فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه حل تعارض زناشویی، بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم بین زنان نابارور ورزشکار و غیر ورزشکار انجام گرفت. روش پژوهش پس رویدادی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به 5 کلینیک ناباروری شهر تهران بود. براساس ملاک های ورود، 220 نفر (110 نفر زنان نابارور ورزشکار و 110 نفر زنان نابارور غیر ورزشکار) به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه سبک حل تعارض رحیم فرم (1983)، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و پرسشنامه خشم اسپیلبرگر (1999) مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 22 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مانوا (MANOVA) انجام شد. نتایج نشان داد بین دو گروه زنان نابارور ورزشکار و غیر ورزشکار، در سبک حل تعارض زناشویی، بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم تفاوت معنادار وجود دارد. به این صورت که نمره سبک حل تعارض زناشویی، بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم بیرونی گروه زنان نابارور ورزشکار به طور معناداری بالاتر از زنان نابارور غیر ورزشکار است. به توجه به نتایج، ایجاد زمینه ای مناسب برای ورزش و فعالیت بدنی در کنار برنامه ریزی های جامع نگر در مراقبت های درمانی، حمایتی و تسکینی برای زنان نابارور پیشنهاد می شود.
زمینه های مؤثر بر هویت زنان در ایران: مرور نظام مند پژوهش های داخلی در دو دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تحولات عمیق و گسترده جهانی، سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی و بحران هویت در سازگاری نقش های سنتی و مدرن شده است. در زمینه هویت زنان در ایران، پژوهش های بسیاری صورت گرفته است. به منظور فهم یکپارچه مسائل و راهبردها و آگاهی از خلاء های پژوهشی در این حوزه، خوانشی ثانویه از آنها ضروری است. هدف پژوهش حاضر مرور نظام مند پژوهش های منتشر شده در حوزه ی هویت زنان در ایران در دو دهه 80 و 90 است که در جستجوی اولیه، جمعاً 421 پژوهش کمّی و کیفی بوده و بعد از اعمال معیارهای ورود و خروج، در نهایت 67 پژوهش معتبر انتخاب شده است.نتایج نشان داد زمینه های هویت ساز زنان عمدتاً تحصیلات و پایگاه اجتماعی و اقتصادی است و هر چه زنان دارای سن کمتر، تحصیلات بیشتر و پایگاه بالاتری باشند، میزان بازاندیشی در مورد هویت جنسیتی بیشتر است. اگرچه هویت زنان در ابعاد مختلفی شامل هویت فردی، هویت ملی، هویت اجتماعی، هویت دینی، هویت جنسیتی و هویت قومی یا محلی مهم و قابل بررسی است، اما در مطالعات دو دهه اخیر، عمدتاً هویت اجتماعی و هویت جنسیتی، مورد توجه پژوهشگران بوده اند. در کشاکش و تقابل دو وجه هویت سنتی و مدرن، گفتمان جهانی بر محور هویت شخصی مدرن، در مقایسه با گفتمان سیاسی حاکم، تأثیر بیشتری بر زنان داشته است و زنان تحصیل کرده و شاغل که پایبندی مذهبی کمتری دارند بیش از سایر تیپ ها در برابر الگوی ارائه شده برای زنان از سوی گفتمان حاکم، مقاومت و تعارضات هویتی کمتری را تجربه میکنند.
مدل یابی معادلات ساختاری دین داری و رضایت زناشویی (مورد مطالعه: دانشجویان زن دانشگاه پیام نور گنبد کاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله با هدف مدل یابی معادلات ساختاری دین داری و رضایت زناشویی انجام یافته.
روش : روش تحقیق توصیفی و همبستگی، جامعه آماری شامل 400 دانشجوی متاهل زن مشغول به تحصیل بود که 200 نفر با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه کوکران و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. و ابزار پژوهش پرسشنامه های دین داری (گل زاری، 1379) و رضایت زناشویی انریچ (اولسون و دیگران، 1989) انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار LISREL استفاده شده است.
یافته ها: در مدل یابی معادلات ساختاری رضایت زناشویی با دین داری ارتباط مثبت و معناداری داشت به غیر از سه مولفه زناشویی، مدیریت مالی و فعالیت های مربوط به اوقات فراغت که با توجه به پایین بودن مقدار معناداری از حد استاندارد تعریف شده بود، رابطه معناداری مشاهده نگردید. مدل ارائه شده پرازش خوبی از داده های دنیای واقعی داشته است، یعنی این در کلیت مدل معادله ساختاری، تأثیر متغیر دین داری در مؤلفه های رضایت زندگی دانشجویان پیام نور گنبدکاووس تأیید شده و برازش معنی دار دارد.
نتیجه: نتایج بیانگر این موضوع است که علاوه بر انجام واجبات که بیشتر بُعد فردی دین است، دخالت دادن دین در تصمیم گیری ها و انتخاب ها که بیشتر بُعد اجتماعی است، رضایت از زندگی را تحت تاثیر قرار داده و آن را قابل پیش بینی می نماید.
تبیین نقش عفاف و حجاب در پایداری امنیت اجتماعی از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
185 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عُمق و ابعاد دو مفهوم "عفاف و حجاب" و "امنیت اجتماعی" از منظر قرآن و تبیین رابطه آن ها در نظام اجتماعی مطلوب قرآن کریم است.
روش : روش شناسی پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی است که بر اساس آن آیات قرآن کریم متناسب با عنوان پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته و بر اساس آن تأثیر عفاف و حجاب با امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که امنیت اجتماعی، یکی از عمده ترین اهداف اساسی تشریع حجاب است و حجاب و عفاف کارکردهای مشخصی برای امنیت اجتماعی جامعه دارد که ازجمله ی آن ها سلامت روابط اجتماعی و بستن راه های نفوذ بیگانگان است.
یافته ها: فهمِ مبتنی بر قرآن از جایگاه حیاتی و نسبت این دو مفهوم، علاوه بر تعمیق معرفت دینی و جهت دادن صحیح برای دستیابی به اصلی ترین نیازهای واقعی انسان و جامعه انسانی، ارائه راهکار تضمینیِ برون رفت از بحران های اخلاقی و اجتماعی است که اساسی ترین نیازهای انسان امروز یعنی آرامش و امنیت را با چالش های جدی مواجه کرده است.
تحلیل تماتیک ابعاد و منابع جامعه پذیری جنسیتی در بستر مردسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
681 - 711
حوزههای تخصصی:
ججامعه پذیری جنسیتی از سازه های مفهومی و نظری راهگشا در فهم مردسالاری و فرودستی زنان است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا به میانجی روایت زنان، به ابعاد جامعه پذیری جنسیتی و منابع آن بپردازد. پژوهش حاضر با روش شناسی کیفی و روش تحلیل تماتیک در میان نمونه ای از زنان سنندجی به انجام رسیده است. در نمونه پژوهش،30 نفر زن مشارکت داشتند. یکی از ابعاد جامعه پذیری جنسیتی، نقش های جنسیتی است که بر مبنای تحلیل اظهارات زنان، به 4 تم اصلیِ «هویت یابی بر مدار خانه»، «نقش های ابزاری»، «نظم مراقبتی مردسالار» و «سقف شیشه ای و دشواری ارتقای زنان شاغل» دست یافتیم. دومین بُعد جامعه پذیری جنسیتی، کلیشه های جنسیتی است. بر مبنای روایت زنان، کلیشه های جنسیتی بر خودپنداره و شخصیت زنان سیطره دارد و ردپای آن را می توان در فضاهای همگانی، مدیریت خانواده، ازدواج دختران و روابط زناشویی پیدا کرد. «جنسیتی شدن فضای همگانی» و «نا امنی فضای همگانی و مقصرانگاری زنان» از جمله کلیشه های مستتر در فضاهای همگانی و «هویت ابرازی» و «جنسیتی شدن کار و تحصیل» کلیشه های مربوط به شخصیت زنان را شکل داده-اند. هم چنین، «ریسک ناپذیری و تصمیم گیری وابسته» و «تفکیک جنسیتی مدیریت و برنامه ریزی در خانواده» ناظر بر کلیشه های حوزه مدیریت خانواده و «تعجیل و سخت گیری در ازدواج»، «زن به مثابه ابژه جنسی» و «زن به مثابه ناموس»، کلیشه جنسیتی حاکم بر انتخاب همسر و مسائل و روابط زناشویی محسوب می شود. الگوپذیری از «خانواده و بستگان» و «رسانه های ارتباط جمعی»، اصلی ترین منابع جامعه پذیری جنسیتی زنان مورد مطالعه را شکل داده اند.
ارائه چارچوبی برای توانمندسازی زنان در حکمرانی بر اساس مطالعات حوزه علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
747 - 773
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گسترده ای از برنامه ها و سیاستگزاری های نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای می گیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگی های شناختی و پژوهش های حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندی های شناختی در بسیاری از این سیاستگزاری ها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی دو مرحله ای مبتنی بر مرور دامنه و تحلیل محتوا به ارائه چارچوبی برای توانمندسازی زنان در حکمرانی براساس مطالعات حوزه علوم شناختی می پردازد. خروجی های این پژوهش از جمله 18 عنصرکلیدی توانمندسازی زنان براساس مطالعات شناختی در کنار چارچوب مفهومی ارائه شده، می تواند بسیاری از متخصصین، پژوهشگران و علاقه مندان مطالعات حوزه توانمندسازی، حکمرانی و زنان را در مسیر رسیدن به پاسخ هایشان برای سیاستگزاری و تصمیم گیری در حوزه های مربوطه و انجام پژوهش های کاربردی و همچنین ایجاد شبکه ای از مفاهیم مرتبط یاری دهد. پژوهش حاضر همچنین در خصوص ایجاد طرحواره هایی از پژوهش های کاربردی با هدف ایجاد ارتباط مابین حوزه های مختلف مطالعات حکمرانی و همچنین مطالعات علوم شناختی از این جهت حائز اهمیت است که می تواند خلاءهای مفهومی و همچنین مسیرهایی برای مطالعات بیشتر برای علاقه مندان مطالعات بینارشته ای در طیف گسترده ای از موضوعات و مفاهیم فراهم آورد.
ناکامی در رهایی، فرآیند ترک اعتیاد در بین زنان معتاد شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
97 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال کندوکاوی در سیستم معنای ذهنی زنان معتاد شهر شیراز است. فرآیند ترک در بین زنان معتاد نیاز به تحلیل و واکاوی عمیقی دارد که جنبه های گوناگون آن و فرآیند ترک مواد مخدر دقیق تر شناخته شود. بنابراین پژوهش با نظریه زمینه ای به دنبال چنین هدفی در بین زنان معتاد شهر شیراز است.روش : منطق تحقیق از نوع پژوهش های کاربردی است که با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین انجام گرفته است. با نمونه گیری نظری و نمونه گیری هدفمند 17 مشارکت کننده انتخاب شده اند. داده های این بخش با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و مدت زمان هر مصاحبه حداقل 120 و حداکثر 180 دقیقه بوده است. در این پژوهش با مراجعه به کمپ های ترک اعتیاد، شامل خورشید تابان شیراز، مرکز راحیل سلامت شهر راز، کمپ ترک اعتیاد فرشتگان شیراز، موسسه شایستگان مهر شیراز و زنان معتاد مراجعه کننده به مرکز کاهش آسیب های اجتماعی مصاحبه ها با زنان معتاد تا اشباع نظری انجام گرفت. مصاحبه ها با توجه به مراحل سه گانه کدگزاری باز، محوری وگزینشی مورد تجزیه و تحلیل دستی قرارگرفتند. جهت افزایش قابلیت اعتماد از سه تکنیک ممیزی، مقایسه ی تحلیلی و بررسی توسط اعضاء استفاده شده است.یافته ها: با تحلیل مصاحبه ها، 65 کد بدست آمده است که تبدیل به 34 مفهوم و در نهایت 15 مقوله شده اند. در وابستگی زنان به اعتیاد شرایط زمینه ای شامل خشونت ساختاری، بی اعتمادی همگانی، خشونت فضایی، فقدان پذیرش تاثیرگذار هستند، در ادامه فرآیند و تلاش برای ترک نیز این شرایط موثرند. شرایط علی همچون تجربه پذیری، خودآگاهی، طرد و انزجار از زیست معتادانه آنها را به سمت فرآیندهای ترک کشانده است. آنان استراتژی بازاندیشی را برگزیده که از دام اعتیاد رهایی یابند. اما برای زنان این مفاهیم به صورت یک چرخه بر هم اثر دارند و باعث شده فرآیند ترک را به سبب فشارهای خانواده، جامعه و فرهنگ با چالش های گوناگونی تجربه کنند. حضور این مقوله ها در زندگی زنان، تجربه ترک را برای آنان سخت کرده است و هر یک تجربه چندین بار ترک داشته اند که با شکست روبه رو شده اند. بر همین اساس مقوله هسته «ناکامی در رهایی» برای زنان در نظر گرفته شده است که بیانگر ناتوانی زنان در ترک کردن مواد است. مقوله های محرک های مصرف مجدد، ترس، ویرانی شخصیت، زندگی های مطرود و ذهن افسرده از پیامدهای فرآیند ترک در بین زنان است که تجربه شده است. در نتیجه مقوله ها نشان داده اند فرآیند ترک برای زنان بدین گونه تجربه شده است. شرایط اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی پذیرش زنان به عنوان معتاد را دشوار کرده است و زنان در چرخه اعتیاد توان رهایی کمتری دارند.
نازیسم و زنان: بازتاب گرایش های نازی درباره زنان در هفته نامه «نامه ایران باستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
245 - 263
حوزههای تخصصی:
زنان در دوره مدرن بخشی از ابزار تبلیغات احزاب و جریان های سیاسی شدند. در برنامه نازیسیم آلمان و فاشیسم ایتالیا، زنان به عنوان ابزاری برای فرزندآوری و افزایش توان سیاسی-نظامی کشور مورد توجه قرار گرفتند. هم زمان با این رویدادها در اروپا، در برخی از نشریات ایران مانند هفته نامه «نامه ایران باستان» بهره گیری از زنان به عنوان ابزار تجدد و عاملی برای فرزندآوری و درنتیجه ایجاد حکومت نیرومند مرکزی مورد توجه قرار گرفت. پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که جایگاه زنان و وظایف اجتماعی آن ها در این نشریه چه بود و دیدگاه های آلمان نازی چگونه در آن بازتاب پیدا کرد. این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و برمبنای تحلیل محتوای هفته نامه «نامه ایران باستان» طی چهار سال انتشار آن صورت گرفت. این نشریه از سال 1933 هم زمان با روی کارآمدن هیتلر در آلمان، شروع به کار کرد و انتشار آن تا سال 1936 ادامه یافت. دستاورد پژوهش نشان می دهد که این نشریه هرچند نگاهی متجددانه به وضعیت زنان در جامعه دارد، در رویکردی آلمان گرایانه با جانبداری آشکار از فاشیسم می کوشد تا زنان را ابزاری مؤثر برای فرزندآوری و افزایش جمعیت و درنتیجه احیای شکوه باستانی ایران معرفی کند. برخلاف برداشت سنتی که از زن با عنوان حقارت آمیز «ضعیفه» یاد می شود و شأنی برای او در عرصه کار و فعالیت سیاسی-اجتماعی قائل نیست، در این برداشت، زن متجدد از لحاظ «آفرینش ملت» موجودی نیمه خدایی است که ضمن برداشتن حجاب و ورود به عرصه فعالیت اجتماعی و ورزش، باید به مهم ترین وظیفه خود یعنی فرزندآوری و تربیت آن برای برساخت دولت-ملت و «فضای حیاتی» اقدام کند.
بررسی تنوع جنسیتی هیئت مدیره در ارتباط با اهداف توسعه پایدار با تاکید بر مسئولیت پذیری اجتماعی و بی مسئولیتی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
172 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف : در سال های اخیر، آگاهی جهانی از چالش های زیست محیطی و بلایای احتمالی آن افزایش یافته است. تعداد زیادی از کشورها با آلودگی هوا ، جنگل زدایی، کاهش منابع و تغییرات آب و هوایی مواجه شده اند. مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان راهی برای حل چالش های زیست محیطی و ترویج توسعه پایدار در این زمان حساس مورد توجه قرار گرفته است. نتایج تعدادی از مطالعات نشان می دهد که تنوع جنسیتی در هیئت مدیره شرکت ها ممکن است به عنوان شاخصی در نظر گرفته شود که شرکت ها سطوح بالاتری از مسئولیت پذیری اجتماعی را تجربه کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تنوع جنسیتی در هیئت مدیره درحمایت از اهداف توسعه پایدار با توجه به معیارهای مسئولیت پذیری اجتماعی و بی مسئولیتی اجتماعی می باشد.
مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 177 شرکت در دوره (1401-1397) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. سپس الگوی پژوهش تعریف و با استفاده از روش GMM برآورد شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تنوع جنسیتی هیئت مدیره تأثیری مثبت و معنادار بر مسئولیت پذیری اجتماعی و تأثیر منفی و معنادار بر بی مسئولیتی اجتماعی دارد. افزون بر این، نتایج نشان می دهد که زنان در کاهش موقعیت های مشکل ساز واکنش بیشتری نشان می دهند.
بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج می توان اظهار داشت زنان به بهبود عملکرد اجتماعی از راه اقدامات خوب اهمیت می دهند و به طور همزمان مراقب رویدادهای منفی که بر عملکرد اجتماعی شرکت تأثیر می گذارد، می باشند.
شکل گیری تمایزیافتگی خود در خانواده: کشف فرآیندها از طریق نظریه میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایزیافتگی خود، پدیده ای بافتارمند، فرهنگی و وابسته به شرایط محیطی و اجتماعی است که در فرآیندی پویا و متأثر از عوامل مختلفی شکل می گیرد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی و بازنمایی چگونگی شکل گیری فرآیند تمایزیافتگی خود در خانواده، با رویکرد کیفی و به روش نظریه برخاسته از داده ها از نوع نظام مند انجام شد. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش شامل متأهلین 30 تا 45 ساله شهر تبریز که با خانواده خود زندگی می کردند، بود که تعداد 17 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند و نظری تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه نیمه ساختار یافته برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. تحلیل داده ها هم زمان با گردآوری داده ها باروش کدگذاری نظری (طی سه مرحله؛ کدگذاری باز، محوری و گزینشی) انجام شد. در نهایت461 کد اولیه و 117 زیرمقوله و 18 مقوله استخراج شد و در بخش های شش گانه الگوی پارادایمی طبقه بند گردید و یک نظریه میانی تکوین یافت. نتایج نشان داد که انگیزه پیشرفت و شرایط چالش برانگیز، افراد را به استقلال فکری، هویت طلبی و منزلت اجتماعی سوق می دهد که این موارد پدیده های محوری فرآیند شکل گیری تمایزیافتگی خود را تشکیل می دهند. همچنین، چنانچه افراد تحت تأثیر شرایط واسطه ای نظیر کسب تجربه های متفاوت، ویژگی های خودتعیین گر و تمایل به موفقیت و شرایط زمینه ای مانند ارتباط با الگوهای موفق، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، بسترها و رویدادها در خانواده و جو مشارکتی/حمایتی خانواده قرار گیرند، راهبردهایی همچون رفتارهای مسئولانه، همیارانه و سنجیده و تلاش برای کنترل احساسات را خواهند داشت که این راهبردها منجر به موفقیت در شغل و زندگی، رضایتمندی و خوداتکایی توأم با بهبود روابط می شود.
ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاوره زناشویی در زوج های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاوره زناشویی جوامع مسلمان که در قطر هنجاریابی شده است، به روش تحلیل عاملی انجام شد. جامه آماری پژوهش شامل زنان و مردان متأهل شهرای زنجان و قزوین در سال 1402 بود که تعداد 404 نفر از ایشان به روش نمونه گیری دردسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاروه زناشویی، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ و پرسش نامه سازگاری زناشویی دونفره جمع آوری شد. در بخش توصیف داده ها، جداول توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار محاسبه و ترسیم شد و در قسمت آمار استنباطی برای تحلیل اکتشافی از spss و در بخش تأییدی از lisrel استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه ازسوی شش نفر از متخصصین حوزه روان سنجی و مشاوره تأیید شد. مطابق نتایج، روایی ملاکی آزمون (همبستگی با پرسش نامه انریچ و پرسش نامه سازگاری دو نفره) به ترتیب 73/0 و 79/0 و معنادار بود (p<0.001). ضرایب همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه برابر با 86/0 بود. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی به صورت گویه- مقی اس ح اکی از آن است که این همبس تگی در م ورد تم امی گوی ه ه ا از ح داقل (20/0) بالاتر و دامن ه همبس تگی گویه- مقیاس آن نیز بین 37/0 تا 80/0 می باشد. بررسی اعتبار درونی پرسش نامه با روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی، چهار عامل به دست داد که یک عامل کمتر از نسخه اصلی دارد. براین اساس، عنوان آن به پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاوره زناشویی در زوج های ایرانی تغییر کرد. بنابراین، پرسش نامه مذکور قابلیت های لازم برای ارزیابی ازدواج زوج های ایرانی و خانواده ها را دارد و می توان از آن برای مقاصد مشاوره ای و پژوهشی استفاده نمود.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر پرخاشگری فرزندان و عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
19 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر پرخاشگری فرزندان و عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده در زنان درسرپرست خانوار انجام شد. جامعه آماری تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد خمینی امداد شهر شیراز بود. از جامعه مذکور 30 زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری بأس و پری (1992) و پرسشنامه عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده بابایی فرد(1400) استفاده شد. گروه آزمایش درمان گروهی برنامه آموزش فرزندپروری مثبت ، در 9 جلسه 70 دقیقه ای درهفته دو جلسه را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری و تک متغیری انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مثبت در کاهش پرخاشگری فرزندان و بهبود عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده با اثربخشی معناداری همراه بود.
بازنمایی نقش های جنسیتی در برندینگ فرهنگی با تاکید بر نقش زنان از منظر روان شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
75 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی بازنمایی نقش های جنسیتی در برندینگ فرهنگی با تاکید بر نقش زنان از منظر روان شناسی فرهنگی بود. جامعه پژوهش کلیه مطالعات و متون مرتبط با ابعاد نقش های جنسیتی در برندینگ فرهنگی بود. نمونه پژوهش متون مرتبط با نقش های جنسیتی و مطالعات زنان از منظرروان شناسی فرهنگی بود . روش پژوهش از نوع توصیفی_تحلیلی بود. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای به صورت فیش برداری از منابع مکتوب و مطالعات مرتبط با روان شناسی درحوزه زنان و مطالعات فرهنگی استفاده شد. داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که برندها باید از استفاده کلیشه های جنسیتی سنتی که زنان را به عنوان موجودات منفعل یا صرفاً نماد جذابیت به نمایش می گذارند، اجتناب کنند و به جای آن، تصویر زنان را به عنوان افرادی توانمند و مستقل با ویژگی های انسانی و فرهنگی بازنمایی نمایند. این بازنمایی به افزایش اعتبار برند و تقویت ارتباط با مصرف کنندگان کمک می کند. بر اساس آموزه های فرهنگی و دینی، به ویژه در جوامع اسلامی، زنان نه تنها در خانواده بلکه در عرصه های اجتماعی و اقتصادی نیز نقش مهمی دارند. بنابراین، برندسازی فرهنگی باید حساسیت های فرهنگی و دینی را در نظر گرفته و در بازنمایی زنان، به توانمندی ها و ظرفیت های آنان توجه ویژه ای داشته باشد. برندهایی که به ارزش های انسانی و شمولیت و نقش جنسیتی توجه می کنند، می توانند جایگاه اجتماعی زنان را تقویت کرده و از ترویج کلیشه های منفی جلوگیری نمایند. این پژوهش به ویژه بر لزوم طراحی استراتژی های بازاریابی همسو با ارزش های فرهنگی و دینی تأکید دارد چون به ایجاد هویت های اجتماعی مثبت و پایدار کمک می کند.
مطالعه پدیدارشناسانه درون مایه های رفتار مصرفی زنان در خرید کالاهای تجملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازاریابی کالاهای تجملی به یکی از پرمخاطب ترین حوزه های بازاریابی تبدیل شده است و با توجه اینکه زنان بزرگترین مشتریان کالاهای تجملی محسوب می شوند، هدف این مطالعه، فهم درون مایه های رفتار مصرفی زنان از کالاهای تجملی می باشد. پژوهش با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. برای پی بردن به درون مایه های مصرف کالای تجملی توسط زنان، 13 مشارکت کننده زن در مشهد که پدیده خرید و مصرف کالای تجملی را تجربه کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براساس داده های حاصل از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته، سه درون مایه اصلی "محرک فردی"، "محرک اجتماعی" و "محرک های مربوط به محصول" به عنوان محرک های خرید کالای تجملی استخراج شد. یافته های حاصل از مصاحبه ها حاکی از این بود که درون مایه فرعی "فخرفروشی و خودنمایی" و درون مایه فرعی "جنبه کارکردی محصولات" تجملی نقش موثرتری در مصرف کالاهای تجملی دارد
بررسی عوامل موثر بر گرایش به مد در بین دختران 15تا 20 سال شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
66 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف: کشف دلایل گوناگون گرایش جوانان، به ویژه دختران به انواع مد و جهت بخشی به مسیر انتخاب پوششِ مناسب عرف و فرهنگ جامعه، همواره از دغدغه های امروزینِ کشور است. این مسئله در شهرهای کوچک تر به دلیل قدرت بیشتر عواملی مانند سنت، مذهب و فرهنگ بومی، نسبت به کلان شهرها اهمیت زیادی پیدا می کند؛ لذا هدف این پژوهش تعیین عوامل مؤثر بر گرایش به مد لباس در دختران است.
روش : این پژوهش کاربردی، توصیفی - پیمایشی است. تأثیر عواملی چون «ویژگی های ظاهری لباس»، «مسائل فرهنگی»، «ویژگی های شخصیتیِ فرد»، «اعتقادات مذهبی» و «طبقه اجتماعی» را به عنوان نمونه، بر انتخاب نوع لباس جوانان مورد تحلیل قرار داده است. جامعه آماری پژوهش، دختران سنین 15 تا 20 سال شهرکرد بوده و از بین آن ها با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران برای جامعه نامحدود تعداد 384 نفر، به شیوه تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی استفاده گردید.
یافته ها: ویژگی های ظاهری و فرم لباس، با ضرب مسیر 3/0، تاثیرگذارترین عامل بوده است. بدین معنی که علی چند تمام تغییرات موجود در جامعه، در نهایت این فرم، رنگ، سبک، دوخت و برش است که مهمترین عامل در تعیین پوشش سطوح تلقی می شود. شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه با 275/0 ضریب مسیر، دومین عامل تأثیرگذار بر انتخاب مد توسط دختران است. سومین عاملِ تأثیرگذار، با 217/0 ضریب مسیر، ویژگی های شخصیتیِ فرد بوده است. اعتقادات مذهبی با 186/0 ضریب مسیر، چهارمین عامل تاثیرگذار؛ و طبقه اجتماعی با 139/0 ضریب مسیر آخرین عامل انتخاب مد توسط دختران جوان شهری بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، کلیه عوامل مورد بررسی به ترتیب (ویژگی های ظاهری لباس، شرایط فرهنگی، ویژگی های شخصیتیِ فرد، اعتقادات مذهبی و طبقه اجتماعی) بر گرایش دختران به مد لباس تأثیر داشته اند اما ویژگیهای ظاهری دارای بیشترین تأثیر و طبقه اجتماعی کمترین تأثیر را دارند. در نتیجه تصمیمات مناسب سیاستگذاران و عملکرد طراحان لباس در چگونگی ارائه پوشاک مطابق مد به نسل جوان زنان برای ترجیح نمونه های داخلی منطبق با فرهنگ و اعتقادات به محصولات خارجی حائز اهمیت مضاعف است.
بررسی حقوق مالی و اقتصادی زن در پرتو تحولات اجتماعی: رویکردی نوین به نظام استقلال و اشتراک اموال در بستر خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
75-101
حوزههای تخصصی:
نظام مالی زوجین و نحوه مدیریت و پرداختن به آن یکی از مسائل مطرح در حوزه ی خانواده است که قبول یا رد نوع سیستم حاکم بر این موضوع در نتیجه و عملکرد آن تأثیر به سزایی دارد و در صورت انتخاب نادرست یا اجرای ناکارآمد، اثرات بسیار مخربی را برای جامعه و خانواده به همراه خواهد داشت. از جمله نظام های موجود برای مباحث مالی زوجین در سراسر دنیا، نظام استقلال و اشتراک اموال است. ایران به عنوان کشوری که قوانین حوزه حقوق خانواده اش منبعث از فقه و شریعت است رویکرد ویژه ای در این زمینه دارد. انتخاب نظام استقلال با مسئولیت و تعهد کامل مالی مرد و عدم مسئولیت مالی برای زن ویژگی خاص نظام مالی خانواده در قوانین ایران است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی، ابتدا به مطالعه مصادیق فقهی و قانونی موجود برای مفاهیم نفقه، مهریه، جهیزیه، اجرت المثل، اجرت الرضاع، نحله و درآمد ناشی از کار مستقل زنان به عنوان مهم ترین حقوق و وظایف مالی در بستر خانواده پرداخته و نظام مالی حاکم بر حقوق خانواده در ایران را نیز مورد بررسی قرار داده است. سپس با مطالعه و بررسی فرصت ها و محدودیت هایی که هر یک از نظام های استقلال و اشتراک اموال می تواند برای بستر خانواده در جامعه ایرانی به وجود بیاورد، پیشنهاد نظام مالی جایگزین و راه حل هایی اجرایی در سطح سیاست گذاری و قانونگذاری را ارائه کرده است.
پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی در زوجین راضی از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازگاری و رضایت در زندگی زناشویی نقش اساسی در سلامت جسمی و روانی زوجین دارد و زمینه رشد را برای همه اعضای خانواده فراهم می آورد. این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی در زوجین راضی از زندگی، با روش کیفی و با استفاده از رهیافت داده بنیاد بر اساس الگوی اشتراوس و کوربین انجام شد. بدین منظور از زوجین تهرانی دارای حداقل یک فرزند 14 نفر(زن و مرد) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و تا حصول اشباع نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل مصاحبه ها به شناسایی 73کد باز، 15کد انتخابی و 3 کد محوری منتهی شد. شرایط علی عبارت بود از خانواده اصلی و آموزه های فرهنگی-اجتماعی. ویژگی های مطلوب شخصیتی، یادگیری از تجارب بین نسلی و بین فردی، شکل دهی سیستم زوجی، سیستم والدگری مطلوب و ارتباط با خانواده اصلی به عنوان شرایط مداخله گر بدست آمدند. راهبردهای مورد استفاده زوج ها عبارت بود از منش جبران، استفاده از منابع حمایتی، انطباق پذیری با رابطه، حمایت گری منطقی و برخورد منطقی. در نهایت، رضایتمندی شخصی، رضایتمندی زوجی، رضایتمندی والدگری و رضایتمندی خانوادگی به عنوان پیامدهای سازگاری زناشویی شناسایی شدند. با توجه به نتایج بدست آمده، یافته های این پژوهش می تواند در ارائه اطلاعات، آموزش به زوجین و مداخلات مشاوره ای جهت افزایش سازگاری و رضایت زوجین موثر واقع شود.
گذر از امر زیستی به اجتماعی (واکاوی پدیدارشناسانه تابوی قاعدگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
105-149
حوزههای تخصصی:
قاعدگی یک فرآیند بیولوژیکی طبیعی است. با این حال، در بسیاری از نقاط جهان، واز جمله در شهرستان بانه تابوها و انگ های اجتماعی متعددی در مورد قاعدگی هنوز وجود دارد، که مانع از گفتمان باز در مورد قاعدگی می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی ادراک اجتماعی- فرهنگی از بازتولید تابوی اجتماعی می باشد. رویکرد این مطالعه کیفی و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق با 25 نفر از دانش آموزان دخترپایه دوازدهم شهرستان بانه انجام گرفت. داده ها با روش پدیدارشناسی تحلیل شد. مضامین برساخت شده ی تحقیق ذیل34 مفهوم اساسی و 7 مقوله عمده پنهان کاری، از خودبیگانگی بدنی، نگرش منفی نسبت به قاعدگی،چالش های مرتبط با قاعدگی، پزشکینه سازی قاعدگی، خود پلیسی قاعدگی و پس افتادگی فرهنگی برساخت شد. مضمون مرکزی تحقیق بازتولید تابو است
واکاوی تجارب زیسته زنان زندانی: از حسرت کودکی تا تداوم جرائم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 87
حوزههای تخصصی:
کودکان آسیب پذیرترین گروه های جامعه اند که تجربیات، ذهنیت و کیفیت تعاملات کودکی، وضعیت بزرگسالی آنان را رقم می زند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته کودکی زنان زندانی و تداوم آن در وضعیت فعلی آنان است. این پژوهش مطالعه ای کیفی و به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. داده های مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری نظری با 25 نفر از زنان زندانی شهر کرج، با مصاحبه عمیق گردآوری و در نهایت، داده های گردآوری شده در قالب 6 مضمون اصلی و 24 مضمون فرعی کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد تجارب ناامنی، حسرت و ناکامی، بی پناهی و عدم حمایت خانواده از جمله تجارب نامطلوب کودکی زنان زندانی است. تفسیر زنان زندانی از دوران کودکی شان به مثابه زیست جهان پرمخاطره است که در بزرگسالی با تداوم آشفتگی روانی، استرس و پرخاشگری، تداوم افعال کودکی، خلافکاری و ارتباط با شبکه های خلاف، تداوم خانواده متشنج، ناسازگاری با همسر و نبود عاطفه مادرانه تداوم می یابد. آن ها بر این باورند مانند سایر کودکان نتوانسته اند از ظرفیت هایشان استفاده کنند و توسط پدر و مادر و اطرافیان نزدیک مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند. به روایت آن ها، زندان و تخلف بزرگسالی آنان ادامه و تکرار تخلفات کودکی شان است. درنهایت ارائه آموزش های لازم از سوی سازمان های متولی از جمله رسانه های جمعی، مراکز حمایت خانواده، مشاوره و... در راستای بهبود روان، افزایش آگاهی و اصلاح عملکرد زنان زندانی پیشنهاد می شود.
ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک های درون شهری(مورد مطالعه: پارک بانوان لاله شهر نورآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
169 - 203
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز عمومی به عنوان بخشی از بافت اکولوژیک شهرها می باشند تا جایی که حیات زیست محیطی و پایداری شهرها به آنها وابسته است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک های درون شهری در شهر نورآباد لرستان می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بانوان مراجعه کننده به پارک لاله در بازه زمانی اردیبهشت ماه لغایت آذرماه سال 1401 می باشد. حجم نمونه شامل 200 نفر از بانوان می باشد که با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد و مقداری آلفای 01/0، 03/0 و 05/0 محاسبه گردید. داده ها با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 مورد واکاوی قرار گرفت. بر اساس یافته ها وضعیت پارک بانوان لاله در تمام ابعاد شش گانه ایمنی و امنیت، سلامت، کالبدی، فرهنگی و اجتماعی، محیطی بهداشتی و مبلمان، پایین تر از سطح متوسط کیفیت قرارگرفته و نامطلوب ارزیابی می شوند. همچنین یافته های تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS24، نشان دادند که بعد کالبدی- فیزیکی (86/0=β)، بیش ترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک بانوان لاله، دارا می باشد. پس از آن نیز متغیرهایی چون محیطی و بهداشتی (78/0=β)، مبلمان پارک (73/0=β)، ایمنی و امنیت (68/0=β)، سلامت (58/0=β ) و فرهنگی- اجتماعی (48/0=β) بیش ترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک بانوان لاله را دارا می باشند.