هدف: این پژوهش بر آن است تا به بررسی شکلی و محتوایی «دستورالعمل حکومت بنادر خلیج فارس» به عنوان یکی از اسناد مهم و ارزشمند به جای مانده از دورة قاجار دربارة منطقة استراتژیک خلیج فارس بپردازد.
روش/رویکرد: این مقاله بر پایة اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی و تحلیلی نگاشته شده است.
یافته ها و نتایج: در بازخوانی و چاپ این کتابچه اشتباهات فاحشی رخ داده است. مشیرالدوله به عنوان وزیر امور خارجه و امین السلطان به عنوان صدراعظم عصر مظفری از اهمیت و جایگاه حیاتی و تاریخی خلیج فارس و بنادر و جزایر جنوب ایران آگاه و مطلع بوده اند. آن ها در این دستورالعمل بر موضوعات مهمی همچون توجه به کنسولگری ها و چگونگی روابط با دول بیگانه، جلوگیری از استملاک بیگانگان در خاک بنادر، سوءاستفاده های انگلیسی ها و مأموران محلی از تلگراف خانه، مراقبت از کشتی پرسپولیس، ادارة امور گمرک و تذکرة بنادر و وظایف شخص حکمران بنادر در قبال این مسائل پرداخته اند. همچنین از دلایل مهم بی توجهی و غفلت نسبت به بنادر و جزایر خلیج فارس در این دوره، سازمان اداری فاسد و فرسودة قاجار، نبود ثبات در مدیریت و تعدد مراکز تصمیم گیری در خصوص بنادر، حضور کشورهای استعمارگر خارجی مانند انگلستان و سیاست استعماری آن ها در منطقه و ضعف نیروی نظامی و ناوگان دریایی بود.
هدف: این پژوهش بر آن است تا به بررسی و تبیین تأثیر صنعت نفت بر روند توسعة اقتصادی و اجتماعی منطقة خارک بپردازد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش به روش تاریخی و با رویکرد تاریخ اقتصادی و تبیین داده های آماری و بر مبنای اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای انجام شده است.
یافته ها و نتایج پژوهش: با انتخاب جزیرة خارک از سوی کنسرسیوم نفتی به عنوان مرکز بارگیری و صدور نفت خام، تأسیسات متعددی در این جزیره ایجاد شد. ورود صنعت نفت و شکل گیری این تأسیسات تأثیر آشکاری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن مانند؛ دگرگونی در چهرة منطقه، ترکیب جمعیتی، وضعیت معیشتی، توسعة زیرساخت ها، ظهور طبقات جدید و افزایش مهاجرت داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهند، با پیشرفت صنعت نفت در این دوره و روند تحولات اقتصادی، اجتماعی حاصل از آن، خارک به بزرگ ترین بندر بارگیری و صادرات نفت خام ایران و یکی از بزرگ ترین بندرهای صادراتی نفت خام جهان تبدیل شد.
ملوک بنی قیصر کیش در حدود نیمه ی نخست سده ی پنجم هجری قمری، موفق به تشکیل دولتی محلی در جزیره ی کیش شدند. آن ها در اواخر سده ی پنجم و اوایل سده ی ششم هجری قمری، در پی گسترش نفوذ خود بر سراسر سواحل خلیج فارس برآمدند. از جمله ی اقدامات آن ها، گسترش نفوذ خود در سرزمین بحرین، واقع در ساحل جنوبی خلیج فارس، بود. از سال 469ه .ق، حکام محلی در منطقه ی بحرین بر سر کار آمدند که به دلیل نام مؤسس خود، امیر عبدلله بن علی العیونی، به حکام عیونی مشهور شدند. حکام عیونی حدود دو سده (469-636ه .ق) بر نقاطی چون الاحساء، قطیف و أوال حاکمیت داشتند. ملوک بنی-قیصر کیش در اواخر سده ی پنجم یا اوایل سده ی ششم هجری، حملاتی از کیش به بحرین ترتیب دادند و سرانجام موفق شدند حکام عیونی بحرین را به تابعیت خود در آورند. این نوشته در پی بررسی روابط سیاسی - اقتصادی ملوک بنی قیصر کیش و حکام عیونی بحرین، و تحلیل نتایج ناشی از این روابط است. بنابراین، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع دست اوّل نشان داده شده است که حکام عیونی بحرین به لحاظ سیاسی و اقتصادی تابع ملوک بنی قیصر کیش بوده اند.