، دانشجویان و محققان می تواند موانع تحقق علوم انسانی قرآن بنیان را کم رنگ سازد.
بررسی اصالت و کارایی شیوه های رفع تعارض علم و دین از نظرگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف نوشتار حاضر، بررسی اصالت و کارایی شیوه های رفع تعارض ادعایی علم و دین، ارائه شده توسط مصباح یزدی بوده است. روش: پژوهش پیش رو در گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای و در مقام داوری ابتدا از روش توصیفی، در ارائه شیوه های رفع تعارض علم و دین از دیدگاه اندیشمندان غربی و مصباح یزدی بهره برده و سپس با روش تطبیقی، شیوه های اندیشمندان غربی و مصباح یزدی را با یکدیگر مقایسه و با روش تحلیلی، اصالت و کارایی شیوه های مصباح یزدی را ارزیابی کرده است. یافته ها: مصباح یزدی با شیوه های مختلفی مانند شیوه های ناظر به ماهیت، قلمرو، مبنا، منبع و معیار علم، شیوه ناظر به اعتبار معرفت شناختی علم و شیوه تمسّک به برخی نظرات علمی به رفع تعارض ادعایی علم و دین پرداخته است. نتیجه گیری: شیوه های مصباح یزدی به طور عمده مبتنی بر فلسفه علم اسلامی است. این شیوه ها به مقدار زیادی کارامد است و تکرار شیوه های رفع تعارض متفکران غربی نیست.
مبانی قرآن شناختی برای حکمی سازی علم مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در قرآن کریم گزاره های هدایتگری وجود دارد که می توان از آنها گزاره های مشاوره ای را استنباط کرد. تحقق این امر، نیازمند مبانی جامع و مانعی است تا این استنباط ها از استواری لازم، برخوردار و مانع تحریف آنها شود. لذا هدف از انجام این مقاله، تبیین مبانی قرآن شناختی با نگاه به الگوی حکمی- اجتهادی، برای حکمی سازی علم مشاوره در دو حوزه امکان و جواز استنباط گزاره های مشاوره ای از آیات کریمه بود. روش: روش این پژوهش، کتابخانه محور از نوع کاربردی، میان رشته ای و مسئله محور است. طریق اندیشه ورزی روی داده های کتابخانه ای نیز تبیینی و استنتاجی بود. یافته ها: مبانی قرآنی در حیطه امکان حکمی سازی علم مشاوره، جامعیت قرآن و گستره آن در هدایتگری بشر، فطری بودن آموزه های قرآنی، حکیم بودن کلام قرآن، مناسبت ویژگی های زبان قرآن با اصول مشاوره و وجود موضوعات مبنایی آموزه های مشاوره ای در قرآن کریم است. در حوزه جواز استنباط گزاره های مشاوره ای از گزاره های هدایتگر قرآنی، آیات دالّ بر تدبّر در قرآن کریم است. نتیجه گیری: با توجه به مبانی یافت شده در حوزه امکان و جواز استنباط گزاره های مشاوره ای از گزاره های هدایتگر قرآن، آیات کریمه بستر مناسب برای ایجاد نظام مشاوره ای را فراهم می کنند.
بررسی مشوق های پیشبرد پژوهش های نافع در آموزش عالی کشاورزی (مورد مطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
129 - 155
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش عالی عهده دار وظایف و مسئولیت های مهمی در زمینه توسعه جامعه است. بخشی از این مسئولیت مهم از مسیر انجام پژوهش های نافع به عنوان یکی از پایه های اساسی و عمده توسعه جامعه تحقق می یابد، چراکه هیج حرکت علمی و منطقی بدون پشتوانه پژوهشی امکان پذیر نیست. بدیهی است استاد راهنما مسئولیت هدایتگری و راهبری فرایند آموزش و اشاعه دانش نافع را در دوران تحصیلات عالی به عهده دارد و کیفیت و توسعه دانش و پژوهش تا اندازه زیادی به چگونگی عملکرد وی وابسته است. بنابراین در پژوهش حاضر، مشوق های پیشبرد پژوهش های نافع در آموزش عالی کشاورزی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج مطالعه و بررسی شد بر این اساس، با بهره گیری از ابزار پرسشنامه 4 معیار اصلی رزومه استاد (شامل 7 زیرمعیار)، ویژگی های رفتاری (4 زیرمعیار)، شبکه ارتباطات اجتماعی (5 زیرمعیار) و علایق دانشجو (6 زیرمعیار) ارزیابی شد. بر مبنای نرخ ناسازگاری شرکت کنندگان این پژوهش شامل 17 دانشجوی تحصیلات تکمیلی کشاورزی بودند. برای تعیین اوزان معیارهای اصلی و فرعی انتخاب، از روش تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که از دید دانشجویان مهم ترین معیارهای انتخاب استاد راهنما به ترتیب ویژگی های رفتاری، شبکه ارتباطات اجتماعی، علایق دانشجو و رزومه استاد بوده است.
رابطه مؤلفه های هوش هیجانی با خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور با نقش تعدیل کننده جنسیت، سن و تحصیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
213 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی نقش جنسیت، سن و تحصیلات در رابطه مؤلفه های هوش هیجانی با خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و جامعه پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه پیام نور در جنوب فارس به تعداد 4000 نفر بود. نمونه آماری شامل 145 نفر از این دانشجویان بود که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های؛ هوش هیجانی شرینگ و پرسشنامه استاندارد خلاقیت سلطانی بوده است. عمده ترین نتایج پژوهش نشان داد، بین مؤلفه های خودآگاهی و خودانگیزی هوش هیجانی و همچنین بین کل هوش هیجانی با خلاقیت دانشجویان پسر، رابطه مثبت و بین مؤلفه مهارت اجتماعی با خلاقیت آنها رابطه منفی وجود دارد؛ نتایج آزمون Z فیشر نشان داد که بین مؤلفه های خودآگاهی، مهارت و کل هوش هیجانی با خلاقیت پسران و دختران، بین مؤلفه خودانگیزی با خلاقیت دانشجویان با مدرک فوق دیپلم و لیسانس و بین مؤلفه خودانگیزی با خلاقیت دانشجویان در سنین مختلف تفاوت معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که در دانشجویان پسر، تنها متغیر خودآگاهی در یک گام و در دانشجویان دختر، متغیرهای خودانگیزی و خودکنترلی در دو گام، بیشترین همبستگی چندگانه را با پیش بینی خلاقیت دانشجویان داشته است.
شناسایی عوامل مؤثر بر میزان رضایت مشتریان تحصیلات تکمیلی در نظام آموزش عالی با استفاده از مدل کانو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۰
51 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان رضایت مشتریان تحصیلات تکمیلی در نظام آموزش عالی با استفاده از مدل کانو است. به این منظور از روش تحقیق توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه ارومیه است که تعداد آنها 1435 نفر بود، بر اساس جدول مورگان 300 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی محتوایی ابزار بر اساس نظر متخصصان (اعضای هیئت علمی) تأیید و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج آلفای کرونباخ برای بعد آموزشی 89/0 و برای بعد پژوهشی 91/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از مدل کانو و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مهم ترین الزامات انگیزشی، اساسی و عملکردی در بخش خدمات آموزشی به ترتیب عبارت اند از: ارائه راهنمایی واضح از فعالیت های یادگیرنده، تعیین نقش آموزش دهنده و ارزیابی تکنیک های آماری و روش های تحقیق. همچنین تخصیص به موقع اعتبارات پژوهشی، آشنایی کافی با تایپ و اصول نگارش پژوهش و زمان بندی تکمیل تکالیف و ابزارهای پایش پیشرفت یادگیری به ترتیب مهم ترین الزامات انگیزشی، اساسی و عملکردی در بخش خدمات پژوهشی شناسایی شدند.
سنتزپژوهی چیستی معرفت نفس، و وجه طریقیت آن بر معرفت رب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به برداشتهای متعدد از حدیث «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»؛ هدف از انجام این پژوهش، بررسی منظور از معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب بود. روش: فراترکیب یا متاسنتز(سنتز مطالعات کیفی) کمک می کند با احاطه به همه نظرات، به نظریه جدیدی درباره منظور از معرفت نفس و وجه طریقیت آن بر معرفت رب رسید. ۱۲ رساله دکتری و پایان نامه کارشناسی ارشد و مقالات علمی به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد همه برداشتها از معنای معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب به این مطلب برمی گردد که معرفت نفس، نقطه آغازین همه معارف دیگر است. نتیجه گیری: منظور از معرفت نفس، شناخت ویژگی ها، مبدء و معاد، ارزش وجودی و هدف آفرینش خود است و منظور از تلازم معرفت نفس با معرفت رب، این است که اگر انسان قبل از سیر در آیات آفاقی خداوند، به مبدء و معاد و ذات و صفات و افعال و هویت و استعدادها و ویژگی ها و ابعاد وجودی و هدف آفرینش و موقعیت خود در هستی نیک بنگرد و نیک بشناسد، همین سرمنشأ همه شناختهای دیگر از جمله شناخت خدا خواهد بود.
ارزیابی نقش فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۷
11 - 34
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارزیابی نقش فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی سازمانی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه، 91 نفر از اعضای هیأت علمی به طور تصادفی جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی بر پایه مدل دنیس و اسپرتیزر و کارآفرینی سازمانی هیل استفاده شد. نتایج به دست آمده گویای آن است که: 1- بین فرهنگ سازمانی با کارآفرینی سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. 2- فرهنگ توسعه ای می تواند به طور مثبت و معنی دار کارآفرینی سازمانی را پیش بینی کند. 3- میان فرهنگ سلسله مراتبی و کارآفرینی سازمانی رابطه معنی دار وجود ندارد. در نتیجه می توان بیان کرد که برای توسعه کارآفرینی سازمانی در نظام آموزشی عالی نیاز به فرهنگ توسعه ای، گروهی و عقلایی است و در بستر فرهنگ سلسله مراتبی و دستوری، کارآفرینی سازمانی برای توسعه با مانع مواجه است.
مطالعه اکتشافی نحوه و میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از فضای مجازی در فعالیت های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
119 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش کشف نحوه و میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از فضای مجازی در فعالیت های پژوهشی بود. در این پژوهش از روش ترکیبی(آمیخته) اکتشافی متوالی استفاده شد.روش پژوهش: میدان پژوهش در این بخش دانشکده های علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا بود که 20 نفر از دانشجویان به شیوه ملاک محور برای مصاحبه نیمه ساختار یافته انتخاب شدند. نتایج حاصل از مصاحبه با روش تحلیل مضمون از نوع سلسله مراتبی تحلیل شد. سپس در مرحله کمی، از روش پیمایشی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا بودند که به شیوه طبقه ای نسبتی 252 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون T تک نمونه ای تحلیل شد.یافته ها: نتیجه حاصل از تحلیل کیفی پژوهش حاکی از آن بود که: دانشجویان متناسب با مراحل دوازده گانه پژوهش، ابزارهای جستجو و بازیابی منابع، ابزارهای مشارکتی و ابزارهای تهیه محتوا را به کار می گیرند. همچنین نتایج حاصل از مرحله کمی پژوهش نشان داد که میزان استفاده دانشجویان از فضای مجازی به صورت ابزارهای جستجو و بازیابی منابع، ابزارهای مشارکتی، و ابزارهای تهیه محتوا در فعالیت های پژوهش در سطح معناداری بوده و بالاتر از حد متوسط است که از میان ابزارها، بیشترین استفاده مربوط به ابزارهای جستجو و بازیابی منابع و بعد ابزارهای تهیه محتوا و بعد ابزارهای مشارکتی است.نتیجه گیری: دانشگاه ها باید برای آشنا سازی دانشجویان با قابلیت های اینترنت در پژوهش گام های عملی بردارند و تصمیم های مهمی اتخاذ نمایند.
دسته بندی موضوعی پایان نامه های تئاتر دفاع مقدس در سه دهه فعالیت دانشکده های هنرهای نمایشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توان جهت دهی موضوعات آینده پایان نامه ها در دانشکده های تئاتر کشور و همچنین تبیین وضعیت کنونی شاخه های فکری موجود در رساله های دانشجویی، روشنگر اهمیت و از اهداف پژوهش حاضر است. روش: این مقاله که در حیطه مطالعات کتابخانه ای قرار دارد، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به جریان شناسی پایان نامه های تئاتر دفاع مقدس پرداخته است. نقاط تمرکز تحقیق از لحاظ مکانی، شهرهای دارای دانشکده تئاتر و از لحاظ زمانی، یک بازه 30 ساله از 1359 تا 1388 را در بر می گیرد. یافته ها: از جمله نتایج مطالعه حاضر، شناخت موضوعات و جریانها بوده که به ترتیب عبارتند از: «بررسی نمایشنامه نویسی»، «مطالعات تطبیقی»، «مطالعات تاریخی»، «جریان بررسی و آسیب شناسی جشنواره ها» و «تئاتردرمانی». نتیجه گیری: تعداد 49 پایان نامه در کشور در موضوع مذکور یافت شد که ضمن جریان یابی، نقاط آغاز، عطف و تلاقی هر کدام از جریانها، دلایل قوّت و ضعف، وضعیت کنونی و عوامل مؤثر بر هر کدام از جریانها روشن و تبیین شده است.
نقش اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی در شفافیت سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه امام خمینی(ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
37 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اخلاق حرفه ای و شفافیت سازمانی اعضای هیئت علمی اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (از نوع رگرسیون) بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه امام خمینی(ره) (4332 نفر) بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب، 353 نفر از آنان به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شفافیت سازمانی با پایایی (85/0α=) و پرسشنامه اخلاق حرفه ای با پایایی (92/0α=) استفاده شد. روایی ابزار نیز با استفاده از روایی محتوایی و روایی سازه مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد، وضعیت اخلاق حرفه ای استادان از دیدگاه دانشجویان در سطح متوسط قرار دارد در حالی که وضعیت شفافیت سازمانی در سطح پایین تر از متوسط قرار دارد. همبستگی به دست آمده نیز نشان دهنده رابطه مثبت (38/0r= ) و معنی دار (0009/0sig:) اخلاق حرفه ای و شفافیت سازمانی است. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، از میان مؤلفه های اخلاق حرفه ای، مؤلفه های صداقت(124/0= )، همدردی (122/0= ) و عدالت (129/0= ) قابلیت پیش بینی (با تأثیر مثبت) شفافیت سازمانی را داشته است. نتایج ANOVAنشان داد که تفاوت معنی داری بین وضعیت اخلاق حرفه ای و شفافیت سازمانی در دانشکده های دانشگاه امام خمینی وجود ندارد.
ارزیابی برنامه راهبردی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
65 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت برنامه راهبردی دانشگاه ارومیه در سال1398 انجام گرفته است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه، همه اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه به تعداد 620 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد 217 نفر به دست آمد. روش نمونه گیری از نوع در دسترس بوده است. ابزار استفاده شده، پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی برنامه راهبردی است. روایی این پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و روایی سازه با استفاده از نرمافزار لیزرل مورد تأیید قرار گرفت. میزان پایایی این ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ0/904 به دست آمد.یافته ها: وضعیت کلی برنامه راهبردی دانشگاه ارومیه و مؤلفه های آن پایینتر از میانگین فرضی جامعه قرار دارد. همچنین، نتایج عدم برابری میانگین رتبه های متغیرهای پژوهش را نشان داد؛ مؤلفه« تدوین ارزشها و تصویرسازی وضع مطلوب» دارای باالترین میانگین رتبه و مؤلفه« آینده نگاری راهبردی» دارای کمترین میانگین رتبه در ارکان برنامه راهبردی دانشگاه ارومیه است.نتیجه گیری: وضعیت کلی برنامه راهبردی دانشگاه ارومیه در سطح نسبتأ مطلوب ارزیابی شد. همچنین، سطح مطلوبیت مؤلفه« بررسی وضعیت موجود» و مؤلفه« آینده نگاری راهبردی» نامطلوب بوده و سایر مؤلفه ها نسبتاً مطلوب ارزیابی شدند.
رابطه جهت گیری مذهبی والدین و سبک فرزند پروری آنان با بهزیستی ذهنی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه جهت گیری دینی والدین و سبک فرزندپروری آنان با بهزیستی ذهنی فرزندان بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی- همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه 20 آموزش و پرورش شهر تهران و مادران آنها تشکیل می دهد. تعداد نمونه آماری با فرمول گرین 200 نفر به دست آمد و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های جهت گیری دینی آلپورت(1950)، سبکهای فرزندپروری بامریند(1971) و بهزیستی ذهنی کییز ، شموتکین و ریف (2002) بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و تحلیل رگرسیون چندمتغیّره استفاده شد. یافته ها: رابطه جهت گیری دینی درونی والدین با مؤلفه های عاطفه مثبت، عدم وجود عاطفه منفی و رضایت کلی از زندگی بهزیستی ذهنی فرزندان، مثبت و معنادار است. همچنین جهت گیری دینی بیرونی والدین در پیش بینی مؤلفه های بهزیستی ذهنی فرزندان معنادار نبود. در سبک فرزندپروری والدین؛ سبک مقتدرانه، مؤلفه عاطفه مثبت، عدم وجود عاطفه منفی و رضایت کلی از زندگی بهزیستی ذهنی فرزندان را مثبت و سبک فرزندپروری مستبدانه؛ مؤلفه عاطفه مثبت، عدم وجود عاطفه منفی و رضایت کلی از زندگی بهزیستی ذهنی فرزندان را منفی پیش بینی می کند. اما سبک فرزندپروری سهل گیرانه هیچ یک از مؤلفه های بهزیستی فرزندان را به صورت معنادار پیش بینی نکرد. نتیجه گیری: جهت گیری دینی درونی والدین و سبک فرزندپروری مقتدرانه آنان، با بهزیستی ذهنی فرزندان رابطه مثبت دارد.
الگوی مدیریت بهره برداری از ظرفیت های سازمان اینترپل در مبارزه با جرایم و مجرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷
61 - 86
حوزههای تخصصی:
پدیده جهانی شدن در تمامی عرصه ها ازجمله در عرصه امنیتی نیز وارد شده است و نهادهای مجری قانون در کشور قادر نخواهند بود به تنهایی از عهده تهدیدهایی نظیر مواد مخدر، تروریسم، پول شویی، قاچاق انسان و ... که جنبه جهانی یافته اند، برآیند و همکاری نیروهای امنیتی و پلیسی کشورهای مختلف در حل این معضلات، ضرورتی گریزناپذیر است؛ در این میان، شناخت و احصای دقیق و فنی ظرفیت های سازمان اینترپل، موضوع بسیار تعیین کننده ای در چگونگی همکاری با این سازمان بین المللی با توجه به قوانین و مقررات موجود در امر مبارزه با جرایم و مجرمان است. این پژوهش که با هدف دستیابی، احصا و رتبه بندی ظرفیت ها و تهیه الگو انجام پذیرفته است، از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی است و با نگاهی به سند چشم انداز 1404 برای جمهوری اسلامی ایران با رویکرد آمیخته انجام پذیرفته است. در آغاز، پرسش نامه محقق ساخته که حاوی 121 گویه است، بین خبرگان توزیع شد و از این میان، 60 پرسش نامه قابل تجزیه وتحلیل حاصل گردید. اطلاعات جمع آوری شده پس از اعتبارسنجی تجزیه وتحلیل گردید و ظرفیت های استخراج شده با آزمون تی تک نمونه ای در سطح اطمینان 95% تأیید و با آزمون فریدمن رتبه بندی شد. 121 شاخص به همراه 20 مولفه ظرفیت های سازمان اینترپل در 6 بعد سامانه ای و فناوری، راهبردی، اطلاعاتی و عملیاتی، دیپلماسی و همکاری، حقوقی پلیسی و آموزش مورد تأیید قرار گرفت و مهم ترین ظرفیت، مطابق رتبه بندی ظرفیت های سازمان اینترپل در مبارزه با جرایم و مجرمان، متعلق به "ظرفیت سامانه ای و فناورانه" و "راهبردی" است و این بدان معناست که سازمان اینترپل بر اساس یک رویکرد اطلاعات محور درصدد مقابله و مدیریت راهبردی جرایم و مجرمان در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی است.
مقایسه آرای مارتین هایدگر و سید حسن نصر در باب علم مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اندیشه هایدگر و نصر در باب علم مدرن بود. در راستای نیل به این هدف، نخست دیدگاه هایدگر در باب علم مدرن، واکاوی و به این امر اشاره شد که وی ماهیت فنّاوری در جهان مدرن را نه امری تکنیکال، بلکه امری متافیزیکی و مبتنی بر سوبژکتیویسم می داند. همچنین او در مصاف با سوبژکتیویسم مترتّب بر علم مدرن، به تفکر هستی شناسانه مبتنی بر از میان برداشتن شکاف میان سوژه و ابژه روی آورده است. سپس در واکاوی دیدگاه نصر در باب علم مدرن، بر این امر تأکید شد که نزد وی، تنها راه مصون ماندن از هجوم امواج فنّاوری و علوم مدرن، گسست کامل از علم مدرن و بازگشت به سنّت و علم قدسی است. در پایان پژوهش نیز به شباهتها و تفاوتهای میان هایدگر و نصر در باب علم مدرن اشاره شد. روش: روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی- مقایسه ای بود. یافته ها: اگر چه هایدگر نیز همچون نصر، عقلانیت فنّاورانه مترتّب بر عالم مدرن را به مهمیز نقد کشید؛ اما او همانند نصر قصد وانهادن کامل علم مدرن و بازگشت به دوران قدیم را نداشت و روش شناسی او در مواجهه با علم مدرن، گسستی-پیوستی بود. نتیجه گیری: از نظر هایدگر، تنها راه مواجهه صحیح با فنّاوری و علم مدرن این است که ضمن استفاده صحیح و بهینه از دستاوردهای علمی و فنّاورانه می توان اسیر و خادم فنّاوری هم نشد. اما نصر بر خلاف هایدگر، رویکردی کاملاً گسستی و سلبی در قبال علم و فنّاوری مدرن دارد. واقع امر این است که به دلیل عدم مخالفت دین مبین اسلام با برگرفتن علم و فنّاوری مدرن، رویکرد گسستی-پیوستی در مواجهه با علم و فنّاوری مدرن، راهکاری منطقی تر و کارامدتر در راستای مواجهه با علم مدرن به شمار می آید.