مقالات
حوزههای تخصصی:
روان شناسی انسان گرا با تمرکز بر انتخاب های آگاهانه و خودشکوفایی، چارچوبی برای درک کُنش اخلاقی ارائه می دهد، اما ادعای بی طرفی جنسیتی آن مورد تردید قرار گرفته است. این تحقیق نشان می دهد چگونه فمینیست ها، بی طرفی جنسیتی انسان گرایی را بازتابی از هژمونی مردانه تلقی می کنند و آن را در سرکوب جنسیت غیرمردانه سهیم می دانند. در عین حال بهره گیری برخی فمینیست ها از مفاهیم انسان گرایانه برای پیشبرد اهداف خود، از جمله در خوانش انسان گرایانه از اخلاق مراقبت گیلیگان، نیز با انتقادات جدّی روبه روست. این خوانش، با تأکید بر تجربه زیسته زنان و روابط، با چالش هایی نظیر نسبی گرایی اخلاقی و دشواری در تبیین معیارهای اخلاقی جهان شمول مواجه است. به علاوه کنشگری اخلاقی در رویکردهای انسان گرا از حیث مبانی و روش نیز با انتقاد مخالفان این رویکرد مواجه بوده، مخالفان با استناد به کیفیت شواهد و تمرکز بر افراد «سالم» و «خودشکوفا»، کارایی این رویکرد را برای تعمیم تجویزهای اخلاقی به همه افراد، به ویژه در فرهنگ های جمع گرا، زیر سؤال می برند. با این توصیف، پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که رویکرد انسان گرا در حوزه روان شناسی چه تبیینی از جنسیت پذیری اخلاق دارد و این تبیین با چه چالش هایی مواجه است؟ برای پاسخ به این پرسش ها از داده های اسنادی و کتابخانه ای به شیوه توصیفی۔ تحلیلی استفاده شده است.
بررسی انواع تلاقی حکم عقل عملی با سایر ادله با تاکید بر نظر شهید صدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت عقل عملی در بسیاری از علوم اسلامی، جایگاه حکم عقل عملی در عرض دیگر ادله کم تر مورد توجه و تحقیق قرار گرفته است. در این مقاله، پس از معرفی مبانی مؤثر در جایگاه سنجی یک حکم عقلی در برابر دیگر ادله، با تأکید بر مبانی شهید صدر، صُور مختلف تلاقی یک حکم عقلی با دیگر ادله بررسی شده است. تلاقی حکم عقل با دلیل دیگر هشت صورت، حاصل از سه ملاک تقسیم (نوع دلیل، همسویی یا تنافی، در مقام جعل یا در مقام امتثال بودن تلاقی) قابل فرض است. تنافی دو حکم عقلی در مقام جعل قابل تصور نیست و در تنافی حکم عقل در مقام امتثال با هر نوع دلیل دیگر، باید طبق قواعد باب تزاحم رفتار شود. در صورت تلاقی دو حکم مثبت عقلی یا حکم عقلی با حکمی نقلی، آن حکم تقویت می شود. در صورت تنافی حکم عقل و نقل در مقام جعل، ضروری است احتمال قرینیت حکم عقل برای نقل و ارشادی بودن دلیل نقلی مورد توجه قرار گیرد. تنافی غیر بدوی حکم عقل با دلیلی دیگر در مقام جعل هیچ گاه اتفاق نمی افتد و خود عقل عملی می پذیرد که حکم نقل مقدم خواهد شد.
تحلیل تشکیکی ارزش های اخلاقی در نظام اخلاق اسلامی، با تأکید بر انواع هدایت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحلیل «ارزش های اخلاقی» از مهم ترین مسایل فلسفه اخلاق بوده که نقش تعیین کننده ای در مطالعات اخلاقی دارد؛ مسئله ای مکتب ساز که در زمره مهم ترین عامل تمایز و شکل گیری مکاتب مختلف اخلاقی قلمداد می شود. در این مقاله برای تحلیل دقیق «ارزش های اخلاقی»، به استخراج انواع تشکیک ارزش های اخلاقی و نقش آن در نظام سازی ارزش ها پرداخته شده است؛ بدین منظور با روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از متون دینی، دو گونه نظام تشکیکی، به صورت زیر ارائه شده است: تشکیک مبتنی بر درجه معرفت و بینش افراد که بر اساس انواع هدایت های فطری، تشریعی و تشویقی، سه ساحت مختلف برای ارزش گذاری های اخلاقی تلقی می شود.تشکیک مبتنی بر انواع فضایل و رذایل در زیست اخلاقی بر اساس قول مختار، مهم ترین شاخص در ارزش گذاری های اخلاقی، درجه معرفت و بینش افراد بوده و بدون توجه به این عنصر نمی توان به نظام ارزش های اخلاقی دست یافت.
تحلیل مسئل بی طرفی در کمک، بر پایه اخلاق سودگرایانه و سنجش آن در ترازوی آیات و روایات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«سودگرایی» به عنوان یکی از نظریه های مهم اخلاقی، بر بیشینه سازی سود جمعی تأکید دارد. در سودگرایی رادیکال، بی طرفی کامل به عنوان یک الزام اخلاقی معرفی می شود و فرد موظف است بدون توجه به روابط شخصی، به یاری نیازمندان بشتابد. با این حال، این نگاه در همه ابعاد با آموزه های اخلاقی قرآن سازگار نیست؛ زیرا در سنّت اسلامی، مسئولیت هایی چون حمایت از خانواده، همسایگان و جامعه دینی اهمیت ویژه دارد. در مقابل، سودگرایی معتدل با تأکید کمتر بر بی طرفی مطلق، رویکردی منعطف تر و نزدیک تر به اخلاق قرآنی دارد. این دو رویکرد تفاوت هایی مهم در نحوه کمک رسانی دارند: سودگرایی رادیکال، فرد را به کمک به نیازمندترین افراد - فارغ از هر گونه وابستگی عاطفی یا دینی - فرامی خواند؛ در حالی که سودگرایی معتدل، ترجیح نزدیکان و هم کیشان را در چارچوبی اخلاقی و عقلانی مجاز می شمارد. این مقاله قصد دارد بی طرفی معتدل را در پرتو آیات و روایات ارزیابی کرده و نشان دهد که رویکرد اسلامی - چه در چالش تعیین حدود کمک رسانی و چه در اصل کاربردی بودن آموزه های اخلاقی در زندگی روزمرّه - نسبت به بی طرفی رادیکال ارجحیت دارد.
صورت بندی الگوی مطلوب در نسبت اخلاق با هوش مصنوعی با تأکید بر مبانی اخلاقی علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با وجود تحولات اساسی در زمینه های مختلف زندگی انسان که محصول پیشرفت های اخیر هوش مصنوعی است، آسیب پذیری جامعه و افراد در برابر تهدیدات این فناوری، به ویژه خودمختاری و استقلال روز افزون آن در تصمیم سازی ها، دغدغه های بسیاری در مورد پیامدهای اخلاقی در دو سطح طراحی و تعامل با آن ایجاد کرده و موضع گیری های متفاوتی در مواجهه با آن شکل گرفته است. در این تحقیق با روش توصیفی۔ تحلیلی با تأکید بر سطح «اخلاق با طراحی» به عنوان یکی از سطوح نسبت اخلاق با هوش مصنوعی که ناظر به مرحله طراحی و پیاده سازی نظریه های اخلاقی در ماشین است، می توان دیدگاه اخلاقی علامه مصباح را با تأکید بر مبانی و تمایزات خاصی که دارد ذیل نظریه «تعادل تأملی» و در سطح «اخلاق با طراحی» ذیل رویکرد «تلفیقی» در میان رویکردهای رایج موجود صورت بندی کرد. مبنای نظام اخلاقی ایشان بر پایه «غایت گرایی قُرب الهی» مستلزم این است که از اخلاق با طراحی برای ارتقای اخلاق انسانی و کسب کمال نهایی به عنوان یک ابزار مصنوع، استفاده کرد و اخلاق هوش مصنوعی را بر مبنای «غایت گرایی زمینه ساز کمال» صورت بندی کرد.
بررسی سودگرایی به مثابه اخلاق استعمار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استعمار، به عنوان پدیده ای پیچیده و چندوجهی، گاه با اتکا به انگاره های فلسفی و ایدئولوژیک مشروع و موجه انگاشته شده است. این مقاله با رویکردی تحلیلی۔انتقادی، به نقش و نفوذ نگاه سودگرایانه در مشروعیت بخشی به استعمار اختصاص یافته است. هرچند سودگرایی ربط و ارتباط ضروری و مفهومی با استعمار ندارد، اما به لحاظ تاریخی، تقریرهای سنتی یا سطحی انگارانه از سودگرایی و نیز ملاحظات پدرسالارانه و قوم مدارانه سرآمدان سودگرایی، بسترساز توجیه اخلاقی استعمار بوده اند و مفاهیمی چون «شادکامی جمعی»، «پیشرفت تمدنی» در چارچوب سودگرایی، در عمل، در خدمت مشروعیت بخشی به سلطه و استعمار درآمدند. در این رویه و رهیافت، استعمار نه تنها در تقابل و تعارض با سودگرایی نبود، بلکه در اِطار «اصل سود» بازتعریف شد و مصداق بارز بیشینه کردن سود سرجمع انگاشته می شد. در این مقاله، با تأکید بر شکاف میان ظرفیت های انتزاعی سودگرایی و کاربست تاریخی آن، ساده انگاری در درک «اصل سود» و پیشفرض های قوم مدارانه، را از عوامل اساسی توجیه استعمار و همگرایی عملی سودگرایی و استعمار انگاشته شده است. این مقاله - از منظری انتقادی و تحلیلی - به پیوند تاریخی میان سودگرایی کلاسیک و استعمار می پردازد و به تأمل در مسئولیت های اخلاقی در مواجهه با قدرت و سلطه فرا می خواند.