فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۴٬۶۸۱ مورد.
پرسش و پاسخ حقوقی
پاسخ به سئوالات مالی
تحلیلی بر مشارکت ایثارگران در تعاونیهای تولیدی از محل اعتبارات تبصره 3 قانون بودجه طی سنوات 74 – 71
پرسش و پاسخ حقوقی
در پناه این بودجه فقرزدا و عدالت پناه
منبع:
گزارش دی ۱۳۷۵ شماره ۷۱
حوزههای تخصصی:
رشد اقتصادی، توزیع درآمد و رفاه اجتماعی در سالهای 1372-1361
حوزههای تخصصی:
توزیع درآمد از مفاهیم سهل و ممتنع در تئوری اقتصاد است. سهل است چون به آسانیو براساس سادهترین مفاهیم اقتصادی قابل تبیین است و لذا در کهنترین متون اقتصادی، تبیینتئوری توزیع یکی از محورهای اصلی نظرات اقتصادشناسان را تشکیل میداده است. اما ممتنعاست چرا که هنوز هم دستیابی به راهبرد عملی رفع نابرابری درآمدها در کشورهای در حالتوسعه به گونهای که با رشد اقتصادی این کشورها سازگار باشد، به عنوان یک چالش فکریبزرگ در مقابل اقتصادشناسان توسعه خودنمایی میکند. تجربه سه دهه اخیر، در کشورهای ثروتمند و فقیر، در زمینه اهمیت توزیع درآمدعبرتآموز است. پیامدهای دو دهه رشدسالاری به هر دو گروه آموخته است که همه مشکلاتاز طریق دستیابی به نرخهای رشد اقتصادی بالا حل نمیشود. در کشورهای توسعه یافته، تأکیداصلی بر مسئله رشد، اکنون جای خود را به توجه بیشتر به "کیفیت زندگی" داده است. درکشورهای جهان سوم نیز به طور وسیعی شنیده میشود که افزایش محصول ناخالص ملی،دیگر به عنوان هدف اصلی فعالیت اقتصادی به شمار نمیرود. برخی از نظریه پردازان اقتصاد توسعه-همچون کوزنتس، لویس، فی، رانیس و نورکس- کهبه نوعی عدم سازگاری بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد معتقدند، میگویند کشورهای در حالتوسعه باید وزن بیشتری را به هدف رشد - نسبت به هدف توزیع درآمد - بدهند. توضیحاتبالا نشان میدهد که ریشهکن کردن فقر و تعدیل نابرابریهای درآمدی، وقتی همراه با رشداقتصادی در نظر گرفته شود، به دشوارترین وظیفه سیاستگذاران اقتصادی تبدیل میگردد. به رغم اهمیت موضوع، در برنامهریزیهای میانمدت بعد از انقلاب اسلامی هیچ گاه وضعیتمطلوب جامعه از این حیث برحسب شاخصهای کمی تعریف نشده است. همچنین علی رغمتلاشهای متعددی که پس از انقلاب به صورت مقطعی و موضعی به منظور رفع نابرابریهایدرآمدی صورت گرفته است، کمتر سیاستهای اقتصادی کشور، بر مبنای تحلیلهای کارشناسی،به منظور تعدیل درآمدها هدفگذاری شده است. لذا شایسته است نهاد برنامهریزی کشور، بهمیزان اهمیتی که برای شاخصهای مربوط به رشد تولید، حجم نقدینگی، شاخص قیمتها ومانند اینها قایل
پرسش و پاسخ حقوقی
اقتصادی: بودجه 1376؛ کنکاشی برای دستیابی به حقایق
منبع:
گزارش دی ۱۳۷۵ شماره ۷۱
حوزههای تخصصی:
اقتصاد سیاسی هدفگذاری
حوزههای تخصصی:
نخست، در ابتدای تصمیم هدفگذاری باید هزینههای مختلف هدفگذاری را روشن کرد،از جمله هزینههای اطلاعات، انحراف مشوق، عدم مطلوبیت و تحقیر کردن، زیانهای اداری وهجومی، و مشکلات پایداری سیاسی. این ملاحظات گوناگون، که ممکن است یکدیگر راتقویت کنند، دامنه هدفگذاری معنیدار را محدود میسازند. ثانیا، بعضی از انواع انتخاب بخش جداییناپذیر ضرورت و انسجام سیاست اقتصادیهستند، از جمله از بین بردن فقر. مسئله این است که آن نیازهای تبعیض را تا چه حد و به چههزینهای ادامه دهیم. در اینجا ما هیچ گونه فرمول کلیای ارائه نمیدهیم، و بحث ما بستگیزیادی به شرایط دارد. من تردیدی ندارم که بعضی از کارشناسان علم اقتصاد نوین، گفتن این نکتهرا مفید نمیدانند که هدفگذاری باید دقیقا تا نقطهای ادامه یابد که در آن منافع نهایی آن برابرباشد با هزینه نهایی. هرکس که این فرمول شگرف را روشنگر بداند حقیقتا شایسته داشتن نامروشنگر است. ثالثا، اگر فقر را نه به عنوان درآمد کم، بلکه همچنین به عنوان معلول از نظر توانایی تلقیکنیم، تلاش برای از بین بردن فقر هم با نیروی بیشتری انجام خواهد گرفت و هم، از بعضیجهات، انحرافات هدفگذاری در آن کاهش خواهد یافت. من نباید در اینجا بر این رابطه کمترتأکید کنم، چون عوامل بسیار دیگری وجود دارند که باید برای حصول به یک داوری سیاستیکلی در نظر گرفته شوند، اما نکات خاصی که قبلا در این مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند، ازویژگیهای کاملا مناسب سیاستهای هدفگذاری خواهند بود. سرانجام، یکی از موضوعهای کلی این مقاله ضرورت پیبردن به این نکته است که مردم بهطرق مختلفی تحت تأثیر منافع هدفگذاری هستند، هم به عنوان بیمارانی که برای آنها باید کاریصورت گیرد، و هم به عنوان کارگزارانی که کنشها و تصمیمات آنها برای عملیات - و انحراف -ترتیبات هدفگذاری اهمیت مرکزی دارد. این نگرش متمایل به کارگزار نه فقط در مورد مسائلاقتصادی صرف در هدفگذاری، بلکه همچنین برای مسائل اجتماعی و سیاسی صادق است.مشکلات اساسیای که در هدفگذاری مطرح میشوند، عبارتند از توافقهای اقتصادی برای وعلیه پیشنهادهای خاص و همچنین