فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
31 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: ژئوپارک جهانی قشم به عنوان یک مقصد گردشگری که همکاری با فعالین اقتصادی جامعه محلی را از اهداف خود بیان کرده است توانسته فرصت های زیادی را برای اشتغال زنان ایجاد کند. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر بررسی می کند که آیا توسعه گردشگری در روستای برکه خلف باعث توانمندشدن زنان روستا به واسطه مشارکت فعال آنها در تعاونی های تولید صنایع دستی شده است و چه شواهد و مستنداتی در رابطه با توانمندسازی زنان در روستای برکه خلف می توان شناسایی کرد.
روش : روش مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از روش های مشاهده، مصاحبه کیفی و پروتکل حافظه است. مکان اجرای پژوهش روستای برکه خلف در جزیره قشم می باشد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که توسعه فعالیت های زمین گردشگری در ژئوپارک قشم در میزان توانمندسازی زنان در ابعاد مختلف اقتصادی اجتماعی روانی و سیاسی تاثیرگذار بوده است.
هویت و زیست زنانه در رمان «رازی در کوچه ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
315 - 335
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی ایران در صد سال اخیر و ارتباط زنان ایرانی با دنیای مدرن، همراه با شتاب جهانی شدن و نوگرایی، موجب برخی تغییرات از جمله بازنگری در هویت زنانه شده است. نمود بازاندیشی زنان ایرانی در هویت فردی و اجتماعی را در جامعه و به تبع آن در رمان های چند دهه اخیر می توان دید. فریبا وفی از داستان نویسان موفق ایرانی است که به مسائل زنان و خانواده توجهی ویژه دارد. یکی از دغدغه های وفی در آثارش از جمله در رمان رازی در کوچه ها، هویت زن ایرانی است که در قالب موضوعاتی چون بحران هویت، سرگردانی بین هویت مدرن و سنتی، و بازیابی و بازنگری در هویت زنانه نمود پیدا می کند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی مؤلفه های هویت و زیست زنانه در رمان رازی در کوچه ها می پردازد و مواردی مانند خواب ها و رؤیاها، احساسات و عواطف، نیازها و آرزوها و واکنش زنان به موقعیت ها را با نظر به روان شناسی اجتماعی و نظریه های شخصیت، تحلیل و ریشه یابی می کند. نویسنده در این رمان، به انتقاد از کلیشه ها و ایدئولوژی جنسیتی مسلط بر جامعه می پردازد و بر لزوم بازنگری در هویت زنان و نقش و موقعیت آنان در خانواده و اجتماع، به صورتی آگاهانه و با پرهیز از افراط و تفریط تأکید دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای سیاست های کلی خانواده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
133 - 156
حوزههای تخصصی:
استحکام خانواده از مهم ترین عوامل استحکام جامعه است.از این رو محققان و سیاستگذاران اجتماعی همواره به خانواده به عنوان یکی از مهم ترین محورهای سیاستی ملی توجه ویژه ای داشته اند. هدف اصلی پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر اجرای سیاست های کلی خانواده در ایران بود. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی است که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه پژوهش شامل اساتید دانشگاهی، خط مشی پژوهان و سیاستگذارن آگاه در حوزه مورد بررسی است که از میان آنها از تعداد 15 نفر با استفاده از(روش نمونه-گیری هدفمند) انتخاب گردید و ابزار پژوهش؛ مصاحبه نیمه ساختار یافته است. داده های این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت که در نهایت 202 کد پایه احصا شده و در قالب 9مضمون فراگیر و24 مضمون سازمان دهنده دسته بندی شدند. مضمون های استخراج شده شامل: ابزارخطمشی(مطلوبیت و تناسب)؛ عوامل قانونی(تعارض در سیاست ها)؛ عوامل ساختاری(کنترل مستمر، شفافیت نقش ها، تمهید سازوکار اجرایی کارآمد)؛ عوامل اقتصادی( تأمین مالی، شرایط اقتصادی جامعه)؛ عوامل فرهنگی(تبلیغات و رسانه ها، آموزش و فرهنگ سازی) ؛عوامل فنی و محتوایی(میزان شفافیت خط مشی، هدفمندی و برنامه ریزی در خط مشی گذاری، کارآمدی و اثرگذاری سیاست ها، امکان پذیری و قابلیت اجرا، میزان فراگیری خط مشی)؛ مربوط به جامعه هدف(پذیرش و همگامی، انگیزش و تمایل مخاطبان)؛ مربوط به تدوین کنندگان خط مشی(مخاطب شناسی، مسأله شناسی، طرز تفکر ، هماهنگی و مشورت پذیری، سطح علمی، ابداع نوآوری در خط مشی گذاری) و مجریان خط مشی(تعهد، توان و تمایل) است می باشند. در نتیجه سیاستگذاران و همچنین مجریان خط مشی-های خانواده می توانند با در نظر داشتن هریک از این عوامل اثرگذار در بهبود اجرای این سیاست ها نقش بسزایی داشته باشند.
بازجستی در طلاق قضایی ناشی از عسر و حرج معنوی زوجه با تأملی در آراء قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
134 - 167
حوزههای تخصصی:
عسر و حرج معنوی مشقت ها و سختی هایی است که به روح، روان و حیثیت فرد وارد می شود. با توجه به اینکه این نوع از عسر و حرج غالبا در طلاق قضایی ناشی ازعسر و حرج زوجه مورد غفلت قانونگذار قرار گرفته است، پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی همراه با گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته، با مداقه در کتب فقهی و حقوقی مرتبط و چندین دادنامه کوشیده است مصادیق عسر و حرج معنوی را که حرج معنوی ناشی از مسائل روانی، حرج معنوی ناشی از مسائل مالی و حرج معنوی ناشی از رویه قضایی می باشد وغالبا از سوی زوج و رویه قضایی بر زوجه عارض می گردد را احصاء و تاثیر عسر و حرج معنوی بر طلاق را بررسی کند. باتوجه به ادله قاعده لاحرج، در تمامی مصادیق مذکور عسر و حرج معنوی می تواند برای زوجه حق درخواست طلاق قضایی ایجاد کند. در پایان نیز دو پیشنهاد در خصوص اصلاح رویه قضایی و لزوم آموزش های کاربردی افراد قبل و بعد از ازدواج مطرح شده است.
الگوی ساختاری سبک زندگی ارتقادهنده سلامت براساس خود شفقت ورزی، رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی: نقش واسطه ای استرس ادراک شده در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
51 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی و خود شفقت ورزی با سبک زندگی ارتقادهنده سلامت باتوجه به نقش میانجی گری استرس ادراک شده در زنان شاغل بود.
روش : این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان شاغل در سازمان ها و اداره های دولتی استان تهران در سال 1401 بود. درنهایت در پژوهش حاضر 400 زن (168 مجرد و 232 متأهل) به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به فرم های مقیاس رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی، مقیاس شفقت به خود فرم کوتاه، پرسش نامه استرس ادراک شده و نیمرخ سبک زندگی ارتقادهنده سلامت پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که شاخص های برازندگی حاصل از تحلیل از برازش قابل قبول مدل ساختاری با داده های گردآوری شده حمایت می کنند. رابطه بین استرس ادراک شده و سبک زندگی ارتقادهنده سلامت منفی و معنادار و رابطه بین خود شفقت ورزی و سبک زندگی ارتقادهنده سلامت مثبت و رابطه بین رضایت از نیازهای اساسی روان شناختی و سبک زندگی ارتقادهنده سلامت مثبت و معنادار و رابطه بین ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی و سبک زندگی ارتقادهنده سلامت منفی و معنادار بود. رابطه غیرمستقیم بین خود شفقت ورزی و سبک زندگی ارتقادهنده سلامت از یک سو رابطه غیرمستقیم بین رضایت از نیازهای اساسی روان شناختی و سبک زندگی ارتقادهنده سلامت از سوی دیگر مثبت و معنادار بود.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر این موضوع است که در زنان شاغل استرس ادراک شده رابطه بین رضایت و ناکامی از نیازهای اساسی روان شناختی و خود شفقت ورزی با سبک زندگی ارتقادهنده سلامت را به صورت معنادار میانجی گری می کند.
واکاوی وضعیت حقوقی واگذاری حضانت در مقابل بذل مهر یا طلاق (رفع چالش قضایی با تأکید بر آموزه های فقه خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
135 - 158
حوزههای تخصصی:
مطابق باماده1169قانون مدنی اصلاحی سال1382،برای حضانت طفلی که ابوین وی ازهمدیگرجداشده-اند،مادرتا7سالگی اولویت داردوبعدازآن باپدراست.یکی ازموارد مبتلابه جامعه ی امروزی اینست که به هنگام طلاق، زوجه در مقابل اینکه حضانت طفل به وی واگذار گردد،حاضر می شود تابخشی ازمهریاکل آن رابه زوج بذل نمایدیا اینکه زوج برای طلاق زوجه،از وی می خواهدتاحضانت طفلی راکه سنش زیر7 سال است،به زوج واگذارکند.مسأله ی چالشی که دراینجا مطرح می شوداینست که آیا اساساًحضانت طفل قابل اسقاط ازطرف زوج یازوجه است تابتوانند درخصوص واگذاری آن توافق کنند؟مطالعه ی رویه ی قضایی ومنابع فقهی حاکی از اختلاف نظراست.دسته ای حضانت رامطلقاً-خواه از طرف پدر خواه ازطرف مادر-غیر قابل اسقاط دانسته و توافق متضمن واگذاری آن راباطل می دانند. دسته ای نیز حضانت را به طور مطلق قابل اسقاط دانسته ولذا توافق موجب واگذاری آن را صحیح می دانند. برخی نیز حضانت را ازطرف مادر قابل اسقاط دانسته ولی ازطرف پدر، غیرقابل اسقاط می دانند. با پژوهش در مبانی فقهی ناظر بر مسأله روشن گردید که دیدگاه قائلین به صحت، موافق با ادله است اما نکته ی لازم الرعایه در توافق بر واگذاری حضانت از منظر مبانی فقهی وقانون حمایت خانواده وقانون مدنی، شرط رعایت مصلحت طفل است. اثری که لزوم رعایت مصلحت دارد اینست که اولاًحضانت مادر قبل از هفت سالگی وحضانت پدر بعداز هفت سالگی، مطلق نبوده و مقید به رعایت مصلحت است؛دوم اینکه در صورت ظهور عدمرعایت مصلحت، فارغ از اینکه نوع عمل حقوقی متضمن واگذاری حضانت قابل رجوع(جایز) است یا غیرقابل رجوع(لازم)، استمرارآن با اشکال اساسی مواجه بوده وبی اعتبار است. لذا باتوجه به صدور آراء متعارض ازشعب دیوان، درراستای تضمین حق طفل و جلوگیری از صدور آراء متعارض، صدور رأی وحدت رویه از هیئت عمومی دیوان پیشنهادمی گردد.
طراحی و آزمون مدل ساختاری تأثیر صفات تاریک شخصیتی بر کیفیت زندگی زناشویی با تحلیل نقش واکنش پذیری عاطفی و باورهای مذهبی مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدلی برای تأثیر صفات تاریک شخصیتی بر کیفیت زندگی زناشویی با تحلیل نقش واکنش پذیری عاطفی و باورهای مذهبی مشترک در بین دانشجویان متأهل است. روش پژوهش، همبستگی با رویکرد مدل ساختاری و متکی بر حداقل مربعات جزئی (PLS) می باشد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان متأهل الزهرا تهران در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 510 نفر بوده و از این تعداد، 230 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی (لیچر و کارمات)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیتی (جوناسون و وبستر) و پرسشنامه واکنش پذیری عاطفی (ناک و همکاران) می باشد. تحلیل مسیر نشان می دهد که صفات تاریک شخصیتی به صورت مستقیم بر واکنش پذیری عاطفی اثر مثبت و بر کیفیت زندگی زناشویی اثر منفی دارند. باورهای مذهبی مشترک اثر منفی بر واکنش پذیری عاطفی و مثبت بر کیفیت زندگی زناشویی دارند. صفات تاریک شخصیتی از طریق متغیر میانجی واکنش پذیری عاطفی بر کیفیت زندگی زناشویی اثر می گذارند. باورهای مذهبی مشترک در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی اثر تعدیل کننده و کاهنده دارند، درحالی که در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی و واکنش پذیری عاطفی و همچنین رابطه بین واکنش پذیری عاطفی و کیفیت زندگی زناشویی اثر معناداری ندارند. بر اساس نتایج حاصل، می توان گفت صفات تاریک شخصیتی نقش مهمی در تضعیف کیفیت زندگی زناشویی ایفا می نمایند و می توان با تقویت باورهای مذهبی مشترک زوجین، آثار منفی این صفات را بهبود بخشید.
اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که از طرح پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 60 نفر از زنان روستایی متأهل شهرستان دهاقان بودند که با گمارش تصادفی، 20 نفر در گروه آموزش سرمایه ی روان شناختی، 20 نفر در گروه آموزش باورهای فراشناخت و20 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. این گروه ها به تصادف در گروه های آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه ی 1ساعته، یک گروه تحت آموزش سرمایه ی روان شناختی و یک گروه هم تحت آموزش باورهای فراشناخت قرار گرفتند. در پایان هر سه گروه به پرسشنامه ی احساس پیوستگی آنتونوسکی (1987) پاسخ دادند. روایی و پایایی ابزار پژوهش برای استفاده در فرهنگ ایرانی رضایت بخش بوده است. نتایج تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) نشان داد که آموزش سرمایه ی روان شناختی و فراشناخت بر احساس پیوستگی تأثیر معنی داری داشته است. بنابراین، می توان از آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش باورهای فراشناخت یا تلفیقی از این دو روش جهت افزایش احساس پیوستگی زنان بهره برد.
مبانی قرآنی حقوق مادری با رویکرد اجتماعی براساس بند 2 اصل 21 قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
435 - 458
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان منبع اصلی هدایت مسلمانان، چارچوبی جامع برای حمایت از حقوق مادر فراهم می کند و راهنمایی هایی در جنبه های مختلف زندگی مادران ارائه می دهد. در اصل بیست ویکم نیز بر وظیفه دولت در تضمین حقوق زن با رعایت موازین اسلامی تأکید شده است و از جمله این وظایف را حمایت از مادران به خصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و نیز اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته برای غبطه آن ها در صورت نبود ولی شرعی دانسته است. از این رو می توان به ماده 946 قانون مدنی در باب حق ارث مادر، ماده 1107 درباره حق نفقه مادر و برای حق حضانت به ماده 1168 و 1169 اشاره کرد. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این مسئله است که مبنای قرآنی حقوق اجتماعی مادران طبق بند 2 اصل 21 قانون اساسی چیست. از این رو هدف از این مقاله، بررسی مبانی قرآنی برخی از حقوق اجتماعی زنان در مقام مادری است که به طور مستدل و مستند در قرآن و نظام حقوقی ایران پرداخته شده است. با بررسی آیات قرآن در راستای حقوق اجتماعی مادر در بند 2 اصل 21 قانون اساسی این نتیجه حاصل شد که این حقوق با مبانی قرآنی همسویی دارد و تأمین حقوق مادری در اجتماع مستلزم تلاش و ایجاد سازوکار صحیح دولت و سازمان های مربوطه است. درواقع باید طرحی هدفمند در جهت حمایت از مادران در ایفای مؤثر نقش هایشان پایه گذاری کنند. این راهبردها ممکن است شامل اجرای سیاست های مرخصی زایمان، نفقه، حضانت، ارث، تخفیفات شغلی و قضایی مادران باشد.
بررسی تجارب زیسته زنان از پدیده چندهمسری در استان سیستان و بلوچستان: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
247 - 262
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تجارب زیسته زنان از پدیده چندهمسری در استان سیستان و بلوچستان به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 10 زن، داده های به اشباع رسید. داده های حاصل از تجارب زیسته زنان به روش کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و از نرم افزار مکس کیودا 11 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته زنان در 5 تم "تغییر دیدگاه و باورها"، "تبدیل تهدید به فرصت توسط زنان"، "مشکلات زنان در چندهمسری"، "اثرات چندهمسری بر فرزندان"، "علل چندهمسری" دسته بندی شد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که چندهسمری از نگاه زنان مشکلاتی را برای آن ها داشته است و این مسئله بر رشد و تربیت فرزندانشان تاثیرگذار بوده است لذا بطورکلی پدیده چندهمسری وضعیت و شرایط خوبی را برای زنان ایجاد نکرده است.
پیشایندهای موثر بر برنامه ریزی مالی خانوار با تاکید بر ارزش های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی مالی به خانوارها در دستیابی به اهداف مالی و مواجه منطقی با رویدادهای غیرمنتظره زندگی کمک می کند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی پیشایندهای موثر بر برنامه ریزی مالی خانوار از طریق به کارگیری نظریه توسعه یافته رفتار برنامه ریزی شده است. به لحاظ روش، پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش خانوارهای ایرانی بوده و حجم نمونه آماری 328 نفر است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Amos نسخه 24 انجام شده است. بنابر یافته های پژوهش، هر سه مولفه ارزش های فرهنگی (خانواده گرایی، عاطفه و شناخت) و دانش مالی بر قصد برنامه ریزی مالی اثر مثبت و معناداری دارند (p < 0.01). همچنین دو متغیر نگرش مالی و کنترل رفتار اداراک شده دارای اثر میانجی بر رابطه بین مولفه های ارزش های فرهنگی و دانش مالی با قصد برنامه ریزی مالی است (p < 0.01). بنابراین ارزش های فرهنگی به عنوان یک پیشایند مهم و موثر بر رفتار مالی افراد نیازمند توجه ویژه خانوارها و سیاست گذاران است.
Gender and Third Spaces: A Study of Women’s Perception and Experience of Coworking Spaces in the City of Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
80 - 101
حوزههای تخصصی:
Gender and Third Spaces: Women's Perceptions and Experiences of Coworking Spaces in Tehran"New theories consider space as a social construct in which all members of society, including women, play a role in its production. Space is a domain for the reproduction of power and the representation of social roles. The concept of third space, despite being discussed by many theorists, was notably introduced by Oldenburg. Third spaces can be understood as places other than home and work where individuals spend their time freely, away from the formal constraints of work and the emotional and functional demands of home. Third spaces are arenas for the presence of effective social interactions and the expression of individual and collective creativity. This study employs a qualitative method, grounded theory approach, and in-depth interviews with 8 women who participate in coworking spaces. Coworking spaces have recently gained popularity in Iran, with many men and women engaging in work and activities there. The findings of this study reveal that women have transformed these spaces into professional networking environments and use them to navigate a male-dominated structure that limits women’s participation in professional activities. This indicates women’s agency in social spheresKeywords: Gender; Agency; Third Space; Coworking Space; Networking
تدوین الگوی توسعه کسب و کارهای ورزشی زنان در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
987 - 1011
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تدوین الگوی توسعه کسب وکارهای ورزشی زنان در استان تهران است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با تکنیک نظریه برخاسته از داده ها انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه نخبگان و متخصصان حوزه اشتغال، کارآفرینی و کسب وکارهای ورزشی است که 18 نفر از آن ها به روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در الگوی نهایی تحقیق که براساس کدگذاری و تحلیل داده ها شکل گرفت، عوامل علی (نیاز به خودشکوفایی، چشم انداز روشن، توسعه بهره وری زنان، درآمدزایی، تناسب کسب وکارهای ورزشی و نیل به استانداردها) لزوم توجه به پدیده محوری (خوداشتغالی و بهبود فضای کسب وکار) را نشان داد. یافته های پژوهش عبارت اند از: خوداشتغالی و بهبود فضای کسب وکار (سیاست گذاری و برنامه ریزی، آموزش کارآفرینی، حمایت قانونی، تشویق کارآفرینی، ترویج کارآفرینی و توسعه اکوسیستم کارآفرینی) با لحاظ کردن عوامل مداخله گر (موانع حقوقی-قانونی، کسب وکار نامناسب، حمایت مالی ناکافی، حمایت ناکافی از کارآفرینی) و زمینه های موجود (محدودیت های فرهنگی، محدودیت های اجتماعی، محدودیت های فردی، مشارکت ورزشی ناکافی، نیروی انسانی مستعد و مزیت پایتخت) پیامدها (توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، مشارکت ورزشی زنان، ارتقا عملکرد ورزش زنان و تندرستی زنان). نتایج این تحقیق می تواند به عنوان الگویی برای اقدامات و برنامه های توسعه مشاغل ورزشی زنان مورد استفاده سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ورزشی قرار گیرد.
رابطه بین سبک های دلبستگی با پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان با نقش میانجی گری خودکارآمدی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین سبک های دل بستگی با پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان با میانجی گری خودکارآمدی و تاب آوری بود. پژوهش حاضر، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان با پرونده فعال در بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و امام حسین (ع) تهران در سال 1402 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (2023) و با روش نمونه گیری در دسترس به تعداد 250 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، مقیاس تجدیدنظر شده سبک های دل بستگی بزرگ سالان، مقیاس تاب آوری و مقیاس خودکارآمدی عمومی بود. تحلیل آماری داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد سبک های دل بستگی (ایمن و ناایمن اجتنابی) بر پریشانی روان شناختی اثر مستقیم و معنادار دارد. خودکارآمدی دارای اثر مستقیم و معنادار بود و توانست در رابطه بین سبک های دل بستگی (ایمن و دوسوگرا) با پریشانی روان شناختی نقش میانجی معنادار ایفا کند. تاب آوری دارای اثر مستقیم و معنادار بود و توانست در رابطه بین سبک های دل بستگی (ایمن و دوسوگرا) با پریشانی روان شناختی نقش میانجی معنادار ایفا کند. با توجه به نقش میانجی معنادار خودکارآمدی و تاب آوری، می توان با به کارگیری مداخلات مؤثر دل بستگی محور مانند درمان هیجان مدار از بروز پریشانی روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان کاست.
اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام شد. جامعه و نمونه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهرستان کهگیلویه در سه ماهه اول سال 1400 است که از بین جامعه آماری به صورت تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هر گروه 15 نفر قرار گرفتند. بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون و پرسشنامه امید به زندگی هرث اجرا شد و گروه آزمایش تحت دوره آموزشی شادکامی به صورت گروهی در 8 جلسه 120 دقیقه ای قرار گرفت. سپس هر دو گروه مجدداً پرسشنامه های تحقیق را تکمیل نمودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و مانکوای یک راهه توسط نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از ارتباط مثبت معنادار آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی در زنان مبتلا افسردگی پس از زایمان (05/0 P<) بود که با استفاده از تحلیل کوار یانس یک راهه معنی دار بود. بنابراین آموزش شادکامی فرایندی فعال وجهت دار و درمانی مناسب برای اختلال روانی در مراکز مراقبت اولیه است. این درمان عملکرد بیمار را بهبود می بخشد مهارت هایش را افزایش داده و به بیمار کمک می کند تا با مسائل و مشکلاتش مقابله کند.
رضایتمندی زوجین در زنان: نقش پیش بینی کننده انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کننده انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر با رضایتمندی زوجین در زنان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی با روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دبیران زن شهر کرج تشکیل داده بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 171 نفر انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های احساسات مثبت به همسر، مقیاس ارزیابی انطباق پذیری خانواده و مقیاس رضایتمندی زوجین استفاده شده بود. یافته ها نشان دادند که بین احساس مثبت به همسر و انطباق پذیری با رضایتمندی زوجین در زنان رابطه مثبت معنادار وجود دارد (0٫001>p). همچنین انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر حدود 85 درصد از واریانس رضایتمندی زوجین در زنان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین می توان بیان داشت که رضایتمندی زوجین در زنان از طریق احساس مثبت به همسر و انطباق پذیری قابل دستیابی است.
رابطه سبک های هویت و سبک های دلبستگی با پایبندی مذهبی : نقش واسطه ایی کارکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش هدف این است که میزان پایبندی مذهبی دختران دانشجو با توجه به تأثیری که سبک های دلبستگی و سبک های هویتی ایفا می-نمایند و با توجه با کارکرد خانواده مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری انجام قرار گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه الزهرا (سلام الله علیها) بوده است و با استفاده از نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس 387 مورد بررسی قرار گرفتند که از این میان 287 نفر مجرد و 31 نفر متأهل بودند. بر اساس یافته های این پژوهش رابطه ی بین سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری و تعهد با پایبندی دینی به ترتیب با مقدار 283/0=r ، 552/0 = r و 396/0 = r به صورت مثبت و معنادار می باشد (05/0≥p). رابطه بین ابعاد کارکرد خانواده با پایبندی دینی با مقدار 453/0 = r؛ مثبت و معنادار می باشد. در نهایت اینکه رابطه بین سبک دلبستگی ایمن با پایبندی مذهبی با مقدار 410/0 = r به صورت مثبت و معنادار و رابطه ی سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با پایبندی مذهبی به ترتیب با مقدار 283/0 = r ، 254/0 - = r و 252/0 - = r به صورت منفی و معنادار می باشد (05/0 ≥p). با توجه به این یافته های ذکر شده این نتیجه به دست آمد که سبک های هویتی و سبک های دلبستگی بر روی میزان پایبندی مذهبی دختران دانشجو اثرگذار است و این اثرگذاری با توجه به میانجی گری کارکردهای خانواده نشان داده شده است.
نقش های مؤثر والدینی در گرایش نوجوانان دختر به حجاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پرداختن به نقش های موثر والدینی در'گرایش نوجوانان دختر به حجاب اسلامی است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. 30 نوجوان دختر بین سنین 13 تا 16 سال بر اساس معیار ورود به پژوهش انتخاب شدند. با استفاده از روش تحلیل مضمون از داده های بدست آمده سه مضمون فراگیر «نقش والدینی»، «نقش مادری» و «نقش پدری» و 16 مضمون سازمان دهنده «مرزهای مشخص ولی-فرزندی»، «مرزهای مشخص پوششی»، «روش های تشویقی و بازدارنده»، «نگاه قرآنی نسبت به حجاب»، «تنظیم رابطه با اقوام و مراسمات»، «الگوسازی»، «ایجاد جو شاد منزل»، «آگاهی بخشی درباره حجاب»، «نظارت بر فضای مجازی» و «ایجاد فضای اعتماد متقابل«، «ارتباط عاطفی با نوجوان»، «ارتباط منطقی با نوجوان»، «نقش محافظ و حامی» و «آشنایی با مسأله حجاب»، «حساس در امر تربیت» و «ارتباط مؤثر با نوجوان» و 39 مضمون پایه احصا شد. نتایج نشان داد علاوه بر نقش والدینی، هر یک از پدران و مادران نقش منحصر به فردی در اقبال دختران نوجوان به حجاب دارند و زمانی که والدین در کنار یکدیگر زمینه روانی را در فرزند خود ایجاد کرده و در امر تربیت همسوئی داشته باشند، حجاب مورد اقبال قرار می گیرد.
رابطه بین کنترل عواطف با سازگاری زناشویی: نقش واسطه ای صمیمیت زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش واسطه ای صمیمیت زناشویی در ارتباط بین کنترل عواطف با سازگاری زناشویی بود. طرح پژوهش حاضر همبستگی از نوع الگویابی تحلیل مسیر و نمونه موردنظر شامل 220 زوج بود که به صورت پیمایش اینترنتی و روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه کنترل عواطف ویلیامز و همکاران(1997)، پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر(1976) و پرسشنامه تامپسون و واکر (1989) بود. داده های گردآوری شده به روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شد. نتایج نشان داد کنترل عواطف اثر غیرمستقیم به واسطه ی صمیمیت زناشویی بر سازگاری زناشویی زوجین دارد. زوجینی که توانایی خوبی در کنترل عواطف دارند، تعاملات صمیمانه مطلوب تر و صمیمیت بیشتری را در رابطه تجربه می کنند، این امر موجب می گردد همسران در مواقع بحرانی بهتر بتوانند شرایط را تحمل کنند و قدرت انطباق بیشتری از خود نشان دهند، یعنی به واسطه صمیمیت ایجاد شده در رابطه سازگاری زناشویی نیز افزایش می یابد. در تدوین مداخلات روان شناختی برای افزایش سازگاری زناشویی باید به نقش عوامل تاثیرگذار از جمله کنترل عواطف و صمیمیت، توجه ویژه مبذول شود.
واکاوی کیفی بسترها و الگوی زیستل کودک همسری از دیدگاه زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود تغییردر سبک زندگی و الگوهای ازدواج، همچنان شاهد ازدواج در سنین پایین یا کودک همسری خصوصا در مناطق کوچک تر و روستایی هستیم. این پژوهش با هدف کشف الگوهای زیسته زنان جوان از ازدواج در سنین پایین و با رویکرد کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان زنان جوان ۲۷-۱۴ ساله یکی از روستاهای استان یزد است که قبل از 18 سالگی ازدواج کرده اند و با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوی داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، با ۱۳ زن نوجوان و جوان مصاحبه کردیم. سپس داده ها را با روش تحلیل تماتیک تحلیل کردیم. در فرایند تحلیل، هفت تم اصلی ساخته شد که تجربه دختران از ازدواج زودهنگام را توصیف می کند: پدرسالاری فرهنگی، هنجار ازدواج زودهنگام، تنگنای روستایی، بزرگسالی نمایشی، نارضایتی انباشته، محدودیت اجتماعی و عدم اولویت تحصیل. نتایج نشان داد دختران نوجوان در بستری فرهنگی زندگی می کنند که سعادت و خوشبختی دختر را در ازدواج در سنین پایین می دانند. هنجار در اولویت قرار دادن ازدواج توسط خانواده ها، دختران نوجوان را به پذیرش ازدواج زودهنگام به عنوان یک الگوی اجتماعی سوق داده است.