فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۸۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
روش شناسی تاریخی علّامه طباطبائی در «تفسیر المیزان»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبائی در تفسیر خود، از تاریخ بهره برده و قبول تحریف عهدین، ایشان را از مراجعه به عهدین بازنداشته است. بهره گیری از تواتر تاریخی، نقل مطالب تاریخی عهدین در تفسیر، برای تأیید یافته های تفسیری یا برای مقایسه بین گزارش ها و یا برای نقد و رد آنها روش متداول علّامه است. بررسی رویکرد تاریخی مؤلف «المیزان» در دو حوزة گزارش های تاریخی در قالب اخبار آحاد و متواترهای تاریخی دو حوزة کاملاً مستقل است. بهره گیری علّامه طباطبائی از تواتر در تفسیر، نوع رویکرد ایشان در مواجهه با گزارش های تاریخی(اخبار آحاد) و نقد متنی گزارش های تاریخی سه بخش مستقل این مقاله است. آنچه در مجموع، در روش تاریخی مرحوم علّامه مشهود است این است که ایشان توانسته ارزش و جایگاه تاریخ در تفسیر را از نوعی انزوای تفسیری بیرون آورد و رویکرد حاکم بر تفسیر یعنی تاریخ گریزی را به سمت اعتدال پیش برد.
رستم الحکما، تاریخ نگار یا توهم نگار
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب «دارالضرب های ایران در دوره اسلامی»
حوزههای تخصصی:
بازتاب اسراییلیات و افسانه های جعلی در قصه های حضرت نوح(ع) بر اساس متون تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسراییل از القاب حضرت یعقوب(ع) می باشد که در قرآن کریم(آل عمران/93) فقط یک بار از آن حضرت با نام اسراییل یاد شده است.اسراییلیات اصطلاحی است که علمای اسلامی به عقاید و داستان های خرافی که از ناحیه علمای تازه مسلمان اهل کتاب، بویژه یهودیان از قرن اول هجری در میان مسلمانان رواج یافت، اطلاق کرده اند.این داستان های جعلی و ساختگی اغلب، متوجه انبیای الهی است.پس از حضرت آدم(ع) بیشترین اسراییلیات و افسانه های جعلی پیرامون زندگی حضرت نوح(ع) روایت شده است.این افسانه ها از سه دیدگاه قابل بررسی است:نخست داستان هایی که مجمل آن در تورات آمده و سپس با شاخ و برگ فراوان نقل گردید، دیگر جعلیاتی است که علمای یهود راوی آن هستند و در کتاب مقدس درباره آن سخنی به میان نیامده است، نکته آخر آنکه برخی از افسانه ها به ظاهر نه در کتاب مقدس و نه در بیانات علمای یهود دیده شد؛ بلکه تحت تاثیر اسراییلیات رواج یافت و در متون تفسیری، تاریخی و ادبی رخنه کرد.
تصویر انزوای هدایت
حوزههای تخصصی:
جایگاه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی در پژوهش های تاریخی دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منشآت ومکاتیب، از جمله منابع مهم و موثق هر دوره تاریخی محسوب می شوند و در لابه لای فرمان ها و نامه های مندرج در آنها می توان به نکات مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، اقشار و طبقات، مناصب و مشاغل و به طور کلی، ساختار اداری یک حکومت یا دوره مشخص تاریخی پی برد. مجموعه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی نیز یکی از منشآت دوره تیموری است که بین سال های 814 تا 845 هجری قمری تألیف و تدوین شده است.
هدف: هدف مقاله ذکر اهمیت مجموعه منشآت نصرالله بن عبدالمؤمن منشی سمرقندی در شناخت اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی دوره تیموری است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای می باشد.
یافته ها و نتایج: منشآت منشی سمرقندی به عنوان یکی از منشآت دوره تیموری، اطلاعات مفیدی در زمینه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و دینی این دوره ارائه داده و همچنین درباره تشکیلات دیوانی، نهاد قضایی و مذهبی آن دوره، در اختیار پژوهشگران و محققان تاریخ قرار می دهد.
بازتاب زندگی اجتماعی زنان عصر صفوی در سفینه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از حکایات و داستان ها غالباً به عنوان منبعی تاریخی یاد نمی شود و کمتر جایگاهی در مطالعات تاریخی دارند. یکی از معدود حکایت نامه های باقیمانده از عصر صفوی، کتاب «سفینه فطرت» است. این اثر منحصر بفرد که بخشی داستان، بخشی مطایبه و لطیفه و بخشی هزل است، نه تنها به بازگویی برخی داستان ها و حکایات پیشین پرداخته است، بلکه حکایت هایی را از عصر خود و منسوب به شخصیت های آن دوره روایت کرده است. در این اثر زن نقش فعالی در جامعه دارد. در کوچه و بازار گردش می کند و مایحتاج خود را به ذوق و سلیقه خویش انتخاب می کند، همراه همسر و حتی تنها به سفر می رود و نهایتاً زنی خانه نشین و به دور از مسائل جامعه خویش نیست. عبارات بکار رفته و واژه هایی که برای نامیدن زنان بیان شده و نیز فضاسازی داستان همه حکایت از نوعی تسامح و حتی شاید کنار گذاشتن چارچوب های اجتماعی متداول عصر نویسنده است. در این جا این سوال مطرح است که نگاه فطرت به نقش زن و جایگاه او در جامعه چگونه بوده است؟ فرضیه ارائه شده آن است که: فضای فکری نویسنده که نیمی از عمر خویش را در هندوستان گذرانده است بر بینش او تاثیر قابل توجهی داشته و نوعی تسامح در گفتارش به وجود آورده است. تسامحی که در نوشتار دیگر نویسندگان دیگر به چشم نمی خورد.
کتابشناسی آثار محمد ابراهیم باستانی پاریزی
حوزههای تخصصی:
پنگوئنها ایستاده میمیرند
حوزههای تخصصی:
اثرات هجوم مغول در سیر جغرافیانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا نیمه اول قرن دوم هجری، اغلب جغرافیانویسان را لغت شناسانی تشکیل می دادند که به ذکر انوار و فضایل تاریخی و جغرافیایی می پرداختند. گسترش قلمرو اسلامی و آشنایی با ملل دیگر روند ""جغرافیای فضیلت شمار"" را به سمت ""جغرافیای توصیفی"" تا هجوم مغول سوق داد. در تألیفاتی که به جغرافیای توصیفی می پرداختند، موضوعاتی همچون مسالک، راه هایی که به خانه خدا ختم می گردید، تعیین جهت قبله، جغرافیای طبیعی و آب و هوا توجه گردید. تر.س از مغول، جغرافیای توصیفی و طبیعی را به سمت ""جغرافیای تاریخی و انسانی"" سوق داد. بیشتر نویسندگان این کتب ماجراجویانی بودند، که تلاش داشتند، در نژاد، مردم شناسی، آداب و رسوم و مذهب مغولی دقت و اکتشاف کنند تا پاسخی برای اذهان آشفته مردم و بخصوص اروپاییان پیدا کنند. به همین جهت مهم ترین منابع جغرافیایی این دوره را سفرنامه های غربی تشکیل می دهد. وضعیت خانقاه ها، صوفیان و درویشان و وضع اقتصادی مردم در این تألیفات جایگاهی ویژه می یابد و بدین لحاظ روند جغرافیانویسی مسلمانان از جغرافیای فضیلت شمار به سمت جغرافیای طبیعی (توصیفی) و سپس جغرافیای تاریخی- انسانی حرکت نمود.