فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت جایگاه خانواده، پرداختن به موضوعات مؤثر در استحکام و اعتلای خانواده های ایرانی اهمیت بسزایی دارد. تعارضات همسران یکی از مسائلی است که فراگیری زیادی داشته و مدیریت صحیح آن نقش مهمی در حفظ ثبات و آرامش خانواده ها دارد. در این پژوهش، مبانی زیربنایی مفهوم تعارض همسران از منظر اخلاق مورد بررسی قرار گرفت و با بررسی آثار اخلاقی امام خمینی (رحمهالله)، مبانی و اصول در حیطه نقطه تغییر در مشاوره اخلاق محور، علت شناسی و اصول درمان تعارض همسران استخراج شد. روش تحقیق در این پژوهش، روش هرمنوتیکی شلایرماخر است. مبنای اصلی مشاوره اخلاق محور، تأکید بر میل فطری انسان ها به کمال است و ماهیت تعارضات همسران و اصول درمان نیز بر همین مبنا تبیین شده است. مبانی استخراجی در سه دسته مبانی گرایشی، بینشی و کنشی دسته بندی شده و بدین ترتیب، بسط مفهومی در مفهوم تعارض همسران از منظر اخلاق صورت گرفته است.
بررسی میزان استقبال دختران روستایی از سریال های ماهواره ای و راهکارهای کاهش اثرات منفی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۶)
77 - 102
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن تاثیر شگرف و غیرقابل انکاری بر تمامی جنبه های زندگی داشته است، به-طوری که انتشار سریع ایده ها از طریق فناوری های نوین رسانه ای بر گوناگونی اجزای فرهنگی و تنوع و تکثر آن افزوده و اثرات قابل توجهی در فضاهای مختلف جغرافیایی گذاشته است. پژوهش حاضر به بررسی میزان استقبال دختران روستایی از سریال های ماهواره ای و راهکارهای کاهش اثرات منفی آن می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی است. جامعه آماری روستاهای دارای بیشترین دستگاه گیرنده ماهواره در دهستان میامی شهرستان مشهد و واحد تحلیل دختران روستایی و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است. در این مطالعه 160 دختر روستایی به-صورت داوطلبانه در تکمیل پرسشنامه همکاری داشتند. تجزیه و تحلیل داده های میدانی به کمک نرم افزار SPSS انجام و از آزمون تی، مربع خای و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی غالب استفاده از تلویزیون های ماهواره ای برنامه هایی با محتوای سرگرم کننده بوده و بیشترین میزان استقبال دختران روستایی به ترتیب شامل: موسیقی و رقص، سریال های دوبله شده فارسی، آشپزی و فیلم های سینمایی است. همچنین از دیدگاه دختران بهترین شبکه های ماهواره ای به ترتیب PMC وGEM TV بوده است. مهمترین راهکارهای کاهش اثرات منفی سریال های ماهواره ای از دیدگاه دختران روستایی به ترتیب شامل: بهبود و تنوع برنامه های شبکه-های تلویزیون داخلی با میانگین 3.9، برنامه ریزی جهت پرکردن اوقات فراغت دختران جوان با میانگین 3.8، تقویت باورهای دینی در دختران جوان با میانگین 3.7 است.
واکاوی نشانه های حضور حرم سرا در آثار فرنگی سازی مکتب نقاشی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
463 - 487
حوزههای تخصصی:
در دوران اصفهان صفوی، سیاست محبوس نمودن شاهزادگان در حرم سرا باعث شد به تدریج شاه از کنش جدی در عرصه سیاست کناره گیری کند و در مقابل حرم سرا به کانونی از قدرت مبدل شود که در آن مادر شاه، زنان و خواجه سرایان ابتکار عمل سیاسی را به دست گیرند. در دوران سلیمان، این کانون به حدی قدرتمند شد که آن را مالک اصلی شاه نامیدند. در همین زمان بود که نقاشی فرنگی سازی به عنوان سبک مسلط هنری شناخته شد و رو به گسترش نهاد. مقاله حاضر با توجه به هم زمانی قدرت یابی حرم سرا و رونق فرنگی سازی در دوران حکومت شاه سلیمان، در پی پاسخ به این پرسش است که جریان فرنگی سازی مکتب نقاشی اصفهان، در بازنمایی قدرت رو به گسترش حرم سرا و ساکنانش، چگونه عمل کرد؟ خوانش نقاشی های ذکرشده نشان می دهد که آثار فرنگی سازی از منظر چشم شاه سلیمان به موضوع زنان و حرم سرا نظر می افکند و با حذف زنان به عنوان عاملان قدرت، فقط به نمایش نشانه هایی مربوط به مکان زیست آنان، چون اشاره به «فضای درونی/ اندرونی در معماری» که اینک خودِ سلیمان در آن مستقر شده بود، اکتفا می کند و از طریق تأکید بر «نگاه خیره به مخاطب»، به «بازتکثیر نگاه مردانه» دست می زند.
بازاندیشی تعارض یا عدم تعارض شرط خیار با ماهیت نکاح در فقه اسلامی و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۵
109 - 132
حوزههای تخصصی:
خیارشرط درمعامله امری عقلائی است و منطق حقوقی نیز آن را می پذیرد.با این حال،قانونگذار ایران درماده 1069 قانون مدنی،شرط خیار درعقد نکاح را باطل دانسته و تصریح نموده است:«شرط خیارفسخ نسبت به عقدنکاح باطل است...».همچنین درفقه نظام یافته در اندیشه ی فقیهان والامقام اسلام، درخصوص ماهیّت نکاح اختلاف نظر وجود دارد.سؤال مطرح این است با کدام رویکرد ماهیّتی نکاح،شرط خیار را باطل دانسته اند؟و آیا شرط خیار درعقدنکاح باطل است یا خیر؟ در این جستار که به روش توصیفی-تحلیلی و با ابزارکتابخانه ای نگارش یافته است،تلاش شده این مسأله از منظر فقهی وحقوقی مورد بازپژوهی قرارگیرد.بررسی ها نشان می دهد با عنایت به اینکه بیان معصومانه در این خصوص وجود ندارد و ادله ی مورد قبول فقیهان نیز در این زمینه تعیین تکلیف نکرده است،برای اثبات تعارض شرط خیار وهمچنین بطلان آن درعقد نکاح،از سوی اندیشمندان فقه و حقوق دلایل اجتهادی و توجیحات حقوقی مختلفی ارائه شده است که قابل مناقشه می باشند.بنابراین به نظر می رسد دیدگاه تبیین ماهیّتی معاملی و معاوضی نکاح،ترجیح دارد و قابل پذیرش است.از این رو، شرط خیار با ماهیّت مذکور تعارض ندارد و اندراج شرط خیار درعقدنکاح جایز وصحیح است و الزام آور می باشد.با توجه به فواید این امر که به صورت کاربردی ومتناسب با نیاز دنیای امروز برای هریک از زوجین می تواند باشد و بویژه درجهت حمایت و رعایت مصالح زوجه است،پیشنهاد شده قانونگذار با نگرشی واقع بینانه وهمچنین با ایجاد نظمی نوین درحقوق خانواده،درخصوص اصلاح ماده 1069 قانون مدنی اقدام نماید.
الگوی معادلات ساختاری رضایتمندی زوجین بر اساس مؤلفه های شخصیتی پنج عاملی نئو با میانجیگری ارتباط مادر- فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگوی معادلات ساختاری رضایتمندی زوجین با بررسی نقش مؤلفه های شخصیتی 5 عاملی نئو و نقش میانجیگری رابطه مادر فرزند انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه ششم دبستان های پسرانه و دخترانه شهر شیراز در سال 1397 به همراه مادرشان بودند که از میان آن ها 260 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی خوشه ای از نه منطقه آموزش وپرورش شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه پنج عامل شخصیت نئو (1992)، مقیاس زوجی انریچ (1989) و روابط والد-فرزندی فاین و همکاران (1983) استفاده شد. داده ها با روش آماری همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها بین عامل شخصیتی روان آزردگی و رضایت زناشویی رابطه منفی نشان دادند، ولی عوامل شخصیتی انعطاف پذیری، برون گرایی، توافق پذیری و مسئولیت پذیری با رضایتمندی زوجین رابطه مثبت داشت. همچنین متغیر رابطه مادر و فرزند رضایت زناشویی را در جهت مثبت پیش بینی می کند. ازآنجاکه صفات شخصیتی به عنوان پیش آمادگی هایی که افراد با خود در روابط زناشویی وارد می کنند می توانند بر سازه های میانجیگر از جمله رابطه مادر فرزند اثرگذار باشند؛ بنابراین، رضایت زناشویی تحت تأثیر عوامل درون فردی به ویژه ویژگی های شخصیتی می باشد. نتایج حاکی از آن بود که ویژگی های شخصیتی با نقش میانجی ارتباط مادر فرزند می توانند رضایت زناشویی را تبیین کنند (P≤ 0/01).
اشتغال زنان و پایداری خانواده : ارائه یک رهیافت جدید برای حل تعارضات در تحقیقات پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تاثیر اشتغال زنان متاهل برپایداری خانواده هایشان شکل گرفته است.برای پاسخ نیازمند مقایسه بین دو گروه نمونه از خانواده هایی بودیم که در زمینه اشتغال یا عدم اشتغال زن متفاوت بودند.بر همین اساس پیمایشی بین زنان متاهل25 تا 45 ساله صورت گرفته است. سازه پایداری خانواده را با ده مولفه پایداری سنجیدیم.ناهمسازی موجود درداده ها را با تحلیل عاملی اکتشافی در ابعاد متغیر پایداری خانواده تبیین نمودیم که در طی آن مشخص شدکه این سازه دارای سه مولفه ناهمساز و متفاوت با همدیگر است.به بیانی دیگردرجامعه فعلی ما، سه نوع خانواده پایدار وجود دارد که بر حسب نوع نقش مسلط زن یا مرد، با همدیگر تمایز دارند. بنابراین این مفهوم وسیع تر از آن است که بتوان آن را در یک غالب مطرح نمود نتایج متفاوت تحقیقات پیشین نیز از اینجا سرچشمه می گیرد. ساختارخانواده درجامعه هدف نزدیک به 73 درصد از مدل اقتدارگرایانه پیروی میکندکه بیش از50 درصدآن سهم خانواده هایی با اقتدارمردانه است. با وجود تاثیر معنا دار اشتغال زنان بر ابعاد سازه پایداری خانواده،سهم این تاثیر فقط 10درصد است و اشتغال زنان علی رغم آنچه به نظر می رسد سهم مهمی از این جهت ندارد.
تأثیر حضور زنان در هیئت مدیره بر عملکرد محیط زیستی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
609 - 631
حوزههای تخصصی:
عملکرد محیط زیستی نه تنها در راستای تقویت مشروعیت اجتماعی عمل می کند، بلکه به مزیت رقابتی نیز منجر می شود؛ زیرا سبب افزایش بهره وری و تحریک نوآوری در فعالیت های عملکرد محیط زیستی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش حضور زنان در هیئت مدیره بر عملکرد محیط زیستی شرکت ها است. برای رسیدن به این هدف، داده های 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1398 جمع آوری و تحلیل شد. روش پژوهش از نوع رگرسیون لاجیت و داده های تابلویی است. یافته های پژوهش نشان می دهد وجود زنان در هیئت مدیره شرکت های بورسی موجب افزایش عملکرد محیط زیستی آن ها شده است. وجود زنان در هیئت مدیره می تواند توانایی شرکت را در ایجاد و جذب منابع مختلف (مانند دانش، ارتباطات، شهرت، و اطلاعات) برای انجام مسئولیت های مدیران به نمایندگی از منافع سهام داران افزایش دهد. ترکیبی از مهارت های ناشی از حضور زنان در هیئت مدیره با ایجاد تخصص لازم برای توجه و تمرکز در زمینه های مشاوره، مشروعیت و کانال هایی برای ارتباط فراهم می سازد. همچنین علاوه بر موارد اشاره شده، میزان توجه شرکت را به مسائل پیچیده محیط زیستی افزایش می دهد و به بهبود عملکرد محیط زیستی شرکت ها می انجامد؛ بنابراین، این پژوهش جهت گیری ارزشمندی را برای شرکت هایی فراهم می کند که برای بهبود حضور زنان در هیئت مدیره و عملکرد محیط زیستی خود تلاش می کنند.
تأثیر رسانه ها بر کلیشه های جنسیتی در ورزش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
57 - 72
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، رسانه ها مهم ترین ابزار انتقال پیام هستند که به طرق گوناگون در دسترس عموم مردم قرار دارند و سهم چشمگیری در میزان آگاهی مردم نسبت به موضوعات مختلف دارند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر به مطالعه تأثیر رسانه ها بر کلیشه های جنسیتی در ورزش زنان پرداخته شده است. روش به کار گرفته برای تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمون یا تماتیک است. جامعه پژوهش شامل زنان ایرانی ورزشکار در سطح حرفه ای و همچنین شامل پژوهشگرانی است که در حوزه مطالعاتی ورزش زنان فعالیت می کنند. در تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه ها، دو تم اصلی؛ کژکارکردها و کارکردهای رسانه ها در حوزه تأثیرگذاری رسانه ها بر کلیشه های جنسیتی استخراج شد که بیانگر تأثیر دوگانه و متضاد آنهاست؛ بدین معنی که؛ از یک سو، پیامد بازتاب موفقیت ها و فعالیت های زنان ورزشکار حرفه ای در رسانه ها سبب تضعیف اندیشه های حاکم مردسالارانه در ورزش می شوند، ولی، ازسوی دیگر، رسانه ها به واسطه سوگیری در تأکید و بزرگنمایی بعد زنانگی ورزشکاران زن با القای نگاه جنسیتی و باور غیرجدی بودن ورزش زنان در اذهان عموم به تقویت کلیشه های جنسیتی در جامعه می پردازند.
استراتژی های کودک همسران در مواجهه با مسائل زندگی زناشویی (مقایسه دو گروه از کودک همسران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
169 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو در پی مطالعه استراتژی های کودک همسران در مواجهه با مسائل برخاسته از ازدواج شان در دوران کودکی بوده است. جهت رسیدن به اهداف تحقیق از روش کیفی استفاده شده است. جمع آوری داده ها با کاربست مصاحبه نیمه ساختاریافته با دو گروه صورت پذیرفت. گروه نخست شامل کودک همسرانی است که هنوز در سنین کودکی (زیر 18 سال) به سر می برند و گروه دوم کودک همسرانی هستند که دوران کودکی خود را طی نموده و در محدوده سنی 18 تا 35 سال قرار دارند. در این مطالعه که در پاییز و زمستان سال 1398 انجام شده، مشارکت-کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند یا نظری از چهار شهر بجستان، بردسکن، تربت حیدریه و گناباد انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل متون مصاحبه با استفاده از روش تحلیل تماتیک، نشان داد که مشارکت کنندگان تحقیق به صورت های مختلفی به مسائل پدید آمده در زندگی زناشویی خود واکنش نشان می دهند و استراتژی های مختلف و متفاوتی را برمی گزینند. این استراتژی ها در قالب دو مقوله اصلی 1. استراتژی های منفعلانه و 2. استراتژی های فعالانه مطرح شدند که نمایانگر غالب بودن استراتژی های منفعلانه در میان هر دو گروه بوده است. از طرفی غالب استراتژی ها در سطح فردی لحاظ شدند.
سیر تحول مفهوم مادرسالاری نزد مغولان و ایلخانان با تحلیل آیکونوگرافیک نگاره پرسیدن فریدون نسب خود را از مادرش در شاهنامه بزرگ مغولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
441 - 461
حوزههای تخصصی:
بازتاب جریانات و حوادث دوره های مختلف تاریخی در هنرهای آن دوره و ارتباط متقابل گونه ها و سبک های هنری با رویدادهای جامعه معاصر خلق اثر بین اکثر پژوهش گران تاریخ و جامعه شناسی هنر امری پذیرفته شده است. مسئله پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چگونگی سیر تحول مفهوم مادرسالاری نزد مغولان اولیه تا انقراض ایلخانان با مطالعه موردی نگاره پرسیدن فریدون نسب خود را از مادرش در شاهنامه بزرگ مغولی است. در تحلیل داده ها از مبانی آیکونوگرافی ازجمله تطبیق نگاره با منابع تاریخی، روابط بینامتنی و استحاله بهره گرفته شده است. رویکرد پژوهش توصیفی تحلیلی است و اطلاعات به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال گردآوری شده است. نتایج نشان می دهند مفهوم مادرسالاری از دوره مغولان اولیه تا ایلخانی به سه دوره قابل تقسیم است. در دوران قبل از تشکیل امپراتوری به سبب عرف گرایی موجود، مادرسالاری به بهترین نحو بر قبایل حاکم است. در دوران فتوحات، ازدواج های درباریان و شخص خان همسو با منافع سیاسی و اقتصادی است. در این دوره، نفوذ همسر اول خان بیشتر از سایر زنان است؛ ولی این نفوذ شخصی و غیرمستقیم است تا اینکه امری نهادی باشد. پس از اصلاحات غازان و به ویژه در اواخر عمر ایلخانان، با وجود غلبه دیوان سالاری ایرانی اسلامی، نمودهایی از بازگشت به عرف گرایی در هنرهای این دوره به صورت اعم و اهمیت مجدد مادرسالاری در نگاره مطالعه شده (بازتاب نقش مادر ابوسعید در سرنگون کردن امیرچوپان در نگاره) به صورت اخص دیده می شود.
چالش های فقهی- حقوقی مراکز مشاوره دادگاه های خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست تقنینی جمهوری اسلامی ایران، تأسیس و تقویت مشاوره های تخصصی است. بر این اساس، قانون حمایت خانواده قوه قضائیه را مکلف ساخت، مراکز مشاوره را در معیت دادگاه های خانواده ایجاد نماید. قانون همچنین ارجاع دعاوی طلاق توافقی به مراکز مشاوره را برای دادگاه الزامی شناخته است. فلسفه این الزام قانونی، تحکیم خانواده، پیشگیری از طلاق و ایجاد صلح و سازش است. افزون بر کارکرد اصلاحی، قانونگذار مأموریت های مهم دیگری مانند اظهار نظر کارشناسی پیرامون علت ها و ماهیت دعاوی خانواده، مددکاری اجتماعی و خدمات درمانی را بر عهده مراکز مشاوره خانواده قرار داده است. این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی، مبانی فقهی الزام به مشاوره و همچنین، ظرفیت های ساختاری مراکز مشاوره در تحقق کارکردهای قانونی را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که الزام متقاضیان طلاق توافقی به مشاوره به صورت مطلق بر خلاف مصلحت و با موازین شرعی ناسازگار است. همچنین معلوم شد که شرایط علمی، تجربی و صلاحیت های اخلاقی کارشناسان مراکز مشاوره و همچنین ماهیت غیراختیاری مشاوره و غیرانتخابی کارشناسان با کارکردهای قانونی آن تناسب ندارد و به همین دلیل، مراکز مشاوره فاقد کارآیی لازم در تحقق اهداف قانونگذار است.
ساخت و اعتبارسنجی پرسشنامه ارزیابی دانشی و رفتاری مادران در تربیت جنسی دانش آموزان ابتدایی و متوسطه دوره اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ساخت پرسشنامه تربیت جنسی براساس آیات وروایات و بررسی روایی و پایایی آن است. این پژوهش از نوع روش پژوهش آمیخته ی اکتشافی می باشد. در بخش کیفی، به روش تحلیل محتوا با توجه به آیات و روایات مندرج در کتاب تربیت جنسی: مبانی، اصول و روش ها از منظر قرآن و حدیث؛ گویه های مربوط به تربیت جنسی استخراج و سپس پرسشنامه ی تربیت جنسی کودکان و نوجوانان در دو بُعد رفتاری و دانشی و دو نوع آموزش مستقیم و غیرمستقیم، طراحی گردید. جامعه ی آماری در بخش کمی شامل مادران دارای دانش آموزان (دختر و پسر)، دوره ی ابتدایی (پایه سوم) و متوسطه (پایه نهم) ساکن شهرستان رودهن در سال 1398 بود که از بین آن ها 320 نفر از مادران اول به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. جهت بررسی روایی ابزار از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. با انجام تحلیل عاملی اکتشافی، هیچ گویه ای از گویه های پرسشنامه حذف نشد و برای هر گروه سنی چهار مؤلفه شناسایی شد. روایی سازه ی ابزار نیز به روش تحلیل عاملی تأییدی گویای آن بود که پرسشنامه با حذف تعدادی از گویه ها، در هشت عامل مورد بررسی از برازش مطلوبی برخوردار است. طبق یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که پرسشنامه ی تربیت جنسی مادران در دو رده ی سنی کودکان و نوجوانان از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار (روایی محتوایی90/0 ، پایایی بین 79/0 و 95/0) است.
بازنمایی و برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای ایران (نشانه شناسی فیلم های روسری آبی، کافه ترانزیت و دهلیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
241 - 265
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای بعد انقلاب است تا با استفاده از تفسیر فوکو و آلتوسر از سوژگی، بدین سؤال پاسخ دهد که سوژه زن سرپرست خانوار در این آثار سینمایی به چه صورتی برساخت و بازنمایی شده است؟ پژوهش با روش نشانه شناسی و بهره گیری از الگوی فیسک و بارت و تلفیق آن با رویکرد سلبی و کاودری صورت گرفته که با نمونه گیری هدفمند، سه فیلم «روسری آبی، کافه ترانزیت، و دهلیز» از دهه 70، 80 و 90 برای تحلیل برگزیده شده است. نتایج نشان می دهد که قدرت در این فیلم ها بر قداست خانواده و لزوم مدیریت زن در آن پرداخته و گفتمان خانه دار بودن زن را بازتولید کرده است. ازسوی دیگر شاهد برساخت زن وفادار در قبال تعهد به همسر یا خانواده و عهده دار نقش های مردانه هستیم. زنانگی مطلوبی که در فیلم ها به تصویر کشیده است، شامل 1) برساخت زنِ خانه دار، وفادار، سرپرست خانوار و حامی شوهر؛ 2) زن ِسرپرست خانوار و متعهد به خانواده و شاغل؛ 3) زن ِسرپرست خانوار، عفیف و عشق ورز است. معانی فرهنگی فیلم ها عبارتند از: طبقه اجتماعی پایین زن های سرپرست خانوار؛ در معرض قضاوت قرار داشتن زن های سرپرست خانوار جوان؛ مشکلات معیشتی و اقتصادی آنان؛ نگاه برساخت شده مردم به آنها؛ ایفای نقش های چندگانه و مادرانگی قوی؛ تفاوت های فرهنگی و ارزشی اقوام مختلف؛ ازخودگذشتگی و فداکار بودن و ترسیم سنت های قدیمی بیوه گی زنان. همچنین تمامی زنان سرپرست خانوار سعی در تغییر و شروع دوباره دارند، اما در مواجهه با جامعه، سنت ها، کلیشه های جنسیتی و برتراندیشی مردانه، فرصت توانمندسازی را از آنها می گیرد.
درک زنان از موانع و تسهیل کننده های موفقیت: مطالعه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
501 - 527
حوزههای تخصصی:
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیت های اجتماعی اقتصادی زنان به عنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر، فهم موانع و تسهیل کننده های موفقیت زنان است. در قالب مطالعه ای کیفی با رویکرد داده بنیاد با زنان 30 تا 40 ساله ساکن در شهر مشهد مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. بر پایه نمونه گیری نظری و هدفمند، مصاحبه ها تا دست یابی به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت با 25 نفر مصاحبه شد. داده ها پس از انتقال به نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودی ای با شیوه کدگذاری داده بنیاد برساخت گرا تحلیل شد. یافته ها در قالب هشت مقوله بازنمایی شد که عبارت اند از: «جامعه پذیری تک بعدی و محدود سازی بیرونی»، «محدودیت چشم انداز شغلی»، «نبود حمایت مالی و خانوادگی»، «کمبود آموزش های مهارت محور»، «فشار نقش خانه داری»، «تمرکز بر توانمندی های شخصی»، «دسترسی به تحصیلات دانشگاهی» و «فرصت فضای مجازی». مقوله مرکزی با عنوان «محدودیت و دوگانگی نقش» نام گرفت. یافته ها حاکی از این است که نظام های درهم تنیده اجتماعی فرهنگی که هویت افراد را شکل می دهد زنان را درگیر چرخه ای از یادگیری در رابطه با تأثیرات نظام مند کرده است؛ به طوری که مشارکت کنندگان ساختارهای معناسازی مورد نیاز برای پالایش تأثیرات تبعیض آمیز را توسعه می دهند. می توان گفت که نظام اجتماعی توانسته فرصت های جدیدی برای زنان فراهم کند، اما وزن مؤلفه های اجتماعی جنسیتی همچنان بالاست و این فرصت ها تحقق پیدا نکرده اند.
تحلیل لایه های علّی (cla) پدیده روابط فرازناشویی در زوجین شهر تهران و ارائه خط مشی مطلوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خانواده، به عنوان یک نهاد ارزشمند به جهت کارکردهای بسیار مهمی که دارد در تمامی فرهنگ ها موردتوجه قرار گرفته است. این نهاد در نگاه دین اسلام دارای ارزشمندی بیشتری می باشد تا آنجا که آن را محبوب ترین و عزیزترین نهاد بشری در نزد خدای متعال شمرده است. پدیده روابط فرازناشویی، به عنوان یکی از آسیب های خانواده، در چند دهه اخیر پیامدهای ناگواری را برای فرد، خانواده و جامعه به همراه داشته است.پژوهش حاضر با عنوان «تحلیل لایه های علّی (CLA) پدیده روابط فرازناشویی در زوجین شهر تهران و ارائه خط مشی مطلوب» پژوهشی است که با استفاده از روش تحلیل لایه های علّی اقدام به تحلیل این پدیده در زوجین شهر تهران نموده است.از دستاوردهای این پژوهش کشف عوامل موثر بر پیدایی این روابط می باشد که سه عامل رسانه ها و شبکه های مجازی، عدم تامین نیازهای عاطفی از سوی همسر، عدم رضایت جنسی بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادند و پنج الگوی ذهنی محیط گرایان، خانواده گرایان، باورگرایان، ارتباط گرایان و روان گرایان، بر اساس روش تحلیل کیو به دست آمد.پژوهشگر در پایان به بیان ارائه خط مشی های مطلوب بر اساس مجموعه علل فردی، خانوادگی و اجتماعی پدیده روابط فرازناشویی در زوجین شهر تهران پرداخته است.
فراتحلیل کیفی پژوهش های انجام شده در مورد آیه 34 سوره نساء
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
85 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش فراتحلیل کیفی پژوهش های انجام شده در مورد آیه 34 سوره نساء بود. جامعه پژوهش، مقالات علمی پژوهشی چاپ شده در حوزه آیه ذکر شده از سال 1380 تا 1397بود. نمونه مورد بررسی، سی و سه مقاله پژوهشی از مجلات مختلف انتخاب شدند. طرح پژوهش فراتحلیل کیفی به صورت توصیفی – تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات، ابتدا مقالات علمی پژوهشی در حیطه ی موضوعی کلید واژههای مرتبط با آیه 34 نساء، مانند ضرب زنان و قوامیت در پایگاه های نورمگز، علم نت، جامع علوم انسانی جست و جو و انتخاب شد. پس از آن اطلاعات موجود در آن ها استخراج شد. نتایج این پژوهش نشان داد بیشتر مقالات منتخب، بر روی معنای قوامیت مردان متمرکز شده اند. مهم ترین مولفه های مطالعات در حوزه ی آیه 34 سوره نساء از جهت اصول کلی ناظر بر معنای ضرب، شرایط و نحوه اجرا و وجوب یا جواز آن، معنای نشوز و گستره ی آن، شرایط فرهنگی- اجتماعی مفسران در برداشت آیه ویا بسترهای تاریخی اجتماعی عصر نزول در آیه بود. هم چنین پراکندگی مطالعات نشان داد که در سال های 94 13و 97 13هر کدام به صورت جداگانه پنج مقاله در موضوع بررسی آیه 34 نساء به چاپ رسیده است که بیشترین فراوانی را در مقایسه با سال های دیگر در جامعه ی آماری پژوهش بود.
تحلیل و نقد تاریخی نظریه مسئله نبودگی حجاب در قرن اول هجری- قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
143 - 167
حوزههای تخصصی:
حجاب و مسئله موضوعیت و بودگی آن در قرن اول هجری- قمری ازجمله مباحث مبنایی پوشش و حجاب بانوان است. پژوهش حاضر به روش اسنادی- تحلیلی و با هدف بررسی و تحلیل مستندات تاریخی در مسئله پوشش زنان در قرن اول هجری- قمری و نوع رویارویی پیامبر(ص) و دیگر پیشوایان دینی صدر اسلام با بی حجابی و ناپوشیدگی زنان انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب علمی اعم از کتب و مقالات و گزارش های مربوطه بررسی گردید و این ادعا که نبود گزارشی تاریخی از مخالفت و مقابله پیامبر(ص) و پیشوایان دینی صدر اسلام با بی حجابی و عدم مؤاخذه و مجازات افراد بی حجاب، مسئله نبودگی حجاب در صدر اسلام را نشان می دهد، نقد و بررسی شد. نتایج بررسی ها نشان داد که نقش پوشش زنان در وقوع بعضی نبردها، اعتراض افکارعمومی به کم حجابی برخی زنان، تغییر پوشش زنان پس از نزول آیات حجاب و تأکید بر مسئله پوشش زنان در گزارش های مربوط به اسرای کربلا حکایت از موضوعیت حجاب در صدر اسلام دارد. همچنین وجود گزارش های تاریخی در مورد مقابله ایجابی پیامبر(ص) و امام علی(ع) در قالب دستور، توصیه و یا دعا برای حجاب داشتن زنان و برخوردهای سلبی ایشان در قالب نهی بی حجابی و روی گرداندن از زنان بی حجاب، ازجمله گزارش های نقض کننده ادعای مذکور است و موضوعیت حجاب در صدر اسلام را تأیید می کند.
رابطه سبک دلبستگی مادر و تحول هیجانی کارکردی کودکان زیر سه و نیم سال با میانجی گری شیوه فرزند پروری مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش سبک دلبستگی مادر بر تحول هیجانی کارکردی کودک با میانجی گری شیوه فرزندپروری مادر در کودکان زیر سه و نیم سال است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) است. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل تمام مادران مشهدی است که کودک زیر سه و نیم سال دارند. بدین منظور، 210 تن از مادران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تحول هیجانی کارکردی گرینسپن (2007)، پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور (1987) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری رابینسون و همکاران (2001) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار آموس و الگوی تحلیل مسیر استفاده شد. شاخص های کلی آزمون مدل تحلیل مسیر، حاکی از برازش کلی مدل بود. نتایج حاصل از ضرایب غیرمستقیم نشان داد سبک دلبستگی ایمن مادر با میانجی گری شیوه فرزندپروری مقتدرانه، پیش بینی قدرتمندی برای تحول هیجانی کارکردی کودکان بود، اما نقش میانجی شیوه فرزندپروری مادر در رابطه با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با تحول هیجانی کارکردی کودکان معنادار نبود. با توجه به یافته های پژوهش می توان با شناسایی مادرانی که در معرض خطر دلبستگی ناایمن هستند، کارگاه های آموزشی جهت تقویت مهارت های پاسخگو بودن و حساس بودن نسبت به رفتارهای کودکان برگزار شود.
تحلیل هویت اجتماعی و ملی زنان مهاجر با محوریت رمان عطر سنبل، عطر کاج از فیروزه جزایری دوما
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
115-125
حوزههای تخصصی:
نقش زنان در ادوار هخامنشی، اشکانی و ساسانی بر اساس سکه های بازمانده
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
41 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی نقش زنان در ادوار هخامنشی، اشکانی و ساسانی بر اساس سکه های بازمانده بود. جامعه ی پژوهش شامل منابع مکتوب تاریخی و دیگر آثار مرتبط با موقعیت زنان در سلسله های هخامنشی، اشکانی و ساسانی می باشد. نمونه پژوهش، سکه های برجای مانده از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی بود. روش پژوهش توصیفی -تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای و با استفاده از اسناد، مدارک مکتوب و منابع معتبر انجام گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت گرفت. یافته ها نشان داد که، اگر چه سکه ابزاری جهت مبادلات اقتصادی، نشانه استقلال و معرف ملیت هر قومی است، ولی درعین حال سند معتبری است که اطلاعات مفیدی در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخ گذشته ملت ها و جایگاه زنان را ارائه می دهد. تصاویر، نام و لقب زنان سلطنتی، تصاویر ایزدبانوان و نمادهای وابسته به آنان که بر روی سکه های اشکانی و ساسانی نقش بسته بیان گر جایگاه رفیع زن در این ادوار بود. اگرچه الواح هنری به جا مانده از دوره هخامنشی اطلاعات باارزشی در مورد زنان این عصر به-دست می دهد، ولی در سکه های این دوره مانند سایر آثار تصویر زن دیده نمی شود. زنان دربار هخامنشی، اشکانی و ساسانی به عنوان مصداق زنان مقتدر و مدبر و با اراده در عرصه سیاست و اجتماع ایفای نقش کرده اند. در کل زنان در این ادوار به پایگاهی برابر پایگاه مردان (پادشاهان)، دست یافته و نام و نمودشان بر روی سکه ها ماندگار شده است.