فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مفهوم کرامت بر اساس قرآن و روایات بود. روش: برای گردآوری و تحلیل داده ها از روش کیفی معناشناسی زبانی و همچنین تحلیل محتوای متون دینی استفاده شد. یافته ها: کرامت از موسّع ترین مفاهیم دینی و شامل دو نوع ذاتی و اکتسابی است. کرامت اکتسابی بیشتر در علم روان شناسی مورد توجه قرار می گیرد. کرامت با مفاهیم متعددی مرتبط است. حس کرامت قابل آسیب و افزایش است. همچنین، کرامت صفت و ویژگی کلی است که به خود مرتبط است. عزت نفس به عنوان مؤلفه کرامت، به حریم خود و صفت لینت به چگونگی این حریم اشاره دارد. نتیجه گیری: کرامت مرتبط با خود است و به همین دلیل، از دیدگاه اسلامی با نظریه های روان شناسی خود و انسانگرایی راجرز شباهتها و تفاوتهایی دارد. نتایج این مقاله می تواند موجب غنای حوزه روان شناسی خود شود و توسط درمانگران در حوزه پیشگیری و درمان استفاده شود.
طراحی الگوی یاددهی و یادگیری در ابعاد گوناگون نظری و عملی بر اساس آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی یاددهی و یادگیری در ابعاد گوناگون نظری و عملی شامل نقش معلم، نقش یادگیرنده، فرایند یادگیری، فرایند آموزش، ارزشیابی آموخته ها و محیط یادگیری بر اساس آیات قرآن کریم به منظور ارائه مدلی کاربردی و مطرح انجام شد. روش: این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی در قالب استخراج، تبیین و تحلیل آیات مرتبط با هر یک از هفت مؤلفه مهم سیستم آموزشی انجام شده است. یافته ها: برخی از دیدگاهها مانند دیدگاه رفتاری، موضوعی/دیسیپلینی، اجتماعی، رشدگرا، شناختی، انسان گرایانه، ماورای فردی، در خصوص این مؤلفه ها موضع گیری مشخصی دارند. نتیجه گیری: مهم ترین آرمان تربیتی، محوریت خداوند و حضور او در متن زندگی و در تمام اعمال و رفتار آدمی است. معلم نقش راهنمایی مهربان، آگاه و آگاه کننده دارد و یادگیرندگان را به تفکر وا می دارد. یادگیرنده نیز عنصری فعال، پرسشگر و تربیت پذیر است که از ظرفیت وجودی خود آگاه است و فرایند یادگیری، احساس کرامت و ارزشمندی وی را تقویت می کند. فرایند آموزش گام به گام، ساده و قابل فهم و به دور از اطاله کلام است. فرایند ارزشیابی، یادگیرنده را به نقاط ضعف و قوّت خویش آگاه می کند تا درصدد اصلاح و جبران برآید و به خودارزیابی برسد. محیط یادگیری باز و منعطف است، اما قوانین و مقرراتی دارد که تخطی از آنها، عقوبت دارد.
تأثیر فناوری های تحول آفرین در انتظام بخشی فضای مجازی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
113 - 146
حوزههای تخصصی:
پیدایش فضای مجازی یکی از بزرگ ترین نمادهای تحول جهانی در عصر حاضر است و فناوری های تحول آفرین آن زندگی بشر را در تمام سطوح و ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، دفاعی و انتظامی تحت تأثیر قرار داده است. امروزه، انتظام بخشی فضای مجازی از مهم ترین چالش های پیش روی دولت ها است. استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی افراد جامعه، مأموریت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است و با عنایت به درهم تنیدگی زندگی مردم در فضای واقعی و مجازی، برقراری نظم و امنیت در فضای مجازی نیز برعهده این نیرو می باشد و انجام این مأموریت مهم نیز فقط با استفاده از روش ها و شیوه های سنتی امکان پذیر نخواهدبود. فناوری های تحول آفرین فضای مجازی به دلیل ایجاد قابلیت های انتظامی جدید، رویکردی نو، برای رفع مشکلات و موانع می باشد. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی پیمایشی انجام شده است، به دنبال بررسی تأثیر فناوری های تحول آفرین بر انتظام بخشی فضای مجازی کشور است و جامعه آماری آن شامل مدیران و کارشناسان ارشد پلیس فتا، پلیس های تخصصی و مدیران مرکز مطالعات راهبردی ناجا می باشند. این پژوهش در پی تعیین مهم ترین حوزه ها و تأثیرات مثبت فناوری های تحول آفرین برای ارتقای مأموریت انتظام بخشی فضای مجازی نیروی انتظامی است که برخی از آنها عبارتند از افزایش تعامل پلیس در قالب سکوهای جدید انتظامی و اشتراک اطلاعات، پایش هوشمندانه صحنه حوادث و محیط عملیاتی پلیس، توسعه و تسهیل کشف جرم با کمک ادله دیجیتال و نیز توسعه و تعمیق شبکه اطلاعات مردم پایه.
بررسی میزان تأثیرگذاری و رضایتمندی تغییر روش تدریس استادمحور به رویکرد نیازمحور در گروه معارف اسلامی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی تحول در تدریس دروس معارف با استفاده از مقایسه دو روش استادمحور و نیازمحور بود. روش: روش پژوهش حاضر، استفاده از گروههای دست نخورده نیمه تجربی و از نوع دو گروهی(آزمایشی و گواه) بود. جامعه آماری پژوهش، 270 نفر دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه است. ابزار پژوهش، پرسشنامه پژوهشگرساخته ای است که توسط اساتید صاحب نظر تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس16 و آزمون تی، فریدمن، میانگین رتبه ای و همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شد. یافته ها: در این مطالعه، میزان رضایتمندی و تأثیرگذاری در روش نیازمحور نسبت به استادمحور به طور معناداری بیشتر بود. نتایج نشان داد دانشجویانی که با رویکرد نیازمحور درس را فرا گرفته اند، میانگین نمره بالاتری دارند و اختلاف معنادار است. نتیجه گیری: نتایج مطالعه، میزان بالای تأثیر و رضایت دانشجویان در فراگیری به روش نیازمحور را نشان می دهد. ایجاد نگرش مثبت در دانشجویان و افزایش روحیه تفکر نقّادانه در آنان، بر لزوم توجه به این روش و به کارگیری آن در فرایند آموزشی تأکید می کند.
معیارهای ارزش شناختی اخلاق در نهج البلاغه با نگاه بر مکاتب وظیفه گرا و غایت گرای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف در این پژوهش، دستیابی به مبانی ارزش شناختی اخلاق از دیدگاه نهج البلاغه بود تا با شناخت آن، بتوان معیارها و ضوابط اخلاقی را بر اساس آموزه های نهج البلاغه استخراج کرد. روش: این مقاله با روش داده بنیاد انجام شده است. یافته ها: با توجه به معیارهای ارزشی اخلاق در دو مکتب وظیفه گرا و غایت گرای اخلاقی، در مکتب اخلاقی امام علی(ع) گزاره هایی مبنی بر اخلاق وظیفه گرای قاعده نگر و سودگرای قاعده نگر وجود دارد؛ ولی این امر بدین معنا نیست که این مکتب اخلاقی به طور کامل منطبق با این دو دیدگاه اخلاقی است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق، گویای آن است که دو اصل عدالت و حق طلبی، به عنوان معیار ارزش شناختی اخلاق در نهج البلاغه مطرح شده است. معیارهای تحقق اصل عدالت در نهج البلاغه عبارتند از: رعایت انصاف و مساوات، قرار دادن هر چیز در جای خودش، رعایت حقوق و اعتدال و میانه روی در روابط انسانها؛ و معیارهای تحقق اصل حق طلبی عبارتند از: تحقق آنچه واقعیت و امر واقعی است، رسیدن و دستیابی به حقیقت امور، اجازه و اختیار داشتن انسانها در امور مختلف، در نظر گرفتن استحقاق انسانها و مطالبه حقوقشان.
توسعه و تکامل بوم سازگان نوآوری از دید نظریه پیچیدگی و آشوب: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
69 - 88
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از مرور نظام مند برای ارزیابی تاثیر دیدگاه نظریه پیچیدگی و تئوری آشوب در توضیح و درک روند توسعه و تکامل بوم سازگان های نوآوری استفاده شده است. برای انجام مرور نظام مند بر اساس پروتکل PRISMA مطالب منتشر شده از سال 2005 تا آخر سال 2023 در حوزه بوم سازگان نوآوری که بطور مستقیم یا غیر مستقیم دو نظریه پیچیدگی و آشوب یا ویژگی های آن ها را برای تحلیل بکار برده بودند، شامل 43 مقاله انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که هرچند انتخاب بهترین چارچوب برای درک توسعه و تکامل بوم سازگان های نوآوری به عوامل متعددی از جمله هدف پژوهش، ماهیت بوم سازگان، سطح تحلیل و داده های موجود بستگی دارد؛ اما بر اساس نتایج بدست آمده از این مرور نظام مند و اصول و ویژگی های نظریه پیچیدگی، تئوری آشوب و سیستم های پیچیده سازگارشونده، ما یک چارچوب نظری جدید و جامع برای درک توسعه و تکامل بوم سازگان های نوآوری شامل اجزای اصلی بازیگران و روابط، فرآیندهای نوآوری، محیط، دینامیک و تکامل، کارایی همزیستی، نقش فناوری های توانمندساز، داده و اطلاعات، نقش دولت و سیاست گذاری، نقش فرهنگ و جامعه، نوآیندی و خودسازماندهی، افق های زمانی و لبه آشوب، حساسیت به شرایط اولیه و فضای حالت و جاذب های عجیب پیشنهاد می کنیم. چارچوب نظری پیشنهادی در طراحی سیاست های نوآوری، ارزیابی نقاط قوت و ضعف بوم سازگان و شناسایی فرصت های بهبود، شبیه سازی رفتار بوم سازگان های نوآوری و پیش بینی تغییرات آینده و برنامه ریزی برای آموزش و پژوهش در حوزه نوآوری کاربرد دارد.
الگوی مفهومی یکپارچگی لجستیک با استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
111 - 150
حوزههای تخصصی:
پاسخ گویی به نیازمندی های سازمان و تأمین به موقع این نیازمندی ها، به میزان مناسب، با قیمت و کیفیت مناسب، در زمان و مکان مناسب و از تأمین کنندگان مناسب، جز با ایجاد یکپارچگی میان بخش های مختلف سازمان ازجمله تأمین کنندگان، مصرف کنندگان، مراکز ذخیره سازی و توزیع، حمل ونقل و سایر بخش های ارائه دهنده خدمات لجستیکی در سازمان، محقق نخواهد شد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و الگوسازی معادلات ساختاری، الگوی مفهومی یکپارچگی لجستیک بر اساس ابعاد سه گانه یکپارچگی (یکپارچگی درونی، یکپارچگی تأمین کنندگان و یکپارچگی مصرف کنندگان) ارائه و تأیید گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است و برای سنجش پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. براساس نتایج حاصل، مشخص شد که هفت مؤلفه یکپارچگی درونی لجستیک(یکپارچگی راهبردی، یکپارچگی فرآیندی، یکپارچگی برنامه ریزی و کنترل، یکپارچگی اطلاعاتی، یکپارچگی ساختاری، یکپارچگی دانش و یکپارچگی بودجه و اعتبارات)، چهار مؤلفه یکپارچگی با تأمین کنندگان(یکپارچگی مدیریت تأمین کنندگان، یکپارچگی اطلاعاتی با تأمین کنندگان، یکپارچگی مدیریت تقاضا و یکپارچگی توسعه محصول جدید) و سه مؤلفه یکپارچگی با مصرف کنندگان یا مشتریان(یکپارچگی مدیریت مصرف کنندگان، یکپارچگی اطلاعاتی با مصرف کنندگان و یکپارچگی رضایت مندی مصرف کنندگان) در یکپارچگی لجستیک سازمان دفاعی موردمطالعه مؤثر است.
الگوی تعامل راهبردی ناجا و رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
113 - 141
حوزههای تخصصی:
همکاری رسانه ملی با نیروی انتظامی در دهه های اخیر، با فراز و فرودهایی همراه بوده است. این مسئله گاه موجب تنزل جایگاه برنامه های پلیسی در سبد مصرفی محتوای رسانه ای جامعه شده و متعاقب آن، از تداوم موفقیت این برنامه ها در "فرهنگسازی انتظامی" کاسته است. رسالت دوجانبه صدا و سیما و ناجا ایجاب می کند که روند همکاری و تعامل این دو سازمان به صورت راهبردی سیاست گذاری شود و مورد توجه کارگزاران دو سازمان قرار گیرد. این تحقیق با هدف طراحیِ الگوی تعامل راهبردی ناجا و رسانه ملی انجام گرفته است. پژوهش پیش رو، از نظر هدف، راهبردی است که به روش دلفی، مصاحبه عمقی و توزیع سه مرحله پرسشنامه بین دو سطح از مدیران و کارشناسان ارشد رسانه ملی و فرماندهان و مدیران ارشد و میانی ناجا، 14 مؤلفه ساختاری، 12 مؤلفه محیطی و 7 مؤلفه رفتاری انجام شده است. پس از رتبه بندی مؤلفه ها، "تدوین تفاهمنامه همکاری رسانه ای" بین رسانه ملی و ناجا، "ترسیم نقشه راهبردی مشترک رسانه ای برای تعالی سازمانی" و " اختصاص ردیف بودجه تولید محتوای رسانه ای در ساختار و بودجه بندی سازمانی" به عنوان مهم ترین و اساسی ترین مؤلفه ها در تدوین راهبرد تعامل نیروی انتظامی و رسانه ملی استخراج شدند.
نهادی سازی سازمان با بهره گیری از الگوی مدیریت جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
177 - 207
حوزههای تخصصی:
مدیریت جهادی مقوله ای است همزاد انقلاب اسلامی که آثار آن در مراحل مختلفی از انقلاب اسلامی ظهور و بروز پیدا کرده است ولی مرزهای مفهومی آن در مجامع علمی تبیین نشده است و بین اندیشمندان دانشگاهی نیز به تعریف جامع و معینی دست نیافته است؛ بر این اساس، در این تحقیق سعی گردیده است که با بررسی مکاتب غربی مدیریت و نیز غور در دستورات دین اسلام در زمینه مملکت داری، تجارت و مسائل عمومی مدیریت، الگوی جدیدی از مدیریت که با نام "مدیریت جهادی" توسط مقام معظم رهبری معرفی گردیده است، تبیین گردد. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی شاخص های نهادی سازی سازمان با بهره گیری از الگوی مدیریت جهادی می باشد و بدین لحاظ، می توان گفت که پژوهش حاضر در شمار تحقیقات بنیادین است؛ در این پژوهش، به منظور گردآوری داده ها در زمینه مدیریت جهادی در سازمان ها، از روش پژوهش آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کیفی را خبرگان حوزه سیاستگذاران، مدیران، محققان و خبرگان فعال در زمینه مدیریت جهادی تشکیل می دهند و به منظور ایجاد الگوی پیشنهادی، از روش کیفی نظریه تحلیل محتوا استفاده شده است و نمونه گیری نیز با استفاده از روش های نمونه گیری قضاوتی هدفمند صورت گرفته است. در این پژوهش، پس از مصاحبه با 10 نفر از خبرگان حوزه مدیریت جهادی در سازمان های دولتی، تصویری کامل از الگوها، مفاهیم، مقوله ها، ویژگی ها و ابعاد مربوط به الگوی پژوهش تبیین گردیده است. طبق نتایج پژوهش، تدوین خط مشی، شفافیت قوانین، ساختار مدیریت نامتمرکز، ظرفیت سازی، کنترل، حذف مقررات زائد، ارزش محوری، فرهنگ سازی، جو سازمانی، برابرسازی فرصت ها، نظام جبران خدمت، تسهیل HRMS، درونی سازی و تعهد سازمانی به عنوان سازه های اصلی شاخص های نهادی سازی سازمان با الگوی جهادی شناخته شده است.
نظریه پردازی و اسلامی سازی نظریه های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بومی سازی نظریه ها برای کاربست آنها در شرایط خاص و فرهنگهای گوناگون ضرورت دارد. این موضوع به ویژه در جوامع دینی به دلیل اقتضائات مکتب، اهمیت دوچندان دارد. بر همین مبنا، اسلامی سازی نظریه ها در علوم انسانی را می توان هم عامل تکامل و پویایی جامعه اسلامی دانست و هم راه تحقق آنها. روش: در این پژوهش از روش تحلیلی توصیفی که در گروه پژوهشهای نظری است، استفاده شده است. یافته ها: اسلامی سازی نظریات و معارف، تنها نظریه پردازی جدید بر مبنای اسلام نیست، بلکه تعامل، هماهنگی و انطباق نظریه ها با اسلام و مقررات آن از یک سو و با شرایط جامعه از سوی دیگر، از ارکان مهم اسلامی سازی به ویژه در عرصه نظریه های علوم انسانی به طور کلی است که به نفی کلی آنها نمی انجامد، بلکه به بازسازی و انطباق با مقتضیات اسلام و شرایط خودی منجر می شود. نتیجه گیری: در این پژوهش درمی یابیم که آنچه ما در باره جهان می آموزیم، فقط با اسلامی کردن نظریه ها و نظریه پردازی بومی است که هم می تواند واجد کارایی و مطلوبیت برای ایران ما باشد و هم با آموزه های فرهنگ ایرانی- اسلامی انطباق داشته باشد. بعلاوه نظریه پردازی دینی(اسلامی) در علوم انسانی در هر جامعه ای معطوف به مجموعه ای از مفاهیم در هم پیچیده و ساختارمند است که کلّیت فرهنگ، سیاست و اجتماع را در بر می گیرد. در این راستا، موضع ما بر مبنای نگرش مبتنی بر اعتدال و فضیلت مندی و انطباق با سنتهای فرهنگی ایرانی- اسلامی، در راستای ساختن دانش مطلوب است.
بررسی وضعیت اخلاق حرفه ای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۵
27 - 54
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای به عنوان یکی از عوامل موفقیت سازمان، امروزه مورد توجه قرارگرفته است و یک مزیت رقابتی شناخته می شود. هدف این پژوهش آگاهی از وضعیت اخلاق حرفه ای مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز است. جامعه آماری تمامی مدیران گروه (50 نفر)، اعضای هیئت علمی (554 نفر) و دانشجویان تحصیلات تکمیلی (2586 نفر) بود. از این تعداد، 234 نفر از اعضای هیئت علمی و 335 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. تمامی مدیران گروه (50 نفر) نیز به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. از پرسشنامه اخلاق حرفه ای کادوزیر برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد (83/0=α). تحلیل داده ها با آزمون های تی تک گروهی و تحلیل واریانس یک راهه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت مدیران گروه های آموزشی در تمامی مؤلفه های اخلاق حرفه ای (صادق بودن، عدالت و انصاف، مسئولیت پذیری، وفاداری، احترام به دیگران، همدردی با دیگران، برتری جویی و رقابت طلبی و همچنین رعایت و احترام نسبت به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی)، بالاتر از حد مطلوب یا مطلوب است. البته بین دیدگاه سه گروه مورد مطالعه (خود مدیران گروه، دانشجویان تحصیلات و تکمیلی و اعضای هیئت علمی) در این خصوص در برخی از مؤلفه ها، تفاوت هایی مشاهده شد.
بازاریابی رابطه مند در آموزش عالی: عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری دانشجویان به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
57 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری دانشجویان به دانشگاه بود.روش: نمونه پژوهش، 315 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان وفادار تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد که روایی محتوایی، روایی ملاک و روایی سازه و پایایی آن (94/0) بررسی و تأیید شد.یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان دهنده آن است که 46% از واریانس رضایت از دانشگاه و وفاداری به آن توسط سه عامل (از هشت عامل استخراج شده) رضایت از استادان و وضعیت آموزشی، رضایت از امکانات و خدمات دانشگاه و رضایت از سیاست های مدیریتی دانشگاه تبیین شد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که میانگین دختران از پسران در شش عامل و میانگین دانشجویان تحصیلات تکمیلی از دانش آموختگان، تنها در یک عامل به طور معنی داری بیشتر بود.نتیجه گیری: درمجموع رضایت دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دانش آموختگان دانشگاه یزد از خدمات آموزشی، پژوهشی و رفاهی در حد متوسط و از خدمات مدیریتی در حد پایین بود.
طراحی و تدوین الگویی برای بازنگری برنامه های درسی رشته آموزش عالی در مقطع دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
107 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، طراحی و تدوین الگویی به منظور بازنگری برنامه درسی رشته آموزش عالی در مقطع دکتری بود.روش پژوهش: بدین منظور از پژوهش کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه پژوهش، متخصصان و صاحب نظران برنامه های درسی و افراد با تجربه در این حوزه بود که از بین آنها 15 نفر به صورت هدفمند و با روش زنجیره ای به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند. تعداد شرکت کنندگان بر اساس اشباع اطلاعاتی پژوهشگر بوده است.یافته ها: نتایج پژوهش در بخش عناصر مهم و مورد توجه در بازنگری برنامه های درسی شامل 6 تم اصلی یعنی سیاست ها، هدف ها، محتوا، روش های یاددهی- یادگیری، روش های ارزشیابی و نوع ارائه دوره است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش، نشان دهنده آن است که مؤلفه های اصلی الگوی بازنگری برنامه های درسی شامل 5 تم اصلی یعنی توجه به فرایندمحور بودن بازنگری برنامه های درسی، جامعیت در بازنگری برنامه های درسی، جلب مشارکت ذی نفعان، اجتناب از تمرکزگرایی و تأکید بر نقش ارزشیابی در فرایند بازنگری برنامه های درسی است.
واکاوی راهبردهای مؤثر بر توسعه تاب آوری دانشجویان در محیط آموزش الکترونیکی طی همه گیری COVID-19: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
153 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری، فرایند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدیدکننده است. یکی از مهم ترین مباحث تاب آوری در زمینه تحصیل و آموزش است؛ بنابراین، این مطالعه باهدف بررسی چگونگی توسعه تاب آوری دانشجویان در طول دوره آموزش الکترونیکی در زمان همه گیری کووید -۱۹ انجام شد.روش پژوهش: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی مقطعی کیفی است که از منظر هدف نیز کاربردی است. شرکت کنندگان 18 دانشجو و عضو هیئت علمی دانشگاه بودند که با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نمونه ها با استفاده از تکنیک حداکثر تنوع با درنظرگرفتن درجه و رشته تحصیلی آن ها به طور هدفمند انتخاب شدند. همچنین یک راهنمای مصاحبه نیمه ساختاریافته با ارجاع به نظریه تاب آوری ایجاد شد و تجزیه وتحلیل داده با استفاده از روش تحلیل تم صورت گرفت.یافته ها: در نهایت، 97 کد، 20 مضمون فرعی و پنج مضمون اصلی به دست آمد که شامل: 1- برنامه ریزی و آمادگی فردی و درونی 2- عوامل تکنولوژی 3- عوامل محتوا 4- عوامل چابکی و 5- عوامل ارزیابی و پشتیبانی است که هر یک از مؤلفه هایی تشکیل شده اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش ارتقا و توانمندسازی دانشجویان با تقویت تاب آوری ضروری به نظر می رسد. همچنین تاب آوری به دانشجویان اجازه می دهد تا با پذیرش چالش ها، بتوانند شرایط نامطلوب را مدیریت کنند و با داشتن دید مثبت نسبت به تغییر، عملکرد تحصیلی خود را بهبود بخشند. در این راستا درنظرگرفتن جنبه های زیرساختی، سخت افزاری و نرم افزاری و دانشگاهی در کنار عوامل فردی، رفتاری و شخصیتی با یکدیگر به عنوان مجموعه ای جامع از عوامل آموزشی و دخیل در تاب آوری ضروری است.
تبیین دیدگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین نگاه تمثیلی علامه طباطبایی پیرامون داستان ابلیس صورت گرفته است. روش: تحقیق حاضر به روش تحلیل عقلی و نقلی مموضوع پژوهش را بررسی کرده است. یافته ها: علامه با پذیرش وجود تمثیل در زبان قرآن، فهم حقایق موجود در بعضی آیات را منوط به بیان تمثیلی دانسته و با سه دلیل «سیاق متن قرآن، دلیل عقلی و دلیل روایی»، تمثیلی بودن داستان ابلیس را اثبات کرده اند. از نظر ایشان، اگرچه داستانهای قرآنی تمثیلی است، ولی ناظر به واقع و حق است. از این رو، در مقابل نظریه تأویلی پیرامون ابلیس، واقعی بودن داستان به نحو تمثیلی و ابلیس عینی را نتیجه گرفته اند. نتیجه گیری: می توان واقعی بودن تمرّد ابلیس و درک نسبت آن با امر خداوند را از تصور نسبت بین مولی و عبد نافرمان تبیین کرد. بنابر این، آدم تمثیل و نمادى از همه انسانها و ابلیس تمثیلِ وسوسه هاى شیاطین است.
تبعیت احکام از مصالح و مفاسد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آیا همه احکام تابع مصالح و مفاسد واقعی اند؟ با وجود اعتقاد مشهور عدلیه به تبعیت احکام از مصالح و مفاسد، در اینکه آیا مصلحت در «نفس جعل احکام» یا در « متعلق» آن است، اختلاف وجود دارد؛ مشهور عدلیه بر این باورند که همه احکام، تابع مصالح و مفاسد واقعی اند و مصلحت در متعلق احکام است. در مقابل، برخی بر این باورند همان طور که بخشی از احکام تابع مصلحت واقعی و مصلحت درمتعلق احکام است، برخی دیگر از احکام نیز مصلحت در نفس تشریع است. هدف مقاله، اثبات تبعیت همه احکام ازمصالح و مفاسد واقعی است. روش: اسنادی و تحلیلی با تکیه بر متون کلامی، فقهی، اصولی، قرآن و روایات است. یافته ها: با اینکه تبعیت احکام از مصالح و مفاسد در نظر امامیه امری قطعی و مسلّم است، با این حال، قاعده مذکور از دیرباز محل بحث بوده است. با تأمل معلوم می شود در موضوع تبعیت احکام از مصالح و مفاسد چهار قول وجود دارد: نفی تبعیت(اشاعره)، پذیرش تبعیت مطلق(مشهور عدلیه)، پذیرش تبعیت نسبی، نفی تبعیت ضمن نفی مبانی اشاعره. نتیجه گیری: با بررسی اقوال، ادلّه و نقد آنها، اصح اقوال که تبعیت مطلق احکام از مصالح و مفاسد واقعی است به اثبات می رسد.
الگوی گفتمان سازی تفکر راهبردی بین فرماندهان و مدیران ارشد ناجا
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۹
169 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارائه الگوی گفتمان سازی تفکر راهبردی بین فرماندهان و مدیران ارشد ناجاست. این پژوهشِ توصیفی تحلیلی، از نظر هدف کاربردی، از نظر فرایند اجرا ترکیبی (کمی و کیفی) و از نظر زمان مقطعی است. در مرحله گردآوری داده ها از روش اسنادی و پیمایش استفاده شد که در بخش اسنادی، اطلاعات موجود درباره موضوع، گردآوری شد و مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و در بخش پیمایشی وضع موجود به شیوه مصاحبه و پرسش نامه بررسی شد. یافته های پژوهش گویای آن است که این الگو باید سه سطح (متن گفتمان، ارتباطات و تعاملات سازمانی و فرهنگ سازمانی) و سه بعد (کاربرد زبان، ارتباط میان باورهای ذهنی و تعاملات در موقعیت های اجتماعی و مدیریتی) را پوشش دهد. بر اساس نتایج این پژوهش، برای گفتمان سازی تفکر راهبردی در سطح متن گفتمان، آموزش و به کارگیری اساسی آینده پژوهی و ورود آن به وظایف فرماندهان و مدیران ارشد، رواج کدهای زبانی مرتبط با تفکر راهبردی و برگزاری جلسات نقد و بررسی چشم انداز و اهداف کلان سازمانی ضروری هستند. در سطح ارتباطات و تعاملات سازمانی مستلزم افزایش ارتباطات مستقیم و بدون واسطه بین فرماندهان و مدیران ارشد، افزایش ارتباطات غیررسمی، افزایش مکالمات و ملاقات های فردی و توسعه سبک ارتباطی ساختاری و همچنین توجه به سبک ارتباطی پویاست. در سطح فرهنگ سازمانی، نیازمند تقویت فرهنگ نتیجه گرایی بر اساس معیارهای صحیح و همچنین در نظر داشتن فرهنگ توسعه گرایی، تمرین شیوه مدیریتی نوآور، افزایش پویایی و رقابت سالم در فضا و محیط سازمانی سطح ارشد ناجا، تقویت سبک رهبری تحول گرا در این سطح، افزایش تمرکز بر چشم انداز و اهداف کلان و تأکید راهبردی بر کشف فرصت های جدید است.
عرفان اسلامی در اندیشه و آثار استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مقاله تبیین حقیقتِ عرفان از حیث نظری و عرفانِ حقیقی از حیث عملی و داوری در خصوص ریشه ها و منابع تولید دانش عرفان در دو دانشِ عرفان نظری و عملی از حیث تاریخی و اثبات و ایضاحِ منابع وحیانی در پیدایش و گسترش عرفانِ اصیلِ اسلامی است. روش: آیه الله مصباح یزدی با وقوف به تاریخ پیدایش و گسترش و همچنین صادق و کاذب بودن عرفان اسلامی، آن را با نگاه فیلسوفانه از دو زاویه نگرشِ معرفت شناسی اول و دوم مورد نقد و بررسی قرار داده. با عنایت به این فرضیه که استاد مصباح عرفان را معرفتِ شهودی حق تعالی که از منابع وحیانی سرچشمه گرفت و هدف از آن قرب وجودی به خدای متعال و نیل به لقای رب با چشمِ دل است و درعین حال منتقد و نه مخالفِ عرفان اسلامی مصطلح به ویژه تصوف فرقه ای بود، این پرسش خودنمایی می کند که عرفانِ اسلامی در اندیشه و آثار استاد مصباح چیست و چگونه است؟ در نوشتار حاضر با روشِ توصیفی، عقلی و نقلی پاسخ پرسش یاد شده داده شد. یافته ها: یافته های نوشتار حاضر براساس مبنا و متد علامه مصباح یزدی عبارت بود از: 1- عرفان اسلامی اصیل و مستقل بوده و ریشه در نصوص دینی و کتاب و سنت دارد 2- در عرفان اسلامی اعم از نظری و عملی خطاهای معرفتی و لغزش های سلوکی در اثر انحراف، تحریف و بدعت در آن ها راه یافت 3- راه رهایی از خبط و خطاهای معرفتی و سلوکی بازگشت به قرآن و عترت و رفتن در راه اهل بیت علیهم السلام است 4- عرفان اسلامی برگرفته از کتاب و سنت دارای شاخصه هایی مانند مطابقت با فطرت، همه جانبه بودن و شریعت محوری است 5- نسخه جامع و کاملِ سلوکی در آیات، احادیث، ادعیه و سیره معصومین(ع) وجود دارد و نیازی به نسخه های وارداتی و خودساخته نیست. بدین جهت استاد در جستجوی عرفان اسلامی از طریق قرآن و عترت(ع) بوده اند. نتیجه گیری: با عنایت به هدف، روش و یافته هایی که یاد شد، نتیجه این است که: عرفان اسلامی وارداتی و بیگانه نبوده و شباهت خانوادگی معارف و مسائل آن با دیگر عرفان ها در ادیان و مکاتب الهی و بشری، دلیل اخذ این از آن ها نبوده و نیست. از سوی دیگر عرفان اسلامی ازلحاظ ریشه انسانی، فطری، ازلحاظ دانشی، برهانی و ازلحاظ باید و نبایدها و دستورالعمل ها شریعت مدارانه و معیارهای سنجش صواب و خطای آن 1. قرآن و عترت 2. عقل سلیم بود.
تجزیه سهم عوامل مؤثر بر سالخوردگی جمعیت در ایران با استفاده از رویکرد ارزش شیپلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۸
159 - 197
حوزههای تخصصی:
سالخوردگی جمعیت یکی از پدیده های مهم تغییرات جمعیتی است که آثار آن بر متغیرهای اجتماعی و اقتصادی قابل توجه است. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تجزیه شیپلی سهم عوامل مؤثر بر سالخوردگی جمعیت را در ایران طی دوره زمانی 1399-1349 بررسی کرده است. یافته ها نشان می دهد طی دوره 1399-1349 متغیرهای تولید اقتصادی، امید زندگی، میزان مرگ و میر و میزان باروری بیشترین سهم را از سالخوردگی جمعیت کشور به خود اختصاص داده اند. همچنین، محاسبه سهم عوامل مؤثر بر سالخوردگی جمعیت بر اساس گذار ساختار سنی حاکی است در مرحله اول گذار که دوره زمانی 1374-1349 را دربرمی گیرد، اجرای سیاست های تشویق افزایش جمعیت و روند افزایشی خروج مهاجران از کشور باعث شده اند میزان خالص مهاجرت و باروری بیشترین سهم را از سالخوردگی جمعیت به خود اختصاص دهند. در مرحله دوم گذار ساختار سنی یعنی دوره زمانی 1389-1375، همراه با افزایش سطح سلامت و بهداشت افراد، میزان مرگ و میر کودکان کاهش شدیدی می یابد؛ درنتیجه میزان مرگ و میر کودکان بیشترین سهم از سالخوردگی جمعیت را برعهده دارد؛ اما اجرای سیاست کنترل جمعیت به کاهش سهم میزان باروری در سالخوردگی جمعیت منجر می شود. در مرحله سوم گذار ساختار سنی که دربرگیرنده دوره زمانی 1399-1390 است به دلیل افزایش مهاجرت از کشور و پیشرفت در شیوه های درمانی، میزان خالص مهاجرت و میزان مرگ و میر کودکان بیشترین سهم را در سالخوردگی جمعیت داراست. در این مرحله سهم میزان باروری و مرگ و میر کودکان نسبت به مرحله قبل افزایش می یابند. بنابراین، اتخاذ سیاست های مناسب از جمله افزایش میزان باروری، ایجاد زیرساخت های اقتصادی اجتماعی، مراقبت از سالمندان و افزایش سطح سلامت سالمندان به منظور جلوگیری از آثار سوء سالخوردگی جمعیت مهم و ضروری است.
درآمدی بر مفهوم و مولفه های مکتب انتظامی- امنیتی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
65 - 84
حوزههای تخصصی:
مکتب انتظامی- امنیتی را می توان این گونه تعریف کرد؛ مکتب امنیتی انتظامی« ترکیب سازوار مجموعه ی الگوهای عمل نسبتا پایدار تکرار شونده، در نظر و بیان، نگرش، گرایش و رفتار اندیشه گران، سیاست گذاران، قاعده گذاران و کنش گران امنیتی و انتظامی است که در قالب مفاهیم و مقولات به هم پیوسته ناظر بر نظم و امنیت در متون، حقوقی، آکادمیک، دستورالعمل ها، فرامین، گفتارهای شفاهی و یا در سبک های رفتاری این حوزه ها مشاهده می شود. که در توصیف، تبیین، تشریح، سیاستگذاری، مدیریت و نظارت و بازبینی موضوعات و مسائل امنیتی و انتظامی به کار بسته می شود. از این حیث می توان از مکتب انتظامی امنیتی یک کشور سخن گفت. آنچه در این پژوهش از مکتب امنیتی و انتظامی در نظر است، مکتب انتظامی امنیتی جمهوری اسلامی ایران است. مفروض بحث این است که نظام جمهوری اسلامی از آغاز تاسیس و با گذشت چهاردهه و عبور از بحران های مختلف از جمله جنگ و منازعات داخلی، تجزیه طلبی، جنگ خارجی، تروریسم، جرایم سازمان یافته، منازعات منطقه ای و آشوب ها و ناآرامی های داخلی و جرائم نوظهور سایبری و فجایع طبیعی و غیر طبیعی و جرائم و ناامنی های متعارف در بعد نظری و الگوهای عمل و نظام آموزش در مقوله دفاع، امنیت و انتظام اجتماعی مختصات مکتب دفاعی و امنیتی و انتظامی خاص خود را دارد. که با پژوهش و بررسی در منابع مربوطه قابل صورتبندی نظری و مدل سازی در عمل، اجرا و سیاستگذاری است. در این پژوهش با بهره گیری از روش خبرگی و تحلیل محتوای کیفی اسناد مرتیط، ابتدا سعی شده تا مفاهیم نظریه، مکتب و پارادایم شکافته شوند و سپس به مولفه های آنان پرداخته شود. پس از آن سعی می شود به این مسئله توجه شود که آیا اساسا امکان دارد که ما به یک مکتب مستقل از حوزه مباحث انتظامی- امنیتی در جمهوری اسلامی ایران قائل شویم ؟ اگر چنین است برای رسیدن به این مقصود چه استراتژی باید در پیش گرفته شود ؟