مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
دیپلماسی فرهنگی
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
95 - 119
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تبلیغات منفی «اسلام هراسی» و «ایران هراسی» به طور فزاینده ای در سطح جهانی گسترش یافته است و این روند باعث شکل گیری تصورات نادرست درباره ایران و جهان اسلام شده است. برای مقابله با این تصویرسازی های و معرفی ایران به عنوان یکی از قطب های کلیدی در حوزه فرهنگ و تمدن، سیاست گذاری های فرهنگی راهبردی ضروری است. این پژوهش به بررسی نقش میراث فرهنگی و تاریخی ایران و جایگاه موزه ها در توسعه دیپلماسی فرهنگی معاصر می پردازد. برای این منظور، ابتدا با رویکرد توصیفی-تحلیلی، به تعریف دیپلماسی فرهنگی و کارکردهای آن پرداخته و سپس، اهمیت میراث فرهنگی ایران در این زمینه ارزیابی می شود. در نهایت، نقش موزه ها در بازنمایی میراث فرهنگی و تقویت دیپلماسی فرهنگی تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که بین عملکرد موزه ها در دو رویکرد دیپلماسی فرهنگی سنتی و نوین تمایز وجود دارد. در رویکرد سنتی، سیاست موزه ها بر تفاوت ها، انگیزه های استعماری، روابط نامتقارن قدرت و نمایش برتری خود نسبت به دیگری استوار بود؛ اما در رویکرد نوین، موزه ها به مثابه میانجی به نقاط تلاقی و تعامل بین فرهنگ ها تمایل نشان می دهند و بر مشابهت ها و پیوستگی های فرهنگی تمرکز دارند. نتایج این تحقیق می تواند به بهبود سیاست های فرهنگی و دیپلماتیک از طریق استفاده مؤثر از ظرفیت های میراث فرهنگی ایران و موزه ها کمک کند.
مطالعه تأثیر راهپیمایی اربعین بر استراتژی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
301-326
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر پیاده روی اربعین بر تقویت استراتژی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عراق انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای شامل کتاب ها و مقالات علمی گردآوری شده است. در ابتدا مفهوم قدرت نرم و مؤلفه های آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بررسی و سپس نقش پیاده روی اربعین در ارتقای این مؤلفه ها تحلیل شده است. پیاده روی اربعین به عنوان مناسک مذهبی- فرهنگی، ظرفیت بالایی در ایجاد وحدت امت اسلامی، تقویت هویت دینی و افزایش تاب آوری فرهنگی در برابر جنگ نرم دشمنان دارد. این مراسم به دلیل حضور گسترده زائران از کشورهای مختلف، به پدیده ای فراملی تبدیل شده که تأثیرات عمیقی بر روابط فرهنگی و اجتماعی میان ملت های منطقه، به ویژه ایران و عراق، برجای گذاشته است. بر اساس یافته های تحقیق، این رویداد عظیم در سال های اخیر نقش مؤثری در ترویج مؤلفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران نظیر روحیه مقاومت، دینداری، عدالت خواهی، استکبارستیزی و صدور ارزش های انقلاب اسلامی ایفا کرده است. همچنین، این مناسک مذهبی به عنوان یک ابزار دیپلماسی عمومی، ظرفیت بسیاری در تقویت ارتباطات میان ملت های مسلمان و ایجاد همبستگی فرهنگی دارد. راهپیمایی اربعین به دلیل ماهیت معنوی و اجتماعی، توانسته است جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در معادلات منطقه ای بهبود ببخشد و تصویری مثبت از نقش ایران در تعاملات منطقه ای ارائه دهد. در نهایت، این مراسم را می توان تجلی عینی و راهبردی از قدرت نرم ایران دانست که نه تنها به تقویت هویت دینی و فرهنگی مسلمانان کمک کرده، بلکه در شکل گیری همبستگی عمیق میان ملت های منطقه و مقابله با تهدیدات فرهنگی و رسانه ای دشمنان نیز نقشی مؤثر داشته است.
دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده در قبال مهاجران مکزیکی پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۹بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۳)
185 - 216
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با تأملی انتقادی در باب کارکرد دیپلماسی فرهنگی ایالات متحده، به واکاوی شیوه های مداخله نمادین آن در تنظیم مناسبات مهاجرتی با مکزیک در دوران پساجنگ سرد می پردازد. پرسش بنیادین این مطالعه از این منظر طرح می شود که چگونه دیپلماسی فرهنگی آمریکا، در مقام ابزاری از جنس قدرت نرم، به پاسخ گویی به مطالبات معیشتی و اجتماعی مهاجران مکزیکی پرداخته و چه نقشی در فرآیند ادغام آنان در کالبد جامعه آمریکایی ایفا کرده است؟ بر مبنای فرضیه ای تحلیلی، این مقاله مدعی است که ابتکارات فرهنگی ایالات متحده، با تأکید بر ظرفیت های توانمندساز، بازسازی تصویر عمومی مهاجران و اشاعه ارزش های به ظاهر مشترک، بستری برای تسهیل فرآیند ادغام فراهم آورده اند؛ و در عین حال تلاش کرده اند اثرات گاه نامتوازن و سرکوب گر سیاست های مهاجرتی سخت گیرانه را تقلیل دهند. این پژوهش، با اتکا بر منظری نظری برگرفته از انگاره «قدرت نرم» و مفهوم «بینافکنی فرهنگی»، و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای اسنادی، به تحلیل وجوه متکثر دیپلماسی فرهنگی از جمله مبادلات آموزشی، مشارکت نهادهای جامعه مدنی و ظرفیت زبانی مهاجران اسپانیولی زبان در بستر آمریکایی پرداخته است. یافته ها حاکی از آن است که دیپلماسی فرهنگی، هرچند در کاستن از منازعات مهاجرتی و ارتقاء سطح گفت وگوی میان فرهنگی میان دو کشور تا اندازه ای مؤثر بوده، اما همچنان در دل خود با تعارضاتی ساختاری همچون قطبی سازی سیاسی، فقدان راهبردی جامع در سیاست گذاری زبانی، و محدودیت های نهادین مواجه است.
فرصت ها و چالش های دیپلماسی فرهنگی ایران و تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
89 - 142
حوزههای تخصصی:
ایران و تاجیکستان هر دو متعلق به حوزه جغرافیایی، تمدنی و فرهنگی ایران بزرگ هستند و بر همین اساس مشابهت های فرهنگی و تاریخی زیادی دارند. این مشابهت های فرهنگی نیز همچون روابط سیاسی و اقتصادی بستری برای تقویت روابط میان دو کشور را فراهم می کند. براین اساس این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چالش ها و فرصت های دیپلماسی فرهنگی ایران در قبال تاجیکستان چیست؟ فرضیه این پژوهش در پاسخ به پرسش حاضر دربرگیرنده مؤلفه هایی به عنوان فرصت ها و چالش های دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور است. به این صورت که زبان فارسی، نوروز، تاریخ مشترک، وابستگی های نژادی، اشتراکات دینی و آداب ورسوم مشترک به عنوان فرصت های دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور می تواند سبب همگرایی بیشتر ایران و تاجیکستان شود که این مسئله نیاز به اتخاذ سیاست پایدار و پیگیری مداوم دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور دارد تا از این فرصت ها به خوبی بهره برداری شود. چالش های دیپلماسی فرهنگی ایران در قبال تاجیکستان نیز به دو سطح داخلی و خارجی تقسیم شده است. در سطح داخلی ازجمله عدم اتخاذ رویکرد واقع گرایانه در روابط میان دو کشور و عدم هماهنگی و موازی کاری میان دستگاه های متولی دیپلماسی فرهنگی ایران و در سطح خارجی نیز فعالیت رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای دارای تضاد منافع با ایران در تاجیکستان و تلاش آن ها برای اثرگذاری فرهنگی و سیاسی بر عرصه عمومی و نخبگانی این کشور، مهم ترین چالش های دیپلماسی فرهنگی در روابط دو کشور است.
ظرفیت و نقش دیپلماسی زن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ باتأکیدبر دیپلماسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۵
48 - 56
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجى یکى از متعالى ترین امور عمومى در زندگى بشر ام روز است و وظیفه خطیر تولید امنیت را برعهده دارد. ابزار دیپلماتیک یکى از عمده ترین مسیرهاى شناخته شده برای تامین صلح و جلوگیرى از تعرض به آب و خاک و سیستم سیاسى یک کشور است. دیپلماسی فرهنگی نیز در واقع تأمین کننده منافع ملی با استفاده از ابزارهای فرهنگی است. از طرفی بانوان در ایران از دیرباز علاقه وافری به حوزه سیاسی نشان داده اند و دستگاه دیپلماسی یکی از جذاب ترین آنها برای این قشر به حساب می آید. ریشه های دیپلماسی به قبل از تاریخ بر می گردد. زمانی که اولین قاصدان، پیام های شفاهی را از یک رئیس به رئیس دیگری می-رساندند. پس از آن، دیپلماسی یک ارتباط پراکنده شفاهی بین دول بسیار مجزا، در جهت تجارت و نیز بحث و گفتگو پیرامون سرزمین های مرزی بود. م قام معظم رهبرى در اسناد بالادستی مانند سند چشم انداز بیست ساله، سیاست های کلی برنامه ششم توسعه، برنامه هفتم توسعه، بیانیه گام دوم انقلاب، اسناد ابلاغیه وزارت خارجی، بر سیاست خارجى اهمیت ویژه ای داده اند و از حساسیت، تاثیرگذارى و دشوارى هاى میدان وسیع دستگاه دیپلماسى به مناسبت هاى مختلف بدون اشاره به جنسیت زن یا مرد سخن گفته اند.
بررسی عملکرد دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات فرهنگ دیپلماسی سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
95 - 118
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی به عنوان یکی از روش ها و الگوهای موثر در فهم مشترک میان دولت ها و ملت ها بی تردید از قابلیت های گسترده ای در جهت نزدیکی میان ملل، صلح گرایی و البته حداکثر سازی منافع و اهداف ملی در پهنه سیاست خارجی برخوردار است. به ویژه با تغییرات پارادایمی صورت گرفته در دیپلماسی و سیاست خارجی از دهه ۹۰ میلادی و حرکت آن به سوی فرهنگ-گرایی و فرهنگ محوری در روابط خارجی و نیز طرح مباحثی چون قدرت نرم و دیپلماسی عمومی و مخاطب قرار دادن ملت ها این اثرگذاری به مراتب از جایگاه بالاتری برخوردار است. بنابراین این پژوهش حول این پرسش سازمان یافته است که عملکرد دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی چگونه است؟پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با مبنا قرار دادن 8 بعد دکترین، سیاست-گذاری، برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی، پیاده سازی و اجرا ، نظارت و ارزیابی انجام شده است.جامعه آماری این پژوهش 200 نفر و تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 62 نفر تعیین شده است. با استناد به منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی و بر اساس تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها، یافته های تحقیق بیانگر این است که دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بعد دکترین متوسط به بالا، در ابعاد سیاستگذاری، برنامه ریزی، سازماندهی، پیاده سازی و اجرا متوسط به پایین، بعد هدایت نامطلوب و در بعد نظارت مطلوب بوده است.
شناسایی سازوکارهای دولتی ارتقاء دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سوریه نوین
حوزههای تخصصی:
در تحولات دهه های اخیر، دیپلماسی فرهنگی در عرصه روابط بین الملل، در راستای بهبود روابط و مناسبات فی مابین کشورها جایگاه ویژه ای یافته است. دیپلماسی فرهنگی به عنوان ابزار سیاست خارجی کشورها که هنر ترویج و توسعه فرهنگ را برعهده دارد، در فراهم آوردن زمینه های همکاری های مشترک و شناخت و شناساندن فرهنگ ها و تبادل ارزش های فرهنگی و تحکیم و تثبیت روابط حسنه میان دولت ها تأثیر بسزایی داراست. براین اساس هدف از پژوهش حاضر، تعیین سازوکارهای دولتی ارتقاء دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سوریه نوین بوده و سوال تحقیق به این صورت طرح شده است که سازوکارهای دولتی ارتقاء دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سوریه نوین کدامند؟ در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 20 نفر از اساتید و صاحب نظران روابط بین الملل و همچنین در بخش کمّی شامل 80 نفر از مدیران و رایزنان فرهنگی بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که سازوکارهای دولتی ارتقاء دیپلماسی فرهنگی ج. ا. ایران در سوریه نوین شامل سازوکارهای مالی، سازوکارهای علمی و دانشگاهی، سازوکارهای گردشگری، سازوکارهای فرهنگی بوده که در رتبه بندی آن ها، سازوکارهای فرهنگی مهم ترین سازوکار تعیین گردید و شاخص های سازوکارهای فرهنگی به ترتیب رتبه بندی شامل موارد زیر بود: برگزاری هفته های فرهنگی، انتشار کتاب های فارسی، انتشار روزنامه و مطبوعات فارسی، ایجاد مراکز فروش کتب فارسی ، ایجاد مراکز ایران شناسی و شیعه شناسی در سوریه و ارائه تسهیلات لازم جهت افزایش دسترسی به تولیدات فرهنگی ایران برای مردم سوری، برگزاری نشست های علمی فرهنگی میان دو کشور.
بررسی مؤلفه های عدم موفقیت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر ظرفیت های صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳
93 - 113
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی دلایل موفق نبودن دیپلماسی فرهنگی ج.ا. ایران، با تأکید بر صنایع دستی انجام شده است. سؤالی که بناست در این پژوهش به آن پاسخ داده شده است این است که چرا ظرفیت های صنایع دستی ایران با وجود تنوع، کیفیت و اصالت، در موفقیت دیپلماسی فرهنگی در سطح بین الملل نقش موثری نداشته اند؟ روش تحقیق، از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی است. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه عمیق و پرسشنامه محقق ساخت، صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش به دو دسته تقسیم شده است. دسته اول از صاحب نظران در حوزه روابط فرهنگی و بین المللی و دسته دوم از صنعت گران و صادرکنندگان صنایع دستی که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که چهار دسته عوامل در عدم کارآیی صنایع دستی در ارتقای دیپلماسی فرهنگی ج.ا. ایران نقش داشته اند: مشکلات ساختاری و مدیریتی، مشکلات اقتصادی، چالش های بین المللی و نهایتاً بی اعتنایی مسئولان به مقوله فرهنگ و مشتقات آن. نبود نگاه ملی به دیپلماسی فرهنگی و اهمیت آن در تعاملات بین المللی، همچنین مشکلات عدیده در تولید و صدور صنایع دستی باعث عدم اثربخشی مولفه های دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی، روابط منطقه ای و بین المللی ج.ا. ایران گردیده است.