فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۴
123 - 140
حوزههای تخصصی:
توسعه آموزش عالی از منابع اصلی توسعه انسانی کشورها به حساب می آید. دو دهه از زمانی که برای اولین بار از شاخص توسعه انسانی توسط برنامه توسعه سازمان ملل برای طبقه بندی کشورها با رویکرد توسعه انسانی استفاده شده، می گذرد. بر اساس این شاخص میزان تحصیلات، متوسط درآمد و متوسط طول عمر تعیین کننده رتبه کشورها در توسعه انسانی است. هدف از این مقاله بررسی تأثیر آموزش از دور در آموزش عالی بر توسعه انسانی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به شیوه بررسی تحلیل روندها به بررسی اثر آموزش از دور بر توسعه انسانی ایران پرداخته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آموزش عالی با استفاده از روش های جدید آموزش از دور و حذف بسیاری از محدودیت های مکانی و زمانی در آموزش های متداول، توانسته است بخشی از افرادی را که دانشگاه های رسمی و سنتی قادر به ارائه خدمات آموزشی به آنها نیستند، پوشش دهد و کمک شایان توجهی را از طریق انباشت سرمایه انسانی، افزایش نرخ پوشش تحصیلی، افزایش دسترسی و برابری آموزشی، مشارکت بیشتر زنان، کاهش هزینه تحصیل و استفاده از روش های نوین آموزشی به توسعه انسانی در کشور بنماید. افزون بر این نتایج پژوهش نشان می دهد که از سال 2000 تا سال 2007 اثر آموزش از دور بر شاخص توسعه انسانی افزایش داشته است و به 003/0 رسیده است.
شناسایی موانع پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه: (مطالعه موردی دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۱
41 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی موانع پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه فردوسی مشهد است. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش پیمایشی استفاده شد و به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از تکنیک دلفی بهره گرفته شد. جامعه آماری مورد مطالعه را کارکنان (آموزشی، پژوهشی و اداری) دانشگاه تشکیل می دهند. حجم نمونه مورد مطالعه مشتمل بر 111 نفر بودند. در نتیجه تحلیل محتوای گزاره های کلیدی مستخرج از دیدگاه کارکنان، هشت عامل اصلی به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شدند. این عوامل که ناظر بر مهم ترین موانع فرهنگی، شناختی، ساختاری و فنی در اجرای موفق مدیریت دانش در دانشگاه هستند، به ترتیب اولویت عبارتند از: سیستم پاداش، رابطه مدیر-کارمند، ماهیت وظایف، تعامل اجتماعی، آموزش و یادگیری، اعتماد و صداقت، آشنایی با مدیریت دانش و پشتیبانی فنی. همچنین نتایج نشان داد که بین سیستم پاداش با ماهیت وظایف و آموزش و یادگیری، و رابطه مدیر-کارمند با اعتماد و ماهیت وظایف با آشنایی با مدیریت دانش، همبستگی معنی داری وجود دارد.
ژانوس توسعه گرایی در ایران؛ مقایسه نتایج سیاستگذاری نامتوازن توسعه در رژیم پهلوی و نظام جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، تبیین تفهمّی تأثیر نگرش های غیر فرهنگی به توسعه از سوی برخی دولتمردان در ایران، طی نیم قرن اخیر بود؛ چرا که این امر همواره موجب تضاد «شبه آنتاگونیستی» بین اقشار سنتی و مدرن جامعه ایرانی شده است. روش: روش تحقیق، توصیفی پسارویدادی است و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی آمار و اسناد منابع رسمی صورت پذیرفته و تجزیه و تحلیل داده ها نیز به روش تحلیل گفتمانی «متون اجتماعی» است. یافته ها: بسیاری از سیاستگذاری های توسعه در کشور اگر چه ممکن است در ظاهر منجر به دگرگونی در شرایط موجود کشور شود و حتی برخی شاخصها را بهبود دهد، اما در تحلیل نهایی به واسطه ایجاد تضادهای بنیادین در جامعه ایرانی و اعمال حکمرانی «بد»، فاقد توانمندی لازم برای پیشرفت کشور خواهد بود. نتیجه گیری: بازتعریف مفهوم پیشرفت بر مبنای آموزه های نظریات حکمرانی خوب، آموزه های اخلاقی، آموزه های یکتاپرستی ایرانی و شیعی یکی از مهم ترین وظایف سیاستگذاران پیشرفت در کشور است.
رویکردی به مؤلفه بصیرت و معرفت در تبلیغ دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی و مفهوم شناسی مؤلفه پر اهمیت معرفت و بصیرت در تبلیغ دین مبین اسلام و رویکرد آن در تبلیغ و تأثیرگذاری آن در افراد، اعم از عهده داران این مسئولیت سترگ و افراد هدف، پرداخته است. روش: روش پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی بوده لذا در کنار آن از روش اسنادی استفاده شده است. یافته ها: بصیرت و معرفت رابطه مستقیم با هم دارند و می توانند بر هم اثر مثبت گذارند؛ به این ترتیب که هر چه بر بصیرت انسان افزوده شود، بر معرفت او نیز اضافه می شود و هر چه علم شخص فزونی یابد، بصیرت او زیاد می شود. البته همه این موارد مراقبت لازم دارد و چنین نیست که الزاماً افزایش یکی، افزونی آن دیگر را در پی داشته باشد. نتیجه گیری: آگاهی و بصیرت در تبلیغ دین و شناخت و معرفت لازم در این امر، نقش بسزایی در موفقیت و رسیدن به هدف ایفا می کند.
سیاست هویت از نگاه اسلام در شرایط جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله، بررسی سیاست هویت فرهنگی اسلام در وضعیت جهانی شدن است. فرهنگ اسلامی در شرایط جهانی شدن، از حیث نظری، چه نوع مواجهه ای با سایر فرهنگها خواهد داشت. روش: طبیعی است به دلیل پرسش از چیستی مواضع، بیشترین رهیافت به کار برده شده، رهیافت توصیفی باشد؛ اما در جایی که بحث به سیاست مطلوب مربوط بوده، رهیافت تجویزی هم بر داوری و توصیف افزوده شده است. یافته ها: در چارچوب نظری، پس از بحث درباره مفاهیم کلیدی، محورهای ذیل به عنوان محورهای بررسی مشخص شده است: 1. درک روند جاری، 2. فرهنگ جهانشمول و فنّاوری، 3. عقلانیت، خیر و غایت ایدئولوژیک، 4. سیاست هویت. در بررسی های به عمل آمده، ضمن تأیید امکان جهانی شدن و امکان سیاست هویت عام و جهانشمول از دیدگاه اسلام؛ دو نوع سیاست هویت متفاوت و در عین حال تکمیل کننده در حیطه «هویت محیطی» و «هویت فلسفی» مورد تأیید اسلام تشخیص داده شد. نتیجه گیری: هویت فلسفی که امری برساخته است، سیاست هویتی اولیه «سیاست گفتگویی» در ذیل عقلانیت حقجوی اسلامی است؛ اما در صحنه واقعیات ثانویه در چارچوب اصول سیاست خارجی اسلام از قبیل قواعدی مثل «نفی سبیل» و «اسلام یعلو ولا یعلی علیه»، این سیاست هویت قابلیت تغییر می یابد.
تأملی بر پژوهش پساکیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۲۰
21 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در دنیای پیچیده و در حال تغییر امروز، بازنگری در روش های پژوهش و تولید دانش بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. بنابراین، به بازنگری و نوآوری در رویکردهای پژوهش کیفی نیاز است تا بتواند به چالش های جدید پاسخ دهد و دانش جدیدی تولید کند که به نتایج متفاوت منجر شود. پژوهش پساکیفی نشان دهنده ضرورت تغییر و اصلاح روش هاست که به طور مداوم در حال تکامل است و در برابر طبقه بندی های ثابت مقاومت می کند. بنابراین چشم انداز پژوهش کیفی را دوباره تعریف می کند.
پژوهش پساکیفی به طورخاص به چالش های موجود در روش های کیفی سنتی پاسخ می دهد و فضایی برای تفکر انتقادی و خلاقانه فراهم می آورد. این رویکرد نه تنها به بررسی عمیق تر پدیده های اجتماعی و فرهنگی می پردازد، بلکه سعی دارد تا مرزهای موجود در روش های پژوهشی را بشکند و به سمت فهمی چندبعدی و پویا از واقعیت ها حرکت کند. با اینکه پژوهش پساکیفی مسیرهای نوآورانه ای برای پژوهش ارائه می دهد، همچنین، با انتقاداتی در رابطه با کاربرد عملی و پتانسیل هرج ومرج روش شناختی مواجه می شود و سؤالاتی را در مورد تعادل بین خلاقیت و دقت در اقدامات پژوهشی مطرح می کند. بنابراین، پژوهش پساکیفی نه تنها ابزاری برای تحلیل پدیده هاست، بلکه فرصتی برای بازنگری در نحوه تولید دانش نیز محسوب می شود. در این پژوهش سعی شده است تا افق و دیدگاهی درخصوص پژوهش در غالب پساکیفی ارائه شود. برای این منظور، در چند مرحله طراحی شده و هدف آن ارائه درک عمیق تری از این رویکرد نوین و تحلیل و تشریح آن در پژوهش بود؛ زیرا در حوزه مطالعات سازمانی، پژوهش پساکیفی هنوز هم ناشناخته باقی مانده است؛ ازاین رو در پژوهش حاضر بررسی این روش پرداخته شد.
روش پژوهش: این پژوهش به طورجامع و منسجم به تحلیل روش شناسی پساکیفی می پردازد و بینش های جدیدی را در این حوزه ارائه می دهد. روش این پژوهش، روش توصیفی و تحلیلی بود که با هدف ارائه درک عمیق تری از این رویکرد نوین در چند مرحله طراحی شد. در ابتدا مفاهیم و تعاریف کلیدی مرتبط با پژوهش پساکیفی به طور جامع بررسی شد. بدین منظور، از منابع معتبر، مقالات علمی و کتب دست اول موجود در زمینه پساکیفی استفاده و مفاهیم و تعاریف کلیدی مرتبط با این روش به طور جامع بررسی شد. همچنین، تاریخچه و خاستگاه فلسفی پژوهش پساکیفی
به دقت تحلیل شد تا زمینه های نظری و عملی آن به خوبی روشن شود. این بررسی شامل تأثیرات نظریه های مختلف بر شکل گیری این روش و نقاط عطف تاریخی آن بود. در ادامه به بررسی دقیق تر اصول کلیدی و جوانب مختلف پژوهش پساکیفی پرداخته شد. این بخش شامل تحلیل روش های جمع آوری داده ها، تحلیل داده ها و چالش ها و محدودیت هایی است که ممکن است پژوهشگران در استفاده از این روش با آن مواجه شوند. در این راستا، مقایسه ای از پارادایم، هستی شناسی و موضوع پژوهش های کیفی و پساکیفی ارائه شد تا تفاوت های این دو روش روشن شود. درنهایت، جمع بندی مطالب و نقد و بررسی روش از منظر پژوهشگران در قسمت بحث و نتیجه گیری ارائه شد.
یافته ها: باوجود توجه به روش پساکیفی، هنوز تعریف روشن، دقیق و واحدی برای پژوهش پساکیفی وجود ندارد. پژوهشگران به ندرت تعاریف صریحی از پسا کیفی ارائه می کنند: زیرا سؤال از «چیستی» پساکیفی حضور و ماندگاری را متبادر می کند؛ درحالی که این واژه ذاتاً ناپایدار و بی نهایت است. دوم، اصلاً نباید پسا کیفی را تعریف کرد؛ زیرا نام گذاری، عملی محدودکننده، ثابت و بسته است. پژوهش های پساکیفی نمایانگر رویکردهایی بدون ساختارهای هنجاری و مرزهای مشخص هستند. این پژوهش ها متنوع بوده و می توانند در هر زمان و مکانی آغاز شوند؛ اما به دلیل عدم قطعیت و نامشخص بودنشان ممکن است احساس سردرگمی و عدم اطمینان ایجاد کنند. به طورکلی، پژوهش پساکیفی نشان دهنده تغییر قابل توجهی از پژوهش های کیفی سنتی است که بر خلاقیت، آزمایش و انحراف از روش های انسان محور تأکید دارد و مبتنی بر پساساختارگرایی و پساانسان گرایی است و نیز بر سیالیت تولید دانش به جای روش شناسی ثابت تمرکز دارد.
باید توجه داشت که رویکرد پساکیفی به معنای رد کامل روش کیفی نیست؛ بلکه بر روی پیوستاری قرار دارد که بینش های ارزشمندی از این رویکرد به دست می آورد و تمرکز آن را تغییر می دهد تا شامل عوامل انسانی و غیرانسانی شود. برخی از ویژگی های روش تحقیق پساکیفی در زیر مشخص شده اند:
پارادایم پساانسان گرایی: در نظریه های پسا، همه مفاهیم عمده معرفت شناختی و روش شناختی ساختارشکنی می شوند؛
هستی شناسی مسطح: در هستی شناسی مسطح (پساکیفی) سوژه، ابژه و زبان همیشه درهم تنیدهاند و انسان وجود جداگانه ای ندارد، بلکه همه با هم به وجود می آیند؛
هدف: هدف پژوهش پساکیفی کاهش خشونت معرفتی با اتخاذ معرفت شناسی هایی است که در برابر تصورات ازپیش ساخته شده فرهنگ مقاومت می کند؛
موضوع: پژوهش های پساکیفی بر شناسایی ساختارها و گفتمان هایی تمرکز می کند که به افراد اجازه می دهد چیزهای خاصی را بیان کنند؛ زیرا سوژه های انسانی در ساختارها تولید می شوند و صدای آنها اغلب تنها بازتولید و پژواک ساختار است؛
شروع: برخلاف پژوهش های کیفی مرسوم که با روش شناسی هدایت می شود، پژوهش های پساکیفی براساس نظریه هدایت می شود. بدین معنا که هیچ مشکل متمایز و ازپیش موجود یا نقطه شروع بیرونی وجود ندارد؛
جمع آوری داده ها: در پژوهش های پساکیفی، محقق قبل از انجام تحقیق وجود ندارد. محقق با آنچه مطالعه می کند درگیر می شود؛
تجزیه وتحلیل: در پژوهش های پساکیفی، تفسیر و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری، کاهش داده ها به مضامین، و نوشتن روایت های شفاف انجام نمی شود و این رویکردها را بسیار ساده تلقی می کنند؛ بنابراین از برخورد متراکم و چندلایه داده ها جلوگیری می کنند؛
ادبیات: در تحقیقات پساکیفی ادبیات سهم و جایگاهی ندارد؛
محدودیت ها: ازآنجایی که پژوهش های پساکیفی حاصل تفکر است، محدودیت تفکر غیرقابل تصور است. به محض اینکه محقق به محدودیت خاصی فکر می کند، بخشی از تحقیق می شود و بنابراین، دیگر محدودیت نیست.
بحث و نتیجه گیری: تأمل بر پژوهش پساکیفی نشان می دهد که این رویکرد به تحلیل دقیق تر و چندبعدی از واقعیت ها و ایجاد دانش جدید و معنادار منجر می شود. با توجه به پیچیدگی های روزافزون جوامع و نیاز به فهم عمیق تر از پدیده های اجتماعی، روش شناسی پساکیفی به عنوان ابزاری کارآمد برای بازنگری در مفاهیم و روش های سنتی پژوهش کیفی مطرح شده است. این رویکرد نه تنها به تحلیل دقیق تر و چندبعدی از واقعیت ها کمک می کند، بلکه امکان ایجاد دانش جدید و معنادار را نیز فراهم می آورد. یکی از ویژگی های بارز روش شناسی پساکیفی، تأکید بر عدم قطعیت و ابهام در فرآیندهای پژوهشی است. این رویکرد به پژوهشگران اجازه می دهد تا از چارچوب های هنجاری و مرزهای مشخص فراتر رفته و به بررسی پدیده ها از زوایای مختلف بپردازند. روش شناسی پساکیفی به پژوهشگران یادآوری می کند که دانش یک فرآیند جمعی است که تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی و تاریخی شکل می گیرد. این رویکرد به ویژه درزمینه مطالعات سازمانی و اجتماعی اهمیت دارد؛ زیرا می تواند به تحلیل بهتر روابط میان انسان ها و محیط کمک کند. باوجوداین، چالش هایی نیز در مسیر پذیرش و اجرای روش شناسی پساکیفی وجود دارد. یکی از این چالش ها، احساس عدم اطمینان و سردرگمی ناشی از نبود ساختارهای هنجاری مشخص است. پژوهشگران باید با این چالش ها روبه رو شوند و راهکارهایی برای مدیریت ابهام ها پیدا کنند تا بتوانند از مزایای این رویکرد بهره برداری کنند. با توجه به تنوع روش ها و رویکردهای موجود در این زمینه، انتظار می رود که پژوهشگران با استفاده از این رویکرد بتوانند به تحلیل عمیق تر و جامع تری از پدیده های انسانی دست یابند. ازاین رو، تأمل در روش شناسی پساکیفی نه تنها ضروری است، بلکه می تواند به شکل گیری گفتمانی نوین منجر شود که به فهم بهتر واقعیت های پیچیده انسانی کمک کند.
جایگاه وجودی قلب در نفس شناسی صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله در پیِ پیشنهاد طرحی برای تعیین دقیق جایگاه وجودی قلب در نفس شناسی ملاصدرا بوده است. روش: این مقاله از روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است. یافته ها: در نفس شناسی ملاصدرا، جایگاه دقیق و واضحی برای مرتبه قلب(یا دل که دوست داشتن به آن منسوب است) لحاظ نشده است و تعریف قلب به نفس ناطقه، در نظری عمیق بنا به دلایلی که ذکر خواهد شد، نمی تواند چندان قانع کننده باشد. از آنجا که در این حکمت، رابطه نفس با نیروهای آن به تجلّی تبیین می شود؛ می توان به دلالت قراین، مرتبه قلب را به عنوانِ نیرویی از نیروهای وجودیِ انسان، مرتبه متوسط از نفس که هم عرض با عقل است، لحاظ کرد و آن را مظهرِ تجلّیاتِ حبّیِ روح دانست. نتیجه گیری : به طور اجمال، سه مرتبه 1. روح، 2. عقل و دل، 3. حواس و به تفصیل، پنج مرتبه 1. روح، 2. نفس، 3. عقل و دل 4. خیال، وهم، حس مشترک و...، 5. حواس پنج گانه، قابلِ طرح است که از بالا به پایین بر همدیگر مترتب اند. این سیر، نمادی است بر سیرِ نزولیِ وحدت به کثرت و سیرِ صعودی کثرت به وحدت؛ تعبیری که ملاصدرا طی آن، وجود انسان را مَثَلی بر وجود عالم و شئون باری تعالی می داند.
بررسی موانع مؤثر بر رشد علمی از دیدگاه دانشجویان رشته های علوم انسانی (مورد مطالعه: دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
109 - 127
حوزههای تخصصی:
علم مقوله ای سازمان یافته و بسیار تأثیرگذار بر پیشرفت همه کشورهاست. برای دستیابی به علم سازمان یافته، موانع زیادی وجود دارد که به نظر می رسد این موانع به طور آگاهانه به وجود آمده اند. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر برخی موانع بر رشد علمی دانشجویان از دید خود آنها بود. این مطالعه روی 300 تن از دانشجویان رشته های علوم انسانی درحال تحصیل در زمستان 1396 در دانشگاه لرستان اجرا شد. روش نمونه گیری این پژوهش از نوع طبقه ای نسبی بود. در این مطالعه، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. سؤال های پرسشنامه شامل سه دسته عوامل فردی، موانع درون و برون دانشگاهی بود که هر کدام به موارد جزئی تری تقسیم می شدند. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد و با استفاده از T تک گروهی مشخص شد که عوامل فردی با بیشترین درصد پاسخگویی در زمینه (نداشتن رضایت از رشته تحصیلی)، موانع درون دانشگاهی (عدم تناسب وسایل آموزشی با نیاز دانشجو) و برون دانشگاهی (نداشتن آینده شغلی مناسب رشته تحصیلی) همگی تأثیر معنی داری در رشد علمی دانشجویان داشتند(درجه معنی داری<0.01).
بررسی شیوه های متداول تقلب در آزمون ها در بین دانشجویان و ارائه راهکار های مدیریت و کنترل آن (مطالعه موردی: دانشجویان پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
129 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی شیوه های متداول تقلب در آزمون ها در بین دانشجویان و ارائه راهکار های مدیریت و کنترل آن است. این مطالعه پیمایشی در سال تحصیلی 89-90 روی 298 دانشجوی رشته کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. انتخاب نمونه ها به روش انتساب متناسب انجام و پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ در حد مطلوب برآورد گردید (78/0= a). نتایج تحقیق نشان داد که متداول ترین شیوه های تقلب در جلسه امتحان به ترتیب شامل: مشاهده برگه امتحانی دیگر دانشجویان، استفاده از روش ایما و اشاره و نوشتن روی اشیاء است. نتایج نشان داد که بین ارتکاب به انجام عمل تقلب دانشجویان با سن، جنس، رشته تحصیلی و دوره تحصیلی، رابطه معنی داری وجود ندارد؛ ولی بین ارتکاب به انجام عمل تقلب دانشجویان با مقطع تحصیلی و معدل مقطع تحصیلی آنان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهایی در سطوح مختلف برای مسئولین نظام آموزش عالی کشاورزی در خصوص چگونگی سیاست گذاری و برنامه ریزی سرفصل دروس و برگزاری جلسات آزمون داشته باشد
چیستی علوم اسلامی و رابطه آن با علوم انسانی از منظر شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دین و انبیا برای انسان سازی، هدایت، تربیت و سعادت انسان آمده اند واز طرفی، موضوع علوم انسانی نیز انسان و مسائل فردی و اجتماعی اوست. از این رو، معارف قرآنی با مسائل علوم انسانی در بسیاری از موضوعات دارای مرز مشترک است. از این رو، هدف این نوشتار، یافتن رابطه معنادار بین علوم اسلامی و علوم انسانی از منظر شهید مطهری بوده است. روش: پژوهش حاضر با نگاه کیفی از روش توصیفی با تحلیل محتوا به شیوه کتابخانه ای استفاده کرده است. یافته ها: 1. تمام علومی که در رشد و تعالی انسان و برآورده کردن نیازهای لازم جامعه اسلامی مؤثرند، اگر دارای ماهیت از اویی و به سوی اویی باشند، از باب فریضه در زمره علوم اسلامی قرار دارند. 2. استاد مطهری در بعضی از حوزه ها از جمله تعلیم و تربیت، اخلاق، جامعه و تاریخ، حقوق زنان و مسائل خانوادگی، رهبری و سیاست و حتی اقتصاد، هر چند محدود، به تولید علوم انسانی اسلامی پرداخته اند. 3. علوم انسانی غرب به دلیل شکل گیری در بستر اندیشه های مادی و طبیعت گرایانه، با محوریت تجربه و عقل ابزاری و جهت گیری سکولار با اهداف امانیستی، علوم انسانی مورد نظر اسلام نیستند. نتیجه گیری: علوم انسانی اسلامی مورد نظر شهید مطهری دارای ماهیت توحیدی، فطرت گرا، مستند به منبع وحی و سنّت و آرای اندیشمندان اسلامی اند و از داده های عقل کلی و شهودی و وحی، افزون بر داده های علوم تجربی و آماری مدد می جویند.
واکاوی انتقادی نظام آموزش عالی با تمرکز بر امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش آن بود که با تمرکز بر رویکرد سیستمی و نیز تئوری های نرم افزاری امنیت، چالشهای مختلف نظام آموزش عالی ایران و تأثیر آنها بر امنیت ملی و آسیب پذیری های امنیتی ایران بررسی و تحلیل شوند. روش: این پژوهشبا روشتبیینی علّی و تحلیلی انجام شده است. یافته ها: آموزش عالی در ایران کنونی با چالشهای مهمی همچون: گسترش بی رویّه کمّی در غیاب توجه مکفی به کیفیت، گسستگی نسبی دانشگاه از جامعه و نیازهای آن، چیرگی ساختار بر عاملیت یا کنشگران فردی، رسوخ پذیری از ناحیه جریانات سیاسی و مناسبات قدرت بنیاد و عدم وجود زیرساختهای مکفی مالی و تجهیزاتی مواجه بوده است. این چالشها باعث شده اند که انتظارات از آموزش عالی در شکل مطلوب، برآورده نشوند. لذا استمرار این وضعیت، بر اقتدار و امنیت ملی، آسیب خواهد زد. نتیجه گیری: آموزش عالی و دانشگاهها یکی از مهم ترین بنیانهای اقتدار ملی و امنیت ملی اند، لذا در این راستا بایستی از تمام ظرفیتهای علمی و پژوهشی دانشگاهها استفاده شود. اقتدار ملی و امنیت ملی صرفاً با ابعاد شعاری، نمادین و تبلیغاتی حاصل نمی شود، بلکه نیازمند بسترسازی جدّی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، علمی و انگیزشی و برداشتن گامهای جدّی و مستمر برای توسعه دانش و دانشگاههاست.
مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور؛ تحلیل وضعیت گویه های اثرگذار بر شاخص های کلیدی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۶
109 - 130
حوزههای تخصصی:
تبدیل شدن دانش به عنصر اصلی قدرت در هزاره سوم، سازمان ها را به سوی استفاده از دانش فردی و جمعی در راستای کسب موفقیت و دست یابی به مزیت رقابتی سوق داده است؛ در این میان، دانشگاه ها در نقش قطب علمی هر کشور و از مراکز اصلی تولید دانش و تربیت افراد دانش آموخته نقش بسیار مهمی را در پیشرفت روزافزون کشورها بر عهده دارند. هدف از این پژوهش، بررسی و اولویت بندی شاخص های استراتژی، فرهنگ، ساختار، سیستم انگیزش و پاداش، فرایند، فناوری، منابع سازمان و رهبری، به عنوان مهم ترین شاخص های اثرگذار بر فرایند مدیریت دانش و ارائه راهکار با هدف بهبود آنهاست. نوع تحقیق توسعه ای و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است و جامعه آماری نیز کارکنان و اساتید دانشگاه پیام نور شهر تهران به تعداد 180 نفر هستند و نمونه آماری طبق جدول مورگان و به روش تصادفی ساده 125 نفر انتخاب شده است. اولویت شاخص ها و گویه های سنجیده شده به کمک آزمون فریدمن مشخص گردید و در این میان، شاخص رهبری، بالاترین اولویت را به خود اختصاص داد. همچنین به کمک روش گروه کانونی شیوه ارتقای هر یک از شاخص ها و گویه ها ارائه گردید.
تأثیر آموزش الکترونیکی و غیرالکترونیکی بر خلاقیت و پیش رفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۵
135 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش الکترونیکی و غیرالکترونیکی بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پایان در سال 88-1387 بود. روش تحقیق، تجربی با در نظر داشتن گروه آزمایش و کنترل اجرای پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل دانشجویان نیمسال دوم آموزش یادگیری الکترونیکی و دانشجویان نیمه حضوری در سال تحصیلی 88-1387 دانشگاه پیام نور تهران بود. حجم نمونه 348 نفر است. حجم نمونه برای دانشجویان آموزش الکترونیکی 174 نفر و همین تعداد برای دانشجویان آموزش غیرالکترونیکی (نیمه حضوری) محاسبه شد که به طور تصادفی از میان دانشجویان سه رشته فنّاوری اطلاعات مهندسی کامپیوتر و علوم کامپیوتر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه خلاقیت عابدی (1372) و همچنین محاسبه نمرات پایان ترم دانشجو در نیمسال دوم سال تحصیلی یاد شده بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری کوواریانس و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد F مشاهده شده در سطح 05/0 تفاوت معنی داری بین پس آزمون نمرات خلاقیت دو گروه دانشجویان یادگیری الکترونیکی و غیرالکترونیکی وجود دارد. t مشاهده شده در سطح 05/0 نشان می دهد بین میانگین نمرات و پیشرفت تحصیلی (معدل) دانشجویان یادگیری الکترونیکی و دانشجویان غیرالکترونیکی تفاوت معنی داری وجود دارد F مشاهده شده در سطح 05/0 بیانگر تفاوت معنی داری بین نمرات پس آزمون خلاقیت دانشجویان دختر و پسر یادگیری الکترونیکی و غیرالکترونیکی دانشگاه پیام نور است.
کژکارکرد کنونی دانشگاههای ایران، مانع پیاده سازی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پ ژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل کارکردهای کنونی دانشگاههای ایران انجام شد که مانع پیاده سازی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت می باشند. روش: در این پ ژوهش از روش شناسی کیفی و رویکرد تحلیل محتوای کیفی جهت دار استفاده شده است. منابع پژوهش، مصاحبه با 13 نفر از اساتید خبره در حوزه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و همچنین تحلیل محتوای مصاحبه با 10 نفر از خبرگان درباره کارکردهای دانشگاه(ارائه شده در مجله برگ فرهنگ دانشگاه تهران در سال 1396) است. یافته ها: با مرور چندباره و تحلیل مصاحبه های مکتوب شده، 60 واحد معنایی استخراج و در قالب 17 رمز دسته بندی شدند. 17 رمز نیز در قالب پنج طبقه قرار گرفتند و در نهایت، سه درون مایه از آنها استخراج شد. نتیجه گیری: سه مفهوم کارکرد مادی گرایی، کارکرد ضد علوم انسانی اسلامی و کارکرد فرهنگ پذیری دانشگاهها، موانع پیاده سازی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت شناخته شدند.
شناسایی موانع و مشکلات بهسازی اعضای هیئت علمی دانشگاه؛ مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۹
9 - 26
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی موانع بهسازی اعضای هیئت علمی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است. این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است که برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی در مناطق 8 و 12 بوده که 360 نفر از آنها ازطریق روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شده اند. ابزار تحقیق از نظر روایی محتوایی و بر اساس نظر تعدادی از اساتید صاحب نظر در حوزه آموزش عالی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آن برابر 81/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS نسخه 5/11 انجام شد. نتایج نشان داد که از 13 مانع بهسازی هیئت علمی، میانگین 8 مانع بالاتر از میانگین متوسط بوده است؛ از طرف دیگر، نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که مهم ترین موانع شامل در نظر نگرفتن نیازها و اولویت های اعضای هیئت علمی، عدم حمایت لازم از طرف مدیران ارشد دانشگاه ها، اجباری بودن برنامه ها و نبودن آزادی عمل برای انتخاب آنها و فقدان انگیزه و مشوق های لازم بوده است. بررسی متغیّرهای جمعیت شناختی نیز نشان داد که هیچ کدام از متغیّرهای جنس، سابقه هیئت علمی، درجه علمی و رشته تحصیلی، ارتباط معنی داری با موانع بهسازی هیئت علمی نداشتند
ارائه الگوی ارزیابی کیفیت رابطه مربی-فراگیر بر اساس آموزه های اسلامی با تأکید بر اثر ویژگی های جمعیت شناختی (مورد مطالعه: دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد امیرکبیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۸
33 - 49
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه چهارچوبی برای ارزیابی کیفیت رابطه مربی-فراگیر در دانشگاه و سپس بررسی تأثیر ویژگی های جمعیت شناختی دانشجویان بر سطح و کیفیت این رابطه انجام گرفته است. این پژوهشه به لحاظ مخاطب شناسی، بنیادی، به لحاظ هدف، اکتشافی و توصیفی و به لحاظ روش، پیمایشی است. پس از بررسی ادبیات موضوع و مطالعه در آموزه ها و متون اسلامی، پرسشنامه محقق ساخته ای بر اساس شاخص های به دست آمده و به روش سرشماری در میان 300 نفر از دانشجویان مقطع کاردانی توزیع شد. تحلیل عاملی اکتشافی داده ها چهار عامل مهارت تدریس و رفتار اخلاقی مربی، رفتار فراگیر در کلاس، رفتار فراگیر با مربی و هدف متعالی از مربی گری را آشکار و تحلیل عاملی تأییدی روایی مطلوب ابزار اندازه گیری را تأییدکرد. نتایج تحلیل Anova نیز نشان داد که سن، جنس و شرایط اشتغال با کیفیت روابط مربی- فراگیر رابطه معنی دار داشته حال آنکه رشته تحصیلی رابطه معنی داری با این روابط نشان نداد.
گمرک ایران و حقوق مالکیت فکری
منبع:
مجلس و راهبرد سال هجدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶۶
63 - 81
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری و تنظیم گری فعال و هدفمند برای کاربردی سازی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این روزها تقریباً همه از اهمیت هوش مصنوعی میگویند؛ به طور مستمر اخباری از سیاستگذاران و مدیران دولتی در ایران و سایر کشورها در خصوص اهمیت توجه و توسعه هوش مصنوعی منتشر میشود. به طور مستمر هم با اخباری از پیشرفت و معرفی پلتفرمها و ابزارهای عمومی و تخصصی هوش مصنوعی برای کسب و کارها و کاربران عمومی مواجه میشویم. سوال این است که کشورهای درحالتوسعه و بهطور خاص ایران، در برابر این موج سریع از تغییر و تحولات هوش مصنوعی و چشمانداز اقتصادی-اجتماعی ناشی از توسعه و انتشار هوش مصنوعی چه موضع سیاستی و تنظیمگری باید اتخاذ کنند. در حال حاضر دستکم سه سطح متمایز از هوش مصنوعی (محدود، عمومی و ابرهوش )1را میتوانیم متصویر باشیم. در سطح اول که توسعه هوش مصنوعی هم در حال حاضر عمدتاً در این سطح بروز یافته و در دسترس قرار دارد، هوش مصنوعی محدود (از جمله هوش مصنوعی مولد) توانایی انجام یک وظیفه مشخص مانند تشخیص چهره، پاسخ به یک سوال مشخص و محدود، تشخیص گفتار در دستیارهای صوتی یا رانندگی با ماشین برنامهریزی را دارد. بر این اساس هوش مصنوعی محدود، رفتار انسان را بر اساس مجموعهای از پیش تعریف شده از پارامترها، محدودیتها و زمینهها شبیهسازی میکند. در دو سطح بعدی هوش مصنوعی فراتر از دادههای موجود و قواعد از پیش تعریف شده، مشابه و یا فراتر از انسانها از قدرت استدلال، تصمیمگیری، بروز احساسات، یادگیری برخوردار خواهد شد. هر فناوری جدید برافکن 2بستهای از فرصتها و چالشهای جدی به همراه دارد که به شکلگیری طرفداران و مخالفین پیرامون آن میانجامد و هوش مصنوعی نیز از این قاعده مستثنی نیست. خودکارسازی وظایف تکراری، افزایش دقت در تصمیمگیری، فراگیری بالا و در دسترس بودن همیشگی برای عموم جامعه، ارتقاء هوشمندی کسبوکار، انجام کارهای سخت و پرریسک از جمله مواردی هستند که طرفداران هوش مصنوعی برای حمایت از توسعه هر چه بیشتر آن بیان میکنند. در مقابل از بین بردن گسترده مشاغل موجود، تقویت سوگیری در تصمیمگیریها، سهولت تولید محتوای رسانهای جعلی، نقض حریم خصوصی، هزینههای بالای توسعه و نگهداری از زیرساختها، افزایش مصرف انرژی و با کمی بدبینی بیشتر، بروز تکنیگی 3از سوی مخالفین و منتقدین هوش مصنوعی مطرح میشود. در این مجال قصد بحث در خصوص اینکه آیا مجموع منافع یا چالشهای هوش مصنوعی بردیگری غلبه دارند را ندارم. به هر حال، به نظر میرسد قرار است یا دست کم انتظار میرود که هوش مصنوعی منشاء تغییرات گستردهای در سطح کسبوکارها، زندگی روزمره، و ملی (استراتژیک، امنیتی و )... باشد
مقایسه میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دوره کارشناسی پذیرفته شده از طریق طرح فراگیر و آزمون سراسری در دانشگاه پیام نور مرکز ساری
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۷
107 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پذیرفته شده از طریق طرح فراگیر و پذیرفته شدگان از طریق کنکور سراسری در دانشگاه پیام نور و اهداف فرعی آن، مقایسه انگیزه و پیشرفت دانشجویان این دو گروه در رشته های علوم انسانی و علوم پایه و همچنین در بین دو گروه دختر و پسر بوده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور ساری هستند. روش این تحقیق، توصیفی از نوع زمینه یابی بوده و ابزار آن پرسشنامه استاندارد انگیزش که از سوی رمضان حسن زاده تهیه شده و دارای روایی بالا و پایایی 86درصد است و در تحقیقات متعددی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین، از میانگین نمرات دو نیمسال تحصیلی دانشجویان (اول و دوم 86-85) برای سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون آماریt استفاده شده و مشخص شده است که بین میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان فراگیر و سراسری به طور کلی اختلاف معناداری وجود ندارد ولی در بین دانشجویان گروه علوم پایه، میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان سراسری بیشتر از دانشجویان فراگیر است. نتیجه مشخص دیگر در تحقیق این است که از لحاظ جنسیت، انگیزه و پیشرفت دانشجویان دختر بیشتر از پسر بوده است که به نظر می رسد مشکلات مربوط به اشتغال و هزینه فرصت از دست رفته و ابهام در بهره برداری مناسب از مدرک تحصیلی در آینده از جمله عوامل تأثیرگذار در این تفاوت باشد.
ارزیابی درونی عوامل کیفیت بخش به فعالیت های گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴
9 - 31
حوزههای تخصصی:
دانشگاه پیام نور به دلیل ماهیت وجودی آموزش از راه دور و به عنوان یکی از پرمخاطب ترین دانشگاه ها در ایران به دنبال کسب رضایت متقاضیان و تضمین کیفیت خدمات آموزشی ، ملزم به استفاده از الگوی اعتبارسنجی در برنامه های آموزشی است. برای همینمنظور ، گروه علوم تربیتی دانشگاه با استفاده از رهیافت ارزیابی درونی اقدام به اعتبارسنجی فعالیت های آموزشی کرده است . برای جمع آوری اطلاعات ، ۴۲ نفر هیئت علمی، ۱۰۰۰ نفر دانشجو از میان دانشجویان ترم ۴ به بالا و ۵۰۰ دانش آموخته از ۵۰ مرکز به طور تصادفی انتخاب شدند و در حیطه های هیئت علمی، دانشجویان، ساختار سازمانی و مدیریتی، فرایند تدریس و یادگیری، تجهیزات و امکانات (از دید دانشجو و استاد) و دانش آموختگان به سه پرسشنامه (دانشجو – استاد- دانش آموخته) مشتمل بر ۱۷۳ سؤال با ضریب همبستگی ۸۳ درصد و روائی صوری محتوایی بالا پاسخ دادند . نتایج در سه وضعیت کلی ( مطلوب، نسبتاً مطلوب و نامطلوب) پس از امتیازبندی هر مورد از پرسشنامه طبق مقیاس ۵ بخشی لیکرت (بسیار کم (1) تا بسیار زیاد (5)) به شرح زیر حاصل شد:
۱ . عامل هیئت علمی و دانشجو نسبتاً مطلوب ارزیابی شد؛
۲ . عامل امکانات و تجهیزات از نظر هیئت علمی و دانشجو نامطلوب ارزیابی شد؛
۳ . عامل ساختار سازمانی از نظر هیئت علمی نسبتاً مطلوب ارزیابی شد ؛
۴. فرایند تدریس و یادگیری و وسایل کمک آموزشی از نظر هیئت علمی مطلوب و از
نظر دانشجویان نامطلوب ارزیابی شد؛
۵ . دوره های آموزشی از دید هیئت علمی و دانشجو و دانش آموخته نسبتاً مطلوب ارزیابی
شد ؛
۶. وضعیت دانش آموختگان از نظر تولید آثار علمی و مشارکت در مجامع نامطلوب و
معدل کل آنا ن مطلوب ارزیابی شد.