مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
فضاهای شهری
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، سنجش تراز صوتی در فضاهای شهری بوده است. بدین منظور بوستان های واقع در منطقه 4 شهرداری تهران به عنوان پایلوت تحقیق انتخاب گردید. در ابتدا تراز معادل توسط نرم افزار Decibel X نسخه 2020 اندازه گیری و با استاندارد صوتی (OSHA-90 dBA) مورد مقایسه قرار گرفت. سپس با ایجاد تراز صوتی پلکانی اقدام به ثبت مشاهدات اعتراضی کاربران شد. نوآوری این تحقیق در انتخاب مکان و روش اندازه گیری است. کمترین و بیشترین تراز فشار صوتی برابر با 68/65 و 15/77 دسی بل بوده است. اکثر بوستان های مورد مطالعه دارای میانگین تراز صوتی کمتر از استاندارد NIOSH و OSHAو ACGIH هستند. این در حالی است که تمامی موارد (به استثنای پارک جنگلی لویزان و ساحل)، دارای تراز صوتی بالاتر از استاندارد آژانس حفاظت محیط زیست هستند. همچنین برای کاربران، میانگین زمان حضور در یک روز در بوستان ها 2 ساعت می باشد. از سوی دیگر، بیشترین درصد پاسخ های کاربران (88 درصد و 87 درصد) به ترتیب مربوط به حد مطلوب صدا (67-65 دسی بل) و حد آزاردهنده (85-79 دسی بل) می باشد که نشان می دهد اکثر کاربران در خصوص این دو محدوده اتفاق نظر دارند. از سوی دیگر کمترین توافق در پاسخ ها (37 درصد) مربوط به حد بسیار مطلوب (کمتر از 65 دسی بل) می باشد. فضاهای ورزشی در بوستان های منطقه 4 از استاندارد نسبی به لحاظ آلودگی صوتی برخوردار هستند.
سنجش شاخص های حق به شهر: تبعیض های جنسیتی در فضاهای شهری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروندان نقش آفرینان اصلی شهر هستند و برخورداری افراد از فضاهای شهری حق به شهر آنان را تعیین می کند. عوامل متعددی بر حق شهروندان از شهر تأثیر دارند، که فضاهای شهری و جنسیت از مهم ترین آن ها می باشند. در این پژوهش نمونه 680 نفری از شهر اهواز گردآوری شد و از آن ها در مورد شاخصه های حق به شهر مانند تخصیص فضا، حق امنیت، مشارکت در مدیریت شهر، و حمایت اجتماعی به کمک پرسشنامه ای محقق ساخته، پرسش گردید. از تحلیل تناظر و همچنین واریانس چند متغیری دوراهه برای تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها نشان داد که منطقه 2 و 3 شهری اهواز از لحاظ حق به شهر در طیف برخوردار، مناطق 1 و 4 در طیف نیمه برخوردار، و مناطق 5، 6، 7، 8 در طیف محروم قرار گرفته اند. جنسیت عامل تعیین کننده ای در حق به شهر اهواز است، به طوری که میانگین حق به شهر زنان 5/22 و برای مردان 36 محاسبه شد. فضاهای سکونتی نیز در کاهش یا افزایش حق به شهر تاثیرگذار هستند به طوری که میانگین حق به شهر مناطق برخوردار به اندازه 30 واحد بیشتر از مناطق محروم می باشند. جنسیت، تفاوت فردی تعیین کننده ای برای حق به شهر در شهروندان اهوازی است، بنابراین سیاست گذاران و طراحان شهری می بایست به تفاوت های فردی از جمله جنسیت توجه کرده و برای تخصیص مناسب فضا، امن سازی ، و افزایش مشارکت های شهری برنامه ای مشخص داشته باشند. همچنین به طراحی بهتر فضاها، حمایت از شهروندان، و مدیریت بهینه به منظور تقسیم عادلانه فضای شهری اهواز بر اساس جنسیت بپردارند.
تحلیل نقش الگوهای فضایی در تعاملات اجتماعی و تقویت همبستگی قومی و دینی (نمونه موردی: محلات مرکزی منتهی به خیابان امام ارومیه با تأکید بر نظریه فضاهای زندگی کریستوفر الکساندر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فضاهای شهری تأثیر بسزایی در شکل دهی به تعاملات اجتماعی و تقویت همبستگی قومی و دینی دارند. ارومیه، با تنوع قومی و مذهبی گسترده، بستری مناسب برای مطالعه این تعاملات فراهم می کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش الگوهای فضایی در تعاملات اجتماعی و همبستگی قومی و دینی در محلات دلگشا، اقبال و مهدی القدم (مجاور خیابان امام خمینی) انجام شده است. چارچوب نظری این مطالعه مبتنی بر نظریه فضاهای زندگی کریستوفر الکساندر است. روش پژوهش: این تحقیق به روش ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شد. جامعه آماری شامل ساکنان محلات دلگشا، اقبال و مهدی القدم بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. داده های کیفی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 30 نفر از ساکنان و مشاهدات میدانی گردآوری شد. همچنین داده های کمی با استفاده از پرسشنامه ای که بین 200 نفر از ساکنان توزیع گردید، جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ویژگی های فضایی و کالبدی این محلات تأثیر معناداری بر تعاملات اجتماعی دارند. ضریب همبستگی پیرسون (0.68) حاکی از آن است که دسترسی به فضاهای عمومی به طور مثبت با میزان تعاملات اجتماعی مرتبط است. تحلیل واریانس (ANOVA) نشان داد که تفاوت معناداری میان محلات مورد مطالعه وجود دارد (p < 0.05)، به طوری که محله اقبال با ترکیب متنوع قومی، بیشترین تعاملات اجتماعی را داشت. همچنین 85 درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که طراحی فضایی موجود به تقویت روابط اجتماعی کمک می کند، درحالی که 15 درصد عواملی نظیر تراکم ترافیک و کاهش فضای سبز را موانعی برای تعاملات دانستند. نتایج این پژوهش تأکید می کند که طراحی مناسب فضاهای شهری می تواند به افزایش تعاملات اجتماعی، همبستگی قومی و دینی، و تقویت حس تعلق اجتماعی در جوامع چندقومیتی مانند ارومیه منجر شود. در این راستا، توجه به الگوهای فضایی متناسب با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی شهروندان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سنجش تأثیر عوامل فردی، بین فردی و ساختاری در استفاده از پارک های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۴
41 - 63
حوزههای تخصصی:
مناظر و فضاهای سبز شهری از مهم ترین فضاهای شهری محسوب می شوند، لذا هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان اثرگذاری عوامل فردی، بین فردی و ساختاری در مراجعه شهروندان به پارک های شهری است. در همین راستا از منابع کتابخانه ای، پرسشنامه با ۳۸۹ نفر شرکت کننده، در ۳ بخش و ۹ شاخص و مصاحبه نیمه ساختار یافته با ۲۰ نفر شرکت کننده در ۴ بخش و ۱۹ سوال بهره گرفته شد و در تحلیل پرسشنامه از میانگین امتیازی، در تحلیل مصاحبه از تحلیل ساختاری در نرم افزار کیفی اطلس تی آی و در نهایت برای ترکیب دو تحقیق کمی و کیفی از روش تحقیق ترکیبی بهم تنیده استفاده گردید. نتایج نشان داد استراحت و آرامش، دسترس پذیر بودن مهم ترین عوامل موثر در مراجعه شهروندان به پارک های شهری می باشند، همچنین افزایش سطح منظر نرم یا سرسبزی پارک های شهری مهم ترین رویکرد جهت افزایش استفاده و بازدید از این اماکن شناخته شد. به طور کلی می توان گفت که دسترس پذیری پارک های شهری به وسیله مکان یابی مناسب و بهینه اصلی ترین عامل برای مراجعه و استفاده از پارک های شهری توسط شهروندان می باشد و در مجموع شاخص های بیان شده در سه بخش فردی، بین فردی و ساختاری به وسیله شاخص طراحی می تواند به طور مناسب در پارک های شهری در نظر گرفته شود که این نکته باید توسط طراحان و برنامه ریزان شهری مورد توجه قرار گیرد تا در طراحی ها و برنامه ریزی های خود شاخص های مطرح شده در تحقیق حاضر را مدنظر داشته باشند و مورد استفاده قرار دهند تا پارک های شهری طراحی شده در سطح شهرها از میزان بازدید کننده و استفاده کننده قابل قبول برخوردار باشند و رضایت آن ها را نیز جلب نمایند.
ارزیابی کیفیت اکولوژیکی و تأثیر منظر خیابان های سبز شهری بر کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: خیابان شهدای شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با توسعه و نفوذ فضاهای انسان ساخت در شهرها و در جهت افزایش ارتقای کیفیت محیط زیست شهری، توجه به مناظر و ساختارهای طبیعی در فضاهای شهری نیز مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. کیفیت های اکولوژیکی فضاهای شهری، نقش مهمی در ارتباط ساکنان شهرها با فضاهای شهری دارد. هدف از این پژوهش، ارزیابی شاخصه های اکولوژی منظر بر کیفیت محورهای شهری است. اهمیت و ضرورت این تحقیق به دلیل اهمیت سه مفهوم ساختار، عملکرد و تغییرات (زمانی) در اکولوژی منظر و تأثیر آن ها بر بهبود کیفیت محیطی در فضاهای شهری است. خیابان شهدای خرم آباد به عنوان یکی از مهم ترین محورهای سبز شهری شناخته می شود. در این پژوهش سعی شده به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که اکولوژی منظر چگونه و تا چه اندازه می تواند در بهبود کیفیت محیطی فضاهای شهری نقش داشته باشد؟ این پژوهش از نوع کاربردی و نحوه گردآوری اطلاعات به صورت پرسش نامه است که با آزمون های رگرسیون و همبستگی به بررسی و تحلیل شاخص های و معیارهای کیفیت اکولوژیکی خیابان مورد نظر از منظر کاربران پرداخته است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد، وجود عناصر اکولوژیکی، فضاهای سبز، گونه های گیاهی و در عین حال عواملی نظیر تنوع فعالیتی، تغییرات اکولوژیکی محور در طول زمان و رضایت از آن و پاکیزگی از تأثیر گذارترین مؤلفه های کیفیت بخشی، در فضاهای شهری هستند.
بررسی تطبیقی عوامل کالبدی-محیطی اثرگذار بر سلامت اجتماعی در محلات جدید و سنتی شهری (نمونه موردی: شهر اهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۴
106 - 121
حوزههای تخصصی:
اصولاً سلامت اجتماعی در شهرها تحت تأثیر عوامل مرتبط با ساختار فضاهای شهری، اقتصاد و کارکرد شهر و جهت گیری های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار دارد. هدف از این تحقیق بررسی تطبیقی عوامل کالبدی-محیطی مؤثر بر سلامت اجتماعی در بین محلات قدیم و جدید شهر اهر می باشد. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی است که با روش تحلیلی و رویکرد آمیخته انجام گرفته است. مطابق نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 56شاخص اولیه به 40شاخص در قالب 5عامل (امنیت و شمولگرایی، کیفیت محیطی، دسترسی به خدمات، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، و کیفیت زندگی)، تقلیل یافته است. شمول گرایی فضاهای عمومی اهمیت زیادی دارد، با امتیاز 78/0 در محله های سنتی و 75/0 در محله های جدید، برای ارتقاء تعاملات اجتماعی و نظم اجتماعی. فضاهای گردهمایی در محله های سنتی با امتیاز 82/0 نسبت به محله های جدید (40/0)، از اهمیت بالایی برخوردارند. عدم وجود این فضاها در محله های جدید ممکن است حس تعلق و مشارکت اجتماعی را کاهش دهد. همچنین، بومی بودن ساکنان امتیار 72/0 و حس تعلق به محله (65/0 در محله های سنتی و 80/0 در جدید)، نشان دهنده ارتباط نزدیک ساکنان است. میزان سواد نیز در هردو نوع محله اهمیت دارد، با امتیاز 50/0 و 78/0 به ترتیب. استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین نشان می دهد که در محله های جدید 90% به فضاهای سبز دسترسی دارند، ولی تنها 60% حس تعلق بالایی دارند. همچنین (F-Ratio)، بالای 23/35 تفاوت های معنادار بین محلات را نشان می دهد. درنتیجه، بهینه سازی طراحی فضاهای عمومی باید بخشی از استراتژی های توسعه پایدار در شهر اهر قرار گیرد، تا نه تنها سلامت اجتماعی بهبود یابد بلکه کیفیت زندگی همه ساکنان نیز افزایش یابد.
واکاوی و بازشناسایی شاخص های برنامه ریزی و طراحی منظر شهری شهروندگرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
6 - 19
حوزههای تخصصی:
مناظر شهری از مهم ترین فضاهای شهری به حساب می آیند و می توانند در شهروند محور نمودن فضاهای شهری نقش مهمی را ایفا نمایند. بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر واکاوی و بازشناسایی شاخص های برنامه ریزی و طراحی منظر شهری شهروندگرا می باشد. در جهت دستیابی به هدف پژوهش از مصاحبه از متخصصان امر در دو مرحله استفاده گردید که تعداد متخصصان شرکت کننده به 19 نفر رسید. در مصاحبه اول شاخص های برنامه ریزی و طراحی منظر شهری شهروندگرا استخراج گردید و سپس در مصاحبه دوم با تشکیل ماتریس بازیگر - هدف (متخصص - شاخص) اهمیت شاخص های استخراج شده تعیین شد. در ادامه داده های مستخرج از مصاحبه ها در نرم افزارهای مکتور و اطلس تی آی وارد گردیده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد شاخص های افزایش سرانه فضاهای سبز، ایجاد فرصت هایی جهت تعاملات اجتماعی و تقویت نقش انسان در طراحی منظر شهری پرتکرارترین، با اهمیت ترین و همگراترین و شاخص توسعه فضاهای فعالیت هنری کم تکرارترین، کم اهمیت ترین و واگراترین شاخص در برنامه ریزی و طراحی منظر شهری شهروندگرا می باشد. به طور کلی می توان گفت که برنامه ریزان و طراحان شهری باید به شاخص های مطرح شده در تحقیق حاضر و بر اساس اولویت بندی برای برنامه ریزی و طراحی منظر شهری شهروندگرا توجه ویژه داشته باشند تا با ایجاد منظر شهری مطلوب بتوانند رضایت شهروندان را کسب نموده و حس شهروند محور بودن مناظر شهری را در آنان تقویت نمایند.
بررسی معیارهای کالبدی مؤثر بر شکل گیری تصویر ذهنی زنان از فضای شهری مطلوب (مطالعه موردی؛ شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی، تصویر یا برداشتی است که هر انسان از خود، دیگران و محیط اطراف دارد. بنابراین پرداختن به مفاهیم ذهنی فرد و شکل گیری تصویر ذهنی از محیط و تأثیر آن در رفتار و همچنین قضاوت نسبت به انتخاب مکان مطلوب برای زنان ضرورت می یابد. فضای شهری عنصر اساسی ساخت شهر است که با کانون راهبردهای اجتماعی مربوط می شود و شکل دهنده ی رفتار و زندگی اجتماعی افراد است. درعین حال فضای عمومی شهری فضایی است که با ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعی اش می تواند عرصه ی مطلوبی برای رشد و بالندگی جامعه ی مدنی ارائه دهد. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف بررسی معیارهای کالبدی مؤثر بر شکل گیری تصویر ذهنی زنان از فضای شهری مطلوب در شهر اهواز تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش از مدل SECA جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که 10 عامل بر معیارهای شکل گیری تصویر ذهنی زنان از فضای شهری مطلوب (مطالعه موردی؛شهر اهواز) تأثیرگذار بودند که از این معیارهای کانون های خرید و گردشگری در شهر اهواز، سیتی سنتر مهزیار رتبه اول، بازار امام خمینی رتبه دوم و مرکز خرید برج رتبه سوم را کسب کرده است.