مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل و تبیین هویت حرفه ای معلم براساس فلسفه تربیت اسلامی، با تأکید بر یافته های مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تربیت رسمی عمومی در جمهوری اسلامی ایران و نظریه عاملیت انسان (باقری، ۱۳۹۹) انجام شده است. مسئله اصلی پژوهش آن است که هویت حرفه ای معلم در منظومه فلسفه تربیت اسلامی چگونه معنا یافته و چه مؤلفه ها و سازوکارهایی در تکوین و تعالی آن نقش آفرین هستند؟ روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر رویکرد فلسفی- تحلیلی است. در پاسخ به مسئله پژوهش، ابتدا مؤلفه های کلیدی چون هویت، عاملیت، هویت جمعی و حرفه از منظر فلسفه تربیت اسلامی تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معلم براساس فلسفه تربیت اسلامی، فردی هویت مدار و تحول گرا در بستر موقعیت با توجه به ارزش های اصیل فرهنگی جامعه است. هویت حرفه ای معلم، به عنوان یکی از اقسام هویت جمعی ناظر به عمل معلمی، امری پویا، چند مؤلفه ای و ترکیبی از عناصر معرفتی، انگیزشی، ارادی و عملی است که در بستر موقعیت و درپی تلاش آگاهانه فرد شکل می گیرد که در آن، «حرفه» عملی است پیوندخورده با مبادی شناختی، میلی (گرایشی) و ارادی. تکوین و تعالی هویت حرفه ای معلم، ضمن رعایت اصل عاملیت معلم، براساس کسب شایستگی های مورد نیاز برای درک وی از موقعیت خویش و دیگران و تلاش برای اصلاح و ارتقاء آن در طول زندگی حرفه ای براساس نظام معیار اسلامی شکل می گیرد. همچنین مؤلفه های هویت حرفه ای معلم، شامل سه دسته عمومی، عام و خاص است. مؤلفه های عمومی شامل آن دسته از صفات و توانمندی ها است که به حرفه معلمی اختصاص نداشته و شایسته است عموم افراد جامعه واجد آنها باشند، هرچند احراز این مولفه ها را می توان و باید به عنوان پیش نیاز لازم برای ورود به حرفه معلمی دانست. مؤلفه های عام، ناظر به صفات و مهارت هایی است که همه معلمان لازم است در امر تربیت دارا باشند. مؤلفه های اختصاصی هویت حرفه ای معلم نیز شامل دانش و مهارت محتوایی معلمان در رشته تخصصی خاص خویش است. از ویژگی های تعریف حاضر، تأکید بر «هویت مداری»، «موقعیت مندی» و «عاملیت» معلم در عین تعامل ناهمتراز با متربیان و نیز گرانباری هویت حرفه ای معلم از میراث فرهنگی جامعه است که او را از صرفاً انتقال دهنده محتوای علمی، به کنشگری آگاه، اخلاقی و تحول آفرین در هویت متربیان، متناسب با موقعیت مبدل می سازد.
تحلیل احادیث تعلیم باب هُدی از منظر حکمرانی دانش و آموزش
حوزههای تخصصی:
احادیثی با مضمون تعلیم باب هدی و معلم خیر که در روایات اسلامی وجود دارد، ظرفیت بالایی جهت توشه برداری در راستای سامان بخشی به حکمرانی دانش و آموزش دارد. تحلیل و بررسی روایات تعلیم باب هدی که قرابت مضمونی فراوانی با تعلیم خیر دارند، علاوه بر اثبات مطلوبیت تعلیم هدایت آمیز، مُهر بطلانی بر حکمرانی سکولار در حیطه علم و تعلیم و ایده فراغت دانش از ارزش هستند. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی استنباطی به بررسی این احادیث از منظر حکمرانی دانش و آموزش بپردازد. پس از غربال حجّیت محور این روایات، مطالب فراوانی در راستای تکمیل پازل حکمرانی، از ادلّه معتبر قابل اصطیاد است. برخی از دلالت های استنباط شده بدین قرار است: جهت گیری کلان فضای تربیت، انگیزه بخشی جهت ورود باذلانه به عرصه تعلیم هدایت آمیز، توجه به ظرفیت ابزارهای نوین جهت نشر مضاعف دانش، بازبینی و کشف مولفه های صحیح ارزیابی معلمان، پرهیز از ذهن گرایی محض در جوامع علمی و فرهنگ سازی عمومی آموزش هادیانه.
شناسایی ابعاد ویژگی های معلم در مدیریت کلاس درس بر مبنای آیات مرتبط با مدیریت پیامبراسلام در قرآن و ارائه مدل پیشنهادی برای دانشجومعلمان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و ویژگی های معلم در مدیریت کلاس درس بر مبنای آیات مرتبط با مدیریت پیامبر اسلام(ص) در قرآن و ارائه مدل پیشنهادی برای دانشجومعلمان می باشد. در این پژوهش که از نوع تحقیقات کیفی است، از تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل تمامی ۶۲۳۶ آیه قرآن کریم بوده و نمونه پژوهش، آیاتی که به طور مستقیم به گفتگوی خداوند با حضرت محمد(ص) به عنوان مدیر و رهبر جامعه اسلامی می پردازد، به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده اند. در مرحله بعد، با مطالعه مجدد و مکرر آیات انتخابی و بررسی تفسیر نور (بخش پیام آیات)، آیاتی که به موضوع مدیریت و به ویژه مدیریت کلاس درس مرتبط بودند، گزینش شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ویژگی های معلم در مدیریت کلاس براساس آموزه های قرآنی شامل سه بعد اصلی است: بُعد فردی، بُعد اجتماعی و بُعد رهبری. بُعد فردی به ویژگی های اخلاقی، رفتاری و اعتقادی معلم پرداخته و بر ضرورت پرهیز از صفات منفی تأکید دارد. بُعد اجتماعی شامل روش های تربیتی، روابط اجتماعی و تعاملات مثبت و منفی در محیط کلاس است که نشان دهنده اهمیت ایجاد فضای تعاملی و محترمانه در کلاس می باشد. در نهایت، بُعد رهبری به ویژگی های یک معلم به عنوان یک رهبر آموزشی پرداخته و وظایف او را در هدایت، الگودهی و هدایت معنوی دانش آموزان مشخص می کند. این پژوهش با ارائه مدلی برگرفته از قرآن کریم، چارچوبی ارزشمند برای معلمان فراهم کرده است تا با بهره گیری از آموزه های قرآنی، در ساحت مرتبط با ویژگی های معلم در کلاس درس، به شیوه ای کارآمدتر و انسانی تر مدیریت کنند. همچنین، یافته ها می توانند مبنای سیاست گذاری های آموزشی قرار گیرند و به توسعه روش های تربیتی مبتنی بر تعالیم اسلامی کمک کنند.
واکاوی تجارب دانشجویان کارورزی رشته الهیات از فرآیند فرم (ج) کارورزی
حوزههای تخصصی:
درس کارورزی (3) یکی از دروس دانشگاه فرهنگیان است که در آن دانشجو باید از طریق روش سازنده گرا و فرم (ج) تدریس کند. اهمیت و ضرورت این پژوهش چگونگی و کارآیی این فرم برای رشته الهیات است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و با رویکرد کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. شیوه نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بوده است. جامعه آماری 27 نفر از دانشجویان درس کارورزی (3) دانشگاه فرهنگیان بودند. یافته های پژوهش در قالب 145 کدگذاری باز، 38 کدگذاری محوری و 5 کدگذاری انتخابی عوامل مؤثر، موانع، راهکارها، عوامل زمینه ای و پیامدها بیان شده است. ازجمله موانع مداخله گر عبارت است از فراگیر نبودن فرم (ج) برای همه دروس، محدودیت زمان کلاس درس و نبود فرصت کافی برای اجرای کامل مراحل فرم (ج)، بالا بودن حجم زیاد مطالب، مناسب نبودن برای مفاهیم انتزاعی، عدم همکاری لازم مدیران و معلمان راهنما و آشنا نبودن معلم راهنما با فرم (ج) و ایجاد مشکلات، ذهنیت منفی دانش آموزان در مورد معلم دینی، سختی انطباق مطالب با روش های جدید و فعال تدریس. پیامدها نیز عبارت است از افزایش مشارکت دانشجویان، ایجاد علاقه مندی دانش آموزان، رشد خلاقیت دانش آموزان و تغییر نگرش دانش آموزان، تسهیل انتقال مطالب زیاد و سنگین به دانش آموزان، افزایش دقت و زمان بندی در تدریس، نظام مند شدن فرایند تدریس، کم شدن فشار روانی و استرس تدریس، نجات از متکلم وحده بودن معلم و تعامل بهتر دانش آموزان.
فراترکیب مؤلفه های مدیریت اثربخش در تقویت سبک زندگی اسلامی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی-توسعه ای بوده و با هدف فراترکیب مؤلفه های مدیریت اثربخش در تقویت سبک زندگی اسلامی دانش آموزان انجام شده است. بدین منظور در بخش کیفی پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در بازه زمانی سال 1390 تا 1403 شمسی و 2010 تا 2025 میلادی، تعداد 43 مقاله در زمینه مدیریت اثربخش و تقویت سبک زندگی اسلامی، ارزیابی گردیده و در نهایت 30 مقاله به روش هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. جامعه مشارکت کنندگان جهت اولویت بندی مولفه ها شامل مدیران مدارس دوره متوسطه است که به روش هدفمند 12 نفر در این مطالعه مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از مطالعات داخلی و خارجی و پرسشنامه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب های معرفتی و ارزشی اسلام می تواند تأثیراتی بر رویکردهای فردی دانش آموزان داشته باشد. با این حال، در چارچوب اسلامی، مدیریت اثربخش باید به گونه ای طراحی شود که توازنی مطلوب بین آزادی های فردی و اصول دینی ایجاد کند. روش ها و اهداف آموزشی به ویژه در زمینه ارزشیابی آموزشی، زمانی که با توجه به ارزش های اسلامی تنظیم شوند، می توانند نقش اساسی در هدایت دانش آموزان به سمت یادگیری اخلاقی و ارتقاء تعامل اجتماعی بر پایه ارزش های اسلامی ایفا کنند. علاوه بر این، استفاده از روش های آموزشی نوین و توجه به عوامل اجتماعی-فرهنگی، محیطی آموزشی را فراهم می آورد که در آن دانش آموزان می توانند به طور مؤثر فناوری های روز را با آموزه های اسلامی ترکیب کنند. در نهایت، بهره گیری از اعتقادات مذهبی و سبک زندگی ایرانی-اسلامی، در کنار مدیریت اثربخش، می تواند دانش آموزان را به تحقق آرمان های اخلاقی و دینی سوق دهد.
بررسی رویکرد نقل گرایی به مؤلفه های تربیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
در جهان اسلام در مورد نوع نگاه به تربیت، رویکردهای مختلفی قابل ترسیم است، که هدف غایی تربیت نزد آن ها رضایت و قرب خداوند می باشد. اما هر یک از این رویکردها براساس مولفه های متفاوتی، این هدف را دنبال می کنند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی رویکرد نقل گرایی به این مولفه ها می باشد. تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش اسنادی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد، نقل گرایان همچون سایر رویکردهای اسلامی، رضایت و قرب الهی را به عنوان هدف غایی تربیت اسلامی می دانند، و تفاوت آن ها با سایر رویکردها در نوع نگاه به اهداف میانی و جزئی می باشد. اصول تربیتی مطرح نزد آن ها شامل ایستاتی، ظاهرگرایی و ایمان گرایی می باشد. در بحث روش های تربیتی به روش تکرار و تمرین، سماع، قرائت و تلقین و عادت آموزی توجه دارند. علاوه بر این، در فرایند یاددهی و یادگیری نیز تاکید فراوانی به نقش الگویی معلم و محتوای درسی مبتنی بر قرآن کریم و روایات ائمه اطهار(ع) دارند.