فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۶۸۱ مورد.
برآورد تأثیر غیرخطی فرصت های رانت جویی بر رشد اقتصادی در ایران با استفاده از مدل مارکف سوئیچینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به عقیدة بسیاری از اقتصاددانان، فرصت های رانت جویی با اتلاف و انحراف منابع از فعالیت های مولد به سمت فعالیت های غیرمولد، کاهش انگیزه کار و کارآفرینی و حاکم شدن روحیة رانت جویی موجب کاهش رشد اقتصادی می گردد. از این رو هدف تحقیق حاضر بررسی اثرات غیرخطی فرصت های رانت جویی بر رشد اقتصادی در ایران می باشد. برای این منظور در گام اول با استفاده از منطق فازی و متغیرهای ورودی شکاف نرخ ارز رسمی و غیررسمی، نسبت ارزش افزوده بخش ساختمان به GDP و اندازة دولت، روند سری زمانی فرصت های رانت جویی طی سال های 1359 تا 1391 شبیه سازی شده است. سپس در گام دوم رابطة غیرخطی فرصت های رانت جویی (خروجی منطق فازی) و رشد اقتصادی با استفاده از مدل مارکف سوئیچینگ ارزیابی شده است. یافته های تجربی تحقیق حاکی از تأثیر منفی و معنی دار فرصت های رانت جویی بر رشد اقتصادی در هر سه رژیم مدل مورد نظر می باشد. به طوری که در رژیم اول که نشان گر رونق اقتصادی می باشد (سال هایی که متوسط درآمدهای نفتی زیاد می باشد) فرصت های رانت جویی با ضریب 15/38- بیش ترین اثر منفی و در رژیم سوم که بیان گر رکود اقتصادی می باشد (سال هایی که متوسط درآمدهای نفتی کم می باشد) با ضریب 704/2- کم ترین اثر منفی را بر رشد اقتصادی دارا می باشد.
مالیات بر درآمد؛ از حسابداری مالی تا مالیاتی
حوزههای تخصصی:
انتخابات و انتخاب سرنوشت
بررسی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم مصرف انرژی در بخش های منتخب اقتصادی بر فقر و نابرابری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت فراوان نهاده انرژی در اقتصاد کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه، بررسی تأثیر مصرف انرژی بر فقر و نابرابری در کشور ایران ضرورت می یابد. بدین منظور مطالعه حاضر تأثیر مستقیم و غیر مستقیم مصرف انرژی در بخش های مختلف کشور (شامل صنعت، کشاورزی و خدمات) را بر فقر و نابرابری مورد ارزیابی قرار می دهد. جهت بررسی این موضوع یک سیستم معادلات همزمان متشکل از چهار معادله تولید، نابرابری، تقاضای انرژی و فقر به کار گرفته شده و با استفاده از برآوردگر متغیر ابزاری رابطه میان مصرف انرژی و فقر طی دوره زمانی 1363 تا 1389 مورد آزمون قرار می گیرد. یافته ها نشان می دهد که مصرف انرژی در بخش خدمات به طور مستقیم بر فقر تأثیر گذار بوده و آن راکاهش می دهد. در حالی که تأثیر غیر مستقیم مصرف انرژی بر کاهش فقر از طریق کاهش نابرابری در این بخش مورد تائید قرار نمی گیرد. از سوی دیگر مصرف انرژی در بخش های صنعت و کشاورزی تنها به صورت غیر مستقیم (از طریق کاهش نابرابری) منجر به کاهش فقر در کشور می شود. همچنین نتایج بیانگر این است که مصرف انرژی از طریق تأثیر مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی، به طور غیر مستقیم منجر به کاهش فقر در هر سه بخش صنعت، کشاورزی و خدمات شده است.
اصلاح نظام مالیاتی
پول و اخلاق
تحلیل رفتار مصرفی در مناطق شهری، کاربرد سیستم تقاضای تقریبا ایدهآل،مورد ایران
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رفتار مصرفی در مناطق شهری را با استفاده از الگوی سیستم تقاضایتقریبا ایدهآل، تحلیل مینماییم. کالاهای مورد بررسی، شش گروه عمده هزینه، شاملپخوراکیها، آشامیدنیها و دخانیاتپ ، "پوشاک و کفش"، "مسکن، سوخت و روشنایی"، اثاث،کالاها و خدمات مورد استفاده در منزل"،" حمل و نقل و ارتباطات" و "سایر کالاها و خدمات"میباشد. تقریب خطی سیستم پویای تقاضای تقریبا ایدهآل را در سه الگوی غیرمقید، مقید بهقید همگنی و مقید به قیود همگنی و تقارن، برآورد کردهایم. این برآوردها را با استفاده از روشموزون حداقل مربعات (SUR) و روش دستگاه معادلات به ظاهر نامرتبط (SUR)، انجام دادهایم.برای هر یک از سه الگوی برآورد شده، کششهای مخارج کل، کششهای قیمتی و متقاطعجریاننشده و کششهای قیمتی و متقاطع جریان شده را محاسبه نمودهایم. نتایج حاصل ازآزمون فرضیههای همگنی و تقارن، نشان میدهد: 1) فرضیه همگنی دال بر نبود توهم پولیبرای دو گروه "پوشاک و کفش" و "مسکن، سوخت و روشنایی" رد میشود، 2) فرضیه تقارن ردمیگردد، بدین معنا که تقارن در مورد تأثیر متقاطع قیمتها وجود ندارد.
آزمون تجربی فرضیه مکمل بودن سرمایه - مهارت در اقتصاد ایران
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به آزمون فرضیه معروف مکمل بودن سرمایه – مهارت در اقتصاد ایران اختصاص دارد که بر اساس آن، سرمایه و نیروی کار ماهر مکمل هستند. در این مطالعه، نیروی کار ماهر به نیروی کاری گفته می شود که دارای تحصیلات عالی است. برای آزمون فرضیه مکمل بودن سرمایه – مهارت، توابع تقاضای نیروی کار دارای آموزش عالی در سطح چهار بخش کشاورزی، صنعت، خدمات عمومی – اجتماعی – شخصی و خانگی، و سایر خدمات برآورد شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، نیروی کار ماهر و سرمایه در تمامی بخش های تولیدی و خدماتی مکمل هستند. بنابراین، به کارگیری سیاست هایی نظیر اعتبار مالیاتی سرمایه گذاری موجب کاهش هزینه استفاده از سرمایه و افزایش تقاضای نیروی کار ماهر می شود. در بخش های تولیدی، نیروی کار ماهر و غیر ماهر جانشین هستند و در بخش های خدماتی مکمل هستند. در بخش صنعت، نیروی کار ماهر با مواد خام صنعتی جانشین و با سوخت مکمل است.