مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
سبک زندگی اسلامی
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
57 - 80
حوزههای تخصصی:
مفهوم سبک زندگی اسلامی بر ارتباط افراد به انتخاب شیوه زیست دینی (اسلامی) دلالت دارد. گرچه سبک زندگی وجه قابل مشاهده زندگی (رفتار) افراد را شامل می شود، ولی مبنای این کنش های قابل مشاهده در سبک زندگی اسلامی، نگرش و باورها و عقاید درونی است. با توجه به این نکته، سبک زندگی (اسلامی) بر معنای زندگی دلالت داشته و متأثر از آن است. دین یکی از مهم ترین نظام های معنایی بی بدیلی است که در سبک زندگی نقش تعیین کننده دارد. در دهه اخیر، توجه به سبک زندگی اسلامی فزونی یافته و محققان از رویکردهای مختلف به آن پرداخته اند. هدف اصلی مقاله حاضر ارائه دسته بندی موضوعی، تدقیق معانی و مفاهیم سبک زندگی اسلامی، احصای ویژگی ها و شاخص های سبک زندگی اسلامی، تبیین رابطه بین سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی است. روش فراتحلیل مطالعات برای نیل به هدف انتخاب شده است. تعداد 29 مطالعه که در یک دهه اخیر از سال 1390 تا 1399 منتشر شده، با توجه به معیارها، موردبررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد سبک زندگی اسلامی دارای نقاط اشتراک و افتراق با سایر اشکال و الگوهای سبک زندگی است. اشتراک سبک زندگی اسلامی با سایر سبک های زندگی این است که می توان آن را مانند سایر سبک های زندگی در سطح «نگرش» و «کنش» موردبررسی قرار داد. این شیوه از زندگی در سطح نگرش، بر مبنا و پایه اعتقادات اسلامی استوار است و در سطح کنش، براساس دستورالعمل های اسلامی، در حوزه های مختلف رفتار (فراغتی، پوشاک، الگوی تغذیه، تعامل با دیگران و اخلاق) بنا می شود. به طور عام، تفاوت هایی که سبک زندگی اسلامی با سایر سبک های زندگی دارد را می توان در فلسفه زندگی که در این دین آسمانی بر آن اهتمام زیادی وجود دارد، جست وجو کرد. سبک زندگی اسلامی بر عمل و رفتار صالح تأکید داشته و این کنش صالح برمبنای باورها و اعتقادات دینی ظهور و بروز می یابد.
پیمایش تعارضات زناشویی در خانواده های طلاب: یک تحلیل با توجه به دین داری و سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
105 - 120
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیمایش تعارضات زناشویی در خانواده های طلاب با توجه به سبک زندگی اسلامی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه پژوهش شامل 626 نفر (313 زوج) است که به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چندمرحله ای از بین طلاب متأهل شهر قم انتخاب شدند و به پرسش نامه تعارضات زناشویی تجدیدنظرشده ثنایی (1387، MCQ-R) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان تعارضات زناشویی در زوج های طلبه به طور چشمگیری کم و بهنجار است؛ بدین شرح ۴/۷۰ درصد تعارض کم، ۳/۲۸ درصد تعارض بهنجار و ۳/۱ درصد تعارض زیاد داشتند. این امر با توجه به سبک زندگی اسلامی، دین داری و برنامه های تهذیبی و تربیتی خاصی که طلاب دارند تبیین می شود. بنابراین در تحلیل روان شناختی عوامل تعارضات زناشویی و برنامه ریزی برای پیشگیری و درمان آن بهتر است به عوامل زیربنایی همچون سبک زندگی و دین داری افراد توجه کافی شود. همچنین برنامه های آموزشی تربیتی با رویکرد معنوی و دینی که باعث ارتقای کیفیت زندگی زناشویی و سازگاری همسران خواهد شد، پیشنهاد می گردد.
نقش تعدیل کننده صمیمیت زناشویی، سازگاری زناشویی، ادراک انصاف زناشویی و تعهد زناشویی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی با ثبات ازدواج و احساس مثبت به همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
133 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده صمیمیت زناشویی، سازگاری زناشویی، ادراک انصاف زناشویی و تعهد زناشویی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی با ثبات ازدواج و احساس مثبت به همسر زنان شهر قم بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و از طریق تجزیه وتحلیل رگرسیون و روش ورود داده ها در رگرسیون، روش رگرسیون تعدیلی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان متأهل شهر قم در سال 1401 بودند، و 201 نفر به صورت تصادفی سیستماتیک به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی، شاخص بی ثباتی ازدواج، احساسات مثبت نسبت به همسر،ادراک انصاف در روابط زناشویی، تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی و سازگاری زناشویی استفاده شد. همچنین برای بررسی فرضیه های پژوهش از روش تحلیل همبستگی و رگرسیون تعدیلی استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رابطه بین سبک زندگی اسلامی و احساس مثبت نسبت به همسر معنادار است. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش مشخص شد که از بین متغیرهای تعدیل گر تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی، ادراک انصاف زناشویی و سازگاری زناشویی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و احساس مثبت نسبت به همسر و ثبات ازدواج، فقط سازگاری زناشویی به عنوان متغیر تعدیل گر در رابطه سبک زندگی اسلامی و ثبات ازدواج تأثیرگذار بود.
بررسی امکان شناسی تزاحم فقه و اخلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
علم فقه و علم اخلاق به عنوان دو دانش رفتاری در حوزه های علمیه سابقه فراوان دارند. با تبیین دقیق حقیقتِ دو حوزه فقه و اخلاق و مرز میان آنها برخی از موضوعات که به صورت مشترک در فقه و در اخلاق از آنها گفتگو می شود و یا در فقهی یا اخلاقی بودن آنها تردید می رود جداسازی و تفصیل داده می شوند. همچنین با شفاف سازی این دو حوزه می توان آنها را از چالش و تزاحم رها ساخت. برخی بر این باورند که دغدغه فقه و منشأ رشد آن تنها انسجام اجتماعی، تثبیت حاکمیت و استقرار قدرت نظام است نه سبک زندگی اسلامی و تربیت انسان ها، چرا که فقه حتی در مهم ترین مسائل سبک زندگی اسلامی به دنبال ظاهر عمل است، مثلا اسلام ادعای کلامی را برای ورود به دین کافی می داند، و یا در ابواب عبادات تأکید روی قالب عمل و صحّت و فساد است نه روح و باطن و پیرایش درون. بنابراین در سبک زندگی اسلامی غایت فقه سعادت اجتماعی و غایت اخلاق سعادت فردی است. بنابراین اخلاق و فقه هر دو از بایدها و نبایدها صحبت می کنند با این تفاوت که اگر این باید و نبایدها مستند به عقل باشند، اخلاق است و اگر مستند به شرع باشد و با قرآن و روایات ارتباط بیابد فقه است. اخلاق به جز حکم که در قلمرو مشترک با فقه قرار دارد، انتظار دیگری را هم برآورده می کند و آن این است که اخلاق راه و شیوه های اصلاح را نیز به انسان ارائه می کند یعنی در اخلاق فقط نمی گویند که غیبت، قبیح یا حرام است بلکه علاوه بر آن می گوید که غیبت یک رذیلت اخلاقی است و زمینه های ابتلا به این رذیلت چگونه در انسان پدید می آید و راه درمان فرد مبتلا به این رذیلت چیست. اخلاق از این جهت همانند پزشکی است و دغدغه معالجه دارد اما فقه متکفل راه های اصلاح نیست.
سبک زندگی اسلامی در کتاب مفاتیح الحیات: با تاکید بر اوقات زندگی و اوقات فراغت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
91 - 118
حوزههای تخصصی:
چگونگی گذران اوقات زندگی و پرداختن مناسب به اوقات فراغت، دو مسأله ی بسیار مهم در سبک زندگی است که امروزه بیشتر و آگاهانه تر مورد توجه مجامع علمی قرار گرفته است. البته اساس فراغت و چگونگی گذرانش بر مبنای تفکر غربی شکل گرفته و هدف آن ابزارگرایانه و سودمدارانه است. با توجه به فرهنگ جوامع اسلامی و بهره گیری از ظرفیت دین، ارائه الگوهای اسلامی اوقات فراغت بر اساس هنجارها و ارزش های توحیدی اهمیت و ضرورت دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی گذران اوقات زندگی با تأکید بر اوقات فراغت مبتنی بر سبک زندگی اسلامی است. لذا جهت ارائه الگوی اسلامی کاربردی، تأثیرگذار، نتیجه بخش و مورد استقبال جامعه، آن را در گستره یک نظام فلسفی عرفانی هماهنگ با آموزه های اصیل اسلامی یافته و ارائه داده است.یافته های پژوهش ح اکی از آن اس ت ک ه آیت الله جوادی آملی به طرح سه ضلعی «جهان دانی»، «جهان داری» و «جهان آرایی» به عنوان نظام واره سبک زندگی پرداخته است؛ با این توضیح که اساساً سبک زندگی مؤمنانه، در دایره جهان آرایی قرار می گیرد. ایشان در راستای جهان آرایی، در کت اب مف اتیح الحیات به صورت کاربردی و تجویزی عوامل مهم گذران اوقات فراغت را در اختیار مخاطبان گذاشته اند. ایشان در کتاب مفاتیح الحیات تلاش می کند با رویکرد تجویزی، راهبردهایی را در مؤلفه های سلامت، صمیمیت، فعالیت و اوقات فراغت ارائه دهد و اوقات زندگی افراد را سامان دهد. عوامل نحوه گذران اوقات فراغت معرفی شده در کتاب مفاتیح الحیات به گونه ای جامع تدوین شده که افراد با سلایق و رده های سنی مختلف، می توانند از آن ها الگوبرداری کنند.
بررسی فقهی تأثیر طهارت و خباثت تغذیه در تربیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
اسلام کامل ترین دین آسمانی است که درکنار توجه به مسائل مهمی مانند نقش وراثت، محیط، فطرت و اراده در تربیت تأکید ویژه ای بر تأثیر نقش تغذیه و خوراک نیز دارد. تغذیه هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی و امنیت غذایی جامعه اسلامی آثار تربیتی ملموسی دارد. تغذیه و خوراک نقش بسزایی در تکوین نفس انسان و قوای ادراکی او ایفا می کند. عمده پژوهش های موجود در زمینه تغذیه و ارتباط آن با تربیت به مسائلی مانند کسب روزی حلال یا مباحث کلی حلیت غذا پرداخته اند. محدود بودن زاویه نگاه پژوهشگران به این موضوع، محقق را بر آن داشت تا ابعاد مختلف نقش طعام در تربیت را با نگرشی جامع مورد توجه قرار دهد. این نگرش جامع مشتمل بر عوامل ذاتی مانند طهارت و خباثت ذاتی طعام (احکام اطعمه و اشربه در فقه) و عوامل عارضی مانند عوامل جانبی و محیطی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع فقهی و استناد به آیات و روایات بدین نتایج دست یافته است که تأثیر طهارت ذاتی اغذیه و رعایت عوامل عارضی طهارت تغذیه، موجبات تأثیر و تأثر میان جسم و جان را فراهم کرده و در تربیت فرد و جامعه مؤثر است. بنابراین، بازگشت به سبک زندگی اسلامی و تغذیه مبتنی بر مبانی فقهی ضروری است.
جایگاه معماری مسکن در سبک زندگی اسلامی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
379 - 399
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان ظرف زندگی انسان، رابطه تنگاتنگی با اخلاق و سبک زندگی دارد؛ تامین بسیاری از نیازهای مادی و معنوی، جهت گیری سبک زندگی و ویژگی های اخلاقی، در خانه اتفاق می افتد. در خانه های سنتی جایگاه معماری در سبک زندگی مورد توجه دانش دینی و معماری قرار گرفته بود و معماری خانه، نشاندهنده سبک زندگی و ارزش های اخلاقی جامعه اسلامی بود. امروزه با توجه به هجوم سبک زندگی غربی، نیاز به بحث درباره چگونگی استفاده از انسان شناسی اسلامی در مولفه های عینی زندگی از جمله سبک زندگی و معماری بیش از پیش احساس می شود. در این مقاله بعد از مرور مفاهیم، به تعریف دو نگاه متفاوت به نقش معماری مسکن در سبک زندگی دینی و مدرن پرداخته شده است. سپس با مقایسه تطبیقی بین چهار مورد از خانه های دوره قاجار و پهلوی، این دو نگاه به صورت عینی و به عنوان موید مورد بررسی قرار گرفته اند. با ورود سبک زندگی مدرن به ایران، معماری اسلامی و ارزش های اخلاقی در مسکن رو به افول نهاده و جای خود را به معماری مدرن و سکولار داده و دیگر ارزش های اخلاقی که در سبک زندگی اسلامی و معماری خانه های سنتی اثرگذار بودند، مد نظر قرار نگرفتند. معماری خانه در دوره پهلوی تحت تاثیر سبک زندگی مدرن قرار گرفت و فضاهای خانه نه بر اساس ارزش های اخلاقی، بلکه بر اساس امکانات مالی و مصرف گرایی شکل گرفته است؛ در حالی که فضاهای خانه سنتی، بر اساس مولفه های سبک زندگی اسلامی از جمله اخلاق، معماری می شدند و زندگی مومنانه را برای ساکنان تسهیل می کردند.
فراترکیب مؤلفه های مدیریت اثربخش در تقویت سبک زندگی اسلامی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی-توسعه ای بوده و با هدف فراترکیب مؤلفه های مدیریت اثربخش در تقویت سبک زندگی اسلامی دانش آموزان انجام شده است. بدین منظور در بخش کیفی پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در بازه زمانی سال 1390 تا 1403 شمسی و 2010 تا 2025 میلادی، تعداد 43 مقاله در زمینه مدیریت اثربخش و تقویت سبک زندگی اسلامی، ارزیابی گردیده و در نهایت 30 مقاله به روش هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. جامعه مشارکت کنندگان جهت اولویت بندی مولفه ها شامل مدیران مدارس دوره متوسطه است که به روش هدفمند 12 نفر در این مطالعه مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از مطالعات داخلی و خارجی و پرسشنامه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب های معرفتی و ارزشی اسلام می تواند تأثیراتی بر رویکردهای فردی دانش آموزان داشته باشد. با این حال، در چارچوب اسلامی، مدیریت اثربخش باید به گونه ای طراحی شود که توازنی مطلوب بین آزادی های فردی و اصول دینی ایجاد کند. روش ها و اهداف آموزشی به ویژه در زمینه ارزشیابی آموزشی، زمانی که با توجه به ارزش های اسلامی تنظیم شوند، می توانند نقش اساسی در هدایت دانش آموزان به سمت یادگیری اخلاقی و ارتقاء تعامل اجتماعی بر پایه ارزش های اسلامی ایفا کنند. علاوه بر این، استفاده از روش های آموزشی نوین و توجه به عوامل اجتماعی-فرهنگی، محیطی آموزشی را فراهم می آورد که در آن دانش آموزان می توانند به طور مؤثر فناوری های روز را با آموزه های اسلامی ترکیب کنند. در نهایت، بهره گیری از اعتقادات مذهبی و سبک زندگی ایرانی-اسلامی، در کنار مدیریت اثربخش، می تواند دانش آموزان را به تحقق آرمان های اخلاقی و دینی سوق دهد.
مؤلفه های خود اجتماعی در سبک زندگی اسلامی مبتنی بر برداشت جوادی آملی از قرآن کریم
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
204 - 183
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی، به عنوان مجموعه ای از افعال و رفتارهای انسان، براساس جهان بینی، انسان شناسی و باورهای بنیادی یک تفکر شکل می گیرد. این تفکر نه تنها خود فردی انسان، بلکه خود اجتماعی او را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های خود اجتماعی در سبک زندگی اسلامی براساس برداشت آیت الله جوادی آملی از قرآن کریم است. این تحقیق در تلاش است تا با بررسی عمیق مفاهیم قرآنی، اصول و ویژگی های خود اجتماعی عادل را به عنوان یکی از ابعاد سبک زندگی اسلامی معرفی کند و زمینه ای برای تعاملات اجتماعی سازنده فراهم آورد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش هرمنوتیک کلاسیک شلایر ماخر برای تحلیل داده ها استفاده شده است. این روش به پژوهشگر امکان می دهد تا با بررسی دقیق متون و مفاهیم قرآنی، به درک عمیق تری از مؤلفه های خود اجتماعی در سبک زندگی اسلامی دست یابد. هرمنوتیک کلاسیک، به ویژه در روش شلایر ماخر، با تأکید بر فهم عمیق متن و کشف ارتباطات میان اجزای مختلف آن، به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند در تحلیل متون دینی شناخته می شود. این رویکرد با در نظر گرفتن زمینه های تاریخی، فرهنگی و زبانی متن، تلاش می کند تا معنای اصلی و مقصود نویسنده یا گوینده را با دقت بیشتری آشکار سازد. چنین روشی نه تنها به درک جزئیات ظاهری متن کمک می کند، بلکه امکان کشف لایه های پنهان و مفاهیم عمیق تر را نیز فراهم می آورد. در متون دینی، که اغلب سرشار از استعاره ها، مفاهیم چندلایه و اصول بنیادین هستند، هرمنوتیک کلاسیک می تواند به عنوان ابزاری کارآمد برای استخراج اصول فکری و اخلاقی به کار رود. این روش با تحلیل ساختار کلی متن و ارتباط میان اجزاء، به پژوهشگر کمک می کند تا به تفسیری جامع و منسجم دست یابد که نه تنها در سطح معنایی، بلکه در سطح کاربردی نیز قابل استفاده باشد. یافته ها نشان داد ادراک انسان از خود در ارتباط با دیگران (خود اجتماعی) در دو سطح تحولی می تواند شکل بگیرد: در سطح نازل، خود اجتماعی ظالم و در سطح متعالی، خود اجتماعی عادل که از ویژگی های سبک زندگی اسلامی است. مؤلفه های خود اجتماعی عادل عبارتند از: رعایت عدالت اجتماعی، درک متقابل، بسط محبت، همدلی، توجه به تمایز اندیشه ها، گوش سپاری و به گزینی، اصل تمایز، یکپارچگی و خلوص، احترام، رابطه حسنه و گفتگو در سطح فهم مراجع. این مؤلفه ها براساس آموزه های قرآنی استخراج شده اند و نشان دهنده اصولی هستند که می توانند تعاملات اجتماعی را به سمت سازندگی و تعاون هدایت کنند. شناخت مؤلفه های خود اجتماعی عادل براساس آیات قرآن کریم، می تواند زمینه ساز ایجاد سبک زندگی اسلامی و تعاملات مثبت اجتماعی شود. این مؤلفه ها نه تنها به تقویت روابط فردی و اجتماعی کمک می کنند، بلکه بستر مناسبی برای تعاون و مشارکت اجتماعی فراهم می آورند. سبک زندگی اسلامی، با تأکید بر عدالت، محبت و احترام متقابل، می تواند جامعه ای متعادل و هماهنگ ایجاد کند که در آن افراد به جای رقابت ناسالم، به همکاری و همدلی بپردازند. این پژوهش با ارائه اصول خود اجتماعی عادل، گامی در جهت تحقق این هدف برداشته و راهکاری عملی برای ارتقای تعاملات اجتماعی در جامعه اسلامی ارائه می دهد.